eitaa logo
همسران بهشتی
5.4هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
715 ویدیو
43 فایل
کپی مطالب ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 @Hamsarane_Beheshti 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 فروتن باشید. به خود بخندید، از عیب ها و اشتباهات خود آگاهی داشته باشید و قبول کنید که آنها شخصیت شما را تعریف نمی کنند. همیشه آماده یادگیری باشید. هوش و تحصیلات عالیه خود را به رخ دیگران نکشید. بدانید که همیشه چیزی برای یادگرفتن وجود دارد حتی از کسانی که دانش کمتری دارند. بگذارید انتخابتان کنید. علاقه صادقانه خود را به دیگران نشان دهید. از کلمه شما بیشتر از کلمه من استفاده کنید. بااشتیاق به دیگران گوش کنید و جنبه های مثبت شان را به آنها گوشزد کنید. به افراد هدایایی دهید که دوست دارند. هدایایی نخرید که برای خود شما مهم است و یا دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد. پیوسته خود را به چالش بکشید. متوسط نباشید. به معلومات گذشته خود اکتفا نکنید. مدام در حال پیشرفت باشید و در مواجه با فرصت ها و نحوه استفاده از آنها خلاقیت داشته باشید. ساده زیستی پیشه کنید. زیرا باعث میشود شما تحت فشار،عجول، به هم ریخته و یا گیج و سردرگم نباشید. به خودتان زمان و مکانی برای تمرکز بدهید. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 @hamsarane_beheshti 🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🍃 ♨️عفونت رحم دارید ♨️ازسوزش وخارش و دل دردهای ماهیانه رنج میبرید☹️ ♨️از بوی بد دهان خجالت میکشید🙊 اینجا ۳سوته درمان کنید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3108569448Cb027a4d4a9 🔴
هدایت شده از مشاوره بهشتی
🔴 فوری عقیم شدن پسران و مردان ایرانی با خوردن این دارو! این دارو رابه هیچ وجه مصرف نکنید! ملت ایران بخونید چه بلایی داره سرتون میاد👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/3108569448Cb027a4d4a9
↴⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ گاهی اوقات فشار زندگی انقد زیاد میشه که دوست داری فریاد بزنی، گریه کنی، خدا خدا کنی. فایده نداره...! قانون جذب چیز دیگه ای میگه: تو باید حالت خوب باشه تا بتونی اتفاقهای خوب رو به سمتت جذب کنی. گاهی باید تو اوج فشار بیخیال بشی، خودتو رها کنی، فارغ از تمام دغدغه ها!! تا بتونی خودتو واسه دقایقی؛ ساعتی مهمون کنی به شادی و خنده تا اتفاقات خوب رو جذب کنی. یادت نره صرفا با شاد بودن هم اتفاقی نمیفته. باید در عین شاد بودن هم صبور باشی هم پرتلاش... ⁣ ╰─► @hamsarane_beheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌺🪴ترفند رشد چند برابری گل ها ✔️ اگه هر چی گل می‌خری بعد مدتی خشک میشه با نگهداری پتوس شروع کن و با ترفندهای 👈 اینجا رشد پتوس رو چند برابر کن! از وقتی عضو کانال گلدون من شدم هر کس میاد خونم چشماش 👁 ۴ تا میشه از بس گلهام پرپشتن و پر پاجوش شدن😍🌱 https://eitaa.com/joinchat/3378118973C189b9974c4
هدایت شده از مشاوره بهشتی
🔴 و رشد چند برابری گلها 💯 کلیــــک کن 🪴🪴🪴🪴🪴🪴 🔴آموزش کاشت انواع بذرها و سبزیجات داخل آپارتمان کلیــــک کن 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔴 درمان زرد شدن و خشک شدن برگ گلها و از بین بردن آفات کلیــــک کن https://eitaa.com/joinchat/3378118973C189b9974c4
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 @Hamsarane_Beheshti 🔹🔸🔹🔸🔹🔸 های سرماخوردگی زمستانه که می رسد، ممکن است سراغ هر یک از اعضا خانه بیاید. قضیه وقتی حاد می شود که این سرماخوردگی خانم خانه را مبتلا کند که در اینصورت ستون خانواده سست می شود و در این زمان همدردی های شوهر علاوه بر کمک فرزندان می تواند به خانم خانه بگوید که مهم تر از سلامتی تو چیزی در دنیا نیست. آگاه و هوشیار از شرایط سخت به درستی استفاده می كنند و آن را به فرصتی برای محبت بیشتر و هرچه بهتر كردن عاطفی تبدیل می كنند این دوران سهم خوبی در زندگی همسران می تواند داشته باشد و فضای انس بین آنها را دوباره ایجاد می كند. در این مواقع اصلا رختخوابتان را از هم جدا نكنید. پیغمبر اسلام(ص) می فرمایند : بهترین شما كسی است كه برای اهل بیتش خوب تر باشد و من نسبت به خانواده ام از همه بهتر هستم. بچه ها را آرام کنید تا سر و صدا راه نیندازند. در شب کاملًا مراقب او باشید. گاهی که از خواب بیدار شوید، اگر بیدار است احوالش را بپرسید. اگر از شدت درد خوابش نمی برد، سعی کنید درصورت امکان بیدار بمانید. و اگر خواستید بخوابید با یکی از فرزندانتان یا پرستار دیگری نوبت بگذارید که همیشه یک نفرتان بیدار بمانید و از مراقبت کنید. مبادا از سر شب تا صبح راحت بخوابید و همسرتان از شدت درد بنالد. اگر در چنین موقعی از همسرتان کاملًا پذیرایی و دل جویی نمودید، به زندگی دل گرم می شود، به وفاداری و صمیمیت شما اطمینان پیدا می کند، محبت و علاقه اش زیادتر می شود. وقتی از بستر بیماری برخاست بیش تر از سابق در خانه ات زحمت می کشد. محبت ها و های شما را هرگز فراموش نمی کند و اگر بیمار شدید کاملًا از شما پرستاری و دل جویی خواهد کرد هر چند که زن خانه در هر حالی پرستار است حتی اگر مریض نباشید. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 https://t.me/hamsarane_beheshti 🔹🔸🔹🔸🔹🔸
↴⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ ⁣ اِرْحَمْ مَنْ رَأْسُ مَالِهِ الرَّجَاءُ... رحم كن به كسي كه سرمايه اش اميد است... ╰─► @hamsarane_beheshti
💠•••••💕°°°°💕••••💠 ••قسمت ۲۰۳                             ••💠°° پناه °°💠•• حاجی به کنار دستش اشاره کرد،با سید مرتضی که به احترامش نیم خیر شده بود دست داد و بغل دست پدرش نشست. محمد طاها چهار دست و پا روبرویش حرکت میکرد، جغجغه را با آب دهان لجز کرده بود، دوتا دندان صدفی درآورده و حالا هم جغجغه را به کمک دندان و آروارهایش نگه داشته بود. او را که می‌دید احساس میکرد حفرهای ته قلبش ایجاد میشود، هرچه جلوتر هم می‌رفت، این حفر عمیق و عمیق‌تر می‌شد _دیر کردین؟_ ترافیک بود! رعنا با سینی چای نزدیک شد، استکانی برداشت، تصویر محمد طاها با وجود او مخدوش شد، او که عقب کشید،تصویر واضح شد. این بار به پشت شده بود و شست پایش را به دهان برده و پر سر و صدا ملچ ملوچ میکرد _شیرینه؟ نگاه از آن طفل معصوم که فارغ از دنیا به خود مشغول بود برداشت و به پیرمرد که تبسمی به لب داشت داد. ظرف پایه داری که درون مایهاش شامل نخودچی کشمش بود را پیش رویش گرفت، پرسید: چی شیرینه؟_ بچه، اوالد! وارث! اخمش غلیظ شد، پیرمرد که عکس العملی از او ندید ، مشتش را پر از نخودچی و کشمش کرد و دست که عاطل و باطل روی زانویش قرار داشت را گرفت و مشتش را کف دست کاوه خالی کرد _ معطل چی هستی؟ شانه بالا انداخت و مشتش را بست، پیرمرد کمی جابجا شد، جمع شلوغ بود صدا به صدا نمی‌رسید ،کسی متوجه مضمون بحثشان نمیشد: ، دیگه چی _ گفتی باغ، گفتم سمعاً و طاعةً میخوای که دست دست میکنی؟ کمر به پشتی چسباند: _ باغ مورثی بود، از مادرم به من رسید، حالا دیر رسید و نوشدارو بود که بماند ولی .._ ولی چی؟! _ مادرم زنده نیست که از من در ازای باغ نوه بخواد، باید از مال خودت مایه شما میخوای پس مسلماً بذاری! زری با بساط قلیان تو آمد، قلیان را روبروی حاج اباذری گذاشت، وقفه افتاد، او که از مدار دیدشان خارج شد، پرسید _ دست رو چیزی گذاشتی که گفته باشم نه؟ _ میخوام بذارم و امیدوارم که نه نشنوم! لب به لولهی قلیان چسباند: _ خب، میشنوفم! مستقیم به چشمانش خیره شد: _ کروکی بکشم، یا آدرس کفایت میکنه؟ دود قلیانش را به بیرون هدایت کرد و تک سرفهای زد : _ بگو! _ سعادت آباد، خیابون عالمه شمالی، آجیل فروشی اباذری! هردو ابروی پیرمرد همزمان با هم بالا پرید، لب به نی قلیان نچسباند: _ چرا اونجا؟ _ چرا اونجا نه؟ _ تو اگه دست روی این خونه هم بذاری من بهت نه نمیگم، توشهی آخرتم که نیست مال دنیاست چرک کف دسته، ولی اونجا نه! شدنی نیست، به وحید وعده دادم. این رسم مروت نیست که خلف وعده کنم. نیشخندی زد، میخواست از بابت سند نخوردن آن مغازه بنام وحید مطمئن شود که شد؛ به نظر که ماه نسا خواهرانش را از این بابت سرکار گذاشته بود، قیافه‌ی زری بعد از شنیدن حقیقت ماجرا دیدنی بود. _ خب پس چرا از همون وحید نمیخواید براتون نوه بیاره؟ دست روی زانویش گذاشت: _چرا خلقتو تنگ میکنی پسر؟ نگفتم نمیدم، کنس بازی در نیاردم، گفتم وعده دادم اونجا رو؛ نامردیه به یتیم بردارم بگم نه؛ تو بگو باغ فشم، بگو مغازه‌ی خودم، باغ انجیر استهبان، باغ لیموی جهرم، اصلاً چرا راه دور برم بگو این خونه، اگه گفتم نه اونوقت تف کن تو روم! انگشتش از آن مغازه دو نبش بر روی هیچ چیز دیگری نمیلغزید، دندان طمعش از آن مغازه را نمی خواست بکند. _ من هیچکدوم از اینایی که اسم بردین رو نمیخوام . فقط اون مغازه! تنها شرطم برای بچه دار شدن همینه! استغفراللهی گفت و نی قلیان را روی فرش ابریشمی دستباف گذاشت، و پشت دست روی چانه گذاشت: _ افتادی سر دنده لج! شیطون مکارو لعن کن! _ همیشه شعبون یه بارم رمضون! در ثانی شیطون مکار اگه وجود خارجی هم داشته باشه باید در مقابل ما و امثال ما لنگ بندازه! _ میخوای چیکار اونجارو؟! به چه کارت میاد؟ لب لوله کرد: _ بیزینس جدید راه میندازم، چه میدونم اجاره اش میدم، بیکار نمیمونه در هرحال؛ دیگه؟! رعنا سفره را آورد، همان وسط پهنش کرد، معظمه هم پشت سرش حرکت میکرد، با دیس برنج پیش آمد: _ ناسازگار شدی! همه به تکاپو افتاده بودند برای پهن کردن سفره‌ی شام، نگاهش به بقیه بود و زبانش با پیرمرد. _ از اون اولش هم همچین سازگار نبودم، در هر صورت من تنها شرطم اینه! لبش را با نوک زبان تر کرد، نرم گفت: _ بچه بیاد همه چی سامون میگیره. تو قدم اولو با خلوص نیت بردار. نوچی کرد و سر بالا انداخت، بیگدار به آب نزد: _ حرف باد هواست. من برای باد هوا قدم برنمیدارم _. نامسلمون کی زدم زیر حرفم که بار دومم باشه؟ زری با صدای بلند دعوت به شام کرد، سفره را رنگین چیده بودند، چند نوع پلو و چلو و قیمه قرمه 💠•••••💕°°°°💕••••💠 《 قسمت قبلی《🩵》 (این داستان مختص کانال همسران بهشتی است کپی آن اکیدا ممنوع میباشد ) •••💠•••••💕°°°°💕••••💠 °°°@hamsarane_beheshti
از هوش رفتم وقتی فهمیدم که ...😱😢 زن و شوهر جوانی سگی خانگی داشتند که او را خیلی دوست داشتند زن و شوهر جوان به تازگی صاحب یک فرزند شده بودند پس از تولد نوزاد سگ رفتارش عوض شده بود و دیگر غذا نمی‌خورد اما نوزاد را خیلی دوست داشت و همیشه کنار نوزاد بود و ساعتها به نوزاد زل میزد و فقط او را نگاه میکرد شبها نیز کنار نوزاد میخوابید زن و شوهر که فکر میکردن مشکلی برای سگ پیش امده است او را پیش دامپزشک بردند تا علت را جویا بشن دامپزشک پس از معاینه متوجه موضوع وحشتناکی شد😱😳👇👇 https://eitaa.com/joinchat/778830185C7752c74f11 بله خیلی باید مراقب بود🔞
هدایت شده از مشاوره بهشتی
هنوز دنبال حقوق کارمندی هستی؟ اینجا یه بچه ۱۵ ساله از یه کارمند بیشتر درآمد داره ...... جهان داره به سمت جدیدی حرکت میکنه اگه امروز نیای فردا پشیمون میشی  :👇☺️ 🔴بزرگترین کانال کسب درآمد ایتا 🔴بزرگترین کانال کسب درآمد ایتا بیشتر از ۱۷۰ هزار نفر اینجان👆👆
↴⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ ‌  یکی از راه‌حل‌های بحث‌های ماست! به خصوص اگر طرف مقابل در حال ابراز هیجانات و احساساتش باشد و دلش بخواهد کند. با سکوت خیلی کارها می‌شود کرد، می‌توان بدون کوچکترین حرفی کرد، کنترل گری کرد، توهین کرد و البته گاهی افراد به سکوت در آن لحظه نیاز دارند، در چنین شرایطی می‌توان از طرف مقابل خواهش کرد که چند ساعت فرصت دهد تا در آرامش بیشتری با یکدیگر صحبت کنند، این روش یک روش معقول و ایست اما متاسفانه افراد از سکوت برای نشان دادن ناراحتی،  و کم محلی استفاده می‌کنند، چیزی که منجر به بالابردن هیجانات در طرف مقابل میشود ‌ ╭ ╰─► @hamsarane_beheshti