فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺تقدیم به شما
🌸صبح آدینه تون گلـبارون
🌺زندگيتون شادشاد
🌸عاقبت تون بخـــير
🌺محبت خـــدا
🌸در دلتون پيوسته جــاری
🌺ایـام بکامـتون
#نگاه_به_قصد_ازدواج
❓کسی که قصد ازدواج داره، آيا مىتونه مثلاً در خيابون، بدون قصد لذت جنسی به صورت و موى خانمها نگاه كنه تا يكى رو بپسنده و بعد بره خواستگارىش؟
📚 همه مراجع: نه عزیزم. به این بهونه نمیشه همه خانمهای توی خیابون رو دید زد و اين نوع نگاهها حرامه.
🔺مكارم، تعليقات علىالعروة، م26؛ مکارم، استفتائات، ج1، س816؛ امام، تحريرالوسيله، ج2، النكاح، م28؛ سيستانى، منهاجالصالحين، ج2، النكاح، م28؛ دفتر: وحيد.
@srate_mostaghim
#نفقه_همسر
❗️بعضی از آقایون فکر میکنن که نفقه و خرجی همسر رو فقط زمانی باید بدن که نیاز داشته باشه!
📛 درحالیکه این درست نیست.
✍️ خانم حتی میلیاردر هم که باشه، نفقهش به همسرش واجبه.😉
🔺 رساله دانشجویی، ص271؛ سیستانی، استفتائات، س9؛ زنجانی، احکام کاربردی، م59؛ تحریرالوسیله، کتاب النکاح فصل فی النفقات، م۱۹.
@hamechydon
💎نماز شب
💠 امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔸«اگر انسان دروغ بگوید، از #نماز_شب خواندن محروم می شود،
وقتی هم که از نماز شب محروم شد درهای روزی به روی او بسته می شود و از #رزق و روزی هم محروم می گردد».
📚علل الشرایع
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
@hamechydon
🌺صلوات برای تعجیل درفرج امام زمان فراموش نشه🌺
🍀پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله:
☘️الصَّلاةُ عِمادُ الدِّينِ، فَمَن تَرَكَ صلاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَد هَدَمَ دِينَهُ، و مَن تَرَكَ أوقاتَها يَدخُلُ الوَيلَ، و الوَيلُ وادٍ في جَهَنَّمَ كما قالَ اللّهُ تعالى: «فَوَيلٌ لِلمُصَلِّينَ * الذينَ هُمْ عَن صَلاتِهِم ساهُونَ
🌱نماز ستون دين است؛ پس هر كه نماز خود را عمدا نخواند، دين خود را تباه كرده است و هر كه آن را در وقتش نخواند، به ويل درآيد و ويل، درّهاى است در دوزخ، چنان كه خداوند متعال فرموده است: «ويل براى نمازگزاران است؛ آنان كه از نماز خود غافلند.
📚 جامع الأخبار، ص١٨۵، ح۴۵۵
#نماز
@hamechydon
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#به_ماه_نگاه_کن....
🌷شب عملیات مسلم بن عقیل (علیه السلام) اوضاع خیلی به هم ریخته بود و نیروها شدیداً مشغول اجرای دستورات فرماندهان خود بودند. در همین گیر و دار، ناگهان چشمم به همت افتاد. دیدم ساکت و آرام همینطور که به آسمان نگاه میکند، اشک میریزد. تعجب کردم. گفتم: «حتماً مشغول راز و نیاز با خداست و داره از خدا برای پیروزی توی عملیات کمک میگیره.» به هر حال کنجکاوی باعث شد که بروم سراغش، از او پرسیدم: «چیه حاجی چرا گریه میکنی؟ به آسمان اشاره کرد و گفت: «به ماه نگاه کن.»
🌷نگاهی به ماه انداختم و گفتم: «خب، چی شده؟» گفت: «ماه لحظه به لحظه بچهها رو همراهی میکنه. هرجا اونا توی دید دشمن قرار میگیرن، ماه میره زیر ابر و جایی که از دید دشمن بیرون میان و نیاز به روشنایی دارن، ماه میاد و همه جارو روشن میکنه. میبینی لطف خدا رو که چطور شامل حال ما میشه؟ حالا فهمیدی برا چی اشکم در اومده؟» او رفت و این امداد غیبی را از پشت بیسیم به اطلاع فرمانده گردانها هم رساند و آنها را متوجه حرکت ابر و ماه کرد. دقایقی بعد صدای گریهی همهی آنها ار پشت بیسیم شنیده میشد.
🌹خاطره ای به یاد سردار خيبر شهید حاج محمدابراهیم همت
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
@hamechydon
هدایت شده از آموزش زبان هلال|مکالمه عربی و عراقی
‼️😞شیرینی نخور دیابت داری...
‼️😞بخاطر مشکل قندخونم لاغر شدم...
‼️😞کاش یه راهی بود دیگه قرص نمیخوردم...
👋🏻👋🏻خداحافظ دیابت
❗️اختراع جدید، کشف داروی گیاهی دیابت✅
دیابت نوع۱_نوع۲_بارداری
کبد چرب
برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره
و ثبت دارو
❌ عضوکانال دکتر سلامت شوید👇🏻👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/3948085829C7fda401070
تخصصی ترین کانال در ایتا
پاک میکنم حسرتشو میخوریا👆🏻👆🏻
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 خاطره شنیدنیِ آیتالله #طبسی از راننده سعودی!
🎬کارفرمای وهّابی دعوتم کرد برای شام؛ دویست نفر وهّابی چفیه قرمز دورهم جمع بودند. ناگهان...
@hamechydon
#داستان_آموزنده
🔆امام حسين عليه السلام و مرد فقير
عرب بيابانى نيازمند وارد مدينه شد و پرسيد سخيترين و بخشنده ترين شخص در اين شهر كيست ؟
همه امام حسين عليه السلام را نشان دادند.
عرب امام حسين عليه السلام را در مسجد در حال نماز ديد و با خواندن قطعه شعر حاجت خود را مطرح كرد. مضمون قطعه شعرى كه وى خواند چنين است :
تا حال هر كه به تو اميد بسته نااميد برنگشته است ، هر كس حلقه در تو را حركت داده ، دست خالى از آن در، باز نگشته است .
تو بخشنده و مورد اعتمادى و پدرت كشنده مردمان فاسق بود.
شما خانواده اگر از اول نبوديد ما گرفتار آتش دوزخ بوديم .
او اشعارش را مى خواند و امام در حال نماز بود. چون از نماز فارغ شد و به خانه برگشت ، به غلامش قنبر فرمود:
از اموال حجاز چيزى باقى مانده است ؟
غلام عرض كرد:
آرى ، چهار هزار دينار موجود است .
فرمود:
آن پولها را بياور! كسى آمده كه از ما به آن سزاوارتر است .
سپس عبايش را از دوش برداشت و پولها را در ميان آن ريخت و عبا را پيچيد مبادا عرب را شرمنده ببيند، دستش را از شكاف در بيرون آورد و به او داد و اين اشعار را سرود:
اين دينارها را بگير و بدان كه من از تو پوزش مى خواهم و نيز كه من بر تو دلسوز و مهربانم .
اگر امروز حق خود در اختيار داشتم بيشتر از اين كمك مى كردم ، لكن روزگار با دگرگونيش بر ما جفا كرده ، اكنون دست ما خالى و تنگ است .
امام عليه السلام با اين اشعار از او عذرخواهى كرد.
عرب پولها را گرفت و از روى شوق گريه كرد.
امام پرسيد: چرا گريستى شايد احسان ما را كم شمردى ؟
گفت : گريه ام براى اين است كه چگونه اين دستهاى بخشنده را خاك در بر مى گيرد و در زير خاك مى ماند.
📚 بحار: ج 44، ص 190.
@hamechydon
🌱🌱🌱🌱🌱
راننده گفت:
این چراغ لعنتی چقد دیر سبز میشه!
در همین زمان…
دخترک گل فروش به دوستش گفت:
سارا بیا الان سبز میشه؛
سارا نگاهی به چراغ انداخت و گفت:
آه این چراغ چرا اینقدر زود سبز میشه، نمیذاره دو زار کاسبی کنیم…
این حکایت زندگی ماست که بخاطر سختی رانندگی از هوای بارانی شاکی هستیم و کشاورزی در دور دست بخاطر همین باران
لبخند می زند.
«یادمان باشد….»
خداوند؛ فقط خدای ما نیست.
@hamechydon
از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند:
شما چطور شصت سال با هم زندگی کردید؟
گفتند:
ما متعلق به نسلی هستیم که
وقتی چیزی خراب می شد
تعمیرش میکردیم نه تعویضش!
@hamechydon