eitaa logo
سبک زندگی همسران
117 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
6 فایل
https://eitaa.com/hamsaraneh15739 🌱❤️کانال سبک زندگی همسران برای زندگی بهتر با آرامش بیشتر برای شما عزیزان❤️🌱 این کانال را به دوستان خود معرفی کنید و در اجر معنوی آن شریک باشید 🌱❤️🌱❤️🌱❤️🌱❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹دختر باران🌹 در حالی که صورتش سرخ شده بود گفت:تو الان با کی بودی مریم؟ با پررویی تمام جواب دادم:با تو ب... حرفم تموم نشده بود که قابلمه رو کنار گذاشت کنار،آستینش رو بالا زد ایستاد. از ترس یک قدم عقب رفتم با عصبانیت گفت:داشتی می گفتی در افشانی کن،پررو بازی در بیار،سر و دست بشکون (با فریاد ادامه داد)زبون نفهم بازی در بیار با حرص طرفم اومد ، جیغی زدم و طرف دستشویی فرار کردم،داخل رفتم در رو قفل کردم. محمدجواد با فریاد گفت: همونجا بمون تا مغزت بلکه تفکیک کار خوب و بد رو یاد بگیره. با گریه گفتم:خیلی بدی محمدجواد جای اینکه نازم کنی بگی ببخش دلت رو شکوندم الان اینجوری می کنی؟تازه تو منو همین طوری توی مدرسه ول کردی من چی کار می کردم؟تازه اونی که زبون درازه تویی نه من... یک لحظه نفس کشیدن برام سخت شد خیلی وقت بود تنگی نفس سراغم نیومده بود در حالی که نفس نفس میزدم در رو باز کردم با ولع سعی می کردم هوا رو داخل ریه هام بفرستم اما تلاشم بی فایده بود. لباسم تنگ نبود اما احساس خفگی می کردم.دست به یقه ی لباسم انداختم،به دیوار تکیه دادم و روی زمین نشستم. انگار محمدجواد هم باورش نمی شد دوباره آسم سراغم اومده باشه. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹دختر باران🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 -الکیه؟ پامو عقب بردم و لگد نه چندان محکمی به پاش زدم با ناراحتی دستی توی موهاش کشید و گفت:اسپریت مریم کجاست؟ نفس کشیدن هام کوتاه، پشت سر هم و بی نتیجه بود.محمدجواد بلند شد و طرف در دوید زیاد طول نکشید که با اسپری برگشت اسپری رو طرف دهنم گرفت بی حال دستش رو کنار زدم و قطره اشکی پایین چکید. ناراحت اسپری رو تکون داد و طرف دهنم گرفت.صورتمُ طرف مخالف چرخوندم،نوچی گفت و به زور سرمُ نگه داشت و داخل دهانم گذاشت. -لجبازتر از تو خودتی مریم،پدرمُ در آوردی. کم کم نفس هام منظم شد.بی حال روی زمین دراز کشیدم،محمدجواد روی زمین نشست سرمُ روی پاش گذاشت و شروع به نوازش کرد. -عزیز دلم می دونم کلافه ای،خسته ای ولی نفس من راهش این نیست، حرصت رو نباید سر بقیه... نگذاشتم حرفش رو ادامه بده. _امیدوارم یک روز یکی اون حرف رو به خودت بزنه ببینم ساکت می ایستی و نگاهش می کنی؟اون روز یاد حرف الان من بیوفت جناب سرهنگ دیگه هم راجع به این موضوع با من حرف نزن اون احمق یک بار زر زد اما تو منو مجبور کردی چندین بار زر اون رو تکرار کنم. با بی حالی نشستم. _من امشب تو اتاق مهمان می خوابم. هرگونه کپی برداری حرام است. با عرض پوزش پنجشنبه ها و جمعه ها پارت نداریم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹