eitaa logo
🌷هر روز با شهداء🌷
1.3هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
24 فایل
امام خامنه‌ای حفظه الله : گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. ۱۳۷۶/۰۲/۱۷ اللهم ارزقنا شهادة في سبيلك #شما_به_دعوت_شهداء_اینجایید_خوش_آمدید آدرس مدیر کانال برای انتقادات وپیشنهادات @s_m_najaf کپی با ذکر صلوات آزاد ♧
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada۱۱۰ _._._._._🌷♡🌷_._._._._
✨بســــــم الّله‌ ‌ الرّحمن الرّحــــــیم✨ ❤️روزِمـان را بـا سَــلام بَـر چهـارده مَعْـصــوم آغـاز می‌کنیـم 🌺اَلْسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا رَسُـولَ اَللّه ﷺ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا اَمیرَاَلْمـؤمِنـین 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکِ یا فاطِـمَةُ اَلزَهْـراءُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حُسَـینَ بـنَ عَلیٍ سَیــدَ اَلشُهَـــداءِ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ‌اَلحُسَیْنِ زینَ اَلعـابِـدیـنَ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدَ بـنَ عَلیٍ نِ اَلباقِــرُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یـا جَعْفَــرَ بـنَ مُحَمَّـدٍ نِ اَلصـادِقُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُوسَـی بـنَ جَعْفَـرٍ نِ اَلکاظِـمُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یاعَلیَّ بـنَ‌مُوسَـی‌اَلرِضَـا اَلمُرتَضـی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا مُحَمَّـدٍ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلجَــوادُ 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا عَلـیَّ بـنَ مُحَمَّـد نِ اَلهـادی 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا حَسَـنَ بـنَ عَلـیٍ نِ اَلعَسْــکَری 🌺اَلسَّـلامُ عَلَیْـکَ یا بَقیَــــةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمـان وَ رَحْـمَـــــةَ اَللّـهِ وَ بَرَکـاتِــهِ 🌴اللّـــهُـم‌َّ_عَجِّــلْ_لَوِلیِــڪ‌َ_اَلْفَــــــــــرَجْ ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
❣بسم الله الرّحمن الرّحيم ❣ ❤️ ✋🍀ألسّلام علیک یا مُبِيدَ الْعُتَاةِ وَ الْمَرَدَةِ ✋🍀السلام علیک یا ابْنَ الْخَضَارِمَةِ الْمُنْتَجَبِينَ ✋🍀سلام برتو ای آنكه متكبران سركش عالم را هلاك و نابود مى ‏گردانی ✋🍀سلام برتو اى فرزند جوانمردان برگزيدگان «یاد دائمی امام زمان» 🔸 در روز، حضرت هزاران بار برای ما دعا می‌کنند تا از بلایا محفوظ بمانیم، پس کمترین کاری که می‌کنیم، تقدیم کردن صلوات با "وعجل فرجهم" به محضر ایشان است. ❣ ❣ ☀️اللّهم عجّل لولیّک الفرج والعافیة والنّصر ✋🌺سلام برهمه عاشقان مولا ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
❤️ سید مصطفی خمینی (۱۳۰۹-۱۳۵۶ش) از مجتهدان و فقیهان شیعه و فعالان انقلاب اسلامی ایران. او فرزند ارشد امام خمینی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی است. 🌺 او از ابتدای حرکت امام خمینی علیه حکومت پهلوی، وارد فعالیت‌های سیاسی شد و مدتی پس از دستگیری و تبعید پدرش، او نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی ایران به دست ساواک دستگیر و به ترکیه و سپس به همراه پدرش به عراق تبعید شد. 🌺نگاه سیاسی وی از جمله حمایت از جنبش آزادی‌بخش فلسطین و نیز رویکرد نقادانۀ علمی او در زمینۀ علوم اسلامی، جایگاه قابل توجهی را در حوزه علمیه نجف برای او رقم زد. 🌺مصطفی خمینی آثار متعددی در فقه، اصول و تفسیر نگاشته است. تفسیر القرآن الکریم، تحریرات فی الاصول و تعلیقات علی الحکمة المتعالیة از آثار اوست. او داماد مرتضی حائری یزدی است. مصطفی خمینی در ۴۷ سالگی بر اثر مسمومیت شهید شد. مزارش در حرم امیرالمومنین است. 🌺او در تمام طول زندگی ساده زیستی را سرلوحه خود قرار داده بود. از خصوصیات بارز اخلاقی او که در میان اطرافیان حسن خلق بود و صراحت، شهامت، زهد، خودساختگی، استقلال رأی و... را می توان از دیگر ویژگی های برجسته آن شهید برشمرد. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡
دشمنان حاج آقا مصطفی به خوبی دریافته بودند که وی مانند کوهی استوار در برابرشان ایستاده است و از تهدیدها و تبعیدها خم به ابرو نمی ‏آورد، بلکه پیوسته پنجه در پنجه آنان افکنده و برای شکستشان کمر همت بسته است. آنان برای پیشگیری از شکست و حفظ مقام و موقعیت خود، درصدد ترور آن عالم بزرگ برآمدند سید مصطفی در ۴۷ سالگی در ۱ آبان ۱۳۵۶ ش در نجف اشرف و به طور ناگهانی درگذشت پزشکان علت وفات او را مسمومیت دانستند و برای روشن شدن امر پیشنهاد کالبد شکافی دادند که امام خمینی با آن مخالفت کرد امام خمینی بعد از درگذشت فرزندش در پیامی کوتاه چنین نوشت: «در روز یکشنبه نهم ذی القعده الحرام ۱۳۹۷ مصطفی خمینی، نور بصرم و مهجه قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شد. اللهم ارحمه واغفر له واسکنه الجنة بحق اولیائک الطاهرین علیهم الصلوة والسلام ». امام خمینی در سخنرانی روز ۱۰ آبان ۱۳۵۶ در نجف اشرف، درگذشت سید مصطفی را از الطاف خفیه الهی دانست . شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در اول آبان 1356 موجی گسترده‌ از مبارزات انقلابی ایجاد کرد و روح تازه‌ای در مبارزه و ضدیت با رژیم پهلوی دمید به طوری که در بسیاری از استان‌ها و شهرهای مختلف کشور مراسمات بزرگداشت فرزند ارشد امام با اعلام حمایت از نهضت اسلامی و مخالفت علنی با رژیم پهلوی برگزار شد حوزه علمیه نجف از همان روز شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) تا روز سه شنبه دهم آبان، به مدت ده روز تعطیل بود؛ بازار نجف نیز روز تشییع جنازه وی تعطیل بود. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
اول آبان ماه سال ۵۶ بود که حاج آقا مصطفی خمینی به شهادت رسید، اما این ماجرا برای همسر امام بسیار دردناک بود، دکتر سید علی قادری آن را اینگونه روایت کرده است: دردناک ترین خبری که خانم در طول عمر شنید، درگذشت مصطفی(۱) اولین فرزندش بود که او را به تبع بچه هایش داداش صدا می کرد. او را در همان شب های اول ازدواج وقتی که هنوز به قم نرفته بود، باردار شد و وقتی به قم رفت چون در آن شهر احساس غربت می کرد گاه با جنینی که در رحم داشت سخن می گفت. برای او خیلی زحمت کشیده بود. بالاخص در طول چهار سالی که او هنوز خوب زبان باز نمی کرد و وی را به این دکتر و آن دکتر می برد، چنین زحماتی پیش چشمش می آمد. وقتی او زبان باز کرد، آنقدر لطیفه می گفت که مادر از لطف لطیفه های بانمکش انرژی می گرفت. اگر چه مانند مادر به درس های دبستانی علاقه نشان نمی داد اما وقتی طلبه شد و پدر متوجه استعداد شگفت او شد، روان مادر را به عرش می برد، وقتی می دید این جوان هنرمندانه با پدر در مباحثات علمی گلاویز می شود و آقا را به شوق می آورد. زمانی که ازدواج کرد و برای خود مردی شده بود، زمانی وارد اتاقش شد و مادر در خواب بود، احساس کرد کف پایش گرم شده، بیدار شد؛ دید مصطفی لب بر پای مادر گذاشته است. پرسید مصطفی این چه کاری است؟ گفت وقتی بیدارید خجالت می کشم پایتان را ببوسم. مصطفی عاشق علم و تقوای پدر و عاشق مهر بی دریغ مادر بود. مادر می دانست که مصطفی چقدر او را دوست دارد. چون در حدیثی از امام صادق (ع) خوانده بود اگر می خواهی بدانی دیگری تو را چقدر دوست دارد، به دل خودت بنگر که چقدر او را دوست داری. به همین جهت به رغم تحمل و صبری که در کوران زندگی یافته بود وقتی دانست دیگر مصطفی نمی تواند با او سخن بگوید، از حال رفت. این روز برای آقا سخت تر از خانم بود. چرا که هم خود داغ بر دل داشت و هم می دانست که خانم خواهد دانست که از دست رفتن این گوهر، به سبب فعالیت سیاسی پدر است اما نباید جزع و فزع می کرد که می دانست اگر در انظار اشک بریزد، دشمن از آن سود می برد.(۲) ۱. آیت الله سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام که از همراهان امام در سال های تبعید در نجف بود، در تاریخ اول آبان ماه سال 56 به طرز مشکوکی به شهادت رسید. ۲. برشی از کتاب یک قرن زندگی پرماجرا (سال شمار زندگی بانو خدیجه ثقفی همسر امام خمینی بر اساس خاطرات و خیال)، جلد دوم به کوشش سید علی قادری. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
سلام بر دوستان گرامی کانال دیروز سالگرد شهادت حاج آقا مصطفی خمینی پسر بزرگوار امام خمینی رحمة الله علیه بود. ۵ گل صلوات رو هدیه میدیم به روح این شهید بزرگوا وهمه شهداء اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بمیـــــــریم بــــــراااااااات..... 💔 برای کوچولوش لالایی میخونه بخوابه، اما بچه نمیشنوه شهید شده😭😭😭 باباش میگه همه ما فدای قسام و مقاومت😭 ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
ببینید ببینید گلم رنگ ندارد.mp3
1.36M
ببینید ببینید گلم رنگ ندارد😭😭😭 به حق ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ؛ خلبانی را از 🛩🛫 ✍ شهید بابایی قرار بود اخراج بشود ولی موقعی که ژنرال آمریکایی اقامه نماز اول وقت را دید نظرش عوض شد. ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 _سربازان باصلابت 💪آماده باشید که بانگ جرس حمله پدیدار شدست...؛ وای اگر رهبرم فرمان دهد... ❗️🇮🇷 ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
فصل چهارم : دوا بنما دوای بی دوا را 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 فردا که تماس گرفت از من خواست شعری که دیشب فرستاده بود را برایش بخوانم شعرهایش ملودی و آهنگ خاص خودش را داشت، از خودم من درآوردی یک آهنگ ،گذاشتم صدایم را صاف کردم و شروع کردم به خواندن همه هم غلط و در هم بر هم دستهایم را تکان میدادم ولی هر کاری کردم نتوانستم ریتم شعرش را به خوبی در بیاورم حمید گفت: تو با این شعر خوندن همه احساس من رو کور کردی، دونفری خندیدیم :گفتم خب حمید من بلد نیستم خودت بخون خودش که خواند همه چیز درست بود وزن و آهنگ و قافیه سر جایش بود، وسط شعر ساکت شد، گفت: «عزیزم من میخونم حال نمیده، تو بخون یکم بخندیم!». نوزدهم تیر دوره مشهد تمام شد حمید با نمره عالی قبول شده بود همه درسها را یا نوزده شده بود یا بیست من هم امتحاناتم را خیلی خوب داده بودم دوباره کلی وسیله و سوغاتی خریده بود، مخصوصاً یک عطر خوشبو گرفته بود که من هیچ وقت دلم نمی آمد استفاده کنم این آخریها خیلی کم میزدم میترسیدم تمام شود،کوچکترین چیزی هم که به من میداد دوست داشتم دودستی بچسبم اوایل به خودم میگفتم من را چه به عشق من را چه به عاشقی من را چه به شیفته شدن ولی حالا همه چیز برای من شده بود حمید با همه وجود حس میکردم عاشق شده ام چند روزی از برگشتش نگذشته بود که حمید مریض شد فکر میکردم به خاطر شرایط دوره این طور شده ،باشد با هم به درمانگاه پاکروان 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 🌕 🌑 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
فصل چهارم : دوا بنما دوای بی دوا را 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕 خیابان حیدری ،رفتیم دکتر برایش سرم نوشته ،بود پرستار تا رگش را پیدا کند دو سه بار سوزن زد این اولین باری بود که به کس دیگری سوزن میزدند اما من دردش را حس میکردم این اولین باری بود که کس دیگری مریض میشد ولی انگار من بد حال شده بودم. از مسئول تزریقات اجازه گرفتم تا وقتی که سرم تمام بشود کنار حمید بنشینم از کیفم قرآن ،درآوردم بیشتر از حميد حال من بد شده بود، طاقت درد کشیدنش را ،نداشتم شروع کردم به خواندن قرآن، حمید :گفت خانوم بلند ،بخون معنی رو هم ،بخون این داروها همه بهانه است شفای واقعی دست خداست». 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 🌕 🌑 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
فصل پنجم : صد شعر خوانده ایم که قافیه اش نام توست 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕 ماه رمضان حال و هوای خوبی داشتیم یا به خانه عمه میرفتیم یا حمید به خانه ما می،آمد بعضی از روزها هم افطاری درست میکردیم و به مزار شهدا میرفتیم روزی که خانواده عمه را برای افطاری دعوت کرده بودیم بحث ازدواج و مشخص کردن تاریخ عروسی پیش آمد، حمید :گفت ما چون دیرتر از آقا سعید نامزد کردیم اجازه بدید اول اونها تاریخ ازدواجشون مشخص بشه عمه با خنده گفت: «والا تا اونجایی که من یادم میاد موقع به دنیا اومدنتون ما فکر میکردیم فقط یه بچه است اول هم تو به دنیا اومدی بعد پنج دقیقه سعید به دنیا اومد به حساب کوچیک بزرگی هم که حساب کنیم اول باید عروسی حمید رو 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 🌕 🌑 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
فصل پنجم : صد شعر خوانده ایم که قافیه اش نام توست 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕 بگیریم با این حال حمید زیر بار نرفت خیلی حواسش به این چیزها بود. وقتی تاریخ عروسی آقا سعید قطعی شد ما هم دوم آبان را برای عروسی خودمان انتخاب کردیم از فردای ماه رمضان پیگیر مقدمات عروسی ،شدیم تالار را هماهنگ کردیم طبق قرار روز عقد چهار وسیله یعنی یخچال ،تلویزیون فرش و لباسشویی را حمید ،خرید بقیه جهاز را هم تا جایی که امکان داشت حمید همراهم آمد و با هم خریدیم. خیلی دنبال چیزهای آنتیک و گران ،نبودیم هر فروشگاهی که میرفتیم دنبال جنس ایرانی بودیم نظر هر دوی ما این بود که تا جایی که امکانش هست وسایل زندگی آینده مان ایرانی ،باشد حمید روز اول خرید جهاز گفت: وقتی حضرت آقا گفتند از کالای تولید داخل حمایت کنین ما باید گوش کنیم و جنس ایرانی بخریم شانزدهم شهریور روز عروسی آقا سعید ،بود خیلی خوش گذشت ولی از رفتار حمید مشخص بود زیاد سرحال ،نیست ته چشمهایش نگرانی داد میزد به خاطر ازدواج برادر دوقلویش یک جور خاصی شده بود، بعد از مراسم جلوی در تالار منتظرش بودم اما حمید آنقدر در حال و هوای خودش غرق بود که حواسش پرت شد و من را بعد مراسم در حیاط تالار جا ،گذاشت چند قدم که رفته بود تازه یادش افتاد من هم هستم. کمی ناراحت شدم به خنده چند تا تیکه انداختم و حسابی از خجالتش 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 🌕 🌑 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
فصل پنجم : صد شعر خوانده ایم که قافیه اش نام توست 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕 درآمدم: «ماشاء الله حمید آقا به به ببین ما با کی داریم میریم سیزده به در با کی داریم میریم پیک نیک روی دیوار کی داریم یادگاری می نویسیم کی آخه زنش رو جا میذاره حمید؟»، این طور جاها دوست داشتم آب روغنش را زیاد کنم تا بیشتر تحویلم بگیرد. به خاطر همین فراموش کردن با شرمندگی کلی معذرت خواهی کرد به حمید حق میدادم بالاخره بعد از این همه سال دو برادری که با هم بزرگ شده بودند داشتند سراغ زندگی خودشان میرفتند و این خیلی سخت ،بود خندیدم و :گفتم بله حق دارین حمید آقا منم خواهر دوقلوم ازدواج میکرد ممکن بود همچین کاری کنم شما که جای خود داری بعد از عروسی آقا سعید هر جا که میرفتیم همه از عروسی ما می پرسیدند وقت زیادی نداشتیم مهمترین کارمان اجاره کردن یک خانه مناسب بود، حمید نظرش این بود که یک خانه بزرگ اجاره کنیم دوست داشت بهترینها را برای من فراهم ،کند اولین خانه ای که رفتیم حدود ۱۲۰ متر ،بود خیلی بزرگ و دلباز با نورگیر عالی قیمتی که بنگاه گفته بود با پس انداز حمید جور بود. تقریباً هر دوتایی خانه را پسندیده بودیم خوشحال از انتخاب خانه مشترکمان از در بیرون آمدیم هنوز سوار موتور نشده بودیم که یکی از رفقای حمید تماس ،گرفت صحبتشان که تمام شد متوجه شدم حمید به فکر فرو رفته است وقتی پرس وجو کردم گفت «خانم میخوام یه چیزی بگم چون باید تو در جریان باشی اگر راضی بودی اون وقت انجام بدیم 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕🌑 🌕 🌑 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._
📣 اولین سالگرد شهادت شهید مدافع امنیت آرمان علی وردی زمان: پنجشنبه ۴ آبان ماه ساعت ۱۸ مکان: حسینیه حضرت فاطمه زهرا(س) سپاه حضرت محمدرسول الله (ص) تهران بزرگ
🔻 از راه که می‌رسید، پدر را می‌برد حمام. خودش لباس‌های پدر را می‌شست. می‌نشست کنار بابا، دست‌های چروکیده‌اش را نوازش می‌کرد و می‌بوسید. جوراب‌های پدر را می‌آورد و موقع پوشاندن، لب‌هایش را می‌گذاشت کف پای پدر. 🔸 مادر هم که در بیمارستان بستری بود، از سوریه که آمد بی‌معطلی خودش را رساند بیمارستان. همین که آمد توی اتاق، از همه خواست بیرون بروند؛ حتی برادر و خواهرها. وقتی با مادر تنها شد، پتو را کنار زد. دستش را می‌کشید روی پاهای خستۀ مادر. حالا که صورتش را گذاشته بود کف پای مادر، اشک‌های چشمش پای مادر را شست‌وشو می‌داد. 🔺 کسی از حاج‌قاسم توصیه‌ای خواسته بود. چند بندی برایش نوشت که یکی‌اش احترام به پدر و مادر بود: «به خودت عادت بده بدون شرم، دست پدر و مادرت را ببوسی. هم آن‌ها را شاد می‌کنی، هم اثر وضعی بر خودت دارد.» ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
🌺آداب قبـــل از خواب🌺 🌸قبل از خواب وضــــو بگیریم 👈 ثواب شب زنده داری واز حضرت رسول صلى الله عليه و آله«هر كس با وضو بخوابد، گويى تمام شب را به عبادت احيا كرده باشد. 🌺تلاوت آیة الکرسی 🌺تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها هم قبل خواب بسیار سفارش شده : 🌸ﺧﺘـــــﻢ کردن قرآن با خواندن سه بار سوره توحید. 🌺ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿــــــﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانیم: ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍوِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻ‌َﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ 🌺 ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯیم : ُ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ. 🌺ﺣـــــﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤـــﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭیم: ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻ‌ﺍِﻟﻪَﺍِﻻ‌َّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ. 🌸تلاوت 👈معوذتین (سوره ناس و فلق) 🌺آیه آخر سوره مبارکه کهف جهت بیدار شدن برای نماز شب و نماز صبح 🔹 قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف 🌺سوره ى تكاثر ایمنـی از عذاب قبر 🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ🔹حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ🔹 كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🔹ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🔹كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ🔹 لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ🔹 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ🔹 ثُمَّ لَتُسْأَلُونَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ 🌺ثواب ۳ بار تلاوت👇 برابر با خواندن ۱۰۰۰رکعت نماز یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ 🌺پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: هر کس آیه «شهداللّه» را در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق می کند که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش کنند. (مجمع البیان؛ ج 2/421) 🔹{آل عمران آیه «۱۸»} : 🔹شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ❤️ ❤️ _._._._._🌷♡🌷_._._._._ @har_rooz_ba_shohada110 _._._._._🌷♡🌷_._._._._ 🇮🇷به کانال هر روز با شهدا بپیوندیم🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا