eitaa logo
کانال حمید کثیری
246.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
579 ویدیو
11 فایل
دغدغه خانواده و #تربیت داریم ... موسس استارتاپ TarbiApp ➡️ Tarbiapp.com ⬅️ اینجا #مدرسه_والدین هست، جایی که قراره اول خودمون رو تربیت کنیم ✋ راه ارتباطی 👇 @hamid_kasiri
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6006044556913543601.pdf
1.63M
🔴🔴 اینم برای زیر ۶ سال ❗کتابچه بازی کودکان در منزل (زیر ۶ سال) 🔻 برای روزهای خانه‌نشینی @hamidkasiri_ir
امشب حتما بیاید. آدرس ورود به جلسه 👇👇 Instagram.com/hamidkasiri_ir تو جلسه باز هم رمان نوجوان معرفی می‌کنم ... @hamidkasiri_ir
👇 برای خرید کتاب 👇 توی لایو قبلی قرار شد یه جایی رو برای خرید کتاب معرفی کنم. من خودم تقریبا یک سال هست که کتابام رو از اینجا تهیه می‌کنم، هم کل سال تخفیف داره و هم بانک نسبتاً جامعی داره برای تهیه روی لینک زیر کلیک کنید، ظاهراً تخفیف بیشتری داده میشه (تا ۳۰ درصد) 👇👇 https://bit.ly/39ZwDqc Join 👉 @hamidkasiri_ir
سلام امیدوارم حال همه دوستان خوب باشه ⭕️👇 پیام مخصوص تهرانی‌ها 👇⭕️ ❗حدود ۲۰۰ نفر از رفقای ما در حال تلاش شبانه‌روزی برای پشت جبهه‌ی مبارزه با کرونا هستن و حداقل در چندین حوزه مختلف اعم از بیمارستان، تولیدی، خدمت‌رسانی به بیماران در منزل و ... مشغول کار شدن. در حال حاضر نیاز شدید به سه تا چیز داریم؛ ⁦1️⃣⁩ کسانی که بتونن در منزل خیاطی کنن و ماسک آماده کنن. باقی کارها توسط رفقا انجام میشه و فقط کافیه بسته‌ای که ایزوله به دست‌شون میرسه رو آماده کنن یعنی؛ ما پارچه‌ها رو از قبل برش دادیم؛ به آدرسی که بگید میرسونیم؛ فیلم آموزشی بسیار ساده تهیه ماسک رو بهتون میدیم؛ ۴. بعد از اینکه ماسک‌ها رو آماده کردید، میام و از شما تحویل می‌گیریم و در صورت آمادگی پارچه‌های جدید رو برای فردا بهتون تحویل میدیم (ماسک‌ها بعد از ضدعفونی توزیع میشن) 👈 بزرگوارانی که شرایطش رو دارن در تهیه ماسک مشارکت کنن به آیدی زیر پیام بدن 🔻🔻 @jahadi_mask 2️⃣ کسانی که بتونن اغذیه و اقلام موارد مورد نیاز رو به خونه‌های افرادی که داخل قرنطینه خانگی هستن برسونن. (در واقع برای بیماران کورونایی که توی خونه‌هاشون هستن، موارد مورد نیازشون رو به دست‌شون می‌رسونیم تا دوره قرنطینه رو سپری کنن) برای این کار نیاز به موتور هست و کسانی که می‌تونن کمک کنن باید به آیدی زیر پیام بدن 🔻🔻 @jahadi_motor 3️⃣ ما بیش از دو مورد اول؛ نیاز به تأمین هزینه برای این کارها داریم. (از هزار تومان تا هر قدر که در توان‌تون هست) یا به کارت زیر واریز کنید 🔻🔻 6395991164417115 به نام گرجی و یا از طریق لینک زیر برای پرداخت وجه اقدام کنید 🔻🔻 https://idpay.ir/jahadicorona 🙏🌹
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه سوم دیشب (جمعه) در مورد بازی‌های خانوادگی صحبت کردیم و البته چند تا کتاب کودک و رمان نوجوان هم معرفی کردیم 👈 حتماً فایل رو گوش بدید و بازی‌ها رو انجام بدید. کتاب‌ها رو هم بخونید 👈 سعی می‌کنم سه‌شنبه لایو بعدی رو بگذارم، البته واقعا نمی‌دونم بشه یا نه ... برای گوش دادن سایر جلسات عضو شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
از دوستان عذر می‌خوام که نمی‌رسم مطابق با قبل تولید محتوا داشته باشم، اما سعی میکنم فردا بتونیم لایو در اینستا رو داشته باشیم 🌹🌹
امشب حتما بیاید. آدرس ورود به جلسه 👇👇 Instagram.com/hamidkasiri_ir 🔴🔴 یک جلسه متفاوت، خصوصا لایو تصویری ... @hamidkasiri_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه چهارم دیشب (سه‌شنبه) در مورد بازی‌های حرکتی و اهمیت‌شون در این روزها صحبت کردیک 👈 حتماً فایل رو گوش بدید و بازی‌ها رو انجام بدید. 👈 ببخشید که کیفیت صوت پایین بود، وسط کار ۲۰ دقیقه خالی شد و ... برای گوش دادن سایر جلسات عضو شوید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
❗همین الآن و احتمالاً تا صبح ... ۴ ساعت و ۱۴ دقیقه تا سال ۹۹ 🌹🌹 ☘🌹سال نو مبارک و سرشار از سلامتی 🍀🌹
🔻خواهشاً یه لحظه برگردیم توی سه ماه قبل و به هر کدوم از این گزاره‌ها فکر کنیم؛ 👈باید سه ماه بشینیم توی خونه، یعنی حق نداریم از در خونه هم بیرون بریم 👈 باید هر روز برای بچه‌ها برنامه جدید داشته باشیم وگرنه هم خودشون رو دیوونه می‌کنن و هم ما رو 👈 اگه به هر دلیلی از در خونه میریم بیرون باید ماسک بزنیم 😷 دستکش دست‌مون کنیم، دست‌مون رو به چشم و بینی و صورت‌مون نزنیم و ... 👈 دستامون اِنقدر خشک شده که نگرانی همه‌مون دیگه کرونا نیست، اِگزماست! 👈 اگه کسی مجبوره از خونه بیرون بره، شاید نتونه حتی همسرش و بچه‌هاش رو ببوسه و باید مدام تو فاصله یک و نیم متری ازشون بشینه 👈 و کلی چیزای دیگه که این روزها درگیرشیم حتی فکر کردنم بهش سخته و امکان نداشت چیزی رو تصور کنیم که هیچ کدوم از آدم‌هایی که می‌شناسیم تجربه‌اش نکردن، اما جالبه که ما خودمون رو باهاش کم‌کم تطبیق دادیم. همه داریم سعی می‌کنیم این ایام بهتر بگذره و حتی تهدیدهای بیرونی به فرصت تبدیل بشه، اگرچه خیلی سخته ... این همون انعطاف‌پذیریه که قبلا هم کلی در موردش صحبت کردیم و یکی از مولفه‌های اصلی رشد شخصیت در هفت سال اوله. چیزی که تصورش هم سخت بوده الان به صورت روتین داره توسط ما اجرا میشه و مدام داریم بهش فکر می‌کنیم که چطوری استفاده بهتری از این دوران ببریم. مثلا خودمون چند جلد کتاب بخونیم، چند تا فیلم خوبی که نرسیدیم ببینیم رو تماشا کنیم، با بچه‌ها وقت باکیفیت‌تری رو بگذرونیم و ... بهش فکر کنید و کنیم ... ------------ پی‌نوشت. ببخشید که نتونستم و نمی‌تونم این روزها براتون محتوا بگذارم، نمی‌رسم پیاماتون رو جواب بدم و اگه لطف دارید و میگید راجع به یه چیزی نظر بدم، نمی‌رسم این کار رو بکنم. مثلا باید به دوستانی که میگن در مورد بنویسم، عرض کنم هنوز یک ثانیه‌اش رو هم ندیدم و احتمالا تا آخرشم نرسم ببینم. خوشبختانه یا متأسفانه این روزها اولویت تغییر کرده و این طبیعت زندگیه ... 🌹🌹 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
سال نوی هر کسی از یه روزی شروع میشه، مثلاً بعضی‌هامون سال‌مون از عید نوروز شروع میشه، بعضیا از روز تولدمون، بعضیا از کریسمس، بعضیا از اربعین، بعضیا از مهر ماه، بعضیا از شب یلدا و ... بالاخره باید سال رو از یه روزی شروع کرد و این می‌تونه یه نقطه آغاز باشه، مثل روز اول! اینکه سال به سال خودمون رو از بیرون نظاره کنیم، به این نگاه کنیم که سال قبل رو چی جوری گذروندیم؟! به کارهای مهمی که کردیم و نکردیم نگاه کنیم، به تغییرات بزرگ و کوچکی که توی زندگی‌هامون ایجاد شد، به بزرگ‌تر شدن یا پیرتر شدن‌مون، به رشد خودمون و اطرافیامون و کلی چیزای خوب و ناخوبِ دیگه. سالِ من یکی از ماه رمضان شروع میشه. کلاً برنامه زندگیم توی ماه مبارک عوض میشه، از صدر تا ذیلش، اما امسال ظاهراً شکل و شمایلش فرق داره 😔 ... هر سال این موقع فرصت خیلی خوبی بود که هم به سال قبل نگاه کنم و هم با خودم خلوت کنم. تو کوچه‌های خلوت دلم راه برم و به رابطه‌ام با خودم، با خدای خودم، با اطرافیام و ... فکر کنم، تصمیم‌های بزرگ بگیرم و شاید قدری اجراشون کنم ... حالا امسال این فرصت یه شکل دیگه است، یه تجربه جدید، یه جور که تا حالا نبوده، یعنی میشه ... این رو نوشتم تا شاید قدری بیشتر به خودمون فکر کنیم. قدری بیشتر برای خودمون وقت بگذاریم. می‌دونم که اکثراً این روزها خسته‌اید و شاید منتظرید که یه خورده در مورد کودک بگم، اما فکر کردم حال خوب ما، مهم‌تر از هر چیزی هست. الآنم که یه فرصت طلایی پیش اومده برای خوب شدن حال دِلامون. قدرشو بدونیم ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
نهال یکی از مشکلات دوران قرنطینه، بچه‌ها به تلویزیون هست. بعضیا باهاش مشکلی ندارن!! ولی اکثر خانواده‌ها شدیداً به مشکل خوردن .... سوال اینه که؛ ۱. چرا میل به تلویزیون دیدن اینقدر بیشتر شده؟ ۲. چرا نهال؟!!! چرا بچه‌ها میل به دیدن پویا ندارن؟ ۳. چه راهکارهایی برای این دوران میشه داشت؟ ⭕️ میل به تلویزیون رو بارها گفتم! (خانوومم میگه چند بار میگی! ولی من بازم میگم 😉😏) 👈 خود ما خسته‌ایم 🥱 و تلویزیون بهترین صدا خفه‌کنه! 👈 خیلی راحت باهاش زمان می‌گذره 👈 به تلویزیون اعتماد داریم!! 👈 برای خودمون! و بچه‌هامون برنامه نداریم 👈 بچه‌ها به تلویزیون معتاد شدن و اگه نبینن اَلَم شنگه راه می‌ندازن 👈 تلویزیون ذاتاً اعتیادآوره و ... ⭕️ اما چرا نهال؟!! ظاهراً پویا دیگه برای بچه‌ها جذاب نیست و اون رو بچه‌گونه می‌دونن! این رو هم اضافه کنید که یه شبکه است، اولش برای کوچولوها و بعد برای بزرگ‌ترها!! خود ما هم که میگیم برنامه‌های نهال مناسب شما نیست و بچه‌ها رو بیشتر حریص می‌کنیم! میل به بزرگ شدن هم که به صورت طبیعی در بچه‌ها وجود داره! حالا جمع اینا و چند عامل دیگه چی میشه؟!! بچه‌ها دوست دارن نهال ببینن و نه پویا. راستی؛ 👈 چرا کار پژوهشی در این موضوع نمیشه؟! 👈 چرا تو ماه رمضان نهال شبانه‌روزی شده؟!!! ⭕️ اما راهکار؛ 👈 میشه چند تا برنامه درست و درمون‌تر رو از قبل ضبط کرد و اون‌ها رو برای بچه‌ها پخش کرد که بهتره توی تلویزیون هم نباشه و مثلاً توی لپ‌تاپ باشه 👈 حتما برای فعالیت و بازی بچه‌ها برنامه داشته باشیم. بدون برنامه‌ریزی روزانه طبیعی هست که سردرگم باشیم و تلویزیون بهترین راه‌حل! این برنامه رو میشه خیلی ساده تصویری کرد و یه جا در معرض دید همه چسبوند و البته بچه‌ها رو در تهیه‌اش مشارکت داد 👈 استمرار داشته باشید ولو روزهای اول کج‌خلقی ببینید، با یکی، دو روز کار حل نمیشه! 👈 حتما بازی‌های تخلیه هیجانی توی خونه انجام بدید، این روزها از نون شب واجب‌ترن ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامان گلی نماینده نسلی هست که فکر می‌کنه هیچ کس نباید اشتباه کنه، حتی اگه خودش تا حالا کلی کرده باشه. مامان گلی فکر می‌کنه همه چیز رو باید با کردن به بچه‌ها یاد بده، اونم با صدای بلندتر از فرکانس گوش ما بچه‌ها! مامان گلی فکر می‌کنه همه چیز رو می‌دونه اما متوجه نیست درخت برای رشد کردن نیاز به شیر و سوپ داره! مامان گلی واقعاً بی‌سواده ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
بنده هم پارسال مطلب «این شبکه پویا نیست، ایستاست» رو نوشتم ...
دیشب افطار رو کنار یکی از کوره‌های آجرپزی اطراف تهران بودیم. حدود ۲۰ خانواده که هر کدوم سه، چهار تا بچه داشتند. اولش اولین و آخرین واژه‌ای بود که توی ذهن‌هامون میومد و می‌رفت. یه لحظه تصویرشو تو ذهناتون بسازید؛ خانه‌هایِ کاه‌گلی، تک‌اتاقه، ردیف به ردیف کنار هم دیگه، یک توالت و حمام برای چهل، پنجاه نفر، نبود امکانات اولیه‌ای مثل گاز و یخچال، یه پارچه بلند به جای درب اتاق ... با همه‌ی این اوصاف زندگی یه جور خاصی اونجا جریان داشت، عین دهه‌ی شصت و هفتاد. آدم‌های باصفا و بی‌ریا و بچه‌هایی شاداب، با لپ‌های سرخِ سرخ که به تمام معنا کودکی می‌کردند، بدون دستکاری!! چرا اینجوریه؟! 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 پساکرونا و اختلالات وسواسی فکر و خیال‌های اضطراب‌زا که این روزها به واسطه کرونا بیشتر شده، اکثراً موجب بروز اختلالات وسواسی میشه و در کودکان شدت بیشتری هم داره! این وسواس احتمالاً همراهمون می‌مونه؛ اِلی یوم ال... اینکه این روزها مدام صحبت از فاصله‌گذاری اجتماعی و رعایت بهداشت فردی و اجتماعی میشه خیلی خوبه و موجب میشه جسم‌مون سلامت بمونه اما به همون میزان برای افراد زیادی اضطراب و ترس از بیماری ایجاد شده و سلامت روانی اون‌ها رو به شدت تهدید کرده. این اضطراب موجب میشه اختلالات وسواسی از هر دو نوع و برای افراد مختلف و خصوصاً کودکان ایجاد بشه. بدترین کارِ ممکن در این روزها هم اینه که اطلاعات تأیید نشده رو همینطوری هیجانی و احساسی با دیگران به اشتراک بگذاریم. این کار حتی اگر جلوی کودکان هم نباشه، باعث میشه والدین بچه‌هاشون رو بیش از حد در فشارهای روحی و روانی قرار بدن که این کار رو بکن و اون کار رو نکن! به این دست بزن و به اون دست بزن! نتیجه اینکه بچه‌ها رو از دنیای کودکی‌شون دورتر و دورتر می‌کنن. به بیان دیگه؛ به هر میزانی که فرد، خانواده و جامعه از نشاط و شادابی فاصله بگیره، ترس‌ها، اضطراب‌ها و دلهره‌ها جایگزین اون میشه که در مورد کرونا بخش زیادی از این اضطراب‌ها ناشی از اطلاعات غیرضروری و بعضاً غیرعلمی هست. (داخل پرانتز بگم شادابی و نشاط با الکی خوش بودن یا شادی‌های غیرمتعارف که خودشون عوارض بیشتری ایجاد میکنن، متفاوته 😏) ما وقتی روزانه از سی جا مطلب می‌خونیم یا می‌بینیم، قدرت تسلط روی افکارمون رو از دست میدیم - مگر اینکه مهارت‌های مدیریت افکار رو از قبل برای خودمون ایجاد کرده باشیم که غالباً نکردیم! - بعد این افکار مزاحم در شرایط خاص کرونا که حمایت‌های عاطفی اطرافیان‌مون رو هم کمتر کرده، کار رو سخت‌تر می‌کنه و به صورت تناوبی باعث میشه از دیگران بیشتر و بیشتر بترسیم! ترس از آدم‌ها، اشیاء، حیوانات، طبیعت و ... این باعث میشه میل به استفاده از ماسک، دستکش، مواد ضدعفونی و .... در ما و بچه‌ها مدام بیشتر بشه! حالا نقطه‌ی بد داستان کجاست؟! اونجایی که این اضطرابِ بچه‌ها و خود ما باعث تغییرات خُلقی در ما بشه. این موضوع علائمی داره که به صورت تغییر الگوی خواب، پرخاشگری، دل‌درد، سردرد، کابوس‌های شبانه و ... ممکنه بروز داشته باشه و کار رو سخت‌تر بکنه. خُب قبول! حالا چی کار بکنیم؟! اونی که من می‌فهمم اینه که قبل از اینکه برسیم به بعد از کرونا یه سری کارها رو توی همین دوران میشه کرد تا عوارض کمتر بشه. بخشی رو قبلا گفتم، بخشیش هم ایناست 👇 ⁦1️⃣⁩ حتی‌المقدور جلوی بچه‌ها کمتر و کمتر در مورد دلهره‌هاتون بگید! یه راه‌حل ساده‌اش هم اینه که اخبار رو مدیریت شده دنبال کنید! گرچه اگر دنبال هم نکنید، احتمالاً چیز خاصی رو از دست نمی‌دید! 😐 ⁦2️⃣⁩ توی صحبت‌هاتون بیشتر روی نکات مثبت و خوب این روزها تمرکز کنید و نه نگرانی‌هاتون. یافتن این نکات مثبت هنر میخواد که شما حتماً دارید. ⁦3️⃣⁩ حتماً برای خواب به موقع بچه‌ها برنامه‌ریزی داشته باشید، خصوصاً که شب‌های قدر هم در پیش هست و باید با برنامه‌ریزی جلو رفت. ⁦4️⃣⁩ محیط رو امن کنید و کمتر به بچه‌ها گیر بدید! تعداد قوانین و مقررات رو برای زیاد کنید و نه بچه‌ها. طبیعیه کارمون یه ذره سخت‌تر میشه اما گریزی ازش نیست ... ⁦5️⃣⁩ خیلی از کارها رو برای بچه‌ها تبدیل به بازی کنید، مثلاً اینکه وقتی از بیرون میایم، باید دم در لباسامون رو در بیاریم و عین انسان‌های اولیه وارد خونه بشیم، عین گوریل هم راه برید تا دم دستشویی 😂😂 یا مثلاً هر کی دستش به جایی بخوره سوخته، اول باید دستامون رو به شیر آب و مایع دستشویی برسونیم و ... ⁦6️⃣⁩ حتماً برای تخلیه هیجانات بچه‌ها برنامه داشته باشید. حداقلش شبی یه کتک‌کاری و کُشتی مفصل با باباها یا بدو بدوی خانوادگی داشته باشیم. بقیه‌اش رو هم خودتون فکر کنید 😊😊 این شب‌ها هم حسابی التماس دعا 🙏🌹 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
وقتی در ژاپن؛ بحرانی مثل زلزله به وجود می‌آید که آثار مخرب زیست‌محیطی در یک منطقه ایجاد می‌کند، سال‌هایِ سال - به اندازه تغییر یک نسل - در آنجا کار فرهنگی می‌کنند تا آثار مخربِ روانیِ آن را از بین ببرند. اما در کشور ما! همین که بحران تمام می‌شود، همه سر کار خودشان می‌روند، چون زیرساخت لازم برای کار فرهنگیِ پس از بحران وجود ندارد! ؛ بحرانی تجربه نشده برای جهان کنونی بود. بحرانی که از جهاتی بسیار به جنگ شبیه بود. بسیجِ همگانی امکانات کشورها برای مبارزه با دشمنی کمتر شناخته شده. در ایران اما به تبع وجود بحران‌های متمادی در سالیان گذشته نوع متفاوت و برجسته‌ای از مدیریت بحران - حداقل در عرصه بهداشت و درمان - اتفاق افتاد. 🔺 اما برای پس از کرونا چه فکری کرده‌ایم؟! دنیای پس از کرونا قطعا شبیه به قبل آن نخواهد بود! به نظر شما چه نهادها و سازمان‌های حاکمیتی، سازمان‌های مردم نهاد و چه گروه‌هایی مسئولیت کارهای فرهنگی پس از بحران را به عهده دارند؟! هنوز تصویر هشت ساله جنگ و آثار مخرب روانی اون در منطقه جنوب و غرب کشور جلوی چشم‌هامون هست. حتی خود ماها و بسیاری از خانواده‌هامون که مثلاً توی شهرهای دیگه زندگی می‌کردیم هم خیلی درگیری‌هایی داشتیم که هنوز حل نشده ... پی‌نوشت: ببخشید یه خورده مثلاً شیک و پیک نوشتم!! 🤭😉 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
از میرزا اسماعیل دولابی نقل شده؛ وقتی حضرت رضا علیه‌السلام وارد نیشابور شدند، هر یک از علما و شخصیتهای سرشناس از حضرت تقاضا کردند مهمان آن‌ها شوند و به خانه‌ی آن‌ها تشریف ببرند. حضرت فرمودند: من افسار شتر را رها می‌کنم، در هر منزلی که شتر زانو زد و نشست، من به آنجا می‌روم. یک پیرزن فقیر وقتی این را شنید، به خود گفت شاید شتر حضرت جلوی خانه‌ی من زانو بزند و حضرت به خانه‌ی من تشریف بیاورند، لذا خانه‌اش را آب و جارو کرد و سماورش را آتش کرد و به انتظار نشست. شتر حضرت علیه‌السلام جلوی خانه‌ی همین پیرزن زانو زد و اما رضا مهمان او شدند. قربان این «شاید» که از هزارها یقین بهتر است. این «شاید» مال محبّت است. محبّت چیست که شایدش از یقین بهتر است؟ 🌹خانه‌ی دل آب و جارو کنیم، شاید ... 🤲 التماس دعا 🤲 پی‌نوشت: متن از کتاب مصباح الهدی، صفحه ۱۱۳ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
رفتیم از سمت خیابون جشنواره، یه موکت، یه تلویزیون و یه میز تلویزیون برداشتیم، بعد اومدیم سمت سبلان یه چند تا سبد غذایی برداشتیم، از اونجا راه افتادیم اومدیم سمت منیریه! تقریباً نیم ساعت تو راه بودیم. ساعت حدود شش شده بود. این بار یه ذره فنی‌تر عمل کردیم، یه سری وسایل بازی دسته‌جمعی برای بچه‌ها خریدیم. (دفعه‌های قبل اکثر وسایلی که خریدیم برای بازی‌های انفرادی بودن) این بار دو تا تیر دروازه برای گل کوچیک با یه توپ نسبتاً خوب سایز هندبالی، یه تور و توپ والیبال، دو تا بشقاب پرنده خیلی خوب، یه حلقه، چند تا عروسک و چند تا خورده ریز خریدیم. یه خورده خریدامون البته پسرونه بود که طبیعیه، چون دو تا پسر رفته بودیم خرید 😉 از اونجا رفتیم سمت اتوبان محلاتی، پنج تا فرش دوزاده متری و دویست تا غذا و افطاری برداشتیم. بعدش رفتیم سمت خونه‌ی ما، خانووم بچه‌ها رو برداشتیم و دسته‌جمعی راه افتادیم. یعنی من و خانووم و یه پسر چهار سال و خورده‌ای با یه پسر چهار ماهه ... یکی دیگه از بچه‌ها هم با خانمش از سمت لویزان صد تا غذای دیگه برداشت و راه افتاد. رفتیم سمت یکی از روستاهای اطراف بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها چند تا از دوستامون با خانواده از قبل اونجا بودن و هماهنگی‌ها رو انجام داده بودن. یه دختر کوچولوی یک ساله و یه پسر ده ساله هم باهامون بودن. اینجا رو خود ما بار دومه توی این چند روز داریم میایم یه جمعیت صد و پنجاه نفره‌ی باصفا که حدود پنجاه تاشون بچه بودن. چه بچه‌هایی، دستکاری نشده، فطرت‌های دست نخورده، ماهِ ماهِ ماه ... یکی از رفقامونم بود که عمل می‌کرد! یه تنه همه کار می‌کرد، از کار یدی بگیر تا کار فکریِ استراتژیک، تا سخنرانی، مجری‌گری، بازی با بچه‌ها و ... روزهای تعطیل میشه خونه موند و استراحت کرد، میشه‌ام رفت تو یه منطقه محروم و ... پی‌نوشت۱: عکس مال همین دیشب و دورهمی دم افطارمونه پی‌نوشت۲: نکات و موارد بهداشتی و ایمنی کاملاً رعایت شد، کمااینکه در طول شصت روز گذشته که درگیر کار بودیم، انجام میشد 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 شب قدر 🔴 متأسفانه من فراغت ندارم ... روزی مردی نزد ویل دورانت، مورخ و اندیشمند مشهور رفت و ازش خواست یه دلیل بیاره که چرا نباید خودکشی کنه! دورانت توی چند دقیقه، جواب‌هایی بهش داد اما مدتی بعد خودش به شدت تحت تأثیر قرار گرفت. (همین قدر بگم، هنوز که هنوزه بهترین و مفصل‌ترین دوره تاریخ توسط ویل دورانت با عنوان تاریخ تمدن نوشته شده و ترجمه‌ای که من ازش دارم چهارده جلد هست، هر کدوم تقریباً هشتصد تا هزار و سیصد صفحه. ویل دورانت با همه‌ی نقدهایی که بهش وارده اما واقعاً شخصیت بزرگ و تأثیرگذاریه) ویل دورانت نامه‌ای برای بیش از صد شخصیت مشهور از جمله اهل ادبیات، بازیگران، دانشمندان، مربیان، رهبران، رهبران دینی و ... فرستاد و درباره معنی زندگی از اون‌ها نظر خواست، بعد پاسخ‌های رسیده رو به همراه دیدگاه خودش، در کتاب «درباره‌ی معنی زندگی» منتشر کرد که اگه اهل فکر هستید، شاید بد نباشه بخونیدش، منم بعداً بخش‌هاییش رو اینجا میگذارم. اما بخش‌هایی از نامه ویل دورانت رو بریدم که بخونید؛ ... گرامی آیا لحظه‌ای دست از کارتان می‌کشید و با من وارد بازی فلسفه می‌شوید؟ من تلاش می‌کنم با پرسشی روبرو شوم که نسل ما، شاید بیش از هر نسل دیگر، گویی همیشه آماده‌ی مطرح کردن آن بود و هیچ وقت نتوانست به آن جواب دهد - این پرسش که معنی یا ارزش زندگی انسان چیست؟ .... هر اختراعی قدرتمدان را قوی‌تر و ضعیفان را ضعیف‌تر می‌کند .... خواهش می‌کنم لحظاتی از وقت‌تان را به من اختصاص بدهید و به من بگویید زندگی برای شما چه معنایی دارد؟ چه چیزی باعث می‌شود ناامید نشوید و همچنان ادامه بدهید؟ دین چه کمکی - اگر کمکی هست - به شما می‌کند؟ سرچشمه‌های الهام و انرژی شما چیست؟ هدف یا انگیزه کار و تلاش‌تان چیست؟ تسلی‌ها و خوشی‌هایتان را از کجا پیدا می‌کنید؟ و دست آخر، گنج‌تان در کجا نهفته است؟ .... اگر میسّر است طولانی بنویسید؛ چون هر کلمه‌ای از شما برای من گران‌بهاست. صد نفر جواب دادند که هر کدوم از جهاتی خوندنی هستند و شما می‌تونید همه رو توی کتاب بخونید اما در این بین پاسخ ماهاتما گاندی از جهاتی برام جالب‌تر بود. گاندی خیلی کوتاه و کمتر از نیم صفحه نوشته بود اما جمله پایانیش بیش از هر چیزی نظرم رو جلب کرد. گاندی نوشته بود؛ از من خواسته بودید با فراغت و تا حد ممکن مفصل بنویسم. متأسفانه من فراغتی ندارم و بنابراین مفصل نوشتن برای من ممکن نیست! یادمه چند سال پیش سر کلاس بودیم و استاد گفت: من آرزو دارم یکی فلان کتاب رو ترجمه کنه. یک سال بعد یکی از بچه‌ها اومد و گفت: استاد من اون کتاب رو ترجمه کردم، میشه ویراستاریش رو شما انجام بدید؟ استاد پاسخ داد: اگه میخوای من این کار رو بکنم باید حداقل دو سال صبر کنی چون من تا دو سال آینده برنامه‌ام رو چیدم و وقت خالی ندارم! فکر کردم درست عینهو خودم 😭 داشتم فکر می‌کردم؛ امشب سوای همه‌ی حاجت‌هایی که دارم و داریم، شاید بد نباشه این رو هم تو خودمون یه مرور بکنیم که ماها واقعاً چقدر فراغت داریم؟ اصلاً چقدر برنامه برای کارهامون داریم؟ می‌دونیم فردا چی کار داریم؟ چند روز بعد چی، چند ماه بعد و سال بعد چی؟! شاید بد نباشه این‌ها رو هم از خدا بخوام؛ و ... 👇👇 @hamidkasiri_ir
🔴 بچه‌ها توی کوچه بازی کنن یا نه؟!! شاید اگر دهه‌ی شصت یا هفتاد بود، بازی در کوچه یه موضوع کاملاً بدیهی بود و اصلاً جایی برای فکر و سوال وجود نداشت اما الآن اینطور نیست! (خود این موضوعیه که چرا اینجوری شد ولی الآن محل بحث بنده نیست اما شما حتماً بهش فکر کنید) اکثر افراد وقتی ازشون می‌پرسند چرا نمی‌گذارید کودک‌تون توی کوچه بازی کنه، دو تا دلیل میارن: ⁦1️⃣⁩ بحث امنیت، خصوصاً امنیت جنسی! ⁦2️⃣⁩ تربیت نامناسب در کوچه اولاً بدونیم که هیچ چیزی به اندازه تعامل با همسالان موجب رشد بچه‌ها نمیشه. بچه‌ها در بازی‌هاشون، قهر و آشتی‌هاشون، دعواهاشون، بگو مگوهاشون و ... چیزهایی رو یاد می‌گیرند و مهارت‌هایی بهشون اضافه میشه که در حالت معمولی ممکنه تا چند سال طول بکشه و شاید گذر زمان هم نتونه اون یادگیری‌ها رو ایجاد کنه. خیلیا میگن بازی با همسالان برای کودک مفیده اما شخصاً معتقدم به ابعاد دیگرِ رشدی هم کمک می‌کنه و صرفاً مسئله رشد اجتماعی نیست. تجربیات جدیدی که هر روز ممکنه در کوچه و تعامل با بچه‌های دیگه به وجود بیاد، تقریباً ناب و تکرار نشدنی هست. دیدن سوسک، مارمولک، کرم‌های توی خاک، دستشویی پرنده‌ها، بالا رفتن از درخت برای توت خوردن، برخورد محکم توپ توی صورت، دعوا سر اینکه چرا از جلوی خونه ما رد شدی، دوچرخه بازی و زمین خوردن، زخم و زیلی شدن به خاطر شیرجه زدن روی آسفالت یا کشیده شدن به درخت، دنبال گربه کردن، زیر ماشین رفتن برای در آوردن توپ، دفاع از بچه‌های کوچیکتر تو بازی، کثیف شدن هر روزه‌ی لباس‌ها، جرزنی کردن تو بازی‌ها، خستگی از فرق سر تا نوک پا و ... مدام کودک رو در شرایط تصمیم‌گیری و حل مسئله قرار میده، چیزی که ممکنه تا آخر عمر تکرار نشه. حالا کوچه یا مهد کودک؟! طبیعیه که هر دو با هم ایده‌آله. اکثر مهدها به خاطر ساختار بسته‌ای که دارن اصلا امکان این تجربیات توشون نیست. شما فکر کنید یه بچه سوسک بگیره دستش و با خودش بیاره مهد! احتمالاً فردا مامانش باید بیاد مهدکودک چون خاله رو ترسونده 😉😁 یا مثلاً فکر کنید بچه‌ها با هم دعواشون میشه، خب خاله مهربون سریع مداخله می‌کنه و باقی ماجرا. در حالی که توی کوچه فرصتی مداخله دیگران کمتر پیش میاد (اگه با این ادبیات آشنا نیستید یا الآن کلی سوال دارید، پست‌های قبلی رو بخونید یا برام بنویسید تا دوباره جواب بدم) خب پس نظرِ همایونی بنده اینه که از این جهت قطعاً تعامل با همسالان توی کوچه مفیده و هر چی بیشتر، بهتر! اما چطور جلوی اون آفات رو بگیریم؟ همون‌طور که قبلاً هم گفتم در دوره کودکی ما حق نداریم دنیا رو برای بچه‌ها ناامن کنیم! امنیت باید از سمت منِ مادر، منِ پدر، منِ بابابزرگ و یا به زبون فنی منِ حامی تأمین بشه. مادری که ناظر هست و نه مداخله‌گر قطعاً داره این فضا رو برای کودک تأمین می‌کنه. در مورد تربیت هم زیاد قصدِ صحبت ندارم! چون می‌دونم نظرتون عوض نمیشه 😂 اما در کل اگر تربیتی - یعنی چیزی که به هیچ عنوان نمیشه ازش گذشت - توی بچه‌های محل نمی‌بینید، سخت‌گیری شما مانع رشده. اتفاقاً اختلافات تربیتی خانواده‌ها که مسیر تربیت شما رو منحرف نکنه به نفع همه‌ی بچه‌ها هست. حداقلش اینه که مداوم باید چالش‌های جدید رو تجربه کنن، راه‌حل جدید پیدا کنن و ... یادتونه قدیما که مثلاً یه بچه لوس وسط جمع‌مون بود بعد از یک سال چقدر تغییر کرده بود و خود ماها هم چقدر تعامل کردن با اون رو بهتر یاد گرفته بودیم؟! پی‌نوشت۱: متن رو فارغ از دوران کرونا بخونید! پی‌نوشت۲: احتمالاً کلی ایراد و سوال دیگه داشته باشید که هیچ مشکلی نیست! توی کامنت‌های اینستاگرام تا جایی که ممکنه جواب دادم بهشون، اونجا بخونید. آدرس پیج اینستا 👇 Instagram.com/hamidkasiri_ir اما در کل نظرم اینه که بچه باید تو کوچه بزرگ شه که دلایلش قطعاً مفصل‌تر از یکی دو پُسته، والااااا 😉 راستی اصلا چی شد که بچه‌ها دیگه کمتر برای بازی میان تو کوچه؟!! 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند روز پیش آقای دارابی یه پست توی اینستاگرام گذاشت و من همونجا گفتم در موردش بعداً صحبت می‌کنم. بچه‌ها تصمیم گرفتند تو بارون شدید، برن و حمام کنن، شامپو هم با خودشون برده بودند. بابا هم که خیلی پایه بود 😉 حالا پست بعدی رو بخونید 👇👇 @hamidkasiri_ir
ما حدود بیست سال پیش یه پیکان جوانان داشتیم (البته گوجه‌ای نبود، بِژ بود 😁) که توی حیاط پارک می‌کردیم. من حدوداً ده ساله بودم که هر روز ظهر به بهونه‌ی تمیز کردن یا اینکه روشنش کنم یه وقت باطریش نخوابه 😉 می‌رفتم تو ماشین. یادمه تابستون اِنقدر هوا گرم بود که نمیشد پنج دقیقه توی حیاط بمونی بعد من تو اون گرما می‌رفتم توی ماشین و تقریبا سونای خشک می‌گرفتم! اصلاً اینکه خیس عرق میشدم و حسابی سرخ سرخ می‌شدم رو دوست داشتم، همین الآنم نمی‌دونم چرا!! 🥴 از اونجایی که مامان‌ها همه چیز رو می‌دونن و خیلی باهوشن، مامان ما همون روز اول، دوم فهمید ما نقشه‌مون چیه و فقط به من می‌گفت گرمازده میشی یا مریض میشی‌ها، اما نمی‌کرد. منم تقریباً هر روز کارم این بود و الآن نمی‌دونم چرا ازش یه خاطره خوب توی ذهنم دارم و البته نمی‌دونم چرا سنسورهام از همون موقع خراب شده!! یعنی خیلی به گرما و سرما حساس نیستم، حداقل عین بقیه آدما نیستم. تابستونم میتونم با پتو بخوابم و برعکس! 🤪 حالا چی می‌خوام بگم؟! خیلی برامون پیش اومده که بچه‌مون بخواد؛ 👈 چهله تابستون کاپشن بپوشه و بیاد بیرون 👈 وسط زمستون با تی‌شرت بیاد 👈 زیر بارون بدو بدو کنه + شامپو 😁 👈 امروز جلوی دستشویی بخوابه 👈 روی لبه جوب راه بره 👈 با شورت ورزشی بیاد مهمونی 👈 با دمپایی بیاد خونه خاله 👈 کفش زردا رو با لباس بنفشا بپوشه 👈 موهاش رو چَپَرو شونه کنه 👈 با لباس بره حمام 👈 و ... اینجا برخورد ما چی می‌تونه باشه؟! می‌تونیم عین یه مادر و پدر دلسوز و مهربون؛ چون نتیجه این کار کودک رو می‌دونیم اجازه ندیم خودش تجربه کنه و بفهمه پنج دقیقه هم نمیشه توی تابستون کاپشن پوشید! یا از ترسِ حرف دیگران نگذاریم بچه با کفش زردا بیاد مهمونی! یا ... میشه‌ام اجازه بدیم خودش تجربه کنه ولو اشتباه باشه و نتیجه‌ی کارش رو دوست نداشته باشه. بگذریم که من توی خیلی از مثال‌هایی که زدم اساساً مشکلی نمی‌بینیم، مثلاً با دمپایی بریم مهمونی چی میشه؟! 😏 این تجربیات هستند که هر کدوم دارن موجب رشد ذهن کودک و شکل‌گیری اتصالات سیناپسی جدید میشن و از اونجایی که وقتی بچه‌ها بزرگ‌تر میشن امکانِ این جور تجربیات خیلی کمتر میشه عملاً داریم بچه‌ها رو توی گلخونه‌ای که خودمون فکر می‌کنیم دما و هواش مناسبه بزرگ می‌کنیم که لزوماً چیز خوبی نیست. (قطعاً آدم بزرگا خیلی از این کارها رو نمی‌کنن. مثلاً فکر کنید یه مرد شصت ساله داره لبه جوب پروانه می‌زنه و کج‌کج راه میره. تقریباً که نه؛ تحقیقاً همه میگن طرف خُله! 🤭) حالا برسیم به ویدئوی آقای دارابی؛ فکر کنم بدونید که یقیناً نظرم مثبته! سوای اینکه خود بچه‌ها خواستن و باد و بارون بهار خیلی خوبه برای آدمیزاد، این تجربه قطعاً موجب رشد بچه‌هاست ولو اینکه سرما بخورن که نمی‌خورن! مگه ما در طول عمرمون صد بار سرما نمی‌خوریم، خب یه بار هم اینجوری ... حالا اگه خیلی از ماها با زیر بارون رفتن کِیف نمی‌کنیم یا حال‌مون بد میشه، احتمالاً به خاطر تجربیات ناخوشایند دوره کودکی باشه. اونجایی که یا اجازه ندادن بریم زیر بارون و گفتن سرما میخوری یا لباست خیس میشه یا ... و یا وقتی عین موش آب کشیده اومدیم خونه؛ سنگین توبیخ‌مون کردن! نمی‌دونم تجربه‌اش کردید یا نه؟! کفشت پر آب باشه، یعنی پاهات رو که می‌گذاری زمین انگار تو استخر راه میری، من که خیلی باهاش خاطره دارم. شمام تجربه‌اش کنید و بگذارید بچه‌ها هم تجربه کنن، چیزی نمیشه ... پی‌نوشت: تو این پست قرار نبود بحث علمی و فنی بشه که این تجربیات، به چه نحوی داره ذهن کودک رو رشد میده و ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
⭕️ این رو یکی از اعضاء توی تلگرام برام فرستاده بود، دیدم حرف دل خودمم هست 👌👌