eitaa logo
حق شناس (علی مع الحق...)
21 دنبال‌کننده
57 عکس
12 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ماجرای درخواست لباس توسّط امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا هنگامی که تنها سه یا چهار نفر از یاران امام (علیه السّلام) باقی مانده بودند، آن حضرت، شلوار یمانی محکمش را -که چشم را خیره می‌کرد، (یا در روایت دیگر، لباسی که به آن رغبت نشود) طلب کردند. سپس آن را پاره پاره و رشته رشته کردند تا [کسی پس از شهادتشان] آن را بیرون نیاوَرَد. در این هنگام یکی از یاران امام (علیه السّلام) به ایشان عرض کردند: کاش زیر آن شلوارک می‌پوشیدی! حضرت فرمودند: آن لباس ذلّت و خواری است و برای من شایسته نیست آن را بپوشم. با این وجود، پس از شهادت امام حسین (علیه السّلام) «بحر بن کعب» جلو آمد و آن لباس را نیز از تن آن حضرت بیرون آورد. ♦️ بلایی که بر سر جانی آمد: پس از این ماجرا، دستان بحر بن کعب در زمستان، آب ترشّح می‌کرد و در تابستان مانند چوب، خشک می‌شد. ماجرای لباس با کمی تفاوت در مضمون، در منابع متقدّم آمده است. (1) ♦️ نکته: با توجّه به روایت، امام (علیه السّلام) پیش‌بینی می‌کردند که پس از شهادت، لباسشان را نیز بربایند امّا از آنجا که شلوارک را لباس خواری می‌دانستند، برهنگیِ همراه با لباسِ ساترِ عورت را بر دیده‌شدن با شلوارک ترجیح می‌دادند. علیه السلام 📚کتابنامه 1. تاریخ طبری به نقل از ابومخنف، ج4، ص345؛ ر.ک: انساب الأشراف، ج3، ص202؛ تاریخ الطبری، ج4، ص345؛ المعجم الکبیر، ج3، ص117؛ الإرشاد، ج2، ص111؛ تاریخ دمشق، ج14، ص221. @haqshenas110
🔴 خبردادن رسول خدا از شهادت امام حسین در برخی از روایات آمده که پیامبر رحمت (صلی الله علیه و اله) از شهادت امام حسین (علیه السلام) خبر داده‌اند. در این مطلب، روایتی از امام باقر (علیه السلام) را مرور می‌کنیم. ♦️ حسین روی سینه پیامبر از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده که پیامبر (صلی الله علیه و اله) در حجره امّ سلمه (رضی الله عنها) بود و به او فرمود: کسی بر من وارد نشود. در این هنگام حسین (علیه السلام) در حالی که کودک بود، آمد و امّ سلمه نتوانست از ورود او جلوگیری کند تا داخل حجره شد. ام سلمه به دنبال حسین (علیه السلام) وارد حجره شد و مشاهده کرد حسین روی سینه پیامبر (علیهما السلام) است در حالی که پیامبر گریه می‌کند و چیزی را در دست خود می‌گرداند. ♦️ دادن تکّه‌ای از خاک کربلا به امّ سلمه پیامبر فرمود: ای ام سلمه! این جبرئیل است که به من خبر می‌دهد این [حسین] کشته خواهد شد و این خاکی است که بر آن کشته می‌شود. پس آن را نزد خود نگه دار. زمانی که به خون تبدیل شد، حبیب من کشته شده است. ♦️ مقام امام حسین و پیروانش امّ سلمه گفت: ای رسول خدا! ای خداوند بخواه که این بلا را از او دفع کند. پیامبر فرمود: همین کار را کردم. خداوند عزّوجلّ به من وحی فرمود: به درستی که او دارای مقامی است که کسی از مخلوقات به او نمی‌رسد و او دارای پیروانی است که شفاعت کنند و پذیرفته شود و مهدی از فرزندان اوست. پس خوشا به حال کسی که از دوستان حسین است. به خدا قسم پیروان او هستند که روز قیامت رستگارند. 📚کتابنامه الأمالی (شیخ صدوق) ص203 ح3. (مجلس 29) علیهما السلام @haqshenas110
🔴 خطبه امام حسین در روز عاشورا (قسمت اوّل) امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا، خطبه‌ای ایراد کرده و لشکریان عمر سعد را نصیحت کردند. در ادامه این خطبه به چند بخش تقسیم شده و تقدیم می شود. ♦️ حمد خدا و صلوات بر رسول خدا و پیامبران و فرشتگان ای گروه مردم! گفتار مرا بشنوید و شتاب نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است پند دهم و عذر خود را بر شما آشکار کنم. پس اگر انصاف دهید سعادتمند خواهید شد و اگر انصاف ندهید پس نیک بنگرید تا کار شما بر شما اندوهی نباشد. سپس درباره من آنچه خواهید انجام دهید و مهلتم ندهید. همانا ولیِّ من آن خدائی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست سرپرست و یار مردمان شایسته. سپس حمد و ثنای پروردگار را به‌جا آورد و به آنچه شایسته بود از او یاد کرد و بر پیغمبر خدا (صلّی الله علیه و اله) و فرشتگانش و پیمبران درود فرستاد و از هیچ سخنوری پیش از او و نه پس از آن حضرت سخنی بلیغ‌تر و رساتر از سخنان او شنیده نشد. @haqshenas110
🔴 خطبه امام حسین در روز عاشورا (قسمت دوم) امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا، خطبه‌ای ایراد کرده و لشکریان عمر سعد را نصیحت کردند. در ادامه این خطبه به چند بخش تقسیم شده و تقدیم می گردد. ♦ معرّفی و شناساندن نسب امام از سوی خود ایشان اما بعد، پس نسب مرا بسنجید و ببینید من کیستم. سپس به خود آئید و خویش را سرزنش کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر دختر پیغمبر شما و فرزند وصی او نیستم؟ همان کس که پسر عموی رسول خدا و اولین کسی بود که رسول خدا(ص) را در آنچه از جانب پروردگارش آورده بود تصدیق کرد؟ آیا حمزه سیدالشهداء عموی من نیست؟ آیا جعفر طیّار که با دو بال در بهشت است عموی من نیست؟ @haqshenas110
🔴 خطبه امام حسین در روز عاشورا (قسمت سوم) امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا، خطبه‌ای ایراد کرده و لشکریان عمر سعد را نصیحت کردند. در ادامه این خطبه به چند بخش تقسیم شده و تقدیم می شود. ♦️ استناد به حدیث مشهور نبوی و شاهدگرفتن صحابه آیا به شما نرسیده آنچه رسول خدا (صلی الله علیه و اله) درباره من و برادرم فرمود: «این دو، دو سرور جوانان اهل بهشت هستند»؟ پس اگر سخن مرا تصدیق می‌کنید -و حق نیز همین است- [که هیچ]. به خدا از روزی که دانسته‌ام خدا دروغگو را دشمن دارد دروغ نگفته‌ام و اگر مرا به دروغ نسبت می‌دهید پس همانا در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آنچه من گفتم آگاهی دهند. از «جابر بن عبداللَّه انصاری» و «ابوسعید خدری» و «سهل بن سعد ساعدی» و «زید بن ارقم» و «انس بن مالک» بپرسید تا به شما آگاهی دهند که این گفتار را از پیغمبر (صلی الله علیه و اله) درباره من و برادرم شنیده‌اند. آیا این گفتار رسول خدا (صلی الله علیه و اله) از ریختن خون من جلوگیری نمی‌کند؟ ♦️ اهانت شمر و پاسخ حبیب بن مظاهر شمر بن ذی‌الجوشن گفت: او خدا را بر یک حرف می‌پرستد [کنایه از اینکه خدا را فقط با زبان می‌پرستد] و نمی‌داند که چه می‌گوید! [نعوذ بالله] حبیب بن مظاهر به او گفت: به خدا من تو را چنین می‌بینم که بر هفتاد حرف خدا را پرستش می‌کنی [کنایه از اینکه تو به شدّت خدا را با زبان می‌پرستی] و من گواهی می‌دهم که تو راست می‌گویی و نمی‌دانی او چه می‌گوید [زیرا] خدا دل تو را (از پذیرش سخن حق) مهر کرده است. @haqshenas110
🔴 خطبه امام حسین در روز عاشورا (قسمت چهارم) امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا، خطبه‌ای ایراد کرده و لشکریان عمر سعد را نصیحت کردند. در ادامه این خطبه به چند بخش تقسیم شده و تقدیم می شود. ♦️ درخواست دلیل جنگ از دشمن سپس حسین علیه‌السلام فرمود: اگر در این سخن (حدیث سرور بودن حسنین بر جوانان اهل بهشت) هم تردید دارید آیا در این نیز تردید دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟ به خدا سوگند در میان مشرق و مغرب پسر دختر پیغمبری جز من نیست چه در میان شما و چه در غیر شما! وای بر شما! آیا کسی از شما کشته‌ام که خون او را از من می‌خواهید؟ یا مالی از شما برده‌ام؟ یا قصاص جراحتی را از من می‌خواهید؟ @haqshenas110
🔴 خطبه امام حسین در روز عاشورا (قسمت پنجم و آخر) امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا، خطبه‌ای ایراد کرده و با لشکریان عمر سعد (لعنه الله) گفتگو کردند. در ادامه این خطبه به چند بخش تقسیم شده و تقدیم می‌شود. ♦️گفتگو با نویسندگان نامه های دعوت امام به کوفه سپس، آن حضرت فریاد زد: ‌ای شبث بن ربعی! و ‌ای حجار بن ابجر! و‌ ای قیس بن اشعث! و ‌ای یزید بن حارث! آیا شما به من ننوشتید: که میوه‌ها رسیده و باغ‌ها سرسبز شده و تو بر لشکری که آماده یاری توست، وارد خواهی شد؟ قیس بن اشعث گفت: ما نمی‌دانیم تو چه می‌گویی! ولی به حکم پسر عموهایت (بنی‌امیة) تن بده، زیرا که ایشان چیزی جز آنچه تو دوست داری درباره تو انجام نخواهند داد! حسین علیه‌السلام فرمود: نه به خدا سوگند! نه دست خواری به شما خواهم داد و نه مانند بندگان فرار خواهم نمود. سپس فرمود:‌ ای بندگان خدا! همانا من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم از اینکه آزاری به من برسانید. به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم از هر سرکشی که به روز جزا ایمان نیاورد. 📚منبع الإرشاد (مفید) ص97 و 98. با بهره‎‌گیری از ترجمه «رسولی محلّاتی» به نقل از «ویکی شیعه». @haqshenas110
🔴 بازنگشتن قطرات خون در روز عاشورا (قسمت اوّل) بنا بر روایات، امام حسین (علیه السلام) سه مرتبه قطرات خون را به طرف آسمان پاشیدند که بازنگشت. در سه فرسته، این سه مورد نقل می‌شود. ♦پس از اصابت تیر به صورت «مسلم بن رباح» می‌گوید: روزی که حسین بن علی (علیهما السلام) کشته شد، نزد او بودم که تیری به صورت ایشان اصابت کرد. پس به من فرمود: ای مسلم! دستانت را بیاور و خون صورتم را در آن بریز. پس دو دستم را نزدیک بردم. زمانی که دستانم از خون پرشدند، فرمود: خون‌ها را در دستم بریز و من نیز خون‌ها را در دستش ریختم. پس خون‌ها را به آسمان پاشید و فرمود: خداوندا! خون‌خواه پسرِ دخترِ پیامبرت باش. مسلم گوید: از آن خون‌ها، هیچ قطره‌ای به زمین نیفتاد. 📚منابع تاریخ دمشق، ج14، ص223؛ ترجمة الإمام الحسین (ع) (ابن عساکر) ص345، ح281؛ ر. ک: کفایة الطّالب، ص432-431. @haqshenas110
🔴 بازنگشتن قطرات خون در روز عاشورا (قسمت دوم) بنا بر روایات، امام حسین (علیه السلام) سه مرتبه قطرات خون را به طرف آسمان پاشیدند که بازنگشت. در سه فرسته، این سه مورد نقل می‌شود. ♦پس از خوردن تیر به قلب امام امام (علیه السلام) پس از اصابت تیر به درگاه خداوند عرضه داشت: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ -وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ- إِلَهِي إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقْتُلُونَ رَجُلًا لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ نَبِيٍّ غَيْرُه‏. به نام خدا و با طلب یاری از خدا –سپس سرش را به سمت آسمان بلند کرد و عرضه داشت- خدایا! به درستی که تو می‌دانی بدون شک آنان مردی را می‌کُشند که بر روی زمین، پسر پیامبری به جز او نیست. بعد از اینکه امام (علیه السّلام) تیر را درآورد، دستش را بر محلّ جراحت گرفت و زمانی که پر از خون شد به آسمان پاشید. راوی می‌گوید که یک قطره خون هم به زمین بازنگشت. 📚 منابع مقتل الحسین (ع) (خوارزمی) ج2، ص39. @haqshenas110
🔴 بازنگشتن قطرات خون در روز عاشورا (قسمت سوم) بنا بر روایات، امام حسین (علیه السلام) سه مرتبه قطرات خون را به طرف آسمان پاشیدند که بازنگشت. در سه فرسته، این سه مورد نقل می‌شود. ♦پس از شهادت طفل صغیر زمانی که «حرملة بن کاهل اسدی» (لعنه الله) به گلوی طفل امام (علیه السلام) تیر پرتاب کرد، آن حضرت، خون‌های کودک خود را به سوی آسمان پرتاب نمود. از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: هیچ قطره‌ای از آن به زمین بازنگشت. 📚 منابع ر.ک: لهوف، ص69. @haqshenas110
🔴 گریه رسول خدا برای مصائب امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا و حسنین (علیهم السلام) 👈 امیرالمؤمنین می‌فرمایند: من و فاطمه و حسن و حسین نزد رسول خدا بودیم که ناگهان آن حضرت به ما توجهی کرده و گریه کرد. عرض کردم: ای رسول خدا! چه چیزی تو را به گریه انداخت؟ فرمود: از چیزی که پس از من برای شما رخ می‌دهد. عرض کردم: و آن چیست ای رسول خدا؟ 👈 فرمود: گریه می‌کنم به جهت ضربت [شمشیر] بر فرق تو و سیلی‌ای که به گونه فاطمه نواخته می‌شود و ضربه‌ نیزه‌ای که به ران حسن زده می‌شود و زهری که به او نوشانده می‌شود و کشته‌شدن حسین (علیهم السلام). امیر المؤمنین می‌فرماید: پس همه اهل خانه گریستند... . 📚منابع الأمالی (صدوق) ص197، ح2، المجلس الثامن و العشرون. @haqshenas110
🔴 بخشنامه های معاویه بر علیه امیر مومنان و شیعیان معاویه هنگام خلافتش و از زمان حیات امام حسن (علیه السلام) چندین بخشنامه بر علیه امیر مؤمنان (علیه السلام) و شیعیان برای عمّال خود فرستاد که حاوی سبّ آن حضرت و اذیت و آزار شیعیان است. در ادامه این بخشنامه‌ها را که اغلب با فاصله و پس از تحقّق دستور قبلی صادر می‌شد از نظر می‌گذرانیم: 👈1. پیمانم را از کسی که چیزی در فضل ابوتراب (علیه السلام) نقل کند، برداشتم❗️ [یعنی امنیت او را به عهده نخواهم گرفت و چیزی از بیت‌المال به او نخواهد رسید و حکومت نسبت به او مسؤولیتی نخواهد داشت.] 👈2. کسی به شیعیانِ علی (علیه السلام) و اهل بیتش اجازه شهادت‌دادن ندهد❗️ 👈3. دوستداران عثمان و ناقلان فضائل و مناقبش را به خود نزدیک کرده و تکریم کنید و نام و قبیله راویان فضائلش را بنویسید❗️ 👈4. حدیث در فضل عثمان زیاد شده است❗️ از این به بعد در مدح صحابه و خلفای پیشین، حدیث بگویید و اگر کسی در مدح ابوتراب (علیه السّلام) فضیلتی نقل کرد مانند آن برای یکی از صحابه برایم بیاورید که این محبوب‌تر از فضائل عثمان نزد من است چرا که حجّت و دلیل ابوتراب (علیه السّلام) و شیعیانش را بیشتر باطل می‌کند❗️ 👈5. اگر درباره‌ کسی یافتید بیّنه‌ای یافتید که از دوستداران علی و اهل بیتش است، نامش را از دیوان پاک کرده و رزقش را قطع کنید. (و در نامه‌ای دیگر:) بر کسی که او را متّهم به دوستی با این قوم کردید، سخت بگیرید و خانه‌اش را خراب کنید❗️ 👇👇👇 در نتیجه این دستورات، بسیار بر شیعیان به خصوص شیعیان کوفه سخت گرفته شد و تعداد زیادی از آنان کشته یا مجبور به فرار از کوفه شدند❗️ احادیث دروغین در مدح خلفا بسیار زیاد شد و این وضع بعد از شهادت امام حسن (علیه السلام) بدتر شد و زمانی که عبدالملک مروان روی کار آمد بر شیعه سخت گرفت و «حجّاج بن یوسف» را حاکم کرد و مردم با دوستی با دشمنان امیر مؤمنان (علیه السلام) و دشمنی با ایشان و سرزنش و طعنه به آن حضرت، به حجّاج تقرب می‌جستند. در این زمان احادیث زیادی بر علیه امیر مؤمنان (علیه السلام) و در مدح خلفا منتشر شد❗️ بیشتر احادیث جعلی در شأن صحابه در روزگار امویان توسّط افرادی که می‌خواستند به آنان نزدیک شوند، ساخته شده، چرا که گمان می‌کردند اینگونه بینی بنی‌هاشم را به خاک می‌مالند❗️ 📚منابع ر. ک: شرح نهج البلاغة (ابن أبی‌الحدید) ج11، ص44-46. @haqshenas110
تا به کی نالان بمانم تا به کی زار و حزین تا به کی پست و حقیرم در میان مشرکین تا به کی چون حُمره ی نار است ما را حفظ دین از قفا بیرون بیا و کن مصائب را دفین - یا مغیث المؤمنین - بندگان چاکرانت در میان کافران بی کس و بی یار هستند و همیشه در فغان این چنین و بدتر از این است دایم حالشان کن ظهور و داد ما را خود بگیر از مشرکین - یا مغیث المؤمنین - مرحوم عباس بهبهانی @haqshenas110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از زیباترین سخنرانی‌های استاد قرائتی پیرامون خاطرهٔ حضور ایشان در و تبیین آیه "اولی الامر" در حضور علما و بزرگان اهل سنت منطقه بلوچستان حق شناس (علی مع الحق...)👇👇👇 @haqshenas110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه از دوری... اللهم ارزقنا زیارة الحسین علیه السلام حق شناس (علی مع الحق...)👇👇👇 @haqshenas110
https://www.instagram.com/p/CQV7rQMB8F_/?utm_medium=copy_link چهار نقاشی از جریان حدیث سلسلة الذهب امام رضا علیه السلام. @haqshenas110
ترجمه: علم را با نوشتن به بند بکشید. @haqshenas110
🔴 معرفی حدیث یا حدیث دوازده جانشین مانند حدیث ثقلین، یکی از احادیث مهم درباره است. این حدیث که حتی در مهم‌ترین کتاب‌های اهل سنت ثبت شده به طور کلی از دوازده جانشینِ رسول خدا (صلی الله علیه و اله) سخن می‌گوید که همگی از قریشند. با توجه به قرائن، خلافت در این روایات به معنای لغوی آن یعنی جانشینی در انجام وظایف پیامبر و در نتیجه، داشتن مقام های ایشان است و منظور، حکومت ظاهری نیست. گر چه حکومت نیز از شؤون خلافت و حق دوازده خلیفه است. مسلم نیشابوری از دانشمندان سُنّی، روایت «جابر بن سمرة» را نقل کرده است: «اِنطَلَقتُ إلى رسول‌ الله وَ مَعي أبى فَسَمِعتُه يَقول لا‌يَزالُ هذا الدّين عَزيزا مَنيعاً إلى اِثنى‌عَشَر خَليفَة فَقالَ كَلِمَةٌ صَمَّنيهَا النّاس فَقُلتُ لِأبي ما قال قال كُلُّهُم مِن قُرَيش. (صحیح مسلم: 6/4) با پدرم نزد رسول خدا رفتم که شنیدم می‌فرماید: همواره این دین (اسلام) عزیز و نیرومند است تا زمانی که دوازده جانشین بیایند. پس از آن، جمله‌ای را فرمود که مردم با سر و صدا مانع شدند آن را بشنوم. به پدرم گفتم: چه فرمود؟ گفت: (فرمود:) «همه آنان از قریش هستند.» در روایات دیگر از این دوازده خلیفه با عناوینی مانند امیر، قَیّم، مَلِک و دارای ولایت یاد شده است. همچنین آنان را با صفاتی مانند اینکه عزّت و قوام دین در گرو خلافت آنان است و خلیفه تمام امّت هستند -و خلافتشان پس از پیامبر به صورت متّصل تا قیامت ادامه دارد- توصیف نموده است. بدیهی است که هم از نظر تعداد هم از نظر ویژگی‌ها، هیچ سلسله دوازده نفره جز امامان دوازده گانه حائز صفات یادشده نیست. امامان در حدّ توان، اسلام را عزیز داشته و به اجرا درآورده‌اند. طبق روایات دیگر خلیفه دوازدهم است. همچنین تنها کسانی هستند که پیامبر در احادیث گوناگون ایشان را با بردن نام، «خلیفه» خوانده‌اند. حتی بعضی از عالمان اهل سنّت نیز این احادیث را بر تطبیق نموده‌اند. ، و که مدعی خلافت بودند، هیچ کدام دوازده نفر نیستند. افزون بر آن، بیشترشان مشغول ظلم و جور و یا عمل به بدعتها بوده و بر خلاف این روایات، اسلام و مسلمین را ذلیل کرده‌اند. پس به هیچ عنوان نمی‌توانند مصادیق این روایات باشند. از احادیث دوازده خلیفه نکات ارزشمند دیگری نیز برداشت می‌شود که در مقالات و کتب آمده و شاید بعدا به آن اشاره شود. @haqshenas110
برکه نبود، گریه‌ی شوق کویر بود فردا برای خواندن این خطبه دیر بود جامانده‌ها به پیش، جلو رفته‌ها عقب معلوم شد علی هدف این مسیر بود دست خدا به کوری یک مشت زرپرست فکر غم یتیم و فقیر و اسیر بود بوده تمام عالم امکان به زیر پاش شاهی که تخت سلطنتش از حصیر بود باید به چشم میکده آن را نگاه کرد در هر کتابخانه اگر الغدیر بود باید خدا نگفت و نباید بشر نوشت در وصف او که مثل خودش _بی نظیر_ بود @aftab_gardan_ha
وقتی میثم از سفر حج به سوی کوفه برمی گشت، ابن زیاد دستور دستگیری او را داده بود. این در آستانه حوادث پیش از قیام امام حسین (علیه السلام) و عاشورا و اوضاع بحرانی کوفه بود. گماشتگان والی، در (حیره) میثم را پیش از آن که به کوفه و خانه خود برسد، دستگیر کردند. وی هنگام دستگیری، سالخورده و نحیف بود و جز پوستی بر استخوان هایش نمانده بود. هر چند قلبی شجاع و دلی نیرومند داشت. او را پیش ابن زیاد بردند. حرف هایی میان او و ابن زیاد ردّ و بدل شد. والی کوفه از او پرسید: پروردگارت در کجاست؟ میثم تمار جواب داد: در کمین ستمگران، که تو نیز یکی از آنانی. گفت: باید از علی بن ابی طالب (علیهما السلام) بیزاری بجویی و به او ناسزا بگویی، و گرنه دست ها و پاهایت را بریده، بر دار خواهم آویخت. میثم گفت: مولایم علی (علیه السلام) به من خبر داده که مرا به دار می آویزی و زبانم را می بُری. ابن زیاد برای ابراز دشمنی خود، گفت: دست و پایت را می برم و رهایت می کنم تا دروغ مولایت آشکار شود. دستور داد او را به دار آویختند. میثم تمار بر فراز دار هم از فضایل علی بن ابی طالب (علیهما السلام) می گفت و اعلام می کرد: ای مردم! هر کس دوست دارد حدیثی از سخنان علی (علیه السلام) را بشنود، پیش از آن که کشته شوم بیاید. من شما را از حوادث آینده تا پایان جهان خبر می دهم. مردم مشتاقانه برای شنیدن سخنانش گرد آمدند و او از فراز دار بر ایشان سخن گفت و فضایل خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را به گوش مردم می رساند. سرانجام، دشمنان این سخنان را تاب نیاوردند، از این رو به دستور ابن زیاد، زبان او را بریدند و وی را با ضربت نیزه ها بر فراز دار به شهادت رساندند. رحمه الله @haqshenas110
روزی مأمون به امام رضا (علیه السلام) عرض کرد: مرا خبر بده از بزرگترین فضیلت امیر مؤمنان (علیه السلام) که قرآن بر آن دلالت می‌کند. امام رضا (علیه السلام) در پاسخ از فضیلت ایشان در مباهله سخن گفتند: خداوند عزّوجل می‌فرماید: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ: از آن پس که به آگاهی رسیده ای، هر کس که درباره او با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را ما زنان خود را و شما زنان خود را ما خود و شما خود آنگاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم» پس رسول خدا (صلی الله علیه و اله) حسن و حسین را فراخواند که دو پسرش بودند و فاطمه را فراخواند که در اینجا زنانش بود و امیرالمؤمنین (علیه السلام) را فراخواند که به حکم خداوندِ عزّوجل، نفسِ پیامبر بود. ثابت شده که کسی افضل از رسول خدا نیست پس طبق حکم خداوندِ عزّوجل، کسی افضل از نفسِ رسول خدا نیست. حق، وصف علی را به پیمبر گوید جبریل به انبیا مکرر گوید دانید کدام خودستایی حسن است؟ آنجا که رسول مدح حیدر گوید پ.ن: واقعه در روز ۲۴ ذی الحجة روی داد. علیه السلام منبع روایت: الفصول المختارة (شیخ مفید) ص38 @haqshenas110