eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرم
abu_hamzeh_samavati_01.mp3
10.86M
@haram110 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
هدایت شده از حرم
monjatae-ameral-momenen1.mp365005.mp3
4.49M
🙏مناجات و صوت بسیار زیبا و تاثیر گذار حضرت امیرالمومنین در مسجد کوفه 🌹 😔الهم انی اسئلک الاماااان التماس دعا ▪️ @haram110
هدایت شده از حرم
sahar_farahmand.mp3
2.77M
🍃🌸دعای سحر فرهمند🍃🌸 @haram110 ☘️🌷☘️🌷☘️🌷☘️🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
joze25.mp3
4.01M
جزء بیست و پنج @haram110
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_دوازدهم 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ
✍️ 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار می‌کردم. عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را می‌پوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد. 💠 جریان خون به سختی در بدنم حرکت می‌کرد، از دیشب قطره‌ای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم. درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت. 💠 بین هوش و بی‌هوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم می‌شنیدم تا لحظه‌ای که نور خورشید به پلک‌هایم تابید و بیدارم کرد. میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراری‌اش بادم می‌زد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمی‌آمد دیشب کِی خوابیدم که صدای نیمه‌شب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد. 💠 سراسیمه روی تشک نیم‌خیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق می‌چرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید. چشمان مهربانش، خنده‌های شیرینش و از همه سخت‌تر سکوت آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بی‌رحمانه به زخم‌هایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم می‌خواستم. 💠 قلبم به‌قدری با بی‌قراری می‌تپید که دیگر وحشت و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم به‌جای اشک خون می‌بارید! از حیاط همهمه‌ای به گوشم می‌رسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. به‌سختی پیکرم را از زمین کندم و با قدم‌هایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم. 💠 در چوبی مشرف به ایوان را گشودم و از وضعیتی که در حیاط دیدم، میخکوب شدم؛ نه خبری از مجلس عزا بود و نه عزاداران! کنار حیاط کیسه‌های بزرگ آرد به ردیف چیده شده و جوانانی که اکثراً از همسایه‌ها بودند، همچنان جعبه‌های دیگری می‌آوردند و مشخص بود برای شرایط آذوقه انبار می‌کنند. 💠 سردسته‌شان هم عباس بود، با عجله این طرف و آن طرف می‌رفت، دستور می‌داد و اثری از غم در چهره‌اش نبود. دستم را به چهارچوب در گرفته بودم تا بتوانم سر پا بایستم و مات و مبهوت معرکه‌ای بودم که عباس به پا کرده و اصلاً به فکر حیدر نبود که صدای مهربان زن‌عمو در گوشم نشست :«بهتری دخترم؟» 💠 به پشت سر چرخیدم و دیدم زن‌عمو هم آرام‌تر از دیشب به رویم لبخند می‌زند. وقتی دید صورتم را با اشک شسته‌ام، به سمتم آمد و مژده داد :«دیشب بعد از اینکه تو حالت بد شد، حیدر زنگ زد.» و همین یک جمله کافی بود تا جان ز تن رفته‌ام برگردد که ناباورانه خندیدم و به‌خدا هنوز اشک از چشمانم می‌بارید؛ فقط این‌بار اشک شوق! دیگر کلمات زن‌عمو را یکی درمیان می‌شنیدم و فقط می‌خواستم زودتر با حیدر حرف بزنم که خودش تماس گرفت. 💠 حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمی‌توانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خنده‌اش گرفت و سر به سرم گذاشت :«واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پس‌فردا شب عروسی‌مونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو می‌رسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟» صدایش قطع و وصل می‌شد و به سختی شنیدم که پاسخ داد :«جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد :«بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشین‌شون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبال‌شون.» 💠 اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید :«نرجس! بهم قول بده باشی تا برگردم!» انگار اخبار به گوشش رسیده بود و دیگر نمی‌توانست نگرانی‌اش را پنهان کند که لحنش لرزید :«نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!» 💠 با هر کلمه‌ای که می‌گفت، تپش قلبم شدیدتر می‌شد و او عاشقانه به فدایم رفت :«به‌خدا دیشب وقتی گفتی خودتو می‌کُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد :«مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!» گوشم به حیدر بود و چشمم بی‌صدا می‌بارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :«به حیدر بگو دیگه نمی‌تونه از سمت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»... ✍نویسنده: @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 جلسه (هفتم) _ (موشن گرافی)👆 ♻️سلسله کلیپ های کوتاه ماه رمضان 🔴 از دیدگاه: طب اسلامی ایرانی 🔸 مدرس: استاد طالقانی 👈 موضوع: تدابیر خواب در ماه مبارک رمضان نشر دهید @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 جلسه (هشتم) _ (موشن گرافی)👆 ♻️سلسله کلیپ های کوتاه ماه رمضان 🔴 از دیدگاه: طب اسلامی ایرانی 🔸 مدرس: استاد طالقانی 👈 موضوع: تدابیر حمام در ماه مبارک رمضان 🔻نشر دهید🔻 @haram110
🌹اول قیافه خودتو ببین🌹 در زمان های قدیم شخصی برای خرید كنیز به بازار برده فروشان رفت و مشغول گشت و تماشای حجره ها شد. به حجره ای رسید كه برده ای زیبا در آن برای فروش گذارده و از صفات نیك و توانایی های او هم نوشته بودند و در آخر هم نوشته بودند، اگر بهتر از این را هم بخواهید به حجره بعدی مرا جعه فرمایید. در حجره بعدی هم كنیزی زیبا با خصوصیات خوب و توانایی های بسیار در معرض فروش بود و ضمنا بر بالای سر او هم همان جمله قبلی كه اگر بهتر از این را می خواهید به حجره بعدی مراجعه نمایید. آن بندۀ خدا كه حریص شده بود از حجره ای به حجره دیگر می رفت و برده ها را تماشا می نمود و در نهایت هم همان جمله را می دید. تا اینكه به حجره ای رسید كه هر چه در آن نگاه كرد برده ای ندید. فقط در گوشه حجره آینه ی تمام نمای بزرگی را نهاده بودند خوب دقت كرد و ناگهان خودش را تمام و كمال در آینه دید. دستی بر سر و روی خود كشید. چشمش به بالای آینه افتاد كه این جمله را بر بالای آینه نوشته بودند: چرا این همه توقع داری؟ قیافه خودت را ببین و بعد قضاوت كن. •✾📚 @haram110 📚✾•
مشترک گرامی: 90 درصد حجم بسته ویژه سی روزه استفاده از رحمت خاص خداوند را مصرف کرده ايد وتنها4روز دیگر از حجم بسته باقی مانده است. پس از به پایان رسیدن حجم باقی مانده،و پس از آن عبادات با نرخ عادی محاسبه خواهد شد. یعنی از این پس: _نه یک آیه برابر ختم قرآن* _نه نفس هایتان تسبیح* _نه خواب هایتان عبادت* وتمديد این بسته امکان پذیر نخواهد بود.😢 *لطفا از روزهای باقی مانده، کمال استفاده را بنمائید🌱 التماس_دعا
هدایت شده از حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای افطار🔰 بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ‏] مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ التماس دعا قبول حق @haram110 🌸
نفرت از همسر در دوره حاملگی به علت تغييرات هورمونی زنان در زمان حاملگی به هر بویی حساسیت بی اندازه پیدا ميکنند . این مکانیزم به آنها کمک ميکند با تشخیص بهتر بوها از خوردن غذاهای مسموم پرهیز کنند. زنان در این زمان نسبت به بوی بدن همسرشان میتوانند بسیار حساس شوند. ولی بعضی از زنان امکان دارد در این زمان نسبت به بوی بدن همسرشان حس نفرت پیدا کنند تا حدی که حتی نتوانند تا مدتی با وی در یک اتاق باشند. با وجود این که حس نفرت از همسر که در بعضی زنان در زمان حاملگی رخ ميدهد تا حدی طبيعي است، میتواند تجربه آزاردهنده ای براي زوج بوده و رابطه زناشویی را تحت‌تأثیر قرار دهد @haram110
لطفا بفهمید.. همیشه قرار نیست بخشیده شوید.. قرار نیست آب های ریخته شده به کوزه بازگردد.. ماهی از آب گرفته شده هم همیشه تازه نیست.. اتفاقا ماهی مرده دیگر مرده.. قبل از مردنش باید فکری به حالش کرد.. لطفا بفهمید وقتی می زنید و می شکنید و می روید، همه چیز را به هم می ریزید.. باید انتظار داشته باشید آدمی که روبه روی شماست دیگر آدم سابق نباشد؛ نبخشد، یک عالم عقده مثل کلاف سردرگم در دلش به هم پیچیده باشد.. لطفا بفهمید باید مراقب رفتارتان باشید، اگر می روید ممکن است هیچ وقت هیچ برگشتی جای حضور سابقتان را نگیرد.. گاهی وقت ها اگر قدم در راهی بگذارید، تمام راه های برگشت مسدود می شود... @haram110
➕اختلاف سنی زن با شوهر دلایل مهمی که نشان می دهد سن زن از شوهرش بهتر است بیشتر نباشد: ۱- زن، زودتر به بلوغ عقلی و فکری می‌رسد؛ درنتیجه، پختگی روانی لازم را زودتر پیدا می‌کند. ۲- زن، زودتر به بلوغ جسمی می‌رسد؛ بنابراین به نیازهای جنسی او باید زودتر پاسخ داده شود. ۳- زن به علت زایمان، زودتر طراوت جسمی خود را از دست می‌دهد. درنتیجه اختلاف سن باعث توازن فیزیکی و موازنه در شکستگی صورت و اندام‌ها می‌شود. ۴- نیازهای جنسی در زنان، زودتر فروکش می‌کند؛ به‌عبارت‌دیگر، زنان پس از ۵۰ سالگی نیاز زیادی به روابط جنسی ندارند. ۵- زن، زودتر وارد مرحلۀ بلوغ اجتماعی شده و آماده برای ازدواج می‌شود. تفاوت سنی در ازدواج بین ۴ تا ۷ سال بهترین مدتی است که می‌ توان پیشنهاد کرد. این فاصله موجب می‌شود که زن و شوهر ازنظر عقلی،‌ تجربی، فیزیکی، و حتی هیجانات جوانی، جنسی و بالاخره در بیشتر رفتارهای اجتماعی و اخلاقی نزدیک و هماهنگ باشند. 💟 @haram110
از جملات معکوس استفاده نکنیم! وقتی در حال انجام کار اشتباهی است؛ ⛔️⛔️نگویید: _ آفرین!! آفرین!! _ باریکلا!! باریکلا!! _ آفرین، رفتی سر وسایل مامان! _ باریکلا، چقدر مشقهات را بدخط نوشتی!! _انجام بده تا بیام حسابت رو برسم! با این نوع صحبت کردن: 💥طرف مقابل( کودک) دچار سردرگمی و دوگانگی می‌شود. 💥نمیداند در حال تشویق است یا توبیخ ! 💥روش صحیح را نمی‌آموزد. 💥تفاوت کار درست و غلط را نمی‌فهمد. 💥و خودش از تن صدا، لحن و زبان بدن شما باید حدس بزند که کارش چطور ارزیابی شده !! که این برای بچه‌ها کار دشواری ست. پس به جای آن، روش صحیح را اموزش دهید و 🔴از آفرین و باریکلا و احسنت فقط برای «تشویق واقعی» استفاده کنید. بگویید: _وقتی میخوای از وسایل مامان استفاده کنی، اجازه بگیر. _ آفرین که مشقهایت را نوشتی، ولی سعی کن آرامتر بنویسی که خوش‌خط‌تر بشه... @haram110
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊 🥀 🌷بسم الله الرحمن الرحيم🌷 با قرآن كريم كودكان و نوجوانان بخش اول،جزء سي 🍀سوره توحيد🍀 مانند ندارد از پيامبر صلّي الله عليه و آله پرسيدند؛((خدايت چگونه است؟او را توصيف كن تا درك كنيم.)) و خداوند مهربان فرمود: به نام خداوند بخشنده مهربان بگو:او خداوند يگانه است.خداوند بي نياز است.نه فرزندي دارد و نه فرزند كسي است و هيچ كس مانند او نيست. آيات ١ الي ٤ 🥀 🕊🥀🕊 🥀🕊🥀🕊🥀 🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
4_5882145809964730441.mp3
4.33M
❤️ ⏰ کلاس های سه دقیقه ای برای نوجوانان جلسه 55 بهشت ارزان 👉👉 زیر قیمت !!! خدایی این دیگه خیلی ساده است! برای پیروان اهل بیت! 👉 کارشناس : دکتر محمد فقیهی رضایی هدف ما آموزش نوجوانان است؛ تهیه مطالب با ما ، اما نیمِ کار با شماست که باید این فایلها را به گوش نوجوانان شیعه برسانید! @haram110
🙏 نماز شب بیست و ششم ماه رمضان قالَ امیرُالمؤمنین علیه السلام: مَنْ صَلَّى لَيْلَةَ سِتٍّ وَ عِشْرِينَ مِنْهُ ثَمَانِيَ رَكَعَاتٍ يَقْرَأُ فِي كُلِّ وَاحِدَةٍ بِالْحَمْدِ وَ مِائَةَ مَرَّةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فُتِّحَتْ لَهُ سَبْعُ سَمَاوَاتٍ مَعَ مَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْمَزِيد (بحارالأنوار، ج97، ص384 به نقل از اربعین شهید) حارث از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره فضل ماه رمضان و فضل نماز در آن پرسید ، حضرت فرمودند: هرکس در شب بیست و ششم ماه رمضان 8 رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یک بار سوره حمد و صدبار سوره توحید، درهای هفت آسمان بر او گشوده می شود، البته آنچه برای او نزد خداست، بسیار زیاد است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
🙏🗣 ادعیه شب بیست و ششم ماه رمضان 1) دعای پیامبر صلّی الله علیه وآله در شب بیست و ششم ماه رمضان عبارت است از: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إذْ هَدَيْتَنا، وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً، إنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ، رَبَّنا إنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادي لِلْإيمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا، رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ كَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا، وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ، ْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنا، رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِنا، رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ، وَ اعْفُ عَنَّا، وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا، أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرين، رَبَّنَا صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اسْتَجِبْ دُعَاءَنَا وَ اغْفِرْ لَنَا وَ لِوَالِدَيْنَا وَ وُلْدِنَا وَ مَا وَلَدُوا، إنَّكَ‏ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ‏.» (بحارالأنوار، ج 98، ص80 به نقل از البلدالامین) 2) ایّوب بن یقطین از ائمّه علیهم السلام نقل می کند که این دعا در شب ششم از دهه آخر ماه رمضان(یعنی شب بیست و ششم) خوانده شود: «يا جاعِلَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ آيتَيْنِ، يا مَنْ مَحا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلَ آيَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْهُ وَرِضْواناً، يا مُفَصِّلَ كُلِّ شَيْء تَفْصيلاً، يا ماجِدُ يا وَهّابُ، يا اَللهُ يا جَوادُ، يا اَللهُ يا اَللهُ يا اَللهُ، لَكَ الاَْسْماءُ الْحُسْنى، وَالاَْمْثالُ الْعُلْيا، وَالْكِبْرِياءُ وَالالاءُ، اَسْاَلُكَ اَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمد، وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمي في هذِهِ اللَّيْلَةِ فِي السُّعَدآءِ، وَرُوحي مَعَ الشُّهَداءِ وَإحْساني في عِلِّيّينَ، وَإساءَتي مَغْفُورَةً، وَاَنْ تَهَبَ لي يَقيناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبي، وَايماناً يُذْهبُ الشَّكَّ عَنّي، وَتُرضِيَني بِما قَسَمْتَ لي، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الاخِرَةِ حَسَنةً، وَقِنا عَذابَ النَّارِ الْحَريقِ، وَارْزُقْني فيها ذِكْرَكَ وَشُكْرَكَ وَالرَّغْبَةَ إلَيْكَ وَالإنابَةَ وَالتَّوْبَةَ وَالتَّوْفيقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ.» (كافي، ج4، ص163) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
🌺😁🌺 بنابر نقل مرحوم شیخ مفید، روز 21 ماه رمضان و بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام، یک ضربت شمشیر بر فرق ابن ملجم زدند و او به درک واصل شد. اما رسم مردم تهران و زنجان از قدیم این گونه بوده است که مرگ ابن ملجم را در 27 ماه مبارک رمضان می دانسته اند و لذا در شب 27 ماه رمضان، به شادی می پرداخته اند. (ماه رمضان در تهران قدیم، رهیدی مهرآبادی) این امر شاید به این دلیل بوده است که چند روز از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام سپری شود و سپس برای هلاکت ابن ملجم شادی کنند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
✅👊🏼✅ فرشتگان الهی، صبح و شام، ابن ملجم، قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را لعنت می کنند 1) عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ علیهم السلام قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله: لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ فَبَلَغْتُ السَّمَاءَ الْخَامِسَةَ نَظَرْتُ إِلَى صُورَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، فَقُلْتُ: حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ! مَا هَذِهِ الصُّورَةُ؟ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ: يَا مُحَمَّدُ! اشْتَهَتِ الْمَلَائِكَةُ أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى صُورَةِ عَلِيٍّ، فَقَالُوا: رَبَّنَا! إِنَّ بَنِي آدَمَ فِي دُنْيَاهُمْ يَتَمَتَّعُونَ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً بِالنَّظَرِ إِلَى‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حَبِيبِ حَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله وَ خَلِيفَتِهِ وَ وَصِيِّهِ وَ أَمِينِهِ، فَمَتِّعْنَا بِصُورَتِهِ قَدْرَ مَا تَمَتَّعَ أَهْلُ الدُّنْيَا بِهِ. فَصَوَّرَ لَهُمْ صُورَتَهُ مِنْ نُورِ قُدْسِهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَعَلِيٌّ علیه السلام بَيْنَ أَيْدِيهِمْ لَيْلاً وَ نَهَاراً يَزُورُونَهُ وَ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً. (بحار الأنوار، ج‏45، ص228- 229 به نقل از کتاب المعراج، نوشته حسن بن سلیمان حلّی) حضرت صادق علیه السلام از پدر گرامیش، حضرت باقر علیه السلام، از جدّ بزرگوارش، حضرت سجّاد علیه السلام نقل می کند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: آن شبی که مرا به آسمان بردند، وقتی به آسمان پنجم رسیدم، صورت علیّ بن ابی طالب علیه السلام را دیدم. از جبرئیل پرسیدم: حبیب من! موضوع این صورت چیست؟ پاسخ داد: ای محمّد! فرشتگان دوست داشتند به صورت علی علیه السلام نگاه کنند، لذا به خداوند عرض کردند: پروردگارا! فرزندان آدم در صبح و شام از نگاه به علیّ بن ابی طالب علیه السلام- حبیب حبیبت محمّد صلّی الله علیه و آله و خلیفه و وصیّ و امین او - بهره مند می شوند، پس به اندازه اهل دنیا که از علیّ علیه السلام بهره مند می شوند، ما را نیز به دیدار صورت علیّ علیه السلام بهره مند فرما. پس خداوند متعال از نور قدسش، صورتی از نور برای فرشتگان ایجاد کرد، و لذا علیّ علیه السلام در شب و روز در مقابل فرشتگان قرار دارد و آنها شب و روز این صورت را زیارت می کنند و به آن می نگرند. 2) عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ علیهماالسلام قَالَ: فَلَمَّا ضَرَبَهُ اللَّعِينُ ابْنُ‏ مُلْجَمٍ‏ عَلَى‏ رَأْسِهِ‏ صَارَتْ تِلْكَ الضَّرْبَةُ فِي صُورَتِهِ الَّتِي فِي السَّمَاءِ، فَالْمَلَائِكَةُ يَنْظُرُونَ إِلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةَ يَلْعَنُونَ قَاتِلَهُ ابْنَ مُلْجَمٍ.‏ (بحار الأنوار، ج‏45، ص 229 به نقل از کتاب المعراج، نوشته حسن بن سلیمان حلّی) حضرت صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش، حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: هنگامی که ابن ملجم ملعون ضربتی بر سر امیرالمؤمنین علیه السلام فرود آورد، آن ضربت بر آن صورتی از امیرالمؤمنین علیه السلام که در آسمان بود نیز نقش بست. پس فرشتگان در صبح و شام به آن صورت می نگرند و ابن ملجم، قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام، را لعنت می کنند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
🔥🔥🔥 اهل کوفه، قبر ابن ملجم را به آتش می کشیدند ابن بطوطه در سفرنامه خود می نویسد: رأيتُ بغربيّ جبّانة الكوفة مَوضعاً مُسودّاً شديدَ السّواد في بسيطٍ أبيض. فَاُخبِرتُ انَّهُ قبرُ الشَّقيِّ ابنِ مُلجم، وَ اَنَّ أهلَ الكوفةِ يَأتونَ في كُلِّ سَنَةٍ بِالحَطَبِ الكَثيرِ فَيُوقِدُونَ النّارَ عَلَى مَوضِعِ قَبرِهِ سَبعَةَ أيّامٍ. (رحلة ابن بطوطة، ج‏2، ص 55) (در مسافرتم به کوفه) در سمت غربی قبرستان (جبّانه) کوفه، جایی بسیار سیاه را در میان زمینی سفید دیدم. به من گفتند که آنجا قبر ابن ملجم شقیّ است و اهل کوفه هر سال هیزم بسیاری را بر سر قبر وی می آورند و به مدت 7 شبانه روز در آنجا آتش به پا می کنند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
🔥🔥🔥 جایگاه ابن ملجم در جهنّم جناب علیّ بن ابراهیم قمی در تقسیرش ذیل آیه « قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» می نویسد: ‏الْفَلَقُ جُبٌّ فِي جَهَنَّمَ يَتَعَوَّذُ أَهْلُ النَّارِ مِنْ شِدَّةِ حَرِّهِ، فَسَأَلَ اللَّهَ أَنْ يَأْذَنَ لَهُ أَنْ يَتَنَفَّسَ، فَأَذِنَ لَهُ فَتَنَفَّسَ فَأَحْرَقَ جَهَنَّمَ قَالَ: وَ فِي ذَلِكَ الجُبِّ صُنْدُوقٌ مِنْ نَارٍ يَتَعَوَّذُ أَهْلُ الْجُبِّ مِنْ حَرِّ ذَلِكَ الصُّنْدُوقِ، وَ هُوَ التَّابُوتُ. وَ فِي ذَلِكَ التَّابُوتِ سِتَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ سِتَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ. فَأَمَّا السِّتَّةُ الَّتِي مِنَ الْأَوَّلِينَ: فَابْنُ آدَمَ الَّذِي قَتَلَ أَخَاهُ، وَ نُمْرُودُ إِبْرَاهِيمَ الَّذِي أَلْقَى إِبْرَاهِيمَ فِي النَّارِ، وَ فِرْعَوْنُ مُوسَى، وَ السَّامِرِيُّ الَّذِي اتَّخَذَ الْعِجْلَ، وَ الَّذِي هَوَّدَ الْيَهُودَ، وَ الَّذِي نَصَّرَ النَّصَارَى، وَ أَمَّا السِّتَّةُ الَّتِي مِنَ الْآخِرِينَ: فَهُوَ الْأَوَّلُ وَ الثَّانِي وَ الثَّالِثُ وَ الرَّابِعُ وَ صَاحِبُ الْخَوَارِجِ وَ ابْنُ‏ مُلْجَمٍ‏ لَعَنَهُمُ اللَّهُ‏. (تفسير القمي، ج‏2، ص449) فلق چاهى در جهنّم است كه اهل جهنّم از شدّت گرمای آن پناه مي برند و از خداوند درخواست می کنند كه اجازه فرمايد که آن چاه تنفّس كند. پس خداوند اذن می دهد و آن چاه نفسی مي كند که آن نفس در اثر شدّت حرارتش جهنّم را مي سوزاند. در آن چاه صندوقى از آتش است كه اهل آن چاه از شدّت حرارت آن صندوق به خدا پناه مي برند. در آن صندوق، شش نفر از اولين و شش نفر از آخرين قرار دارند. شش نفر از اوّلین عبارتند از: قابيل پسر آدم كه برادرش را كشت، نمرود كه حضرت ابراهيم علیه السلام را در آتش افكند، فرعون زمان حضرت موسی علیه السلام، سامرى است كه گوساله را ساخت، كسى كه كه بنى اسرائيل را از دين حضرت موسى علیه السلام بر گرداند، و همان کسی كه نصارى را از دين و طريقه حضرت عيسى علیه السلام باز داشت. شش نفر از آخرين عبارتند از: اولى و دومى و سومى و چهارمی(معاويه)، و رئیس خوارج (ذو الثّديين) و ابن ملجم قاتل امير المؤمنين عليه السّلام. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110