#معرفی_کتاب #کودک #خواب
📚کتاب: #من_می_توانم_تنها_بخوابم
📝نویسنده: #زهرا_فرمانی
🔸️درباره کتاب:
کتاب "من میتوانم تنها بخوابم" یکی از جلدهای مجموعه من می توانم است. قبلا این مجموعه با برگههای مقوایی خیلی ضخیم چاپ میشد که مناسب سنین پایین بود و پاره و خراب نمیشد. جدیدا دیدم با برگههای مقوایی نازکتر چاپ میشود.
بچههای من از ۳ سالگی این مجموعه را خیلی دوست داشتند و هنوز هم دوست دارند. حتی برای خود خوانی آنها در سن ۷ سالگی هم خوب است اگر از بچگی با آن خاطره داشته باشند.
این جلد، درباره دختر کوچولویی است که پدرش قبل از خواب برایش کتاب میخواند، بعد او میخوابد ولی در طول شب ناگهان از خواب میپرد، مادرش به اتاقش میآید و آرامش میکند تا دوباره به خواب میرود.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک #خواب
📚کتاب: #جادوی_خواب
📝نویسنده: #مهسا_هدایتی
🔸️درباره کتاب:
کتاب "جادوی خواب" یک کتاب تصویر است یعنی نوشته ندارد. احتمالا تصویر جلدش شما را هم به یاد رختخوابهای زمان کودکیمان میاندازد. کتاب تصاویر گویا و جذابی دارد که تخیل کودک را به کار میگیرد.
اگر بچههای شما هم گاهی پتو یا لحاف و بالشتشان را برمیدارند میبرند وسط هال و بعد از کلی بازی روی پتویشان، یک گوشهای زیر آن خوابشان میبرد، این کتاب میتواند خیلی جذبشان کند.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک #خواب
📚کتاب: #تخت_خواب_مامان_و_بابا
📝نویسنده: #کریستین_نومان_ویلمن
🔸️درباره کتاب:
اگر شما هم هنوز در تختتان جایی ندارید و یا باید سه نفری رو تختخوابتان بخوابید، این کتاب میتواند کمی لبخند روی لبتان بیاورد.
کتاب "تختخواب مامان و بابا" داستان خرس کوچولویی است که نمیخواهد توی تختش تنها بخوابد و مثل همیشه میرود روی تخت پدر و مادرش، اما وقتی مادر و پدرش به خواب زمستانی میروند، وسط آنها و زیر دست و بالشان تقریبا له میشود😂 در نتیجه با زبان خوش میرود روی تخت خودش به خواب زمستانی میرود.😁
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک
#خواب
📚کتاب: #قبل_از_اینکه_بخوابم_چیزی_بگو_خوشحالم_کند
📝نویسنده: #جویس_دانبار
🔸️درباره کتاب:
این مجموعه از انتشارات با فرزندان است که تصویر برخی جلدها، در عکس مشخص است.
این جلد یعنی کتاب "قبل از اینکه بخوابم چیزی بگو خوشحالم کند" درباره خرگوش کوچولویی است که برادرش سعی میکند کمکش کند بخوابد و داستان شیرینی درباره خواب بینشان رقم میخورد.
این مجموعه را اگر پیدا کردید، برای قبل از خواب انتخاب خوبی است.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک #خواب
📚کتاب: #آن_شب_پر_سر_و_صدا
📝نویسنده: #دایانا_هندری
🔸️درباره کتاب:
کتاب "آن شب پر سر و صدا" درباره قصه موش کوچولویی است که شب به دلایل و بهانههای مختلف نمیخوابد و میخواهد به تخت پدرش بیاید و طبق تجربه اکثر ما،موفق میشود چون تنها راهی است که بالاخره میخواباندش😅 و پدر بینوا که البته شاید بهتر بود مادر باشد، بعد از آن دیگر در آن جای تنگ خوابش نمیبرد😂 البته شاید انتخاب بابا در داستان برای این باشد که بچهها یاد بگیرند گاهی شبها برونو بغل بابایشان بخوابند و کمی مادر بینوا را راحت بگذارند😂😂😂
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک
#ترس_از_تاریکی
📚کتاب: #فرانکلین_در_تاریکی
📝نویسنده: #پالت_بورژوا
🔸️درباره کتاب:
کتاب "فرانکلین در تاریکی" یکی از کتابهای مجموعه فرانکلین است. در این جلد فرانکلین که از تاریکی میترسد، حاضر نیست داخل لاک تنگ و تاریکش برود.او راه میافتد تا از دیگران کمک بگیرید، در این مسیر حیوانات مختلفی را میبیند که از خصوصیت اصلی خودشان میترسند و هرکدام راهحلی برای این مشکل پیدا کردهاند. اروکی که از آب عمیق میترسد بازبند شنا میبندد، شیری که از صدای بلند میترسد، موقع غرش روی گوشهایش گوشی میگذارد و ....
در نهایت فرانکلین یک راه حل پیدا میکند، اینکه چراغ خوابش (چراغ قوه داخل لاکش) را روشن بگذارد و بخوابد.
البته در کتاب یکی دو جا از هیولاها و حیوانات ترسناک صحبت کرده که فرانکلین میترسد توی لاک تاریکش باشند. به همین خاطر باید به سن کودکتان و حد آشناییش با این کلمات دقت کنید.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک
#آموزش_دستشویی_رفتن
#از_پوشک_گرفتن
📚کتاب: #من_می_توانم_بگویم_جیش_دارم
📝نویسنده: #زهرا_فرمانی
🔸️درباره کتاب:
کتاب "من میتوانم بگویم جیش دارم"، یکی دیگر از کتابهای مجموعه من میتوانم است. شاید بشود گفت یک کتاب خوب و کامل و بومی برای آماده کردن از پوشک گرفتن کودک، که از پیش از شروع فرایند از پوشک گرفتن تا بعد از آن، میتوانید برای کودکتان بخوانید تا هم یاد بگیرد و هم بعدها با تصاویر آن یاد خاطراتش بیفتد و به خودش افتخار کند که بزرگ شده☺️
از نکات مثبت این کتاب در میان کتب مشابه، فضای ایرانی تصاویر کتاب است، هم ظاهر پدر و مادر کودک، هم بودن تصویر توالت ایرانی، که تقریبا در میان کتب با موضوع مشابه، کتاب دیگری این خصوصیات را ندارد.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک
#آموزش_دستشویی_رفتن
#از_پوشک_گرفتن
📚کتاب:#سبزی_ها_شورت_می_پوشند
📝نویسنده: #جرد_چپمن
🔸️درباره کتاب:
بعد از آموزش دستشویی رفتن، اولین معضل والدین معمولا جدا کردن کودک از پوشک و راضی کردن او به پوشیدن شورت است. کتاب "سبزیها شورت میپوشند" با تصاویر جذابش، کودکان را به پوشیدن شورت ترغیب میکند. خصوصا آنهایی که خیلی دوست دارند بزرگ شوند و دیگر نینی کوچولو نباشند.
دختر من که خیلی با این کتاب ارتباط برقرار کرد و از کتابهای مورد علاقهاش شد.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #کودک
#آموزش_دستشویی_رفتن
#از_پوشک_گرفتن
📚کتاب: #این_پی_پی_مال_کیه
📝نویسنده: #دارین_لاند
🔸️درباره کتاب:
کتاب "این پیپی مال کیه؟" برای حل معضل بعدی والدین میتواند مفید باشد. مخصوصا برای بچههایی که ترس از مدفوع به هر علت منجر به مشکلات جسمی در آنها میشود. این کتاب با نگاه علمی و عکسهای فانتزی نزدیک به واقعیت، مساله دستشویی کردن را یک مساله عمومی در بین همه جانوران نشان میدهد و حتی برای بچههای بزرگتر و علاقهمند به جانوران، میتوان اطلاعات مفید علمی ارائه کند.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #مادران_شهدا #دفاع_مقدس #مبنا
📚کتاب: #مگر_چشم_تو_دریاست
📝نویسنده:#جواد_کلاته_عربی
🔸️درباره کتاب:
۲۱۲ صفحه خواندم تا در جمله آخر کتاب فهمیدم چرا اسم کتاب شده: "مگر چشم تو دریاست"
کتاب دربارهی خانواده جنیدی است. خانوادهای که در آن ۳ شهید داشته و یک جانباز شهید. پدر خانواده آیتالله جنیدی امام جمعه رودسر است و کتاب از زبان مادر خانواده روایت میشود.
اتفاقات و مصائب این خانواده آنقدر زیاد است که حتی نثر بد کتاب و شلختگی نویسنده در نوشتن صحبتها، مانع از ادامه دادن کتاب نمیشود. اتفاقات زیاد و جذاب و گیراست. شاید اگر کتاب با جزئیات و شرح و بسط کافی نوشته شده بود بیش از ۷۰۰ صفحه میشد.
اما پیشنهاد میکنم حتما بخوانید چون خانواده جنیدی که به گفته رهبری پدرشان از اولیاءالله هستند و به گفته آیتالله بهجت مستجاب الدعوه اند، را نمیشود نشناخت. خوشحالم که روزهای روزهداری و شبهای قدرم گره خورد به خواندن این کتاب و شناختن این خانواده بزرگوار.
ای کاش اگر کسی راهی برای دیدار با این مادر بزرگوار و عروسان عزیزشان دارد، بگوید تا با جمعی از دوستان خدمتشان عرض ارادت و تشکری داشته باشیم.
#به_قلم_شما 📖
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب #رمان #اجتماعی #تاریخی
📚کتاب: #بر_جاده_های_آبی_سرخ
📝نویسنده: #نادر_ابراهیمی
🔸️درباره کتاب:
کتاب برجادههای آبی سرخ نوشته نادر ابراهیمی، دربارهی زندگی یکی از مبارزین جنوبی به نام میرمهنا دوغابی است. میرمهنا پسر حاکم ریگ، برخلاف پدر خود، علاقهای به سرسپردگی به بیگانگان ندارد و از همان ابتدای جوانی شمشیر را برای مبارزه با اشغالگران، از رو میبندد.
داستان کتاب در دوران حکومت کریمخان زند اتفاق میافتد و شرح زندگی میرمهنا و چگونگی مبارزات او با متجاوزین هلندی و غاصبان جزایر خلیج فارس است.
این کتاب مثل سایر آثار نادر ابراهیمی از قلم خاص و ادبی او برخوردار است. قلمی که گاهی افرادی عدم برقراری ارتباط با آنرا، دلیل نخواندن آثار این نویسنده میدانند؛ اما شخصیتپردازی بسیار قوی، فضاسازیهای جذاب و ایجاد موقعیتهای استادانهی نادر ابراهیمی در این کتاب، خواننده را از ابتدا تا انتها با خود همراه میکند به طوری که در پایان کتاب، از اینکه چرا عمر نویسنده کفاف نداد که داستان زندگی میرمهنا را تا زمان مرگش روایت کند، تأسف خواننده را برمیانگیزد.
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
کانال همخوانی کتاب
📝 یادداشتی بر فیلم غریب
🔸️به خیابان که آمدم بغض داشتم. حس میکردم چیزی را در سالن سینما جا گذاشتهام. تکهای از خودم را جا گذاشته بودم. محمد بروجردی دیگر جزئی از وجود من شده بود. چقدر دلم میخواست یک محمد درونم داشتم. کسی که سر بزنگاهها راهنماییام میکرد. وقت نیاز، به صبر دعوتم میکرد اما موقع عمل هم، از شجاعتش درونم میدمید و به حرکتم وا میداشت.
هنوز به خانه نرسیده بودم که با جستجویی سریع، کتابی که فیلم غریب از روی آن ساخته شده بود را پیدا کردم (محمد؛ مسیح کردستان) و سفارشش دادم. واقعاً که چه نام برازندهای به او داده بودند؛ مسیح کردستان!
🔹️اتفاقات بالا سرنوشت و احساس بسیاری از کسانی بود که این فیلم را دیده بودند. این را بعد از اینکه در میان دوستانم شروع به تبلیغ فیلم کردم فهمیدم. هرچند خیلی از ما محمد بروجردی را نمیشناختیم و شاید فقط نامی از او شنیده بودیم، اما فیلم غریب توانست چنان ما را با شخصیت اصلی آشنا و همراه کند که ظرف دو ساعت، پیوند عاطفی عمیقی با این شهید بزرگوار برقرار کنیم.
🔸️فیلم در نیمه اولش کمی گیج کننده است و بیننده را با ابهامات زیادی مواجه میکند؛ اما اگر مخاطب صبر کند و تا انتها با آن همراه شود، پاسخ تمام این نکات مبهم را خواهد یافت.
🔹️علاوه بر شخصیت جذاب این شهید، فرم خوب و خوش ساخت، انتخاب مناسب بازیگر، دیالوگهای به جا، بازی خوب بازیگران، همه و همه، در تاثیرگذاری فیلم بر مخاطب نقش دارد؛ چنان که تقریبا همهی افراد بعد از دیدن آن، به دیگران توصیهاش میکنند. البته به دلیل وجود برخی صحنههای خشونتبار در فیلم، دیدن آن برای افراد زیر ۱۴ سال مناسب نیست.
#فیلم
#غریب
#محمد_مسیح_کردستان
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد 🌱
@hamkhaniketab
#معرفی_کتاب
📚کتاب: #از_پشت_میز_عدلیه
📝نویسنده: #امین_تویسرکانی
🔸️درباره کتاب:
کتاب از پشت میز عدلیه خاطرات خود نوشت یک قاضی جوان به نام امین تویسرکانی، به زبان طنز است. نویسنده در مقدمه کتاب از تلاشش برای تغییر یا اصلاح نگاه مردم به قاضیها میگوید. دور از انصاف نیست اگر بگویم در هدفش موفق شده است.
ماجراها درباره پروندههای نسبتا ساده و پیش پا افتاده اما گاهی خاص و آموزنده است. ابتدای کتاب غلظت طنازی خاطرهها بیشتر است و هرچه به انتهای آن نزدیکتر میشویم، گویا نویسنده میخواهد حرفهای دلش را بازگو کند و ایرادات و اشکالاتی که در شغل خود میبیند را بیان کند.
همان ابتدای شروع کتاب در گروه همخوانی، متوجه شدیم قاضی نویسنده یا نویسنده قاضی، به دلیل چاپ این کتاب دادگاهی شده و خلاصه که صیاد خود به دام افتاده است!
در مجموع کتاب خوش دست و روانی است و خواندنش به من که چیزهای زیادی اضافه کرد؛ حداقلیترینش هم این است که اولا ترسم از دادگاه و دادسرا ریخت و فهمیدم آدمهای آنجا هم شبیه خودمان هستند و ثانیا دیدم نسبت به قاضیها تعدیل شد و کلیشهها برایم شکسته شد.
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد 🌱
#آشناشو_و_بخوان
#کتاب_خوب_بخوانیم 🌸
@hamkhaniketab
#آدمها
#احمد_غلامی
🔸کتاب آدمها ظاهرا مجموعه داستان کوتاه است. اما در واقع مجموعهای از شخصیتهاست.
میتوان آن را دایرةالمعارف شخصیت نام داد. مجموعهای از شخصیتهای عجیب و داستان زندگیشان که منبع خوبی برای خلق شخصیت نویسندگان خواهد بود.
🔹با خواندن این کتاب ممکن است به فکر بیفتیم شخصیتهای اطرافمان در زندگی را ثبت کنیم. زیرا به تعداد آدمهای دنیا، میتوان داستان زندگی تعریف کرد. کاری که احمد غلامی در این کتاب کرده است.
🔸شخصیتهای داستانها هم زن اند هم مرد. برخی ماجراها در جبهه روایت میشود، برخی در شهر. انگار نویسنده دارد شخصیت هم محلهای هایش را روایت میکند. از مدل شخصیتشان شروع میکند، اتفاق خاص زندگیشان را میگوید و عاقبت کارشان را هم تعریف میکند. برخی ماجراها تعلیق خوبی دارند و آخرش آدم را شگفتزده میکنند. برخی دیگر آخرشان همان اول ذکر میشود و آدم را دنبال خودشان میکشند تا ببینی چرا این اتفاق برای آن شخص افتاده است. در مجموع کتاب جالبی است. هر داستان را با آرامش بخوانید و مزه مزه کنید و سعی نکنید زود تمامش کنید.
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد
@hamkhaniketab
#یادداشت_کتاب
#جنگ_چهره_زنانه_ندارد
🔸کتاب جنگ چهره زنانه ندارد مجموعه خاطراتی است از حضور زنان اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم.
🔹در این کتاب نویسنده بخشهایی از مصاحبههایش با زنان فعال در جبهه را به شکل موضوعی دسته بندی کرده است. ویژگی بارز این صحبتها، ایجاد زاویهی دید جدید به جنگ است، دیدن یکی از تلخترین پدیدههای جهان از نگاه جنس لطیف زنانه.
🔸 کتاب علاوه بر بیان فشارهای زیادی که حین جنگ در جبهه و پشت جبهه به این زنان وارد شده، به بیان زندگی آنها پس از اتمام جنگ و پیروزی میپردازد. شاید یکی از شوکآور ترین بخشهای کتاب، بدرفتاری جامعه با این زنان فداکار و قهرمان باشد به طوری که اکثر آنها مجبور میشوند سابقه خدمتشان در جبههها را پنهان کنند.
🔹 نکته جالب دیگر در این کتاب، تفاوت فرهنگی کشور شوروی با فرهنگ غالب کشور ماست به شکلی که محل خدمت این زنان گاهی بسیار عجیب بهنظر میرسد. از جمله یگان زرهی، خلبانی، ملوانی، پارتيزانی و ... هرچند زنانی که در قسمتهایی مثل رختشوی خانه، بهداری و ... هم کار میکردند شرایطشان بسیار متفاوت از زنان ایرانی در جنگ ایران و عراق بود. یکی از دلایل این تفاوت، اشغال بخشهای زیادی از کشور شوروی توسط آلمانیها در جنگ جهانی دوم و تبدیل شدن شهرها به خط مقدم جبهه هاست. دلیل دیگر تفاوتهای فرهنگی و اعتقادی است؛ مثلا زنان پزشک و پرستار در این جنگ با حضور مستقیم در خط مقدم، مجروحان را از زیر گلوله و آتش بیرون میکشیدند، مردانی را که گاهی وزن آنها از خود پرستاران بیشتر بود.
🔸توصیف شرایط جسمی و روحی این زنان در جنگ، بسیار دقیق و بهدور از سانسورهای معمول زمان حکومت کمونیستها است.
🔹 برای بررسی دقیق و مقایسه شرایط این زنان با بانوان ایرانی در دوران جنگ، باید کتابهایی مثل دا، من زندهام، فرنگیس، حوض خون و بسیاری از کتب خاطرات مادران و همسران شهدا را مطالعه کرد، زیرا تجربیات زنان شوروی در این کتاب از حضور در جبههها، پشت جبههها، اسارت، جنگ مستقیم با دشمن و ... بیان شده که چنین کتاب جامعی در میان کتابهای دفاع مقدس تا به حال به چاپ نرسیده است.
البته کلیت این کتاب و جامع بودنش باعث شده ریز تجربیات هر فرد بسیار کوتاه و کلی باشد. هرچند گاهی بیان کلی و سطحی برخی خاطرهها چنان تلخ و وحشتناک است که تا مدتها از ذهن خواننده خارج نخواهد شد.
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد
@hamkhaniketab
یادداشتی بر کتاب
#کارخانه_اسلحهسازی_داوود_داله
🔸امروز روز حمله ناو امریکایی به هواپیمای مسافربری ایران است و من دیروز کتاب کارخانه اسلحهسازی داوود داله را تمام کردم. دیدن این مناسب در تقویم باعث شد ترغیب شوم همین امشب یادداشتم را بر این کتاب بنویسم.
🔹کتاب کارخانه اسلحهسازی داوود داله نوشته #محمدرضا_شرفی_خبوشان است. کتاب دربارهی نوجوانی است که آرزویش درست کردن تیروکمان برای زدن گنجشکهاست. بیشتر از نیمی از کتاب داوود در حال شرح دادن روشها و مکانهای پیدا کردن دالههایش است. داله همان چوب تیروکمان است که شبیه دال فارسی است. این بخشهای کتاب کمی زیادهگویی دارد. شاید اگر نویسنده توصیفهای این بخشها را با اتفاقات جاری در داستان ترکیب میکرد، کتاب جذابتر میشد. تا جایی که از نوجوانی خود به یاد دارم، نوجوانان کتابهایی را میپسندند که به دور از حاشیه، تمام متن کتاب حول اصل ماجرا باشد و این کتاب اینگونه نیست.
🔸ماجرای اصلی، داستان تلاش داوود برای پیدا کردن دستکش لاستیکی و استفاده از آن به عنوان کش تیروکمان است. داستان یافتن هر داله، ماجرای مجزایی است که گاهی یک فصل را به خود اختصاص داده است. به علت قرار نگرفتن این توصیفات در میان متن اصلی، میتوان حتی از این قسمتها بدون خواندن عبور کرد. در ادامه پدر داوود به جبهه میرود و این شرایط را برای دستیابی او به دستکش لاستیکی راحتتر میکند. اگر کتاب را بخوانید و برخی پرگوییها را تحمل کنید، بخشهای آخر کتاب واقعا میخکوب کننده است.
🔹متن کتاب تمیز و روان است و شاید تنها نکته خاص که آن را برای نوجوان نامناسب میکند، ابراز محبت و علاقه داوود به خواهر دوستش است که البته بروز نمییابد و فقط مخاطب از آن باخبر میشود.
#معرفی_کتاب
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد
#نوجوان
@hamkhaniketab
#یادداشت_کتاب
کتاب دنیای شگفتانگیز نو (دنیای قشنگ نو) رمانی است دربارهی آیندهی جهان. جهانی که در آن خبری از جنگ و ناامنی و اعتراض و فقر نیست. اما در عین حال خبری از عشق، خانواده، تفکر و خدا هم نیست. دنیای متمدنی که انسان خوب در آن کسی است که هیچ وقت تنها نیست، متعلق به همه است، کار خود را خوب و کامل انجام میدهد، به هر آنچه دارد راضی است و هیچوقت اعتراضی ندارد. نیازهای جسمانیاش فراهم است، هیچوقت علائم پیری در او بروز پیدا نمیکند و هر نوع علامت ناراحتی، خشم، افسردگی و ... را با دارویی به نام سوما درمان میکند. البته این دنیا خصوصیات دیگری هم دارد که امکان پرداختن به آن در این یادداشت نیست و مخاطب خود باید با آن روبرو شود.
دنیایی که آدولس هاکسلی به تصویر کشیده تا حدودی آینده تمدن غربی را بیپرده و واضح معرفی کرده است. چیزی که او حدود صد سال قبل بیان کرده و انتظار داشته امروز ما به آن نقطه رسیده باشیم. و متاسفانه باید گفت تمدن غربی در مسیر رسیدن به آن قرار دارد.
داستان این کتاب از نظر فرم اصلا قوی نیست اما غافلگیریهای جهان داستان آنقدر زیاد است که کتاب را میشود یکباره خواند و تمام کرد البته اگر دچار فشار خون بالا یا سکته قلبی نشوید. دنیای شگفتانگیز نو چنان مقابل اخلاقیات و فرهنگ ماست که واقعا خواندن آن بدون اذیت شدن ممکن نیست. هرچند برای فردی در دنیای غرب شاید بسیاری از نکات داستان بدیهی و پذیرفته شده باشد و این زنگ خطری است برای همه بشر...
#دنیای_شگفتانگیز_نو
#زهرا_عباد ✍️ 🌸
@hamkhaniketab
#کتابدیدم
#ربکا
نوشتم کتاب دیدم، چون چند بار کتابش رو خونده بودم توی نوجونی، فیلم جدیدش رو هم دیده بودم. ولی به پیشنهاد یه دوست خوب، فیلم قدیمی شو تازه دیدم. انگار همه ی اتصالات مغزی خونده های قبلی حین دیدن این بار، به هم وصل شد و چیزی رو از ربکا فهمیدم که تا به حال نمی دیدیمش.
از خودم پرسیدم چرا این داستان انقدر گیراست؟ چرا من قصه بنویسم این شکلی نمی شه؟ صرفا چون مد شده؟ یا خود منو هم داره یه جور خاصی می گیره که بارها سراغش رفتم. تو همین فکرها بودم که حس کردم چقدر حس همذات پنداری دارم با شخصیت اصلی. حس کم بودن، حس کم بودن، حس کم بودن...
اصلا چقدر این این بیچاره توی قصه هست؟ در مقابل هزاران اسم ربکا که از در و دیوار فیلم و کتابش بالا می ره.
حس کردم چقدر همیشه حضور سنگین یه ربکای خیالی رو ، توی زندگیم حس کردم. حضور زن "مثالی!" که فوق العاده زیباست، زیرکه ، هنرمند و دلربا و باسلیقه است. همه در حد اعلای حاق حقیقت صفت جمال الهی ! یه وهم که گوشه ی ذهنم همیشه هست و در مقایسه باهاش ،همیشه ناپیروزم.
حس کم بودن، حس کم بودن، به اندازه ی کافی هنرمند نبودن، کاربلد نبودن، زیبانبودن. انقدر توی کارم با زن ها حرف زدم که سایه ی سنگین ربکای خیالی رو ، توی سر خیلی ها ببینم.
دیشب راه می رفتم توی خونه و حس می کردم سایه ی سنگین ربکاها رو ، زن های حقیر پر از عقده ، مثل همون خانم مدیرخونه داریه ی داستان، توی سر بقیه می زنن. اونا اند که وایسادن کناری و آواز تحسین برای ربکاها رو می کوبن توی سر بقیه. وگرنه مرد ها انقدر هم روی ذره ذره ی ربکا بودن، حساس نیستند. به طور میانگین، آدم هایی سالم اند و دارای احساس و شعور و معیارهای فرا ربکایی و فرو ربکایی! اون ها می تونن با ما عادی های غیر افسانه ای خوشبخت بشند، اگه اون خانم ها بگذارند و اگه ترس از ربکا نبودن، ما رو حقیر و بی اعتماد به نفس و توخالی و مقلد نکرده باشه.
اگه مادام بواری ، تابلوی نه گفتن به هوس باشه، ربکا تابلوی نه گفتن به خودتحقیری هاست. می گه بابا کسی ربکا رو دوست نداره، از سایه ی سنگینش نترس...
#معرفی_کتاب
#ربکا
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد ✍️🌸
📚 @hamkhaniketab
#یادداشت_کتاب
#الی...
مثل همیشه قلم فائضه غفارحدادی را دوست دارم. به خصوص طنز موجود در کلامش که خیلی به شخصیتش می خورد. لبنان ندیده را هم برایمان دیدنی کرد. بی صبرانه منتظر کتابش درباره اسراء و خانواده اش هستم.
در دیدار با نویسنده فهمیدم که کتاب اسراء را قرار است شخص دیگری بنویسد. قطعا ناراحت شدم مگر اینکه نویسندههای محبوبم آن را بنویسند!
کتاب الی... سفرنامه ای است مثل سر بر خاک دهکده. کتابی که بعد از سفری پربار، فائضه غفارحدادی درباره خاطرات و دیدههایش از سفر مینویسد. قطعا متفاوت است با سفرنامههایی که افراد به قصد نوشتن سفرنامه مسافرت میکنند و بعد شرحش را مینویسند.
غفارحدادی در سفرنامههایش توضیح تاریخی بناها را نمیدهد. به قول خودش اطلاعاتی که میشود در گوگل پیدا کرد را در کتاب نمیآورد. اما به جایش حس و حال خودش از سفر و ارتباطات فراوانش با مردم مقصد را بیان میکند.
الی... فقط سفرنامه لبنان نیست. یک جورهایی سفرنامه فلسطین هم به حساب میآید. درست است نویسنده به جغرافیای فلسطین سفر نکرده است ولی بیشتر سفر در جوار خانوادهای اهل غزه میگذرد با رسم و رسومات، غذا ها و حال و هوا و آرزوهای فلسطینیها.
درکنار اینها سفر کوتاهی به سوریه هم دارد و ما را همراه خودش به زیارتگاهی میبرد که چند سالی است آرزوی بسیاری از ایرانی هاست.
تصاویر کتاب جذابند ولی کیفیت بالایی ندارند. جوهر سیاه و سفید عکسها وقتی روی کاغذهای سبک جدید پخش میشود، کیفیت را از قبل هم بدتر میکند. ولی همخوانی کتاب در گروه این مزیت را دارد که دوستان عکسها را رنگی و تازه از خود نویسنده میگیرند و به اشتراک میگذارند.
درنهایت این کتاب پیشنهاد خوبی است برای علاقهمندان به سفرنامه، کشور لبنان و مردم فلسطین.
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد ✍️🌸
📚 @hamkhaniketab
#یادداشت_کتاب
#قصه_ننه_علی
کتاب را به یکی از بچههای دفاع مقدس خوانمان دادم. قبلش کتاب همسایه های خانم جان را بهش داده بودم. آنقدر از آن یکی تعریف کرد که گفتم نکند من خوب نخوانده بودم! هرچند خودم هم خیلی آن کتاب را دوست داشتم.
حس کردم قصه ننه علی بعد از همسایههای خانم جان کمی شیشه درونش را رگ به رگ کرده ولی ترک نخورده. یک مرد شبیه پرستار همسایهها، یکی شبیه همسر ننه علی. چقدر خوب است نوجوانها در همین سنین با انواع مردها و زنها آشنا شوند. ننه علی شده بود اسوه مقاومت برایش.
گفتم دیدنش هم رفتهایم. خیلی ذوق کرد. گفتم کتاب کو؟ گفتم مامانم گرفته بخواند بعد میآورم.
فهمیدم کتاب قصه ننه علی واقعا مُصری است، نمیشود کسی بخواند و ندهد دست کسی دیگر تا بخواندش. کمی هم از اشرف سادات تنها گریه کن گفتیم و برای شفایش دعا کردیم. چقدر دلمان دیدار این بانوان بزرگ را طلب میکند. کاش میشد همه بچههای مدرسه را مجاب کنم قصه ننه علی رابخوانند و بعدش یک روز از قهرمان داستان دعوت کنم بیاید مدرسه تا بچه ها از نزدیک ببینندش... خدا را چه دیدید شاید به این آرزویم رسیدم...
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد ✍️🌸
📚 @hamkhaniketab
#یادداشت_کتاب
#شهاب_دین
مدتها قبل که مشغول به صوتهای آن سوی مرگ و سه دقیقه در قیامت آقای امینیخواه بودم، به خواندن کتابهای زندگینامه علما روی آوردم. خاطره به خاطره و خط به خط این کتابها اعجاز بودند و درس. اما نثر برخی از آنها واقعا سخت خوان بود طوری که نمیتوانستم تمامشان کنم. تا اینکه روزی کهکشان نیستی را خواندم. چقدر لذت بردم از اینکه سرگذشت انسان بزرگی را در قالبی روان و داستانی میخواندم. برخی ایراد میگرفتند که تک تک کلمات این کتاب مستند نیست و در مواقع لزوم خیالات در آن دخیل شده، منتها من ترکیب خیال و واقعیت را به خواندن واقعیت خشک و سخت ترجیح میدادم. دیگر این را هم به عهده نویسنده گذاشته بودم که از استناد خاطرات و افراد مطمئن شود.
چند روز پیش کتاب شهاب دین را شروع کردم. این کتاب دربارهی عالم جذاب و دوست داشتنی آقای مرعشی است. کسی که بین علما از نوجوانی دوستش داشتم و احساس غرابت زیادی با او میکردم و تنها دلیلش هم داشتن عشق مشترک بود یعنی کتاب!
قبلترها درباره ایشان و کتابخانهشان و تلاشهای عجیب و غریبشان برای خرید کتابهای خطی در عین فقر و نداری شنیده بودم. اما این کتاب جلوههای فراوان و ناشناختهای از شخصیت ایشان را برایم آشکار کرد.
کتاب شهاب دین هم مثل کهکشان نیستی به شیوه جذاب داستانی خاطرات را به هم متصل کرده است. البته در کل کتاب ما همه چیز را از نگاه شهابی میبینیم که ابتدای کتاب از دنیا میرود و به عالم معنا صعود میکند و در انتهای کتاب با قرار گرفتنش در خانه ابدی، از خاطراتش هم جدا میشود.
این شیوهی روایت جدید، یعنی روایت از نگاه جسم مثالی آیت الله مرعشی، باز مرا برد به صوتهای آن سوی مرگ و سه دقیقه در قیامت. نویسنده با شیوهای منحصر به فرد و جدید، تمام زندگی شهابالدین را حتی پیش از تولد، از نگاه خود او روایت میکند. به این ترتیب مخاطب هم اتفاقات را میبیند و هم با احساسات احتمالی شهاب همراه میشود. در میان این تجدید خاطرات، در صحنههایی موازی، جسم مثالی شهاب، جسم مادیاش را نیز همراهی میکند و در کنار خانوادهاش به کارهای تشییع و کفن و دفن نظارت دارد.
این مساله کتاب را در جنبهای دیگر هم برجسته میکند. کتاب درواقع زندگینامه یک عالم است اما در سطر سطر آن حس نزدیکی مرگ را برای مخاطب تداعی میکند و او را به فکر قیامت و آمادگی خودش برای مرگ میاندازد.
من در این یادداشت قصد نداشتم تمام کتاب را شرح دهم ولی حذف کردن هر جملهای به نظرم اجحاف در حق متن خوب و قوی نویسنده بود. البته قطعا با برطرف کردن برخی اشکالات، میتوان کتاب بینقصتری ایجاد کرد ولی در مجموع در میان زندگینامه های معمول علما، این کتاب به جز محتوای خاص و ارزشمند آیت الله مرعشی، دارای شیوه نگارش بدیع و جذابی هم هست که مخاطب را تا انتها بدون خستگی با خود همراه میکند.
#به_قلم_شما
#زهرا_عباد ✍️🌸
📚 @hamkhaniketab