eitaa logo
❤️هم دلی❤️
10.1هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
💫﷽💫 منتظر دریافت پیامای زیباتون هستم😍😍😍 @Delviinam . . . . تبلیغات پربازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🍃🍃
❤️هم دلی❤️
🌸🍃🍃🍃 #قشنگه_بخونید ‌
امروز حکم تخلیه خونه صادر شد. نشسته بودم لب حوض آبی و نگاه می کردم به دیوارای خونه و یه پرنده که بی خیال نشسته بود سر دیوار و می خوند👇 خونه آروم بود،مثل همیشه با دیوارای قدیمی و خاکیش و درخت بزرگ خرمالوش که سایه می انداخت روی ایوون... مامان هم آروم بود، بعد از کلی حرص و جوش خوردن، بی حرف نشسته بود روی صندلی گوشه ی ایوون و اتاقای پشت سر من رو نگاه می کرد... بابابزرگ مامانم، این خونه رو نود سال پیش، از پدربزرگش به ارث برده بود و توی هر خشتش به قول خودش یه شعر گذاشته بود صداش هنوز تو گوشمه که میگفت: دختر! مواظب خونۀ مادریت باش، نذار سقف قصه هاش بریزه که این خونه خیلی آدم دیده و خیلی پیره برای بی صدا خاک شدن... حالا اما حکم تخلیه همون خونه رو گرفته بودن، وراثش... همونایی که با هم دور یه سفره، نون و نمک خورده بودیم، همون ها که بهشون می گفتم دایی و خاله... همشون هی میگفتن: خونه حق ماست، ارث شیرینه، چه میدونم هممون نیاز داریم وگرنه مرض که نداریم... قاضی هم می گفت: درست می گن، اما نگاهم می کرد و چشماش غم داشت می گفتن: این خونه رو که دوباره بسازیم، شما هم خونه دار می شین... مامان می گفت: راست می گن و نگاهم می کرد و اونم چشماش غم داشت... هرکسی اومد و یه چایی خورد تو این خونه، چشماش همین طوری می شد؛ ساکت و غمگین، با قصه ای گرم و نرم و آشنا، مثل یه نور قشنگ اون ته ته های چشم... مامور شهرداری هم همین طوری بود، وقتی در زد و گفت که خونه باید عقب نشینی کنه، یا اون خانمه که از میراث اومده بود و پرسید چند ساله تو این خونه ایم و من گفتم: خیلی... یادمه چطور سرک کشید توی حیاط و گفت: به،چه بوی بهار نارنجی می یاد...گفتم: آره بوی همیشگی بهارِ خونه ی آقا بزرگه...گفت: حالا وراث می فروشنش، نه؟ گفتم: ما دلمون راضی نمی شه... چشماش همون طوری شد و سرش رو انداخت پایین و یه کاغذ از تو کیفش در آورد و همون طوری که سرش پایین بود داد دستم... گفت: کاش اونا راضی می شدن، کاش یه عالمه بودجه برای نجات بوی بهارنارنج بود، یه عالمه لایحه و مصوبه و قانون که نمی ذاشت جای باغچه و طاقچه آسانسور بکارن...💔🏠🍃 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
🌸✨"چگونه همسر خوبی برای شوهرم باشم؟!" 🍃🍂پشتیبانش باشید:☺️ ✍🏻 همسرتان را در کار و مشغولیت‌هایش حمایت کنید چون واقعا به پشتیبانی شما نیاز دارد. حامی بودن در زندگی مشترک فقط مربوط به روزهای سخت نیست، بلکه هر وقت که بر ترسش غلبه کرد یا تجربه‌ی جدیدی را در پیش گرفت نیز باید او را تشویق و حمایت کنید. •● پشتیبانی کردن فقط به معنی گفتن ِ چیزهای خوب نیست. بلکه باید انتقاد سازنده هم بکنید تا همسرتان تشویق به عملکرد بهتر شود. ‌‌‌   جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❣☘❣☘❣☘❣ خیلی از خانما میگن که ما با مادر شوهرمون مشکل داریم ،توی زندگیمون دخالت میکنه و یا میگن که پشت سرمون حرف میزنن یا جلوی شوهرمون  یه چیزی میگن که باعث ناراحتی میشه ولی نمیتونیم چیزی بگیم و یا.......😊 اول اینکه شما باید سیاست زنانه رفتار کنی عزیزم تو جمع که نباید یهو بپری به مادر شوهر جواب بدی یا حرررررص بخوری که ایجور شد اوجور شد!  اصلا هرچی که شدا شما احترام نگه دار هیچی نگوووو🚫 . چرا ؟؟؟؟ 👇👇👇 اگه بخواین فوری جواب بدید و جبهه بگیرید اونوقته که شوهرتونم میگه که بلهههههه مادرمون یه حرفی و زد و ببین زنمون نتونس یکم جلو خودشو بگیره و بگه بزرگتره !!!😡 اینجور میره طرف مادرش و اونوقته که شما میاین از شوهرتون گله میکنید ...😔 . چیزی نگیییید تا همسرتون بفهمه که مادرش داره اشتباه میکنههههه❤❤ . 👈بلاها کلاااااا سعی کنین تو زندگی زیاد حرص نخورین این ضعف ماست که نسبت به خانواده شوهر حساسیت نشون بدیم ... . . 👈بزارین پشت سرتون حرف بزنن خانما جای کسی که پشت سر ادم حرف میزنه دقیقا همون جاست،پشت سر ادم!!!!!!❤❤ این پست رو فقط برای خانم هایی گذاشتم که مادر شوهرشون واقعا توی مسائل زندگیشون دخالت میکنه 💞💞 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❤️هم دلی❤️
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .مریم الان بچه ها هم خوابن نمیشه بی خبر بریم که .مریم:با
📜 🩷 .مریم کلافه وعصبی راه افتادم .از تو حیاط صدا زدم آهای نا برادر خجالت نکشیدی زحمت یه ساله برادرتو آتیش زدی  خجالت نکشیدی مرد گنده رفتی نصف شب حرفی داشتی اگه مرد بودی میومدی تورومون میگفتی .کم بهت خوبی کردیم .چندساله کم از باغمون انگور دزدیدی  کم هرچیزی کاشتیم تو با دزدی بیشتر از خودمون برداشت کردی .فکر کردی ما نمیدونستیم چرا میدونستیم ولی حسین حرمت برادری سرش میشه که یه بارم دزدی وحروم خوری هاتو به روت نیورد .تف به روت بیاد .همینطور داشتم  بدوبیراه میگفتم که برادر شوهر ودوتا پسراش اومدن ودستامو گرفتن وبا فحش های خیلی بد که تو اومدی دنبال …...ما نداریم بهت بدیم وهلم دادن وبیرونم کردن .همونجا به خدا واگذارشون کردم .از حرفها وفحش ها شون هم به حسین چیزی نگفتم که ناراحت نشه  این روزها حسین حالو روز خوبی نداشت . دوماهی گذشته بود که پسر بزرگمون یه دختر رو دوست داشت ودختره بهش گفته بود که خواستگار داره .مجتبی هم قهر کرده بود که حسین براش بره خواستگاری  .حسین مخالف بود چون میگفت خدمت نرفتی وکار درست حسابی نداری والان وقت زن گرفتن نیست .ولی حریف مجتبی نشد وبعد از شام به بهونه شب نشینی رفتیم خونه عروس که از عموزاده های حسین بود .وقتی نشسته بودیم حسین رو کرد به پدر عروس وگفت دختر شما هرروز زنگ میزنه میگه منو میخوان شوهر بدن .پسر بی فکر منم تو خونه غوعا کرده .حالا من اومدم بگم الان نه من نه پسرم شرایط عروسی نداریم .اومدم به دخترت بگم اگه پسر منو میخوای پس یه مدت صبر کن خدمت بره مرد بشه کارش راه بیوفته اگه هم نداری ونمیتونی صبر کنی وخوب مبارکت باشه با هرکی میخوای ازدواج کن .حسین اصلا حرف از خواستگاری نزد وبیشتر حرفهایی زد که اونا پشیمون بشن .ما بعد از خداحافظی وهنوز به خونه نرسیده بودیم که دختره زنگ زده بود وحرفهای حسین رو دونه به دونه به مجتبی گفته بود .مجتبی هم  مثل اسپند رو آتیش جلو در راه میرفت وبا خودش حرف میزد .تا مارو دید جلو اومد وگفت رفتی خواستگاری اره چی شد ؟قبول کردن ؟ تو رفتی برای من زن بگیری یا اونا رو منصرف کنی .حسین:من فقط واقعیت رو گفتم چون خودمم دختر دارم دلم نمیحواد دختر مردم رو بیاری وباهاش نسازی خودتو بهم ثابت کن که میتونی از پس زن وزندگی بر بیای کاری نداره یه روزه برات زن میگیرم . تموم مدت خونه ما حرف از اون دختره وجر وبحث هایی بود که نیومده راه انداخته بود .حسین هرپنجشنبه از بزاز محل پنج شش تا پتو میگرفت  وقتی ازش میپرسیدم میگفت برای عروسی مجتبی میگیرم جمعیت زیاده پتو زیاد میخواد نمیشه که به طرف بگیم چادرتو یا کاپشنتو بکش روت وبخواب که .خیلی ذوق. جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
✅ هنگامی که با همسرتان به مشکلی میرسید بهترین کار چیست؟ 1. خانواده هارا در جریان قرار ندهید.⛔️ 2. بهیچ عنوان قهر نکنید.⛔️ 3. منزل تان را ترک نکنید.⛔️ 4. از همه مهمتر تخت خوابتان را ترک نکنید.⛔️ این راهها باعث هرچه طولانی تر و حادتر شدن مشکل می شوند.❌
🔵هر زنی به مسائلی حساسیت دارد. مواردی از قبیل: 🔹حساسیت به احترام مرد به خانواده زن 🔹 حساسیت به وسائل و جهیزیه خود 🔹 توجه و محبت شوهر به غیر او 🔹دیر آمدن و بی نظمی مرد در قرارهای مشترک و یا منزل 🔹 عبوس بودن مرد 🔹 سکوت طولانی شوهر و ... 🔵که برخی از این مسائل مشترک بین تمامی خانمهاست و برخی دیگر، مختص برخی از آن ها می باشد. 🔵مرد باید حساسیت های خانمش را بشناسد و نشان دهد که آنها را درک می کند
❤️هم دلی❤️
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد .مریم کلافه وعصبی راه افتادم .از تو حیاط صدا زدم آهای نا ب
📜 🩷 .مریم حسین هرسال محرم نذری میداد این نذر پدر حسین بود که بعد از مرگش حسین باز هم ادامه داد و نزاشت رسممون ازبین بره .ولی امسال محرم دست وبالمون تنگ بود و نتونستیم نذری بدیم برای همین بعد ازفروش گندم و یه کمی که پول دستمون اومد اول یه گوسفند قربونی کردیم و حسین خودش آشپز ماهری بود همه برای مراسماتشون حسین رو میبردن برای چایی وغذا درست کردن .حسین آبگوشت بار گذاشت بوی آبگشت تموم ده رو گرفته بود .اینقدر بدون دعوت اومده بودن که خونه راه به جا نبود حتی رو پشت وبوم وتو کوچه تو حیاط هم سفره انداخته بودیم خونه دوتا ازهمسایه ها هم پر جمعیت بود .ما از دوازده ناهار دادیم تا چهار بعدازظهر .خسته وکوفته داشتیم برای اخرین نفرات ناهار میبردیم که در باز شد ومنصور اومد تو گفت به به میبینم که مادرزنم خیلی دوستم داره روز نذری اومدم .حسین با روی باز ازش استقبال کرد وبراش ناهار برد . تو اون همه کار وشلوغی اصلا نفهمیدیم یعنی وقت نکردیم از منصور بپرسیم برای چی اومده بی خبر چیکار داره .وقتی منصور ناهارشو خورد وغروب خداحافظی کردو رفت .به حسین گفتم تو نپرسیدی منصور چیکار داشت چرا چیزی نگفت اصلا چرا اینقدر زود رفت .من کلا یادم رفت ازش بپرسم .حسین:منم یادم رفت  انگار اومده روستای مادر زنش یه سر هم به ما زده بده مگه .این آبگوشت امروز روزی منصور هم بوده که اومده .میگن هیچ کی نمیتونه روزی کسی رو بخوره .منم قانع شدم که فقط اومده مارو ببینه .خسته وداغون بودیم .همینجوری حیاط وخونه شلوغ وجمع وجور نکرده خوابیدیم .فردا صبح اومدم حیاط رو تمیز کنم وظرفهارو جمع کنم وقتی رفتم تو انبار دیگ رو بزارم سر جاش .انبار خالی بود .حسین  انگور سیاه باغمون رو تو دبه میریخت وباهاش ش.ر.ا.ب.درست کرده بود خودش لب نمیزد ولی برای درمان کلیه وبه بقیه میداد .وقتی رفتم انبار دبه ها نبودن .خشکم زده بود اولین چیزی که به ذهنم اومد منصور بود آخه یه دفعه که این دبه هارو دیده بود از من خواست یکیشونو بهش بدم ولی من گفتم ازخوده حسین بگیر من تو کارهاش دخالت نمیکنم .خجالت میکشیدم به حسین چی بگم بگم برادرم دزده ازتهران تا اینجا اومده خونه خواهرش دزدی کرده ورفته .خشکم زده بود وسط در که حسین زد رو شونمو گفت کجای مریم چندبار صدات زدم چرا جواب نمیدی چیزی شده خشکت زده .لکنت گرفته بودم .گفتم  ن ن ن ن نه اومدم دیگ رو بزارم انبار ولی حسین ولی .دیگه اشکهام امون نداد اشکهام از بی آبرویی بود که خانوادم درست کرده بودن از دزدی برادرم بود از رفتار خواهرم بود از عمری که براشون گذاشته بودم از بچه هایی که من بزرگ کرده بودم ولی خوب تربیت نکرده بودم. جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
🍃🌸🍃 ⚠️پدر و مادر عزیز اگر فرزندتون رو دوست دارید به همسرتون احترام بذارید🌹 🍃
❤️هم دلی❤️
🍃🌸🍃 ⚠️پدر و مادر عزیز اگر فرزندتون رو دوست دارید به همسرتون احترام بذارید🌹 🍃
🍃🍃🍃🍃🌸 ⚠️پدر و مادر عزیز اگر فرزندتون رو دوست دارید به همسرتون احترام بذارید🌹 🔸زن و مرد؛ چه در خفا و چه آشکارا باید به هم عشق بورزند و به همدیگر احترام بذارند. 🔸شما خواسته یا ناخواسته، الگوی فرزندتون هستید.او از رفتار و گفتار شما یاد می‌گیره که چطور با جنس موافق و مخالفش رفتار کنه. «این بابات باز جوراباشو اینجا ریخته!» «این مامانت همیشه دیر می‌کنه!» با این حرف‌ها 🔸کودک احساس می‌کنه که مقصره همچنین شما با همین حرف‌های ساده، جایگاه همسرتون رو تخریب کردید و ذهن کودک درگیر می‌شه. 🔸اگر با همسرتون مسئله‌ای دارید، بدون حضور کودک با هم صحبت کنید (نه مقصریابی) و یا برای حلش به روانشناس یا مشاور مراجعه کنید. و مدام مسائل گذشته رو جلوی کودک ورق نزنید و بیان نکنید. 🔸برای کودک، پدر و مادر دو نیمه بدنش هستند، پس با گله از همسرتون آرامش و شادی اونو نگیرید. جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli