#عروس_سادات 🍃ما توفیق داشتیم سال ۹۲ ماه مبارک رمضان یک شب برای افطار خدمت بتول عزیز و خانواده اش باشیم. بعد از افطار آقایون رفتند بیرون. من آلبوم عکس بچگی هام رو آوردم به عکس مادر بزرگم رسیدم. گفتم مادر بزرگم یکی از افتخاراتش این بود که عروس حضرت زهراست و همیشه میگفتند عروس حضرت زهرا بودن سخته. ❣️بتول سریع حرف من رو تصدیق کرد وگفت: آره برخورد با سادات خیلی سخت است، خیلی باید احترامشان را نگه داشت. و گفت: قبل از عروسی برای تهیه جهیزیه و تجهیز خونه با پدرم رفتیم نجف. وقتی داشتیم کارهای بازسازی خانه را انجام می دادیم، با لحن خیلی معمولی به سید گفتم چرا اینجا اینطوری شده؟ مگر قرار نبود اینجا را درست کنی؟ سید بطحائی یک نگاهی به من کرد و گفت چشم درستش می کنم. یک اتاقکی بالا بود. من و سید رفتیم بالا با پدرم ناهار خوردیم، پدرم بعد از ناهار خوابیدند، من و سید دوباره آمدیم پایین و شروع کردیم کارهای خانه را انجام میدادیم که با صدای پدرم من رفتم بالا. 🍁پدرم گفتند: بتول تو امروز به سید چیزی گفتی که سید ناراحت بشه؟ من امیر المومنین علیه السلام رو خواب دیدم به من گفتند آنهایی که زهرای مرا اذیت کردند شیعه نبودند شما که شیعه اید چرا پسر حضرت زهرا را ناراحت میکنید؟🥀 با این خواب پدرم، من با گریه رفتم حرم امیرالمومنین گفتم من دیگر چیزی نمیگویم که خدای نکرده پسر شما ناراحت بشود. بتول میگفت: از آن به بعد خیلی سعی میکنم مراقبت چندین برابر داشته باشم. راوی: همسر شهید صدر زاده 🍃کانال رسمی «شهیده بتول مطهری» •┈┈┈••✾•🌷•✾••┈┈┈• @shahideh_motahhari •┈┈┈••✾•🌷•✾••┈┈┈•