eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
635 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🥀🌴🌾🌺   ‌ 🔴 تاثیر اسامی رو دست کم نگیر👇👇 🔸هر کلمه‎ای یک بار روانی و عاطفی دارد که در روح و فکر شنونده تاثیر می‎گذارد و این تاثیر به مرور زمان پایدار و ثابت می‎شود. در طول روز شاید بارها و بارها همسرتان را صدا بزنید، نحوه صدا کردن همسر می‎تواند وسیله‎ای برای ابراز عشق و محبت بین زن و مرد باشد، به شرط آنکه شرایط استفاده از آن را نیز بدانید. 🌺مثلا وقتی آقا/خانم صدایش میزنید حس مردانگی را به او منتقل می کنید و وقتی می گویید عزیزم و جانم حس محبت منتقل می شود. لازم است بدانید که هر لحظه چه معنایی را می خواهید به او برسانید.
💓اگر با تو ازدواج نکنم دیگه هیچوقت ازدواج نمی کنم این جمله رو خیلی ها می گویند و خیلی ها هم شنیدن مطرح شدن همین جمله خود زنگ هشداری است برای شما کسی که از این جمله استفاده میکند فقط و فقط احساس است و شاید از شما بشنود که بگویید 😳تو همونی هستی که می گفتی بدون من نمی تونی زندگی کنی ؟ 😳تو همونی که می گفتی به جز من با کسی نمیتونی ازدواج کنی ؟ ✅او به شما دروغ نگفته ، واقعا آن زمانی که به شما گفته بود اگر نتونم با تو ازدواج کنم با کس دیگه هم ازدواج نمی کنم ، چنین فکر می کرد ، فکری که بر گرفته از احساسات بود نه منطق ، اما بعد از مدتی که سطح احساسات کاسته شد دید که زندگی جریان داره ، چرا من زندگی نکنم ؟ و کم کم عاشق فرد دیگری شد مراقب باشید هنگام انتخاب ، احساسات فریبتان ندهد فقط تو یه رابطه شکست خوردید ، همه چیز تموم نشده ، خدا نبوده که فقط ازش یکی باشه ، مطمئن باشید بهتر از اون برای شما همیشه هست زندگی جریان داره چرا با کس دیگه ازدواج نکنید ؟ چرا دوباره عاشق نشید ؟ به خودتون فرصت بدید و از تجربه شکست عاطفی پند بگیرید برای انتخاب بهتر ❌شما با واقعیتها باید زندگی کنید نه با توهمات احساسی علی مجد ( محقق و پژوهشگر) 😍 @haram110
🟡رسول خدا صلی الله عليه و آله: همان چيزهايى كه سبب مى شود تا فرزند مورد نفرين پدر و مادرش قرار گيرد، سبب مى شود كه پدر و مادر نيز مورد نفرين فرزندشان قرار گيرند. 📚وسائل الشیعه، ج ۱۵ ،ص ۱۹۹ «اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ فیٖ فَرَجِ مَولاٰناٰ صاٰحِبَ العَصرِ وَ الزَّماٰن»🤲
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊 🥀 🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷 با قرآن كريم كودكان و نوجوانان بخش اول،جزء سي 🍀سوره نصر🍀 خداوند مهربان به پيامبر صلّي الله عليه و آله چنين وحي فرموده بود: به نام خداوند بخشنده مهربان آن گاه كه ياري خدا آمد و ديدي كه مردم دسته دسته به دين خدا داخل مي شوند،پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوي و از او آمرزش بخواه. به راستي او توبه پذير است. آيات ١ الي ٣ 🥀 🕊🥀🕊 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
4_5841427046097487777.mp3
3.51M
❤️ ⏰ کلاس های سه دقیقه ای برای نوجوانان جلسه 50 آیا خدا تبعیض قائل شده ؟! مردم آینده امام زمان را خواهند دید ، و ما از داشتن امام محرومیم !!!! پاداش کار خوب در عصر غیبت! علیه السلام هدف ما آموزش نوجوانان است این فایل را به آنان برسانید.
✴️ دوشنبه 👈 22 اردیبهشت 1399 👈17 رمضان 1441👈11 می 2020 🕌مناسبت های اسلامی. ❤️معراج پیامبر اعظم اسلام صلی الله علیه و اله. ☑️ اغاز جنگ بدر (2 هجری) ☑️قتل عایشه توسط عمال معاویه(58 هجری) 🌙🌟احکام اسلامی و دینی. 📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند.. 📛از. وام گرفتن و دادن پرهیز شود. 📛اقدام برای امور قضایی نیز خوب نیست. 👶مناسب زایمان و نوزاد مبارک و خوشبخت است. ان شاءالله. 🤒بیماری که امروز مریض شود ازارش زیاد است. 🛫 مسافرت مکروه است اگر ضروری است حتما همراه صدقه باشد. 👩‍❤️‍👩حکم مباشرت امشب. مباشرت شب سه شنبه مستحب و فرزند ان دهانی خوشبو دارد نرم دل و پاک زبان است. ان شاءلله.و برای سلامتی نیز مفید است. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓انجام اموری از قبیل: ✳️از شیر گرفتن نوزاد. ✳️درو غلات. ✳️و تشکیل شرکت نیک است. 🔲این مطالب یک سوم مطالب کتاب سررسید همسران است برای استفاده از اختیارات بیشتر به تقویم همسران مراجعه گردد. 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری میانه است. 🔴 یا در این روز از ماه قمری،باعث صحت و سلامتی بدن است.ان شاءالله. 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴تعبیر خواب شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند تعبیرش از ایه 18 سوره مبارکه کهف است. و تحسبهم ایقاظا و هم رقود و نقلبهم ذات الیمین و ذات الشمال... و از معنای ان استفاده می شود که خانه یا ملکی جدید در تصرف خواب بیننده در اید..ان شاءالله. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸
روزه شمعدانی ها.mp3
11.24M
۱۷ 🌺 روزه شمعدونی‌ها نویسنده؛ فاطمه‌زهرا شعبانپور 🖋 قصه‌گو؛ نرگس خانم(۱۰ساله) 🎤 تدوین‌‌وصداگذاری؛ پارساکمالی 🎧 طرح گرافیکی؛ سمانه صدیقی🎨
🌼🍃🌹🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌹 🌹🍃🌼 🍃 📯 به افق💥 مشهد💥 💢 دوشنبه 🔹22 اردیبهشت‌ ماه 1399هجری شمسی 🔹17 رمضان 1441 هجری قمری 🔹11 مِی 2020 میلادی 🔸اذان صبح: 3:50 🔸طلوع آفتاب: 5:28 🔸اذان ظهر: 12:28 🔸غروب آفتاب 19:28 🔸اذان مغرب : 19:48 🔸نیمه شب شرعی 23:39 🍃 🌹🍃🌼 🍃🌼🍃🌹 🌼🍃🌹🍃🌼🍃
🍃🌼🍃🌹🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌹 🌹🍃🌼 🍃 📯 به افق ✳️ قم ✳️ 💢 دوشنبه 🔹22 اردیبهشت ماه 1399 هجری شمسی 🔹17 رمضان 1441 هجری قمری 🔹11 مِی 2020 میلادی 🔸اذان صبح: 4:32 🔸طلوع آفتاب: 6:07 🔸اذان ظهر: 13:03 🔸غروب آفتاب: 19:59 🔸اذان مغرب : 20:19 🔸نیمه شب شرعی : 0:15 🍃 🌹🍃🌼 🍃🌼🍃🌹 🌼🍃🌹🍃🌼🍃
🌼🍃🌹🍃🌼🍃 🍃🌼🍃🌹 🌹🍃🌼 🍃 📯 به افق ❣️تهران❣️ 💢 دوشنبه 🔹22 اردیبهشت ماه 1399 هجری شمسی 🔹17 رمضان 1441 هجری قمری 🔹11 مِی 2020 میلادی 🔸اذان صبح: 4:26 🔸طلوع آفتاب 02: 6 🔸اذان ظهر:13:01 🔹اذان عصر 16:48 🔸غروب آفتاب:20:00 🔸اذان مغرب : 20:19 🔹اذان عشا: 21:14 🔸نیمه شب شرعی : 0:12 🍃 🌹🍃🌼 🍃🌼🍃🌹 🌼🍃🌹🍃🌼🍃
45.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بمناسبت بدرک واصل شدن عائشه بنت ابی‌بکر لعنةالله‌علیهما مستندی کم یاب در خصوص رضاع کبیر دستو پا زدن علمای اهل خلاف در منجلاب رضاع کبیر مجموعه ای از اعترافات فرزندان عایشه به این بدعتش! 🎊پخش به مناسبت سالمرگ عایشه🎊 @haram110
سحر هفدهم..... ✍ تنها از یک "قلب بیمار"، گم کردن ردپای تو، انتظار می رود... بیماری دلم، یک سو... و گم کردن های مکرر تو، از سوی دیگر... تمام حجم دلم را، به درد، آلوده کرده است... ❄️هر دم که نگاهم، از آسمان کنده می شود.. چاره ای ندارد... جز آنکه، بر پهنای وجود خاکی ام، سایه بیندازد.... و آنوقت، من بجای روی ماه تو... فقط سایه ای از خودم را می بینم، که دایما بر گستره دلم، سنگینی می کند .... ❄️سنگین شده ام.... دلبرم اصلا دیگر دلی برایم نمانده... که تو دلبرش باشی.. و این سنگینی، شرح حال دل بیماریست، که چشمانش، تو را از خاطر برده اند... ❄️تا چشمانم، به خودم، می افتند... به چشم بر هم زدنی،تو را گم می کنم.. و تازه میفهمم... که فاصله من تا تو ... فقط همیییییین یک قدم است...؛ خود خود خودم... پا روی خودم که بگذارم... بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید. ❣سحر هفدهم... عجیب از بوی طبابت تو، پر شده است... میدانی..!؟ انقدر دلم را قرص کرده ای.. که هرگاه دلم بیمار می شود.. هراسی از آن، مرا احاطه نمی کند.. زیرا به اعجاز سرانگشتان طبیبم، ایمان دارم... ❄️امشب، کتاب نسخه های تو را باز می کنم.. تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم.... اما، یادم می آید... تمام سطر سطر نسخه های تو... شفاي سینه های بیماریست که بدنبال نور، سرک می کشند. ❣طبیب من... درد دلم را... سامان می دهی...؟ یا طبیب من لا طبیب له سید پیمان موسوی طباطبایی @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای روز ﴿ هفدهم ﴾ مـاه مبــارک رمضــان التماس دعا @haram110 🌹
هدایت شده از حرم
abu_hamzeh_samavati_01.mp3
10.86M
@haram110 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
هدایت شده از حرم
monjatae-ameral-momenen1.mp365005.mp3
4.49M
🙏مناجات و صوت بسیار زیبا و تاثیر گذار حضرت امیرالمومنین در مسجد کوفه 🌹 😔الهم انی اسئلک الاماااان التماس دعا ▪️ @haram110
هدایت شده از حرم
sahar_farahmand.mp3
2.77M
🍃🌸دعای سحر فرهمند🍃🌸 @haram110 ☘️🌷☘️🌷☘️🌷☘️🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
aghaie_j17_Tahdir.mp3
3.8M
🔺تحدیر (تندخوانی) جزء هفدهم قرآن کریم 👤 استاد معتز آقایی ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @haram110 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
parhizgar__j17_Tartil.mp3
11.81M
🔺ترتیل جزء هفدهم قرآن کریم 👤 استاد شهریار پرهیزگار ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @haram110 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
سحر هفدهم این خبر را برسانید به عشاق نجف بوے سجاده خونین ڪسے مے آید... السلام علیک یا امیرالمومنین(ع) 😔😭
💚دوستان آمین فراموش نشود صَلی اللهُ عَلیڪَ یا اباعبدالله سحر هفدهم است ، شاه ، سرم نذر سرت بده یک «ڪرب و بلا» جان «علے اصغرت» 🙏😔😭 @haram110
سحر هفدهم : امشب شبی ست ویژه، بینِ دو صبحِ امیّد شامی که بر جنونم، حق زد نشانِ تایید سرگیجه دارم امشب، بینِ دو قصه گیرم دیشب، طلوع یک ماه، فردا، غروب خورشید😔😔 @haram110
حرم
#رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_ششم از طنین #غیرتمندانه صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به ح
💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند. باور نمی‌کردم حیدر اینهمه بی‌رحم شده باشد که بخواهد در جمع را ببرد. اگر لحظه‌ای سرش را می‌چرخاند، می‌دید چطور با نگاه مظلومم التماسش می‌کنم تا حرفی نزند و او بی‌خبر از دل بی‌تابم، حرفش را زد:«عدنان با تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.» 💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثی‌ها؟! به ذهنم هم نمی‌رسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد. بی‌اختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمی‌زدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم. 💠 نمی‌فهمیدم چرا این حرف‌ها را می‌زند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم. وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگی‌ها به کسی بچسبد، یعنی می‌خواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من می‌شناختم اهل نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بی‌غیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!» 💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثی‌ها شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود. عباس مدام از حیدر سوال می‌کرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسش‌های عباس را با بی‌تمرکزی می‌داد. 💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره پدرم بی‌تابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوال‌پیچش می‌کرد و احساس می‌کردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم. به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دست‌هایی که هنوز می‌لرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم می‌خواست هرچه‌زودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمی‌دانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم. 💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم. احساس می‌کردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید. 💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونه‌های من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را به‌خوبی حس می‌کردم. زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بی‌نهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه می‌درخشید و همچنان سر به زیر می‌خندید. 💠 انگار همه تلخی‌های این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت می‌خندید. چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم. 💠 زن‌عمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند. حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لب‌هایش که با چشمانش می‌خندید. واقعاً نمی‌فهمیدم چه‌خبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه می‌خوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمی‌کنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک می‌گیرم و این روزهای خوب ماه و تولد علیه‌السلام رو از دست نمیدم!» 💠 حرف‌های عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاه‌مان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم. هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خنده‌های امشبش را یک‌جا فهمیدم که دلم لرزید. 💠 دیگر صحبت‌های عمو و شیرین‌زبانی‌های زن‌عمو را در هاله‌ای از هیجان می‌شنیدم که تصویر نگاه حیدر لحظه‌ای از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت. حالا می‌فهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانه‌ای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت. عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتی‌تر از همیشه همچنان سرش پایین است... ✍نویسنده: 🆔 @haram110
✍عوارض خطرناک قرص‌های ضد بارداری 🔺سرطان سینه 🔺ریفلاکس معده 🔺یبوست 🔺فشارخون 🔺سکته مغزی زودهنگام 🔺افزایش وزن 🔺آسیب به پوست صورت 🔺سردرد های شدید 🔺اختلال در دیدگان 🔴هموطنان عزیز، خطرات مصرف قرص‌های شیمیایی را جدی بگیرید🔴