فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ شوخیهای ممنوعه با همسر ❌
🔸شوخی با همسر میتواند لحظات شاد و بهیادماندنی خلق کند، اما همهی شوخیها برای رابطه مناسب نیستند.
🔸گاهی برخی شوخیها نه تنها بامزه نیستند، بلکه میتوانند به مرور اعتماد، حس احترام و نزدیکی را خدشهدار کنند.
🔸شوخی با ظاهر، خانواده، شغل یا درآمد، از جمله موضوعاتی است که باید با دقت بیشتری به آنها نگاه کنیم.
🔸مقایسه کردن، یادآوری اشتباهات گذشته، یا شوخی با باورهای شخصی همسر میتواند به او احساس کمارزشی یا ناراحتی بدهد. بهتر است از شوخیهایی استفاده کنیم که هر دو طرف از آن لذت ببرند و به صمیمیت رابطه بیفزایند.
🔷در روابط عاشقانه، احترام و حفظ احساس امنیت مهمتر از هر خندهای است. پس یادمان باشد که شوخیهای ما نباید مرزهای احترام و اعتماد را خدشهدار کند؛ چون سلامت رابطه از هر چیزی باارزشتر است.
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃
7 جمله دردسر ساز در دعواهای زناشویی
⚠️برای آنکه یک بحث لفظی بین زوجین، تبدیل یک مبارزه بوکس نشود، برخی جملات و رفتارها را هرگز نباید به کار برد.
❶ تو شغلت را به خانواده ترجیح میدهی!
❷ در خانه هیج کاری نمیکنی!
❸ مادرت غیرقابل تحمله!
❹ تو به من گوش نمیکنی!
❺ دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم!
❻ تو یک احمق هستی!
7️⃣در پیغام متنی: "تو هیچ وقت هیچی نمیفهمی!"
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
❣بعضی وقتها باید دست برداریم از
غصه خوردن و خراب کردنِ روزهایمان.
باید بدانیم اگر تلاشمان را کردیم و راهمان را درست انتخاب کردیم
پس بقیهاش دیگر دستِ ما نیست.
ما وظیفهمان را انجام میدهیم بقیهاش دیگر دست خداست و خواست خودش.
بسپاریم به خدا و آرام باشیم ،
با وجود همه ی مشکلات و سختیها به زندگیمان ادامه دهیم چون چشم بینایی و دست توانایی در تمام لحظات کنارمان هست .
برای خوب شدن حالمان دست به کار شویم. با توکل بر خدا ،امید، تلاش و کمک خواستن از خودش
پس لطفا غصه ممنوع...🌱
❤️هم دلی❤️
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #سوری #پارت128 خلاصه همه ی هماهنگی ها انجام شد و مراسم خواستگاری تو خونه ی م
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#سوری
#پارت129
خلاصه نتیجه تحقیقاتشون خوب بود...و مراسم نامزدی حامد و لیدا به خوبی برگزار شد...روزگار میگذشت تا اینکه یه روز خواهر فائزه اومد خونمون...از احوالات فائزه پرسیدم...
خواهرش گفت:
. + آره بد نیست فقط خیلی بی تابه. برای همین مزاحم تو شدم.
مکثی کردم و گفتم از دست من چه کمکی برمیاد؟
+ راستش همش اسم تو رو میاره و میگه باید ازش حلالیت بطلبم. خیلی در حقش بدی کردم. میخوام اگه برات مقدوره بیای یه سر بهش بزنی و باهاش صحبت کنی تا به آرامش برسه.
_ آخه عزیزم میدونی که وضعیت بین ما چجوریه! بهش بگو من هیچ کینه ای ازش ندارم ولی واقعا به خاطر زندگیم نمیتونم باهاش ارتباط بگیرم. شوهرم هم راضی به این کار نیست. من قلبا فائزه رو دوس دارم ولی هربار خواستم دوباره بهش شانس بدم لز پشت بهم خنجر زد.
+ سوری جون خواهش میکنم. بذار بفهمه تو دیگه بخشیدیش. میترسم دوباره یه بلایی سر خودش بیاره. فائزه نسبت به تو و علی یه احساس خاصی داره و حالا جفتتون رو از دست داده و از زندگی ناامیده. نمیگم باهاش رفت و آمد کن. فقط یه بار بیا پیشش و خیالشو راحت کن. سوری جون باور کن فائزه مریض روحیه وگرنه یادت که هست اون زمانایی که حالش خوب بود چقدر دختر مهربونی بود و از کمک به هیچکس دریغ نمیکرد.
_ میدونم عزیزم. اجازه بده شوهرم بیاد خونه باهاش صحبت کنم اگر قبول کرد با هم میایم پیشش.
خواهر فائزه کلی تشکر کرد و خداحافظی کرد.
ذهنم خیلی مشغول شده بود. دلم به حال فائزه میسوخت. میدونستم ذاتا آدم بدی نیست ولی مریضه. مرتضی که اومد جریانو بهش گفتم و ازش خواهش کردم اجازه بده یک بار ببینمش. اونم وقتی دید خیلی برام مهمه قبول کرد.
همون شب مرتضی منو رسوند در خونه ی خواهر فائزه که فائزه هم اونجا بود و گفت من داخل نمیام. تو برو و زود بیا.
وارد خونه که شدم از چیزی که میدیدم شوکه شدم. اصلا انگار این آدمی که میدیدم فائزه نبود و یه میت رو جلوم گذاشته بودن.
فائزه زن خیلی زیبایی بود ولی بعد این چند سالی که ندیده بودمش اینقدر لاغرو رنگ پریده و شکسته شده بود که ناخودآگاه با دیدنش اشک تو چشمام جمع شد.
وقتی منو دید لبخند بی جونی زد و گفت اومدی؟
رفتم جلو بغلش کردم و گفتم این چه کاریه که با خودت کردی؟ میخواستی منو نابود کنی ولی ببین چی به سر خودت آوردی!
فائزه منو از خودش جدا کرد و با اون دو تا چشم درشتش که حالا چروک های زیرش نشون از سختی روزگارش میداد.
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🍂🍃
🥀
#همسرداری
✳️ مدیریت رابطه زوجی
👈 در بسیاری موارد دیده شده که در رابطه یک زوج، همواره هر کدام فقط به انتظارات خودشان از طرف مقابل، توجه می کنند و مرتب از همسر خود گله دارند که به نیازهای آنها توجهی ندارند. در صورتی که هرگز به سهم خودشان در این رابطه توجهی ندارند.
❓ آیا این افراد، هیچوقت به این موضوع فکر کرده اند که خودشان چه تلاشی برای رشد یا بهبود این رابطه کرده اند؟
👈 رابطه یک فرآیند کاملا دو طرفه است.
✳️ بنابراین چه وقتی آسیب میبیند و چه زمانی که رشد می کند، هر دو طرف در آسیب یا رشد آن، نقش داشته اند.
✅ پس برای پیشرفت رابطه لازم است هر فرد هم مسئولیت خطاهای خود را بپذیرد و هم برای پرورش رابطه تلاش کند و گام بردارد.
❤️هم دلی❤️
🌸🍃 🚨حرفهای نابجا... 🍃
#استاد_علی_صفایی_حائری
🚨حرفهای نابجا...
گاهی خانم خانه یک حرفی میزند که اساس زندگی یک نفر از هم پاشیده میشود. حرف راست هم میزند؛ مثلاً به کسی که در زندگیش دعوا و اختلاف دارد، میگوید: من با آقایمان خیلی خوبم؛ آقای ما خانه که میآید بچه را از اول بغل میکند؛ خانه را جارو میزند تا آخر!
این دروغها و حتی راستش هم باعث میشود که او در آنجا پُزش را بدهد، اما زندگی دیگری خراب شود. اینجا باید از تحملهای خودش بگوید و در کل چیزی بگوید که او به زندگیاش وابسته شود نه چیزی که او وقتی پیش شوهرش میآید، بگوید: ببین دیگران برای زنشان چه میکنند، چه میخرند و ...
از کسانی نباشیم که با حرفمان، با سکوتمان، با کلاممان، با اشارههایمان دیگران را به زحمت بیندازیم.
📚 خانه فریب
#کنترل_زبان
#حرف_مردم
#سیاستهای_زنانه
🔵بعضی خانوما میگن چرا شوهر ما تو خونه حرف نمیزنه
ولی با دیگران این همه میگه و میخنده...
چرا واسه ما خرج نمیکنه
ولی به دیگران که میرسه این همه دست و دلباز میشه....
و خیلی مثال های دیگه...
⁉️میدونید یکی از دلایلش چی میتونه باشه؟؟
اینکه اون "دیگران"
همسر شما را همیشه "تایید" میکنن..
ولی شما
فقط کارت اینه که
همسرت رو "تخریبش" کنی...!!!
👈یه خانوم نمیذاره تو تایید کردن همسرش کسی ازش سبقت بگیره...
🖌#کانال_دکتر_انوشه
❤️❤️❤️
❣ زندگی را زیباتر کن..
✳️ در زندگی گاهی باید
ندید،
نشنید
و نگفت..
کنار هم بودن ارزشی بالاتر از دیدن خطاها، گفتن عیب ها و شنیدن بدی ها را دارد..
عفو و گذشت در خانواده حرف اول را می زند..✅
#حرف_قشنگ 🌸 🌱
❤️
❤️هم دلی❤️
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #سوری #پارت129 خلاصه نتیجه تحقیقاتشون خوب بود...و مراسم نامزدی حامد و لیدا به
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#سوری
#پارت130
بهم خیره شد و گفت کینه و حسادت همه وجودمو پر کرده بود. اصلا نمیدونم چجوری اون کارا رو کردم. پشیمونم، خیلی پشیمون. دیگه هم نمیخوام بگم باهام ارتباط داشته باش، بار آخریه که مزاحمت شدم. فقط میخوام این دل واموندم آروم بگیره. میدونم هرچی سرم اومد تقصیر خودمه. بهترین دوستمو از دست دادم، شوهرمو که عاشقم بود از خودم روندم. من یه احمق بازنده ام ولی فقط میخوام از زبون خودت بشنوم که گذشته رو میبخشی و ازم متنفر نیستی.
_ فائزه من هیچوقت نتونستم ازت متنفر بشم. من دوست دارم. هنوز اون روز اولی که تو اوج بی کسی شدی همه کسم یادم نرفته ولی خیلی بهم بد کردی و نمیتونم همه چیزو فراموش کنم ولی مطمئن باش که بخشیدمت و چیزی تو دلم نیست و خیلی خیلی بابت این حالت ناراحتم. امیدوارم بتونی طعم آرامشو بچشی. با خودکشی و گریه و زاری چیزی درست نمیشه. هنوزم میتونی زندگیتو سر پا کنی. درسته که نمیتونیم مثل قبل باشیم ولی دلم میخواد ببینم که دوباره همون فائزه ای شدی که از پس همه مشکلاتش برمیومد.
فائزه لبخند بی جونی زد و گفت کاش میشد ولی هیچ انگیزه ای برای ادامه ی این زندگی ندارم. کاش مامانم نرسیده بود و همه چیز تموم شده بود. وجود من فقط باعث درد و رنج بقیه میشه.
_ این حرفو نزن. هنوز جوونی میتونی زندگیتو درست کنی. نمیتونی گذشته رو تغییر بدی ولی آینده رو که میتونی.
*
اون شب خیلی با فائزه حرف زدم و راضیش کردم که دوباره به خودش یه شانس بده و درمان روحیش رو شروع کنه. بهش گفتم نمیتونم مثل قبل دوست صمیمیت باشم ولی هر ازگاهی بهت سر میزنم. خلاصه اینقدر گفتم و گفتم تا بالاخره حالش یکم بهتر شد.
از اون روز مرتب با خواهرش صحبت میکردم و احوالش رو میگرفتم تا مطمئن بشم حالش خوبه و هر از گاهی هم میرفتم پیشش چون دیگه بهم ثابت شده بود که بیماری روحیش باعث همه ی کارای اشتباهی هست که انجام داده و به ذات آدم بدی نیست و همون فائزه ای هست که تو بدترین شرایط کنارم بود و تنهام نذاشت.
کم کم هرچی زمان میگذشت حال فائزه بهتر میشد. هرچند که مجبور بود دارو مصرف کنه و مرتب تحت نظر باشه ولی افسردگیش خیلی بهتر شده بود.