eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.7هزار ویدیو
640 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5944992623298088270.mp3
6.62M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} فریب... 🎤استاد شیخ محمدحسین یوسفی؛
4_5942777596994391530.mp3
3.63M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} جعلیّات مولوی! 🎤استاد شیخ محمدحسین یوسفی؛
✦༻⃘⃕▒⃟🕊️﷽༻⃘⃕࿉❖┅┄•✦༻⃘⃕ ◼️▪️ • قسمت - سی دوم✔️ 📝..اعتقادِ من به شما , باوری است که به تحقیق جُسته ام …✏️ 📕📗🔍🔎📘📙 ✔️"دوازده مرد بر بالای اعراف" …👥 ابان بن عمر , میگوید در محضر حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام بودم که مردی وارد شد و به حضرت عرض کرد:خدا مرا فدایت کند ، دربارهء این سخن خدای تعالی 📖 چه میفرمایید؟ وَ عَلَي الأعرافِ رِجالٌ …(٤٦/اعراف) و بر بالای اعراف مردانی هستند که همه را به چهره هایشان می شناسند. حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام فرمودند: ❇️ هُمُ الأوصياءُ مِن آلِ مُحَمَّدٍ الإثناعَشَرَ لايَعرِفُ اللّهُ إلّا مَن عَرَفُهُم وَ عَرَفوهُ ، قالَ : فَما الأعرافُ جُعِلتُ فِداك ؟ قالَ : كَثائِبُ مِن مِسكٍ عَلَيها رَسولُ اللّهِ وَ الأوصياءُ يَعرِفونَ كُلّاً بِسيماهُم… ✴️ آنها اوصیای دوازده گانه از آل محمد اند که خدا را نمی شناسد مگر کسی که ایشان را (به امامت و ولایت) بشناسد و ایشان هم او را (به دوستی و تشیع) بشناسند ؛ عرض کرد: فدایت شوم : اعراف چیست ؟ فرمودند:تپه های برآمده ای است از مشک که رسول خدا و اوصیای ایشان (علیهم السلام) بالای آن قرار دارند و همه را به چهره هایشان می شناسند … 📕📗🔍🔎📘📙 ✔️ مقتضب الأثر ص۴۸ ✔️ الغدیر ۲۹۵/۲ ✔️ بحارالانوار ۲۵۲/۲۴ ب۶۲ ح۱۴
*⃣مولا علی علیه‌السّلام: بزرگ‌ترین بلا، از دست دادن امید است. 📚غررالحکم ح۲۸۶۰ «اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
4_5956180454758419482.mp3
11.57M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} دعای شریف نادعلی/ 🎙سیّدهادی گرسویی؛
دعای هر روز ماه مبارک رجب 🌙
🙏🏼 نماز شب هشتم ماه رجب عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قالَ: مَنْ صَلَّى فِي لَيْلَةِ الثَّامِنَةِ عِشْرِينَ بِالْحَمْدِ وَ الْقَلَاقِلِ ثَلَاثاً ثَلَاثاً، أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى ثَوَابَ الشَّاكِرِينَ وَ الصَّابِرِينَ، وَ رَفَعَ اسْمَهُ فِي الصِّدِّيقِينَ، وَ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ أجْرُ صِدِّيقٍ وَ شَهيدٍ، وَ كَأنَّمَا خَتَمَ القُرْآنَ فِي شَهْرِ رَمَضان، وَ إذا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ تَلْقَاهُ سَبْعُونَ مَلَكاً يُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّةِ. (البلدالأمين، ص168) جناب سلمان از رسول خدا صلّی الله علیه وآله نقل می کند که فرمود: هرکس در شب هشتم ماه رجب، 20 رکعت نماز بخواند، در هر رکعت 1 بار حمد، 3 بار سوره فلق، 3 بار سوره ناس، 3 بار توحید و 3 بار کافرون خداوند به وی پاداش سپاسگزاران و صابرین را عطا می کند، و نامش را در زمره صدّیقان بالا می برد، و به ازای هر حرف که در نماز خوانده است پاداش یک صدّیق و شهید برای او منظور می شود، و گویا در ماه رمضان ختم قرآن کرده است، و آن گاه که از قبرش بیرون آید، هفتاد فرشته به دیدار او رفته، وی را به بهشت بشارت می دهند. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
حرم
* 💞﷽💞 💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜 #در_حوالے_عطر_یاس #قسمت_هجدهم . #هوالحـــق . با اجازه ای ک
* 💞﷽💞 💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜 سکوت طولانی شده بود، بالاخره لب باز کرد و گفت: بیست دقیقه شد، فکر کنم دیگه بهتره بریم باورم نمیشد، بیست دقیقه فقط!! احساس میکردم چند ساعت گذشته .. بلند شدم برم داخل که صدام زد - معصومه خانم قلبم یه جوری شد، دومین بار بود که صدام میزد، برگشتم سمتش که گفت: ممنون که دارین کمکم می کنین خاهش میکنمی زیر لب گفتم و رفتم داخل، عباس هم اومد، همه با ذوق نگاهمون می کردن که کنار هم ایستاده بودیم، انگار جواب می خواستن که نگاه همشون منتظر بود، نگاهمو به پایین دوختم، ملیحه خانم سریع گفت: تموم شد حرفاتون؟!! فکر کنم زود اومده بودیم ..چیزی نگفتیم که عمو جواد این بار با لحن مهربونی گفت: چیشد دخترم به نتایجی رسیدین؟ نگاهی بهش انداختم، ای کاش این نمایش مسخره زودتر تموم میشد، میخاستم بگم نه ما به درد هم نمیخوریم اما نمیدونم چرا چیز دیگه ای رو به زبون آوردم: من باید کمی فکر کنم زیرچشمی به حرکات عباس نگاه کردم، معمولی بود هیچ حالت خاصی نداشت ..ملیحه خانم لبخند عمیقی زد مثل اینکه خیلی خوشحال بود ... . . مشغول جارو زدن اتاقم بودم، یه ماه بعد امتحانات خرداد شروع میشد و باید از همین الان شروع به درس خوندن می کردم چون همش پشت سر هم بود ..نمیدونم چرا اصلا رو درسام مثل سابق تمرکز نداشتم، جاروبرقی رو خاموش کردم و گذاشتم یه گوشه، رفتم سراغ قفسه کتابام که ففط دوتا قفسه اش برای من بود و دوتاشم برای مهسا، ردیف قفسه ی من همیشه پر تر از مهسا بود، یاد مهسا و دانشکده ی هنر افتادم باید همین روزا با مامان درموردش حرف میزدم، نباید مهسا کاری رو می کرد که دوست نداره اینجوری هیچ پیشرفتی نمیکرد چند تا از کتابای درسی مو برداشتم، با دیدن جزوه ی سمیرا که لای کتابام بود تعجب کردم، این اینجا چیکار میکرد؟ شاید اشتباهی اومده لای کتابام..دلم می خواست برم با سمیرا حرف بزنم حتما تا الان از فضولی مرده که بدونه دیشب چه اتفاقی افتاد ..سریع آماده شدم، جزوه شو برداشتم و زدم از خونه بیرون هیچ کس خونه نبود،مهسا بعدازظهری بود، محمد هم با مامان رفته بود گلزار شهدا دیدار بابا، من به بهونه درس نرفتم آخه دلم می خواست تنهایی برم پیشش و باهاش حرف بزنم، یکی دو روز آینده حتما باید برم، دلم خیلی برای بابا تنگ شده😔 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس بامــــاهمـــراه باشــید
* 💞﷽💞 💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜 سمیرا در حالی که سینی چای رو می برد تو آشپزخونه گفت: واقعا نشستی کلاس گذاشتی ناقلا، گفتی چند روز دیگه جواب میدم، الکی مثلا کشته مرده اش نیستی خندیدم و گفتم: وای سمیرا فقط دلم میخواد ببینم مراسم خاستگاری تو چجوری میشه سمیرا باز شروع کرد مسخره بازی و تصور روز خاستگاریش و منم فقط می خندیدم، واقعا من اگه سمیرا رو نداشتم از افسردگی می مردم ...بعد گپ زدن با سمیرا قصد رفتن کردم که اونم بزور راضی شد من برم ... از خونه سمیرا که اومدم بیرون چند قدم برنداشته بودم که فاطمه سادات رو دیدم برام دست تکون داد منم رفتم پیشش و باهاش دست دادم - سلام خوبی معصومه جون ناپیدایی آبجی؟؟ لبخندی رو لبم نشست و گفتم: کم سعادتی بود دیگه لبخندی زد و گفت: دلم برات تنگ شده بود یه دفعه چشماش برقی زد و گفت: راستی میدونستی داداشم برگشته با خوشحالی گفتم: واقعا؟! کی برگشت؟ _ همین دیروز، عاطفه هم از شیراز اومده، میایی خونمون عاطفه رو ببینی، مطمئنم خیلی خوشحال بشه تو رو ببینه _ دلم که خیلی می خواد ولی خب آخه داداشت اومده عاطفه حتما سرش شلوغه فعلا _ نه بابا، تو فردا بیا، بعدازظهر، داداشم میره تهران دنبال یه سری کارهاش، احتمالا من و عاطفه تنها باشیم یه کم فکر کردم و گفتم: باشه عزیزم ان شاالله میام با هم خداحافظی کردیم و راه افتادم سمت خونه، منم دلم برای عاطفه تنگ شده بوده، سال اول دبیرستان باهم همکلاسی بودیم خیلی هم دوست شده بودیم باهم، تا اینکه اونا رفتن شیراز و بعد دو سه سال با برادر فاطمه سادات که تو محله ما بود ازدواج کرد و من بیشتر تونستم ببینمش، گرچه وقتی همسرش نبود باز برمی گشت شیراز پیش پدرمادرش ...رفته بودم تو فکر و به روزای خوشی که تو دبیرستان باهم داشتیم فکر می کردم اصلا نفهمیدم چجوری رسیدم خونه! . ... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس بامــــاهمـــراه باشــید
4_6019431424514328453.mp3
5.38M
💠 قسمت آخر (۴۰) ✅ عوامل معنوی موثر در بیماری و راه های مقابله با آن ❌ بحث ❌ 🔊 استاد @meshkatqom
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◻️▫️ ولادت‌ حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام وَ اعْلَمْ اَنَّهُ لَيْسَ شَىْءٌ بِاَدْعى اِلى حُسْنِ ظَنِّ راعٍ بِرَعِيَّتِهِ مِنْ اِحْسانِهِ اِلَيْهِمْ. 🔗 بدان هيچ وسيله‌اى براى جلب اعتماد والى به (وفادارىِ) تودۀ مردم بهتر از احسان به آنها نیست. 📚نهج البلاغه‌ نامه53 🟡 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟡
💎🙏🏼 «دعای مُعَلّی» در ماه رجب یونُس بن ظَبیان گفت: ماه رجب بود و نزد مولایم حضرت صادق علیه السلام بودم. مُعَلَّی بن خُنَیس وارد شد و سخن از دعای در ماه رجب به میان آمد. معلّی عرض کرد: يَا سَيِّدِي! عَلِّمْنِي دُعَاءً يَجْمَعُ كُلَّ مَا أَوْدَعَتْهُ الشِّيعَةُ فِي كُتُبِهَا. ای سرور من! دعایی به من بیاموز که جامع همه (خیراتی) باشد که شیعه در کتاب هایش نوشته و به ودیعه گذارده است. پس حضرتش فرمود: ای معلّی! بگو: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ، وَ عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ، وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَكَ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ وَ أَنَا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِيرُ، وَ أَنْتَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِيلُ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ امْنُنْ بِغِنَاكَ عَلَى فَقْرِي، وَ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِي، وَ بِقُوَّتِكَ عَلَى ضَعْفِي، يَا قَوِيُّ يَا عَزِيزُ! اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِيَاءِ الْمَرْضِيِّينَ، وَ اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ!» سپس حضرت فرمود: يَا مُعَلَّى! وَ اللَّهِ لَقَدْ جَمَعَ لَكَ هَذَا الدُّعَاءُ مَا كَانَ مِنْ لَدُنْ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ إِلَى مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه وآله. (بحارالأنوار، ج98، ص390 به نقل از اقبال الاعمال/اقبال الاعمال، ص142) ای معلّی! به خدا قسم! این دعا، جامع همه دعاهای از زمان حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام تا زمان حضرت محمّد صلّی الله علیه وآله است. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»