eitaa logo
حامدانه
969 دنبال‌کننده
251 عکس
26 ویدیو
6 فایل
«حامدانه» بخشی از دغدغه ها و نگاه های یک طلبه در جبهه فرهنگی است. قدم هایتان برچشم.. حامد تقدیری رییس ستاد ملی روایت پیشرفت کشور رئیس بنیاد ملی نوجوان و سازمان مدارس صدرا (imso.ir) ارتباط : @h_taghdiri https://eitaa.com/joinchat/2514681856C515654693b
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی می‌خواهیم درباره دیپلماسی تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی صحبت کنیم، منظورمان مدارس ایران در خارج از کشور نیست. بله سازمان مدارس خارج از کشور می‌تواند بخشی از پازل بزرگ دیپلماسی تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی باشد. برای روشن تر شدن این مسئله بگذارید با چند سوال شروع کنم. آیا شما تا به حال بررسی کرده اید که ما چند سفارتخانه خارجی و حافظ منافع در کشور داریم؟ می دانید اینها در بخش فرهنگی و آموزشی در کشور ما چه می کنند؟ می دانید کشور ما در چند کشور سفارتخانه دارد؟ می دانید چه کشور ها و فرهنگ ها و زبان هایی می‌خواهند با ما ارتباط داشته باشند و چرا؟ می دانید چه ظرفیت ها و نمایشگاه های بین المللی در جهان وجود دارد؟ و ده ها سوال دیگر. رسیدن به پاسخ اینها یکی از گام های شروع دیپلماسی تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی است. . وقتی ما میگوییم انقلاب اسلامی محدود به مرز ایران نیست و جهانی است باید در عمل هم آن را ثابت کنیم. یعنی باید برای این ۹۰ سفارتخانه داخل کشورمان فکر کنیم که چطور می خواهیم گفتمان تعلیم و تربیت انقلاب اسلامی را به آنها منتقل کنیم . آن موقع شاید بیشتر حواس مان به روزنامه تهران تایمز که وارد سفارتخانه ها میشود، باشد. ما باید به کشورهای اسلامی فکر کنیم و بدانیم که بیشتر مسلمانان جهان با زبان اندونزیایی صحبت میکنند و بعد از آن به زبان عربی. باید به کشورهای مقاومت، کشورهای همراه و همفکر ، کشور های مستضعف و.. فکر کنیم. بعد نمایشگاه های مختلف بین المللی شامل کتاب و .. رها نمی کنیم و بی هدف هم شرکت نمی کنیم. آن موقع برای آیسسکو و وزاری آموزش و پرورش کشورهای اسلامی هم طرح داریم و با آنها دوره ها و برنامه های مشترک برگزار می‌کنیم. بزرگ ترین اجلاس وزاری آموزش و پرورش را ما رقم می زنیم و از سند تحول آموزش و پرورش مان به عنوان یک سند اسلامی و تربیتی به جای ۲۰۳۰ حرف می‌زنیم و نوآوری ها و دستاوردهای مان را نشان شان می دهیم و برای رشد و تعالی انسان ها طرح ارائه می دهیم و انقلاب اسلامی را که انقلاب انسان ساز است را در میدان عمل نشان می دهیم. . دیپلماسی تعلیم و تربیت رسانه و انیمیشن ها را میشناسد ، کتابها و اسباب بازی ها را میشناسد ، خوراک و پوشاک و هر آنچه به کودک و نوجوان مربوط میشود را میشناسد . در نگاه من این بخش باید ارتباط خوبی با وزیر امور خارجه کشور مان داشته باشد و سالی چند ساعت در اجلاس سفرای ایران در خارج از کشور فرصت طرح برنامه های خود را پیدا کند. با رایزنی‌های فرهنگی و مراکز اسلامی و نمایندگی های مقام معظم رهبری و دیگر مراجع ارتباط موثری داشته و برای صحنه بین المللی تعلیم و تربیت نقشه و طرح داشته باشد. . دیپلماسی تعلیم و تربیت می‌تواند آنقدر وسعت پیدا کند که تنها با مسئله آموزش و پرورش و مدرسه کار نداشته باشد. می‌تواند اهداف انقلاب اسلامی، گفتمان، رشد ها و دستاوردها ، فکر ها و ایده ها را به قلب کشورها ببرد. بگذارید یک مثال ساده برایتان بزنم. کشور چین میخواهد در جهان خودش را به عنوان یک کشور فضایی نشان دهد و علاوه بر معرفی این دستاوردش ، جایگاه علمی و توانمندی خودش را در ذهن و قلب نسل آینده کشور ها بکارد. حالا فکر میکنید در ایران چه کرده است؟ . *در خبر ها آمد سفارت چین در ایران با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نشست فضانوردی کودکان و نوجوانان را برگزار خواهد کرد و در این نشست کودکان و نوجوانان می توانند با دستاوردهای فضایی چین آشنا شده و با فضانوردان این کشور در فضا ارتباط برقرار کرده و سوال خود را بپرسند* . در آموزش و پرورش انقلاب اسلامی ، وزیرش اهمیت دیپلماسی تعلیم و تربیت را خوب میشناسد و برای آن برنامه دارد. آن وقت جهتگیری های مرتبط با عرصه بین الملل مانند آموزش زبان ها در مدارس و در کانون زبان ها بی هدف نیست. آن موقع نمی گوییم چون فقط معلم زبان انگلیسی داریم و تعداد معلمان دیگر زبان ها کم است نمی توان زبان های دیگر را آموزش داد. آن وقت کانون زبان ها مرکز درآمد زایی نمی شوند بلکه همه اش تابع یک نظام فکری و سیاستگذاری و هدفمند است. انقلاب اسلامی برای دیپلماسی تعلیم و تربیت و حتی فرهنگ حرف دارد. البته آن گونه که باید اجرا نمی‌شود. 🖊 حامد تقدیری فروردین ۱۴۰۲ @hamedtaghdiri @zangeaval
وقتی پای درس گفتمان زیبای امام خمینی ره می‌نشینیم ،عظمت و بزرگی انقلاب اسلامی را درمی یابیم. انقلابی به وسعت همه ی مستضعفان جهان و همه ی انسان های جبهه ی حق. حال آموزش و پرورش انقلاب اسلامی باید برای این گفتمان جهانی طرح و برنامه داشته باشد. یکی از این برنامه ها مدارس خارج از کشور برای رشد این گفتمان در عرصه تعلیم و تربیت بین الملل است. . اگر بخواهیم درباره مدارس خارج از کشور صحبت کنیم باید در سه بخش حرف بزنیم. اول مدارس خارجی که دوست دارند از چشمه فکر و گفتمان انقلاب اسلامی بهره ببرند. دوم مدارسی که برای انقلاب اسلامی ایران است و در خارج از کشور فعال است. سوم مدارسی که در داخل ایران هستند و میزبانی غیر ایرانی های مقیم ایران را می کنند. . اول: آموزش و پرورش انقلاب اسلامی با تولید گفتمان، فکر و برنامه، برای کمک به مدارس خارجی که می خواهند از این چشمه با برکت سیراب شوند می آید. این مجموعه در مقام یک مشاور امین به بررسی وضعیت و ظرفیت مدارس درخواست کننده می پردازد و ایشان را در مسیر توانمندسازی معلمان، تولید محتوای مطلوب ،طراحی برنامه های تربیتی و رشد کیفی مدیریتی مدارس یاری می کند و با پشتیبانی خود تلاش می‌کند شبکه ای از مدارس، با گفتمان انقلاب اسلامی را ایجاد کند. شبکه ای فعال که از ابزار های جدید و رسانه ها بهره می برند، هر ماه جلسه مجازی دارند و سالانه در اجلاس ها دور هم جمع می‌شوند و درباره رشد کیفی مدارس گفتگو می‌کنند. . دوم: بیش از صد مدرسه ایران در خارج از کشور، به مثابه یک سفارت فعال، رایزنی فرهنگی موثر و مرکز اسلامی تربیتی است. ظرفیتی بی نظیر که وظیفه تربیت فرزندان مأموران اعزامی ایران و ایرانیان مقیم خارج از کشور را نیز به عهده دارد. دانش آموزانی که در دیپلماسی آینده کشور موثر هستند. میتوان سالانه از اعزام تعداد محدود نیروی انسانی که بیشتر بهره مالی اعزام برایشان مهم است و استفاده از نیروهای بومی بدون نظارت تربیتی و گفتمانی ، این مدارس را پیش برد که در این صورت همه اش میشود هزینه و خروجی چندان تربیتی ندارد و آنچه بیان می‌شود بر عکس گفتمان انقلاب اسلامی است و صرفا مدرسه داری و روزمرگی است، یا میتوان با نگاه راهبردی از ظرفیت این مدارس استفاده کرد و مسئولین دیپلماسی کشور را با مأموریت این مدارس آشنا کرده و با بهره مندی از نیروهای زبده و توانمند فکری و تربیتی مدارس را علاوه بر کانون تربیتی ایران در خارج از کشور که ضعف های محیطی تربیتی خارج از کشور را با برنامه های موثرشان حل می کنند به قرارگاه ارتباطات تربیتی و دیپلماسی تعلیم و تربیت ایران در خارج از کشور تبدیل کرد. آن وقت مدرسه برای درس و رشد قوی علمی دانش آموزان حرف دارد، با مراکز علمی موثر در کشورهای هدف ارتباط برقرار می‌کند ، از ظرفیت های اردویی و تربیتی آن کشور استفاده میکند، با برنامه های جذاب و نوآورانه خانواده ها را دور هم جمع می‌کند و بر روی رشد تربیتی و گفتمانی خانواده ها هم موثر است. اینجاست که مدرسه با ارتباطات گسترده خود نقش دیپلماسی انقلاب اسلامی، با برگزاری برنامه های فرهنگی نقش رایزنی فرهنگی و با برگزاری مراسمات و کلاس ها و برنامه های خانوادگی و ایجاد انس بین ایرانیان و مسلمانان نقش مرکز اسلامی را ایفا می‌کند و حساسیت های برون مرزی را هم ندارد. . سوم : کاش میشد برای مورد سوم یک دل سیر فریاد بزنم که هیچکس به فکر نیست. در انقلاب اسلامی گفتمان ساختیم و تبلیغ کردیم و وقتی نخبگان جهان عاشقانه به ایران آمدند تا از این چشمه با معرفت سیراب شوند ما بدون هیچ طرحی با فرزندان ایشان مواجه شدیم. درحالیکه فرزندان ایشان سفیران آینده انقلاب اسلامی در آن کشورها خواهند بود. سفیرانی که گوشت و پوست شان در ایران رشد پیدا کرده و همه چیز را با جان و دل به خاطر می سپارند. انقلاب اسلامی اینها را فرصت بی نظیر می داند و برای مدارس و تعلیم و تربیت ایشان حرف های جدی دارد. مدارس را بر اساس قاره ها و فرهنگ های مختلف تقسیم می‌کند و بر اساس زیست بوم ایشان ، برنامه و محتوا طراحی می‌کند و حتی پس از بازگشت به کشور هایشان و فارغ التحصیلی ، شبکه دانش آموختگان خودش را حفظ می‌کند. . انقلاب اسلامی جهانی است و برای همه عرصه های بین الملل حرف دارد. مهم این است که گفتمان انقلاب اسلامی را درک کنیم و برای همه عرصه های برنامه ریزی کنیم. 🖊 حامد تقدیری رمضان المبارک ۱۴۰۲ @hamedtaghdiri @zangeaval
« مدیر نمی خواهد، می خواهد» دقیق تر بخواهم بگویم، این مشکل دانشگاه فرهنگیان نیست، مشکل همه دانشگاه هاست. تکلیف شان را با تربیت یک سره کرده اند. از ابتدا برای مجموعه مدیر منصوب کرده اند و خب تکلیف مدیر هم مشخص است. معاونین را منصوب می‌کند، ساختار را راهبری می‌کند، استاد خوب دعوت میکند و منابع مالی را مدیریت می‌کند و تمام. اینجاست که هر چه دانشگاه منظم تر، دانشجویان بیشتر ، مدیریت بهتر ارزیابی می‌شود. اصلا برایمان مهم نیست چه دانشجویی تحویل گرفتیم و چه دانشجویی تحویل دادیم. . اوایل مسئولیتم در مدارس صدرا به دعوت بزرگواری به یکی از دانشگاه های فرهنگیان رفتم و چون مسیر دانشگاه را بلد نبودم از کوچه های اطراف دانشگاه سر در آوردم. تعدادی از دانشجویان را دیدم که سیگار به دست روی زمین حلقه زده بودند. من رو که دیدند دنبال مخفی کردن سیگار و فرار بودند. اما دیگر دیر شده بود. . همه اش در فکر این بودم کاش الان آخوند دانشگاه بودم و آن وقت با یک بسته تخمه یا پفک به دست ، داشتم حلقه های دانشجویی کوچه را فتح می کردم. کاش آخوند دانشگاه بودم و داشتم برای کوه نوردی آخر هفته ثبت نام میکردم. کاش آخوند دانشگاه بودم و داشتم با یک بسته گز باب صحبت با اساتید دانشگاه را باز میکردم. حتی فکر می کردم کاش سیگاری بودم و با آن استادی که سیگار به دست با ناراحتی از کنارم رد شد و دهانی دود به سمت فوت کرد ، در بالکنی خلوت میکردم و با دود های بسیار هم دیگر را سیراب میکردیم و در خلوت مان از دغدغه هایمان می گفتیم و آخرش با چای و قهوه رفاقتمان را تثبیت می کردیم. . راستش را بخواهید من بارها این کار ها را کرده ام . آخری اش دختر خانم دانشگاه شریفی بود که هیچ کس را تحویل نمی گرفت چون نه تنها نخبه بود که زیبایی و پولداری اش هم زبانزد بود و حالا از بد روزگار به اتریش آمده بود که سری در سر ها پیدا کند و به تور ما خورده بود. فاطمه خانم می گفت از جنس آخوند بدم می آید اما شما فرق می کردید. راستش را بخواهید این جمله ای که شما با بقیه آخوندها فرق دارید، تقریبا خاطره ی خیلی از ما طلبه ها شده. مشکل از اینجاست که نشده با جوان ها و نوجوان هایمان رفاقت کنیم و حرف بزنیم. . می گفت محضر حضرت آقا بودیم. حضرت آقا فرمودند برای مجموعه تان پیدا کنید. فلانی فقط استاد مذهبی و خوبی است. خوب تدریس می‌کند اما ولی امر نیست. ولی امر کسی است که تربیت را می فهمد، ویژگی های مخاطب را می شناسد و او را در مسیر رشد و تعالی پیش می برد. تشویق و تنبیه هایش فکر و نظام دارد و به جا ضربه می زند. . من جای مدیر دانشگاه فرهنگیان بودم تلاش می کردم بشوم ،آن موقع به همه ی کارها، به همه ی آدم ها نگاه تربیتی می کردم. تلاش می کردم برای دانشگاهم ولی امر پیدا کرده و برای حضورشان بیشتر از هیأت علمی تلاش می‌کردم. چون دانشجویان این دانشگاه ، فقط دانشجو نیستند. مربی و الگوی نسل آینده ی انقلاب اسلامی هستند. تلاش می کردم همین جوان های دلسوز و فعال در عرصه تعلیم و تربیت ، همین مبلغان فاضل و خوش فکر ، همان هایی که همیشه یک بسته تخمه و پفک توی کیف شان است و هنر و تربیت را خوب می شناسند را پیدا کنم و دانشگاهم را از آنها پر کنم. من جای مدیر دانشگاه فرهنگیان بودم اردوهای دانشگاه را فعال می کردم. ابتدا هم با شمال و کوه نوردی ها و جنگل نوردی های شروع میکردم. اما نه بدون برنامه، که همین ولی امر را قاطی شان می کردم تا یادشان دهند چقدر رشد و تربیت نوجوانان و دانش آموزان انقلاب اسلامی شیرین و پر برکت است. کمی که پیش می رفتم گروه های مهارتی معلمی را فعال می کردم تا با همراهی هم استعدادهایشان را رشد دهند و شاهد قیام با برکت علمی و تربیتی دانشجو معلم های جوان ، پر انرژی ، پر همت ، خوش فکر و دلسوز باشم. من جای مدیر دانشگاه بودم برای زندگی دانشجوها ، برای پروژه هایشان ، برای خوراکی ها و بوفه دانشگاه ، برای پوشش شان ، برای بازدید ها، برای هجرت ها ، برای مطالعات و تفریح هایشان فکر میکردم. من جای مدیر دانشگاه بودم برای ارتباط دانشجو ها با خانواده ، برای عاطفه و عاشقی هایشان ، برای تنهایی و غربت شان فکر می کردم. . خدا رو شکر که من مدیر دانشگاه نیستم. اما پر از دردم. درد این همه جوان و نوجوان انقلاب اسلامی که اتفاقا راه فتح شان را دیگر بلدیم اما در ضعف امکانات و پشتیبانی ها ماندیم. این روزها که مطالعاتم همه اش شده کتاب های پیشرفت و روایت پیشرفت ، بیشتر دلم برای رفقای نوجوان مان می سوزد که چقدر حرف برایشان داریم. حرف هایی که گفتنش به دست همین هاست که رهبر عزیز مان فرمودند : «در حقیقت معلّمین، افسران سپاه پیشرفت کشورند؛ چون آموزش و پرورش وسیله‌ی پیشرفت کشور است. معلّمین عزیز ما در حقیقت -به معنای واقعی کلمه، نه به عنوان تعارف- افسران سپاه پیشرفت این کشور هستند.» @hamedtaghdiri محرم الحرام
دو روز طول کشید از همه کشور در تهران و در جوار حرم حضرت عبدالعظیم ع در مدرسه علمیه حضرت عبدالعظیم( خواهران)، دور هم جمع شدند. بعضی هایشان تهران را هم ندیده بودند. اما الان برای ما فرماندهان دختران حاج قاسم منطقه خودشان بودند که باید در سفر اربعین با ما همراه می شدند تا مسیر و طرح را یاد بگیرند و سال آینده برای دوستان خودشان رقم بزنند. همان دخترهایی که عزم کردند مسئله های کشور به خصوص در عرصه تعلیم و تربیت را حل کنند. . سفر متفاوت بود. باید بیشتر در خانه عراقی ها می رفتیم و تلاش می کردند با نوجوانان عراقی ارتباط بگیرند. عدم آشنایی با زبان و فرهنگ ، ارتباط گیری را سخت می کرد. غیر از اینکه یک سفر پر فراز و نشیب برای خودشان هم در نظر گرفته شده بود. . قرار شد خاطرات شان را بنویسند. کمی وسواس پیدا کردند که چگونه بنویسیم و چه بنویسیم. دست به قلم شدند و چقدر خوب نوشتند. هر کدام بخشی از خاطرات شان را به ما دادند و ما همه را در یک مجلد جمع کردیم و شد کتاب خاطرات . . کتاب نوشته های دختران نوجوان از سراسر کشور است که در سال ۱۴۰۱ حضور پیدا کردند. شاید در قلم و نگارش هنوز نیاز به تقویت داشته باشند اما انشاالله شروع نوشته های انقلاب اسلامی است. . بچه ها فکر نمی کردند نوشته هایشان کتاب شود و سال بعد به دست وزیر آموزش و پرورش رو نمایی شود. آقای دکتر صحرایی فرمودند هم رشد نوجوانان انقلاب اسلامی برایشان مهم است و هم حضور بیشتر نوجوانان در خیمه اربعین در داخل کشور و عراق مهم است و با بزرگواری از نوشته های رونمایی کردند. . وقتی کار برای امام حسین علیه السلام باشد ، حضرت خوب می خرند. . منتظر خاطرات نوجوانان انقلاب اسلامی از مسیر هستیم. @hamedtaghdiri
1 عشق نگاری دیدار حضرت آقا با فعالان تعلیم و تربیت رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست کَرَم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست به لطفِ خال و خط از عارفان ربودی دل لطیفه‌های عجب زیرِ دام و دانهٔ توست دلت به وصلِ گل ای بلبل صبا خوش باد که در چمن همه گلبانگ عاشقانهٔ توست وقتی دل به زیارت عشق گره زدی، دیگر همه وجودت لحظه شماری وصال می کند. تقصیر ماست که به دلمان صبر نیاموختیم و تقصیر دلمان است که کرونا را نمی فهمد و در این چند سال وعده ی دیدار عقب مانده ، خون ها خورد. . ته دل بی قرار مان نگران تأخیر در وعده دیدار بودیم اما این بار خبر ها از زیارت آقای عشق حکایت می کرد. ساعت ده و نیم بود که دور هم در محدوده دفتر رهبری جمع شدیم. کمی حرف زدیم و هماهنگی کردیم و برای نماز به سمت اتاق محل قرار حرکت کردیم. درب ها را یکی یکی سپری کردیم. در هر بازرسی رفقای تعلیم و تربیتی داشتند از هم خبر می گرفتند و حال و احوال می کردند. گاهی رفیقی را جلو می انداختم تا عزیز دیگری را هم ببینم و از فرصت بهره ببرم. . وارد حیاط آخر بیت شدیم. همان حیاطی که با عکس حاج قاسم برای ما ماندگار شد. همان حیاطی که من با دستان آقایم ملبس به لباس پیامبر شدم. . صف های نماز شکل گرفته است. صدای اذان بلند می شود. کمی بعد حضرت آقا وارد می‌شوند و یکی یکی با همه سلام می کنند. جمعیت هنوز در شوک دیدار است. حضرت آقا از میان همه عبور می کنند و در صف اول می ایستند و صف ها کامل میشود. . @hamedtaghdiri
۲ نماز که تمام می‌شود همه جای خود را در اتاق پیدا می کنند. من کنار آقای آزین سمت راست آقا مینشینم. حضرت آقا شروع می‌کنند و دوباره با مهربانی با همه سلام و علیک می کنند. بعد خطاب به جمع می گویند وقت برای شماست بفرمایید. آقای حسین محمدی می فرمایند آقای آزین مجری جلسه هستند. آقا می فرمایند چقدر وقت جلسه است؟ آقای محمدی می گویند یک ساعت. آقا می فرمایند زیاد است لکن وقت برای شماست بفرمایید. آقای آزین جمع را معرفی می کنند و چند نکته پیشنهاد می دهند از جمله برپایی یک نمایشگاه از فعالیت های فعالان تعلیم و تربیت که حضرت آقا بازدید کنند. آقا می فرمایند بسیار کار خوبی است. هم من شرکت می کنم و هم مسئولین و مردم هم شرکت کنند که از تلاش ها مطلع شوند. . آقای آزین توضیح می دهند که پنج نفر بر اساس آرا دوستان صحبت می کنند. آقای اردوان مجیدی، خانم صدر ، آقای اسدی، آقای قربانی و حجت الاسلام محسن خاکی صحبت هاشون رو بیان می کنند. آقا بعد از هر صحبت نکته ای را می فرمایند. مثلا بعد از صحبت آقای مجیدی می فرمایند: «نکات خوبی است اما بررسی کنید ببینید چطور می توانید با نظام تعلیم و تربیت در طراحی معماری ارتباط پیدا کنید. » در پاسخ خانم صدر فرمودند : « فلسفه برای کودکان را آن موقع که صحبت کردم ، یادم هست. همان موقع گفتم آمریکایی ها هم کار کردند. ما نباید آن سمت برویم. ما باید فلسفه خودمان را دنبال کنیم. تربیت هم فقط تربیت فکری نیست. تربیت اخلاقی، سیاسی و.. هم دیگر ابعاد تربیت است باید به همه آنها پرداخت» پس از صحبت دوستان آقا می فرمایند وقت خیلی گذشت. لکن من هم چون تعلیم و تربیت مهم است چند دقیقه نکاتی را عرض میکنم. . حضرت در صحبت هایشان فرمودند: « شما اغلب حرف های ما را زدید. حرف هایی که می زنید دلسوزانه و اندیشیده است. در صحبت ها در مورد ایجاد یک مرکز مدیریت عالی و به تعبیر ایشان(یکی دوستانی که صحبت کردند) فراقوه ای برای تعلیم و تربیت ، معلوم نیست به صلاح کشور باشد چون نظام موجود قانون اساسی را به هم می زند. ما جایی به نام وزارت آموزش و پرورش داریم که باید آن را اصلاح کنیم. این (ایجاد مرکز فراقوه ای تعلیم و تربیت) چیزی نیست که بشه از نظر قانونی و حقوقی از آن دفاع کرد و عمل کرد. اینکه فرمودید نمایشگاهی تشکیل بشود را ما هم گفتیم که حرفی نداریم و در نگاه مردم و مسئولین اثر می گذارد. اما در مورد عدالت آموزشی، از عدالت کوتاه نیایید. مسئله ی عدالت آموزشی مسئله ی مهمی است که خیلی در این موضوع نقص داریم. آدم نگاه می کند بین مراکز شهرهای بزرگ و دور دست و بین مدارس دولتی و غیر دولتی تفاوت واضح است. راهش چیست ؟ من از اینکه این دغدغه ها بین شما وجود دارد و این طور حرف دارید ، خرسندم. ما به این چیزها نیاز داریم. ممکن است فکر ها و دغدغه های شما در کوتاه مدت محقق نشود اما شما ناامید نشوید و این مسیر را دنبال کنید. یک نکته که در صحبت یکی از عزیزان بود باید عرض کنم در این مسئله خیلی آتش به اختیار نمی شود عمل کرد. حساس است. اگر باب مدارس موازی آموزش و پرورش باز شود فقط شما وارد نمی شوید. ما باید تشکیلات رسمی را کمک کنیم تا اصلاح شود. اگر در محتوا ،در اجرا ، در نیروی انسانی نیاز به کمک هست باید به آموزش و پرورش کمک کرد. سعی کنیم ساختار قانونی را اصلاح کنیم نه اینکه ساختار جدید قانونی درست کنیم. حالا ما اگر بخواهیم پیش برویم باید چه کنیم؟ مطالب تحولی تان را تبدیل به متن واحد کنید. شما یک متن تحولی ارائه بدهید که این شرایط را داشته باشد : ۱. قابل عمل باشد. با وضع اقتصادی کشور، با تنوع جمعیتی کشور و.. مطابق باشد. ۲.پر هزینه نباشد. منظورم فقط هزینه مالی نیست. بلکه طرحی نباشد که جنجال درست کند. ۳. بر اساس بررسی های خودتان، مفید باشد ‌. اگر چنین طرحی با نظر اکثریت شما آماده شد من حاضرم دنبال کنم. من نسبت به آموزش و پرورش حساسم. ما خیلی عقبیم. البته واقعا آموزش و پرورش با شرایط قبل از انقلاب خیلی فرق کرده اما آن چیزی نیست که دلمان می خواسته است. . یک مسئله ، مسئله تبعیض است ، یک مسئله ی دیگر عقب ماندگی علمی است. گزارشاتی رسیده است که ما سواد مدرسه ای مان کم شده است. قدرت تفکر ، سواد، خط و ... بچه هایمان ضعیف شده است. این را باید تقویت کرد. ۴. نکته بعدی که در هر طرحی باید مورد توجه قرار گیرد این است که : باید با نوجوانان و بچه هایمان تفهیم شود که حضور او در مدرسه بخشی از پیشرفت کشور است. او وارد مدرسه می‌شود که کشور را به نقطه ای برساند. این مسئله، هم جهت گیری ها را اصلاح می کند و هم خود آن نوجوان عامل اصلاح آموزش و پرورش می شود. @hamedtaghdiri
۳. درباره مدارس غیر انتفاعی عرض میکنم که شما بدانید. آن موقع که این بحث مطرح شد من رییس جمهور بودم. ایجاد این مدارس را در اوایل انقلاب چپ های آن روز دنبال می کردند. ما این تناقض ها را در جریان های سیاسی داشتیم و می بینیم. نظر آقایان را هم جلب کردند و رأی آورد. البته این را به شما بگویم مدارس غیر انتفاعی در شروع برای دغدغه دین بچه ها شکل گرفت. چون می خواستند بچه ها را مواظبت کنند. اگر ما این دغدغه را درست کنیم خیلی چیز ها حل میشود. در مورد سند تحول هم عرض می کنم هر کاری بی انضباطی در آن خوب نیست. اینکه سند تحول را به روز کنیم، کامل کنیم کار خوب و لازمی است. اما اینکه یک جریان دیگر درست کنیم بی انضباطی است و مناسب نیست.» . بعد از صحبت های حضرت آقا چند نفری تلاش کردند حرف هایشان را بزنند. عمدتا آقا فرمودند حرف های خوبی است اما چطور اینها را محقق کنیم ؟ چه کسی این کارها را بکند ؟ و گاهی پاسخ هایی فرمودند. . جلسه که تمام شد دیدم یک ساعت و نیم خدمت حضرت آقا بودیم. یکی گفت آقا عکس یادگاری بگیریم. آقا فرمودند بگیرید. آقا هادی زینعلی با یک مشت انگشتر آمد و گفت آقا برای بچه های پایه دوازدهمی مان است متبرک کنید. آقا به انگشتر ها دعا خواندند. محافظ ها مانده بودند آن هم انگشتر چطور وارد شده، بنده های خدا خبر نداشتند این آقا هادی دست هر کدام مان چند تا انگشتر کرده بود که بتواند آنها را متبرک کند. . جلسه تمام شد. اما همه مان پر از شور شدیم. پر از دغدغه شدیم. حالا ماییم و این همه فرمان. حالا می دانیم باید همه توان مان را برای رشد و تعالی صرف کنیم. خدا قوت به همه رفقای تعلیم و تربیت و سلام آقا به عزیزانی که در جلسه نبودند و آقا فرمودند سلام من را به آنها برسانید. @hamedtaghdiri 🖊 حامد تقدیری
نشانی از بهشت بر روی زمین می گویند ماه صفر ، ماه خوبی نیست. ماهی است که توصیه شده هر روز آن صدقه داده شود. اما من فکر میکنم ، این ماه برای ما گرفتاران زمین، ماه با برکتی است. ماهی است که خداوند خواسته ما یک میوه ی بهشتی را در آن بچشیم و بفهمیم بهشت چه مزه ای دارد. ماهی است که خداوند خواسته ما به دور از عشق های روزمره دنیوی که عاشقانش مدعی عشقند و لاف محبت می زنند ، عشق واقعی و سوزان را لمس کنیم و پای برهنه آواره بیابان شویم و پاهایمان را به زمین بهشت «مشایه» معطر کنیم. . میوه ی بهشتی اربعین ، عشق سوزان ابا عبدالله ، چیزی نیست که بتوانیم از آن صحبت کرد و آن را توصیف نمود. باید آدم ها را گرفتار آن کرد. باید آن را چشید تا بفهمی آوارگی عشق چه مزه ای دارد. . باید گرمای سوزان را بچشی تا بفهمی این دمای بالای چهل درجه هم پیش حرارت عشق اباعبدالله الحسین علیه السلام هیچ است و چگونه میلیون ها عاشق بی قرار را با پای برهنه از سراسر جهان در خود جای می دهد. . اما این سالها مسیر عاشقی متفاوت شده است. عاشقانی از نسل نوجوانان انقلاب اسلامی پیدا کرده است. همان هایی که در گرمای سوزان جبهه جنوب در هشت سال جنگ تحمیلی ، عاشقانه ایستادند و ۳۶۰۰۰ شهید تقدیم کردند. همان بی قرار های آماده برای شرایط سخت. همان عاشقانی که مشامشان خوب بوی بهشت را پیدا می کند و جلوتر از همه ، حرکت می‌کنند. امسال را باید نامید. اربعینی با حضور با برکت بهشت جویان ، بهشتی . عاشقان بی قرار مشایه و مقاومان آماده برای شرایط سخت. . و خوش به حال ما، خوش به حال ما که امسال در می‌خواهیم خادمی شان کنیم. خادمی دختران زینبی که از جبهه دختران حاج قاسم بر خواستند و پسران نسل سلیمانی که دل در گرو انقلاب اسلامی دارند. جایتان خالی است اما اگر خواستید از کاروان عقب نمانید ، می توانید چیزی نذر نوجوانان اربعینی کنید و همسفرشان شوید. جبهه بزرگ نوجوانان اربعینی با نام در همه جای ایران اسلامی آماده قیام است. . 🖊 حامد تقدیری @hamedtaghdiri اول صفر المظفر ۱۴۴۵ ۲۷ مرداد ۱۴۰۲