eitaa logo
حامدانه
834 دنبال‌کننده
216 عکس
25 ویدیو
6 فایل
«حامدانه» بخشی از دغدغه ها و نگاه های یک طلبه در جبهه فرهنگی است. قدم هایتان برچشم.. حامد تقدیری رییس ستاد ملی روایت پیشرفت کشور رئیس بنیاد ملی نوجوان و سازمان مدارس صدرا (imso.ir) ارتباط : @h_taghdiri https://eitaa.com/joinchat/2514681856C515654693b
مشاهده در ایتا
دانلود
در سال ۱۳۳۹ خبر کوتاهی منتشر شد :« به سبب سفر شاهنشاه به اتریش دو دولت بر آن شدند که نمایندگی سیاسی خود را در دو کشور به سفارت کبرا بالابردند. ۳۱ اردیبهشت ۱۳۳۹ کارخانه‌های ساختن وسیله‌ها و ابزار الکتریکی و ماشین‌آلات و لکوموتیو دیزل مورد بازدید شاهنشاه قرارگرفت. در این روز دانشجویان ایرانی در شهر به پیشگاه شاهنشاه شرفیاب شدند و شاهنشاه به آنان گفتند: شما هستید که می‌توانید مملکت را به اوج ترقی برسانید و باز هم شما هستید که می‌توانید باعث عدم پیشرفت باشید. بهر حال آینده مملکت در دست شماست و شما هستید که جای نسل فعلی را خواهید گرفت و سرنوشت کشورتان را تعیین خواهید کرد.» . سال ۱۳۴۲ خبر دیگری منتشر شد :« روز دوم بهمن‌ماه، شاهنشاه و شهبانو رهسپار اتریش شدند و در آن کشور، از بازی‌های زمستانی المپیک دیدن کردند. بازی‌های زمستانی المپیک روز نهم اسفندماه آغازشد و بیش از یک‌هزاروسیصدوپنجاه قهرمان از برابر جایگاهی که شاهنشاه و شهبانو و پرزیدنت اتریش در آن قرار داشتند، رژه رفتند. شاهنشاه سپس از اتریش رهسپار سوییس شدند و مسافرتشان رویهم رفته ۳۹ روز به درازا کشید.» . تاریخ یادش نرفته بنویسد چقدر شاه ایران در این سفرها پول کشور را هزینه کرد و به کشورهایی که می رفت پول هنگفتی هدیه می داد. حتی تاریخ تابلوی امضای شاه را در به یادگار گذاشته است. . عکس چهارم را نگاه کنید. جایی است که هیتلر آمد و برای جمعیت زیادی سخنرانی کرد. تاریخ حتی هیتلر را هم فراموش نکرده است. . اما تاریخ از حسینیه کوچک و اجاره ای زیر ریل راه آهن اینسبورگ حرفی نزده است. بگذارید تاریخ هیأت باصفای را من برای شما بنویسم. هیأتی از بچه های خوب و باصفای افغانستانی که این روزها عزادارند. هیأتی از شیعیان کشورهای مختلف که در زیر ریل قطار به سختی مکانی را اجاره کرده اند که در این شب های با برکت در ناکجاآباد اروپا دل شان گم نشود. (عکس پنجم به بعد) مجالسی که ما در ایران قدرش را نمی دانیم در اینجا گنج است.هر شب جمعیت بیشتری از راه های دور خود را به مجلس می رسانند و من خجالت زده میزبانی شان هستم. چه بگویم که خودشان دل به ارباب گره زده اند. دل عوامی ام می گوید اینجا هر چه میخواهی بخواه. هر که را می خواهی دعا کن که در این آسمان سر فرشته ها خلوت است و دعا ها سریع تر می رسد.اما وجودم درک می‌کند که خدای مهربان هوای همه مان را در همه جای دنیا دارد و صدای مان را می شنود که من روسیاه را از قم به زیر خیمه ی این دل های پاک می کشاند تا ندای توبه سر دهیم و روضه مولا بخوانیم. . ماه رمضان @hamedtaghdiri
. در میان این همه شب سال ، به بیان و توصیه بسیاری از بزرگان امشب از همه ی شب ها مهمتر و شب قدر است . راستش را بخواهید شب های قدر همه ی آدم ها یک جور نیست. بعضی اعمال شب قدر اختصاص به آدم های خاصی دارد. مادر ها و پدر ها و مربی ها از آن آدم های خاص هستند. . امروز به مادرم زنگ زدم و گفتم یکی از اعمال امشب این است که دفترچه بردارید و روی آن دعاهایی که برای من می خواهید را بنویسید که فراموش نکنید و چیزی از قلم نیفتد. مادرجان خندیدند و گفتند مادرها چیزی را فراموش نمی کنند. . از من به شما نصیحت اگر مادرها هم فراموش نکنند، حواس تان به پدر ها باشد. این ها می خواهند با چند دعای کلی ما را عاقبت به خیر کنند. گاهی باید برایشان دعاها را نوشت و کارشان را ساده کرد که در این شب با برکت، فرزندانشان را فراموش نکنند و به تفصیل و ریز دعا کنند. . مربی ها هم شب های قدر شان فرق میکند. همه نشسته اند و حاجات و تقدیرهایشان را لیست کرده اند و از خدا آنها را می خواهند اما مربی نشسته است و یک دفترچه اسم افراد را لیست کرده است. مربی ها امشب به در خانه خدا می آیند و فریاد می زنند یا «اله العاصین » آخر مربیان می دانند روایت شده هر وقت خدا را بخوانیم خدای مهربان یکبار لبیک می گوید اما وقتی گفتیم یا « اله العاصین» خدای آمرزنده ، هفت بار پاسخ لبیک، می دهد. بعد مربیان یکی یکی متربیانش را نام می برد و برای هرکدامشان تقدیر شان را می خواهند. مربی است دیگر . دلش نگران است که نکند متربیانش خواب مانده باشند و یا دعایی را یادشان برود. . متربیان که تمام می‌شود ، مربی به سراغ مربی های دیگر می رود . برای تک تک شان دعا می‌کند و بعد توفیق خادمین انقلاب اسلامی در سراسر جهان را میخواهد. مربی انقلاب اسلامی از آن آدم هایی است که آخرش امشب تمام می‌شود و نوبت به خودش نمی رسد. آنقدر که دلش بی تاب انسان هاست که « الناس عیال الله» . من که مربی خودم هم نبودم چه برسد به دیگران اما دلم خواست امشب مثل مربی ها رفتار کنم بلکه ما را هم در این خیمه راه دهند. دفترچه ام را آماده کرده ام و از سر شب شروع کرده ام و اسم ها را روی آن می نویسم تا کسی از قلم نیفتد. یکی یکی را دعا میکنم و به در خانه محبوب هستی، آن مربی مطلق ، آن معشوقی که عشقش همه وجود را آتش میزند ، عرضه می دارم که بارالها ، معبودا ، این بنده ی گنهکار تو جز خانه تو پناهی ندارد. تنها هم جایی نمی رود و عیال تو را هم همراه آورده است. تو به همه ی ما رحم کن. . امشب کار پدر و مادر ها، مربی ها و معلم ها زیاد است. آن ها را فراموش نکنید و بخواهید که شما را فراموش نکنند. التماس دعای مخصوص، شب قدر ۲۳ ماه رمضان @hamedtaghdiri
از این نوجوان ها خیلی کارها بر می آید. نه اینکه فکر کنید این حرف من است، نه! گام اول انقلاب اسلامی این را ثابت کرده است. در دفاع مقدس ۳۶۰۰۰ نوجوان لبیک به امام شان را با خون شان امضا کردند. یعنی به طور میانگین ماهی ۳۷۵ دانش آموز نوجوان آسمانی شده اند. . برایمان گفته اند ۱۸ سالگی سن قانونی است، اما تاریخ یادش نرفته فریاد بزند ، این نوجوان ها قبل از سن قانونی کارهایی کرده اند کارستان. تا فعالیت های انقلاب بوده ، در کوچه پس کوچه های شهر نوجوان های انقلاب را می بینیم ، حتی زندان ساواک هم عکس هایشان را به یادگار نگه داشته است. انقلاب هم که شد ، کوله شان را برداشتند و رفتند در بیابان ها، به دور از خانواده، جلوی تیر و تفنگ ایستادند. شدند سرداران جنگ. شدند بهنام محمدی ها و حسین فهمیده ها و عزیز اللهی ها . خلاصه که این نوجوان ها خیلی کارها می کنند. . بهشون گفتم خیلی عتیقه اید ، اولش خندیدند اما بعدش گفتم یعنی خیلی با ارزشید. استعدادهایی دارید که حواستان به آنها نیست. گفتم بسم الله بگید و بیایید وسط میدان. . راستش را بخواهید ما جمله های حضرت آقا برایمان سخنرانی نیست. کلمه کلمه اش روی باور ها و تلاش هایمان می نشیند. برایمان معنای واقعی جهاد می دهد. از همان هایی که باید کوله را بست و برایش از خود هجرت کرد و وارد میدان شد. حالا این جنگ سخت ، تبیینی است. ما هم قرارگاه زدیم و اسمش را گذاشتیم . نو آوین جای فرماندهان نوجوان رسانه ای است. همان هایی که دست به سلاح رسانه اند و ما باور داریم با همین فرماندهان نوجوان می توانیم علم جهاد تبیین را بلند کنیم. . نه اینکه فکر کنید این حرف من است، بلکه باور حاج آقای قمی هم همین است. که وارد قرارگاه معنوی این نوجوان ها شدند و برایشان دعا کردند که فرماندهان مخلص و موثری برای این مسیر باشند. حاج آقای قمی پای میدان جهاد تبیین این نوجوان ها ایستاده اند و قرار است ما خیلی خبرها از این ها بشنویم. از همین نوجوان های هجرت کرده، سلاح رسانه به دست، جان بر کف وارد میدان شده، به فرمان رهبرشان لبیک گفته. پس هر کس هوای کربلا دارد بیاید ، هر کس به سر شور و نوا دارد بیاید. . راستی عملیات ما رمز داشت رمزش یا زهرا بود. حاج احمدرضا ربانی هم بعدش روضه حضرت زهرا س خواندند و بچه ها پلاک سربازی به گردن آویختند. چقدر این جبهه دیدنی است. @hamedtaghdiri
. آقای مدیرکل استانی مان می گفت : شما ستادی ها که کیف میکنید، همه اش مشهد و زیارتید یا در سفرهای استانی هستید. بنده خدا راست می‌گفت. از دور که نگاه میکنم اصلا معلوم نیست برای یک رویداد صبح تا شب می دویم تا کارها پیش برود و اصلا معلوم نیست این همه دوری از خانواده و خستگی های سفر و بدن درد هایی که روز به روز بیشتر می شود. باز خدا خیر آقای مدیرکل مان را بدهد که از دور هایمان را به رویمان آورد. . راستش را بخواهید من بچه درس و مدرسه و مطالعه و کتاب بودم. نه اینکه فعالیت را دوست نداشتم اما آدم کلاس درس ها بودم. از جایی از اسناد و حرف زدن های بی فایده خسته شدم. اینقدر طرح برای این طرف و اون طرف نوشتم و فایده نداشت که به این نتیجه رسیدم، زبان به دهان بگیرم و قلم نگه دارم و خودم پاچه ور بکشم و آنچه به آن اعتقاد و باور دارم را عمل کنم. . طرح هایم، اعتقادات تحولی من است، این است که عاشق کارهایم و مسیرم هستم. اگر می بینید یک طرحی و کاری روایت میکنم ، مطمئن باشید برای آن حسابی وقت صرف شده و عزیزان زیادی کمک کرده اند و حالا شما نتیجه اش را می بینید. . اینکه می گویم ادعای بی خودی است اما برای بگذارید برای شما درگوشی بنویسم. راستش را بخواهید فکر میکنم جز حضرت آقا و من 😎، اهمیت فعالیت و رشد بانوان و دختران برای تحقق جامعه اسلامی را درک نکرده اند. یعنی شاید فهمیده باشند اما اعتقاد در افراد ندیدم. از این اعتقادهایی که شب و روز برایش نشناسند و آن را دنبال کنند. آنهایی هم که اعتقاد هایی دارند، جایگاه و عرصه بانوان را با گفتمان امامین انقلاب اسلامی درک نکرده اند و گرفتار همایش بازی شده اند. اما از من به شما یادگاری، تا می‌توانید فرمایشات امامین انقلاب اسلامی درباره بانوان را بخوانید و تا می توانید برای این عرصه هزینه کنید که همه هزینه ها سرمایه گذاری است. . دلم یک روز بی دغدغه می خواهد که سیر بخوابم ، هرچند می دانم در این دنیا پیدا نمی کنم. ای امام تو با ما چه کردی که در دنیا بیچاره حرف هایت و دغدغه هایت هستیم ... . راستی در همه این رویداد ها از همت بانوان مجری رویداد ها بسیار ممنونم. همان هایی که رنج هجرت می پذیرند و با همه وجود پای اهداف انقلاب اسلامی هستند. عاقبت همه تان به شهادت. @hamedtaghdiri
. نمی دونم این فیلم سردار کوچک شهید را دیده اید یا نه؟ فیلم دیگری دارد که آن معروف است اما این فیلم برای ۹ سالگی او در جبهه است. من که فکر میکنم چه دل بزرگی پدر و مادرش داشتند و چه مرد بزرگی بوده است مهرداد. . قبلا ها هم تلاش می‌کردیم کمک مردم و نیازمندان باشیم اما این روزها دیگر حساب و کتاب از دست مان در رفته. راستش را بخواهید دیگر نمی دانیم با این اجاره های عجیب و غریب چه کنیم؟! گرانی را می فهمم اما کم لطفی بعضی صاحبخانه ها را نمی فهمم. اینکه هر شب خبر مستأجر مستأصلی را بشنویم ، غصه مان را زیاد کرده است. . من که شب ها سعی میکنم این فیلم را برای خودم تکرار کنم. کاش میشد سروران قبل از پذیرش مسئولیت و حین آن ، هر روز این فیلم را نگاه کنند تا ببینند چه مردانی رفتند که این درخت انقلاب اسلامی با خون شان آبیاری شود. . بزرگان می گویند هر شب اعمال روزمان را محاسبه کنیم تا رشد معنوی کنیم. من میگویم آقای مسئول هر شب به میان قوم تحت مسئولیتت برو و ببین عمل روزت چه کرده است. . من هر روز بیشتر شرمنده مدیران و معلمان و دانش آموزان مدارس صدرا هستم اما می دانند با همه وجود پای دلنگرانی هایشان جنگنده ایستاده ام. انشاالله. باشد که معشوق هستی از ما بپذیرد. @hamedtaghdiri
دولت و . شاید اگر حق رأی داشتند اوضاع متفاوت میشد. هر چه نگاه میکنم دولت ها، دولت های بزرگسالان و پیرمردها هستند. حتی نکرده اند یک نفر به عنوان دستیار و معاون رئیس جمهور برای بیش از یک چهارم جمعیت ایران منصوب کنند. همه دغدغه شان در همه وزارتخانه ها پیرمردها و بزرگسالان است. . دقیقا منظورم خردسالان و کودکان و نوجوانان کشور است. در سفر پروازی به پدر مس ایران گفتم حواستان به طلاهای مدیریت خودتان هست؟ گفتند کدام طلاها؟! گفتم فرزندان ۲۸۰۰۰ پرسنل مس ایران که حدود صد هزار نفر اند. مطمئنم خیلی از همین مدیران بزرگوار به عرصه خردسالان و کودکان و نوجوانان فکر هم نمی کنند. آقای وزارت خارجه اگر معاونت کودک و نوجوان داشتی وضع فرزندان نیروهای اعزامی و غیر اعزامی ات این نبود. شما همین نمونه را بگیرید و همه دستگاه ها را فکر کنید. چقدر برای این حدود سی میلیون جمعیت خردسال و کودک و نوجوان در برنامه های خود فکر می‌کنید؟ . آقای دولت ! ما می گوییم دولت ها نباید به فکر فقط امروز باشند و همه انرژی ها و ذخایر را تمام کنند. چه میشود که شما به فکر آینده نیروی انسانی کشور نیستید؟ فقط از بین بردن منابع مادی که خطا نیست بلکه عدم توجه به رشد و تعالی آینده سازان کشور خطایی بزرگ تر است. شاید بتوان گفت این عدم توجه مصداق ترک فعل است. . آقای دولت بنده از شما سوال میکنم لطفا بفرمایید چند جلسه برای اوقات فراغت که برای کودکان و نوجوانان می تواند هم فرصت باشد و هم آسیب برگزار کردید؟ در کدام جلسه مجموعه های کودک و نوجوان را جمع کردید و مانند ستاد ملی کرونا برنامه ریزی منسجم کردید؟ . آقای دولت و حاکمیت! نیازی به تصویب پول و اعتبار برای این کار نیست که نگران اعتبارات تان باشید که اگر بود به فرمایش حضرت آقا سرمایه گذاری است و ارزشمند. نیاز به دغدغه و خواستن ها و اراده هاست. فقط باید اهمیت کار کودک و نوجوان را باور کنیم. آن وقت این گونه رها با مجموعه های کودک و نوجوان دولت و حاکمیت برخورد نمی کردیم. . اما برای شما می گویم. ما در کشور یک نظام سیاستی خوب و منسجم و عملیاتی برای عرصه کودک و نوجوان نیاز داریم که تکلیف مجموعه ها را هم روشن کند. یادم هست با رفیق فعال بین المللی مان، چند سال قبل شش ماهی نشستیم و روی این تخیلات و دغدغه هایمان مباحثه کردیم و متن نوشتیم و هر روز بیشتر غبطه خوردیم از این همه ظرفیت و اهمیت رها شده. . اما شما بدانید ما با همه توان پای ایده ها و دغدغه های کودک و نوجوانی مان هستیم و آینده گام دوم انقلاب اسلامی را این دهه هشتادی ها و نودی ها می سازند. انشاالله @hamedtaghdiri 🖋️ حامد تقدیری
. تابستان هنوز شروع نشده بود که همه حواس مان به مسجد محل می رفت تا از قافله جا نمانیم. ما از مسجد کلی خاطره های خوب بازی ها و استخر ها و اردوها را داشتیم. این حجم خاطرات خوب و با هم بودن مان ، ترش کردن و دعواهای پیرمردهای مسجد را از یادمان برده بود. راستش را بخواهید یواش یواش با پیرمردها به تفاهم های راهبردی رسیدیم و قرار شد در عوض مسئولیت کفش ها و تکبیر گفتن و سر و صدا نکردن ، از شکلات هایشان بهره ببریم و این تفاهم پر برکت نشاط مسجد را بیشتر کرد. . یادم هست کوچک که بودم به خادم مسجد حسودی ام میشد. چون خانه اش داخل مسجد بود و همیشه می توانست در مسجد باشد. دلمان می خواست بودن هایمان در مسجد تمام نشود. شش ساله که بودم در برف و سرما با اینکه مسجد تا منزل مان حدود یک کیلومتر راه داشت ، در کلاس های قرآن و برنامه‌ها های جذاب مسجد شرکت می‌کردم. . حالا که پدر سه فرزند هم هستم، حواسم به مسجد محل است. هنوز که هنوزه کانون فرهنگی مسجد محل ما فعال است و نسل های انقلاب اسلامی را تربیت میکند. مسجد محل ما بیش از شصت شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده و تا توانسته کارخانه تربیت انسان های انقلاب اسلامی بوده است. اگر همه مساجد به خانه خدا بودن شان توجه می کردند و برای خانه ی کودک و نوجوان شان فکر می‌کردند، ما نسل موبایل زده ، بیکار و دچار آسیب را کمتر می دیدیم. . من اگر جای آقای آموزش و پرورش بودم، قرارگاه اوقات فراغت می زدم. نه از این قرارگاه های پر اسم و بی عمل و ساختار زده. قرارگاهی که تمام قد پای اوقات فراغت بچه ها ایستاده باشد. بعد می آمدم و همه توان را به کمک مساجد می آوردم و مجموعه های مرتبط با اوقات فراغت بچه ها مثل کانون پرورش فکری ، شهرداری ها، بسیج ، سازمان فرهنگی و هنری و... را التماس میکردم، جلسه میگذاشتم که با همه قوا وارد این جنگ نابرابر شوند و به وظیفه پرورشم عمل میکردم. . برادر و خواهر من ، این اوقات فراغت برای همه سنین نیست. کودک شما بزرگتر که می‌شود، همه اوقاتش می‌شود، اوقات آسیب و بحران.اینقدر که حواس تان به پوشاک و غذای فرزندانتان هست، به فکر مسجد محل تان و فعالیت های اوقات فراغت فرزندانتان هم باشد.چرا که هرچه فرزند بزرگ تر شود ، کمتر می توانید روی او اثر بگذارید. برای فعال شدن کانون مسجد محلتان هزینه کنید، کمک کنید و همت کنید تا خداوند به اهل و عیال تان برکت دهد. . این را که می نویسم، خودم می دانم فتح یک مسجد برای فعالیت تربیتی چقدر سخت است. اما شما ناامید نشوید وبا همت زیاد، تلاش کنید سنگر مساجد را فتح کنید که انقلاب اسلامی هرچه دارد از مساجد است @hamedtaghdiri 🖊 حامد تقدیری
بزرگواری پیام داد که فعالیت فرهنگی را کنار گذاشتم ، بزرگوار دیگری نوشت از رشد و تعالی آموزش و پرورش که چیزی ندیدیم و اتفاقا خسته نامردی ها هستیم ، رفیق دیگری نوشت از این ساختار چیزی در نمی آید و ما به همان فعالیت مردمی خودمان بر می گردیم. . برایش نوشتم : بوق جنگ و جهاد که بلند میشود، فشار ها زیاد می‌شود. آن وقت است که خودی از ناخودی و مرد از نامرد مشخص می‌شود. جنگ که شروع می‌شود به این راحتی تعطیلی ندارد. به خصوص وقتی جنگ جبهه حق و باطل باشد که حالا حالا ها هست چرا که شیطان قسم خورده تا فرصت دارد با همه قوا در مقابل حق بایستد. جنگ تعطیل نمی شود و فقط جبهه ای به جبهه ی دیگه تبدیل میشود و سنگری به سنگری دیگه نقل مکان میشود. و این ماییم که تفنگ به دست از دنیا می رویم تا باطل بفهمد ما میمیریم و سلاح زمین نمیگذاریم. رزمنده میدان انقلاب اسلامی همیشه رزمنده است و هر اتفاقی براش بیفتد رزمنده می ماند. رزمنده اگر دست و پایش را بدهد، اگر نیروهایش را از دست دهد ، اگر تنها در سنگر و جبهه بنشیند باز میدان را خالی نمی کند. در همان تنهایی فکر می‌کند از کجا و چگونه باید جنگ را علیه دشمن شروع کند. سرباز انقلاب اسلامی حتی بعد از شهادت هم مدد رسان بچه های خط است. . راستش را بخواهید روز عرفه به یکی از فرماندهان میدان سازمان تبلیغات مان زنگ زدم و گله کردم. گله ام به ناراحتی کشید. گله من برای این بود که قرار بود رویداد دختران حاجی را برگزار کند و به یکباره آن را تعطیل کرده بود. فرمانده میدان مان گفته بودند پول بدهید تا کار کنیم. به فرمانده مان گفتم یادم نمی آید پیامبر ص که به رسالت برگزیده شدند، بودجه ای برایشان تصویب شده باشد. فرمودند کار شما اولویت من نیست. گفتم شما فرمانده میدان هستید و همه سنگر ها در جنگ اولویت دارد. بگذریم که دختران انقلاب اسلامی از نگاه من اولویت اولند. راستش را بخواهید خیلی از این نگاه ها را از مقالات و کتاب های همین رفیق شفیق مان خوانده بودم اما نمیدانم چه شد که روز عرفه را به کامش تلخ کردم. . ما از امامین انقلاب عزیزمان آموختیم که شغل مان جنگ نباشد و همه وجودمان را برای دفاع از حق بگذاریم و اکنون وسط جنگ واجب، فوری ، قطعی هستیم. سلاح شما در این جنگ چیست؟! سنگر و جبهه شما کجاست؟! حواستان به واجب تان هست ؟! @hamedtaghdiri 🖊 حامد تقدیری
. کمی که دقت کنیم می فهمیم اندازه ما چقدر است. اگر خانه ای را به ما دادند و خوشحال شدیم، اگر شغل و ماشینی را دادند و خوشحال شدیم، اگر کنکور و دانشگاهی را قبول شدیم و خوشحال شدیم، اندازه ما به همان مقدار است. اندازه ما به مقدار خانه و شغل و ماشین و کنکور و دانشگاه است. بعد می فهمیم ما ته صفیم. مایی که قرار بود نور چشم آقا رسول الله بشویم و وجود ولی خدا به خاطر ما سرشار از شادی شود و افتخار ایشان بشویم آنقدر خودمان را کوچک گرفته ایم که در ماشینمان سوراخ می‌شود می خواهیم خودمان را بکشیم. . مگر میشود خودمان را شیعه بدانیم و نخواهیم دلی را زنده کنیم و بنده ای را عاشق. شیعه از غدیر آموخته که وظیفه او انسان سازی است و نه ساختمان سازی. وظیفه او بارور کردن و رشد دادن خود و دیگران است و نه توقف و در جا ماندن. شیعه از غدیر ولایت پذیری و سربازی را آموخته است. . غدیر فقط یک عید در میان اعیاد است. غدیر مبدأ تاریخ است. ولایت آنقدر مهم بود که خداوند ولی اش را در خانه خود از آسمان آورد و در خانه خود او را آسمانی کرد. ولایت را که فهمیدیم، می فهمیم همه وجودمان سربازی است و ما هیچیم. هیچ محض. . ما اگر غدیر و ولایت و سربازی را فهمیدیم، می فهمیم که هنر نمی کنیم با احساساتی شدن کاری میکنیم ، که آن فرد بی دین هم احساساتی می‌شود و حرکتی می کند. می فهمیم وقتی وظیفه مان را شناختیم و برای وظیفه مان شب و روز نداشتیم آن وقت سرباز مسیریم. . همه عمر بنشینیم و برای نعمت غدیر، خدا را شکر کنیم، نمی توانیم ذره ای از شکر آن را به جا آوریم. حواس تان به این نعمت بزرگ هستی باشد. نعمتی که اگر به عشق آن به در و دیوار بزنیم و از جان مایه بگذاریم و فریاد بر آوریم باز کم است. . عیدتون مبارک. شب عید غدیر. ۱۴۰۱/۰۴/۲۶ استان گلستان 🖊 حامد تقدیری @hamedtaghdiri
. نمی دانم تا به حال طلبه ای را در اردوگاهی دیده اید که دنبال محیط خلوتی بگردد و زیر آسمان سر بلند کند و با همه وجود فریاد بزند؟!نه از این فریاد های معمولی. فریادی از اعماق وجود با چشمانی خیس و وجودی پر از شوق. راستش را بخواهید من هم ندیدم اما صدایش را شنیده ام. نه یک بار که این هفته بارها صدایش گوشم را پرکرده و اشکانش صورتم را خیس کرده است. . مثل جوینده ای شده ام که به گنج گران قیمتی رسیده است و می خواهد زیبایی اش را فریاد بزند.می خواهد آن را به همه نشان دهد و پز داده وبه آن افتخار کند. اگر تاریخ ننوشت حداقل شما از این پست خبر دار شوید که من از آن گنج، گران قیمت تر پیدا کردم. . راستش را بخواهید تا امروز به داشتن توان موشکی مان خیلی افتخار می کردم که البته افتخار انگیز هم هست.اما این روزها گنجی را یافته ام که هزاران برابر پر افتخار تر از همه چیز است. گنجی گران قیمت به نام « » . حالا شما این ها را فقط می خوانید و احتمالا معنای کلمات را آن طور که باید درک نمی کنید. بعضی هایتان سر در گوشی کرده اید و و در روز مرگی زندگی با پست های گشت ارشاد ها و درگیری های حجاب، رگ گردن تان باد کرده و چند خط کامنت رانده اید و از باحجاب مخالف گشت ارشاد حرف زده اید. اما من بیرون گود نشسته ام و از این همه گنج گران قیمت حرف می زنم. مگر میشود این دختران انقلاب اسلامی را دید و پر از امید نشد. دختری که تاکنون از شهر خودش بیرون نرفته اما نگاهش جهانی است و از دغدغه های انقلاب اسلامی حرف می زند. شما اینها را می شنوید اما من دیده ام و حرف هایش را شنیده ام. . آن هایی که با من جلسه داشتید یادتان هست از علاف های فرهنگی حرف زدم؟! حالا علاف های زندگی و فضای مجازی را هم به آن اضافه کنید.انها که در ترافیک های پست ها و کامنت ها و استوری ها مانده اند و با گفتمان انقلاب اسلامی رشد نکرده اند. خواهر من، برادر من ، بیا و این بار موتور سوار بشو و در این ترافیک ها لایی بکش و خودت را از این ترافیک ها نجات بده. بیا یک جور دیگر به آدم ها و رشد ها و حرکت ها نگاه کن. که اگر اینطور نگاه کردی مثل من دنبال بیابان می گردی که از شوق فریاد برآوری. . برای من کلاس درس بوده و هست. کلاسی پر معنا و پر برکت. کلاس عاشقی درمسیر محبوب هستی. . راستش را بخواهید خیلی دلم برای خانواده و بچه ها لک زده.در این نبودن ها سعی میکنم کمتر عکس هایشان را ببینم. قصه های شب بچه ها را برای خودم میگویم. اما می دانم سه تفنگدار می دانند پدرشان پای حرف هایی که در قصه ها گفت ایستاد. . @hamedtaghdiri 🖊 حامد تقدیری
. حامد بن محمد هزار و چهارصد سال بعد از آتش زدن خیمه ها به دنیا آمد. اما روایت حجار بن ابجر ها، کعب بن جابرها ، شبث بن ربعی ها و... را در دل تاریخ خوانده است و دیده است افرادی که با پول و قدرت رنگ عوض کردند و جلوی امام شان ایستادند. حامد تاریخ را سال به سال ورق زده تا از قلم راویانی که خیمه روضه به پا کردند و روایت مظلومیت خاندان اهل بیت را نگاشتند ، درس بگیرد. شاید همین قلم ها بود که حامد را عاشق روایت کرد. روایت اهل بیت علیهم‌السلام. . راستش را بخواهید سالگرد ازدواج من شب اول محرم است. نمیدانم چه شد که روزگار چرخید و من روز آخر ماه ذی الحجه بر سفره عقد نشستم. نماز جماعت را که خواندم ، سکوت کردم. قبلا گفته بودم سرباز این خیمه ام. اما حالا انتخاب با بانو بود. سوال کرد لباس هایت را جمع کرده ای یا کمکت کنم؟! و ساعتی بعد با قرآن برای تبلیغ محرم بدرقه ام کرد. . خانه ی ما دروازه قرآن شده از بس بانو قرآن به سر ما گرفته و چمدان هایم را جمع کرده است. در این پانزده سال زندگی ، ما هیچ وقت با هم روضه های محرم را درک نکردیم و همیشه او علمدار خیمه و راوی بچه هایم بود و من خادم خیمه و باز راوی بچه های محبان الحسین علیه السلام. . شما که نمی دانید اما من برایتان می گویم نمی دانم چه می شود که پایم را از خانه بیرون می گذارم مشکلات است که به خانه سرازیر می‌شود. از بیماری بچه ها تا خراب شدن لوله ها و.. . اما در همه اینها، بانو است که تنها و محکم ایستاده و تلاش می‌کند لبخند رضایت حضرت زهرا سلام الله علیها را بخرد. . این بار هم مانند تمام این پانزده سال بانو ، با بیماری خودش و بچه ها، چمدان را بست و شبانه قرآن به سرم گرفت و من را از خانه بیرون کرد که نکند بیماری به من سرایت کند و از خادمی مان بمانیم و من ، خانه و اهلش را به صاحب خیمه سپردم و هزاران کیلومتر این طرف تر راوی خیمه شدم. . امروز روز تولد بانو است. روز تولد برای بانوان انقلاب اسلامی با شمع و کیک نیست. بلکه روز تجدید پیمان با حضرت زهرا و حضرت زینب سلام الله علیهماست. اما کاش تاریخ نویسان جمع می شدند و از جهاد و همت بانوان اسلام می نوشتند که اگر ثبت شود کتابخانه ها را توان نگه داری آن نیست. بانوانی که چمدان همسر مدافع حرمشان را بستند و او را به امام حسین علیه السلام هدیه کردند و سالهای تنهایی و سختی را به جان خریدند. بانوانی که اگر نبودند مردان مجاهد و مبلغ هم نبودند و ما هر چه داریم از تربیت ها، صبر ها و حمایت های بانوان انقلاب اسلامی است. . تبلیغ محرم ۱۴۰۱. @hamedtaghdiri 🖊 حامد تقدیری