فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلام ای آرامش دل فرزندان شهدا
🔹نامه تأثیرگذار دختر شهید صدرزاده از کربلا
🔹برنامه عشق بیپایان، شبکه ۲
#کلیپ
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
50.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند «آزادمرد»
✅ بازنشر به مناسبت ایام هجرت هنرمند جهادگر سید محمد ساجدی و خانواده محترمش
🔸مستند آزادمرد، مستندی برآمده از آه دل رفقایی است که حسرت بیشتر بودن با رفیق عزیزشان، #سیدمحمدساجدی را تا ابد بر سینه دارند، و این کار کوچک را مرهم زخمی بر دلهای خود میدانند.
🎥 برای تماشای مستند با کیفیت بالا به آدرس زیر مراجعه کنید 🔰🔰
🌐 https://www.aparat.com/v/3GBcr
#مستندآزادمرد
#سیدمحمدساجدی
#هنرمندجهادگر
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 حبیبی یا حسین🎀:
📺 گریه آیت الله جوادی آملی به خاطر شهدا:
نشستم و گریه کردم، نه برای ثواب، فقط گریه خجالت!
▪️زمستان شد؛ آن کوههای بلند که روز با اسب به زحمت می روند، شب که دیگر کسی نمی رود! و هوا هم سرد شده بود و نشانه برف هم بود. این عزیزان بالای کوههای کردستان در سنگر ها، می توانستند پائین بیایند؛ (ماندند، ماندند، ماندند، ماندند)، یخ زدند و مُردند.
▪️نعش شریف شان را به قم آوردند. در مسجد اعظم مجلس ترحیم گرفتند. ما معمولاً در مجلس ترحیم که می رویم، یک فاتحه می خوانیم، قرآن می خوانیم و بر می گردیم؛ تا آخر نمی نشینیم. (تا آخر یعنی تا آخر)، تا آخر نشستم و گریه کردم، نه برای ثواب، فقط گریه خجالت !
▪️اینها بودند که حفظ کردند!
🌷 انتشار به مناسبت هفته دفاع مقدس
#کلیپ
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آیا این شهید را میشناسید؟
صحنه ای که سالهاست از تلویزیون می بینیم ولی نمی دانستیم که....
#دفاع_مقدس
#شهدا
#مهدوی_ارفع
#کلیپ
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩🚩 #مهدی_جان
آیا ۳۱۳ نفر یار امام زمان از قبل ثبت شده اند؟
ما میتوانیم جز این ۳۱۳ نفر باشیم؟
اللهم عجل لولیک الفرج
#حلقه_میانی
#جهاد_خدمت_رسانی
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶
*شهیده زینب ڪمایے*
زندگیتان حسینی(ع)💚
دلتان زینبی(س)🌾
شبتان عباسی(ع)🥀
آرزوتون دیدن بقیع و مشهد الرضا (ع)
یا حسین مددے...
نمازشب ، وضو و نماز اول وقت
یادتون نࢪه🤞🏻••
#دُعآےِعآقِٮَتْبِخِێْرےبَرآےِهَمَتونْ🤲🏻✨
#دٌعآۍِشَھآدَتْبَرآيِهَمِگے🌻
#شهیده_زینب_ڪمایے
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادرم گفت «مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشتهاید، چه جوابی میدهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد.
داغ زینب مثل روز اول رفتنش هنوز داغ داغ است؛ داغی که هیچ وقت سرد نمیشوند. هیچ وقت کهنه نمیشود. باید دنیا بداند که منافقین چه کسانی را و به چه جرمی به شهادت رساندند.
بعضی شبها خواب گلزار شهدای اصفهان را میبینیم. خواب درختهای کاج، درختهایی که سایبان قبرهای شهدا، قبر زینب هستند.صدای نسیمی را که میان برگهای آنان میپیچد، میشنوم. یک تکه از جگر من، از قلب من، زیر آن درختهاست. گمشده من آنجا خوابیده است. خوشا به حال درختهای کاج.
#شهیده_زینب_ڪمایے
#کلیپ
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
•°•🖤•°•
شهادتجانڪندن
نیستبلڪهدلڪندناست
دلڪندنازدنیاوࢪسیدنبهمعشوق(:
️️ــــــــــــــ❁ــــ ـــ ــ ـ
#شهیده_زینب_ڪمایے
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
🔷اَلسَّلامُ عَلَیـکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا
اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🔷
#یادشان_باصلوات🌱
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
📌امام رضا علیه السلام میفرمایند:
اگر می خواهى به ثواب شهيدانی که با حسين علیهالسلام به شهادت رسیدند برسى، هر گاه که به یاد ایشان افتادى بگو،؛
«ای كاش با آنها بودم، و به رستگاری بزرگی می رسيدم»
📚 عیون اخبار الرضا؛ ج ۲، ص ۲۶۹
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada
همسفر با شهدا
شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد. مادرم نام میترا را برای او انتخاب کرد. اما بعدها که میتر
از امروز در کانال
کتاب #من میترا نیستم را با هم میخوانیم
❤️ #من_میترا_نیستم ❤️
#قسمت_اول 😍😍
(کبری طالبی نژاد :مادر شهید)
بعد از این که خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه میخواهد، اسمش را عوض کرد
میگفت :من میترا نیستم اسمم زینبه، با اسم جدیدم صدام کنید. از باباش و مادربزرگش به خاطر این که اسمش را میترا گذاشته بودند ناراحت بود.
من نُه ماه بچه ها را به دل می کشیدم اما وقتی به دنیا می آمدند ساکت می نشستم و نگاه میکردم تا مادرم و جعفر روی آنها اسم بگذارند.
اسم پسر اولم را جعفر انتخاب کرد و دومی را مادرم. جعفر اسم های اصیل ایرانی را دوست داشت.
مادرم با این که حق انتخاب اسم بچه ها را داشت، اما حواسش بود طوری انتخاب کند که خوشاینده دامادش باشد.
زینب ششمین فرزندم بود و وقتی به دنیا آمد مادرم اسمش را میترا گذاشت. او خوب می دانست که جعفر از این اسم خوشش خواهد آمد.
بعد از انقلاب و جنگ دخترم دیگر نمی خواست میترا باشد دوست داشت همه جوره پوست بیاندازد و چیز دیگری بشود
چیزی به اراده و خواست خودش نه به خاطر من جعفر یا مادر بزرگش،اینطور شد که اسمش را عوض کرد.
اهل خانه گاهی زینب صدایش می کردند. اما طبق عادت چند ساله اسم میترا از سر زبانشان نمیافتاد.
زینب برای اینکه تکلیف اسمش را برای همیشه روشن کند، یک روز، روزه گرفت و دوستان همفکرش را برای افطار به خانه دعوت کرد.
می خواست با این کار به همه بگوید که دیگر میترا نیست و این اسم باید فراموش شود. دو دوست دیگر زینب هم میخواستند اسمشان را عوض کنند.
برای افطار دختر ها، برنج و خورشت سبزی پختم همه چیز آماده بود و منتظر آمدن دوستان زینب بودیم اما آنها بدقولی کردند و آن شب کسی برای افطار به خانه ما نیامد.
زینب خیلی ناراحت شد به او گفتم: مامان چرا ناراحتی؟ خودت نیت کن اسمت را عوض کن! ما هم کنارِتیم مادربزرگ و خواهر و برادرتم نیت تو رو میدونن.
آن شب زینب سر سفره افطار به جای برنج و خورشت، فقط نان و شیر و خرما خورد. و گفت: افطار امام علی چیزی بیشتر از نون و نمک نبوده.
آنقدر محکم حرف میزد و به چیزی که میگفت اعتقاد داشت، که دیگران را تسلیم خودش می کرد.
با این که غذای مفصلی درست کرده بودم بدون ناراحتی کنار زینب نشستم و بااو نون و شیر خوردم.
اون شب، زینب رو به تک تک اعضای خانواده کرد و گفت: از امشب به بعد اسم من زینبه. از این به بعد به من میترا نگید.
مادرم رویش را بوسید و به او تبریک گفت. شهلا و شهرام هم قول دادند که زینب صدایش کنند.
ادامه دارد...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#خاطرات
#کتاب_متنی
#همسفر_با_شهدا
@hamsafar_ba_shohada