💠 سرگذشت درسآموز شهید مظلوم علیوردیِ عزیز به روایت استادش حجةالإسلام میرهاشم حسینی تولیت محترم مدرسهی علمیهی مرحوم آیةالله مجتهدی
🔵 بخش اول
🌹بسم رب الشهداء والصدیقین🌹
➖شهید آرمان علیوردی در سیزدهم تیرماه سال ۱۳۸۰ در شهر تهران به دنیا آمد. از کودکی با تربیت و هدایتِ خانواده خصوصاً پدرش که جانباز شیمیایی بود، اهل مسجد و هیأت شد و پس از آشنایی با مجموعهی کانون امام علی علیهالسلام، پیوسته پای ثابت برنامههای آن از جمله جلسات قرآن بود.
➖۱۴ سال بیشتر نداشت که به همراه دوستانش در جلسات اخلاق و انس با معارف قرآن و عترت اساتیدی چون حضرت استاد جاودان و جناب استاد میرهاشم حسینی شرکت میکرد. توفیق زیارت عتبات عالیات و کربلای معلی در نوجوانی قسمت او شد.
➖همزمان با ایام تحصیل دبیرستان، مسئول فضاسازی هیأت شباب المهدی میشود. طی دو سال که مراسمات در منزل پدرخانم شهید مدافع حرم عبدالله باقری برگزار میشد آرمان مرتب به امورات هیأت رسیدگی میکرد تا چراغ مجلس سیدالشهداء علیهالسلام خاموش نشود.
➖پس از اخذ دیپلم در رشتهی مهندسی عمران پذیرفته شد. اما به دلیل دغدغههای بیشمار فرهنگی و آرمانهای والای دینیاش با مشورت بزرگان از دانشگاه انصراف داد و در سال ۱۳۹۹ وارد حوزهی علمیهی آیةالله مجتهدی ره شد تا در لباس مقدس روحانیت و سربازی امام زمان ارواحنافداه به اسلام و مکتب ائمهی اطهار علیهمالسلام و انقلاب اسلامی خدمت کند.
➖او از همان ابتدای طلبگی به خوبی نشان داد که سطح دغدغهها و آرمانهایش فراتر از درس و حجرهنشینی است. به وقت درس، شاگردی با استعداد بود و در مواقع بحران خادمی مخلص و سربازی مطیع.
سیل و زلزله بیتابش میکرد. فکر و خیال گرفتاری مردم خواب و خوراک را از او میگرفت، لباس جهاد به تن میکرد و دل به کوه و بیابان میزد. او میدانست در مواقع ضرورت درس و بحث و تکلیف عوض میشود.
آرمان درس و جهاد را به خوبی با هم جمع کرده بود. اینکه تشخیص بدهی در حجره بنشینی یا میان گل و لای سیلاب باشی درسی بود که از مرادش امام خامنهای گرفته بود.
➖قدر و ارزش اعمال و بزرگی و کوچکی کارها امریست که فقط خدا آن را میداند. و باید که دیده نشویم چون آنکه باید ببیند میبیند. این نکات مهم، همیشه سرلوحهی امور آرمان بود.
او میدانست کار باید برای خدا باشد، بزرگ و کوچکیاش اصلاً مهم نیست. برای همین بود که وقتی شب قدر، مهدکودک هیأت احتیاج به نیرو داشت بیدرنگ پذیرفت که احیاء آن شب را تا سحر در کنار هیاهوی کودکان سپری کند. اصلاً هر جا که کاری بود به دور از خودنمایی آرمان را میشد آنجا پیدا کرد. خواه کنار چند بچهی پر سر و صدا باشد، خواه وسط سیلاب و آوار زلزله!
#آرمان_عزیز #شهید_آرمان_علی_وردی #برای_آرمانمان #چله_آرمان
🔻منبع: کانال رسمی حجةالإسلام میرهاشم حسینی
📬 @mirhashem_ir
💚🌦@HASANAAT🌦💚
💠 سرگذشت درسآموز شهید علیوردیِ عزیز به روایت استادش حجةالإسلام میرهاشم حسینی تولیت محترم مدرسهی علمیهی مرحوم آیةالله مجتهدی
🔵 بخش دوم
➖و اما ماجرای آن شب سخت! شب غربت و مظلومی😭
صبح چهارشنبه ۴ آبان مثل روزهای گذشته آرمان در درسهای حوزه شرکت کرد. پیامهای خوبی از سطح شهر تهران مخابره نمیشد.آشوبگران در چند نقطه تجمعاتی همراه با تخریب اموال عمومی برپا کرده بودند.
➖ظهر بعد از اتمام کلاس، آرمان وسایلش را جمع کرد و از طلبهها خداحافظی کرد. دوستانش به شوخی گفتند: شهید نشی!؟ صبر کن آخرین عکس را هم ازت بگیریم! اما آرمان گویا افق نگاهش جای دیگری بود. با رفتار و الفاظی متواضعانه دوباره خداحافظی کرد و با عجله از حوزه خارج شد و خود را به بچههای گردان امام علی علیهالسلام رساند. نماز مغرب را در مسجد به جماعت خواند.
➖درگیریها در شهرک اکباتان بالا گرفته بود. عدهای فتنهگر جهت هتک حرمت برخی شهروندان محترم و مردم مظلوم، تجمع کرده و با شعارهای وقیحانه دست به آشوب و تخریب زده بودند. آرمان به همراه تعدادی از بسیجیها برای شناسایی و ساماندهی اوضاع به فاز یک اکباتان رفتند.
➖پرتاب سنگ از بالای برخی ساختمانها موجب جدایی او از تیم شناسایی میشود. در چشمبرهمزدنی غریبانه محاصرهاش میکنند. اغتشاشگران از همه طرف به او حمله میکنند. با سنگ و چوب و لگد، با هرچه که دستشان رسید زدند و فیلم گرفتند و فحاشی کردند!
😭 کربلایی به پا شده بود! غریب گیر آوردنش! لباس از تنش در آوردند، با تهدید و شکنجه از او خواستند به حضرات اهلبیت علیهمصلواتالله وحضرت آقا هتاکی کند! اما هیهات که تربیت شدهی مکتب سیدالشهداء سلاماللهعلیه دست از اعتقادات قلبیاش بکشد و جانش را به بهایی ناچیز بخرد!
آرمان زیر بار حرف اراذل و اوباش نمیرود و بلای بزرگ را به جان میخرد. شکنجه شدت مییابد و بدن پاکش را با ضربات مکرر چاقو پاره پاره میکنند و در نهایت با کوبیدن تکهبلوکهای سیمانی به سر مطهرش، به کما میرود! کفتارها بدن نیمهجانش را روی زمین میکشند و در گوشهای از شهرک تنها و غریبانه رها میکنند. پس از ساعتی پیکر پر زخم و کبود و تقریبا بیجان آرمان به بیمارستان منتقل میشود.
🌷و سرانجام صبح جمعه ششم آبان ۱۴۰۱ آرمان عزیز به سبب شدت جراحات و آسیبها در سراسر بدن مطهرش، چونان مولایش سیدالشهداء با قتل صبر به فیض شهادت نائل آمد و در آغوش خونین اباعبدالله الحسین علیهالسلام آرام گرفت.
بدن چاک چاک و کبود برادر شهیدمان تا ابد سندی بزرگ بر مظلومیت ملت شهید پرور ایران و فرزندان امام خامنهای و رسوایی مدعیان دروغین آزادی و حقوق بشر است.
🔹 بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب امام خامنهای مدظلهالعالی در آستانهی ۱۳ آبان ۱۴۰۱:
آن طلبهی جوان، طلبهِی شهید جوان در تهران «آرمان عزیز»! او چه گناهی کرده بود؟ طلبهِی جوان، دانشجو بوده آمده طلبه شده، متدیّن، مؤمن، متعبّد، حزباللهی، شکنجه کنند زیر شکنجه او را بکشند، جسدش را بیندازند در خیابان، اینها کارهای کوچکی است؟
اینها کهاند؟ این [را] باید فکر کرد؟ اینها کهاند؟ این بچههای ما که نیستند، این جوانهای ما که نیستند اینها، اینها کهاند؟ از کجا دستور میگیرند؟ چرا این کسانی که مدّعیِ حقوق بشرند اینها را محکوم نکردند؟ چرا قضیهی شیراز را محکوم نکردند؟ اینها طرفدار حقوق بشرند؟
#آرمان_عزیز #شهید_آرمان_علی_وردی #برای_آرمانمان #چله_آرمان
🔻منبع: کانال رسمی حجةالإسلام میرهاشم حسینی
📬 @mirhashem_ir
💚🌦@HASANAAT🌦💚
#اطلاعیه
#قم
⏪ گرامیداشت شهدای امنیت و طلاب بسیجی شهید
📆 یکشنبه ۱۵ آبان ماه
⏰ همزمان با اقامه نماز مغرب و عشاء
🕌 قم_خیابان صفاییه ، دفتر مقام معظم رهبری «حفظه الله» ، حسینیه امام خمینی « رحمه الله علیه» .
#آرمان_عزیز
#شهید_ارمان_علی_وردی
#برای_ارمانمان
#چله_آرمان
----------
📬 تنها کانال رسمی استاد میرهاشم حسینی
https://eitaa.com/joinchat/188809216Cd6eff9e6f5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ما سینه زدیم، بیصدا باریدند
از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند...
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
#چله_آرمان
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
@shahid_armanaliverdy