eitaa logo
❤️هم دلی❤️
10.4هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
26 فایل
💫﷽💫 منتظر دریافت پیامای زیباتون هستم😍😍😍 @Delviinam . . . . تبلیغات پربازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 بچه، هم مال شماست هم مال شوهرت... 🔵 همون اول همسرتون رو در بزرگ کردن ني ني سهيم کنين، حتي اگر همسرتون اصلا اهل کمک کردن در کارهاي خونه نيست ولي اين دفعه پاي بچه وسطه و فرق مي کنه اينجوري فقط بار بچه رو دوش شما نيست و دوما اينکه مي فهمن که شما هم دارين زحمت مي کشين. 👈مثلا دارين آماده مي شين که برين مهموني. خطاب به ني ني و در واقع خطاب به باباي ني ني بگين : "باباجون مامان دست تنهاست، مياي کمک کني من لباس هامو بپوشم؟" 👈يا مثلا اگر نصفه شب بچه بيدار مي شه و گريه ميکنه انتظار نداشته باشين که همسرتون خودش خودبه خود بيدارشه و کمک تون کنه. 🔵به خصوص اگه خوابش سنگينه. خودتون شوهرتون رو به يه بهانه اي بيدار کنين؛ طوري که حس کنه کمک اون باعث مي شه بچه ساکت بشه. مثلا بيدارش کنين و بگين : ❌ " عزیزم زحمت مي کشي يه ليوان آب ولرم با چند تا حبه قند بياري؟ بچه ساکت نمي شه ....." ❌ يا مثلا بگين :" عزيزم بچه بغلمه ميشه برق و روشن کنی؟ ‌‌‌ ‌
💠🔸️🔹️♥️🔸️🔹️💠               ✅ صمیمت در رابطه چطور به وجود می‌آید؟ 🏷نیازهایش را بشناسید! تا زمانی که نیازهای شریک  را نشناسید نمی‌توانید در کنارش باشید و ادعا کنید با یکدیگر صمیمی هستید! البته شناخت نیاز به تنهایی کافی نیست، برای ایجاد صمیمیت بینتان علاوه بر شناخت نیازهایش باید در صدد رفع آن نیز بر بیایید. خیلی از شما در خیلی از اوقات می‌دانید شریک عاطفی‌تان در کنارتان به چه چیزی نیاز دارد، دوست دارد چه چیزی از شما ببیند، دوست دارد چه رفتاری در شما تغییر کند و خیلی از این خواسته‌ها منطقی و معقول نیز هست! آن را نادیده می‌گیرید تا زمانی که متوجه شوید او ناراحت است و شروع می‌کنید به قول دادن که از این به بعد او را بیشتر درک خواهید کرد! این چرخه کسالت بار صمییمت بین شما را از بین می‌برد، قبل از هرگونه کدورتی خودتان پا پیش بگذارید و درصدد رفع نیازهایش بربیایید، البته در حد توان و در راستای نیازهای منطقی! این مبحث ادامه دارد..
💠🔸️🔹️♥️🔸️🔹️💠               ✅ صمیمت در رابطه چطور به وجود می‌آید؟ 💌جسم و ذهنتان با او باشد! که گفتیم برای صمیمیت باید کنار هم باشید، این در کنار هم بودن فقط حضور فیزیکی شما نیست! نمی‌توانید کنار او باشید و سرتان در گوشی یا تلویزیون باشد و هیچ کدام از حرف‌های او را نشنوید و انتظار داشته باشید او با شما صمیمی شود! بعد از اینکه گله کرد می‌گویید ” چقدر غر می‌زنی! من که از صبح کنار تو نشستم”! این مدل کنار هم نشستن به نفع رابطه شما نیست! خودتان را گول نزنید، می‌دانید که باید برای صمیمیت قدم‌های جدی‌تری بردارید! 💌نقش بازی نکنید! همانطور که گفتیم نیاز به زمان دارد و باید به وجود می‌آید، نقش بازی نکنید که صمیمی هستید! نقش بازی کردن ممکن است تعارضاتی در رباطه شما به وجود بیاورد و از آن بدتر فرصت ایجاد صمیمیت را از شما می‌گیرد. برای شریک عاطفی‌تان نقش بازی می‌کنید که صمیمی هستید و او آن را باور می‌کند ممکن است توقعات یک رابطه صمیمی را از شما داشته باشد اما از آنجا که شما واقعا با او صمیمی نیستید این توقعات ممکن است برایتان معقول نباشد و نتیجه این روند تعارض است! بهتر است با خودتان و او صادق باشید.
💠🔸️🔹️♥️🔸️🔹️💠               ✅ صمیمت در رابطه چطور به وجود می‌آید؟ 🌀با کفش او راه بروید! از ملاک‌های مهم صمیمیت درک طرف مقابل است. شما باید بتوانید با او همدلی کنید یا به قول معروف با کفش او راه بروید تا بدانید حالش چطور است و بر همین اساس کنارش باشید. فرزانه یکی از مراجعین ما بود که می‌گفت ” مادر من 6 ماه هست که مبتلا به سرطان بدخیمی شده، راستش دکترها جوابش کردن و هر لحظه ممکنه از دستش بدیم، این موضوع خیلی حال منو بد کرده، هر لحظه نگرانم و استرس دارم، ولی متوجه این موضوع نیست و می‌گه چرا جدیدا هربار میبینمت ناراحتی، منم حق زندگی دارم چه گناهی دارم میام خونه همش ناراحتی مامانت رو بهونه کردی، خوب نمیشه ما زندگیمون رو تعطیل کنیم که”! آیا با چنین درک متقابل ضعیفی از هم می‌توان انتظار صمیمیت داشت؟ قطعا خیر! 🌀بدانید چطور لبخند روی لبش می‌آید! بدانید همسرتان را چه چیزهایی خوشحال می‌کند، می‌دانید چه غذایی را دوست دارد؟ چه هدیه‌ای خوشحالش می‌کند؟ چطور باید وقت ناراحتی دلداری‌اش داد؟ چه عطری را دوست دارد و … این موارد را در او جستجو و از آن استفاده کنید! شنیده‌اید که برخی ویژگی‌ها در ما وجود دارد که فقط دوست صمیمی‌مان از آن خبر دارد، آن دوست صمیمی شما باشید و بدانید همسرتان چطور از دنیا لذت می‌برد و در حد توان برایش فراهم کنید. این مبحث ادامه دارد
❤️هم دلی❤️
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #سوری #پارت101 نصف شبا از خواب میپرید و اگه حتی روم اون ور بود میزد زیر گریه
📜 🩷 و چون با بچه بدرفتاری نکرده بود قاضی براش حداقل مجازات رو در نظر گرفت و به پنج سال حبس محکوم شد و فائزه روانه ی زندان شد. فکر میکردم اگه بگیرنش و نتیجه ی کارش رو ببینه دلم آروم بشه ولی اصلا خوب نبودم. با وجود همه سختی ای که کشیده بودم از دستش ولی بازم نمیتونستم ببینم گوشه زندانه. شبا همش خوابشو میدیدم و وجدانم ناراحت بود. دو هفته ای با خودم کلنجار رفتم تا بالاخره یه روز تصمیم گرفتم برم رضایت بدم به مرتضی هم که گفتم خوشحال شد و گفت بهترین تصمیمو گرفتی ولی وقتی آزاد شد دیگه دوس ندارم کوچکترین ارتباطی باهاش داشته باشی. منم قبول کردم و رفتیم به وکیلمون خبر دادیم که میخوایم رضایت بدیم تا فائزه برگرده سر خونه و زندگیش ولی وکیل بهمون گفت شما حتی اگه رضایتم بدید اون آزاد نمیشه و فقط مدت مجازاتش کم میشه چون جرمش جز مواردی هست که جنبه ی عمومی هم داره و بخشودنی نیست و نمیشه پرونده رو پس گرفت. از شنیدن این موضوع خیلی ناراحت شدم، اصلا نمیتونستم بپذیرم که مدت طولانی تو زندان بمونه. مدام خوبی هایی که در حقم کرده بود جلوم بود و میگفتم کاش اصلا به مامورا خبر نداده بودیم و خودمون موضوع رو حل میکردیم ولی دیگه شده بود و کاریش نمیتونستم بکنم. رفتیم در خونه ی علی و فائزه و به علی گفتیم میخوایم رضایت بدیم و با کمک وکیل کارهاشو انجام دادیم و بعد پیگیری های وکلامون مجازاتش به یک سال تقلیل پیدا کرد. دو بار هم رفتم که ببینمش و باهاش حرف بزنم ولی حاضر نشد ببینتم. علی که میرفت ملاقاتش میگفت خیلی روحیش داغونه و شده پوست و استخون و به من هم میگه اگه دلت میخواد میتونی باز طلاقم بدی چون من دیگه به درد زندگی نمیخورم ولی علی همچنان دوستش داشت و قصد جدایی نداشت. حتی با کل فامیل و خانوادش هم قطع رابطه کرده بود تا بهش سرکوفت نزنن و درمورد فائزه بدگویی نکنن. روزها و ماه ها با همین وضع میگذشتن. خداروشکر بعد از مدتی وضعیت روحی سرور هم رو به بهبود رفت و کم کم از اون حالت شوک و ترس داشت بیرون میومد ولی هر چند وقت یک بار دوباره همون حالتا سراغش میومد. چند ماهی گذشت و یک بارکه برای سر زدن به خانوادم رفته بودیم روستا یه بعد از ظهر که همه در حال استراحت بودن نارین بهم اشاره کرد که برم تو اتاقش.
💠🔸️🔹️♥️🔸️🔹️💠               ✅ صمیمت در رابطه چطور به وجود ✂️نگذارید آرزوهایتان از خاطراتتان بیشتر شود! یکی از موارد مهمی که دوستان صمیمی با هم دارند خاطره‌ است! قدرت خاطرات را دست کم نگیرید، در خیلی از اختلافات ریز و درشت، یادآوری خاطرات باعث می‌شود دلتان نرم شود و را بیشتر درک کنید. نگذارید آرزوهای شما در رابطه بیشتر از خاطراتتان شود، از هر فرصتی برای با هم بودن و خاطره ساختن استفاده کنید. تصور نکنید حتما برای خاطره ساختن ناچارید یک سفر طولانی و پر هزینه بروید، دیدن یک فیلم در آغوش یکدیگر یا پختن یک غذا کنار هم خاطره می‌شود. ✂️از زبانتان استفاده کنید! اگر بپرسند مهم‌ترین ابزار ایجاد صمیمیت چیست، بگوییم زبان! بله زبان! شما باید صحبت کنید، صحبت و گفتگو به شما خیلی کمک می‌کند که صمیمی شوید، شاید برخی تصور کنند حتما باید حرفی برای گفتن داشت، مثلا از گذشته هم بپرسند، از آهداف، از سلیقه و … که همه اینها متعلق به اول رابطه است! اینچنین نیست! نباید در مورد این مسائل صحبت کنید، می‌توانید از روزتان بگویید، از غذای خوبی که خوردید، از دوستانی که ملاقات کردید و … حتی در مورد مسائل روزانه و فیلمی که دیدید هم می‌توانید صحبت کنید. مهم این است که راه گفتگو را باز بگذارید. این مبحث ادامه دارد...
هدایت شده از تبلیغات گالری هنرمندان🎻
👆👆👆👆👆👆👆👆👆
💠🔸️🔹️♥️🔸️🔹️💠               ✅ صمیمت در رابطه چطور به وجود می‌آید؟ 🖇از او سوال کنید! سوال کردن را جدی بگیرید. همیشه صبر نکنید شریک عاطفی‌‌تان خودش بگوید چه می‌خواهد یا چه مشکلاتی دارد، حالش را بپرسید، اگر مشکلی داشته بپرسید که حل شده است یا خیر، بگذارید بداند شما به فکر او و کارهایش هستید. حتی مسائل ساده مثل تعمیر ماشین یا رفتن به آرایشگاه را بپرسید و یکی از سوالات مهم‌تان هم این باشد: “عزیزم کمکی از من ساخته است؟ چه کار می‌تونم برات بکنم؟” 🖇اختلافاتتان را کهنه نگذارید! قاتل هر صمیمیتی اختلافات ریز و درشتی است که منجر به کدورت می‌شود. نگذارید مسائل حل نشده بینتان بماند، هیچ اشکالی ندارد بین شما و شریک عاطفی‌تان بحث به وجود بیاید، بحث اگر صحیح و اصولی باشد می‌تواند منجر به شناخت و پیشرفت رابطه شود. بنابراین نگذارید چیزی مانع بین شما و او باشد که مشکلاتتان را حل کنید. 🖇مشکلات روانی‌تان را حل کنید! ذکر این نکته ضروری است که برخی مشکلات روانی مانع ایجاد یک صمیمیت اصولی و صحیحی می‌شوند. مثلا افرادی که اختلال شخصیت خودشیفته دارند اجازه صمیمیت به کسی نمی‎‌دهند و با حقی که برای خود قائل هستند کسی هم نمی‌تواند با آن‌ها صمیمی شود. یا افرادی که دارای طرح‌واره طرد و رهایی هستند صمیمیت را به چسبندگی و وابستگی بیمارگون تبدیل می‌کنند. این اختلالات را در خود برطرف کنید تا بتوانید یک رابطه صحیح و امن داشته باشید.
🍃🍃 🤍 🍃🍃 - چرا قدردانی از همسرتان کلید یک رابطه شاد است؟ قدردانی از کوچک ترین کارهای همسرتان می تواند معجزه کند. وقتی از او به خاطر کارهایی که انجام می دهد تشکر می کنید، نه تنها احساس ارزشمندی را در او تقویت می کنید، بلکه انگیزه او برای ادامه این رفتارها نیز افزایش می یابد. قدردانی یک ابزار قدرتمند برای ایجاد صمیمیت و عشق در رابطه است. پس از امروز شروع کنید و ببینید چگونه زندگی مشترکتان پر از انرژی مثبت می شود
❤️هم دلی❤️
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #سوری #پارت102 و چون با بچه بدرفتاری نکرده بود قاضی براش حداقل مجازات رو در
📜 🩷 وقتی رفتم پیشش، نشست کنارم و گفت اینی که بهت میگمو جلوی ننت اینا به روی خودت نیار چون ننت گفته درمورد سیفی جلوت حرفی نزنیم. اسم سیفی رو که شنیدم استرس عجیبی گرفتم و گفتم: مگه چی شده؟ نارین در حالی که پوزخندی رو لبش بود گفت قربون عدالت خدا برم. به گوشم رسیده که قسمت زیادی از مال و اموالشو از دست داده. با تعجب گفتم چجوری؟ + اون زن عفریتش کار خودشو کرد. مثل اینکه مدت هاس با پسر شبیر خان در ارتباطه. با کمک همون یه جوری سر سیفی رو شیره مالیدن و زمیناشو بالا کشیدن. من با سکینه حرف زدم، میگفت محشر کبری راه افتاده بوده تو خونه. نمیدونستم واقعا باید از شنیدن این قضیه خوشحال باشم یا ناراحت. تمام خاطرات گذشته از جلوی چشمم گذشت. اون روزی که شبیرو خانوادش مهمون سیفی بودن، ادا و اطوارا و خود نمایی های شهربانو، اون روزی که با یه مرد دیدمش! روزی که به خاطرش با بچه ی تو شکمم آواره شدم. حالا که فکر میکردم میدیدم اون روز که با یه مرد دیدمش به مرده میخورد پسر شبیر باشه. پرسیدم یعنی شهربانو با پسره سَر و سِری داشته؟ یا فقط همدست بودن. نارین پشت چشمی نارک کرد و گفت بچه ای؟ معلومه که سَر و سِر داشتن. وگرنه چجوری پسره خام این زنیکه میشد؟ اصلا همه شوکه شده بودن چون اینجوری که میگفتن پسره خیلی سر به زیر و موجه بوده و هیچ خطایی هیچکس ازش ندیده بوده. حتما این ورپریده با حیله های زنانه اول دلشو برده و بعد با کمک هم اینکارو کردن. _ نارین تو نفهمیدی چرا همه تو اون خونه شهربانو رو تحمل میکردن ولی دم نمیزدن؟ حتی معلوم بود سیفی ازش دل خوشی نداره ولی بازم داشت باهاش زندگی میکرد. نارین با قیافه ی متفکری گفت والا خودمم خیلی در پی فهمیدنشم ولی هر بار از این ور و اون ور پرسیدم هیچکس نمیدونست. الله اعلم! به اینجای صحبتش که رسید با خنده دستاشو به هم کوبید و گفت حالا میدونی از همش جالب تر چیه؟ _ چی؟ + سکینه میگفت خودش شنیده که سیفی سر شهربانو داد میزده و میگفته حتما سوری هم بی گناه بوده و واقعا تو براش پاپوش درست کردی زنه هم خندیده و جوابشو نداده. راستی طلاقشم از سیفی گرفته.