eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری حنیف🇮🇷
490 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
3 فایل
﷽ مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای: "جهادتبیین یک فریضه قطعی و فوریست" پایگاه خبری ، تحلیلی حنیف؛ ارتباط با ما👇👇👇 @hanif_news313 @tamir313 لینک اینستاگرام http://Instagram.com/hanif_news لینک ایتا https://eitaa.com/joinchat/3349872894C187857d687
مشاهده در ایتا
دانلود
🕉 احساس‌گرایی در جنبش‌های معنوی نوظهور ✍️ اگر روزی بشر از انتظار داشت که راه درست زیستن را به او نشان دهد و او را نسبت به خود و خالق هستی بیفزاید، امروزه دیگر این ابعاد معرفتی و شناختی به طور جدی مطرح نیست. 👤 آنچه که با توجه به پیدایش و گسترش جنبش‌های معنوی ، مهم تلقی می‌شود تأثیری است که دین و معنویت بر و بشری دارد. برای نمونه انواع هدف خود را رسیدن به آرامش قرار داده‌اند.¹ خدا را همان تجربه لذت و شادی می‌داند.² هدف از هستی و زندگی را شادمانی معرفی می‌کند.³ 🔻وقتی که دین به تجربه احساسات خوش تنزل یابد، دیگر ابعاد معرفتی و اخلاقی آن اولویت ندارد و آن‌گاه دینداری هم چندان مهم نخواهد بود؛ بلکه مهم خوش بودن و برخورداری از هیجانات اصطلاحا مثبت است. اصول اخلاقی و کرامت انسانی هم اگر در این زمینه مفید بود که محترم است و در غیر این صورت اعتباری ندارد. از همین رو شاهد هستیم که بسیاری از ارزش‌های اخلاقی مثل ، و در این جریان‌های معنوی نابود شده است. ۱. هرولد بلوم فیلد، دانش هوشیاری اخلاق، صفحه ۴۸. ۲. اشو، الماس‌های اشو، صفحه ۱۳۰. ۳. دالایی لاما، هنر شادمانگی، صفحه ۱۷. @hanif_news
🔹پیروان تمام ادیان به «صداقت» بیشترین اهمیت را می‌دهند جدیدترین نظرسنجی علمی نشان داد که پیروان تمام از بین ارزش‌ها و صفات انسانی تأکید شده در ادیان مختلف به «صداقت» بیشترین اهمیت را می‌دهند. پیروان ادیان مختلف به به‌عنوان یک ویژگی دینی مهم نگاهی مشترک دارند و عدالت و مهربانی از دید آن‌ها در رده‌های بعدی قرارگرفته‌اند. در گزارش “مشارکت دینی شایسته و مرکز شخصیت و صفات جو بیلی ” از سه هزار نفر از پیروان ادیان “مسیحیت، هندو، اسلام، یهود، سیک، اومانیسم(انسان‌گراها) و حتی انسان‌های بی‌دین خواسته شد از میان بیست‌وچهار صفت ارائه‌شده شش صفتی که در دین آن‌ها بیشترین اهمیت را دارد، انتخاب کنند. @hanif_news
✡️ فریبکاری در ظاهرسازی از «صداقت» انسان غربی 1️⃣ ظهور و شکل‌گیری حاکمیّت‌های نوین در غرب سبب شد تا حدودی در میان توده‌های اجتماعی کاهش یابد! زیرا این نوع از حاکمیّت در بَردارندهٔ نظام ارزشی جدیدی بود که مبتنی بر آن چیزی به‌نام در ساحت اجتماعی موضوعیّت نداشت و با سبب می‌شد تا بسیاری از آن‌چنان «بی‌ارزش» تلقّی گردند که دیگر نیازی برای «دروغ‌گویی» و کتمان آن توسط مردم وجود نداشت. 2️⃣ مبتنی بر اصل تمام افعال را مباح انگاشته و عقل بشری را تنها ملاک تعیین خوب و بد قرار می‌دهد، و هیچ قید و بندِ از پیش مقرّر شده‌ای را برای زندگی خود بر نمی‌تابد که حالا بخواهد عدم پایبندی خود به آن قیود را به‌واسطهٔ بپوشاند و بی‌قیدی خود را کتمان کند. 3️⃣ اما این تمام قضیّه نیست. اصل ماجرای عدم رواج «دروغ‌گویی» در غرب به آن سبب است که در این جوامع پس از بازتعریف امور فردی و اجتماعی مبتنی بر «عُرْف»، مجموعه‌ای از توافق‌ها یا معیارها و هنجارهای بشری و تفکیک آن در قالب «حقوق عمومی و خصوصی» موضوعیتی جدّی دارد. توافقاتی که نامیده می‌شود و بر ساختارها و روابط اجتماعی آن‌چنان حاکم است که «نظم اجتماعی» جدیدی را پدید آورده است. 4️⃣ بر این اساس، عدم گستردگی پدیدهٔ «دروغ‌گویی» در غرب به معنی ایشان نیست و هیچ ارتباطی با نهادینه بودنِ فرهنگ در این جوامع ندارد! بلکه این موضوع در ارتباط مستقیم با «نظم‌دهی» و است، که بر روح این جوامع حاکم است و به‌سبب اِعمال مجازات‌های سنگین و نظارت‌های سفت و سخت بر اجرای «مقررات» پدید آمده است. رشتهٔ انضباطیِ در هم تنیده‌ای که عملاً امکان «تخلّف» و «نقض مقررات» را برای طیف گسترده‌ای از مردم ناممکن و «دروغ‌گویی» را به «امکانی غیرقابل استفادهٔ عمومی» بدل ساخته است. 5️⃣ بخش عمده‌ای از رشد سریع این فرایند اجتماعی در غرب را باید در نقش‌آفرینی و بالأخص حضور قدرتمند دید. استفادهٔ هوشمندانهٔ «نظام ارزشی لیبرالیسم» از ظرفیت عظیم موجب شد تا این نظام ارزشی بتواند رفتارها، آداب اجتماعی و گفتار انسان غربی را دگرگون سازد و با حذف به‌تدریج و در این جوامع را آن‌چنان بالا ببرد که انسان غربی دیگر نیازی به نداشته باشد و با صراحت، هر رفتار خلاف شرع و فطرت را انجام داده و نسبت به اظهار آن در فضای عمومی نکرده و در مقابل، جامعه نیز نسبت به ارتکاب چنین رفتاری پیدا ننمایند. 6️⃣ توجه به همین کارکرد «رسانه» بود که موجب پیدایش ژانر گردید. ایالات متحده آمریکا توانست با بهره‌گیری هوشمندانه از پروسهٔ را پیش بَرَد و «دینی مُدرن» تعریف کند که در آن منبع مقدّس تلقی می‌شود. در اکثر تولیدات «ژانر وسترن»، صورت کریه و پلید جامعه‌ای تصویر می‌شود که «قانون» در آن مراعات نمی‌گردد. این تصویرسازی سبب می‌شود تا بینندگان به یک درک مشترک برسند و باور کنند که عدم پایبندی به «مقررات» موجب ایجاد گسترده شده و وحشتناکی را بر پیکرهٔ اجتماع حاکم می‌سازد. @hanif_news