eitaa logo
حامیان انقلاب
266 دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
12.8هزار ویدیو
777 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ 🍃ایام متبركه ی را مغتنم بشمار!يك مرتبه می بینی، همان جا در بستر استراحت ملك الموت آمد. بايد اين چند روزه ی ايام متبركه ی رجب، شهادت موسی بن جعفر علیه السللام و مبعث را مغتنم بشماري. @harrozbaqoran
سال جدید با یک تصمیم جدید! 🌷شاید امام زمان منتظر فرزند تو باشد.... ••|↫ ••|↫ رمضان
خدایا ! خوب می شناسی ام.بهتر از من.آنم که یک ماه به لطف اتصال زمین به آسمان شیطانک هایم در غل و زنجیر بودند اما درِ قفس نفسم همچنان باز بود و پرنده ی خیال و توهماتم باز برای دانه چیدن در هوای دنیا پر زد و مجروح شد.من همانم که وقتی باران رحتمت بارید در زلال آیینه ای آبی که بر زمینِ خشکیده دلم جاری کردی خودم را دیدم.خودم را که خسته وبال و پر شکسته از تقلا در تاریکی های دنیایم دمی از تکاپو افتاده بودم و زیر نور ماه، چشمهایم را در زلال معارف قرآنی ات می شستم وچند روز در شفق به دریای قرآنت چشم می دوختم و در بیکران کلام والایت خودم را گم می کردم .اینک این منم که در آخرین ایستن گاه رمضانی چشم دوخته ام به آخرین تابش های ماه و همزمان حسرت های خودم و نعمت های تو را یکی یکی می شمارم.می شمارم که بیست و هفت روز و بیست و دو ساعت و چند دقیقه است که به برکت فرود ملائکه ی مخصوصت،سرزمین دلم از اغوای خناسان جنی پاک شده بود.که به لطف ملائکه فرمانبردارت،اهریمنان در بند بودند وهیچ دشمنی نداشتم. حسرت می خورم که زیر باران رحمتت ظرفم انقدر کوچک بود که بی دشمن هم گاه با خودم دشمنی کردم. اشکهای این لحظه ها نه اشک عارف و زاهد که اشک بنده ای است که نه رسم عاشقی بلد بود نه انقدر خودش را شناخت که در وجود بی انتهایت فانی شود.اشک کوچکترین مخلوقی است که فرصت هایی ناب را از دست داد.نجوایم از گلوی موجود کوچکی برآمده که به خیال خودش در معرفی خود راستگوست .می داند میان او و آسمان نورانی ات میلیاردها سال نوری از گناه فاصله است. تپش هایم متعلق به قلب حسرت برنده ای است که دلشوره دارد .نمی داند با آن همه نقش زمختی که بر بوم دلش کشیده که در این ماه هم نشد پاکشان کند ،آیا دوباره فرصت مهمانی ات را نصیبش می کنی یانه؟ توبه ام را شاید نپسندیده باشی.خودت عین صدق و صفایی که خوب می دانی به امید شست وشوی بال و پرم به زبان توبه کردم.در نگاه کوچک من، مهربان ترین وجود که تویی سزاوارتری که، بر فقیر ترین موجود بیشترین ترحم را کنی.خواستم بگویم می دانم فقیرترینم خوب که نگاه کردم دیدم تعارف این است. این را هم نمی دانم.اما تو خوب می دانی که من نه فقط فقیرتر از عرفا و خوبان و مقربان درگاهت که فقیر تر از همه مخلوقاتم. هرسال یازده ماه وقتم می دهی تا در آنچه آفریدی و در خودم تورا ببینم ولی من، ماه ها فقط خودم را می بینم.آن هم نه آن "خود"که به وجود تو قائم است.آنکه به خیالش "تنهایی" هم برای خودش کسی است.چطور حسرت نخورم که ازبس نیامدم خودت منت گذاشتی وبا حلول از صدقه سر مهمان های ویژه ات من را هم نشاندی پای سفره ات؟هرچند ناسپاس و عصیان گر بودم.با این وصف ،تو والاترینی، مهربان خدا. من مستحق ترینم.از همین حالا ترسیده ام که با غروب ، دوباره زقوم حب دنیا در مملکت وجودم سبز شود و ناقوس معبد شیطان به صدا در آید.که بچه شیطان ها از بند رها شوند و رقص کنان به سرزمین دلم هجوم آورند.چه می گویم؟ در مملکت وجودی که هزار بت بر آن فرمانروا کرده ام، که هربار به تحریک یک کدامشان لشکر غم و اندوه و پشیمانی هجوم می آورند و سرزمین وجودم را به تاراج می برند چه جای گلایه و ترس از بچه ابلیس ها؟ کاش به روی ماه عصاره خوبی ها که در آخرین سحر،مولکول های نور به ریه های مقدسش فرو می نشانی این هوای قدسی را برای روز رستاخیز در ریه های نفس مان ذخیره کنی.کاش به عشق آن ذخیره پاک سرشت که نمی دانم در کدام زمین مقدس مهمان سفره ی رمضانی ات شده،از من بگذری.کاش این لحظه های آخر برای همیشه از بند خودم رهایم کنی اما از بند محبت خودت نه. دوست داشتنی ترین رفیق . بیا و این لحظه های آخر تا ماه خداحافظی نکرده از کوچکترین بنده ات بگذر و فرصتم ده که زیر پرچم فرمانروای آخرالزمانی عصر ظهور،بندگی ات کنم. 💔💔💔