eitaa logo
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
234.9هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
45 فایل
🌸🍃 یک روانشناس انقلابی 🇮🇷 #محسن_پوراحمدخمینی 💓 دریافت‌کلاسهای‌آموزشی @hamsaranclass 💓 مشاوره رایگان @hamsaranekhoub 💓 مشاوره تلفنی @moshaverehhamsaran 💓 نظرات @Manamgedayefatemeh7 💓 فروشگاه‌ها😊، مشاوره حضوری، تبلیغات و... @hamsaranrahnama
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 احکام شرعی مربوط به بانوان👇 https://eitaa.com/joinchat/2754740421Cae2d378342
🌸پیامبر اکرم (ص) : روزه دار را دو شادمانی است: شادمانی وقت افطار کردن و شادمانی هنگام ملاقات پروردگارش 📚 الکافی، ج۴، ص۶۵، ح۱۵ ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام و عرض ادب،من خانمی30ساله و یک پسر کوچیک دارم.من علی رقم شاگرد اول بودن تو مدرسه نمونه به خاطر اردواج در سن پایین از دانشگاه محروم شدم،همسرم بعد از سالها کار پیدا کرد و ما تونستیم زمین کوچیک پدرمو نصف نصف بسازیم و بریم توش زندگی کنیم،و مشکل من اینه که میگم چرا ما پس انداز نداریم چرا نمی تونیم یه زمین بخریم حتمأ من ول خرجم یا اگه دانشگاه رفته بودم میرفتم سرکار، الانم خونمون جوریه که باید 20 تا پله برای یه دست شویی برم چجوری فرزند آوری کنم؟از زندگی نا امیدم نه امید خونه دار شدن دارم و نه اینکه بتونم فرزندان زیادی پرورش و تحویل جامعه بدم و نه اینکه به جامعه خدمت کرده باشم من کلأ اعتماد به نفس ندارم با یه حرف کوچیک مدتها ناراحتم و خدا کمکم کنه و می دونم که همسرم بهترین فرد دنیاست ولی من مشکل دارم لطفأ کمکم کنید. 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
روزی شخصی خدمت حضرت علی(ع) میرود و میگوید یا امیر بنده به علت مشغله زیاد نمیتوانم همه دعاها را بخوانم،چه کنم؟ حضرت علی(ع) فرمودند:خلاصه تمام ادعیه را به تو میگویم،هر صبح که بخوانی گویی تمام دعاها را خواندی. ۱.‌ ✅الحمدلله علی کل نعمه ۲. ✅و اسئل الله من کل خیر ۳. ✅و استغفر الله من کل ذنب ۴.‌ ✅ واعوذ بالله من کل شر ۱. خدا را سپاس و حمد می گویم برای هر نعمتی که به من داده است. ۲. و از خداوند درخواست میکنم هر خیر و خوبی را ۳. و خدایا مرا ببخش برای تمام گناهانم. ۴. و خدایا به تو پناه می برم از همه بدی ها. 📚بحارالانوار، ج۹۱، ص۲۴۲ ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
10.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ فوت کوزه گری برای برقراری ارتباط کلامی با همسر 🌷 حتما ببینید... جالب و کاربردی☺️ ⭕️ قسمت دوازدهم 🔹 کارگاه مهارت های ارتباطی زوجین (مشهد مقدس) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 (ویژه زوجین) 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🔶️ رد شدن با توپ از لابه لای خطوط که باعث افزایش تمرکز فرزندان می شود. ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
گفتم گناه نکن گفت خدا خیلی بخشندس گفتم بانکم خیلی پول داره ولی حساب کتاب داره... ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
این روزها که همه مردم در مسافرت و گشت و گذار به سر بردند ، ۵۵ هزار بسیجی‌ در حال خدمات رسانی به مردم در مناطق محروم بودند. ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 همسران خوب 🌸🇵🇸
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٢٨ بچه ها همچنان محو دیدن کارتون مهارتهای زندگی بودند و انگار یکی
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٢٩ اتفاقا قرعه به نام محمد افتاد و قرار شد بچه ها با مامان و بابا والیبال بادکنکی بازی کنند. خانه مریم و سعید حدود ٩٠ متره و دو تا اتاق خواب داره. یکی از اتاقها برای بچه ها و یکیش هم اتاق مامان و باباست. در پذیرایی دوتا فرش ٩ متری قرار میگیره و هروقت بچه ها میخوان والیبال بادکنکی بازی کنند، پشتی ها رو از کنار دیوار میارن و بین این دو تا فررش ٩ متری میذارن و این پشتی ها میشه تور والیبال شون. بچه ها خیلی به این بازی علاقه نشون میدن چون از همون اول هم مامان و بابا در طول بازی خیلی هیجان بهشون تزریق میکنن. قوانین این بازی مثل بازی والیبال هست. تفاوتش اینه که بجای توپ از بادکنک استفاده میشه و اگر بادکنک به دیوار بخوره یا بیرون از زمین (فرش ٩ متری) بخوره یک امتیاز به تیم حریف اضافه میشه. ضمن اینکه مثل بازی والیبال در این بازی هم هر تیم فقط ٣ ضربه میتونه به بادکنک بزنه تا بتونه اون رو به زمین حریف بندازه و اگر کسی دو ضرب پشت سر هم بزنه، خطای دو ضرب میشه. نوبت تیم کشی شده و بچه ها خودشون دارن میگن که ترکیب تیم‌ها چطوری باشه. محمد معمولا اصرار داره که یار بابا باشه اما سعید نمیخواد این اتفاق همیشگی باشه چون دوست داره محمد تجریه بازی با بچه های دیگه رو هم داشته باشه و طعم برد و باخت رو با هم تجربه کنه اما محمد دائم دوست داره برنده بشه. سعید و مریم از همان ابتدا وقتی با بچه ها بازی می‌کردند اجازه نمی‌دادند که تو بازی ها همیشه برنده بشن. بعضی وقتها بازنده می‌شدند و در عین حال بعضی اوقات برنده. سعید هر وقت با بچه ها کشتی میگیره هم اونا رو زمین میزنه و هم ازشون زمین میخوره و اصلا اجازه نمیده که همیشه بچه ها برنده بشن چون این کار رو باعث کمال گرا شدن بچه ها میدونه و اعتقاد داره در آینده ظرفیت و تحمل شکست رو نخواهند داشت. یکی از دغدغه های جدید مریم و سعید این روزا تبدیل شده به خریدن هدیه جشن تکلیف علی و فاطمه. آخه میخوان براشون جشن تکلیف بگیرن. سعید همینطور که با هیجانِ بالا داشت با بچه ها والیبال بادکنکی بازی می‌کرد، صدای زنگ تلفن همراهش نگاهش رو سوق داد به صفحه گوشی و تا دید مامانش پشت خطه بدون تامل به بچه ها گفت بچه ها مامانی زنگ زده... شما بازی رو ادامه بدید تا من جواب مامانی رو بدم. گوشی رو برداشت و مثل همیشه با کمال احترام به مادر سلام کرد اما بر خلاف انتظار مثل همیشه جواب نشنید یعنی صدای گریه مامان رو شنید. با شنیدن صدای گریه مامان، سعید رو همانجا که بود میخکوب کرد. اولین چیزی که به ذهنش رسید این بود که شاید برای عزيز اتفاقی افتاده. احساس کرد ضربان قلبش آنقدر تند شده که قفسه های سینه ش گنجایش و تحملش رو نداره و میخواد از قفسه سینه بزنه بیرون. سریع بلند شد و رفت داخل اتاق خواب تا بقیه نگران نشن اما مریم که کاملا متوجه نگرانی سعید شده بود فهمید که یک اتفاقی افتاده که سعید اینطوری شوکه شده. مریم هم گفت بچه ها منم میخوام یه کم استراحت کنم شما بازی رو ادامه بدید تا چند دقیقه دیگه منم بیام. بعد هم پا شد و دنبال سعید اومد تو اتاق خواب. دید سعید بغض کرده و چشماش قرمز شده حالا دیگه مریم موضوع عارفه رو کلا فراموش کرده و همه نگرانیش شده سعید و خانوادش. اینکه نمیدونه موضوع چیه داره کلافش میکنه و با همان بهت و تعجب میره کنار سعید و همینطور که دست سعید رو میگیره که بهش آرامش بده یواش میگه چی شده؟!! اما سعید همه حواسش به صحبت‌های غم انگیزه مادره که داره با گریه میگه: _مامان جان، عزیز حالش بد شده و آوردیم بیمارستان امام رضا [ع] اصلا به هوش نیست... خیلی دعا کنید به مریم هم بگو خیلی دعا کنه. سعید حالا سعی میکنه خودش رو کنترل کنه و به مادر دلداری بده... _ ان شاءالله بهتر میشه حالا بستری شده فردا بهتر میشه میاد خونه. منم الان راه میفتم میام مشهد. نگران نباش مامان جان. ان شاءالله بهتر میشه. منم میام که اگر کاری چیزی بود اونجا باشم و انجام بدم. اما سعید تو دلش خیلی نگران بود و حالا یاد روز حرکت مامان و بابا و عزیز و آقابزرگ به سمت مشهد افتاد که عزیز به مامان‌ِ سعید گفته بود: این کفنِ من رو هم با خودتون بیارید مشهد و مادر سعید هم به عزیز گفته بود مامان جان این چه حرفیه که میزنی و ان شاءالله صحیح و سالم میری مشهد و برمیگردی. _ نه مامان جان اومدن شما الان فایده ای نداره چون عزیز تو بخش مراقبت‌های ویژه هست و اصلا اجازه نمیدن کسی بره کنارش. اصلا عزیز به هوش نیست که بخواد متوجه بشه بعد دوباره با گریه گفت فقط برای مامان جانم دعا کنید و و با همون حال بدش خداحافظی کرد... ❤️ ادامه‌ دارد... نویسنده: محسن پوراحمد خمینی 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 👇 💓 http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
🌸 امام علی (علیه‌السلام) : کسی كه طرف مشورت او گمراه شود، تدبيرش باطل و بيهوده گردد. 📚 غررالحکم، باب المشاوره ‌🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب 💓 eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
سلام خسته نباشید آقای پور احمد برای درمان وسواس راهکار میخواستم لطف کنید راهنماییم کنید چکار کنم وسواس برطرف بشه زیاد آب مصرف میکنم؟ 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob