خار و گل میخک
از شهید یحیی السنوار
#قسمت_صدـوـدوازده ـ
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
:گفتم میخوای بهم بگی دوست نداری!!
گفت: چه کسی میگوید من دوست دارم این موضوع را انکار می کند؟
گفتم: هیچ کسی را دوست نداشتی؟
گفت : میخوای رک بگم ؟
گفتم : آره
گفت: این موضوع طولانی و خار داره .
حدود پنج سال پیش دختری را دیدم احساس کردم که دوستش دارم شروع کردم به تماشای روح و صحبتش و من
احساس کردم که او را دوست دارم و او هم مر ادوست دارد، موضوع از آن جا پیش نرفت. اماوقتی شروع به خواندن نماز پایبندی مسجد ،کردم فهمیدم که این گونه روابط قبل از اینکه به ازدواج جدی فکر کنم حرام است بنابراین من از ایستادن در راه او رامتوقف کردم تا او را تماشا کنم اما احساس کردم که هنوز قلبم به او وابسته است او را می میخواست و فکر نمیکردم که شرم دینی در آن باشد.
اما پس از بازگشت حسن و ماندن او در اردوگاه بدبختی هایی که به بار آورد و ادغام شدن من در زندگی سیاسی و احساس اینکه بخشی از دغدغه ملی، دغدغه این کشور و مقدساتش شده ام کمی فکر کردم و تصمیم گرفتم که باید دست از این فکر بردارم حتی عشق فکر نکنم احمد به نظر میرسد باید ادامه دهیم ما حتی از این احساس عشق و عاشقی محرومیم... فقط از احساس.
از اعماق جان و روحش صحبت میکرد انگار بعد از زایمان در حال زایمان دیگری بود برای همین تعجب کردم گفتم فکر نمی کنی در این مورد اغراق می کنی؟ تا جایی که من میدانم انقلابیون عاشق و نویسنده هم هستند، خندید و گفت: این درست است ،احمد اما نه به ما نه به مردم فلسطین این به انقلابیون ،ویتنام کوبا و ،چین صدق میکند اما انگار برای ما مقدر شده است که فقط با یک عشق زندگی کنیم عشق به این سرزمین مقدسات و ،خاکش هوا و نارنج هایش، و گویا این سرزمین حاضر به رقابت با آن نیست.
هر رقیبی در عشق و عاشقی
خندیدم و گفتم به خدا این سه در تو جمع شدهاند یک انقلابی یک عاشق و یک شاعر آنچه گفتی چیزی نیست جز تصویری از شعر معاشقه با معشوق حسودت اما من فکر نمی کنم که این با عشق یکی از دخترای خوشگل ناسازگاره چون عشقشان نوعی عشق به وطنه آهی کشید و :گفت یک بار دیگه احمد میخواهی صادق باشم؟
گفتم دیگر چیزی نمیخواهم :گفت همان طور که ضرب المثل رایج در این مملکت میگوید بچه های حرامی برای بچه های حلالی چیزی باقی نگذاشته،اندای ،احمد اشغال همه چیز را برای ما آلوده کرده .است سرزمین ما را آلوده کرده، آرامش ما را آلوده کرده دریای ما را آلوده کرده خیابانهای ما را آلوده کرده و روح ما را آلوده کرده است، ای احمد، چقدر داستان شنیده ای که با عشق خشونت آمیز شروع شده است،
در این کشور تازیانه اشغال کمر عاشقان را میسوزاند ،احمد وقتی ماموران از این رابطه شرافتمندانه و مقدس استفاده می کنند تا عاشقان را مجبور به خیانت به عشق اول خود (بیت المقدس) کنند، آیا هنوز جایی برای عشق و علاقه در زندگی ما وجود دارد؟
:گفتم مطمئنم که زیاده خواهی می کنی و مفاهیم دینی و احکام شرعی خود را با اعمال اشغالگران و عوامل آن در می آمیزی و با عقاید خشن و شدید بیرون می آیی
لبخندی زد و گفت مفاهيم ديني را ميتوان از واقعيت زندگي و تعاملات آن جدا کرد؟
آخ احمد بعد از اینکه با تمام وجودم عاشق یک دختر شدم تصمیم گرفتم این طناب را قطع کنم .
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
_._._._._🌷♡🌷_._._._._
@har_rooz_ba_shohada110
_._._._._🌷♡🌷_._._._._