eitaa logo
هر روز با شهداء🌷
1.5هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
امام خامنه‌ای حفظه الله : گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. ۱۳۷۶/۰۲/۱۷ اللهم ارزقنا شهادة في سبيلك #شما_به_دعوت_شهداء_اینجایید_خوش_آمدید آدرس مدیر کانال برای انتقادات وپیشنهادات @s_m_najaf کپی با ذکر صلوات آزاد ♧
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ . شهید ، حاصل ازدواج پدری کارگر و مادری خانه دار در سال ۱۳۴۱در شیراز در یک خانواده مذهبی، فرزند اول ، پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد. ارتباط قلبی‌اش با امام زمان (عج) خیلی قوی بود و می‌گفت، یک قدم به طرفشان برداری صد قدم به طرفت برمی‌دارند. این شهید عاشق امام زمان بود و هنگامی که نام مبارک آن حضرت را می‌شنید به عنوان احترام بلند می‌شد و ارادت خاصی به آن حضرت داشت. همیشه توصیه می‌کرد در قنوت نماز بخوانید: « اللهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی(عج)». آخرین باری که به جبهه رفت وقتی می‌خواست از زیر قرآن رد شود، گفت: مادر دستت را روی قرآن بگذار و قسم بخور که آن چیزی را که من می‌خواهم برایم انجام می‌دهی - مادر خواهش می‌کنم به وصیت من عمل کنید و من را شبانه به خاک بسپارید. حدود یک ماهی می‌شد به جبهه باز گشته بود که به خانۀ آقای آیت الله سیدعلی‌اصغر دستغیب، تماس گرفته و وصیت می‌کند: من جمعــــه صبـــح، ساعت ۴شهیــــــد می‌شوم. جنازه من را برای شما می‌آورند، مرا شبانــــــه( دقیقا ساعت ۹ شب) تشییع کنید. به غیر از پدر و مادرم و هفت نفر از بچه‌های سپاه که اسمشان را گفته بود، کسی در مراسم من نباشد. می‌خواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهـــــــرا(س) غریبانه باشد. تا این که شهید عبدالحمید حسینی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آن طوری که خودش دوست داشت «با تنی تب دار، لبی تشنه و ترکشی که در حلقومش خورده بود» در۱۳ اردیبهشت ماه شهید شد . @har_rooz_ba_shohada110
❤️ . شهید ، حاصل ازدواج پدری کارگر و مادری خانه دار در سال ۱۳۴۱در شیراز در یک خانواده مذهبی، فرزند اول ، پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد. ارتباط قلبی‌اش با امام زمان (عج) خیلی قوی بود و می‌گفت، یک قدم به طرفشان برداری صد قدم به طرفت برمی‌دارند. این شهید عاشق امام زمان بود و هنگامی که نام مبارک آن حضرت را می‌شنید به عنوان احترام بلند می‌شد و ارادت خاصی به آن حضرت داشت. همیشه توصیه می‌کرد در قنوت نماز بخوانید: « اللهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی(عج)». آخرین باری که به جبهه رفت وقتی می‌خواست از زیر قرآن رد شود، گفت: مادر دستت را روی قرآن بگذار و قسم بخور که آن چیزی را که من می‌خواهم برایم انجام می‌دهی - مادر خواهش می‌کنم به وصیت من عمل کنید و من را شبانه به خاک بسپارید. حدود یک ماهی می‌شد به جبهه باز گشته بود که به خانۀ آقای آیت الله سیدعلی‌اصغر دستغیب، تماس گرفته و وصیت می‌کند: من جمعــــه صبـــح، ساعت ۴شهیــــــد می‌شوم. جنازه من را برای شما می‌آورند، مرا شبانــــــه( دقیقا ساعت ۹ شب) تشییع کنید. به غیر از پدر و مادرم و هفت نفر از بچه‌های سپاه که اسمشان را گفته بود، کسی در مراسم من نباشد. می‌خواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهـــــــرا(س) غریبانه باشد. تا این که شهید عبدالحمید حسینی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آن طوری که خودش دوست داشت «با تنی تب دار، لبی تشنه و ترکشی که در حلقومش خورده بود» در۱۳ اردیبهشت ماه شهید شد . @har_rooz_ba_shohada110
❤️ . شهید ، حاصل ازدواج پدری کارگر و مادری خانه دار در سال ۱۳۴۱در شیراز در یک خانواده مذهبی، فرزند اول ، پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد. ارتباط قلبی‌اش با امام زمان (عج) خیلی قوی بود و می‌گفت، یک قدم به طرفشان برداری صد قدم به طرفت برمی‌دارند. این شهید عاشق امام زمان بود و هنگامی که نام مبارک آن حضرت را می‌شنید به عنوان احترام بلند می‌شد و ارادت خاصی به آن حضرت داشت. همیشه توصیه می‌کرد در قنوت نماز بخوانید: « اللهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی(عج)». آخرین باری که به جبهه رفت وقتی می‌خواست از زیر قرآن رد شود، گفت: مادر دستت را روی قرآن بگذار و قسم بخور که آن چیزی را که من می‌خواهم برایم انجام می‌دهی - مادر خواهش می‌کنم به وصیت من عمل کنید و من را شبانه به خاک بسپارید. حدود یک ماهی می‌شد به جبهه باز گشته بود که به خانۀ آقای آیت الله سیدعلی‌اصغر دستغیب، تماس گرفته و وصیت می‌کند: من جمعــــه صبـــح، ساعت ۴شهیــــــد می‌شوم. جنازه من را برای شما می‌آورند، مرا شبانــــــه( دقیقا ساعت ۹ شب) تشییع کنید. به غیر از پدر و مادرم و هفت نفر از بچه‌های سپاه که اسمشان را گفته بود، کسی در مراسم من نباشد. می‌خواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهـــــــرا(س) غریبانه باشد. تا این که شهید عبدالحمید حسینی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آن طوری که خودش دوست داشت «با تنی تب دار، لبی تشنه و ترکشی که در حلقومش خورده بود» در۱۳ اردیبهشت ماه شهید شد . @har_rooz_ba_shohada110
❤️ . شهید ، حاصل ازدواج پدری کارگر و مادری خانه دار در سال ۱۳۴۱در شیراز در یک خانواده مذهبی، فرزند اول ، پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد. ارتباط قلبی‌اش با امام زمان خیلی قوی بود و می‌گفت، یک قدم به طرفشان برداری صد قدم به طرفت برمی‌دارند. این شهید عاشق امام زمان بود و هنگامی که نام مبارک آن حضرت را می‌شنید به عنوان احترام بلند می‌شد و ارادت خاصی به آن حضرت داشت. همیشه توصیه می‌کرد در قنوت نماز بخوانید: « اللهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)» آخرین باری که به جبهه رفت وقتی می‌خواست از زیر قرآن رد شود، گفت: مادر دستت را روی قرآن بگذار و قسم بخور که آن چیزی را که من می‌خواهم برایم انجام می‌دهی - مادر خواهش می‌کنم به وصیت من عمل کنید و من را شبانه به خاک بسپارید. حدود یک ماهی می‌شد به جبهه باز گشته بود که به خانۀ آقای آیت الله سیدعلی‌اصغر دستغیب، تماس گرفته و وصیت می‌کند: من جمعــــه صبـــح، ساعت ۴شهیــــــد می‌شوم. جنازه من را برای شما می‌آورند، مرا شبانــــــه( دقیقا ساعت ۹ شب) تشییع کنید. به غیر از پدر و مادرم و هفت نفر از بچه‌های سپاه که اسمشان را گفته بود، کسی در مراسم من نباشد. می‌خواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهـــــــرا(سلام الله علیها) غریبانه باشد. تا این که شهید عبدالحمید حسینی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آن طوری که خودش دوست داشت «با تنی تب دار، لبی تشنه و ترکشی که در حلقومش خورده بود» در۱۳ اردیبهشت ماه شهید شد . @har_rooz_ba_shohada110