💢 اصول مشترک فرقههای نوظهور
☢️در بررسی ماهیت جنبشهای معنویتگرای نوین، وجوه و اصول مشترکی میان این فرقهها دیده میشود که به اهم این وجوه اشاره میگردد:
☮️اومانیسم(انسان محوری)؛ اومانیسم یکی از مهمترین شالودههای اندیشه مدرنیته محسوب میشود. اعتقاد به این مکتب، به وفور در #جنبشهای_معنوی_نوپدید مشاهده میشود. جایگاه محوری قائل شدن برای انسان، اصلی است که در اغلب قریب به اتفاق این فرقهها دیده میشود و شمار قابل توجهی از کتب و آثار جریانهای مزبور، دربردارنده واژه «خود» میباشند که برآمده از مرکزیت انسان در نظام فکری آنهاست.
🌀دنیاگرایی(سکولاریسم)؛ در این مدل هستیشناسی، اصالت به امور دنیوی و اینجهانی داده میشود. در این جریانها، غایت کمال و آرمان در امور مادی، خلاصه شده و میل ارتباط با ماوراء طبیعت از طریق توسل به ابزارهایی چون #سحر، #جادو، #یوگا، #مدیتیشن، انرژیدرمانی و حتی استفاده از مواد مخدر و توهمزا پاسخ داده میشود.
🛐تعارض با ادیان الهی؛ غلبه مادیگرایی در #مدرنیته و جهانیشدن، با وجوه متعالی معنوی #ادیان_الهی در تعارض قرار دارد. به همین خاطر است که شاهد بروز تمایلات بنیادگرایانه اسلامی یا #مسیحی در برخی جوامع هستیم. جالب آنکه، حرکتهای معنوی برخاسته از سنتهایی مانند #اسلام، #مسیحیت و #یهودیت، با وجود ریشههای خود، به نفی ادیان الهی میپردازند تا خویشتن را یگانه مسیر رسیدن به کمال نشان دهند.
⚡️پلورالیسم دینی(کثرتگرایی)؛ کثرتگرایی دینی، قائل به تنزل دین به تجربهگرایی دینی هستند. برابر این رویکرد، گوناگونی ادیان، انعکاس تجارب دینی است و همین تجربه مدرنیته، به عنوان پیشزمینهای برای جنبشهای معنویتگرای نوین قرار گرفته است.
⚛️لیبرالیسم؛ شعار لیبرالیسم، آزادی بیشتر برای انسانهاست. جنبشهای معنویتگرای نوین نیز، همسو با این ایده، به منظور پاسخ به تمایلات آزادیخواهانه بشر، با نفی شریعت، به اصطلاح، بشر را از قید و بندهای دستو پاگیر دینی رها میسازند.
معنویتی کاذب در ردای درویشی
✍ این روزها شاهد تحول ماهوی و ساختاری برخی فرقههای سنتی و دارای پیشینه هستیم. جریانهای مزبور با فاصله گرفتن از مبانی سنتی خود و بهرهگیری از روشهای تازه، اصولی التقاطی از مبانی سنتی و عرفانهای نوین عرضه میکنند تا به مدد جذابیت شگردهای تازه، بتوانند بر شمار پیروان خود افزوده و جایگاه متزلزل خود را مستحکم سازند.
#فرقه #اویسیه_شاهمقصودی، یکی از این دست جریانهاست که با وجود سابقه و پیشینهای قدیمی، امروز از شکل سنتی خود خارج شده و از لحاظ ماهوی و ساختاری بیشتر به #فرقههای_نوظهور شباهت دارد تا جریانی برآمده از دل #تصوف سنتی.
🔸این فرقه با فاصله گرفتن از مبانی و آداب و رسوم سنتی و جایگزین ساختن قواعد تازه به اصطلاح مبتنی بر علوم روز، تلاش نموده تا با تلفیق #مدیتیشن (مراقبه) و نمودهای آن از جمله #یوگا با مباحث عرفانی، مقولهای نوین و متناسب با علاقمندیهای روز دنیا عرضه داشته و از این راه توجه افراد را جلب نماید.
❌با توجه به جنبه التقاطی این فرقه و وجه تضعیفکننده مبانی دین مبین #اسلام، طریقت شاهمقصودی از سوی برخی دول غربی مورد حمایت قرار گرفته و خانقاهها و کلاسهای آن در #آمریکا و نقاط مختلف #اروپا در حال فعالیت هستند.
@hanif_news
🕉 احساسگرایی در جنبشهای معنوی نوظهور
✍️ اگر روزی بشر از #دین انتظار داشت که راه درست زیستن را به او نشان دهد و #معرفت او را نسبت به خود و خالق هستی بیفزاید، امروزه دیگر این ابعاد معرفتی و شناختی به طور جدی مطرح نیست.
👤 آنچه که با توجه به پیدایش و گسترش جنبشهای معنوی #نوظهور، مهم تلقی میشود تأثیری است که دین و معنویت بر #احساسات و #هیجانات بشری دارد. برای نمونه انواع #مدیتیشن هدف خود را رسیدن به آرامش قرار دادهاند.¹ #اشو خدا را همان تجربه لذت و شادی میداند.² #دالایی_لاما هدف از هستی و زندگی را شادمانی معرفی میکند.³
🔻وقتی که دین به تجربه احساسات خوش تنزل یابد، دیگر ابعاد معرفتی و اخلاقی آن اولویت ندارد و آنگاه دینداری هم چندان مهم نخواهد بود؛ بلکه مهم خوش بودن و برخورداری از هیجانات اصطلاحا مثبت است. اصول اخلاقی و کرامت انسانی هم اگر در این زمینه مفید بود که محترم است و در غیر این صورت اعتباری ندارد. از همین رو شاهد هستیم که بسیاری از ارزشهای اخلاقی مثل #پرهیزکاری، #پاکدامنی و #صداقت در این جریانهای معنوی نابود شده است.
۱. هرولد بلوم فیلد، دانش هوشیاری اخلاق، صفحه ۴۸.
۲. اشو، الماسهای اشو، صفحه ۱۳۰.
۳. دالایی لاما، هنر شادمانگی، صفحه ۱۷.
@hanif_news
#یوگا_در_معنویت_ویندایر
در آثار وینداير، #مديتيشن، يوگا و مراقبهی معمول، جايگزين #عبادت گرديده و اصولاً در نگاه او، مديتيشن، همان عبادت است كه به #معرفت_درونی منتهی میشود . وی می گوید: «اگر میخواهيد به تمرين مديتيشن بپردازيد، به تمام معنی آن را انجام دهيد و سعادت و خوشی را در خلوت اين عمل ببيند و اگر میخواهيد نام #دعا برآن بگذاريد و آن را به عنوان گفتوگو با خداوند تلقی كنيد، چنين نامی را بگذاريد و با تمام وجود دعا كنيد.» #منبع؛ خود حقیقی، ص 159
وی كرامات ادعایی خود را مرهوم مديتيشن ميداند و به كرّات مديتيشن و يوگا را به ديگران توصيه میكند. ناگفته پیداست مدیتیشن همان سوغات #آیینهای_شرقی به تمدن غرب است. بعد از آنکه عدهای خلاء عظیم #معنویت در غرب را دریافتند، این خوراک نامرغوب را با ذوق زدگی به غرب بردند؛ عرفانی که وین دایر عرضه میکند. غایت چنین مراقبهای تعالی معنوی و رشد ابعاد مختلف روح نیست و ارتباطی با عرفان و عروج روح ندارد و صد البته با شناخت خدا و رسیدن به معرفت خدا و رضایت خدا کوچکترین نسبتی ندارند.
@hanif_news
🔹یوگا، حذف مراتب ذهنی
یوگا یک مکتب عرفانی در هند باستان است که محوریترین هدف از مباحث آن، حذف مراتب ذهنی، نفسانی و عقلانی است. با این تصویری که از یوگا ارائه شد (یعنی توقف فعالیت ذهن)، کاملاً روشن است که هدف یوگا، ارتباط با خداوند نیست.
#یوگا یک ظاهر و یک باطن دارد. عموم مردم و مسئولین با شنیدن اصطلاح یوگا، حالت #مراقبه و #مدیتیشن به ذهنشان میرسد. یوگا به عنوان یک مکتب، حدود دو هزار سال قبل در کشور هند باستان بهوجود آمد. مؤسس و بنیانگذار این مکتب، شخصی به نام «پَتَنجَلی» است. پتنجلی هدف از ایجاد این مکتب را این چنین بیان میکند: «یوگا، حذف مراتب ذهنی، نفسانی و عقلانی است».
@hanif_news