#صیغه
علی ابن یقطین
میگوید از امام کاظم علیه السلام در مورد ازدواج موقت پرسیدم، حضرت فرمودند: تو
را با آن چه کار ؟ در حالی که خداوند تو را [به واسطۀ ازدواج] از آن بی نیاز کرده.
در روایت دیگری، امام صادق فرمودند: ازدواج موقت را رها کنید.
آیا شرم نمیکنید با این کار ، مردم شما را افرادی شهوتران بدانند، سپس گمان کنند
همۀ افراد صالح و نیکوکار مثل شما هستند؟
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان
یه نمونه
از آموزش و وقت گذاشتن برای فرزندان زیر ۷ سال
هم کودک قرآن یاد میگیره
هم با مادر وقت میگذراند
هم روزشان عالی میگذره
هم کودک خرابکاری نمیکنه البنه به قول بعضیها وگرنه کودک بچگی میکنه نه خرابکاری
هم مادر صبر ش زیاد میشه
هم به کودک یاد داده میشه چطور نوبتی
و به عروسکهاش آموزش بدهد و...
سلام برآزادیبخش مهدی 💫
May 11
هدایت شده از راه جاودان
بسم الله الرحمن الرحیم
انّا للّه و انّا الیه راجعون
🏴🏴🏴
شهادت بزرگ مرد مقاومت
شاگرد سید علی و یاور شهید سلیمانی
را
تسلیت میگوییم.
سلام برآزادیبخش مهدی 💫
هدایت شده از راه جاودان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلابت و پایداری آگاهانه امت مسلمان
عروس اسماعیل هنیه
همسرانِ همدل ❤️
صلابت و پایداری آگاهانه امت مسلمان عروس اسماعیل هنیه
سلام خوبانِ خدا
این
قطعه فیلم که محضرتون ارسال شد
منظورم از ارسالش این بود که
یک انسان
میتواند بصیر و مقاوم و آگاه به زمان
در عین لطافت و محبت و دلرحمی
باشد.
انسانی که عقاید درستش رو
در زندگیش
راه میده و بهشون
عمل میکنه
این بانو
عقیده داره که شهادت سعادته
و
لذا شهادت عزیزانش باعث نشده
که
او
افسرده و یه گوشه نشسته و بی خیالِ رساندن پیام حق
باشه
📢📢📢سوال⁉️❓
شما
در
زندگیتون
چقدر به عقایدتون
عمل مینمایید؟
لطفا
در
گروه راه جاودان
پاسخ هاتون رو
با مثال
ارسال بفرمایید 👇
http://eitaa.com/joinchat/1740570640Cb9036c01c1
سلام برآزادیبخش مهدی 💫
سلام
#خیانتِ_همسر
به زودی
در
کانالِ
#همسرانِ_همدل
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
اگر متوجه خیانت همسرتون شُدید
و
نخواستید هزینه زیاد برای مشاوره اونم مشاوراتی که گاها اساسی نیستند بپردازید
و بتونید بهترین برخورد رو داشته باشید
عضو شوید🌹
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا مولا یا صاحب الزمان☀️
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت اول
بنده، #فهیمه_جاوید هستم و تلاشم بر این هست که
مُراجِع های گرانقدرم
در راهِ جاودانِ عزت قرار بگیرند.
چندی قبل، صبح قبل از ساعت ۸
گوشیم زنگ خورد.... وقتی همسرم خونه هستن پاسخ نمیگم همسرم اون روز، قبل از ۷و ۱۰ دقیقه از خونه رفته بودند
...
میگفت توسل کردم به امام زمان💫
بعد زنگ زدم که بردارید...
خیلی دردناکه....
میگفت:
چندسال پیش
بین همه خواستگارام
همسرم رو انتخاب کردم که یه عُمر، تکیه گاهم باشه
بهش وابسته شدم توی نداری های اوایل زندگی
چقدر سختی کشیدم
ولی با جون و دل بود
اون روزا
خودش خوب بود
ولی هرزمان مامان و خواهراش میومدن خونه مون یا خونه شون بودیم طوری
خودبینانه
رفتار میکردند که اشکمو در میاوردن
مثلا
یه روز شوهرم سیب پوست گرفت و یه تیکه اش رو گذاشت دهانم، مادرشوهرم دهانش باز موند که خوش به حال زنای امروز ما چقدر بدبختیم...
یا
دخترمو شستم دستمو روی پاش نگه داشتم که کسی حیای دخترکم رو نبینه به شوهرم گفتم لطفا براش پوشک میاری؟
شوهرم رفت پوشک بیاره مادرش گفت: چقدر بَرّه شده تو دست تو...
ولی حتی خواهرشوهر کوچیکم که وقت ازدواجش بود میرفت حمام شوهرمو صدامیزد که برود لباسای..که توی حمام میشست رو بگیره روی بندرخت، پهن کنه!!!
یا
خواهرشوهربزرگم
میخواستیم بریم گوشی بخریم
گوشیِ به دردنخورش رو آورد به شوهرم گفت: نمیخواد برای زنت گوشی بخری
این به دردم نمیخوره میخوام یه گوشی دیگه بخرم بِدِش به زنت..
و یا
اگه مادرشوهرم چیزی برای بچه ام می خرید بعدش
به شوهرم میگفت: فرشام کثیفه بیا بشور
ویا
جلوی اقوامشون بدوبیراه به خانواده ام میگفت
یا
بچه کوچیک داشتم به شوهرم زنگ میزد بیاخونه کارت دارم شوهرم میرفت نمیومد تا نیمه شب...
ولی
👈من به خاطر شوهرم چیزی نمیگفتم
وقتی مهمون داشتن زنگ میزدن که مهمون داریم بیا... با اینکه بچه ام کوچیک بود از من میگرفتنش و من
میرفتم آشپزخونه
یادمه یه بار بچه ام بدجور گریه افتاده بود
کار رو ول کردم رفتم بگیرمش
بغل خواهرشوهرم بود
بچه رو نداد 😭
و من داشتم دیوونه میشدم
آخرش رفتم جلو
صدامو بالا بردم محکم گفتم: بچه مو بده
و
گرفتمش.. ـ
مادرشوهرم و خواهرش، به شوهرم نگاه کردن. ـ. شوکه شده بودن چون اولین بار بود برخوردی داشتم که توقع نداشتن
ولی
بی انصافا
یه مرغ هم وقتی جوجه اش در خطره جنگی میشه....
شوهرم به کُما رفت... البته کُمای بی احساسی به من...
و این رفتارها و بدتر از اینها
باعث میشد توی تنهاییهام اشک بریزم
و
فقط
خدا از قلبم و اوضاع زندگیم خبر داشت...
به تدریج وضع مالی مون بهتر شد تونستم چیزایی که وظیفه خانواده مرد هست و برای شوهرم نگرفته بودن رو گرفتیم
و زندگیمون داشت خوب میشد
دخترم پنج ساله شده بود...
تازه
داشتم از شرِّ خودبرتربینی های خواهرشوهرام راحت میشدم که
یه روز...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا مولا یاصاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت دوم
دخترم پنج ساله شده بود..
هرچی به شوهرم میگفتم گوشی دست بچه نده
ضرر داره ولی به خاطر اینکه برای بچه وقت نمیذاشت یا حوصله نداشت گوشی دستش میداد
شاید برای اینکه دخترم دوسش داشته باشه و بگه بابا بهتره...
یه روز....
یه روز رفته بود حمام
دخترم اومد گفت: مامان ببین توی گوشی بابا
خانمه داره میرقصه... ـ
لرزیدم... بچه ام چی دیده؟!!!
اونم توی گوشی باباجونش؟!!!
به یاد حدیث پیامبر افتادم
که
فرموده وای به حال بچه های آخرالزمان
از دستِ پدرانشون.. ـ
گوشی رو گرفتم گفتم مامانی برو تلویزیونو روشن کن. ــ
فیلمی که دخترم دیده بود رو نگاهی انداختم
فیلم بعدی
گالری
پیامکها. ـــ
صوت ها...
صدای خنده ی یه زن
و
یه صوت دیگه که زنه میگفت:
سهراب /اسم شوهرم/نیومدی؟ اگه اومده بودی خیلی بهت خوش میگذشت....
وای
وای
وای خدایا به دادم برس
این گوشی شوهر منه
این پیام برای شوهر منه
که
یه عفریته به اسم خاطره
نوشته:
فرداشب، بابام شیفته مامانم پیش مادربزرگمه... منتظرتم
پس
دیر اومدناش. ــ. میگفت کارگری هست و اضافه کار اگه نمونم نمیشه خرج بچه رو داد. ــ. گاهی میمونم به جای نگهبان باید تا سحر بمونم. ــ
و
من چه نیمه شبها که چشم به راهش بودم و نگرانش که چه مردِ زحمت کشی هست...
چطور از شرمندگیش دربیام
به خاطر اینکه قدردانش باشم
به مادر و خواهراش، اعتراض نمیکنم...
فرداشب که خونه هست دعوتشون میکنم که شوهرم از دیدن مادرش اینا
خوشحال بشه... ـ
خسته میشدم کمردرد داشتم ولی به خاطر چنین شوهری که سه شب در هفته
تا نیمه شب و گاه ساعت ۲و ۳ زحمت میکشه تحمل میکردم...
مادرش سر سفره
میگفت سهیلا و لیلا /خواهرشوهرام
از ۱۰ سالگی آشپزی میکردن... خیلی دست پختشون خوبه....
یه بار از دست پختم تعریف و تشکر نکردن... در حالیکه دستپختم رو دوست داشتن و خونه خودشون اگه ۵ پیمانه برنج میذاشتن من ۸میذاشتم همه رو میخوردن...
خدایا
پس
اون شبا.. ــ.. کاش کوفتشون بشه خودش و خانواده اش....
سرم گیج میخورد... قلبم داشت از توی سینه در میوند.. ـ.
اولین کاری که کردم
رفتم....
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
بسیاری از مراجعانم
متاسفانه
به خاطر خیانت یا مشکوک بودن همسر
برای مشاوره
میاند
و
بنده برنامه ام پر هست ولی
با توجه به
ناله ها و پیامکهای خواهش و تمنا و... مجبور هستم گوشی رو
بین برنامه ها و تولید محتواها
پاسخ بگم
وقت زیادی گرفته میشه هرچند با کمال میل
برای
امت امام زمان ☀
و رایگان و بی منّت
وقت میذارم چراکه بدهکار امام زمان☀️هستم
اولا
شما هم میخواید در ثواب اینکار شریک باشید؟ ☺️
ثانیا
بهتر میدونم که
در این کانال
نکاتی رو که
در مشاوره میخوام بگم
براتون بنویسم و بگم
اینجوری
هم تعداد بیشتری
میتونن بهره ببرند
هم همه همسران میتونن قبل از واقعه، پیشگیری بفرمایند
برای سهیم شدن در ثواب اینکار
👈👈👈شما
هم
به اقوام و دخترهاتون و عروسهاتون و دوستانتون
بگید که در این کانال
قراره به طور رایگان
و
با افتخار
بیش از آنچه در مشاوره میشه وقت گذاشت
نکات مهمی در این رابطه هدیه بشه
آنگاه
شما هم
به تعداد عزیزانی که
به کانال و این کلاسِ درس
وارد میشن در پاداشِ مشاورات بنده، سهیم
خواهید بود
و
مراجعان کمتری نیاز به مشاوره پیدا میکنن و
وقت بنده هم صَرف تحقیق و تولید محتوا خواهد شد.
ان شاءالله در این امتحاناتِ آخرالزمانی
موفق باشیم و
خانواده های ایرانی سلامت و محکم و پابرجاو پرعاطفه بمانند به نور صلوات
اللهمَّ صل علی محمد وآلِ محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
ان شاءالله
به زودی ادامه ماجرای ناردونه خانم
محضرتون ارسال میشه
و
شما
هم قرار شد چند دوست رو به گروه دعوت بفرمایید
شما
بله
خودِ شما
چند نفر رو به این کلاس
دعوت فرمودید؟
یاعلی💫 بگید
تا
ادامه ماجرا و از بقیه مطالب مهمی که
محضرتون گفته میشه عزیزان بیشتری بهره ببرید.
من
الان
یه دوره هویت زن
هستم دوره تمام بشه
ان شاءالله
با دست پر
برمیگردم و
بقیه پیام ها محضرتون هدیه میشه
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
💫 امام علی علیه السلام میفرماید: «ایّاکَ والخیانَةَ فَاِنّها شَرُّ مَعصِیَةٍ، و اِنَّ الخائِنَ لَمُعذَّبٌ بِالنّارِ عَلی خِیانَتِه؛ برحذر باش و از خیانت کردن بپرهیز که خیانت بدترین گناهان است.
#دعوت_ویژه💌
🏢 #کانال راه جاودان و #همسران همدل
💞 کلاس و نهایتا کارگاهِ #مجازی خیانت و عکس العمل صحیح در مقابل این مسئله💞
🔻 چرا خیانت اتفاق می افتد❓
🔻عکس العمل مناسب در قبال خیانت همسر کدام است❓
🔻آیا رقیب،محبوبتر است❓
🔻پیام خیانت چیست❓
🔻آیا جدایی راهکاری مناسب است❓
این کلاس برای خودِخود شماست 👇
🔸 مدرس کلاس:
سرکار خانم جاوید 🤩
🏢مکان برگزاری:کانال همسران همدل
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
💰هزینه ی کلاس و کارگاه : دعا برای سلامتی امام زمان عجل الله و تعجیل در ظهورشان
✍راه های ارتباطی :
@rahejavedan
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا مولا یا صاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت سوم
اولین کاری که کردم
رفتم کنار دخترِ طفل معصومم و
بهش گفتم برو توی اتاق
و
لطفاً در اتاق رو ببند و تا من نگفتم نیا بیرون
گفت چی شده مامانی؟
همینطور که باهم میرفتیم سمت اتاق
گفتم میخوام با بابات صحبت کنم
ما
بزرگترا گاهی وقتا
عصبانی میشیم
لازمه باهم حرف بزنیم یا حتی ممکنه داد بزنیم ولی
بعدش دوباره باهم دوست میشیم
بوسیدمش و در اتاقشو سفت بستم
و
رفتم توی اتاق خودمون.. ـ
و
محکم کوبیدم به در حمام...
گفت وا چیه؟
گفتم: این غلطا چیه توی گوشیت؟
متوجه نشدم چطور به این سرعت لباسشو پوشید اومد بیرون
با
اضطراب گفت چیا؟
گفتم اصلا فکرشو نمیکردم
صداشو بالاتر برد: میگم چی دیدی؟!!!
گفتم:
هرچی لازم بود که بدونم اهلِ کثافت شدی...
گریه کردم
یه زنجیر طلا گردنم بودم ناخودآگاه
دستمو بردم و زنجیر رو کشیدمش
پاره شد
همینطور که
گریه میکردمو داد میزدم انداختمش سمت شوهرم
اوهم صداشو بالا برده بود
نمیشنیدم چی میگه... اومد سمتم یه سیلی
بهم زد..... 💔
اولین بار بود....
خدایا
خطا کرده و با پُررویی و وقاحت
سیلی هم میزنه
... 😭😭😭
نوع گریه ام عوض شد گفتم به خاطر یه دختر آشغال منو زدی؟!!!
وِل شد گوشه ی اتاق... اشک میریخت
گفت: بشکنه این دستم... بشکنه این دستم
کمی آروم گرفتم🥺
گفتم: خطاکردی گناه کردی به تعهد ازدواجمون، وفانکردی
ولی
اگه توبه کنی میبخشمت
ما
زنها سریع الرضا هستیم میتونیم از صفر شروع کنیمـــــــ
او ساکت داراز کشید همون گوشه
وَ
من حالم بد بود چه تجربه ی تلخی
ازین تلخ تر نمیشد..... خوشابه حال مریم خانم که چندماه پیش، شوهرش تصادف کرده، مُرده بود
خوشابه حال دختر عمه ام که صبح بیدار شده بود دیده بود شوهرش برا نماز صبح بیدار نمیشه بهش دست زده بود دیده بود بدنش سرده ـ.. هرچند دوتا دختر کوچیک داره و اون روزا گمان میکردم دخترعمه ام بدبخت شد ولی
چنین موقعیتی، میگفتم خوشابه حال دخترعمه ام. ـ.
به یاد دوستم افتادم که
🔹🔹🔹🔹🔹
شوهرش
مدتی خیلی مهربون شده بود بعداز مدتی گفته بود یه دختر توی تاکسی بود دانشجو هست
وسالیش از دسش افتاد پیاده شدم کمکش کردم گفت که مریضه ولی مجبوره بیاد خوابگاه... خلاصه..
دلسوزی دوستم به جایی رسید که
یه شب که همه خوابگاهیا میرن شهراشون
شوهرش یادش آورد که بیچاره دانشجوهایی که یتیم هستن به نظرت شبِ عیدی کجا میرن؟
و
دوستم پیشنهاد داده بود که بذار ببینم اگه خوابگاهه بگم شب بیاد پیش ما... بعدِشام.. ـتوی اتاق بچه ها خوابید. ــ. و
همسردوستم بهش گفت: یه چیزی میگم خودتو کنترل کن ناراحتم نشو
که اصلا صلاح نیست دادوبیدادکنی... من این دخترو صیغه کردم الان زن منه.. ــ
🔹🔹🔹
وای
این فکرا رهام نمیکرد
باگریه های دوستم اشک ریخته بودم و الان
خودم ...
چقدر بدبختم من
چقدر تنهاهستم من
حتی خواهر ندارم که باهاش درددل کنم
مادرم هم اگه بشنوه حالش بدتر از خودم میشه...
خدایا
چرا
بعضی مردا میتونن با احساسات
بلکه با زندگیِ زنشون اینحد بی رحمانه رفتار کنن...
یه روزی فکر میکردم دوتا کودکِ دختر عمه ام، بیچاره شدند اما دختر خودم بیچاره ی واقعی شد... دخترم.. به یاد دخترم افتادم... گوشی باباش، مُکرر دستش بودـ... و حالا اگه خیانتِ باباش رو دیگران متوجه بشن...بزرگ بشه خواستگارش. ـ.
چه خواهد شد.. ـ
رفتم در اتاقو یواش باز کردم دخترم....
ادامه دارد
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا مولا یا صاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت چهارم
دخترم با چشمانی معصوم و نگران
گفت مامان دوباره با بابا دوست شدید؟
گفتم نگران نباش عزیزدلم
نیاز به فکر کردن داریمــــــــ
بغلش گرفتم
حس خیلی خوبی داشت... خدایا شکرت
اگر دخترم نبود دق میکردم... غم سنگین بود و انگار خداوند برای این لحظات
دخترم رو آفریده بود چون به جز او
هیچ چیز نمی تونست آرامم کنه...
نفسی عمیق کشیدم.. ـ. بوسش کردم.. ـ اگه شوهر ندارم اگه تکیه ندارم اگه عاشق ندارم اگه معشوق ندارم این دختر رو دارم...
قلبم خیلی پریشان بود ولی چون اشکای شوهرم رو دیدم و قسم خورد 👉
و از اون به بعد زودتر میومد خونه
و محبت میکرد گمان کردم ماجرا تمام شده
چند سال گذشت من به کسی چیزی نگفتم ولی مثل قبل نمیتونستم
👈👈👈 احساس امنیت کنم
با خودم
فکر میکردم هرآن
ممکنه مشکلی پیش بیاد و
خونه و زندگیم از هم بپاشه
🔹از بین رفتنِ احساسِ امنیت از مهمترین آسیبهای خیانت هست🔹
تا اینکه....
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا مولا یا صاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت پنجم
تا اینکه
یه روز کنارم بود باهم گوشیشو نگاه میکردیم یه لحظه چشمم خورد به
کلمه ی
مرض
گفتم چه مخاطب بی ادبی بوده یعنی چی؟ 🤔
این سوال توی ذهنم بود که
در پاسخ چه پیامی، چنین جوابی میاد؟!
ذهنم درگیر شد
بیش از قبل به رفتارای شوهرم حساس شدم...گوشیش... تلفنهایی که میرفت بیرون جواب میداد و سردی هاش...
یه شب، بی هوش اومد خونه...
بله... دوباره همون اضطراب و طپش قلب
و حال خراب اومد سراغم
مثل روز اول...وای خدایا
ایمانی که من داشتم اگر قسم میخوردم محال بود بشکنم
چطور ممکن بود شوهرم قسَمش رو شکسته باشه...
خدایا
این چه امتحانیست؟!
من
یه دختر نازپرورده ی دیروز
من
یه دختر رؤیاپرداز و عشق پیشه
من
یه دختر حساس و خوش بین
من
یه دختر صاف و ساده و صادق
من
یه دخترِ رتبه اول در مدرسه
من
یه دختر هنرمند که توی مدرسه معلمهام تعریفمو میکردن
من
که همیشه مورد تایید بودم
الان
چی شد؟!!!
دیگه رتبه اول نیستم توی قلب شوهرم؟!
خیلی برام سخت بود 😭
من... من.... من.... چی فکر میکردم چی شد... اون همه خواستگار....
نه
نه
من اشتباه انتخاب نکرده بودم... پس چی شد؟!!!
خانواده ای خوب، مؤمن، همه محله براشون احترام قائل بودند...
همه همسایه هاشون میگفتن اینا حرف ندارند
من
احساس میکردم بهترین، نصیبم شده
یعنی همه اش، دروغ بود....
آری
دروغ بود.... الان که فکر میکنم میبینم از ابتدا
اینها مومن نبودند وگرنه کسی که به خدا و قیامت ایمان داره حتما نمیتونه دو رو باشه، دل بشکنه، به احساسات دیگران بی توجه باشه
و
من بارها دلم شکسته بود گریه کرده بودم
و باز همون آش و همون کاسه....
🔹حرفای ناردونه خانم
که به اینجا رسید ازش خواستم بیشتر در مورد خانواده ی همسرش برام بگه میخواستم ببینم شوهرش در چه فضای تربیتی و عاطفی و شخصیتی
بزرگ شده؟ 🔹
در پاسخ گفت:
یادمه
وقتی شوهرم کار پیدا کرد اولین حقوقشو که گرفت مادرشوهرم به همسرم گفت بریم برای خواهرت / که هنوز مجرد بود/ یه وسیله برای جهیزیه اش بخریم در حالیکه هنوز خودمون اون وسیله رو نخریده بودیم
بعداز خرید خواهرشوهرم خیلی خوشحال بود و اصلا براش مهم نبود که من حسم چی هست؟
یا
سرِ سفره، هرزمان شوهراشون بودند کنار شوهرشون می نشستند هرزمان شوهرشون نبود دوطرف شوهرم می نشستن...
یا
اتاق محفوظ رو برمیداشتن برای خودشون و
اتاقی که دید داشت رو برای ما میگذاشتن درحالیکه شوهرمن به اونا محرم بود ولی شوهراونا به من نامحرم بود.
توی سوغاتی .. تبعیض مشهود بود
در قبال هرخوبی که من و همسرم بهشون میکردیم خوبی نمیدیدیم اصلا اهل جبران نبودند و وظیفه ی ما تلقّی میشد...
با این حال
هرچند وقت یکبار، خواهرشوهربزرگم
باشوهرش دعواش میشد داد میزد و نهایتا قهر میومد خونه ما
دوتا بچه کوچیکش گریه و نگران و ترس. ــ
بعدتر
متوجه شدم که مادرش هم وقتی شوهرم و خواهراش کوچیک بودند سر پدرشوهرم داد میزده و بچه ها رو تهدید میکرده که
میذاره میره... و
دخترش از او آموخته بود...
و وقتی به خواهرشوهرم میگفتم چرا
با شوهرت دعوا دارید؟ میگفت: خیلی بی فرهنگه ما از چه خانواده ای هستیم بابای من چقدر مشهوره بابای او یه گوسفندچران بوده🐏
ناردونه خانم سکوت کرد....
🔹خلاصه دوستان گرانقدر
تا حدی در جریانِ مشکلات ناردونه خانم قرار گرفتید به نظرتون
مردانی با چه نوع تربیتهایی گرفتار
خیانت میشوند؟.... آیا نوع تربیت شما بر اینکه در آینده، فرزندتان وفادار بماند موثر است؟ 🔹
ادامه دارد....
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی 💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا صاحب الرمان☀️
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت ششم
ناردونه خانم بعداز اینکه
متوجه شده بود شوهرش دوباره گرفتار شده
دوباره حسش مثل اولین بار خیلی خراب بود مستأصل،
برای مشاوره زنگ زد و بعداز مقداری توضیح، نوبت حضوری خواست چون حالش خیلی بد بود در اولین فرصت
باهاش قرار گذاشتم
وقتی اومد
زد زیر گریه...
❓_ شوهرم خیانت میکنه
✅_ الحمدالله
تعجب کرد:
❓_ شوهرم خیانت کرده الحمدالله؟
✅_ بله الحمدالله که خودت بانجابت هستی
❓_ کارم شده گریه، دارم افسرده میشم
✅_ او گناه میکنه تو گریه میکنی و افسرده میشی؟
او گناه کرده خودش باید تاوانِ گناهشو بپردازه
اگر ما آدما برای گناههای خودمون گریه میکردیم اوضاعمون خیلی بهترمیشدو عیبامون رفع میشد
❓_ به من توهین کرده منو خوار کرده
✅_ نه طفلی، از پَسِ نفسِ خودش برنیومده، خودشو خوار کرده
❓_ از من بیچاره تر نیست
✅_ اون بیچاره هست که همین شوهر فِکِسِنی که تو داری او نداشته مجبور به شوهر دزدی شده😉
❓_ حالا که به یکی دیگه دل بسته بره اونو بگیره دیگه نمیشه این زندگیو تحمل کرد باید جدا بشم
✅_ تو الان همین خونه و زندگیو داری اگه جدا بشی اونوقت او جای تو میگیره تو میشی بی خانمان او میشه خانومِ خونه
❓_ الان من خانوم نیستم کُلْفَت هستم
✅_ یه اشکالت همین بوده که بلد نبودی خانومی کنی ان شاءالله باید یاد بگیری
❓_ شوهرم اون زنیکه رو بر من ترجیح داده
✅_ نه هر مردی، زنِ بانجابتِ خودشو به زنی شوهردزد، ترجیح میده
_ پس چرا برای او مینویسه سلام عشقم صبحت به خیر ولی مدتهاست به من پیام نداده؟
_ چون خیالش راحته که تو رو داره
❓_ اصلا منو دوست نداره الکی میگه دوستت دارم منو فراموش میکنه
✅_ نه دوستت داره ولی چون تو رو از خودش میدونه فراموشت میکنه
_یعنی چه؟
_ ما آدما خودمونو فراموش میکنیم و هرعزیزی که نزدیکتره بهمون رو هم
همونطور که خودمونو فراموش میکنیم
کم توجهی نشون میدیم.
شوهرِ تو، مشکل اصلیش، اینه که خودشو فراموش کرده خودِ باطنیش رو، خودِ اصلیش رو، روحش رو.... 🤔
و آدمی که خودشو فراموش میکنه زن و فرزندشم فراموش میکنه.
❓اگه مردم بفهمند آبروم میره
✅ نه مردم اگر متوجه بشن میگن تو چه زنِ خوبی هستی که وقتی شوهرت در مقطعی از زندگی، خرابکارِ عشق شد تو درک کردی و مُنجیِ زندگیت شدی
گفت حالا چکار کنم؟
گفتم....
ادامه دارد.
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یاصاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت هفتم
به نادرونه خانم گفتم:
انسانی که همسرش این رفتار بسيار آزار دهنده را دارد دو راه كلي دارد كه بايد تكليف خود را با اين دو راه روشن نماید:
🌱۱. ادامه ندادن ارتباط (طلاق)
🌱۲. ادامه دادن ارتباط
راه اول: قطع ارتباط و جدایی
روي يك كاغذ 🦋سود و 🦂زيانهاي طلاق و رفتن را بنويسيد:
رفتني براي هميشه (نه قهر كردن و خانه پدر رفتن؛
👈 ترك خانه همسر فقط بعد از سه چهار ماه كه از طلاق گذشت توصيه ميشود مگر در شرايطي كه امنيت جاني نيست).
✅ الف) سودِ طلاق: براي اشخاص مختلف متفاوت است اما يك سود كلي در همه ی جدا شدنهاست: راحت شدن از شرّ صفات آزار دهنده همسر؛ و شايد وضعيت بهتري در انتظار زن مطلقه باشد، شايد!
❌ب) ضررِ طلاق: ارتكاب مغبوضترين حلال، آينده ای مبهم و مجهول، معلوم نيست به چه سرنوشتي دچار ميشويد، آيا جايي براي زندگي داريد؟ خانه پدري را ميتوانيد تحمل كنيد؟ سيادت پدر و برادران اگر غيرمنطقي باشند، چه شكلي به خود ميگيرد؟ استقلال در برنامه ریزی تحت الشعاع قرار خواهد گرفت، اگر ازدواج مجدد كنيد با كوچكترين بحث ممكن است سركوفت بشنويد كه اگر زن بودي شوهر قبلي را ترك نميكردي! يا حقت بوده كه طلاقت دادهاند🙄
ضمن اینکه از کجا معلوم همسر دوم خصوصیاتش چه باشد، عواقب زنهاي بيوه را ببينید: شبها با اضطراب ميخوابند، چشم طمع افرادِ بيتقوا به دنبال آنهاست. از دو گروه به اينها پيشنهاد صيغه ميشود: آدمهاي پست و حقير (كه بسيار به شخصیت زن بر ميخورد) و آدمهايي كه اصلاً انتظار نميرود.
اين باعث بدبيني به مردان و مورد آزمايش قرار گرفتن آنهاست.
از عوارض ديگر اين است كه اينها حتي با خواهرِ متأهل خود يا دوستِ صميميشان به راحتي نميتوانند ارتباط برقرار كنند:
(زن زيرك هرگز زمينۀ بودن همسرش با نامحرم حتي با خواهرزن را فراهم نميآورد، مانع میشود که دختري با همسرش به چشم برادري بگو بخند داشته باشد؛ حتي دختري فقير و تنها را! طور ديگري به او لطف ميكند اما به خانه خود نميآورد. تجربه نشان داده، زندگي خواهري كارمند به دليل همكاري خواهر مجردش براي خانهتكاني عيد از هم پاشيده؛ دوستي به دليل ارتباط صميمي و رفت و آمدهاي مكررِ دوستِ مجردش به منزلش دچار مشكل شده است و...)
راه دوم: ادامۀ ارتباط و ماندن
❌ الف) ضررِ ماندن: اگر بمانيد ولي رَوِشِتان اصلاح نشود فرسوده و داغون به سمت پيري ميرويد،
با روشهاي غلط و غُرزدن و ايجاد نفرت و تأثير منفي در تربيت فرزندان
هم دنيا و هم آخرت خودتان و احتمالاً خانوادهاتان تباه خواهد شد، سوختن و ماندن.
✅ ب) سودِ ماندن اما ماندني عزيز و آگاه: ماندن سود دارد اگر
👈با توجه به اينكه شايد او هرگز عوض شدني نباشد، خودتان تغيير كنيد 👉
و ديدگاه و روشتان را اصلاح نمایید و روشهاي👈 بينتيجه قبلي را ادامه ندهيد.
آنگاه ماندنتان با توجه به موقعيت و شخصيت همسرتان ميتواند انواع منفعتها داشته باشد.
پس اگر تصميم داريد بمانيد اما ماندني عزيز:
- احتمال بدهید كه همسرتان هرگز تغيير نكند و اصلاح نشود پس شما بايد تغيير كنيد تا بتوانيد خوب ادامه بدهيد.
تغییر با كنار گذاشتن روشهاي بينتیجه قبلي...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
#فهیمه_جاوید
سلام برآزادیبخش، مهدی 💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یاصاحب الزمان☀️
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت هشتم
به نادرونه خانم گفتم:
دو راه داری یا طلاق یا ماندن!
میخوای طلاق بگیری؟
گفت
طلاق نمیخواهم چوم هم بچه دارم هم خانواده ی پدری بلد نیستند پشتیبانهای خوبی باشند.
گفتم پس میخوای بمانی
گفت بله
گفتم
بدان که
دو نوع ماندن داریم:
❌ ماندنی ذلیلانه
و
✅ ماندنی عزتمند
اگر میخوای بمانی میتونی مثل قبل
وابسته و پخمه و ترسو و نگران و گریان و با بداخلاقی به بچه ها
روزهایت را بگذرانی
و
میتوانی بمانی اما ماندنی متفاوت و عزیز
اولا
یادت باشد که خودت با عقلِ سالمت تصمیم گرفتی بمانی
ثانیا
قرار نیست ماندنت، مُضرّ برای دنیاوآخرت خودت و بچه هات باشه
ثالثا
ما هیچ تضمینی نداریم که شوهرت تغییر کند و اصلاح بشود
هرچند امیدوار به تغییر او با تغییر رفتار خودت هستیم 👉
اینجای جلسه
از او پرسیدم:
به نظرت اگر تو
در همین وضعیت و سطح و شرایطی که هستی بمانی احتمال اصلاح همسرت زیاده؟
گفت نه
گفتم پس قبول داری که
تا تو تغییر نکنی زندگیت بهتر نمیشه
حالا
چقدر امیدواری که تغییر کنی؟
تغییری از ناامیدی به امید
از ذلت به عزت
از بی تدبیری به مدبری
از کلفتی به خانومی
از معترض بودن به صاحب نظر بودن
از خودکم بینی به خودبنده بینی
از محوِ دیگران بودن به محوِ حق شدن
از خودفراموشی به خودارزشمند دیدن
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
#فهیمه_جاوید
سلام بر #آزادیبخش_مهدی 💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا صاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت نهم
🔹 گفت سخت است نمی شود
من یه عمر خودم را ندید گرفته ام
یه عمر بچه هایم را فدای دیگران کرده ام
حسشونو خراب کردم که عجله کنند تا نکند به دیگران بربخورد
یه عمر از حق خودم گذشته ام
کم مسافرت رفته ام که برای شوهرم هزینه تراشی نشود
در موقعیتهای مختلف در خریدهایم
تفریط کرده ام تا بتوانیم خانه بخریم
و....
✅ گفتم هر انسانی در ابتداهمین را میگوید
آیا دوست داری همسرت یا دیگران
زمان و زبان و احساست را مدیریت کنند؟
یعنی
اینکه زمانت چطور بگذرد و چه احساساتی داشته باشی و لحظات عمرت با چه افکار و رفتاری بگذرد
بسته به رفتار و خواسته و شخصیت دیگران داشته باشد؟
🔹گفت مُسلَّماً نه
✅ گفتم باید به خودت، بازگردی...
باید ببینی چه باید باشی و چه هستی؟
فاصله ی بین باید و واقعیت وجودی تو
و
فضای خانواده ات، با دانایی و هدفمندی و تلاش تو، طی میشود.
🔹 گفت چطور ممکن است؟
✅ گفتم ابتدا باید به «من میتوانم» اعتقاد پیدا کنی
تو مانند سایر مُراجعانم
انسانی پُر از استعداد و توانمند هستی آنها توانستند تو هم میتوانی
و
من کنارت هستم تا
وقتی باور کردی میتوانی، چگونه ماندن را بیاموزی...
🔹 گفت: من به شدّت تحقیر شده ام و عقب مانده ام
من خودم را دستِ کم گرفته ام از کودکی، پدرم بداخلاق بود و مادرم نمیتوانست جوابش ندهد ما که جرأت نمی کردیم به پدرم بگوییم داد نزند فقط از مادرم التماس میکردیم که ساکت باشد و حرف نزند اما همیشه موقع خشمناکی نهایتا مادرم که جلوی زبانش را نمیتوانست بگیرد کتک میخورد و
ما
یاد گرفتیم برای رهایی از رنجِ کتک خوردن، ناحق بشنویم و سکوت کنیم
و پنهانی اشک بریزیم....
اون وقتها من که حتی عروسک نداشتم موقع بازی، یک بالشِ کوچک را برمیداشتم و سرش داد میزدم و میگفتم تو بچه ی فسقلی👶🏻 من که مامانت هستم رو اذیت میکنی... او را خیلی کتک میزدم و به او پشت میکردم و میخوابیدم
و این کتک زدن کودکِ کوچکم، در بازی، انتقامی بود که از ناتوانی خودمان میگرفتم....
هرچند
ذاتا دختری شاد و پرانرژی بودم اما
رفتارهای پدرم باعث میشد در تضاد باشم
در جمع دوستان، پرانرژی و باشُکوه و زیبا
و
در جمع خانواده، بی عُرضه و کمتر از بقیه
پدرم
دخترهمسایه را عاقل و خانوم خطاب میکرد و مرا سرزنش میکرد در حالیکه در مدرسه همه مرا خانوم و خوب میدانستند
...
بعداز ازدواج
گمان کردم خانواده ای که مرا انتخاب کرده اند از خانواده ی خودم، اصلی تر و به من
نزدیکتر هستند
زمان عقد
عالی بودم و اقوامِ همسرم از ادب و زیبایی من سخن میگفتند
وای چه حسی!. ـ..
مورد تأییدِ خانواده بودن، نیازی واقعیست که تازه داشت برآورده میشد
تازه خانواده ی واقعییَم را یافته بودم عضو خانواده ی واقعی ام میشدم
خانواده ای که قدرم را میدانند زیبایی مرا پسندیده اند عقاید و اخلاق مرا برتر دیده اند و من
به تعریفهای #واسطهٔ_ازدواجمان مطمئن بودم که برترین خانواده و
از بین آن همه خواستگار،
بهترین خواستگارم را انتخاب کرده ام
آه که
چقدر واسطهٔ ازدواجمان، انسان نشناس بود که متوجه ریاکاری و عقده های اینها نشده بود
بعداز ازدواج
هم همسرم و هم خانواده اش، گویی فراموش کردند که زیبایی و فرهنگ و ادبِ من، جذبشان کرده بود
طوری رفتار میکردند که انگار، مرا نمیبینند
دائم
از دو دختر خود تعریف میکردند، همسرم میگفت خواهران من، خیلی عاقلند آنقدر که مادرم مدیریت خانواده را به آنها سپرده
و
من
خوشحال بودم که چنین خواهرشوهرهایی دارم و نمیخواستم باور کنم ندیدن یا رقیب انگاشتنِ من، باعث تعریفهای مُکرّرِ همسرم و مادرش از خواهرشوهرهایم است
ادامه دارد...
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
سلام خوبانِ خدا
السلام علیک یا صاحب الزمان☀
#خیانت_امتحانی_سخت
#ماجرای_ناردونه_خانم
قسمت دهُم
وقتی صحبتهای ناردونه خانم به اینجا رسید
چند لحظه سکوت کرد و پرسید: چرا؟
من که برای رقابت ازدواج نکرده بودم من رفته بودم خواهرشون باشم همسرم چرا از خواهراش حمایت میکرد ولی از من نه؟!
مگه قرار نبود همسرم حامیِ عاطفی و ایمانی و اجتماعی و اقتصادی من باشه؟
چرا از آشپزی خواهرش میگه اما از آشپزی من تعریف نمیکنه؟
چرا تا حالا یه بار مادرش از من تعریف نکرده؟ چرا
خواهربزرگش از تهران، زنگ میزنه که چرا به داداشم فلان چیزو گفتی؟
چرا باید دنیا اینجوری باشه؟ مگه من چی میخوام جز تایید و تشویق و قدردانی؟!
به نظرم به اندازه کافی، درددل کرده بود برای همین بهش گفتم: تا فردا صبح که اینجا بشینی، احتمالا درددل داری برای گفتن و اگه درددلات تموم بشه بری خونه هفته آینده که برگردی مشاوره، باز جلسه رو با درد دلات میتونی به اتمام برسونی درسته؟ آیا میخوای همه ی عُمرت، بشینی و مثل آدمای مَفلوک و عقده دار و بیچاره اشک بریزی؟! این همه گفتی آیا الان مادروخواهرشوهرهات، اصلاح شدند؟ نه
الان
یه لحظه فکر کن
چه حسی داری؟
از خودت از اینکه با درددل و فکرکردن به بدیها و عیوب و کوتاهی دیگران در انجام وظایفشون، ساعات عُمرت رو از دست بدی، راضی هستی؟
🔹 نه حسم خوب نیست
✅ پس موافقی ابتدا تکلیفت با
نیازبه درددل روشن بشه؟
🔹بله موافقم
✅ به نظرت، وقتت رو برای بلندشدنِ قدِ روحت بذاری تا از عیوب دیگران، نشکنی، حست بهتر نمیشه؟
🔹قطعا
✅پس بگو یاعلی☀ تا بریم تمرکزت رو ببریم سمتِ تغییر و اصلاح خودت
📢📢📢🌱شما دوست عزیز هم لطفا با ناردونه خانم و بنده برای حرکت به سمتِ رشد و حس بهتر همراه باشید و تمرین ها رو انجام بدید🌱
آماده هستی؟
یه نفس عمیق بکش.. ــ
حالا
یه نفس عمیقِ دیگه.... الان... همینطور که نفسِ عمیق میکشید
لب تون رو یواش یواش به لبخند باز نمایید.... 😌... نفس کشیدنتون رو حس کنید...
یه نفس عمیق دیگه.... به جریان هوا که وارد سوراخ بینی تان میشود توجه کنید و
هوا را تا ریه تان همراهی نمایید....
آخیش چه حس خوبی داره 🦋
به خودتان، مهربانتر شده اید🥰
ادامه دارد....
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
و
https://eitaa.com/rahejavedan
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🏴انا لله و انا الیه راجعون🏴
با نهایت تاسف و تاثر خانم شهلا جاوید(خواهرگرانقدر سرکار خانم جاوید) فرزند محمد رضا دعوت حق را لبیک گفتند.
مصیبت وارده را به خانم جاوید عزیز و بازماندگان مصاب صمیمانه تسلیت عرض نموده و برای این عزیز سفرکرده از درگاه ایزد منان غفران و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر مسئلت می نمایم.
🖤🖤🖤
لطفا امشب مرحومه شهلا جاوید فرزند محمدرضا را با اقامه نماز لیلة الدفن مهمان کنید.
🖤🖤🖤
خوبان گروه لطفا برای شادی روح مرحومه شهلا جاوید سوره مبارکه حمد و ۳بار سوره مبارکه توحید همراه با ذکر صلوات قرائت نمایید
🖤🖤🖤
هدایت شده از راه جاودان
سلام خوبانِ خدا
زندگی و بقای در دنیا، غیرقابل پیش بینی هست.
بنده متولد استان فارسم ولی استان مرکزی زندگی میکنم... از سال ۸۰ اومدم اراک
سالهاست برای بهبود روحیهٔ زنان جامعه هرچند کمتراز وظیفه،
تلاش دارم دور از خانواده موظفم روحیهٔ خودم رو با توکل به خدا و توسل به خانوادهٔ آسمانی، خوب،حفظ کنم.
یه روز خیلی دلم گرفت بیشتر از قبل احساسِ نیاز به دیدن خانواده و صلهٔ رحم اومد سراغم
با خودم عهد کردم که
ازین به بعد بیشتر به خانواده ام سرمیزنم
و
از بودن کنار خواهرام و برادرم انرژی و شفافیت و حس خوب، میگیرم
در همین اثنا
شنیدم که
آبجی یاسمن، گرفتار توده شدند و ما همه نگران و دوستان عزیز
در پیاده روی اربعین و زیارتهای قبور ائمه
برای سلامتی آبجی یاسمن
دعا کردند
ناگفته نماند که ما برای پیاده روی اربعین،ثبت نام کرده بودیم وقتی مشخص شد خواهرم توده دارند
مطمئن بودم امام زمان☀
راضی هستند که به جای پیاده روی اربعین
برم کنار خانواده ام و دراین شرایط کنارشون باشم
یک ماهه که
اومدم شیراز به همه ی خواهرام سرزدم بیشتر پیش آبجی یاسمن بودم دکتر رضوانی گفته بوده ابتدا
سی تی ریه و ام آر آی لگن و اکوی قلب و آزمایش خون بیارید تا شیمی درمانی شروع بشه
طی این یک ماه، این موارد پیگیری و جواب اینها آماده شد
روز شنبه ساعت ۸ صبح، اولین جلسه شیمی درمانی بود
قرار بود بعداز شیمی درمانی، آبجی یاسمن رو ببریم خونه آبجی بهرخ.
ساعت ۱۱ هنوز آبجی یاسمن، توی بیمارستان بودند که
آبجی بهرخ تماس گرفتن و گفتن
من غذا پختم به محمد(پسرآبجی یاسمن) و پریسا (دخترخواهرم) بگو بیاند غذاو موادی که آماده کردم رو ببرند خونهٔ پریسا، من و تو هم بریم بیمارستان!!
آبجی شهلا حالشون خوب نیست
گفتم آبجی یاسمن رو مرخص کنیم میام گفت آبجی شهلا حالشون اصلا خوب نیست توی کما رفتن🥺
گفتم من پنجشنبه خونه شون بودم حالشون خوب بود...
از پرستار اجازه گرفتم به آبجی یاسمن یه سر زدم پیامکهای آبجی شهلا که نگران سلامتش بود رو بهش نشون دادم که نوشته بود دلم برای یاسمن خیلی شور میزنه و.. ـ
ولی نگفتم که بیمارستان هستن.
اومدم توی سالنِ انتظار پیش محمد و پریسا، بهشون گفتم خاله شهلا توی کما رفته باید آبجی رو ببریم خونه پریساجان.
همون موقع
دختر آبجی شهلا تماس گرفت
گریه میکرد گفت خاله خدا میخواست تو اینجا باشی و قبل از رفتنِ مامانم چند روزی پیشش باشی...
🥺
وای خدای من
یعنی چه؟!
چی میگی دخترِخوب... ـ
گیج شده بودم. ــچند لحظه شوکه شدم
وای خدای من
وای خدا جونم
آرام آرام اشکام ریخت روی گونه هام
...
خدا جونم
چطور بپذیرم که رفت... اینحد ناگهانی
همراهان بیمارها لطف کردن یکیشون برام آب خرید یکیشون آب میوه آورد دلداری دادن و برای روح خواهرم مغفرت و برای ما دعای صبر نمودند ..
خدایا
چطور ممکنه باور کنم
به همین راحتی... این حد ناگهانی
اذان ظهر که شد رفتم نمازخونه
تا با نماز آرام باشم... 🌸💫
الحمدالله که نماز هست... نمیدونم اونایی که نماز نمیخونن این مواقع چکار میکنن؟!
تا اون وقت میخواستم برای شفای یاسمنم دعاکنند امابعداز نماز از خانمایی که توی نمازخونه بودن خواستم برای مغفرت شهلایم دعاکنند🤲
و
حالا من هستم با غمخواری برای دو دختر آبجی شهلا
و
شوخ طبعی در حضور آبجی یاسمن
تا مبادا متوجه قضیه شود چرا که به دلیل شیمی درمانی مجموعهٔ ایمنی بدنش ضعیفه و نباید غصه بخوره
یکشنبه نزدیک ظهر،خودم با کمک چند بانوی محترم جسمِ خواهرم رو غسل دادیم میخواستم خیالم راحت بشه که
طبق دستور شرع، غسل انجام بشه
و بعد ظهر جسمِ بی جانش به خانهٔ ابدی،
در خاک،آرمید.
یکشنبه به عزاداری پرداختم و پلکهای ورم کرده ام را شستشو دادم و گریه کردنم را تا حدی کنترل نمودم
دوشنبه اومدم نزدِ آبجی یاسمن آمدم تابرایش سوال نشود که
من کجاهستم ؟!
ظهر محمد و پریسا و پسرم محمدمهدی بردنش تا دستگاهی که برای تزریقِ آرام مواد شیمی درمانی تا ۲ روز باید بهش وصل میبود جدا بشه
غروب، حالش بد شدتهوع شدید و پهلودرد و تنگی نفس بردنش بیمارستان
و
شما بگویید امروز
به دلداری عزیزانِ عزادارم بروم
یا
برای روحیه دادن نزدِ آبجی یاسمن بمانم
عجب برزخیست....
و
حال شما
بله خودِ شما
تصمیم بگیر که در این دنیای غیرقابلِ پیش بینی
به سبکِ غافلان، الکی خوش باشی و هرطور دلت خواست خدا را عبادت کنی
یا
به سبکِ مومنانِ خدا و پیامبر، با یاد مرگ، از فرصت کوتاه عمر، به زندگی ای چنان که خدا دستور فرموده، برای مرگی خوشایند آماده شوی...
#فهیمه_جاوید
سلام برآزادیبخش، مهدی 💫
هدایت شده از راه جاودان
سلام خوبانِ خدا
طیِ هفته گذشته
بسیاری از دوستان به بنده لطف و ابراز همدردی داشتید
متشکر از احوالپرسی و دعاهای عالی شما
امروز
حالمون خیلی بهتره
قطعا اثر دعاهای شما دوستانِ عزیز هست
فدای دوستان گرانقدرم بشم
الحمدالله که شما عزیزان
اهل ایمان و دعا و بامحبت
هستید
«هرچه خوبان همه دارند»
در وجودِ شما دوستان عزیزم هست
و
به خاطر وجود پاک و مؤمنِ شما
خداوند را شاکرم
و
فقط میتونم بگم
الحمدالله
اجرتون با صاحب الزمان☀️
ان شاءالله که روز قیامت، شرمندهٔ شما عزیزان نباشم
بندهٔ گنهکاری که در انجام وظایفِ دوستی
کوتاهی دارم ولی
شما بیش از شایستگیِ حقیر، همدردی کردید
نمیدونم چطورتشکرکنم.
ویژه از ختم قرآن ☀ و سوره ها و دعاهایی که داشتید متشکرم
بازهم براتون این دعا رو دارم
که
الهی تمام اعضای خانواده تان،حکومت امام زمان رو دریابنداز بهترین یارانش باشیدمتشکرم
اللهمَّ صل علی محمد وآلِ محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم
حقیرِ محتاجِ دعا و متشکراز دوستان
فهیمه جاوید
سلام برآزادیبخش، مهدی💫
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
السلام علیک یا رسول الله
قابل توجهِ دوستانی که می پرسیدند
خانم جاوید کی اراک، برای خواهرمرحومشون ختم برگزار می نمایند:
📢📢📢 توجه👇
مراسمِ مدیحه سرایی برای
میلاد پیامبرِ رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله☀️
و
مراسم ختم قرآن ☀ برای شادی روح خواهرِ خانم جاوید
زمان: فردا یکشنبه ۱۸ربیع الاول ساعت ۱۶ تا ۱۸
مکان: حسینیه و مسجد رسول الله
دروازه تهران، خیابان دانشگاه، روبرومصلا، خیابان مدرس، بعداز یاس ۷
عزیزانی که ساعت۴ بعدظهر براشون مقدور نیست ان شاءالله خانم جاوید از ساعت ۳ونیم مسجد حضور دارند.
بازم از ابراز همدردی عزیزان، بسیار سپاسگزار هستیم.
مدیران گروه ها و کانالهای راه جاودان و همسران همدل
سلام برآزادیبخش، مهدی 💫
هدایت شده از 🇮🇷 نیمه پنهان 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جاری نمودن خطبه عقد و ازدواج خواهر شهید مجید قربانخانی توسط مقام معظم رهبری حفظه الله ، دیدنی و جالب
🇮🇷نیمه پنهان
🇮🇷@nimeyepenhan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان
مراسم عقد یکی از جانبازان لبنانی که چشمشون رو از دست دادند...
سلام دوستان و اعضای فرهیخته همسران همدل
با توجه
به شرایط این روزهای بنده
تا ادامه ماجرای ناردونه
صوتها و متنهای قبل در مورد خیانت
در این کانال ارسال میشه
ان شاءالله
بعداز شیمی درمانی خواهرم و آزادشدن وقتم
ادامه ماجرای ناردونه
محضرتون ارسال میشه
از صبوری صبورانِ کانال
متشکرم.
همچنین
حقیقتا وقت آزاد برای مشاوره
ندارم
لذا
تا اطلاع ثانوی
مشاوره تلفنی
نداریم
لطفاً
هر عزیزی که برای مشاوره
معرفی میفرمایید به این کانال دعوتش بفرمایید تا
برای حل مشکلش
از مباحث بهره مند شود.
سلام برآزادیبخش، مهدی 💫
بسم الله الرحمن الرحیم🌸
سلام بر بندگانِ الله🌸 که میدانند شیطان دشمنشان است.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
#خیانت و ارتباطهای بیرون از خانواده ۱
✨اَحَسِبَ النّاسُ اَن یُّتْرَکوا اَن یَّقولوا آمَنّا وَهُم لایُفتَنُون✨
📢📢📢ای مردان ای زنان
آیا پنداشتید همین که گفتید ایمان آوردیم به حال خود رها میشوید /همین که گمان کردید ایمان دارید بس است/ و مورد آزمایش قرار نمیگیرید⁉️
⚡️در مواجهه با سردی و آزار و خیانتِ حماقتبار و قهرهای بچگانه و سر در آخورِ گوشی داشتنِ همسر و هدر دادن عمر و گناه کردن در فضای مجازی👹👺
غَمهای سنگینی به قلب همسر💔 وارد میشود که ریشهٔ این غمها، 👈بعضاً 👉
🧠دیدگاههای غلط است لذا باید
دیدگاهتان اصلاح شود. در این راستا
ابتدا به نکات زیر توجه و دققققققت بفرمایید👇
🌦🌦🌦🌦🌦🌦🌦
🍂 حالتی که در اکثر خانمها مشترک است اینست که ابتدا
👈شوکه میشوند.
✅ بدانید که شوهر شما معصوم نیست یعنی از اول ازدواج باید احتمال خطا و گناه، برایش قائل باشید
/پس بی خیالش نشوید به نیازهایش برسید/
و نگویید روی اسمش قسم میخورم یا.... و این یعنی با متوجه گناهش شدن، شوکه نشوید.
🌦🌦🌦🌦🌦🌦🌦
🍂 دومین حالت مشترک در زنان،
تصمیم فوری به جدایی و طلاق و قهر رفتن از خانه است.
✅ بدانید که در مشکلات
دو راه کلی وجود دارد:
🍁جدایی و رفتن و قطع ارتباط
🥀 ماندن و ادامه دادن.
برای اینکه
تصمیمتان عاقلانه باشد:
یک کاغذ بردارید و سود و زیانِ جدایی وَ
سود و زیان ماندن را بنویسید و بسنجید.
فقط اینو بگم که زیان رفتن،
بی خانمانی و آینده ای مبهم است.
و
زیان ماندن، سوختن و ساختن است.
✅ بدانید که معقول نیست خانه و زندگی خود را رها کنید و به این وسیله، میدان را برای رقیبِ شوهرْ دزد، خالی کنید.
آنگاه شما بعداز سالها تلاش و فداکاری و ساختن زندگی، به جای اول برمیگردید و زنی مکّار و بی حیا،جای شما را خواهد گرفت و بر سر زندگی شما و نزد شوهرشما، جولان خواهد داد.
و
✅ بدانید خانه و زندگی، فقط مال شوهرتان نیست که بگذارید و بروید، خانه، خانهٔ شماهم هست.
حتی اگر
شوهرتان میگوید دوستت ندارم و طلاق بگیر، شما 👈 احساس سربار بودن نکنید چون
او با عقد، تعهد داده که تا پایانِ عمرش، وفادار باشد و به زنان دیگر توجه نکند
حال
به قول معروف
چشمش کور، دندَش نرم، میخواست به دستور خدا🌸 جلوی نگاهِ حرامش را بگیره تا کارش به اینجا نرسه که از حلالش لذت نبره و مثل کنه ای حقیر، هیجانزدهٔ همان چیزی نشود که در همسرخودش است و تا وقتی،انسان بود لذتش را میبرد
اما
از وقتی به کثافاتِ روحی، رو آورده و از پستانِ شیطان، تغذیه میشود به همسر حلالش بی توجه شده.
به هر حال به عهده اش هست.
🌦🌦🌦🌦🌦🌦🌦
🍂 غم سنگین سوم نگرانی شدید از خدشه به آبروست.
✅ بدانید که با ازدواج، زن و شوهر، یکی نمیشوند بلکه ما میشوند.
پس اگر شوهرتان گناهکار شد نگران ریختن آبروی خودتان و فرزندانتان نشوید، آبرو و اعتبار خودش 👈احتمالا میرود.
/اگر شما به کسی نگویید احتمالش ضعیف میشود/
و اگر کسی بدون اینکه شما راز خانواده تان را بگویید اما از رفتارهای حماقتبارِ خود مرد، بفهمد شما تحسین خواهید شد که چه زن صبور و مدبری که خانواده اش را حفظ کرد.
ادامه دارد....
http://eitaa.com/rahejavedan
و
https://eitaa.com/hamsaranehamdel_rahejavedan
هدیه به امام مهدی🌸 صلوات💐