eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
دوباره حال دلم بد شده مریض توام شفای عاجل من شو ؛ ببر مرا مشهد دوباره مثل همیشه مرا به خود بطلب دوباره مثل همیشه بگو بیا مشهد 💚یاامام رضا مددی اقا💚
💔 نزدیڪِ اربعین، دل جا مانده ها گرفٺ 💔یڪ بینوا براے خودش ربنا گرفٺ... 💔هرڪس رسید ؛ سوال ڪرد زائرے؟ 💔از این سوال ؛ دل پرخون ما گرفٺ... 😔😔😔😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#السلام_علیک_یااباعبدالله_ع❤️ دوباره آمدم از راه دور سمٺ حرم سلام حضرٺ آقا سلام بال و پرم جواب میدهے آیا بہ این گدا آقا ڪه من تمامےِعمرم بہ شوق، دربہ‌درم #سلام_ارباب_خوبم❣
سبک زندگی اسلامی.mp3
5.47M
مردد بودن درنوع انتخاب زندگی استاد تراشیون
به شدت توصیه میشه خانواده ها و بخصوص جوانانی که تصمیم به ازدواج دارند این صوتهای زیر رو با دقت گوش کنند . مطمئن هستم از شنیدنشون لذت می برید. از همگی التماس دعا دارم🙏 👇👇👇 🍃 🌺🍃 @haram110
4_5895606971909801509.mp3
8.21M
جلسه ی چهارم آسیب شناسی خانواده استاد مافی نژاد 🍃 🌺🍃 @haram110
4_5879938677810922740.MP3
12.45M
سومین جلسه آسیب شناسی خانواده استاد مافی نژاد 🍃 🌺🍃 @haram110
4_5850252701379593815.MP3
16.28M
استاد مافی نژاد آسیب شناسی خانواده جلسه دوم 🍃 🌺🍃 @haram110
4_5828175792089073084.MP3
19.13M
استاد مافی نژاد استاد دانشگاه و مشاور خانواده پیشنهاد دانلود 👌👌 🍃 🌺🍃 @haram110
4_5895606971909801510.mp3
9.08M
ادامه ی بحث جلسه ی چهارم آسیب شناسی خانواده استاد مافی نژاد 🍃 🌺🍃 @haram110
به شدت توصیه میشه خانواده ها و بخصوص جوانانی که تصمیم به ازدواج دارند این صوتهای بالارو با دقت گوش کنند . مطمئن هستم از شنیدنشون لذت می برید. استاد مافی نژاد مشاور، استاد دانشگاه و روحانی خوش مشرب مشهد 🤗 موضوع آسیب شناسی خانواده مطمئن هستم سخنرانی شاد و فرح بخش ایشون بسیار با نشاط می‌شوید 😊و تجربه ی خوبی واسه انتخاب درست کسب می‌نمایید 🤗 از همگی التماس دعا دارم🙏 👇👇👇 🍃 🌺🍃 @haram110
29 محرّم 1 _ رسیدن کاروان اُسرا به شام در این روز اسرای اهل بیت علیهم السلام به حوالی شام رسیدند. (1) ابراهیم بن طلحة بن عبدالله جلو آمد و به امام زین العابدین علیه السلام نزدیک شد، و کینه هایی که از جراحت شمشیرهای جنگ جمل در سینه ذخیره کرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت : دیدی غلبه با کیست ؟ حضرت فرمودند : اگر می خواهی بدانی غالب کیست صبر کن تا هنگام نماز اذان و اقامه بگو، آن وقت می دانی آوازه چه کسی تا قیامت باقی است. (2) 📚 منابع : 1. قلائد النحور : ج محرّم و صفر، ص 336. 2. بحار الأنوار : ج 45، ص 177. و ... .
تتمّه ی محرّم 1 ـ نوشتن صحیفه ی ملعونه در این ماه در سال 11 هـ صحیفه ی ملعونه دوّم نوشته شد و به امضاء منافقین رسید. (1) محتوای آن چنین بود که نگذارند خلافت و امامت مسلمین بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله به علی بن ابی طالب علیه السلام برسد، و بر اساس آن مقدّمات و زمینه های غصب خلافت و گرفتن بیعت از آن حضرت به هر صورت ممکن را فراهم نمودند. با نوشتن آن صحیفه اساس ظلم و ستم به اهل بیت علیهم السلام را بنا نهادند، که به فرموده ی امام صادق علیه السلام : «إذا کُتِبَ الکِتابُ قُتِلَ الحُسَینُ علیه السلام» (2) : «هنگامی که صحیفه ی ملعونه نوشته شد امام حسین علیه السلام به شهادت رسید». 📚 منابع : 1. ارشاد القلوب : ج 2، ص 335. و ... . 2. کافی : ج 8، ص 179. و ... .
تتمّه ی محرّم 2 ـ وفات امّ المؤمنین ماریه ی قبطیه علیها السلام در ماه محرّم سال 15 هـ (یا 16 هـ) ماریه ی قبطیه در مدینه رحلت فرمود. (3) ماریه دختر شمعون قبطی بود که همراه با خواهرش شیرین و یک خواجه که برادر ماریه به نام ماپور بود و هزار مثقال طلا و بیست جامه حریر و دراز گوشی به نام یعفور و قاطری به نام دُلدُل، در سال هفتم از سوی پادشاه اسکندریه به رسم هدیه خدمت رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرستاده شد. پیامبر صلّی الله علیه و آله ماریه را به همسری خود برگزید، و در محلّه «عالیه» _ که آن را «مشربه ی امّ ابراهیم» می گویند _ منزلی برای آن حضرت تهیّه کرد و خداوند جناب ابراهیم علیه السلام را از این بانو به آن حضرت عنایت فرمود. حضرت امیر المؤمنین علیه السلام به خاطر ولادت ابراهیم علیه السلام بسیار اظهار سرور می فرمود و به آنان خدمت می نمود، و بدین جهت عایشه از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام بسیار ناراحت و ملول بود. (4) از عایشه نقل شده که گفت : «من به ماریه حسد می بردم، چون زنی بسیار زیبا بود». (5) سر انجام این حسادت باعث شد که تهمتی به جناب ماریه زد (6) و آیه ای در تقبیح این کار عایشه نازل شد (7) که در تفاسیر شیعه و سنّی به تفضیل توضیح داده شده است. 📚 منابع : 3. ریاحین الشریعة : ج 2، ص 342. و ... . 4. شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) : ج 9، ص 195. 5. ریاحین الشریعة : ج 2، ص 342. و ... . 6. بحار الأنوار : ج 22، ص 155 ـ 153، 242، ج 52، ص 315. و ... . 7. سوره نور : آیه ی 11.
༻﷽ پاس و ویزا و بلیط نجف و پیگیرے بگو دسٺ مرا میگیرے اربعین ڪرببلا ڪولہ بہ دوش رفقا ڪار روز و شب ماهم شده خود درگیرے 🍁 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جزئیاتی درباره صدور گذرنامه زیارتی یا همان برگه گذر موقت ویژه زائران اربعین @haram110
حرم
#عاشورا_بیست_و_شش ⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰 #بی‌وفایی_کوفیان_و_
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از چه بود؟؟ 〰〰〰〰〰〰 ✍... حضرت سیدالشهداء می‌دانستند که دشمنان ایشان را رها نکرده و ایشان را به قتل می‌رسانند؛ ولی کاملا روشن است که صحیح نیست به جهت این آگاهی، خود را تسلیم دشمن کنند؛ لذا روایات حاکی از آن است که پس از ملاقات با سپاه جناب حر و حتی بعد از مواجهه با عمر سعد(لع)، حضرت -مطابق تکلیف ظاهری- تصمیم بازگشت یا تغییر مسیر فرمود، و از آنان خواست که ایشان را به حال خویش بگذارند تا برگردند. ولی دشمن نپذیرفت و مانع از بازگشت ایشان گردید. ⬇️ اشاره به مدلول آثار تاریخی و روایات مرتبط با این قضیه:: - حضرت به حر فرمودند: اهل کوفه به من نامه نوشته ، جمعی را فرستاده، و از من دعوت کرده‌اند؛ شما هم اهل کوفه هستید، اگر بر قول و بیعت خویش باقی و ثابت هستید من وارد شهر شوم و گرنه برمی‌گردم. (مطالب السؤول٣٩٩/١) جناب حر گفت: من اطلاعی از این نامه‌ها و فرستادگان ندارم، اگر می‌خواهی از راه دیگری سفر کن تا به ابن‌زیاد بنویسم که او از راه دیگری رفته و من بر او دست نیافتم ، تو را به خدا خودتان را خطر نیندازید. امام حسین علیه السلام مسیری که به حجاز منتهی می‌شد در پیش گرفتند و آن شب را به سفر ادامه دادند؛ صبح روز بعد دیدند حر با لشکر خویش به طرف ایشان می‌آید؛ حضرت از او سبب را پرسیدند، جناب حر پاسخ داد: ابن زیاد نامه‌ای نوشته و مرا توبیخ کرده است؛ او جاسوسی برایم قرار داده که از شما جدا نشوم تا شما را نزد او ببرم. (لهوف۴۷) - امام حسین علیه السلام فرمود: کوفیان به من نامه نوشته و از من دعوت نموده‌اند، من هم آنها را اجابت کرده‌ام، اگر پشیمان هستند برمی‌گردم. با این که حضرت عملا می‌خواستند بازگردند ولی لشکر جناب حر مانع می‌شدند. پس از رسیدن لشکر عمر بن سعد نیز درخواست بازگشت تکرار شد ولی به نتیجه نرسید. (الاخبار الطوال ۲۴۹) - عمر بن سعد با حضرت ملاقات کرد و سپس به ابن زیاد نامه نوشت که : امام حسین تصمیم بازگشت دارد. (ارشاد ۸۲/۲) - امام حسین علیه السلام از عمر سعد خواست که ایشان را رها کند تا به مدینه برگردند. (لهوف ۴۹) - حضرت در روز عاشورا در ضمن اتمام حجت خویش بر آنان فرمودند: اگر [از دعوت من پشیمان شده‌اید و] خوش ندارید که من پیش شما باشم، مرا رها کنید تا برگردم و جای ایمنی قرار گیرم. (ارشاد ۹۹/۲) - جناب بریر در اجتماع با لشکر کوفه گفت: آیا نمی‌پذیرید که اینان به دیار خویش برگردند؟؟ (بحار ۵/۴۵) - جناب زهیر در ضمن احتجاجی با کوفیان گفت: خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده، تا ببیند چه می‌کنیم؟ ما شما را به یاری آنها و رها کردن ابن‌زیاد دعوت می‌کنیم...اگر نمی‌خواهید آنها را یاری کنید پناه بر خدا که دست خویش را به خون آنها آغشته نمایید؛ او را رها کنید خود داند و یزید. (تاریخ طبری ۳۲۳/۴) - جناب حر در ضمن احتجاج با کوفیان -پس از توبیخ شدید و نفرین- به آنها گفت: شما این بندهء صالح خدا را دعوت کردید، اکنون که شما را اجابت نمود و نزد شما آمد، او را تسلیم دشمن نمودید؟! شما که می‌گفتید جانتان را فدای او می‌کنید، الان می‌خواهید خودتان او را به قتل برسانید؟! او را محاصره کرده‌اید و رهایش نمی‌کنید تا هر جایی که می‌خواهد برود؟! و مانند اسیری که از خود اختیاری ندارد با او رفتار می‌کنید. (ارشاد ۱۰۰/۲) - نامهء ابن عباس به یزید و متذکر شدن درخواست امام برای رجوع به یزید (لع) (بحارالانوار ۳۲۳/۴۵) 〰〰〰〰〰〰〰〰 پ.ن : همانگونه که اشاره شد، حضرت می‌دانستند که این نااهلان ، ایشان را رها نمی‌کنند و به قتل می‌رسانند ؛ اما به جهت این آگاهی ، معقول نیست خویش را تسلیم دشمن کنند، لذا از آنان خواستند تا ایشان را به حال خویش واگذارند تا برگردند. اهل انصاف پاسخ دهند: آیا این رویکرد و درخواست مکرر بازگشت و امتناع از جنگ و درگیری با دشمن ، اگر بنا را بر ادعای مخالفین ما که امام برای قیام فرمودند، قرار دهیم، زیبنده و شایسته حجت خداست؟؟؟ _____ 🔚 حضرت سیدالشهداء -علیه‌ الصلوات الله- با علم به شهادت، از مدینه و مکه به قصد با یزید و از جان خود و نوامیس رسول خدا صلی الله علیه و آله و خانه خدا ، خارج گردیدند. 🔚 و با علم به پیمان شکنی کوفیان، به جهت عدم بی‌تفاوتی به درخواست آنان و عمل به وظیفه امامت خویش و برای اتمام حجت با اهل کوفه، و در این میان امتحان شدن مردمان در یاری یا عدم یاری حجت خدا ، و اتمام حجت با تمام مردمان تا قیام قیامت در وظیفهء آنان در عدم بی‌تفاوتی نسبت به باطل با کاروانی متشکل از عیال و فرزندان خویش و معدودی از اصحاب باوفا راهی عراق گردیدند.
حرم
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع) 📜 🔥عبیدالله ابن زیاد س
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ (ع)📜 🌹چون اهل بیت علیه السلام وارد شهر شدند 🥀ام کلثوم (ع) به شــ👹ـمر گفت: حاجتی دارم ممکن است آنرا انجام دهی؟ 💔 ما را از دروازه ای وارد کنید که تماشاچی کمتر باشد و به کسانی که سرها را حمل میکنند بگو سرها را از محفل زنها دور کنند که در معرض دید اینهمه تماشاچی نباشیم! 😭 🔥شـــ👹ـمر پست فطرت دقیقا برعکس دستور داد سرها را بالای نیزه ها نصب کنند و در کنار محمل زنها حرکت دهند و آنها را از دروازه بزرگ شهر وارد کردند...😭 🌿 سهل ابن سعد میگوید: برای زیارت بیت المقدس رفته بودم عبورم به شام افتاد . ❗️دیدم تمام شهر آذین بسته شده و مردم به رقص و پایکوبی مشغولند! با خودم گفتم آیا برای مردم شام عیدی هست که من بیخبرم؟!😳😐 ⚫️ ناگهان دیدم در گوشه ای چند نفر به آرامی مشغول صحبت هستند. گفتم: آیا برای شما شامی ها عیدی است که ما بی خبریم؟ ▪️گفتند : پیرمرد غریبی؟ گفتم من سهل از صحابه رسول خدایم. ◻️گفتند: سهل تعجب نمیکنی چرا از آسمان 🌫خون نمیبارد و زمین🌏 اهلش را فرو نمیبرد؟ گفتم: مگر چه شده؟😳 گفتند: سر حسین فرزند رسول خدا را برای یـ👺ـزید هدیه آورده اند! ❗️گفتم: الله اکبر! سرحسین را می اورند و مردم این چنین خوشحالی میکنند؟!!😭 🍀 جلوی دروازه آمدم، سواری را دیدم که نیزه ای در دست دارد که سری روی آن است که شبیه ترین انسانها به رسول خدا است. 🕊نزدیک یکی از زنان اهل بیت رفتم و گفتم: آیا حاجتی داری که من بتوانم انجام دهم؟ 💔حضرت سکـینه فرمود: ای سهل به کسی که این سر را حمل میکند بگو اندکی جلوتر برود تا مردان کمتر مارا نگاه کنند.. 😭 ⚡️جلوتر رفتم و به آن مرد گفتم: اگر سر را جلوتر ببری چهارصد دینار به تو میدهم. مرد پذیرفت و سر را جلوتر برد. 💫 از علی ابن الحسین(ع) روایت شده: هنگامیکه ما را بر یـ👺ــزید وارد کردند دوازده جوان و اطفال ذکور که همه را به ریسمان بسته بودند جلو یزید قرار گرفتیم و گفتیم: یزیــ👹ـد تو رو به خدا چه فکر میکنی اگر رسول خدا ما را به این حالت ببیند؟ ☄یزید دستور داد بند از ما برداشتند. 🌹 فاطمه دختر ابی عبدالله(ع) فرمود: ای یزیـــ👹ـد! دختران رسول خدا و اسیری..؟ ⚡️ناگهان زنی از بنی هاشم و دوستداران اهل بیت که در قصر یزید بود شیون کشید و گفت: ای حبیبم حسین، ای سید اهل بیت رسول خدا...ای پسر رسول خدا..ای کشته ی اولاد زنا..😡😭 ندبه و گریه های این زن همه زنان اهل مجلس را گریانید.😭 ⭕️مردی از اهل شام که فکر میکرد اهل بیت پیغمبر(ص) از خوارج هستند فاطمه دختر امام حسین(ع) را دید و از یزید خواست دختر را به او ببخشد. 🍃زینب دختر علی( ع) غضبناک شد و با پرخاش گفت: دعوی دروغ کردی و پست تر از آنی هستی که چنین خواهشی کنی که نه برای تو و نه امیرت جایز نیست! 🔥 یزید از گفتار حضرت زینب خشمگین شد و گفت: ادعای دروغ میکنی!اگر بخواهم میتوانم! 💚زینب سلام الله فرمود: چنین نیست! خدا چنین اختیاری به تو نداده مگر اینکه از دین ما خارج بشی و به دین دیگری در آیی! 🔥مرد شامی دوباره درخواستش را تکرار کرد و گفت این دختر را به من ببخش. 🔥یزید نتوانست جوابی به حضرت زینب بدهد و چون سرشکسته شده بود به مرد شامی گفت: خفه شو خدا مرگ حتمی به تو ببخشد... ... 📗بحار ج 45،ص129. 📓حیات الحسین ج 3/ص371 📘 نفس المهموم ص 433 📕 طبری ج 7 ص381. 📒ارشاد ص246. 📙کامل ج4 ص86 🗞روضه الواعظین ص 164 ⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
حرم
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_بیست_و_هفتم🌹 💜 #قاسط‌بن‌زهیر💜 🌺قاسط بن زهیر: او
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 (ع)📜 🌹 💙 💙 🌿ابو ثمامه صائدى:نام او عمرو بن عبدالله بن كعب و از بود و مردى دلاور و از شخصیت‌هاى شیعه بشمار مى ‏رفت. از اصحاب امیرالمؤمنین( ع) بود و در جنگ‌ها با آن حضرت شركت مى ‏كرد، و بعد از امیرالمؤمنین از اصحاب امام حسن مجتبى (ع) گردید و در كوفه ماند، و چون معاویه مرد، به امام حسین (ع) نامه نوشت و او را دعوت كرد و از جمله فرماندهان مسلم بن عقیل بود كه با سپاهیان خود عبیدالله بن زیاد را در قصر دارالاماره محاصره كرد، و چون مردم از اطراف مسلم پراكنده شدند ابو ثمامه بصورت مخفیانه زندگى مى ‏كرد و ابن زیـ👿ـاد شب و روز در جستجوى او بود❗️ 💚 او با نافع بن هلال در اثناى راه به امام حسین (ع) ملحق گردید و در روز عاشورا پس از آن كه با امام حسین نماز گزارد به آن حضرت عرض كرد: یا ابا عبدالله! تصمیم گرفته‏ ام كه به یاران خویش ملحق شوم، و ناخوش دارم كه زنده بمانم و تو را كشته ببینم. 💫امام (ع) به او اذن داد و فرمود: ما هم بعد از ساعتى به شما ملحق مى ‏شویم؛ پس او سرگرم نبردى شدید با سپاه كفر شد تا بر تن او جراحات زیادى رسید و در این احوال مردى به نام قیس بن عبدالله صائدى كه پسر عموى او بود و با ابو ثمامه سابقه دشمنى داشت، او را به قتل رساند؛ و شهادت او بعد از شهادت بود. ✍ : شیخ مفید رحمة الله فرموده است: چون مسلم به كوفه آمد، ابوثمامه با او همكارى مى ‏كرد و از طرف او مسئولیت دریافت اموال را از شیعه داشته است، و به وسیله آن اموال با توجه به بصیرتى كه در امر سلاح داشت، اسحله خریدارى مى ‏كرد. (📕ارشاد شیخ مفید 2/46). ..... 📘 ابصار العین، 69. 🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه جنایاتش: در اولین روزهای نهضت حسینی، او همراه چند نفر دیگر چون: شبث بن ربعی، حجار بن ابجر و ...، نامه ای برای امام حسین علیه السلام نوشت، و آن حضرت را به کوفه دعوت کرد! عمرو بن حجّاج مسئول محاصره نهر فرات بود. وى به همراه پانصد سرباز كه تحت امرش بودند، از رسيدن آب به خيمه هاى امام حسين عليه السلام جلوگيرى كرد. همين فرد بى حيا و پست، با گستاخى تمام به سبط رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم رو كرد و گفت: اى حسين! اين آب فرات است كه از آن سگها، الاغ ها و خوک ها آب مى نوشند، سوگند به خدا تو از آن جرعه اى هم نمى نوشى تا اين كه در آتش دوزخ از حميم آن بنوشى. در روز عاشورا (دهم محرم)، این مرد خبیث (عمرو بن حجاج) را می بینم که فرمانده جناح راست لشگر عمر بن سعد در کربلا بود، بر امام حسین علیه السلام و یارانش حمله کرد و به سپاهش گفت: ای اهل کوفه، از فرمان امیر (عبیدالله بن زیاد) بیرون نروید و از جماعت جدا نشوید؛ و در کشتن امام حسین علیه السلام سپاهش را تشویق کرد و گفت: در کشتن آن که از دین خدا بیرون رفت (حسین بن علی)، شک به خود راه ندهید. بعضی مقاتل او را به عنوان یکی از قاتلین جناب مسلم بن عوسجه می دانند. آن زمان که سپاهش از طرف رود فرات به سپاه امام علیه السلام حمله کرد و جنگ سختی شد و در آن حمله و بحبوحه و گرد و غبار زیاد حضرت مسلم بن عوسجه شهید شد؛ یاران عمرو بن حجاج فریاد زدند که ما مسلم بن عوسجه را کشتیم. سرنوشت او: زمانی که مختار به خون خواهی امام حسین علیه السلام و یارانش قیام کرد، عمرو بن حجاج می دانست با پرونده سیاهی که دارد کمترین مجازاتش مرگ است و آن قدر ترسیده بود که خانه خود را رها و از راه واقصه و شرافه توانست از دست مأموران مختار فرار کند. به نقل از ابومخنف که گفت: هیچ کس از او خبر نداشت معلوم نیست که آسمان او را ربود یا زمین او را فرو برد. در بعضی نقل ها چون ارشاد، اعلام انوری و احقاق الحق آمده که: مأموران مختار او را در بیابانی پیدا کردند که از شدت تشنگی، از رمق افتاده هلاک شده بود، او را گرفته و سپس سرش را از بدن جدا کردند و نزد مختار بردند. بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر ✨یا علی✨