💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَـنِ الرَّحِیمِ💫
📚#روی_دست_آسمان
🔻مقدمه🔻
✍️من میخواهم شما را به سفر مهمّی ببرم ، آیا شما همسفر من میشوید❓
🔶ما به مدینه سفر میکنیم و همراه با پیامبر، لباسِ احرام میپوشیم و به سوی مکّه میرویم؛ طواف خانه خدا به جا میآوریم، و بعد از مدّتی به سرزمین عرفات میرویم .
🔸بعد از پایان اعمال حج به مدینه باز میگردیم و در میانه راه به برکه آبی میرسیم که بسیار زلال و باصفاست❗️
🔶در آنجا جبرئیل نازل میشود و پیام📜 مهمّی را برای پیامبر میآورد و حماسه غدیر شکل میگیرد .
🔸خورشید امامت و ولایت طلوع میکند و جهان را با نور خود روشن میکند .☀️
🔶این کتاب قصد دارد تصویری واضح از غدیر در ذهن شما ایجاد کند .
📖ما دفترِ تاریخ را باز میکنیم و در میان ۱۴۷ کتاب تحقیقی ـ عربی به جستجوی حقیقت میپردازیم .
🙏با من همراه باشید ، زیرا من این کتاب را به عشقِ شما که شیعه مولایم هستید ، نوشتهام .
♦️مهدی خُدّامیان آرانی
قم، خرداد ۱۳۸۸
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت اول: #روی_دست_آسمان
🔻نوای کاروان میآید امروز❗️🔻
🔶میدانم که تو هم مثل من آرزو داری🤲 به زیارت خانه خدا بروی❗️
🔸حتما شنیدهای که طواف خانه خدا چقدر صفا دارد❗️
🔶پس بیا همراه هم به این سفر برویم .
امّا تا یادم نرفته به تو خبر خوشی بدهم ،🙂 من و تو قرار است همسفر پیامبر باشیم .😳
🔸همین چند روز قبل ، پیامبر اعلام کرد که به زودی برای انجام حج به مکّه🕋 خواهد رفت .۱
🔶همه مسلمانان دارند خود را آماده این سفر میکنند ، آنها میخواهند همراه پیامبر ، حج به جا آورند .
🔸ما باید خدا را شکر کنیم 🙏که الآن در مدینه هستیم و میتوانیم همراه پیامبر به حج برویم .
🔶ده سال از هجرت پیامبر به مدینه میگذرد و پیامبر در این مدّتِ ده سال که در مدینه بوده، به حج نرفته است .😔
🔸در واقع ، این اوّلین بار خواهد بود که پیامبر ، مراسم حج را به صورت عملی به مردم نشان خواهد داد.
🔶از زمان حضرت ابراهیم(ع) سالها میگذرد و در این مدّت ، بدعتهای زیادی در حج پیدا شده است ، پیامبر میخواهد حجِّ ابراهیمی را دوباره زنده کند .👏
🔸پیامبر ، گروهی را به مناطق مسلمان نشین فرستاده است تا این خبر را به همه مردم بدهند .🗣
🔶مدینه هر روز از روز قبل شلوغتر میشود ، گروههای زیادی از مسلمانان مناطق مختلف، به مدینه آمدهاند .
🔸آیا تو با خود لباس احرام آوردهای❓ نکند فراموش کرده باشی❗️
🔶ناراحت نباش ، 😔آنجا بازار مدینه است ، زود برو و برای خود لباس احرام خریداری کن ، به زودی این قافله بزرگ حرکت خواهد کرد❗️
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
نمونه سوالات تستی کتاب عربی 3.pdf
404.5K
‼️کنکوری ها‼️
📖 #تست
🔺 #جامع درس به درس
🔺 #عربی_پایه_دوازدهم
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
🆔 @amoozeshmaaref
نمونه سوالات تستی کتاب تاریخ 1.pdf
1.38M
‼️کنکوری ها‼️
📖 #تست
🔺 #جامع درس به درس
🔺 #تاریخ_اسلام_پایه_دهم
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
🆔 @amoozeshmaaref
نمونه سوالات تستی کتاب تاریخ 2.pdf
549.6K
‼️کنکوری ها‼️
📖 #تست
🔺 #جامع درس به درس
🔺 #تاریخ_اسلام_پایه_دوازدهم
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
🆔 @amoozeshmaaref
نمونه سوالات تستی کتاب تاریخ 3.pdf
496.5K
‼️کنکوری ها‼️
📖 #تست
🔺 #جامع درس به درس
🔺 #تاریخ_اسلام_پایه_یازدهم
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
🆔 @amoozeshmaaref
نمونه سوالات تستی کتاب جامعه شناسی 3_compressed.pdf
36.52M
‼️کنکوری های معارفی‼️
🗒جزوه #تست درس
#جامعه_شناسی_پایه_دوازدهم
همراه با #جواب
#کنکور
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
🆔 @amoozeshmaaref
📚قسمت دوم: #روی_دست_آسمان
🔻یار مهربان من کجاست❓🔻
🔶صدای اذان به گوش میرسد ، بیا به مسجد برویم .🕌
🔸مسجد مدینه چقدر باصفاست❗️ مردم در صفهای منظّم نشستهاند و منتظر آمدن پیامبر هستند .
🔶پیامبر وارد مسجد میشود ، همه از جای خود بلند میشوند ، پیامبر به آنها سلام میکند و به سوی محراب میرود .
🔸آیا چهره نورانی پیامبر را میبینی❓
به راستی که نگاه به چهره او غم را از دل میزداید .🙂
🔸نماز بر پا میشود ، گویی که تمام اهل آسمان به تماشای این نماز نشستهاند .
💫عزیزترین بنده خدا به نماز ایستاده است .
🔶بعد از نماز ، مردم دور پیامبر حلقه میزنند ، آنها سؤال میکنند که چه موقع به سوی مکّه حرکت خواهیم کرد .
🔸پیامبر در جواب میگوید که باید منتظر بمانیم تا بقیّه مسلمانانی که در راه مدینه هستند از راه برسند ، آن وقت همه با هم به سوی مکّه حرکت خواهیم نمود .
💫همسفرم❗️
🔶من علی(ع) را اینجا نمیبینم ، آیا تو میدانی او کجاست🧐❓
🔸من خیلی دلم میخواهد او را ببینم ، مگر نمیدانی پیامبر بارها فرموده است که نگاه به چهره علی(ع)،عبادت است❓🤲
🔶امّا هر طرف را که نگاه میکنم او را نمیبینم ، از دیگران پرسوجو میکنم معلوم میشود که علی(ع) به سفر رفته است .
🔸حتما میخواهی بدانی او به کدام سفر رفته است .
🔶مدّتی پیش ، وقتی که سرتاسر سرزمین حجاز مسلمان شدند ، پیامبر تصمیم گرفت تا پیام اسلام را به کشور همسایه ، یمن برساند .📃
🔸پیامبر در ابتدا خالد بن ولید را برای این مأموریّت انتخاب نمود و او را به یمن فرستاد .
🔶خالد بن ولید ، مدّت شش ماه در یمن ماند ، امّا نتوانست حتی یک نفر را هم مسلمان کند .۲
🔸برای همین پیامبر تصمیم گرفت تا علی(ع) را به سوی یمن بفرستد، زیرا او تنها کسی بود که میتوانست این مأموریّت بزرگ را انجام دهد .👌
🔶پیامبر علی(ع) را به حضور طلبید و به او چنین گفت : «من میخواهم تو را به سوی یمن بفرستم تا آنان را به اسلام دعوت کنی» .۳
🔸علی(ع) خود را آماده این سفر کرد، با فاطمه و فرزندانش خداحافظی نمود و همراه با عدّهای از سربازان نزد پیامبر آمد .
🔶پیامبر نگاهی به او کرد و او را در آغوش گرفت ، اشک در چشمان پیامبر نشست .😔
🔸همه از علاقه پیامبر به علی(ع) خبر داشتند ، قطرههای اشک بر صورت پیامبر نشسته بود .
🔶پیامبر دست خود را روی سینه علی(ع) گذاشت و در زیر لب سخنانی را زمزمه کرد ، او در حقِّ علی(ع) دعا نمود.🤲
موقع حرکت فرا رسید ، پیامبر آخرین سخن خود را به علی(ع) گفت :
💫«علی جان❗️اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت کند برای تو بهتر از همه دنیا میباشد» .۳
🔸علی(ع) روی پیامبر را بوسید و در میان پردهای از اشک ، با پیامبر خداحافظی کرد و به سوی یمن تاخت .
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت سوم: #روی_دست_آسمان
🔻صدای یار را در آسمان شنیدهام🔻
🔶مردم منتظر هستند تا پیامبر دستور حرکت به سوی مکّه را بدهد ، آنها نمیدانند که پیامبر دلش میخواهد در این سفر علی(ع) نیز همراه او باشد .
به راستی آیا علی(ع) خواهد توانست در این سفر حضور داشته باشد❓
💫آیا فاطمه(س) باید بدون علی(ع) به سفر حج برود❓
🔸مدّتی قبل جبرئیل بر پیامبر نازل شده است و پیام مهمّی را برای او آورده است .📄
🔸متن پیام چنین است :
💫 «تو همه واجبات دین را برای مردم بیان کردهای ، امّا هنوز دو واجب مهم ، باقی مانده است،😳 اکنون موقع آن است که آنها را برای مردم بیان کنی ، آن دو واجب مهم ، حج و ولایت علی(ع) میباشد» .👌
🔶معلوم میشود که پیامبر در این سفر ، دو برنامه مهم در دستور کار خود دارد .
🔸برای همین است که خدا از پیامبر خواسته است تا به همه مسلمانان خبر بدهد که برای این سفر آماده شوند .
💫همسفر خوبم❗️ از سفر علی(ع) روزها میگذرد ، دل پیامبر برای او خیلی تنگ شده است .😔
🔶وقتی که گل نبود،🌷 باید گلاب را بویید ، هر وقت که دل پیامبر ، بیقرار علی(ع) میشود حسن و حسین را در آغوش میکشد .
🔸به راستی آیا تا به حال فکر کردهای🤔 که چرا پیامبر اینقدر علی(ع) را دوست دارد❓
🔶آیا میخواهی تو را از راز آن باخبر کنم❓
💫راز این عشق مقدّس به شب معراج برمیگردد.
🔸آن شب که پیامبر به معراج رفت و هفت آسمان را پشت سر گذاشت و به ساحت قدس خدا رسید ، صدایی به گوشش رسید ، یک نفر پیامبر را با اسم صدا زد :
«ای احمد!».
🔶پیامبر لحظهای به فکر فرو رفت ، این صدا چقدر آشناست❗️
🔸این صدا که صدای علی(ع) است❗️
پیامبر در حریم قدس خدا بود و هفت آسمان را پشت سر گذاشته بود. پس چرا صدای علی(ع) به گوش میرسید❓
🔶اینجا بود که پیامبر گفت :
«خدایا❗️آیا تو با من سخن میگویی یا علی با من سخن میگوید❓».
💫و چنین جواب آمد :
«من خدای تو هستم ، اکنون که به حضور من آمدهای به قلب تو نظر کردم و دیدم که هیچ کس را به اندازه علی ، دوست نداری ، برای همین با صدایی همچون صدای علی با تو سخن میگویم تا قلب تو آرام گیرد» .۵
🔸و به راستی که خدا به خوبی از تپشهای قلب پیامبر خبر داشت .💓
🔶بار دیگر خطاب رسید :
«ای محمّد❗️من علی را جانشین تو قرار دادم ، هر کس او را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر کس نافرمانی او کند ، نافرمانی مرا کرده است» .۶
🔸پیامبر باید هفتاد هزار حجاب را پشت سر میگذاشت تا دوباره به این دنیا باز گردد ، او از هر حجاب که میگذشت این صدا را میشنید :
«ای محمّد! علی را دوست داشته باش » .۷
💫همسفرم❗️
اکنون دیگر میدانی که چرا پیامبر ، اینقدر به علی(ع) عشق میورزد ، زیرا پیامبر فراموش نمیکند که در شب معراج ، خدا هفتاد هزار بار به او توصیه کرده است که علی(ع) را دوست بدارد .
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
هدایت شده از همدم
جامعه شناسی پایه 11.pdf
35.21M
‼️کنکوری های معارفی‼️
🗒جزوه #تست درس
#جامعه_شناسی_پایه_یازدهم
همراه با #جواب
#کنکور
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
🆔 @amoozeshmaaref
📚قسمت چهارم: #روی_دست_آسمان
🔻ازماه من، خبرهای خوش میرسد🔻
🔶مردم ، گروه گروه به مدینه میآیند ، فکر میکنم آمار مسافران این سفر به هفتاد هزار نفر رسیده باشد .۸
🔸دیگر وقت حرکت ، نزدیک است ، امّا علی(ع) هنوز نیامده است ، مگر میشود پیامبر بدون علی(ع) به این سفر برود❓
🔶تمام این سفر بهانهای است تا مردم با ولایت علی(ع) آشنا شوند .
🔸باید صبر کرد تا خبری از او برسد .
💫همسفرم❗️نگاه کن❗️ سواری به سوی مدینه میآید ، او وارد شهر میشود و سراغ پیامبر را میگیرد .
🔶مردم در جواب میگویند : «پیامبر در مسجد است» .
🔸او نزد پیامبر میآید و سلام میکند و میگوید :
💫 «ای رسول خدا❗️من از یمن میآیم ، من از جانب علی(ع) برای شما خبرهای خوشی آوردهام» .😃
🔶پیامبر تا نام علی(ع) را میشنود گلِ لبخند بر صورتش مینشیند ، مثل اینکه تمام عرش و ملکوت را به او دادهاند .
🔸نامه رسان ، نامه علی(ع) را به پیامبر میدهد✉️ و میگوید : «وقتی که علی(ع) به یمن رسید و با قبیله هَمْدان سخن گفت ، همه آنها اسلام آوردند ، با اسلام آوردن این قبیله ، تمام مردم آن کشور ، مسلمان شدند» .۹
🔶لازم است اشاره کنم که قبیله هَمْدان ، یکی از بزرگترین قبیلههای یمن میباشد .۱۰
🔸این خبر ، موفقیّت بزرگی است ،👌 علی(ع) توانسته است بدون جنگ ، همه اهل یمن را مسلمان کند.😃
🔶وقتی پیامبر این سخن را میشنود به سجده میرود و خدا را شکر میکند .🙏
🔸سجده پیامبر طول میکشد ، من نمیدانم این سجده شکر او برای اسلام آوردن اهل یمن است یا برای سلامتی علی(ع) .
🔶بعد از مدّتی ، پیامبر سر از سجده برمیدارد و میگوید :
💫«سلام خدا بر قبیله هَمْدان» .۱۱
جا دارد که پیامبر به قبیله هَمْدان سلام کند ، زیرا وقتی آنها با علی(ع) روبرو شدند ، او را شناختند و مجذوب خوبیهای او شدند .
🔸من معتقدم به برکت همین سلام پیامبر ، مردان و زنان این قبیله همواره پیرو حقیقت خواهند بود .
🔶اکنون ، پیامبر دستور میدهد تا نامهای برای علی(ع) نوشته شود ، پیامبر در این نامه از علی(ع) میخواهد تا همراه با اهل یمن برای انجام حج به سوی مکّه حرکت کند .۱۲
🔸پیامبر نامه را به نامهرسانی میدهد و از او میخواهد تا هر چه سریعتر به سوی یمن حرکت کند . نامه رسان ، نامه را میگیرد و به سوی یمن میتازد .
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت پنجم: #روی_دست_آسمان
🔻به سوی تو میآیم❗️🔻
🔶امشب ، شب بیست و پنجم ماه ذی القعده است ، تا عید قربان ، پانزده روز مانده است ، باید هر چه سریعتر به سوی مکّه حرکت کنیم .۱۳
🔸پیامبر در مسجد اعلام میکند که ما فردا سفر خود را آغاز میکنیم .
💫همسفر خوبم❗️ میبینم که تو هم مانند من ، بسیار خوشحال هستی❗️😄
🔶سرانجام موقع حرکت فرا میرسد و ما برای دیدار خانه دوست حرکت خواهیم کرد ، چه سعادتی بالاتر از این که ما همراه پیامبر خدا، به این سفر معنوی برویم .
🔸خورشید طلوع کرده است و کاروان بزرگی ، آماده حرکت است ، تا چشم کار میکند زنان و مردانی را میبینی که از همه جا برای سفر حج به اینجا آمدهاند .
همه منتظر هستند تا پیامبر از خانه خود بیرون بیاید و سفر آغاز شود .
💫آنجا را نگاه کن❗️👀
پیامبر در حالی که حسن و حسین(ع) را همراه خود دارد از خانه خارج میشود ، فاطمه(س) هم در میان زنان به چشم میخورد ، پیامبر سوار بر شتر خود میشود و حرکت آغاز میشود .
🔶صدای اللّه اکبر همه جا را فرا گرفته است ، عدّهای بر شتر سوار هستند و عدّه زیادی هم پیاده به این سفر آمدهاند.
حدود هشت کیلومتر راه میرویم و به میقات شجره میرسیم .
🔸اینجا میقات کسانی است که از راه مدینه به سوی مکّه میروند .
🔶حتمامیپرسی:میقات یعنی چه❓🤔
میقات به جایی میگویند که تو باید لباسهای دنیایی را از تن خود بیرون بیاوری و لباس سفید احرام به تن کنی .
ما در اینجا ندای لبّیک بر زبان جاری میسازیم و دعوت خدا را اجابت میکنیم .
🔸زمانی که ابراهیم(ع) خانه خدا را بازسازی کرد🕋 خدا به او دستور داد تا بر بالای کوهی برود و همه مردم را به زیارت خانه خدا دعوت کند .
🔶صدای ابراهیم(ع) در گوش تاریخ طنین انداخته و همه خداپرستان را به زیارت کعبه فرا میخواند .
🔸و اکنون تو که در اینجا ذکر لبّیک را بر زبان جاری میکنی در واقع دعوت ابراهیم(ع) را اجابت میکنی .۱۴
💫همسفر خوبم❗️
آیا میدانی معنای کلمه لبّیک چیست❓
من مثالی میزنم و فکر میکنم اینگونه بتوانم به تو کمک کنم : اگر یک نفر ، شما را با اسم صدا بزند ، در جواب او میگویید : بله .
🔶این بله ، همان لبّیک است ، یعنی اگر شما عرب زبان بودید وقتی کسی شما را صدا میزد به جای بله از کلمه لبّیک استفاده میکردید .
🔸اکنون،حواست جمع باشد ، قرار است در این مکان مقدّس ، دعوت خدا را اجابت کنی و به این دعوت ، بله بگویی .
دوست عزیزم❗️
🔶زود باش❗️الآن اذان ظهر را میگویند ، باید برویم غسل نماییم و لباس احرام بر تن کنیم .
مبارک باشد❗️
🔸تو در لباس زیبای احرام ، دیگر کبوتر حرم شدهای❗️
💫آنجا را نگاه کن❗️👀
آن طرف را میگویم ، آن ۶۶ شتر ، شترهایی است که پیامبر برای قربانی کردن ، همراه خود آورده است .۱۵
بلال ، اذان گوی پیامبر را نگاه کن!
🔶او منتظر است که خورشید به وسط آسمان برسد تا اذان ظهر را بگوید .
همه مردم پشت سر پیامبر در صفهای منظّمی نشستهاند ، پیامبر تصمیم دارد بعد از نماز ظهر ، ذکر لبّیک را بگوید و مُحرِم شود .
💫اللّه اکبر❗️
🔸این صدای بلال است که در میقات میپیچد .
🔶پیامبر لباس احرام بر تن کرده و در مقابل خدای خود به نماز ایستاده است ، تمام فرشتگان برای دیدن این منظره به صف ایستادهاند .
🔸نماز تمام میشود و پیامبر میخواهد ذکر لبّیک را بر زبان جاری کند .
اشک در چشمان پیامبر حلقه میزند و میگوید: «لبّیک اللهُمّ لبّیک ، لبّیک لا شَریکَ لَکَ لبّیک . . . به سوی تو میآیم ای خدای بی همتا! دعوت تو را اجابت میکنم ، ای کسی که همه نعمتها از آنِ توست❗️.»
🔶اشکها و لبّیکها در هم میآمیزد و شوری به پا میشود .۱۶
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت ششم: #روی_دست_آسمان
🔻نمایشی بزرگ از قیام قیامت🔻
🔷این کاروان بزرگ از میقات حرکت میکند ، نگاه کن ، تمام این بیابان پر از مردمی است که لباس سفید بر تن کردهاند .😯
🔹آنها همراه پیامبر میروند و به دقّت به او نگاه میکنند تا هر کاری که آن حضرت میکند را انجام دهند .۱۷
🔷پیامبر آرام آرام به سوی خانه دوست حرکت میکند ، زیر لب ذکر لبّیک را تکرار میکند .
🔹ما از اینجا تا مکّه باید بیش از چهارصد کیلومتر راه برویم😳❗️
🔷آفتاب گرم حجاز بر ما میتابد،🌝
💫مواظب باش❗️تو نباید زیر سایه بروی❗️
🔹این سفر یادآور قیامت است ، همانگونه که در قیامت سایهای نیست تا از سوزش آفتاب زیر آن پناه بگیری ، در این سفر هم نباید زیر سایه بروی .
💫همسفرم❗️
🔷در این سفر نباید نگاه در آینه کنی ؛ چرا که آینه مظهر خودبینی است😌 ، تو بایدازخود بگذری وسراسر، جان شوی❗️
تو باید دنیا و آنچه بوی دنیا را میدهد کنار بگذاری ، نباید عطر بزنی ، نباید خود را خوشبو کنی .
🔹خلاصه آن که خدا خواسته است تا تو در این دنیا نیز ، قیامت را به تصویر بکشی و خود را برای آن روز آماده کنی .
این لباس سفید که بر تن نمودهای، همانند کفن است و میروی تا خانه دوست را زیارت کنی ، تو اکنون مُحْرِم شدهای .۱۸
شبها و روزها میگذرد و من و تو همراه این کاروان در حرکت هستیم .
💫همسفرم❗️میدانم خسته شدهای❗️
بیش از یک هفته است که در راه هستیم و این سفر برای تو سخت است .
🔷ولی ما به سفر عشق میرویم ، میدانم که همه این سختیها برای تو شیرین است .
🔹آنجا را نگاه کن ، عدّهای به سوی پیامبر میروند ، آنها با پیامبر از خستگی خود سخن میگویند .
🔷آیا پیامبر دستور استراحت خواهد داد❓
🔹نه ، فرصت ما بسیار کم است ، ما باید خود را زودتر به مکّه برسانیم ، تا روز عید قربان فرصت زیادی نمانده است ، آن روز همه ما باید در سرزمین منا باشیم .
🔷پیامبر به آنها نگاهی میکند و دستور میدهد تا به آرامی بدوند، این باعث خواهد شد تا روحیه بهتری داشته باشند .۱۹
🔹مردم با این سخن پیامبر ، آهسته میدوند ، بار دیگر شوری در این جمعیّت میافتد ، صدای «اللّه اکبر» ، همه بیابان را میگیرد .
🔷دیگر ، راه زیادی تا مکّه نمانده است ، ما به زودی مهمان خانه دوست خواهیم بود .
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت هفتم: #روی_دست_آسمان
🔻خانه دوست کجاست؟🔻
🔷امروز روز چهارم ماه ذی الحجّه است ، پنج روز دیگر تا روز عرفه فرصت داریم .
🔹درست است ما ده روز است که در راه هستیم ، ان شاء اللّه به زودی به مکّه میرسیم .۲۰
🔷درست پشت آن کوه ، شهر مکّه قرار دارد ، پس عجله کن❗️
🔹اهل مکّه باخبر شدهاند که پیامبر و مسلمانان به این شهر میآیند ، آنها برای استقبال پیامبر به بیرون از شهر آمدهاند .🗣
🔷تا به حال ، شهر مکّه چنین جمعیّت عظیمی را ندیده است ، هزاران نفر همراه پیامبر برای اعمال حج وارد شهر مکّه میشوند .
🔹ما همراه پیامبر به سوی مسجد الحرام میرویم، از در مسجد وارد میشویم و به سوی کعبه میرویم .
ناگهان کعبه ، مقابل چشمان من نمایان میشود ،🕋 بی اختیار به سجده میافتم ، اشک از چشمان من جاری میشود .😢
🔷ستایش خدایی را که تو را عزیز کرد ،
و تو را قبله من قرار داد تا به سوی تو نماز بخوانم .🤲
💫ای صاحب خانه❗️
🔹این خانه، خانه توست ، من هم بنده تو هستم که به اینجا پناه آوردهام .😞
سر از سجده برمیدارم ، به دنبال پیامبر میگردم .
🔷پیامبر نزدیک کعبه است و اشک در چشمان او حلقه زده است. او دست راست خود را به حجرالاَسود میکشد و دعایی را زیر لب زمزمه میکند .۲۱
🔹آیا میدانی حجرالاَسود چیست❓
در گوشهای از کعبه که طواف از آنجا شروع میشود ، سنگ سیاهی قرار دارد که به آن حجرالاَسود میگویند .
🔷جالب است بدانی که حَجَر در زبان عربی به معنای سنگ و اَسوَد به معنای سیاه است .
💫نگاه کن❗️
🔹پیامبر خم شده است و لبهای خود را بر حجرالاَسود گذاشته است و صدای گریهاش به گوش میرسد .
🔷نمیدانم چه شده که گریه پیامبر طولانی شده است❗️۲۲
🔹به راستی چه رمز و رازی در این سنگ سیاه نهفته که ما از آن بی خبریم❓
🔷چرا دیدن این سنگ اینگونه اشک پیامبر را جاری ساخته است❓
💫همسفر خوبم❗️
🔹آیا میخواهی قصّه این سنگ را برایت بگویم❓
🔷روزی و روزگاری ، قبل از اینکه خدا ، حضرت آدم(ع) را خلق کند ، در بهشت فرشتهای بود که نزد خدا مقامی بس بزرگ داشت .
🔹یک روز خدا ، همه فرشتگان را جمع کرد و پیمان بزرگ خداپرستی را به آنها عرضه کرد .
🔷اوّلین فرشتهای که این پیمان بزرگ را قبول کرد همین فرشته بود .
🔹این فرشته ، مدّتها قبل ، نور محمّد و آل محمّد(ص) را دیده بود و به این نور مقدّس ، عشق فراوانی داشت .
🔷هنوز خدا ، آدم و حوا(ع) را نیافریده بود ، امّا آن نور مقدّس را در بالای همه آسمانها آفریده بود .
🔹و اینگونه بود که این فرشته ، گوی سبقت را از همه ربود و قلبش پر از این عشق مقدّس شد .
🔷وقتی که خدا ، آدم(ع) را آفرید از او خواست تا در حضور این فرشته ، به آن پیمان اقرار کند .
🔹وقتی که آدم(ع) از بهشت رانده شد خداوند به این فرشته یک مأموریّت مهم داد .
🔷آن مأموریّت این بود که خدا او را به عنوان امین خود در روی زمین قرار داد .
حتما میپرسی چگونه❓
🔹خدا آن فرشته را تبدیل به سنگ سفید و زیبایی کرد و آن را در یک گوشه کعبه قرار داد ، امّا چون بتپرستان رویِ این سنگ سفید، دست گذاشتند، رنگ آن، سیاه شد.
🔷البته تو میدانی که کعبه 🕋به دستور جبرئیل در زمان آدم(ع) ساخته شد ،⚒ و در واقع ابراهیم(ع) در زمان خودش ، این خانه را بازسازی کرد .
🔹و جالب است بدانی که آدم(ع) هر روز و شب ، کنار این سنگ میرفت و آن پیمان بزرگ را یادآوری میکرد .✋
🔷وقتی روز قیامت فرا برسد بار دیگر خدا این سنگ را به صورت اوّل خود در میآورد .😳
🔹آن روز ، این فرشته در پیشگاه خدا شهادت خواهد داد که چه کسانی نزد او آمدند و به آن پیمان بزرگ، اقرار نمودند .
اگر این سنگ را با چشم دل نگاه کنی ، او را فرشتهای زیبا خواهی دید .
🔷هنوز چهره پیامبر روی حجرالاَسود است و اشک او جاری است .
🔹فکر میکنم اکنون دیگر دانستی که چرا پیامبر این چنین با حجرالاَسود خلوت کرده است .👌
🔷مگر برایت نگفتم که این سنگ بوی عشقی مقدّس را میدهد❓هیچ فرشتهای ، مانند او شیفته علی(ع) نیست .💖
💫آری ، این فرشته ، بوی علی(ع) را میدهد❗️
🔹و شاید پیامبر که دلش برای برادرش علی(ع) خیلی تنگ شده است ، بوی یار خود را از آن استشمام میکند .۲۳
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
جغرافیا.pdf
22.64M
‼️کنکوری های معارفی‼️
🗒جزوه #کمک_آموزشی
#جغرافیا_پایه_یازدهم
خلاصه و نمودار تمام درس ها
◦◉✿📚کانال #همدم📚✿◉◦
◦◉✿همراه دانش آموزان معارف✿◉◦
🆔 @amoozeshmaaref
نظرسنجی در مورد برگزاری کلاس تست عربی جهت جمع بندی کنکور 1399
جهت شرکت در نطرسنجی روی لینک زیر ضربه بزنید.
🌐EitaaBot.ir/poll/2hx?eitaafly
📚قسمت هشتم: #روی_دست_آسمان
🔻همچون پروانه، دلباخته گشتم🔻
🔷پیامبر چهره خود را از روی حجرالاَسود برمیدارد و طواف را آغاز میکند .
🔹پیامبر دور کعبه ، هفت بار میچرخد ، مردم هم با پیامبر طواف میکنند .
🔷اینجا دیگر همه ، پروانه یک شمع میشوند🦋🕯 و دور خانه دوست میچرخند .
🔹به راستی که طواف کعبه چه صفایی دارد ، احساسی که در هیچ جای دیگر تجربه نمیکنی .👍
🔷هنگامی که گرد این خانه طواف میکنی خدا به تو مباهات و افتخار میکند و رحمت خود را بر تو نازل میکند .۲۴
🔹آیا میدانی با هر قدمی که تو در طواف این خانه برمیداری ، خداوند حسنهای برای تو مینویسد و گناهی از تو میبخشد😀❓۲۵
🔷پیامبر هنگام طواف ، ذکر خدا بر لب دارد و با خدای خویش سخن میگوید .
🔹هفت دور طواف تمام میشود ، اکنون پیامبر به سوی مقام ابراهیم میرود تا در آنجا نماز طواف را به جا آورد .
💫همسفر خوبم❗️
حتما میدانی که مقام ابراهیم، همان سنگ مقدّسی است که جای پای ابراهیم(ع) بر آن میباشد .
🔷وقتی که ابراهیم(ع) کعبه را بازسازی میکرد این سنگ را زیر پای خود گذاشت تا بتواند دیوار کعبه را تمام کند .
🔹در این هنگام بود که به اذن خدا ، جای پای ابراهیم ، روی این سنگ نقش بست و این سنگ به مقام ابراهیم مشهور شد و نماز طواف را باید پشت این مقام خواند .۲۶
🔷نماز پیامبر تمام میشود و او اکنون بار دیگر به سوی حجر الأسود میرود و دو دست خود را بر آن میکشد و آنگاه دستهای خود را به صورت میکشد .۲۷
بعد از آن پیامبر به سوی کوه صفا میرود، او از کوه صفا بالا میرود و صدای او در دل کوه میپیچد :⛰
💫اللّه اکبر ، اللّه اکبر❗️
تمام مسلمانان نیز همراه پیامبر این ذکر را تکرار میکنند .
💫گوش کن❗️پیامبر این دعا را میخواند :
«ستایش خدایی را که به وعده خود عمل نمود و بنده خود را یاری کرد و دشمنان اسلام را نابود ساخت» .۲۹
🔹تا چند سال قبل ، تمام فاصله این کوه تا کوه مروه پر از بتهایی بود که مردم به پرستش آنها مشغول بودند .
🔷امّا امروز باید خدا را شکر کرد که همه آن بتها نابود شدهاند و همه مردم ، ندای خداپرستی سر میدهند .
💫اللّه اکبر❗️
پیامبر حدود یک ساعت بر بالای کوه صفا میایستد و دعا میخواند .۳۰
اکنون موقع آن است که به سوی کوه مروه حرکت کنیم .
🔹به کوه مروه میرسیم ، پیامبر از کوه بالا میرود ، بار دیگر صدای پیامبر در فضا میپیچد :
💫اللّه اکبر❗️
بعد از لحظاتی ، به سوی کوه صفا برمیگردیم ، ما باید فاصله صفا و مروه را هفت بار طی کنیم .
امیدوارم که خسته نشده باشی❗️این دور آخر است ، وقتی به کوه مروهبرسیم ، دیگر سعی تمام میشود.
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت نهم: #روی_دست_آسمان
🔻من کاسه داغتر از آش هستم!🔻
🔶پیامبر از کوه مروه بالا میرود و رو به مردم میکند و میگوید : ⛰
🍃«جبرئیل به من دستور داده است تا به شما بگویم که مقداری از موی سر خود را کوتاه کنید و از احرام بیرون بیایید و 🔸هر کس که مانند من همراه خود از میقات ، قربانی آورده است🐑 باید در احرام بماند» .۳۱
🔶مردم به سخن پیامبر عمل میکنند و با کوتاه کردن موی سر خود از احرام بیرون میآیند .
💫همسفر خوبم❗️
تو که همراه خود قربانی از میقات نیاوردهای❓
🔸پس بیا از احرام خارج شویم .
این اعمالی که ما انجام دادیم ، اعمال عمره است و ما باید نزدیک روز عرفه ، یکبار دیگر لباس احرام به تن کنیم و به سوی سرزمین منا برویم و در آنجا گوسفند 🐑یا شتری 🐪خریداری نماییم و آن را قربانی کنیم .
💫مبارک باشد❗️
خدا از تو قبول کند❗️
🔶در منطقه اَبطَح ، چادرهای زیادی بر پا میشود ⛺️و همه ، لباسهای احرام را از تن بیرون آورده، بدن خود را شسته،
🔸لباسهای معمولی خود را به تن میکنند .۳۲
🔶امّا پیامبر هنوز لباس احرام به تن دارد ، و در خیمه خود استراحت میکند ، این حکم خداست که هر کس با خود قربانی آورده است باید در احرام باقی بماند .
🔸در این میان صدایی به گوشم میرسد ، یک نفر با مردم سخن میگوید :
💫«ای مردم شما خجالت نمیکشید❓پیامبر هنوز در لباس احرام است و شما لباسهای زیبا بر تن کردهاید❓❗️» .۳۳
💫خدای من❗️این کیست که اینگونه سخن میگوید❓😯
چرا او هنوز لباس احرام به تن دارد❓
آیا او را میشناسی❓او عُمر بن خطّاب است .
🔶پیامبر از خیمه خود بیرون میآید ، او را صدا میزند و میگوید :
🔸چرا هنوز لباس احرام به تن داری❓ مگر تو همراه خود قربانی آوردهای❓
ــ نه .
ــ پس چرا از احرام خارج نشدی❓مگر من نگفتم هر کس قربانی ازمیقات با خود نیاورده است،ازاحرام خارج شود❓
ــ ای رسول خدا❗️ آخر چگونه من از احرام خارج شوم در حالی که شما هنوز لباس احرام به تن دارید ❓۳۴
🔶امّا مثل اینکه عُمَر بن خطّاب تصمیم دارد هر طور شده است حرف خودش را به کرسی بنشاند .۳۵
🔸مگر نباید همه ما تسلیم دستور پیامبر باشیم❓
ما میتوانستیم از میقات با خود قربانی بیاوریم و اکنون مانند پیامبر در احرام باقی بمانیم ، امّا الآن که این کار را نکردهایم باید به دستور پیامبر عمل کنیم .
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
✅ثبتنام کلاس تست
📖جمع بندی عربی معارف کنکور ۹۹
❇️ تعداد جلسات: ۸ جلسه
📆 اولین جلسه شنبه ۱۱ مرداد
💰هزینه ثبتنام: هر جلسه ۵۰۰۰تومان
💵 جهت پرداخت و ثبتنام روی لینک زیر بزنید.
https://pay.eitaa.com/?link=b1OkS
‼️آخرین مهلت ثبتنام جمعه ۱۰ مرداد
📚قسمت دهم: #روی_دست_آسمان
🔻مژده دهید ، بوی بهار میرسد!🔻
🔶دل پیامبر بیقرار دیدن علی(ع) شده است ، فاطمه(س) نیز در انتظار آمدن همسرش است .💞
💫آنجا را نگاه کن❗️👀
🔸سواری به سوی ما میآید! بوی خوش یار مهربان میآید ، خدای من❗️
این علی(ع) است که به این سو میآید .
🔶علی(ع) در حالی که لباس احرام بر تن دارد از اسب پیاده میشود .
🔸پیامبر از خیمه بیرون میآید ، علی(ع) را میبوسد و میبوید و او را به خیمه دعوت میکند .
🔶علی(ع) گزارشهای سفر خود را به پیامبر میدهد :
💫 «خدا مرا کمک کرد و من توانستم مردم یمن را مسلمان کنم؛ وقتی نامه شما به دستم رسید📜 همراه با پنج هزار نفر به سوی مکّه آمدم ، همه ما در یَلَمْلَم ،۳۶ لبّیک گفتیم و وقتی نزدیک مکّه رسیدم به همراهان خود دستور دادم در آنجا توقّف کنند تا من نزد شما بیایم و کسب تکلیف کنم .»۳۷
🔸پیامبر با شنیدن سخنان علی(ع) خوشحال میشود و شکر خدا را به جا میآورد .
🔶اکنون ، علی(ع) میداند که فاطمه(س) چشم انتظار اوست .
او از پیامبر اجازه میگیرد تا به خیمه فاطمه(س) برود و او را ببیند .
علی(ع) وارد خیمه میشود .⛺️
🔸بوی عطر تمام خیمه را فرا گرفته است ، او سلام میکند و جواب میشنود .
🔶علی(ع) با دیدن همسرش تعجّب میکند ، فاطمه(س) از احرام بیرون آمده و لباس زیبایی بر تن کرده است .
علی(ع) از فاطمه(س) سؤل میکند :
ــ فاطمه❗️ پیامبر هنوز لباس احرام بر تن دارد ،چرا تواز احرام بیرون آمدهای❓
ــ این دستور پدرم بود ، هر کس که با خود قربانی همراه نیاورده است باید از احرام خارج شود و در روز عرفه دوباره احرام ببندد .۳۸
🔸اکنون ، علی(ع) به سوی پیامبر باز میگردد و ماجرا را شرح میدهد .
پیامبر رو به او میکند و میگوید :
💫ــ علی جان❗️ تو هنگام احرام چگونه نیّت کردی❓
ــ من هنگامی که در میقات بودم چنین گفتم : «خدایا❗️من مانند لبّیک پیامبر ، لبّیک میگویم» . آیااز میقات باخود قربانی هم آوردهای❓
ــ آری ، من با خود سی و چهار شتر آوردهام و نیّت کردهام که آنها را در این سفر حج، قربانی کنم .۳۹
🔶لبخندی دلنشین بر چهره پیامبر نمایان میشود ، در میان این همه جمعیّت ، فقط حجِّ علی(ع) مانند حجِّ پیامبر است .
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت یازدهم #روی_دست_آسمان
🔻از ماه من شکایت نکنید!🔻
🔷اکنون علی(ع) با پیامبر خداحافظی میکند و به مسجد الحرام میرود و اعمال خود را انجام میدهد و بعد سریع به سوی مردم یمن که در بیرون شهر هستند میرود .
🔹امّا وقتی به اهل یمن میرسد میبیند که آنها لباسهای احرام خود را عوض کردهاند و پارچههای نو بر تن دارند .
_شما این همه پارچه نو از کجا
آوردهاید❓
ــ ما از پارچههایی که همراه کاروان بود استفاده کردهایم .
ــ این پارچهها از بیتالمال است ، من باید آنها را تحویل پیامبر بدهم ، شما چرا به آنها دست زدهاید❓
ــ ما میخواستیم با لباسهای احرامِ تمیز و نو به زیارت خانه خدا برویم .
ــ هر چه سریعتر این پارچهها را از تن بیرون آورید❗️
🔷اهل کاروان این دستور را انجام میدهند ، امّا در دلشان از علی(ع) ناراحت میشوند .😔
🔹به هر حال ، مردم یمن به سوی مکّه حرکت میکنند و وارد مسجد الحرام میشوند🕋 و اعمال خود را انجام میدهند .
🔷سپس آنها نزد پیامبر میروند و در حضور پیامبر از علی(ع) شکایت میکنند :😳
«ما میخواستیم با لباس احرام نو طواف خانه خدا را انجام دهیم ، امّا علی(ع) با این کار ما مخالفت کرد.»
پیامبر چون سخنان اهل یمن را میشنود رو به آنها میکند و میگوید :
«هرگز در مورد علی(ع) بدگویی نکنید ،🤫
او اگر بر شما سختگیری کرده است برای این بوده که میخواسته دستور خدا را اجرا کند» .۴۰
🔹با این سخن پیامبر ، همه میفهمند که علی(ع) در راه حق کوتاهی نمیکند ، او میخواسته است با این کار خود از بیت المال دفاع کند .
چند روز میگذرد . . .
🔷ظهر روز پنجشنبه ، هشتم ماه ذی الحجّه فرا میرسد ، پیامبر دستور میدهد تا مردم غسل کنند و لباس احرام بر تن کنند و لبّیک بگویند .۴۱
🔹بار دیگر صدای لبّیک در همه جا میپیچد ، چه شوری بر پا میشود❗️
هزاران هزار نفر ، همراه با پیامبر ، لبّیکگویان به سوی سرزمین عرفات حرکت میکنند .
🔷آنها شب را در راه میمانند و صبح جمعه که روز عرفه است به سرزمین عرفات میروند .۴۲
💫همسفر خوبم❗️
🔹اینجا سرزمین عرفات است .
سرزمینی که خدا گناهان بزرگ را به حرمت آن میبخشد و رحمت خود را بر بندگان خویش نازل میکند .۴۳
آیا میدانی که جبرئیل ، ابراهیم(ع) را به این سرزمین آورد و به او گفت :
«ای ابراهیم❗️
به گناه خویش اعتراف کن» 😞.۴۴
🔷این سرزمین ، جایی است که ما باید به گناهان خود اعتراف کنیم تا خداوند ما را مشمول عفو و رحمت خود قرار دهد .
آیا آن کوه را میبینی که آنجاست❓
فکر میکنم که همان کوه رحمت (جبل النّور) است .
🔹پیامبر کنار این کوه میایستد ،🏔 همه مردم میخواهند کنار این کوه وقوف کنند .
🔷پیامبر رو به آنها میکند و با دست اشاره به سرزمین عرفات میکند و میگوید :
«ای مردم❗️ شما میتوانید در تمام این سرزمین وقوف کنید» .۴۵
🔹پیامبر از ظهر تا نزدیک غروب ، رو به قبله میایستد و مشغول دعا میشود🤲 .۴۶
اشک در چشمان او حلقه زده است و با خدای خویش راز و نیاز میکند .
🔷در جای جای این سرزمین ، صدای گریه و دعا به گوش میرسد .😢🤲
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت دوازدهم: #روی_دست_آسمان
🔻اکنون به عهد خویش وفا کن!🔻
🔷وقتی در مدینه بودیم جبرئیل بر پیامبر نازل شد و به آن حضرت دستور داد تا سفر مهم خود را شروع کند و در آن سفر ، حجِّ خانه خدا و ولایت علی(ع) را برای مردم بیان نماید .
🔹قرار است در این سفر اسلام کامل شود ، پیامبر تا امروز همه واجبات را برای مردم گفته است ، فقط ولایت علی(ع)مانده است که باید در این سفر برای مردم بیان شود .
🔷آیا میدانی که در همین صحرای عرفات، آیه ولایت نازل میشود❓📖
💫گوش کن ، این جبرئیل است که با پیامبر سخن میگوید :
💫«ای محمّد❗️
خدا به تو سلام میرساند و از تو میخواهد تا به عهد خود وفا کنی و علی را به عنوان جانشین خود معرّفی کنی .»۴۷
🔹امروز مردم باید بدانند که حج با ولایت علی(ع) کامل میشود .
🔷امّا پیامبر رو به جبرئیل میکند و میگوید :
💫 «ای جبرئیل❗️ عدّهای از این مردم دشمنی و کینه علی را به دل دارند ، میترسم که آنان در میان امّت من اختلاف ایجاد کنند و باعث شوند امّت من از اسلام روی برگردانند ، از تو میخواهم که از خدا بخواهی تا مرا از فتنه آنها ایمن گرداند» .۴۸
💫همسفر خوبم❗️
🔹پیامبر میداند که بزرگان قبیله قُریش هرگز به جانشینی علی(ع) راضی نخواهند شد 😔.
🔷قریش یکی از بزرگترین قبیلههای عرب است ، ریاست شهر مکّه به دست این قبیله است و برای همین تمام عربها به این قبیله احترام میگذارند .
🔹گر چه خود پیامبر نیز از این قبیله است ، امّا بزرگان این قبیله با اسلام دشمنیهای زیادی نمودند .💀
🔷علی(ع) در جنگ بدر و اُحُد ، بزرگان قریش را که به جنگ اسلام آمده بودند ، کشته است .۴۹
🔹اگر شمشیر علی(ع) در جنگ بدر و اُحُد نبود ، 🗡دشمنان ، اسلام را نابود کرده بودند .
🔷این علی(ع) بود که بدون هیچ گونه ترس و واهمهای در مقابل آنها ایستاد و تا پای جان از اسلام دفاع کرد .👏
🔹امروز بزرگان قریش به ظاهر مسلمان شدهاند ، امّا آنها کینه بزرگی از علی(ع) به دل دارند .😡
🔷آنها رسمهای روزگار جاهلیّت را فراموش نکردهاند و در فکر انتقام خون قریش هستند .👊
🔹اگر امروز آنها بفهمند که پیامبر میخواهد علی(ع) را به عنوان جانشین خود معرّفی کند، دسیسه خواهند کرد .😱
🔷برای همین، پیامبر میخواهد، خدا او را از فتنههای آنها ایمن کند .
💫جبرئیل به آسمان میرود...
🔹اگر خوب نگاه کنی اشک را در چشمان پیامبر میبینی❗️ او بزرگان قریش را به خوبی میشناسد ، میداند که آنها به این سادگی ، ولایت علی(ع) را قبول نخواهند کرد .
🔷پیامبر میخواهد در بهترین موقعیّت ، این مأموریّت مهم را انجام دهد ، او منتظر برگشتن جبرئیل است .
🔹کاش همه مردم ، قلب صاف و بدون کینهای داشتند ، آن وقت در همین سرزمین عرفات ، پیامبر مراسم بیعت با علی(ع)را بر گزار میکرد .
💫آنجا را نگاه کن❗️
🔷پیامبر ، علی(ع) را به حضور میطلبد .
🔹علی(ع) با عجله میآید و پیامبر با او مشغول سخن میشود و به او خبر میدهد که جبرئیل بر او نازل شده است .
💫همسفرم❗️
نگاه کن ، وقت زیادی تا غروب خورشید نمانده است .⛅️
🔷پیامبر نگاهی به خورشید میکند☀️ و دست به دعا برمیدارد ،🤲 او میخواهد دعا کند .
🔹دعای پیامبر این است :
💫 «خدایا❗️من به عفو و بخشش تو پناه میبرم ، مرا از رحمت خود بینصیب مگردان» .۵۰
🔷اکنون موقع حرکت است ، همه مردم آماده شدهاند . با غروب آفتاب همه به سوی سرزمین مَشعَر حرکت میکنند .
شوری بر پا میشود ، گویی یک بیابان به حرکت افتاده است ، تا چشم کار میکند مردمانی را میبینی که به سوی سرزمین مشعر حرکت میکنند ، چه محشری بر پا شده است❗️😳
🔹تو هم با چشمانی اشکبار با سرزمین عرفات وداع میکنی❗️😢
🔷آیا بار دیگر دیدار این سرزمین قسمت ما خواهد شد❓
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
📚قسمت سیزدهم: #روی_دست_آسمان
🔻ای خدای سرزمین مشعر!🔻
🔷هوا دیگر تاریک شده است و ستارگان جلوه نمایی میکنند🌠 ، آسمان چه شکوهی دارد❗️🎇
🔹پیامبر در حالی که بر شتر خویش سوار است و ذکر استغفر اللّه بر لب دارد به سوی سرزمین مشعر میرود .
🔷بعد از ساعتی به آن سرزمین میرسیم ، پیامبر دستور میدهد تا بلال اذان بگوید ، نماز مغرب و عشاء بر پا میشود .۵۱
🔹امشب که شب عید قربان است ، باید در این صحرا بمانیم و فردا اوّل طلوع آفتاب به سرزمین منا برویم .
🔷بعد از نماز ، پیامبر مقداری استراحت میکند .
🔹تو هم خیلی خستهای ، قدری استراحت کن . . .
💫همسفر❗️
💫برخیز❗️
🔷اذان صبح نزدیک است ، باید سریع وضو بگیری ، الآن نماز بر پا میشود .
🔹صدای اذان در این سرزمین میپیچد :
💫اللّه اکبر❗️
🔷نماز بر پا میشود،چه نمازباصفایی❗️
هوا دارد روشن میشود و پیامبر رو به قبله ایستاده است و مشغول دعا است .🤲
🔹دعای پیامبر تا لحظه روشن شدنِ هوا، طول میکشد ، وقتی که هوا کاملاً روشن میشود پیامبر به سوی سرزمین منا حرکت میکند .۵۲
🔷پیامبر از مردم میخواهد تا به آرامی قدم بردارند و موجب اذیّت و آزار دیگران نشوند .
🔹در روزگار جاهلیّت ، رسم بر این بود که مردم با عجله ، سرزمین مشعر را ترک میکردند ، امّا پیامبر با این رسم مخالفت میکند و برای همین، دستور میدهد تا مردم به آرامی به سوی منا بروند .۵۳
💫گوش کن❗️
🔷پیامبر زیر لب این دعا را زمزمه میکند :
💫 «خدایا❗️توبه مرا قبول کن و دعای مرا مستجاب نما❗️» .۵۴
#ادامه_دارد...
🍃🌸🍃🌸🍃
@amoozeshmaaref
هدایت شده از همدم
📢 پنجمین مسابقه کتابخوانی
⚜️به مناسبت عید سعید غدیرخم ⚜️
📚 با محوریت کتاب #روی_دست_آسمان
⏰ هرشب رأس ساعت ۲۱
🌀لینک ثبتنام در مسابقه:
🌐 https://b2n.ir/ketabkhani.ir
🌀لینک دریافت فایل کامل کتاب:
🌐 https://b2n.ir/ketabkhani5
📆تاریخ برگزاری آزمون کتبی:
عید سعید غدیرخم
✅ ضمنا شما می توانید جهت شرکت در قرعه کشی هفتگی هر قسمت را تا ساعت ۲۱ روز بعد با صدای خود بخوانید و به آیدی
🆔 @rshn118
ارسال نمایید.