نفت طلای سیاه یا زنگار تمدن؟
در عصر ما، نفت همچون خون در رگهای اقتصاد کشورهای اسلامی جاری است، اما آیا این خون، حیاتی تازه به پیکر امت میبخشد یا زنگاری است که بر آیینه تمدن نشسته و آن را تیره ساخته است؟ در اینجا، باید از نگاه سطحی فراتر برویم و به ریشهها و بنیادهای وابستگی به نفت و پیامدهای آن بیندیشیم. اینجا جایی است که استعارههای عمیقتر و نگاهی نافذتر میتواند ما را به پاسخ نزدیکتر کند.
مصرفگرایی، زنگار تمدن اسلامی
نفت، بهجای آنکه بستر رشد و توسعه واقعی شود، راه را برای مصرفگرایی بیحد و مرز باز کرده است. مصرفگرایی، همان زنگاری است که بر آیینه تمدن اسلامی نشسته و آن را از شفافیت و درخشش انداخته است. اینجا، امت اسلامی باید به خود آید و دریابد که مصرفگرایی، تنها ظاهری فریبنده دارد و در باطن، روح تلاش و تولید را میکشد.
نفت، همچون آبی است که میتواند کشتی تمدن را به ساحل امن برساند، اما اگر بهدرستی هدایت نشود، این کشتی را در گرداب وابستگی و رکود غرق خواهد کرد. امت اسلامی باید بیاموزد که ثروت نفتی، باید بهمثابه ابزاری برای رشد و تعالی استفاده شود، نه ابزاری برای خواب غفلت و اتکا به دیگران.
نفت، رگ حیاتی یا زنجیر اسارت؟
نفت، از یک سو منبعی استراتژیک است که میتواند مانند شریان حیاتی، اقتصاد کشورها را تغذیه کند و از سوی دیگر، زنجیری است که ملل مسلمان را به وابستگیهای ویرانگر کشانده است. این دوگانگی، به ما یادآوری میکند که منابع طبیعی، اگر بهدرستی مدیریت نشوند، میتوانند به جای آنکه موتور پیشرفت باشند، به زنجیری برای اسارت در دست استعمارگران بدل شوند.
در نگاه نخست، نفت همچون چشمهای بیپایان از ثروت بهنظر میرسد؛ اما آیا این ثروت، توانسته است روح استقلال را در ملتهای مسلمان زنده کند؟ یا اینکه نفت، همچون بتی طلایی، امت اسلامی را به خواب غفلت فرو برده و آنان را از تلاش برای خودکفایی بازداشته است؟ نفتی که قرار بود نیروی محرکه تمدن اسلامی باشد، به زنجیری از وابستگی بدل شده و ملل مسلمان را در دایره تکرار تاریخ گرفتار کرده است.
#امت_اسلامی #امة_واحده
-
◾ @hamed_mohamadjani