eitaa logo
همگام با نهج البلاغه
207 دنبال‌کننده
487 عکس
24 ویدیو
1 فایل
همگام باهم در راه شناخت گرانسنگ ترین کتاب پس از قرآن ارتباط با آدمین @shekarbeygi https://eitaa.com/M313es
مشاهده در ایتا
دانلود
امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و پرمعنا به نكته مهمى درباره مصرف شدن بعضى از سرمايه ها و اموال اشاره كرده مى فرمايد: «آنچه از مال تو از دست مى رود و مايه پند و عبرتت مى گردد در حقيقت از دست نرفته است»; اين جمله به قدرى در زبان مردم گسترش يافته كه به صورت يكى از ضرب المثل هاى عرب در آمده است. مى دانيد مال، وسيله اى براى رسيدن به اهداف مختلف است. اگر در مسير اطاعت فرمان خدا و انجام كارهاى مثبت مادى و معنوى قرار گيرد بهترين وسيله به شمار مى آيد و اگر در مسير عصيان و گناه و كارهاى زيانبار به كار رود بدترين وسيله است و آنچه مى گوييم: مال دنيا بهترين و بدترين است اشاره به همين نكته است. مثال مال در جنبه هاى مثبت فراوان است. گاهى مال براى نيازهاى معمولى مادى به كار مى رود، زمانى براى نيازهاى معنوى مانند صرف آن براى علم آموختن و يا در راه زيارت خانه خدا و يا جهاد فى سبيل الله به كار انداختن. ولى گاه در راهى به كار انداخته مى شود كه ظاهراً از بين رفته و فانى مى شود; اما پندى به انسان مى آموزد; پندى كه گاهى انسان را از ضررهاى بسيار در آينده زندگى حفظ مى كند و منافع گرانبهايى در بر دارد. اين گونه اموال اگر چه ظاهراً فانى شده اند; اما نه تنها از بين نرفته بلكه بسيار پرسود بوده اند. آيا كسى كه سرمايه اى در امرى تجارى به كار مى برد و ظاهرا زيان مى كند; اما راه و رسم تجارت را به وسيله آن مى آموزد زيان كرده است؟ و يا كسى كه مالى را در اختيار دوستى مى گذارد تا او را بيازمايد و بعد آن مال از بين مى رود و در آينده از خطرات زيادى محفوظ مى ماند زيان كرده است؟ آيا كسى كه بدون اخذ سند مالى در اختيار كسى مى گذارد و شخص بدهكار انكار مى كند و نتيجه آن اين مى شود كه در آينده هميشه با اسناد محكم اموالش را به ديگران بسپارد خسارت ديده است؟ آيا كسانى كه مثلاً براى يافتن داروى درمان يك بيمارى خطرناك مانند سرطان، سال ها اموالى را هزينه مى كنند و به جايى نمى رسند; ولى سرانجام موفق به كشف آن مى شوند ضرر كرداند. جان گفتار امام(عليه السلام) همين است كه اگر مالى را صرف كردى و ظاهرا از بين رفت اما پند و اندرزى براى تو به ارمغان آورد اين مال از ميان نرفته و براى هميشه براى تو ذخيره شده است. اين سخن منحصر به صرف مال و ثروت نيست. از دست دادن نعمت هاى ديگر كه سبب بيدارى و هشيارى انسان مى گردد نيز در واقع ضرر و زيان محسوب نمى شود. همان گونه كه در حديثى كه مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده اين حقيقت به روشنى منعكس شده است. امام(عليه السلام) به هنگام تسليت گفتن مصيبتى به يكى از دوستانش چنين فرمود: «إنْ كانَ هذَا الْمِيِّتْ قَدْ قَرَّبَكَ مَوْتُهُ مِنْ رَبِّكَ أوْ باعَدَكَ عَنْ ذَنْبِكَ فَهذِهِ لَيْسَتْ مُصيبَةٌ وَلكِنَّها لَكَ رَحْمَةٌ وَعَلَيْكَ نِعْمَةٌ وَإنْ كانَ ما وَعَظَكَ وَلا باعَدَكَ عَنْ ذَنْبِكَ وَلا قَرَّبَكَ مِنْ رَبِّكَ فَمُصيبَتُكَ بِقَساوَةِ قَلْبِكَ أعْظَمُ مِنْ مُصيبَتِكَ بَمَيِّتِكَ إنْ كُنْتَ عارِفاً بِرَبِّكَ; اگر اين شخصى را كه از دست دادى مرگش تو را به خداوندت نزديك تر ساخته و تو را از گناهت دور نموده است اين مصيبت نيست، بلكه آن يك رحمت (الهى) است و نعمتى بزرگ براى تو محسوب مى شود و اگر اين مصيبت تو را اندرز نداده و از گناهت دور نساخته و به پرورگارت نزديك نكرده، مصيبت اين قساوت قلب از مصيبت اين شخص از دست رفته بزرگ تر است اگر خداشناس باشى». همان گونه که در این حدیث پرمحتوا مى بینیم، حتى از دست رفتن عزیزترین عزیزان اگر مایه بیدارى و هشدارى انسان گردد در واقع مصیبت نیست. حتى اگر انسان اموالى را از دست مى دهد و چیزى عائد او نمى شود جز این که بر این مصیبت صبر کرده و شکر به جا مى آورد و پاداش شاکران را مى گیرد باز در واقع اموال او از دست نرفته است. ازاین رو در غررالحکم به جاى این جمله این جمله از امام(علیه السلام) نقل شده است: « آنچه از مال تو از بین مى رود و تو را پند مى دهد در حقیقت از بین نرفته و جاى شکر دارد» https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
راه های زدودن کینه حضرت علی فرمود (ع): بيخ كينه را از دل ديگران بركن، با بركندن آن از دل خود. شرح امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى راه پاك كردن سينه هاى مردم را از نيات سوء درباره يكديگر، نشان مى دهد و مى فرمايد: «كينه و بدخواهى ديگران را از سينه خود درو كن تا بدخواهى به تو از سينه ديگران ريشه كن شود»; (اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ). بسيار مى شود كه افراد به دليل سوء ظن يا حسادت يا اصطكاك منافع، نيات سوئى درباره انسان در دل مى پرورانند، چگونه مى توان آنها را از ميان برداشت؟ امام مى فرمايد: از خود شروع كن، ابتدا به قلب خويش مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى درباره ديگران دارى يا نه؟ اگر دارى آن را از سينه ات پاك كن چيزى نمى گذرد كه خواهى ديد سينه ديگران نيز از نيات سوء درباره تو پاك شده است. اين مطلب دو دليل دارد: نخست اين كه هرگاه انسان نيات بدى درباره ديگران داشته باشد خواه ناخواه در چهره يا سخنان و افعالش نمايان مى شود و همين امر سبب مى گردد ديگران در برابر او موضعى مشابه بگيرند; اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال كسى را از هرگونه بدخواهى پاك ديدند و آثار محبت و خيرخواهى در رفتار و گفتارشان نمايان گشت آنها نيز موضع مشابهى خواهند گرفت، بنابراين براى زدودن كينه ها از سينه ها و بدخواهى ها و نيات سوء ديگران بايد از خودمان شروع كرد و اين يكى از اصول مهم روانشناسى است كه تا از خود شروع نكنى نبايد انتظارى از ديگران داشته باشى. ديگر اين كه رابطه مرموز خاصى در ميان دلها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» يك واقعيت است. گويى دل ها در پنهانى با هم سخن مى گويند و رابطه برقرار مى سازند هنگامى كه قلب كسى مملو از بدخواهى به ديگران گردد اين پيام به قلب آنها منتقل مى شود و آنها مقابله به مثل مى كنند. اين گفتار حكيمانه در واقع چهره ديگرى از گفتار پيش از آن است و هر كدام براى زدودن آثار سوء از نيات و رفتار و گفتار ديگران تأثير خاص خود را دارند. به همين دليل در روايتى كه از طرطوشى در كتاب سراج الملوك نقل كرديم هر دو با هم آمده است. شایان توجه این که واژه «شر» مفهوم وسیعى دارد که هر نیت سوء و کینه و عداوتى را فرا مى گیرد. در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید تفسیر دیگرى نیز براى این کلام حکمت آمیز ذکر شده است و آن این که منظور امام(علیه السلام) این است که مردم را به کار نیکى موعظه نکن و از کار بدى نهى منما مگر این که قبلاً خودت آن کار نیک را انجام داده باشى و آن منکر را ترک کرده باشى، زیرا اندرزدهنده ناپاک سخنانش در دل ها اثر نمى کند.(1) البته این سخن یک واقعیت است; اما موافق منظور امام(علیه السلام) از گفتار حکیمانه بالا نیست، زیرا تعبیر به «صدر» در دو جاى این کلام حکمت آمیز نشان مى دهد که منظور، نیات سوء و کینه هاى درونى است نه افعال بیرونى. این معنى نه تنها در رابطه انسان ها با یکدیگر، بلکه از یک نظر در رابطه انسان با خدا نیز صادق است، چنان که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ أرادَ أنْ یَعْرِفَ کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَاللهِ فَلْیَعْرِفْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ اللهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللهَ یُنَزِّلُ الْعَبْدَ مِثْلَ ما یُنَزِّلُ الْعَبْدُ اللهَ مِنْ نَفْسِهِ; هر کس مى خواهد بداند چه مقام و منزلتى نزد خدا دارد به منزلت خداوند نزد خود بنگرد، زیرا خدا منزلت بنده را همان گونه قرار مى دهد که بنده منزلت خدا را در دل و جان خود قرار داده است». در حدیث جالبى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که مردى خدمت آن حضرت عرض کرد: شخصى به من مى گوید من تو را دوست دارم چگونه بدانم که او راست مى گوید و واقعاً مرا دوست مى دارد؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «اِمْتَحِنْ قَلْبَکَ فَإنْ کُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ; قلب خود را بیازماى اگر تو او را دوست مى دارى او هم تو را دوست مى دارد». (قلوب با یکدیگر راه دارند).
تا مى توانى حمل بر صحت كن: سرمايه اصلى يك جامعه، اعتماد عمومى مردم نسبت به يكديگر است، ازاينرو امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه دستورى در اين زمينه مى دهد ومى فرمايد: «هر سخنى كه از زبان كسى خارج مى شود تا احتمال خير و نيكى در آن مى يابى حمل بر فساد مكن»؛ (لاَ تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلاً). امام عليه السلام راه مبارزه با سوءظن را نيز در اين گفتار حكيمانه نشان داده است و آن اينكه انسان تمام احتمالات را درباره سخن يا عملى كه از ديگرى سرمى زند مورد توجه قرار دهد و آنچه مناسب حسن ظن است برگزيند واحتمالات سوء را از فكر خود دور سازد. اين كار سبب مى شود عُلقه و محبت و دوستى و مودت در ميان افراد جامعه بيشتر و از پراكندگى و سلب اعتماد جلوگيرى شود و درنتيجه زمينه هاى همكارى كه بر پايه اعتماد قرار دارد بيشتر گردد و بركات فزونترى بهره فرد وجامعه شود. مسئله حسن ظن با تمام اهميتى كه در حفظ نظام جامعه و پيوند محبت ودوستى افراد نسبت به هم دارد خالى از استثنا نيست، همانگونه كه در حكمت ۱۱۴ آمده بود كه امام عليه السلام مى فرمايد؛ هنگامى كه صلاح و نيكى بر زمان واهلش ظاهر گردد اگر كسى در اين حال گمان بد به ديگرى برد كه از او گناهى ظاهر نشده، به او ستم كرده است وهنگامى كه فساد بر زمان و اهلش مستولى گردد هركس گمان خوب به ديگرى برد خود را فريب داده است!». اينها درواقع برگرفته از دستورات قرآن مجيد است، آنجا كه مى فرمايد: «(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرآ مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ)؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد از بسيارى از گمان ها بپرهيزيد، چراكه پاره اى از آنها گناه است». جالب اينكه قرآن مجيد بعد از اين دستور به عدم تجسس و بعد از آن دستور به عدم غيبت مى دهد و مى فرمايد: (وَلاَ تَجَسَّسُوا وَلاَ يَغْتَبْ بَّعْضُكُمْ بَعْضآ) اشاره به اينكه گمان بد سبب تجسس مى شود و جستجوگرى گاه به نقطه ضعف هايى مى رسد و به دنبال آن گناه غيبت شروع مى شود و درواقع اين سه گناه لازم وملزوم يكديگرند.
قسمت دوم تاريخ احياگر دلهاى فرد و جامعه: سيل حوادث بر پيكره دل هجوم برده و آن‏را در معرض تيرهاى شيطانى قرارمى دهد. و سرانجام به دست مرگ و هلاكت مى‏سپرد. تاريخ در نهج‏ البلاغه، به مثابه شخص دلسوز و آگاه معرفى شده ‏است كه در مراحل مختلف زندگى به انسان هوشمند، رهنمود مى ‏دهد: «الْفِكْرُ مِرْاةٌ صافِيَةٌ وَ الْاعْتِبارُ مُنْذِرٌ ناصِحٌ» تفكر آيينه زندگى و عبرت‏گرفتن (از تحولات تاريخى) بيم ‏دهنده ‏اى خيرخواه است. نهج ‏البلاغه افزون بر اينكه ما را به مطالعه و سير و تحقيق در تاريخ ترغيب مى‏كند خود در نقل حوادث و وقايع مهم و حساس تاريخى پيشگام است و بيش از هر كتاب سخن از تاريخ به ميان آورده ‏است؛ در نخستين خطبه آن، مقاطع مهمى از تاريخ عنوان شده‏است. همانند تاريخ پيدايش جهان و مراحل طبيعى آن، آفرينش انسان نخستين (حضرت آدم عليه السلام)، خلقت فرشتگان و بعثت انبيا عليهم السلام كه همه اينها نشانگر اهميت تاريخ در نهج ‏البلاغه است.
آه از كمى توشه ! آه مِن قلّة الزاد، و طول الطريق، و بُعد السفر، و عظيم المَورد. آه و افسوس از كمى توشه و درازى راه و دورى سفر و عظمت محل ورود (يعنى قيامت و حساب).(حکمت۷۷)
هشدارى كه بشارت است! امام(عليه السلام) با هشدارى بجا در اين سخن كوتاه و گرانمايه به اهميت هشدارهاى بجا و سودمند پرداخته مى فرمايد: «كسى كه تو را (از امورى كه خطرناك است) بترساند همچون كسى است كه به تو بشارت دهد. در مصادر نهج البلاغه در ذيل اين حديث شريف افزون بر ذكر مدارك، نكته قابل ملاحظه اى آمده كه مى گويد: تحذير شناساندن انسان به چيزى است كه مصلحت او در آن است و زيان و خطر را از او دفع مى كند و اينكه امام مى فرمايد چنين كسى مانند كسى است كه به تو بشارت مى دهد مفهومش اين است كه بايد از اين هشدارها همان گونه خوشحال شوى كه از خبرهاى مسرت بخش خوشحال مى شوى و بايد از چنين كسى همان گونه تشكر كنى كه از بشارت دهنده تشكر مى كنى، زيرا او اگر خير تو را نمى خواست به تو هشدار نمى داد و از افتادن در شر برحذر نمى داشت. تحذير به معناى ترساندن و هشدار دادن در برابر خطرات قطعى يا احتمالى است و تبشير به معناى بشارت دادن در برابر پيروزى هاست. از آنجا كه پرهيز از خطرات خود يك پيروزى بزرگ است. بنابراين، دوستان خوب كسانى هستند كه هم انسان را نسبت به پيروزى ها دلگرم سازند و هم نسبت به خطرات آگاه نمايند و اين كه يكى از حقوق مؤمنان بر يكديگر نصيحت شمرده شده اشاره به همين گونه هشدارهاست. از امام باقر(ع) مى خوانيم كه به يكى از ياران خود فرمود: « از كسى پيروى كن كه تو را مى گرياند ولى خيرخواه توست از كسى كه تو را مى خنداند اما به تو دروغ مى گويد و حقايق را وارونه نشان مى دهد، پيروى مكن».
افراط و تفريط ممنوع! امام علی(علیه السلام) در این سخن کوتاه و پرمعنا دعوت به اعتدال در بذل و بخشش هاى مالى مى کند و مى فرماید: «سخاوتمند باش و در این راه اسراف مکن و در زندگى حساب گر باش و سخت گیر مباش»; (کُنْ سَمْحاً وَلاَ تَکُنْ مُبَذِّراً، وَکُنْ مُقَدِّراً وَلاَ تَکُنْ مُقَتِّراً). بسیارى از علماى اخلاق اسلامى، تمام فضایل اخلاقى را حد وسط در میان افراط و تفریط مى دانند.مانند سخاوت که در میان دو صفت رذیله قرار گرفته: اسراف و تبذیر، و بخل و تقتیر. مُبذّر از ماده «تبذیر» از ریشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معناى پاشیدن دانه است; ولى چون این واژه در مورد اموال به کار رود به کار کسانى اطلاق مى شود که اموال خود را به صورت نادرست مصرف کرده و آن را حیف و میل مى کنند. معادل آن در فارسى امروز ریخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف این است که اسراف مصرف بى رویه و تبذیر اتلاف بى رویه است. «مُقتِّر» از ماده «تقتیر» در اصل به معناى تنگ گرفتن است و هنگامى که در مورد اموال به کار رود به معناى بخیل و خسیس بودن است. «مقدّر» از ماده تقدیر به معناى مدیریت صحیح اموال است که حد وسط در میان تبذیر و تقتیر است. قرآن مجید درباره مبذّرین مى فرماید: «(وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ وَابْنَ السَّبیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذیراً * إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطین); حق خویشاوندان و مستمندان و واماندگان در راه را ادا کن و تبذیر مکن، چرا که تبذیر کنندگان برادران شیطانند».(اسراء/۲۶_۲۷) در جاى دیگر درباره صفات والاى بندگان برگزیده و عباد الرحمان مى فرماید: «(وَالَّذینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً); آنها کسانى هستند که هنگامى که انفاق مى کنند نه اسراف مى کنند و نه بخل و سخت گیرى دارند و در میان این دو، حد اعتدال را رعایت مى کنند».(فرقان/۶۷) https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
آثار صدقه: امام علی(علیه السلام) در این حکمت (حکمت هفتم) به دو موضوع که در زندگى مادى و معنوى تأثیر فراوان دارد اشاره کرده نخست مى فرماید: «صدقه (کمک به نیازمندان) داروى شفابخشى است»; (الصَّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنْجِحٌ). تعبیر به «دواء» (دارو) و «منجح» (مؤثر و شفابخش) به طور مطلق نشان مى دهد که این کار هم درمان کننده بیمارى هاى فردى و هم بیمارى هاى اجتماعى است. صدقه به هرگونه بخشش گفته نمى شود، بلکه بخشش هایى است که قصد قربت در آن باشد; خواه واجب باشند مانند زکات یا مستحب مانند انفاق فى سبیل الله و خواه جنبه شخصى داشته باشد مانند کمک به یتیم یا محروم یا بیمارى یا جنبه عام داشته باشد مانند بناى بیمارستان و دارالایتام که از آن تعبیر به صدقات جاریه نیز مى شود. اما چگونه این صدقات داروى شفابخشى است، بخشى از آن جنبه حسى دارد که با چشم خود مى بینیم; بیماران محروم از این طریق درمان مى شوند، ایتام سرپرستى مى گردند و بر آلام مستمندان مرهم نهاده مى شود و بخشى از آن جنبه معنوى دارد همان گونه که در حدیث معروف نبوى(صلى الله علیه وآله) آمده است: «دَاوُوا مَرْضَاکُمْ بِالصَّدَقَةِ وَرُدُّوا أَبْوَابَ الْبَلاَءِ بِالدُّعَاءِ; بیماران خود را با صدقه درمان کنید و درهاى بلا را با دعا ببندید». سپس امام در دومین نکته مى فرماید: «اعمال بندگان در این جهانِ زودگذر در برابر چشمان آنها در آن جهان (پایدار) است»; (وَأَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ). همان گونه که بعضى از شارحان نهج البلاغه تصریح کرده اند، این کلام امام اشاره روشنى به تجسم اعمال در قیامت دارد. منظور از تجسم اعمال این است که اعمال نیک و بد هر یک در روز قیامت به صورت مناسب حسى درمى آید. مثلا نماز در قیافه یک انسان زیبا و صالح و ظلم و ستم به صورت دودى سیاه و خفقان آور مجسم مى شود و انسان ها در کنار اعمال مجسم خود خواهند بود و بخشى از پاداش و کیفر آنها از این طریق صورت مى گیرد. در قرآن مجید نیز آیات فراوانى وجود دارد که ظاهر آن تجسم اعمال است مانند آنچه در آخر سوره «زلزال» آمده است: «(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا یَرَهُ) https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
☀️امیر المؤمنین علی ولی الله شنیدند که مردی دنیا را نکوهش می‌کند، به او فرمودند: 🔸 همانا دنیا، سرای راستی برای راست گویان، و خانه‌ تندرستی برای دنیاشناسان، و خانه‌ بی‌نیازی برای توشه‌گیران، و خانه پند برای پندآموزان است. دنیا، سجده‌گاه دوستان خدا، جای نماز فرشتگان الهی، فرودگاه وحی خدا، و جایگاه تجارت دوستان خداست، که در آن رحمت خدا را به دست آورند، و بهشت را سود برند. https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
ما از اینکه نکند تمام زندگی‌مان به هدر برود وحشت داریم، اما هر روز از تکه تکه دور ریختن آن ابائی نداریم… مدّتی باران و تاریکی را گوش کردم. چه لذّتی دارد از فردای نیامده نترسیدن، گوش به باران دادن، چای درست کردن، پادشاه وقت خود بودن… بیا زندگی کنیم! خورشید روزی دو بار طلوع نمی کند، ما هم دو بار به دنیا نمی‌آییم. هر چه زودتر به آنچه از زندگی‌ات باقی مانده بچسب… 💠 چند جمله زیر از روانشناسان مشهور انتخاب شده: توانایی زندگی در لحظه اکنون و داشتن رضایت خاطر در لحظه ی حال را بسیاری از مردم ندارند. وقتی در حال خوردن سوپ هستید، به دسر فکر نکنید. وقتی در حال خواندن کتاب هستید، دقت کنید، ببینید افکار شما کجا هستند. هنگام مسافرت به جای اینکه فکر کنید هنگام برگشتن به خانه چه کارهایی باید انجام شود، در همان مسافرت باشید. اجازه ندهید لحظه اکنون که غیر قابل وصف است از دست برود… https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
موفقیت در زندگی 💎 کار امروز را به فردا میفکن زیرا برای فردا نیز کاری است. فرازی از نامه امام علی ع به مالک اشتر 🕊 امام على عليه السلام 🕊 🌸هر كس كه مهلتش به سر آيد [براى جبران گذاشته ]مهلتى مى طلبد، و به هر كس كه مهلتى داده شود در انجام كار، امروز و فردا مى كند . https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
💠 و درود خدا بر او، فرمود: اى مردم از خدا بترسيد، چه بسا آرزومندى كه به آرزوى خود نرسيد،🍃 و سازنده ساختمانى كه در آن مسكن نكرد،🏠 و گرد آورنده اى كه زود آنچه را گرد آورده رها خواهد كرد، 💸 شايد كه از راه باطل گرد آورده، و يا حق ديگران را باز داشته، ❌ و با حرام به هم آميخته، كه گناهش بر گردن اوست، ⛔️ و با سنگينى بار گناه در مى گذرد، ⚰️ و با پشيمانى و حسرت به نزد خدا مى رود كه: «در دنيا و آخرت زيان كرده و اين است زيانكارى آشكار».
دوست واقعی 💠 وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ. 👈 و فرمود (ع): دوست را دوست نتوان گفت، مگر آن گاه، كه در 3️⃣ جاى آبروى دوست خود نگه دارد : ✅ يكجا به هنگامى كه به بلايى گرفتار شود... ✅ يكى در هنگامى كه حاضر نباشد... ✅ يكى بعد از مرگش. یا ابا عبدالله :إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ وَ وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاَكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاكُمْ... التماس دعا https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
شکیبایی=پیروزی واقعی 📘 و قَالَ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام): لَا يَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ، وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ‏. و حضرت علی علیه السلام فرمود : 👳🏻 مرد شكيبا پيروزى را از دست ندهد، ✅ هر چند، روزگارانى سخت بر او بگذرد. 🤔 ☝️این پست را برای دوستان خود ارسال کنید. https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
📘 و قَالَ امیرالمؤمنین علی (علیه السلام): شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ؛ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ، وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ‏. 👈 و حضرت علی علیه السلام فرمود (ع): 🧐 فرق است ميان اين دو عمل، 🥺 عملى كه لذتش رفته و عواقب ناگوارش به جامانده است ❗️ 😍 و عملى كه رنجش سپرى شده و اجر و ثوابش باقى است. ☝️این پست را برای دوستان خود ارسال کنید. https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
☀️امیرالمؤمنین علی ولی الله فرمودند: 🔸هر كس دلی را شاد كند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد كه به هنگام مصيبت چون آب زلالی بر او باريدن گرفته و تلخی مصيبت را بزدايد. (لطفاً نشردهيد) https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
💠 حکمت ۳۱۳ نهج البلاغه وَ قَالَ (علیه السلام): وَ فِي الْقُرْآنِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ. و درود خدا بر او، فرمود: در قرآن اخبار گذشتگان، و آيندگان، و احكام مورد نياز زندگى تان وجود دارد. ☝️این پست را برای دوستان خود ارسال کنید. https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
١ نهج‌البلاغه # تربیتی امیرالمومنین علیه السلام در روش برخورد با فتنه‌ها می‌فرماید: کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ، لاَ ظَهْرٌ فَیُرکَبَ وَ لاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ. 💠 در فتنه‌ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتي دارد كه سواري دهد، نه پستاني تا او را بدوشند. 💠 بنظر مي‌رسد، نظر امام علیه السلام  اين است كه هنگام فتنه و تباهكاري طوري رفتار كن كه فتنه‌جويان در جان و مال تو طمع و سوء استفاده نكنند. 🔸 اين زماني است كه درگيري و جنگ بين دو رهبر گروه يا دو رئيس يا حتي دو خانواده باشد كه هر دو گمراه و باطل هستند. 🔸اما هنگامي  كه يكي از آن‌ها حق و ديگري بر باطل بود، فتنه نيست، مانند دسيسه‌اي كه براي جنگ جمل چيده شد؛ در چنين مواقعي صف‌آرايي حق و باطل است و همراهي صاحب حق و بذل جان و مال واجب مي‌شود. 🔸 مسلماً شناخت جريانات سياسي كه در جامعه مسلمين شكل مي‌گيرد، براي تمیيز حق از باطل لازم است تا فتنه‌اي كه در حال  شكل‌گيري  است، مشخص شود. https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
وَ قَالَ (علیه السلام): رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ يَنْفَعْهُ] لَا يَنْفَعُهُ. و درود خدا بر او، فرمود: چه بسا دانشمندى كه جهلش او را از پاى در آورد و دانش او همراهش باشد امّا سودى به حال او نداشته باشد. این احتمال وجود دارد که منظور از «جهل» صفات جاهلانه اى مانند غرور و تکبر و خودخواهى و سودجویى و ریاکارى باشد; هر گاه علم با این صفات نکوهیده جاهلانه همراه گردد عالم را به نابودى مى کشاند، همان گونه که در طول تاریخ مصادیق زیادى دارد. نیز احتمال مى رود منظور این باشد که ظواهرى از علم دارد ولى به عمق آن نرسیده است و به تعبیرى دیگر، علم او فاقد بصیرت است همان گونه که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلْعامِلُ عَلى غَْیرِ بَصیرَة کَالسّائِرِ عَلى غَیْرِ الطَّریقِ فَلا تُزیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ مِنَ الطَّریقِ إلاّ بُعْداً; آن کس که بدون بینش و بصیرت عمل مى کند همانند کسى است که در بیراهه گام بر مى دارد، چنین کسى هر قدر تندتر برود از راه اصلى دورتر مى شود». ☝️این پست را برای دوستان خود ارسال کنید. https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِي، أُصِيبَتْ مَقَاتِلُهُ. و درود خدا بر او، فرمود: كسى كه از گفتن «نمى دانم» روى گردان است، به هلاكت و نابودى مى رسد. مرحوم مغنیه در فى ظلال نهج البلاغه از کتاب «الحکمة الخالده» نقل مى کند که دانشمندى مى گفت: گفتن «لا أدرى» (نمى دانم) را یاد بگیرید، چرا که اگر بگویید نمى دانم به شما تعلیم مى دهند تا بدانید و اگر بگویید مى دانم از شما سؤال مى کنند و نمى دانید و رسوا مى شوید. سپس مى افزاید: احدى از یاران رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ادعا نکرد که همه چیز را مى داند و به طور مطلق نگفت: «سلونى» (از من بپرسید) به جز على بن ابى طالب(علیه السلام) ☝️این پست را برای دوستان خود ارسال کنید https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh
امام (ع) فرمود: «أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ إِلَّا تَرْضَ أَبَداً»: چشم پوشى از خار و خاشاك كنايه از فروخوردن خشم و تحمل سختى است كه خود فضيلتى از شاخه هاى شجاعت است چون طبيعت دنيا آميخته با سختيهايى است كه بيشتر اوقات انسان درگير آنهاست پس اگر با تحمل با آنها برخورد نكند، بلكه با خشم و غضب و خشونت برخورد كند، همواره خشمگين و برافروخته خواهد بود. چون تا دنيا هست سختى نيز ادامه دارد. https://eitaa.co/hamgamnahjolbalageh