eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری حنیف🇮🇷
490 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
3 فایل
﷽ مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای: "جهادتبیین یک فریضه قطعی و فوریست" پایگاه خبری ، تحلیلی حنیف؛ ارتباط با ما👇👇👇 @hanif_news313 @tamir313 لینک اینستاگرام http://Instagram.com/hanif_news لینک ایتا https://eitaa.com/joinchat/3349872894C187857d687
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺‏«اقلیت» آری یا نه؟ ✍️در قاموس سیاسی-فکری هر جامعه و فرهنگ، واژه‌ها و مفاهیمی حساس و چالش‌ برانگیز وجود دارد که همواره محل بحث و تضارب آرا بوده‌اند. در این میان، برخی اصطلاحات به سبب ذات و ماهیت حساسیت‌برانگیز خود، نه‌تنها در بعد ملی، بلکه در ابعاد فراملی، به عنوان مفاهیم پیچیده مطرح هستند. ، یکی از این لغات می‌باشد که چندی است در جامعه ما نیز محل مناقشه گشته است. در یکی از جامع‌ترین تعاریف اقلیت در حوزه حقوق بین‌الملل، آمده است: اقلیت، عبارت از گروهی است که در حاکمیت شرکت نداشته و از نظر تعداد، کمتر از بقیه باشند و اعضای آن در عین حالی که تبعه آن کشور هستند، ویژگی‌های متفاوت قومی، مذهبی و یا زبانی با سایر جمعیت دارند و از نوعی حس وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ و آداب و‌ رسوم یا زبان خود برخوردارند. به نظر می‌رسد تمایز جدی با سایرین و وضعیت غیر مسلط سیاسی( عدم مشارکت در قدرت سیاسی)، دو عنصر عینی مهم در خصوص مفهوم اقلیت است. به لحاظ ذهنی نیز احساس مشترک درون‌گروهی در تشکیل اقلیت، اهمیت زیادی دارد. به نظر بسیاری، گروه اقلیت تا هنگامی که احساس در بودن نداشته باشد، اقلیت محسوب نمی‌شود. 🔹با وجود تعریف مفهوم اقلیت، یافتن نمونه‌ها و مصادیق اقلیت در ایران، اندکی دشوار است. بر اساس عناصر عینی( مشارکت در حاکمیت) و ذهنی( احساس اقلیت بودن) که تاکنون از سوی حقوقدانان سازمان ملل اعلام شده‌اند، دست‌کم در میان آذری‌ها، کردهای شیعه و...، یافتن چنین ویژگی عینی و حسی، امکان‌پذیر نیست. به نظر می‌رسد در اینجا مسئله مشارکت در ، یک خط ممیز و آشکار است. گروه‌هایی که امکان مشارکت در حاکمیت را دارا باشند، اقلیت نیستند، هرچند واجد سایر ویژگی‌ها باشند؛ اما مفهوم ، نه‌تنها مصادیق دقیقی دارد، بلکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز شناخته شده است و با وجود انتقادات نهفته در واژه اقلیت، این کلمه در عرف جامعه متکثر ایران، ذوب شده و به‌ویژه، قائل شدن حقوق شناخته‌شده در برای آن، اهمیتی مضاعف بر این پذیرش و جایگاه، بخشیده است. به نظر می‌رسد، وجه عمده مناقشات و تضارب‌آرای موجود در این زمینه، ریشه در همان جنبه ذهنی یادشده در تعریف مفهوم اقلیت دارد؛ آنچه در بیان برخی با عنوان احساس تبعیض و بی‌عدالتی مورد اشاره قرار گرفته‌است؛ اما نکته قابل تأمل آن است که این احساس بیش از آن‌که برگرفته از شرایط واقعی یعنی بی‌عدالتی باشد، امری است درونی و ناشی از فضای اندیشه‌ای حاکم بر . البته شکی نیست که بازسازی ساخت فکری و فرهنگی، جهت اصلاح نگرش اجتماعی نسبت به نقش و جایگاه اقلیت‌های دینی به عنوان شهروندان درجه یک- و چنانچه اشاره شد، اعضای یک ملت- ضروری است.
🔺‏«اقلیت» آری یا نه؟ ✍️در قاموس سیاسی-فکری هر جامعه و فرهنگ، واژه‌ها و مفاهیمی حساس و چالش‌ برانگیز وجود دارد که همواره محل بحث و تضارب آرا بوده‌اند. در این میان، برخی اصطلاحات به سبب ذات و ماهیت حساسیت‌برانگیز خود، نه‌تنها در بعد ملی، بلکه در ابعاد فراملی، به عنوان مفاهیم پیچیده مطرح هستند. ، یکی از این لغات می‌باشد که چندی است در جامعه ما نیز محل مناقشه گشته است. در یکی از جامع‌ترین تعاریف اقلیت در حوزه حقوق بین‌الملل، آمده است: اقلیت، عبارت از گروهی است که در حاکمیت شرکت نداشته و از نظر تعداد، کمتر از بقیه باشند و اعضای آن در عین حالی که تبعه آن کشور هستند، ویژگی‌های متفاوت قومی، مذهبی و یا زبانی با سایر جمعیت دارند و از نوعی حس وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ و آداب و‌ رسوم یا زبان خود برخوردارند. به نظر می‌رسد تمایز جدی با سایرین و وضعیت غیر مسلط سیاسی( عدم مشارکت در قدرت سیاسی)، دو عنصر عینی مهم در خصوص مفهوم اقلیت است. به لحاظ ذهنی نیز احساس مشترک درون‌گروهی در تشکیل اقلیت، اهمیت زیادی دارد. به نظر بسیاری، گروه اقلیت تا هنگامی که احساس در بودن نداشته باشد، اقلیت محسوب نمی‌شود. 🔹با وجود تعریف مفهوم اقلیت، یافتن نمونه‌ها و مصادیق اقلیت در ایران، اندکی دشوار است. بر اساس عناصر عینی( مشارکت در حاکمیت) و ذهنی( احساس اقلیت بودن) که تاکنون از سوی حقوقدانان سازمان ملل اعلام شده‌اند، دست‌کم در میان آذری‌ها، کردهای شیعه و...، یافتن چنین ویژگی عینی و حسی، امکان‌پذیر نیست. به نظر می‌رسد در اینجا مسئله مشارکت در ، یک خط ممیز و آشکار است. گروه‌هایی که امکان مشارکت در حاکمیت را دارا باشند، اقلیت نیستند، هرچند واجد سایر ویژگی‌ها باشند؛ اما مفهوم ، نه‌تنها مصادیق دقیقی دارد، بلکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز شناخته شده است و با وجود انتقادات نهفته در واژه اقلیت، این کلمه در عرف جامعه متکثر ایران، ذوب شده و به‌ویژه، قائل شدن حقوق شناخته‌شده در برای آن، اهمیتی مضاعف بر این پذیرش و جایگاه، بخشیده است. به نظر می‌رسد، وجه عمده مناقشات و تضارب‌آرای موجود در این زمینه، ریشه در همان جنبه ذهنی یادشده در تعریف مفهوم اقلیت دارد؛ آنچه در بیان برخی با عنوان احساس تبعیض و بی‌عدالتی مورد اشاره قرار گرفته‌است؛ اما نکته قابل تأمل آن است که این احساس بیش از آن‌که برگرفته از شرایط واقعی یعنی بی‌عدالتی باشد، امری است درونی و ناشی از فضای اندیشه‌ای حاکم بر . البته شکی نیست که بازسازی ساخت فکری و فرهنگی، جهت اصلاح نگرش اجتماعی نسبت به نقش و جایگاه اقلیت‌های دینی به عنوان شهروندان درجه یک- و چنانچه اشاره شد، اعضای یک ملت- ضروری است.
🔺‏«اقلیت» آری یا نه؟ ✍️در قاموس سیاسی-فکری هر جامعه و فرهنگ، واژه‌ها و مفاهیمی حساس و چالش‌ برانگیز وجود دارد که همواره محل بحث و تضارب آرا بوده‌اند. در این میان، برخی اصطلاحات به سبب ذات و ماهیت حساسیت‌برانگیز خود، نه‌تنها در بعد ملی، بلکه در ابعاد فراملی، به عنوان مفاهیم پیچیده مطرح هستند. ، یکی از این لغات می‌باشد که چندی است در جامعه ما نیز محل مناقشه گشته است. در یکی از جامع‌ترین تعاریف اقلیت در حوزه حقوق بین‌الملل، آمده است: اقلیت، عبارت از گروهی است که در حاکمیت شرکت نداشته و از نظر تعداد، کمتر از بقیه باشند و اعضای آن در عین حالی که تبعه آن کشور هستند، ویژگی‌های متفاوت قومی، مذهبی و یا زبانی با سایر جمعیت دارند و از نوعی حس وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ و آداب و‌ رسوم یا زبان خود برخوردارند. به نظر می‌رسد تمایز جدی با سایرین و وضعیت غیر مسلط سیاسی( عدم مشارکت در قدرت سیاسی)، دو عنصر عینی مهم در خصوص مفهوم اقلیت است. به لحاظ ذهنی نیز احساس مشترک درون‌گروهی در تشکیل اقلیت، اهمیت زیادی دارد. به نظر بسیاری، گروه اقلیت تا هنگامی که احساس در بودن نداشته باشد، اقلیت محسوب نمی‌شود. 🔹با وجود تعریف مفهوم اقلیت، یافتن نمونه‌ها و مصادیق اقلیت در ایران، اندکی دشوار است. بر اساس عناصر عینی( مشارکت در حاکمیت) و ذهنی( احساس اقلیت بودن) که تاکنون از سوی حقوقدانان سازمان ملل اعلام شده‌اند، دست‌کم در میان آذری‌ها، کردهای شیعه و...، یافتن چنین ویژگی عینی و حسی، امکان‌پذیر نیست. به نظر می‌رسد در اینجا مسئله مشارکت در ، یک خط ممیز و آشکار است. گروه‌هایی که امکان مشارکت در حاکمیت را دارا باشند، اقلیت نیستند، هرچند واجد سایر ویژگی‌ها باشند؛ اما مفهوم ، نه‌تنها مصادیق دقیقی دارد، بلکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز شناخته شده است و با وجود انتقادات نهفته در واژه اقلیت، این کلمه در عرف جامعه متکثر ایران، ذوب شده و به‌ویژه، قائل شدن حقوق شناخته‌شده در برای آن، اهمیتی مضاعف بر این پذیرش و جایگاه، بخشیده است. به نظر می‌رسد، وجه عمده مناقشات و تضارب‌آرای موجود در این زمینه، ریشه در همان جنبه ذهنی یادشده در تعریف مفهوم اقلیت دارد؛ آنچه در بیان برخی با عنوان احساس تبعیض و بی‌عدالتی مورد اشاره قرار گرفته‌است؛ اما نکته قابل تأمل آن است که این احساس بیش از آن‌که برگرفته از شرایط واقعی یعنی بی‌عدالتی باشد، امری است درونی و ناشی از فضای اندیشه‌ای حاکم بر . البته شکی نیست که بازسازی ساخت فکری و فرهنگی، جهت اصلاح نگرش اجتماعی نسبت به نقش و جایگاه اقلیت‌های دینی به عنوان شهروندان درجه یک- و چنانچه اشاره شد، اعضای یک ملت- ضروری است.
🔺«مانفیست رنسانس ایران آزاد»؛ سودای حکمرانی «طاهری» 🌀پشت به عرفان، رو به صندلی قدرت ✍️محمدعلی طاهری، سرکرده با انتشار اعلامیه‌ای موسوم به «مانفیست رنسانس ایران آزاد» در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، تقریبا ردای عرفان و معلم به اصطلاح معنوی را از تن بدر کرده و به سمت اریکه قدرت، رهسپار شد. ⭕️طاهری در این اعلامیه در مقام یک اندیشمند سیاسی-اجتماعی از لزوم تحول ساختار و ماهیت نظام و حاکمیت و قانون اساسی دم‌زده و مطالب مدنظر خود را ذیل اصولی ذکر‌ کرده که موارد زیادی از تحول و حاکمیت گرفته تا تاسیس نظام‌های تازه اقتصادی، اجتماعی و حتی رنگ پرچم را در برمی گیرد! ⏮البته مشخص نیست که این موارد و دانش سیاسی نیز مانند اصول به وی تفویض الهی و درونی شده یا از اندیشه جامع الجهاتشان برآمده است! به هر روی، طاهری نشان داده مانند اغلب جریان‌های فرقه‌ای مترصد بهره‌برداری از شرایط است و فضا را برای کوچ از عرفان و معنویت که تا به امروز، پوششی برای همین مانفیستش بوده، مساعد دیده است. ⚠️عبارت «بنیانگذار سازمان صلح طاهری» در محل امضا و اعلام ممنوعیت کلاس‌های آموزشی(تحت عنوان عمومیت یافتن آموزش) چند روز پیش از انتشار نیز نشان از همین تغییر رویه دارد. به هر حال اغتشاشات اخیر، نقاب‌ها را از چهره بسیاری کنار زد. @hanif_news
🔺‏«اقلیت» آری یا نه؟ ✍️در قاموس سیاسی-فکری هر جامعه و فرهنگ، واژه‌ها و مفاهیمی حساس و چالش‌ برانگیز وجود دارد که همواره محل بحث و تضارب آرا بوده‌اند. در این میان، برخی اصطلاحات به سبب ذات و ماهیت حساسیت‌برانگیز خود، نه‌تنها در بعد ملی، بلکه در ابعاد فراملی، به عنوان مفاهیم پیچیده مطرح هستند. ، یکی از این لغات می‌باشد که چندی است در جامعه ما نیز محل مناقشه گشته است. در یکی از جامع‌ترین تعاریف اقلیت در حوزه حقوق بین‌الملل، آمده است: اقلیت، عبارت از گروهی است که در حاکمیت شرکت نداشته و از نظر تعداد، کمتر از بقیه باشند و اعضای آن در عین حالی که تبعه آن کشور هستند، ویژگی‌های متفاوت قومی، مذهبی و یا زبانی با سایر جمعیت دارند و از نوعی حس وحدت منافع و همبستگی در جهت حفظ و آداب و‌ رسوم یا زبان خود برخوردارند. به نظر می‌رسد تمایز جدی با سایرین و وضعیت غیر مسلط سیاسی( عدم مشارکت در قدرت سیاسی)، دو عنصر عینی مهم در خصوص مفهوم اقلیت است. به لحاظ ذهنی نیز احساس مشترک درون‌گروهی در تشکیل اقلیت، اهمیت زیادی دارد. به نظر بسیاری، گروه اقلیت تا هنگامی که احساس در بودن نداشته باشد، اقلیت محسوب نمی‌شود. 🔹با وجود تعریف مفهوم اقلیت، یافتن نمونه‌ها و مصادیق اقلیت در ایران، اندکی دشوار است. بر اساس عناصر عینی( مشارکت در حاکمیت) و ذهنی( احساس اقلیت بودن) که تاکنون از سوی حقوقدانان سازمان ملل اعلام شده‌اند، دست‌کم در میان آذری‌ها، کردهای شیعه و...، یافتن چنین ویژگی عینی و حسی، امکان‌پذیر نیست. به نظر می‌رسد در اینجا مسئله مشارکت در ، یک خط ممیز و آشکار است. گروه‌هایی که امکان مشارکت در حاکمیت را دارا باشند، اقلیت نیستند، هرچند واجد سایر ویژگی‌ها باشند؛ اما مفهوم ، نه‌تنها مصادیق دقیقی دارد، بلکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز شناخته شده است و با وجود انتقادات نهفته در واژه اقلیت، این کلمه در عرف جامعه متکثر ایران، ذوب شده و به‌ویژه، قائل شدن حقوق شناخته‌شده در برای آن، اهمیتی مضاعف بر این پذیرش و جایگاه، بخشیده است. به نظر می‌رسد، وجه عمده مناقشات و تضارب‌آرای موجود در این زمینه، ریشه در همان جنبه ذهنی یادشده در تعریف مفهوم اقلیت دارد؛ آنچه در بیان برخی با عنوان احساس تبعیض و بی‌عدالتی مورد اشاره قرار گرفته‌است؛ اما نکته قابل تأمل آن است که این احساس بیش از آن‌که برگرفته از شرایط واقعی یعنی بی‌عدالتی باشد، امری است درونی و ناشی از فضای اندیشه‌ای حاکم بر . البته شکی نیست که بازسازی ساخت فکری و فرهنگی، جهت اصلاح نگرش اجتماعی نسبت به نقش و جایگاه اقلیت‌های دینی به عنوان شهروندان درجه یک- و چنانچه اشاره شد، اعضای یک ملت- ضروری است. @hanif_news
✡️ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی 1️⃣ ظهور و شکل‌گیری حاکمیّت‌های نوین در غرب سبب شد تا حدودی در میان توده‌های اجتماعی کاهش یابد! زیرا این نوع از حاکمیّت در بَردارندهٔ نظام ارزشی جدیدی بود که مبتنی بر آن چیزی به‌نام در ساحت اجتماعی موضوعیّت نداشت و با سبب می‌شد تا بسیاری از آن‌چنان «بی‌ارزش» تلقّی گردند که دیگر نیازی برای «دروغ‌گویی» و کتمان آن توسط مردم وجود نداشت. 2️⃣ مبتنی بر اصل تمام افعال را مباح انگاشته و عقل بشری را تنها ملاک تعیین خوب و بد قرار می‌دهد، و هیچ قید و بندِ از پیش مقرّر شده‌ای را برای زندگی خود بر نمی‌تابد که حالا بخواهد عدم پایبندی خود به آن قیود را به‌واسطهٔ بپوشاند و بی‌قیدی خود را کتمان کند. 3️⃣ اما این تمام قضیّه نیست. اصل ماجرای عدم رواج «دروغ‌گویی» در غرب به آن سبب است که در این جوامع پس از بازتعریف امور فردی و اجتماعی مبتنی بر «عُرْف»، مجموعه‌ای از توافق‌ها یا معیارها و هنجارهای بشری و تفکیک آن در قالب «حقوق عمومی و خصوصی» موضوعیتی جدّی دارد. توافقاتی که نامیده می‌شود و بر ساختارها و روابط اجتماعی آن‌چنان حاکم است که «نظم اجتماعی» جدیدی را پدید آورده است. 4️⃣ بر این اساس، عدم گستردگی پدیدهٔ «دروغ‌گویی» در غرب به معنی ایشان نیست و هیچ ارتباطی با نهادینه بودنِ فرهنگ در این جوامع ندارد! بلکه این موضوع در ارتباط مستقیم با «نظم‌دهی» و است، که بر روح این جوامع حاکم است و به‌سبب اِعمال مجازات‌های سنگین و نظارت‌های سفت و سخت بر اجرای «مقررات» پدید آمده است. رشتهٔ انضباطیِ در هم تنیده‌ای که عملاً امکان «تخلّف» و «نقض مقررات» را برای طیف گسترده‌ای از مردم ناممکن و «دروغ‌گویی» را به «امکانی غیرقابل استفادهٔ عمومی» بدل ساخته است. 5️⃣ بخش عمده‌ای از رشد سریع این فرایند اجتماعی در غرب را باید در نقش‌آفرینی و بالأخص حضور قدرتمند دید. استفادهٔ هوشمندانهٔ «نظام ارزشی لیبرالیسم» از ظرفیت عظیم موجب شد تا این نظام ارزشی بتواند رفتارها، آداب اجتماعی و گفتار انسان غربی را دگرگون سازد و با حذف به‌تدریج و در این جوامع را آن‌چنان بالا ببرد که انسان غربی دیگر نیازی به نداشته باشد و با صراحت، هر رفتار خلاف شرع و فطرت را انجام داده و نسبت به اظهار آن در فضای عمومی نکرده و در مقابل، جامعه نیز نسبت به ارتکاب چنین رفتاری پیدا ننمایند. 6️⃣ توجه به همین کارکرد «رسانه» بود که موجب پیدایش ژانر گردید. ایالات متحده آمریکا توانست با بهره‌گیری هوشمندانه از پروسهٔ را پیش بَرَد و «دینی مُدرن» تعریف کند که در آن منبع مقدّس تلقی می‌شود. در اکثر تولیدات «ژانر وسترن»، صورت کریه و پلید جامعه‌ای تصویر می‌شود که «قانون» در آن مراعات نمی‌گردد. این تصویرسازی سبب می‌شود تا بینندگان به یک درک مشترک برسند و باور کنند که عدم پایبندی به «مقررات» موجب ایجاد گسترده شده و وحشتناکی را بر پیکرهٔ اجتماع حاکم می‌سازد. @hanif_news