#گعده_دهم
#یادداشت_پنجم
#همنویسی_در_پاسداشت_مرحوم_فرجنژاد
#زهرا_عبدی (حُسنا)
🖌کشتیِ جان
کیست تا کشتی جان را ببرد سوی نجات
دست ما را برساند به دعای عرفات
مثل آفتابی طلوع کردی و بر تاریکیها تابیدی. عاشق بودی و غرق در دنیای لغات. دنبال چیزی میگشتی تا بتوانی حقیقت را ثابت کنی. مثل پیچیکی دور ولایت پیچیدی و جوهرۀ قلمات را روی کاغذ آوردی. عاشق بودی، ثانیهها برایت مفهوم نداشت.
همیشه در انتظار ندای ملکوتی بودی. از کدامین آثارت سخن به میان بیاورم که زبانم قاصر است؛ از اندیشهای که در نهان داشتی و دوست داشتی آشکار شود.
اندیشهات، همچون سلاحی نرم بود در مقابل رسانههای شیطانی. عشق به رهبری و انقلاب مثل خونی در رگهایت جاری بود. قلمت به وسعت آسمانها بود؛ انتها نداشت و همیشه در حال پرواز به سمت و سوی حق بود. درختت سبز بود و پربار؛ اما با غرور بیگانه بودی. مثل بارانی شدی که بر سر همه بارید؛ بارانی که دوست داشت، گلها و غنچههای انقلابی را سیراب کند. گلها و غنچههایی که هر کدام حالا جزء یکی از شاخههای این انقلاب هستند.
همگان از طعم سفرۀ محبتت چشیدند. طوفانهای دشمن در انتظار بلعیدنت بود؛ اما کم نیاوردی و بیپروا رفتی. هدف والا داشتی و دنیا در برابر دیدگانت ذرهای ناچیز بود. قلب نا آرامت همواره دنبال کشف حقیقت میگشت. در روز عرفه، در حرم بیبی طواف کردی و با اشکهایت بدنت را شستوشو دادی. با روح بلندت به سمت و سوی او پرواز کردی؛ اما آثارت هنوز هم عطر عجیبی دارد. ستارههایت در آسمان شب، عجب برقی دارند. هنوز هم زندهای، هستی، در میان تکتک صفحات
کتابهایت، در میان تکتک آثارات. هنوز هم تو را حس میکنیم. سفرتان بخیر... دُر گرانقدر انقلاب... .
امام علی میفرمایند: «هیچ کرداری مانند پژوهش نیست.» (غررالحکم، ح 10483.)
۱۴۰۲/۴/۱۸ تیر ماه
پایان
#گعده_یازدهم
#تبلیغ_کارآمد
#زهرا_عبدی (حُسنا)
🖌تبلیغ مکتوب
بر اساس جلسهای که برگزار شد؛ نظرات بر این منظر بود که روحانیت فقط این نیست که در جبهه مسجد قرار بگیرند. بالای منبر بروند، سخنرانی کنند و نوحی گفته شود. این فقط بخشی از رسالت یک مبلغ به شمار میآید.
همواره نباید میدان را خالی کرد. در جایجای مختلف نیاز شدید به روحانیت حس میشود؛ در امور فرهنگی، گردشگری و... . زمانی که روحانیت عرصههای مختلف را خالی کنند؛ در نتیجه افراد ناکارآمد روی کار میآیند و امور را بر دست میگیرند.
حوزه متاسفانه هنوز نتوانسته است افراد متخصص و متعهد را تربیت کند. حوزه دقیقا به سمت دانشگاه کشیده میشود؛ افراد حوزوی به شکلی سطحی دروس را مطالعه میکنند و امتحان میدهند.
متاسفانه برخی از روحانیون به شکل تخصصی ادامه نمیدهند. حوزه باید به فکر چاره باشد؛ توانمندیهای افراد را شناسایی کند و آنها را راهنمایی کند تا هر کس بتواند گوشهای از کار را به عهده بگیرد و به خوبی به سرانجام برساند.
نگاهمان را به مبحث تبلیغ باید گسترش بدهیم؛ بحث تبلیغ را فقط سفر رفتن به مناطق محروم و روستاها ندانیم.
برای مبحث تبلیغ، گاهی بودجههای هنگفتی در دست بالا دستیان است که این بودجه را صرف تبلیغ روحانیون نمیکنند. چرا نباید برای مبلغان دین، بودجهای در نظر نگرفت؟
هر زمان که حضرت آقا در رابطه با موضوعی صحبت کردند، جای نگرانی بود؛ زیرا تا زمانی محدود به آن امور رسیدگی میکنند بعد از آن موضوع را رها میکنند.
انشاءالله روزی برسد که حوزه بتواند جوانان متخصص و متعهدی تربیت کند؛ امید که روزی برسد روحانیت را در امور مختلف از جمله فرهنگ، هنر و... ببینیم.
پایان