eitaa logo
کانال حمید کثیری
184.6هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
558 ویدیو
9 فایل
دغدغه خانواده و #تربیت داریم ... موسس استارتاپ TarbiApp ➡️ Tarbiapp.com ⬅️ اینجا #مدرسه_والدین هست، جایی که قراره اول خودمون رو تربیت کنیم ✋ راه ارتباطی 👇 @hamid_kasiri
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 فرزند من چه تصویری از دین داره؟! همین اول بحث بگم، می‌دونم روی موضوعی دست گذاشتم که شاید به مذاق خیلی‌ها خوش نیاد، اما مگه راهی غیر از این داریم که باید جلوی کار غلط ایستاد؟ مگه برای اصلاح، سلاحی بهتر از اندیشه و فکر تو این عرصه وجود داره؟ اما بعد؛ تا حالا با مفهومی به نام برخورد داشتید؟ من در طول سالیان گذشته آدم‌های بسیاری رو دیدم که به واسطه فشردگی‌های دینی، ، ، و ... شدند و اصلاً تصویر سالمی از دین نداشتن! بعداً مفصل توضیح میدم ... یادمه پارسال سر کلاس -کودکان بودم و موضوع جلسه بود. استاد حدوداً پنجاه ساله کلاس، تصویری رو از بچگی خودش ترسیم کرد که اون تصویر توی ذهنش در مورد دین حک شده بود. بخشی از اون تصویر این بود: «بابابزرگم وقتی صدای اذان میومد عباشو می‌انداخت روی دوشش، دست منو می‌گرفت و می‌گفت بریم مسجد. دستای بزرگش یه جور گرمای خاصی داشت که تو تمام مسیر حِسِش میکردم. از دور مناره‌ها معلوم بودن و منو می‌کشیدن سمت خودشون. تو حیاط مسجدم یه حوض بزرگ بود که همه دورش وضو می‌گرفتن و صحنه‌ی خیلی دیدنی‌ای بود، ما هم دستامونو می‌کردیم توی آب و کِیف می‌کردیم. اون زمانا خونه‌ها اینقدر چراغ و لامپ نداشتن ولی در عوض مساجد خیلی پر نور بودن. یعنی همین که وارد می‌شدیم کلی نور میزد توی صورت‌مون و هیچ جای دیگه اینجوری نبود. شیشه‌های مسجدم رنگی بود. وقتی نور میزد توی شیشه‌ها؛ رنگ‌های قرمز، آبی، زرد و سبز رو روی دیوارا می‌دیدیم که واقعاً دیدنی بود.» استادمون آخرش گفت: «من از این تصویر رو از نماز، مسجد و دین دارم. همیشه یاد اون شیشه‌های رنگی هستم» صحبت استاد که تموم شد دیدم جو کلاس خیلی سنگین شده و واقعیتش چهره تعداد زیادی از بچه‌ها دَر همه! همونجا بود که یکی، دو نفر که جسورتر بودن گفتن: «اما ما اصلاً یه همچین تصویری از به همراه نداریم. ما باید نماز می‌خوندیم، ساکت می‌شدیم و ... وگرنه فحش و کتک و این چیزا رو داشتیم برای اینکه خدا ناراحت نشه!! » دو تا موضوع که حتماً بهش فکر کنیم؛ 1️⃣ مگه این روزا همه جا نمیگن کودکی خیلی مهمه و هر چیزی که در کودکی ثبت بشه تا آخر عمر همراه آدم می‌مونه. با این وضعیت ما چقدر به تصویری که از دین داریم توی ذهن بچه‌هامون حک می‌کنیم توجه داریم؟ 2️⃣ خود ما چه تصویری از توی ذهن‌مون حک شده؟ تصویر بیشتر خشن هست یا دلنشین‌تر از هر تصویر دیگه و یا خنثی است؟ پی‌نوشت: من قصد دارم این موضوع رو ادامه بدم و وارد مصادیق بشم اما شاید چند روز بعد و در جای دیگه‌ای! جاش رو به زودی میگم ... 👇 http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
به طور واضح در زیر هفت سال با بالای هفت سال فرق داره و این دقیقاً یکی از مشکلات کلاس‌های رایج تو این موضوعه. اکثر افرادی که در این حوزه مشغول تدریس هستن در این موضوع دچار اشتباه شدن و خیلی از مواردی که مربوط به بالای هفت سال هست رو دارن توی زیر هفت سال میگن. یعنی یه چیزایی رو به بچه تو زیر هفت سال میگن که بعضیاش مال بالای هجده ساله! 🙃 چرا؟! علت همون ترس از موضوع هست. اکثر اساتید! می‌خوان کودک رو سریع بزرگ کنن تا کمتر آسیب ببینه. به چند تا نکته توجه کنیم؛ ۱. آمار رسمی از آزار جنسی کودکان در دنیا وجود نداره اما همینی هم که هست بخش بزرگی از آمار مربوط به جوامع عقب‌افتاده است. مثلا در قبایل بزرگی از آفریقا هنوز ختنه دختران وجود داره و این‌ها جزو آمار آزار و اذیت‌های جنسی محسوب میشه! (این اعمال مطابق با عرف اون مناطق هنوز جریان داره) ۲. مطابق با تعریف ، تحقیر جنسیت فرد از طریق زبان و کلام هم جزو آمار آزار و اذیت جنسی محسوب میشه. مثلاً اینکه به دخترا یا پسرا لقبی بدیم که شایسته اون‌ها نباشه. ۳. مطابق با همین آمار جسته و گریخته که توسط و سازمان ملل منتشر میشه، جوامع توسعه‌یافته مشکلات‌شون در این موضوع اصلاً کم نیست! مثلاً آلمان یکی از توسعه‌یافته‌ترین کشورهای جهان، آمار بسیار عجیب و غریبی در تجاوز به کودکان داره. ۴. در این آمار تا چهارده سالگی دوره هست. حالا فکر می‌کنید چند درصد از این آمار مربوط به زیر هفت سال هست؟ کمتر از ده درصد! یعنی نود درصد برای بالای هفت ساله. ۵. با لحاظ همه‌ی این موارد و مطابق آمار دست و پا شکسته موجود، ایران یکی از کم‌خطرترین کشورهای دنیا در این موضوع هست. درسته این موضوع کم‌اش هم زیاده، اما چرا اینقدر روی اون حساسیم؟! و اینقدر نگرانیم؟! به نظرتون طبیعیه؟! مثلاً دقت کنید تا دو، سه سال پیش هیچ خبری از این کلاس‌ها نبود چون ظاهراً مسئله‌ای نبود اما بعد از اون خبرِ ماجرای اون فرد معروف، اون مدرسه توی اشرفی اصفهانی و اون دختر بچه در شمال شرق کشور یه دفعه ورق برگشت و همه داد و فریاد راه انداختن که اوضاع داغونه و شروع کردن مثلاً به توانمندسازی بچه‌ها که از خودشون مراقبت کنن! در حالی که به نظرم اساساً این نحوه ورود به تربیت جنسی ایراد داره، درستش چیه؟! تو پست بعدی میگم ... یعنی اگه کسی از این زاویه وارد شد که من برای جلوگیری از تجاوز به بچه‌ام باید بهش آموزش بدم، شک نکنین کار رو خراب‌تر می‌کنه! در حالی که اکثر آموزش‌ها تو این فضان 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
یه مادر پرسیده بود: «اگر یک بچه‌ای از پدر و مادرش بپرسه چرا ما به اندازه بقیه پول نداریم؟ چرا ما نمی‌تونیم از این ماشینا بخریم؟ چرا ما فلان چیز رو نداریم ولی بقیه دارند؟ چرا پول بابا کمه؟ چرا بابا بیشتر کار نمیکنه؟ چرا بابا نمیره اونجایی که بابای فلانی کار می‌کنه، کار کنه که پول داشته باشه و.... چه جوابی باید داد؟» از ایشون پرسیدم بچه چند سالشه که گفت چهار ساله است! قبل از اینکه پست رو بخونید، شما بودید چه پاسخی به این بچه‌ها می‌دادید؟! حالا بریم تو بحث؛ ببینید ما یک داریم داریم و یک نیاز کاذب! نیازهای اصیل اون چیزهایی هستن که عدم تأمین‌شون مانع جدی در ما ایجاد می‌کنه و حتی ممکنه عامل مرگ باشه! ولی نیازهای کاذب وقتی تأمین نشن، هیچ مشکلی در زندگی ما ایجاد نمیشه الّا اضطراب و نگرانی، یعنی ممکنه به لحاظ روانی زندگی رو تحت تأثیر قرار بده. مثلاً لباس پوشیدن یه نیاز اصیله و اگه لباس نداشته باشیم، طبیعتاً مشکل برامون ایجاد میشه و حداقلش اینه که بدن ما در برابر طبیعت ممکنه آسیب ببینه اما مثلا هر روز بستنی خوردن یه هست و اگه نتونیم این کار رو بکنیم هیچ مشکلی در جریان زندگی‌مون ایجاد نمیشه. حالا چند تا نکته؛ ⁦1️⃣⁩ نیازهای اصیل با تعریفی که کردیم تابع هوا و هوس نیستن، چون نبودشون باعث تعطیل شدن زندگی میشه یا دیگه زندگی‌مون اون کیفیت مطلوب رو نداره. ⁦2️⃣⁩ خواسته‌های ما باید با نیازهای واقعی‌مون تطبیق داشته باشه، یعنی در یه زندگی اصیل و آرمانی، نیازها و خواسته‌ها منطبق هستن. یعنی من فقط چیزهایی رو می‌خوام که دارن یه نیاز اساسی رو از من تأمین میکنن. مثلا من میل به دانستن دارم و کتاب می‌خوام بخونم و این دقیقا یه نیاز اصیل هست چون همه میل به دانستن دارن. ⁦3️⃣⁩ هر چی به نزدیک بشیم فاصله نیاز و خواسته از همدیگه بیشتر میشه. در اکثر اوقات نیاز و خواسته در دو سوی متعارض هستن که متأسفانه در اکثر موارد با بالا رفتن سن هم این‌ها همسو نمیشن! (یعنی مثلاً بچه دو ساله فکر می‌کنه اگه الان این توپ رو نداشته باشه، زندگی به پایان میرسه. برای همین مثل یه گودزیلا گریه می‌کنه تا به توپش برسه 😂) ⁦4️⃣⁩ نیاز همه آدم‌ها یه چیز نیست. جدا از اینکه هر سنی اقتصائات خودش رو داره، هر کسی هم با شأنیتِ متفاوت اجتماعی، نیازهای متفاوتی داره. اصلا برای همینه توی ازدواج میگن باید زندگی‌ای که درست می‌کنی متناسب با شأن همسرت باشه. (البته طبیعی هست که در هر حالتی؛ تجمل یک نیاز کاذب هست و حرکت به سمت اون زندگی رو از اصالت می‌اندازه) (شرمنده که یه خورده پیچیده شد 😩😩 اگه متوجه نشدید، این تیکه‌ها رو چند بار بخونید اما حتما مهمه که بخونیدشون!) حالا برگردیم به سوال ابتدای بحث؛ ببینید بچه‌ها ذاتاً اینطورین که اگه نیازهای اصلی‌شون به درستی تأمین بشه، به ندرت به سمت نیازهای کاذب حرکت میکنن. من این مثال رو بارها سر کلاس‌هام زدم؛ بچه‌ای که توی سوپرمارکت میگه اینو می‌خوام و بهش میگی الآن نه، اونم سوپرمارکتو میزاره رو سرش؛ قطعا نیازهاش به درستی تأمین نشده و به والدینش اعتماد نداره وگرنه بچه خیلی راحت این حرف رو می‌پذیره. پس نکته اول تأمین نیازهای بچه‌ها از جمله نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به محبت و خصوصا بازی هست. اما نکته بعدی اینه که امکان نداره بچه‌ها با درک وفور بزرگ بشن ولی یه همچین سوالایی بپرسن. وقتی توی خونه مدام میگیم ما کم داریم و فلانی زیاد داره، وقتی داشته‌های زندگی‌مون رو نمی‌بینیم و بلد نیستیم ببینیم، وقتی نمی‌تونیم چیزی رو تهیه کنیم و به جای خلاقیت به خرج دادن، به بچه میگیم پول نداریم و بعد هم بابا رو مقصر می‌دونیم که کار درست و حسابی نداره و ... این سوالا درست میشه. جسارتا امکان نداره ما جلوی بچه‌ها اظهار نداری نکنیم، نیازهاشون رو هم تأمین بکنیم بعد بچه‌ها از این سوالا داشته باشن! وقتی ما بلد نباشیم داشته‌های زندگی‌مون رو ببینیم، طبیعی هست که بچه‌هامون هم یاد نمی‌گیرن داشته‌هاشون رو ببینن! وقتی توجه و تأیید رو از بیرون میگیریم، خب طبیعی هست که بچه‌هام همین مسیر رو برن ‌ این بحث رو ادامه میدم، چون باید خیلی بازتر بشه ... اما زندگی شما چه داشته‌هایی داره که می‌تونید اونا رو به بچه‌هاتون بگید؟! پی‌نوشت: ببخشید اینقدر دیر پست گذاشتم! تازه الان رسیدم تهران و توی راه داشتم می‌نوشتم! تازه صبح زود باید یه نیمچه مسافرت دیگه برم تا کرج 😭😭 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 تربیت لاتاری‌وار (۱) وقتی یه جوون می‌خواد کنه، والدین نگران هستن که الان باید دویست میلیون برای رهن خونه یا اگه دختر باشه برای جهیزیه، صد میلیون برای ماشین، صد میلیون برای عروسی و مخارجش و ... بگذاریم کنار!! تازه باید براش دنبال هم بگردیم و به هر کسی که فکر می‌کنیم رو بندازیم. همین باعث میشه ما سال‌ها پول جمع کنیم تا به وقتش بتونیم براش هزینه کنیم! همه‌مون آدم‌هایی رو دیدیم که سال‌ها جمع می‌کنن، به خودشون و خانواده‌شون کلی سختی میدن تا در آینده، بچه‌هاشون زندگی راحتی داشته باشن. در حالی که همون بچه‌ها وقتی بزرگ شدن با چالش فراوون اون پول‌ها رو از والدین‌شون می‌گیرن و در مسیری غیر از ارزش‌های اون‌ها خرج می‌کنن! 🥺 شمام هر وقت اون والدین رو می‌بینی در حال گلایه از بچه‌هاشون هستن. از بیست سال پیش تا همین امروز ... واقعاً اگر اون‌ها بیست درصد اون مبلغی رو که جمع کردن برای آینده‌ی بچه‌هاشون، برای رشد خودشون و بچه‌ها در و خصوصاً سرمایه‌گذاری می‌کردن، به احتمال خیلی زیاد الآن شرایط خیلی بهتر بود! اینم می‌دونم که امروزه پس‌انداز تقریباً داره برچیده میشه!! و الآن می‌گید که پول کجا بود که سرمایه‌گذاری کنیم و این حرفا!! 😬 بله، پول لازمه برای خیلی از کارها اما کلی کارهای دیگه میشه کرد که به پول نیازی نداره یا برعکس کلی کارهای اضافی رو میشه نکرد و از کنار اون‌ها پول سِیو کرد. (در مورد چهار نوع درآمد و هزینه خانواده صحبت می‌کنم) بحث و پول هم دقیقاً هیمن‌جاست. ثروت به هیچ عنوان منحصر در مسائل مادی نیست. خیلی از امور معنوی هستند که ثروت محسوب میشن و این‌ها دقیقاً از طریق رفتار و خانواده و جامعه به بچه‌هامون منتقل میشن. تمام این‌هایی که میگم می‌تونن ثروت‌های یک انسان باشند؛ احساس رضایت و خشنودی از زندگی – که ربطی به پولدار بودن نداره –، امنیت خاطر، اعتماد به نفس، ، اعتبار و آبرو و ... کدوم‌شون لزوماً پول می‌خواست؟! 🤔 برنامه‌مون برای انتقال این ثروت‌ها به بچه‌ها چیه؟! ما بچه‌ها رو راحت‌طلب، منتظر شانس و پرش‌های اقتصادی و اصطلاحاً لاتاری‌وار تربیت می‌کنیم و اصلاً توجهی به ابعاد دیگه تربیت نداریم. خانواده‌ی در مسیر درست، بچه‌های قوی و ثروتمندی رو تربیت می‌کنه که قدرت اقتصادی هم دارن، تلاشگرند و این اصلاً ارتباطی با این نداره که امروز چقدر هستیم، نداره. حداقل زندگی افراد اثرگذار رو وقتی مطالعه می‌کنیم به ندرت افرادی رو پیدا می‌کنیم که خانواده پولداری داشتن و ... 👇👇 Join 👉 @hamidkasiri_ir
⭕️ فرق نیاز و خواسته چیه؟! (قبلا درباره‌اش نوشتم، اینجا یه کوچولو میگم) ببینید ما یک سری داریم و یک سری نیازهای کاذب یا همون خواسته‌هامون! نیازهای اصیل اون چیزهایی هستن که اگه تأمین نشن ما به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیره و حتی ممکنه جون‌مون رو از دست بدیم، مثل خوراک، نوشاک، پوشاک، سرپناه، اکسیژن و ...! اما نیازهای کاذب اگه تأمین نشن، هیچ مشکلی در زندگی ما ایجاد نمیشه و فقط در مواقع حاد ممکنه فرد دچار آسیب بشه، مثل اینکه من همیشه آرزو داشته باشم موهام رو تا پشت کمرم بلند کنم، اما چون مامانم دوست نداره یا مثلاً توی یه سری جمع‌ها نمی‌تونم برم این کار رو نکنم. خب طبیعیه که برآورده نکردن این موضوع تأثیر عمیق توی زندگی من نمی‌گذاره. حالا چند تا نکته؛ ⁦1️⃣⁩ نیازهای اصیل با تعریفی که کردیم تابع هوا و هوس نیستن، چون نبودشون باعث تعطیل شدن زندگی میشه یا دیگه زندگی‌مون اون کیفیت مطلوب رو نداره. ⁦2️⃣⁩ خواسته‌های ما باید با نیازهای واقعی‌مون تطبیق داشته باشه، یعنی در یه زندگی اصیل و آرمانی، نیازها و خواسته‌ها منطبق هستن. یعنی من فقط چیزهایی رو می‌خوام که دارن یه نیاز اساسی رو از من تأمین میکنن. مثلا من میل به دانستن دارم و کتاب می‌خوام بخونم و این دقیقا یه نیاز اصیل هست چون همه میل به دانستن دارن. ⁦3️⃣⁩ هر چی به نزدیک‌تر بشیم فاصله نیاز و خواسته از همدیگه بیشتر میشه. در اکثر اوقات نیاز و خواسته در دو سوی متعارض هستن که متأسفانه در اکثر موارد با بالا رفتن سن هم این‌ها همسو نمیشن! (یعنی مثلاً بچه سه ساله سرماخورده و وضع گلوش داغونه اما می‌خواد با زور و گریه بستنی بخوره 😭) ⁦4️⃣⁩ نیاز همه آدم‌ها یه چیز نیست. جدا از اینکه هر سنی اقتصائات خودش رو داره، هر کسی هم با شأنیتِ متفاوت اجتماعی، نیازهای متفاوتی داره. اصلا برای همینه توی ازدواج میگن باید زندگی‌ای که درست می‌کنی متناسب با شأن همسرت باشه. (البته طبیعی هست که در هر حالتی؛ تجمل یک نیاز کاذب هست و حرکت به سمت اون زندگی رو از اصالت می‌اندازه) حالا برگردیم به سوال ابتدای بحث؛ ببینید بچه‌ها ذاتاً اینطورین که اگه نیازهای اصلی‌شون به درستی تأمین بشه، به ندرت به سمت نیازهای کاذب حرکت میکنن. من این مثال رو بارها سر کلاس‌ها زدم؛ بچه‌ای که توی سوپرمارکت میگه اینو می‌خوام و بهش میگی الآن نه، اونم سوپرمارکتو میزاره رو سرش؛ قطعا نیازهاش به درستی تأمین نشده و به والدینش اعتماد نداره وگرنه بچه خیلی راحت این حرف رو می‌پذیره. پس نکته اول تأمین نیازهای بچه‌ها از جمله نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به محبت، احترام و خصوصا هست. 👇👇 Join 👉 @hamidkasiri_ir
🔴 و شکل‌گیری باورهایی برای همه عمر (قسمت چهارم) حواستون باشه، هر کی تا آخر نخونه اینجوری 🤨 میشما! ما دو نوع باور داریم، یه باور عقلایی و یه باور عاطفی. باورِ عقلایی از سنجش واقعیتِ فعلی؛ توسط منِ انسان به دست میاد. واقعیتی که مال اینجا و همین حالاست که لزوماً ربطی به گذشته نداره. یعنی در شرایط حاضر و امروز، اتفاقی افتاده و متناسب با اون به یک نتیجه‌ای رسیدیم و باوری برامون شکل گرفته. باورِ عاطفی از گذشته میاد. این باورها در تجربیاتِ عاطفیِ گذشته‌ی انسان به خصوص در دوران کودکی شکل می‌گیره. ممکنه در گذشته منطبق با واقعیت بوده باشن اما لزوماً امروز ربطی به واقعیتِ فعلی ندارن 🤔 یعنی من در گذشته نسبت به یک موضوع تجربه‌ی خوب یا بدی داشتم، امروزم عقیده‌ام نسبت بهش همون چیزی هست که توی شکل گرفته. این باورهای عاطفی عموماً باعث میشن وجدانِ اخلاقی ما شکل بگیرن، درست یا غلط! اما اگه رشد انسان در یک فرآیند درست طی بشه باید در دوران بلوغ؛ باورهای عقلایی جای باورهای عاطفی رو بگیرن. یعنی مثل یه کامپیوتر باید اطلاعات مغز ما به روز بشه! و این یکی از مهم‌ترین مشخصه‌های رشد هست. (متأسفانه محرزه که اکثر ماها رشد پیدا نکردیم 🥺🥺) حالا اگه این اتفاق نیفته چی میشه؟! در بسیاری از موارد باورهای عاطفی در بزرگسالی، خصوصاً اونایی که امروز براشون توجیه عقلایی وجود نداره به صورت احساس گناه و ترس بروز و ظهور پیدا می‌کنن! خُب؛ خودم فهمیدم، بسه دیگه! 🤪 دو تا مثال بزنم تا معلوم بشه چی میگم؛ فرض کنید برای کسی از بچگی جا بیفته که «نه گفتن» نشانه بی‌احترامیه و خصوصاً در مواجهه‌ی با بزرگ‌ترها. حالا این فرد وقتی بزرگ میشه و وارد اجتماع میشه نمی‌تونه به راحتی به کسی بگه نه!! این باعث میشه که شکست‌های پی‌درپی رو تحمل کنه، خلاقیتش رو از دست بده، افسرده بشه و ... یا فرض کنید یه مادری شکل محبتش به بچه‌اش اینجوریه که مدام اون رو در هر چیزی کنترل می‌کنه! که متأسفانه این روزها خیلی دارن زیاد میشن. حالا این آدم وقتی بزرگ میشه دوست داشتن و دوست داشته شدن رو بدون کنترل کردن؛ فهم نمی‌کنه. توی بزرگسالیش اگه شریک زندگیش اون رو کنترل نکنه فکر می‌کنه دوستش نداره و خودآگاه و ناخودآگاه دنبال راهکارهایی هست که به شریک زندگیش این رو القاء کنه که من رو کنترل کن! خودش هم مدام در حال کنترل اون فرد هست حتی اگه این‌ها باعث بشه رابطه‌شون به مرز کشیده بشه! 😭 در واقع بحران وقتی به وجود میاد که فرد نمی‌تونه واقعیتِ به وجود اومده رو مدیریت کنه. حالا همه اینا رو گفتم، چه ربطی به داره؟!! 🤔🤔 من قصد ندارم گذشته‌ی خودمون رو اینجا واکاوی کنم، همین که هر کسی بهش فکر کنه کفایت می‌کنه اما این برام مهمه همه بدونیم رفتارهای امروزمون تأثیر مستقیم توی ساخت باورها و شخصیت بچه‌هامون داره. 👈 این روزها چقدر نگرانیم؟! و چقدر اون رو به دیگران منتقل می‌کنیم؟! چقدر خودمون با دنبال کردن اخبار بد؛ خودمون رو نگران‌تر می‌کنیم؟! 👈 در مواجهه‌ی با این بحران منفعل شدیم یا نه کاملاً فعالانه و مسئولانه داریم عمل می‌کنیم؟! در واقع چقدر در حال اداره و مدیریت اون توی جامعه‌ی اطراف خودمون هستیم؟! 👈 توی این شرایط که برنامه‌ی زندگی‌مون به هم ریخته، تونستیم نظم و ریتم جدید براش ایجاد کنیم؟! و خودمون رو با شرایط جدید تطبیق بدیم؟! 👈👈 بچه‌ها دارن می‌بینن که ما در این شرایط چطور عمل می‌کنیم ولو چیزی نگن و کاری نکنن. ما در حال ایجاد باور و ساخت شخصیت اون‌ها هستیم ... -------------- پی‌نوشت: ❗ببخشید که امروز اینجوری شد! گفتم شاید لازم باشه یه جور دیگه با مسئله‌ی این روزهامون مواجه بشیم. حتماً فردا سعی می‌کنم، فقط و فقط براتون بازی بگذارم. لطفاً شاد باشید، واقعیِ واقعی ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🔴 پیکاسو هفتاد سال زمان صرف کرد تا به بازگردد ... ما سه چیز را در دوران کودکی جا گذاشتیم؛ - شادمانی بی‌دلیل - دوست داشتن بی‌دریغ - کنجکاوی بی‌بدیل پس؛ - باید خیلی بزرگ شویم تا به عظمت کودکی دست پیدا کنیم. - باید بسیار بالغ شویم تا به بلاغت و صداقت کودکی برسیم. - باید خیلی خیلی بالا برویم تا به کودکی‌مان برگردیم. در این‌باره این جملات از پیکاسو - یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان تاریخ - شاهکار هستند. پیکاسو وقتی در اواخر عمرش به یک نمایشگاه نقاشی کودکان رفته بود، گفت: «نخستین طراحی‌های مرا هرگز نمی‌شد در نمایشگاه کودکان به نمایش گذاشت؛ چون می‌شود گفت خامی و سادگی کودکی در آن‌ها نبود. من خیلی زود از دوره‌ی آن رویاهای شگفت‌انگیز بیرون آمدم. آن موقع طرح‌هایی می‌کشیدم که کاملاً آکادمیک بودند و دقت و درستی آن‌ها هنوز هم مرا می‌ترساند ... وقتی به سن این‌ها بودم، می‌توانستم مثل رافائل طراحی کنم؛ اما هفتاد سال طول کشید تا توانستم طراحی کنم!» 👈 باید طرحی نو درانداخت. باید به کودکی بازگشت ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
یه نکته خیلی مهم بگم لطفاً، لطفاً با دقت بخونید 🙏🌹 یکی از اساتید بسیار بزرگ می‌گفت: بارها دیده‌ام که وقتی بچه‌ها بزرگ می‌شوند، ارتباط پدرها با فرزندان‌شان خیلی سخت می‌شود. در کودکی فرزندشان را در آغوش می‌گیرند، می‌بوسند و از آن لذت می‌برند. همین احساس لذت برای فرزندان هم وجود دارد، اما در بزرگسالی پدرها سخت‌شان است این کارها را انجام دهند، می‌گویند بچه‌ها بزرگ شده‌اند و خیلی رسمی‌تر برخورد می‌کنند. بچه‌ها هم از آغوش و بوسه بابا حیا می‌کنند! البته حیای بیجا ... 👈 در حالی که؛ بوسه و آغوش پدر در اثر دارد و است، اما در هم اثر ، هم اثر دارد و البته است. بچه‌ها هم از آن لذت می‌برند، هم حظ معنوی می‌برند و هم منتظر آغوش و بوسه پدر هستند و تا مدت‌ها از آن سرخوش‌اند. آرامشی که در این کار هست هیچ جا تجربه نمی‌شود ... این روایت را از پیغمبر اکرم (ص) بخوانیم؛ اَکثِرُوا مِنْ قُبْلَةِ اَوْلادِکُمْ فَاِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَةٍ دَرَجَةً. فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا برای شما در هر بوسیدن درجه‌ای [در بهشت] است. ( وسائل الشیعه؛ ج ۱۵ ؛ ص ۲۰۲) ✅ این حدیث باید تحلیل شود که بوسیدن فرزند چقدر مهم بوده که پیامبر برای هر بوسه درجه‌ای در بهشت را برای والدین وعده داده. این چیزها در کتاب‌ها و خیلی از کلاس‌های تربیتی یافت نمی‌شوند ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4