حرم
🌼🍃🍃🍃🌼 #معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜 #یار_هجدهم🌹 💗 #سعیدبنعبداللهحنفى💗 🎐 سعیدبن عبدالله در جلوى ا
#معرفی_یاران_امام_حسین (ع)📜
#یار_نوزدهم🌹
💖 #سواربنابیحمیر💖
💠سوار بن ابى حمیر: او نیز قبل از شروع جنگ به امام و یارانش ملحق شد، و در حمله اول مجروح گردید. او را سپاه كوفه اسیر كرده و نزد عمربن سعد بردند، عمربن سعد خواست او را به قتل برساند، خویشان او كه در سپاه كوفه بودند از ابن سعد خواستند كه او را آزاد نماید، و چون او مجروح شده بود پس از #شش_ماه به شهادت رسید و در عبارت زیارت ناحیه آمده است: «السلام على الجریح المأسور سوار بن ابى حمیر الفهمى»
#ادامه_دارد.....
📗مقتل الحسین، مقرم 254.
حرم
#عاشورا_هفدهم #عطش ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا
#عاشورا_هجدهم
#پیشگویی
#قرآن_و_اهل_بیت
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰〰〰〰〰〰
✍...حبیب بن مظاهر، از کسانی بود که پیامبر را دیده و به همراه امیرمومنان در همه جنگها حاضر بود، او از خواص اصحاب ایشان و فراگیر معارف بود؛
صاحبان سیره و نویسندگان رجال، از او فراوان نوشتهاند.
کِشّی از فضیل بن زبیر نقل میکند که میثم تمار سوار بر اسب رد شد و حبیب بن مظاهر در مجلس بنیاسد پیش رفت و از او استقبال کرد؛
در حین صحبت، گردن دو اسب به هم میخورد،
حبیب گفت:
پیرمردی را میبینم که موی سرش ریخته و شکمش جلو آمده و در دارالرزق خربزه میفروشد، و به خاطر حب اهل بیت پیامبرش به دار کشیده شده و شکمش بر دار دریده میشود.
میثم گفت:
من مرد سرخ رویی را میشناسم که دو گیسوی خود را بافته و به پشت انداخته که برای یاری پسر رسول خدا بیرون میآید، پس کشته میشود و سرش در کوفه به گردش درمیآید
سپس از هم جدا شدند. اهل مجلس گفتند:
ما دروغگوتر از این دو نیافتیم!
حاضران هنوز جدا نشده بودند که رُشَید هُجَری آمد و از آن دو سراغ گرفت؛ گفتند :
از هم جدا شدند و ما اینگونه سخنانی از آنها شنیدیم.
رشید گفت:
خداوند میثم را رحمت کند، او فراموش کرد که بگوید کسی که سر را میآورد، ۱۰۰درهم از بقیه بیشتر میگیرد.
و سپس رفت؛ مردم گفتند:
به خدا این مرد از آن دو دروغگوتر است.
فضیل بن زبیر گوید: چیزی نگذشت که میثم را در خانهء عمرو بن حریث به دار کشیدیم و سر حبیب را که به همراه حسین بود، آوردند و آنچه گفته بودند، مشاهده کردیم.
(ابصار العین/محمد سماوی/۵۶،۵۷)
-----------------------------
پ.ن:
علم #منایا_و_بلایا، علم به مرگ و حوادثی که برای افراد پیش میآید، یکی از علوم اهل بیت علیهمالسلام است که به برخی از شیعیان مقرب ارائه داده بودند.
👈 👈امام حسین علیه السلام هنگامی که عزم خروج از مکه نمودند، از شهادت خود در کربلا خبر دادند.
ایشان به خطابه ايستاده و فرمودند:
🔸گردنبند #مرگ بر فرزند آدم همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان ، و اشتیاق من به دیدار گذشتگانم همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است، و براى من #مقتلی برگزیده شده که به آن خواهم رسید، گویا #مىبینم #گرگان درنده بیابان - بین نواویس و #کربلا ـ بند بند #تنم را #پاره کرده و از من شکم هاى تهى و مشک هاى خالى خود را پر مى کنند. از آن روز که قلم تقدیر الهى بر آن رقم خورده گریزى نیست.
خشنودى خداوند خشنودى ما اهل بیت است، ما بر بلای الهی صبر میکنیم و او پاداش عظیم صابران را به ما خواهد داد. پاره تن رسول خدا هرگز از وی جدا نمى شود و در حظیره القدس به او ملحق خواهد شد و چشمان رسول خدا به ذرّیهاش روشن مى شود و وعده اش توسّط آنان وفا خواهد شد.
هر کس آماده است #خون خود را در راه ما #نثار کند و خود را آماده #لقاى_خداوند سازد، با ما #رهسپار شود، زیرا من فردا صبح به خواست خداوند حرکت خواهم کرد.
💠 الحمد لله و ما شاء الله و لا قوة الا بالله و صلي الله علي رسوله، خط الموت علي ولد آدم مخط القلاة علي جيد الفتاة و ما أولهني الي أسلافي اشتياق يعقوب الي يوسف و خير لي مصرع أنا الاقيه، كأني بأوصالي تتقطعها عسلان الفلوات بين النواويس و كربلا فيملان مني أكراشا جوفا و أجربة سغبا لا محيص عن يوم خط بالقلم، رضي الله رضانا أهل البيت نصبر علي بلائه، و يوفينا أجر الصابرين، لن يشذ عن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم لحمته بل هي مجموعة له في حظيرة القدس يقر بهم عينه و ينجز بهم وعده، من كان باذلا فينا مهجته و موطنا علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا فاني راحل مصبحا ان شاء الله
(اللهوف ص۱۲۶-بحارالانوار ج۴۶ ص۳۶۶)
_
⁉️⁉️قضاوت در مورد کسانی که برای
مقاصد دنیویشان، ادعا میکنند امام حسین علیه السلام علم به شهادت خود نداشتهاند و انگیزهء #تشکیل_حکومت در سر داشتند ، اما برنامهشان عملی نشد!
را به اهل انصاف و تعقل میسپاریم!
این روایت صحیحه و نورانی را به خاطر بسپارید!
امام صادق علیه السلام فرمودند:
🔅 أيُّ إمامٍ لايَعلَمُ مايُصيبُهُ وَ إلى ما يَصيرُهُ فَهُوَ لَيسَ ذلكَ بِحُجَّةِ اللهِ عَلى خَلقِهِ.
🔅 هر امامی که نداند چه حوادثی برای او پیش میآید و چه سرنوشتی در انتظار اوست، نمیتواند حجت خدا بر بندگان باشد.
(کافی۲۵۸/۱)
✔️ادامه دارد...
20 محرّم
1 ـ دفن بدن جُون در کربلا
بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. (1)
جُون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید.
هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.
حضرت فرمودند :
در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز.
جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت :
ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟
جون با خود فکر کرد :
من کجا و این خاندان کجا ؟!
لذا عرضه داشت :
آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.
جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند.
با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند.
هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند.
هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود :
«اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام : بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما.
از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید.
چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. (2)
📚 منابع :
1. بحار الأنوار : ج 45، ص 22، 71. و ... .
2. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 115.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصر یک معماست
درست مانند یک رویا
غروب درآن نهفتہ
وشب درکمین او ...
امیدوارم
در این عصر زیبا
لبتون خندون
کامتون شیرین و دلتون
خالے از هر غم و غصہ باشہ
عصر ☕️🍓
جمعه تون زیبا
آخر هفتہ تون بی نظیر 🌺🍃
4_5773995758902576489.mp3
5.69M
🎙 حجت الاسلام یوسفی
🎵 ماجرای تشرف علامه میرجهانی خدمت امام زمان علیه السلام
◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️ 🌿 ◾️
14.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#منبر_تصویری
سخنران: حجت الاسلام #دارستانی
یکی ازدلایل ندیدن امام زمان(ع)...
4_6001261303375595357.mp3
3.68M
#دعای_سمات
🌅عصرهای جمعه که می شود دل می گیرد. دعای سمات می خوانیم تا روحمان ملکوتی شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ساده ترین راه ارتباط با امام زمان و حاجت گرفتن از ایشان
🔊 استاد عالی ، استاد رائفی پور ، استاد عبادی
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ حکیم روازاده
🔍 مناظره امام صادق (ع) با طبیب هندی بر سر طب
☘️احادیث طبی از امیرالمومنین علی علیه السلام
بخش اول
✅ آب:
از ایستاده آب خوردن در شب بپرهیزید که باعث دردی می شود که درمان نداشته باشد.
✅ آب باران:
آب باران بنوشید که بدن را پاکیزه نموده و بیماری ها را دفع نماید.
✅ آب سرد:
تطهیر با آب سرد بواسیر را قطع می کند.
✅ آفتاب:
اگر خواستید در آفتاب بنشینید پشت به آن بنشینید، زیرا آفتاب بیماری درون را ظاهر می سازد.
✅ آویشن:
آویشن پرزهای معده را تقویت کرده و سالم نگه می دارد.
✅ ادرار:
ادرار کردن در حمام باعث فقر و پریشانی است.
✅ اسپند :
ریشه ی اسپند شادی آور و در ساقه و برگ آن درمان هفتاد و دو بیماری وجود دارد .
✅ اشک:
خوردن عدس دل را نازک می کند و اشک را جاری می سازد.
✅ انار:
به کودکان خود انار دهید تا زودتر به سخن آیند.
✅ انجیر:
خوردن انجیر انسدادها را نرم می کند و برای باد قولنج مفید است , در روز از آن بسیار ولی در شب اندک بخورید.
منبع: نهج الطبایع
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
💠🔹حضرت آیت الله بروجردی میفرمودند:
در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم هر چه معالجه کردم رفع نشد، حتی اطباء آنجا از بهبودی چشم من مایوس شدند
تا آنکه روزی در ایام عاشورا که معمولاً دستهجات عزاداری به منزل ما میآمدند، نشسته بودم اشک میریختم
درد چشم نیز مرا ناراحت کرده بود
در همان حال گویا به من الهام شد از آن گِلهایی که به سر و صورت اهل عزا مالیده شده بود به چشم خود بکشم
مقداری گِل از شانه و سر یک نفر از عزاداران به طوری که کسی متوجه نشود گرفتم و به چشم خود مالیدم
فوراً در چشم خود احساس تخفیف درد کردم و به این نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت تا آنکه به کلی کسالت آن رفع شد.
بعداً نیز در چشم خود نور و جلائی دیدم که محتاج به عینک نگشتم
در چشم معظم له تا سن هشتاد سالگی ضعف دیده نمیشد و اطباء حاذق چشم اظهار تعجب نموده و میگفتند:
به حساب عادی ممکن نیست شخصی که مادام العمر از چشم، این همه استفاده خواندن و نوشتن برده باشد باز در سن هشتاد و نه سالگی محتاج به عینک نباشد.
📗مردان علم در میدان عمل، جلد۱
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰