می دانی؟
یک وقت هایی باید
رویِ یک تکه کاغذ بنویسی
تعطیل است
و بچسبانی پشتِ شیشهیِ افکارت
باید به خودت استراحت بدهی
دراز بکشی
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به آسمان خیره شوی
و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی به تمام افکاری که
پشت شیشهیِ ذهنت صف کشیده اند
آن وقت با خودت بگویی:
بگذار منتظر بمانند ...
#حسین_پناهی
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
سربرآرید که این مسئله را گریه کنیم
کاروان رفت بیا فاصله را گریه کنیم
آتش افتاده به خرمن همه جاشعله زند
شعله افتاده به سر مشعله را گریه کنیم
دست آزاددلم را که یدبیضابود
تا که بستندبیا سلسله راگریه کنیم
عاشقان را که نهادند به ویرانه ی هجر
باربندیم ودگر قافله را گریه کنیم
آب درلانه نهادند که پروازکنیم
بال پروازچنین چلچله را گریه کنیم
آسمان بازشکستی دل این پنجره ها
قلب ویران شده اززلزله را گریه کنیم
این دل خسته ی مارا به نگاهی دریاب
باهم این پای پرازآبله را گریه کنیم
سیل بنیان کن غم هیچ ندارد رحمی
فرصتی نیست که تا هروله را گریه کنیم
تاکه" محمود"شدستی چوگلی درسنگر
سرخ ترسجده ی این نافله را گریه کنیم
"داریوشم" توبیا جنگ نفسگیرشده
همچوآرش به کمان این چله راگریه کنیم
شهرپرشدزغمت فاجعه آبستن شد
فصل بدزایش این مرحله را گریه کنیم
غرشی آمده درکون ومکان زین همه غم
با(حمیدم )توبگوحوصله را گریه کنیم
حمیدعلیمددی
۱۰مهریادآوررشادتهای برادران شهیدم داریوش ریزوندی ومحمودشهبازی
وشهدای عملیات مسلم ابن عقیل
گرامیباد
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
May 11
May 11
چه ساغرها تهی کردیم بر یادت که یک ذره
نه ساکن گشت سوزِ دل، نه کمتر شد خمار ما
?
🌹🌹https://eitaa.com/hamibb
هرگز بخاطر بی کسی
هر کسی را به زندگیت راه نده
با بی کسی می توان زندگی کرد
اما با هر کسی نه!
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
به دنیایی که
مردانش
عصاازکورمیدزدند
من از
خوشباوری آنجا
محبت آرزو دارم
# استاد شهریار
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
بگذارید
کسی که دستان آلوده اش
را با جامه ی شما پاک می کند ،
جامه تان را با خود ببرد .
او
دوباره محتاج آن خواهد شد
اما شما
هرگز .
#جبران_خلیل_جبران
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
*
حواست باشد
زندگی به همين آسانی ميگذرد . . .
مثل بهاری که رفت.
مثل تابستانی كه رفت.
از روزهای پاییزیات لذت ببر
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
"شیخ خرقانی:
در روز به روزه و در شب به نماز بودم به امید آنکه به منزل رسم،
و منزل خود من بودم ... "
#عطار_نیشابوری
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
خنک آن قماربازی
که بباخت هرچه بودش
بنماند هیچش الا
هوس
قماردیگر
حضرت مولانا
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
🍂🌺🍃🌸🍂🌺
چقدر این شعر مولانا زیباست.......
باران که شدى مپرس اين خانه کيست
سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست
باران که شدى، پياله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست
باران! تو که از پيش خدا مى آیی
توضيح بده عاقل و فرزانه يکيست...
بر درگه او چونکه بيفتند به خاک
شير و شتر و پلنگ و پروانه يکيست
با سوره ى دل، اگر خدا را خواندى
حمد و فلق و نعره ى مستانه يکيست
اين بى خردان، خويش، خدا میدانند
اينجا سند و قصه و افسانه يکيست
از قدرت حق، هرچه گرفتند به کار
در خلقت حق رستم و موریانه يکيست
گر درک کنى خودت خدا را بينى
درکش نکنى،کعبه و بتخانه يکيست..
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
مثل یک پروانه پشت شیشه پرپر میزنم
در خودم محبوسم و با مشت بر در میزنم
مانده ام در حسرت پرواز و محض دلخوشی
روی کتفم نقشی از بال کبوتر میزنم
گاه گاه از فرط دلتنگی به یاد دوستان
شانه هایم را خودم از پشت خنجر میزنم
باز هم با دیگران میگویم از احساس خود
باز هم با اره ها حرف از صنوبر میزنم
«یاری اندر کس نمیبینم» ولی خواهید دید
میرسد روزی که تنهایی به لشکر میزنم
دور اگر این بار دست ما بیافتد شک نکن!
میبرم پیمانه را بالای منبر میزنم
#مهدی_دهاقین
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
🔴 شعر بانوی شاعر دیگری از گیلان برای شهید سنوار
همیشه میخورم غبطه به حال پیکر تو
شهادت را ببیند هر کسی از منظر تو
تپیدن می گرفت از گام هایت قلب میدان
مگر طوفان الاقصی بوده نام دیگر تو؟
گمان کرده که در پستو شدی پنهان، ولیکن
به میدان آمده از شوق خنجرها سر تو
تو با آزادیِ دربند زندان ها چه کردی؟
که می گیرد سراغ آسمان را از پر تو
نشان دادی که مرد جنگ و پیکار و قیامی
همین که در کف میدان بنا شد سنگر تو
همین چفیه که دور گردنت داری سرآخر
بسازد سَنبُل از آن چهره ی جنگاور تو
#فرزانه_قربانے
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
پناه میبرم بخدا از عیبی که امروز در خود دیدم و دیروز دیگران را برای آن عیب ملامت کردهام ، در سرزنش کردن محتاط باشیم وقتی نه از دیروز کسی خبر داریم و نه از فردای خودمان !
دکتر على شریعتی
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
شاید امشب مثل هر شب باز، سازم بشکند
من که می سازم ولی تا کی بسازم بشکند؟
ذوق من در گریه ی دیوانگی گل می کند
می شود گاهی دل زنجیر بازم بشکند؟
آسمانی کن چراغ جادوی خورشید را
تا طلسم شوم شب های درازم بشکند
آنقدر خشک است دین من که هنگام رکوع
شاید از ده جا تن ترد نمازم بشکند
روز مرگم می رود خط سیاهی تا خدا
در میان راه اگر صندوق رازم بشکند
در همین تنگ آشیان خود بمیرم بهتر است
من که می ترسم سر پرهای نازم بشکند
#حسن_دلبری
🌹🌹
.https://eitaa.com/hamibb
من از خیلی چیزها میترسیدم
از مادیان سپید پدربزرگ
از مدیر مدرسه
از قیافه ی عبوس شنبه
چقدر از شنبه ها بیزار بودم
خوشبختی من از صبح پنجشنبه
آغاز میشد
عصر پنجشنبه تکه ای از بهشت بود
شب که می شد در دورترین خوابهایم
طعم صبح جمعه را می چشیدم ...
سهراب_سپهری
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
هدایت شده از آوای ققنوس
.
فتنه
ودیگرهیچ
فتنه یعنی فاجعه یعنی دغل
فتنه یعنی یک شکافی درجمل
فتنه یعنی اشعری ها انتخاب
مینمایدعزم مولا را خراب
یک نماینده چواشعرمال ما
خوب بنگربرهمه احوال ما
یکطرف باعشق پیمان بسته است
یکطرف برسفره ای بنشسته است
گفته های رهبری راسدشود
اوجمل میسازد وچون ددشود
۳
این نماینده بدون درد ما
بهراهداف عدو اردصدا
رنگ ریش خویش راافشا کند
باکلیدش گونه گون بلوا کند
گونه گون لبخنددشمن میخرد
اوظریفانه درآخورمی چرد
گاه سبز وگاه نارنجی شود
درپس هرفتنه ای او میدود
او که در چنته ندارد عرضه ای
باردشمن را نهد هرگرده ای
ادامه دارد
علیمددی🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
فتنه
ودیگرهیچ
فتنه یعنی فاجعه یعنی دغل
فتنه یعنی یک شکافی درجمل
فتنه یعنی اشعری ها انتخاب
مینمایدعزم مولا را خراب
یک نماینده چواشعرمال ما
خوب بنگربرهمه احوال ما
یکطرف باعشق پیمان بسته است
یکطرف برسفره ای بنشسته است
گفته های رهبری راسدشود
اوجمل میسازد وچون ددشود
۳
این نماینده بدون درد ما
بهراهداف عدو اردصدا
رنگ ریش خویش راافشا کند
باکلیدش گونه گون بلوا کند
گونه گون لبخنددشمن میخرد
اوظریفانه درآخورمی چرد
گاه سبز وگاه نارنجی شود
درپس هرفتنه ای او میدود
او که در چنته ندارد عرضه ای
باردشمن را نهد هرگرده ای
باغ رابرداسها بسپارد او
صدکلیدفتنه دربردارد او
خنده هایش رنگ تیغ ملجم است
دشمن دین وشهید وپرچم است
کاخ ها را با رفیقانش که برد
چاههای نفت را آهسته خورد
یک عبای ساده دربرکرده است
هفت طبق زیرزمین زرکرده است
اوکه روزی مستاجربود وفقیر
کاخها درپیش بابش بس حقیر
بیل زد یاکه کلنگ آن بی حیا
کین چنین املاک را کنده زجا
دردبااو فاصله دارد عزیز
یک ملت ازدست اوشد اشکریز
اوظریفانه پیامی دادورفت
نانجیبانه کلامی دادورفت
حاج قاسم را به یک سودا فروخت
قلب یک عالم ازین غوغا بسوخت
بازدرچنگ رفیقانش شدیم
بازاز مکروحیل غافل بدیم
بازغوغا میکندلبخنداو
بازبلوا میکند لبخنداو
باجهانگیروظریف وهمتی
یا که با مهدی ویاسرپاپتی
ادامه دارد
حمیدعلیمددی🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb
حضرت خیام
گردون، نگری زقدفرسوده ی ماست
جیهون، اثری زاشک پالوده ی ماست
دوزخ ،شرری زرنج بیهوده ی ماست
فردوس، دمی زوقت آسوده ی ماست
🌹🌹
https://eitaa.com/hamibb