🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#پارت961 🌹دختر باران🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
_جاییت درد می کنه؟
*نه خونه ی خودم راحت ترم .
_حیف شد حداقل صبر کن شام می خوردی بعد می رفتی.
*دستت درد نکنه دفعه ی بعد که اومدم با هم حسابی خوش می گذرونیم، من یه زنگ به علی بزنم ببینم خودش میاد دنبالم یا خودم برم.
_باشه با گوشیت زنگ نزن مهمونی اینجا عیبه،زشته
لبخندی زد.
*ممنون مریم خیلی خوش گذشت ببخش تو رو خدا.
تلفن رو طرفش گرفتم سریع شماره علی رو گرفت.
*سلام علی حالم خوب نیست می خوام برم خونه ی خودمون خودت میای دنبالم یا ماشین بگیرم؟
*...
*باشه
نگاهی به من کرد و ادامه داد: باشه بهش میگم ولی فکر نکنم قبول کنه.
*....
_باشه ،خداحافظ
*میگه خودت برو، آقا محمدجواد هم اونجا بود گفت حالا که من پیشت نیستم برو ستاد.
_باشه، حوصله کل کل با محمدجواد رو ندارم میرم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هرگونه کپی حرام شرعی است.🔥
رمان دارای کد ثبت در وزارت ارشاد است کپی پیگرد قانونی دارد
کد ثبت وزارت ارشاد:#137745
با عرض پوزش پنجشنبه ها و روزهای تعطیل پارت گذاری انجام نمیشه