eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
امام صادق علیه السلام هر کس در ماه رمضان با زبان روزه،قاتلان حضرت زهرا علیهاسلام را لعن کندروزقیامت خندان وارد محشر میشود ای اهل تبری که همه اهل ولائید درماه خدا تشنه ی شبهای دعائید بهر فرج امام عصر اول افطار بالعن عایشه‌وعمر روزه خود را بگشائید
🩸به خدا سخت است بر من که ببینم تو از «عطش» بال‌ بال می‌زنی... در نقلی آمده است: 🥀 ظهر عاشورا وقتی که سیدالشهداء علیه‌السلام به جهت وداع به خیمه مخدّرات قدم گذاشتند، هر یک را به نوعی تسلی می‌دادند؛ در آن اَثناء، دختر سه‌ساله آن حضرت از شدت عطش فریاد بر آورد: «يا أبتاه العطش العطش...» 🥀 آن حضرت از بی‌تابی آن طفل، به گریه در آمد و او را در آغوش کشید و صورتش را بوسید و فرمود: 📋 اِصبِري يٰا بُنَيّةَ حتّى آتيكِ بِالماء ▪️ای دخترم! صبر کن تا من بروم و برای تو آبی بیاورم. 🥀 پس آن حضرت وداع کرد و پا به سوی میدان گذاشت ؛ آن دختر بر در خیمه به انتظار نشست؛ چون آن حضرت از میدان برگشت و به خیمه‌ها رسید، آن دختر مضطر، همینکه چشمش به بابای خودش افتاد، بی‌اختیار خود را بر دامن آن بزرگوار انداخته و عرضه داشت: 📋 يا أبَتاه! لَعَلّكَ آتَيتَنی بِالماء؟! ▪️ای پدرجان! امیدوارم از برای من جرعه آبی آورده باشی! 🥀 در اینجا بود که سیدالشهداء علیه‌السلام دیگر نتوانست جلوی گریه خود را بگیرد و صدای گریه حضرت بلند شد؛ آن دختر هم با گریه پدر گریه‌اش گرفت. سیدالشهداء علیه‌السلام او را در برگرفت و روی او را بوسید و اشک چشمش را پاک کرده و فرمود: 📋 وَاللّه‌ِ يَعِزُّ عَلَىَّ تَلَهُّفُكِ ▪️به خدا قسم، بر من سخت است ببینم که در حسرت یک جرعه آب، بال بال می‌زنی! 🥀 پس آن حضرت انگشت خود را در دهان آن صغيره تشنه‌کام گذاشت و او را تسلّی داد. 📚مخزن البکاء، ص۶۴۳ 📚بحرالمصائب،ج۵ ص۹۹ ✍ تشنگی ذکر لب ما شده بود این یک‌ماه روزه شد روضه‌ی لب‌های اباعبدالله سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین یاد لب‌های ترک‌خورده‌ی طفلان حسین
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🍂 از رسول خدا صلے اللـہ علیـہ و آلـہ و سلم روایت شدہ است: هر كس سـہ ایـہ پایانے سورہ (✨ ✨) 🌴 را قرائت كند گناهان گذشتـہ و آیندہ اش بخشیدہ خواهد شد. هوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ 📚مجمع البیان، ج9، ص 439
🌙چرا روزه میگیریم؟ (۱) 💎 مولا امیرالمؤمنین صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ فرمودند: ✴️خداوند، بندگان مؤمن خويش را با نمازها، زكات‌ها و تلاش براى روزه گرفتن در روزهاى واجب شده (یعنی ماه رمضان) نگهدارى كرده است تا آرامش يابد و خشوع پيدا كند و هايشان رام گردد و هايشان متواضع شود و غرور از آنان زدوده گردد، به سبب حكمت هايى كه در آنهاست، چون: خاكى شدن چهره هاى از روى تواضع، به زمين چسبيدن اعضاى شريف از روى فروتنى، و چسبيدن شكم‌ها به پشت‌ها از روى رام شدن. ✳️حَرَسَ اللّهُ عِبادَهُ المُؤمِنينَ بِالصَّلَواتِ وَالزَّكَواتِ ومُجاهَدَةِ الصِّيامِ فِي الأَيّامِ المَفروضاتِ ؛ تَسكينا لِأَطرافِهِم، وتَخشيعا لِأَبصارِهِم، وتَذليلاً لِنُفوسِهِم، وتَخفيضا لِقُلوبِهِم، وإذهابا لِلخُيَلاءِ عَنهُم، ولِما في ذلِكَ مِن تَعفيرِ عِتاقِ الوُجوهِ بِالتُّرابِ تَواضُعا، وَالتِصاقِ كَرائِمِ الجَوارِحِ بِالأَرضِ تَصاغُرا، ولُحوقِ البُطونِ بِالمُتونِ مِنَ الصِّيامِ تَذَلُّلاً. 📙نهج البلاغة الخطبة ۱۹۲ اللّهُمَّ‌عجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَـــرَج 🤲 جهت سلامتی و ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صلواتی عنایت بفرمایید 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸« آب » ، « عطش » ، « شریعه » ... بهانهٔ اشک‌های امیرالمؤمنین علیه‌السلام... عبد اللّه بن قیس گوید: 🥀 من با آن افرادی که در صفین در رکاب امیرالمؤمنین علی علیه‌لسلام می‌جنگیدند، بودم. ابو ایوب اعوَر، شریعه را گرفته و آب را به روی ما بسته بود. 🥀 اصحاب از تشنگی به امیرالمؤمنین علی علیه السلام شکایت کردند، آن حضرت چند نفر سوار را برای گرفتن شریعه فرستاد، ولی ایشان محروم بازگشتند. مولا علی علیه السلام ناراحت شدند؛ 🥀 امام حسین علیه‌السّلام پیش آمد و فرمود: پدر جان! اجازه می‌دهید من به دنبال این مأموریت بروم؟ مولا علی علیه‌السلام فرمود: برو فرزندم! امام حسین علیه‌السلام با صد نفر سوار رفت و ابو ایوب را از شریعه بیرون کرد، آن گاه بر لب شریعه خیمه زد و سواران خود را پیاده نمود. 🥀 هنگامی که امیرالمومنین علیه‌السّلام آمدند و او را از جریان پیروزی امام حسین علیه السلام با خبر شدند ، به گریه افتادند. عدّه‌ای گفتند: 📋 مَا یُبْکِیکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ هَذَا أَوَّلُ فَتْحٍ بِبَرَکَةِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام ▪️یا امیر المؤمنین! برای چه گریان شده‌اید در حالی که این اولین پیروزی است که به دست امام حسین علیه‌السلام انجام گرفت؟! 🥀 مولا علی علیه‌السلام فرمود: 📋 ذَکَرْتُ أَنَّهُ سَیُقْتَلُ عَطْشَاناً بِطَفِّ کَرْبَلَاءَ حَتَّی یَنْفِرَ فَرَسُهُ وَ یُحَمْحِمَ وَ یَقُولَ الظَّلِیمَةَ الظَّلِیمَةَ لِأُمَّةٍ قَتَلَتِ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّهَا. ▪️به خاطرم آوردم که حسینم را با لب تشنه در کربلا می‌کشند. کار او به جایی می‌رسد که اسبش رَم کرده و همهمه می‌کند و می‌گوید: فریاد از ظلم و ستم امتی که پسر دختر پیامبر خود را کشتند. 📚بحارالانوار ج۴۴ ص٢۶۶ ✍ نوکرت در همهٔ سال به یاد غم توست گریه بر داغ تو شد برکت هر روزه‌ی من تشنگی، بغض، عطش، آب، اذان، آه‌حسین! وقت افطار شد و روزه شده روضه‌ی من...
وقتی كه سوغات فرشته تربت توست عرش خدا هم گوشه ای از هیئت توست پس تا كه در عرش خدا روضه بگیرند پیراهن پاره نشان هیئت توست بالاترین تسبیح در بین ملائك هنگام روضه اشك و ذكر غربت توست چشمان دریایی فطرس داد می زد بال و پری دارم اگر،از منت توست ای آفرینش بر مدار چشم هایت عزت اگر داریم ما از عزت توست فردای محشر پرده ها تا كه بیفتد چشم همه بر بخشش و بر رحمت توست آه ای قتیل گریه ها ای صاحب اشك چشمان بارانی ما در خدمت توست شب زیارتی ارباب بی کفن،سلام زیرآسمون فراموش نشه... بر"حرمله حرامزاده"بیشمار لعنت اللهم بحق سیدتنا و مولاتنا زینب کبری و مصائبها عجل لولیک الفرج... "یاعلی مدد"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🛑 عظمت لعن بر دشمنان اهل بیت علیهم السلام 💠 آقا رضا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ فرمودند : 🔸اگر آسمان و زمین را تنها در یک کفه ترازو قرار دهند و نور و برکت و ثواب یک بار گفتن "لا اله الا الله" را در کفه دیگر قرار دهند، باز "لا اله الا الله" تر است، و بر محمد و آلش (علیهم السلام) در نزد خدا با "سبحان الله" و "لا اله الا الله" و "الله اکبر" برابر است.💯💯 ↩️ و انگیزتر اینکه حضرت صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ فرمودند: 🔹لعن بر دشمنان ما اهل بيت (علیهم السلام) از صلوات بر محمد و آلش (علیهم السلام) نیز تر، و تر است. 📚امالی شیخ صدوق،المجلس السابع عشر،حدیث4/ثواب اللّهُمَّ‌عجِّل‌لِوَلیِّکَ‌الفَـــرَج 🤲 🌷 نشر مطلب به نیت تبیین عقاید مذهب شیعه با شما عزیزان🌷
🔰 دوریَت «صوم» من و دیدنت «افطار» من است ... داود بن كثير رقّىّ گويد: به مولایم امام صادق عليه‌السّلام عرض كردم: 📋 جُعِلْتُ فِدَاكَ؛ قَدْ طَالَ هَذَا الْأَمْرُ عَلَيْنَا حَتَّى ضَاقَتْ قُلُوبُنَا وَ مِتْنَا كَمَداً 🔻فدايت شوم اين امر (ظهور دولت حقّ و الهى حضرت صاحب‌الأمر ارواحنافداه) چندان بر ما به درازا كشيد كه به قلب‌های‌ما فشار آمده و از اندوه جان‌مان به لب رسيده است! 🔹 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ آيَسَ مَا يَكُونُ مِنْهُ وَ أَشَدَّهُ غَمّاً يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ وَ اسْمِ أَبِيهِ 🔻همانا اين امر در آخرين پايه نااميدى (مردم) و سخت‏ترين مرتبه دلتنگى و اندوه باشد كه ناگاه نداكننده‏اى از آسمان به نام قائم و پدرش ندا سر مى‏دهد. 🔹عرض كردم: فدايتان شوم؛ نام او چيست؟ آن حضرت فرمود: اسم او، اسم يك پيامبر (محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله) و و نام پدرش نام یک جانشين پیامبر (حسن علیه‌السلام) است. 📚الغيبة، نعماني، ص١٨١ ✍ خورشید پشت ابر! نشانی به ما بده ای ماه! مژده‌ی رمضانی به ما بده مثل نسیم صبح از این جا گذر کن و باد صبای مشک فشانی به ما بده بی کس‌تر از همیشه رساندیم خویش را آواره‌ایم... جا و مکانی به ما بده از بس که در پی همه غیر از تو بوده‌ایم از پا نشسته‌ایم... توانی به ما بده از سفره‌ای که وقت سحر پهن می‌کنی مانده غذا و خورده‌ی نانی به ما بده "با روضه‌ی حسین نفس تازه می‌کنیم" روضه بخوان دوباره و جانی به ما بده
همه آبروم.mp3
20.7M
همه آبرومو از همین عَلَم دارم....... @haram110
عوارض قرص ال دی .mp3
3.41M
📣📣صحــبت های مــهـم درمــــانـــگر خــانم قربــان پور در مـــــــورد قــــــرص ال دی، عوارض آن و روزه داری👆☺️ 🆔️ @shahrenore
حرم
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان‌ کابوس رویایی💗 قسمت62 برگ هایی را میان مان توزیع می کند و می گوید:" یه م
* 💞﷽💞 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان‌ کابوس رویایی 💗 قسمت63 چایم را سر می کشم و لیوانش را می شویم. به طرف روزنامه می روم که با بدبختی به دستش آورده ام. از صفحه‌ی آخر به اول برمی گردم و خبر مهمی به چشمم نمی آید. ورق را برمی گردانم و با دیدن عکس دلخراشی آن را روی زمین می گذارم. توی عکس تصویر پسرکی بود به همراه مادرش که تیر جای سالم در بدن شان نگذاشته بود. با خودم می گویم چه کسی چنین جنایتی را کرده است؟ اگر کار ماموران شاه بوده که مرگ برایشان کم است. به سختی روزنامه را با سر انگشتانم می گیرم و سعی دارم به عکس نگاه نکنم. خط به خط هر چه پیش می روم چشمانم گرد تر می شود! آدرس محلی که گفته شده بود درست همان آدرسی بود که من آن ساک را برده بودم. توی آن کوچه صرافی بود که رو به روی همان باغچه قرار داشت. آب دهانم از گلو پایین می رود و بدون توجه به پری می خوانم: _طی دیروز، حوالی ساعت ۵ عصر دو مرد مشکوک که گفته می شود از گروه های تروریستی مخالف شاهنشاه بوده اند. با جا سازی چندین قطعه بمب یک پسر و مادرش به همراه صراف را به قتل رسانده اند...." دیگر نمی توانم ادامه بدهم و چشمانم خیس اشک می شود‌. باورم نمی شود توی آن ساک بمب بوده و من تمام آن مدت غصه‌ی چیزی را می خوردم که گرفتن جان آدمیزاد برایش راحت ترین است! متوجه آدم ها و کارهایی که دور و برم انجام می شود نیستم! یعنی من چه جور آدمی شده ام؟ آیا پیمان واقعا همان کسی است که من دوستش دارم؟ در همین افکار غوطه ور هستم که حلال زاده وارد می شود و رو به من و پری می گوید: _باید برین دستور جدید سازمان بین بچه ها پخش کنین. چندتا از خونه تیمی ها عوض شده و آدرسا شونو بهتون میدم. در آخر نگاهی به من می اندازد و لب می زند:" البته لازم نیست ازون لباسا بپوشین. یه لباس سنگین بهتره!" قبول می کنیم و پری به کاغذ آدرس ها نگاه می کند و می گوید چندتایی شان را بلد است‌. با این که راه رفتن با پایم سخت است اما مجبور هستم. لباس ساده ای از پری می گیرم و با احتیاط می رویم. تا سر خیابان مدام لب می گزم و درد را در دل سرکوب می کنم. دیگر نمی توانم همپای پری شوم و می گویم: _من دیگه یک قدمم نمی تونم بردارم‌. تو رو خدا یه تاکسی بگیر!" با این که راضی نیست اما قبول می کند. مثل دفعه‌ی پیش ضوابط را رعایت می کند و برای رد گم کنی چندین خیابان را پیدا طی می کنیم. تا به در اولین خانه برسیم نصفه عمر شده ام. احساس می کنم پایم مثل بادکنکی شده و نبضش تند تر از همیشه شده است. پری وارد نمی شود و از زیر در برگه را به داخل پرت می کند. نگاهی به کیفش می اندازد و رو می کند به من: _اینا زیاده، نمیتونیم باهم پخششون کنیم. بهتره تو یه چندتایی شون رو بگیری و ببری. _ولی من؟ تنها؟ چشمکی می زند:" بله! تو! کاری نداره. تو کارای بزرگتر ازین میتونی انجام بدی." تعریف پری انرژی به من هدیه می دهد. سه برگه رو میگیرم و در آخر به من می گوید: _دو ساعت دیگه همینجا قرارمون باشه. تابلو بازی ممنوع! اگه بهت شک کردن برگه ها را منهدم کن. نزار دست کسی بیوفته. فهمیدی؟" سر تکان می دهم و گام ها مرا به سر کوچه می رسانند. آدرس ها را مرور می کنم و بدون توجه به درد پا تاکسی می گیرم. از ترفند پری استفاده می کنم. هر چه از سر کوچه فاصله می گیرم دلشوره ام بیشتر می شود. پلاک ها را به زحمت با چشمانی ریز می بینم و با دیدن شان نچ می کنم و می گذرم. با دیدن پلاک سی و یک خوشحال می شوم. کوچه را از دید می گذرانم و با دیدن وضعیت سفید دست می برم به داخب کیف. خش خش برگه ها زیر دستانم، حس تردید از یک سو مانع شجاعتم شده. نمی توانم فرصت را از دست بدهم و بدون ذره ای تعلل کاغذ را با یک حرکت برمی دارم و از زیر در به داخل می اندازم. ترس بر من غالب می شود و با عجله از کوچه خارج می شوم. به آدرس بعدی نگاه می کنم که نزدیک است. درد پا را به هر وضعی است نادیده می گیرم و طول خیابان ها را لنگان لنگان طی می کنم. نفسم بریده بریده بیرون می آید و از روی اجبار گوشه‌ی خیابان می نشینم. پایم را دراز می کنم و سرم را روی دیوار می گذارم. با خودم می گویم دو ساعت دارد همین طور می گذرد و من نباید از خودم ضعف نشان دهم. به کمی استراحت قانع می شوم و برمی خیزم. صدای کشیده شدن پایم روی سیمان های کف خیابان از گوش هایم غافل نمی ماند. گاهی نگاه هایی را می بینم که طرز راه رفتنم دنبال می کنند. ⭕️کپے‌بدوننام نویسنده حرام است ⭕️ نویسنده‌مبینارفعتی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
━━━💠🌸💠━━━ 💠 کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. (در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت.) 🍃 عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟ ☘ آیت الله میلانی فرمود: این کار بی انصافی است. 🍃 مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. ☘ آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! 🍀آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای⁉️ 🍃 گفت:بله! ☘ گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟ 🍃 گفت: بله آقا، شنیده ام.! ☘ آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی انصافی" بود‼️ 💠 این روزها که همزمان عید و ماه رمضان را سپری میکنیم باانصاف باشیم . 🌐 ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
🗣🔔 زیارت حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام در روز ششم ماه رمضان مرحوم محدّث قمی در «هدیة الزائرین» می نویسد: «بدانکه زیارت آن حضرت(حضرت رضا علیه السلام)، در ایام و اوقات شریفه مختصه به آن حضرت، فضیلت بسیار دارد، خصوصا در ماه مبارک رجب و مثل چند روز از ایام شهر رمضان که به آن حضرت اختصاص دارد، چون روز اول آن ماه که روزی است که با آن حضرت بیعت کردند، یا روز ششم. سید بن طاووس رحمة الله علیه در اقبال الاعمال برای شکرانه این نعمت از برای روز ششم نمازی نقل کرده است.» (هدیة الزائرین، ص369) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏🏼 نماز روز ششم ماه رمضان 1) مرحوم سید‌بن طاووس در «اقبال الأعمال» می‌نویسد: «مرحوم شیخ مفید در کتاب «تواریخ الشّـرعیّة»، روز ششم ماه رمضان را روز بیعت مأمون با مولای ما حضرت رضا علیه السلام دانسته است. به دلیل آنچه که از حقوق مولای ما حضرت رضا علیه السلام در این روز بر ما ظاهر شد، نمازی دو رکعتی در این روز خوانده می‌شود. در هر رکعت این نماز، باید یک حمد و 25 مرتبه سوره توحید خوانده شود.» (بحارالأنوار، ج 98، ص 25به نقل از اقبال الاعمال) 2) مرحوم علاّمه مجلسی در «بحارالأنوار» می‌نویسد: «مناسب است این نماز در حرم مقدّس حضرت رضا علیه السلام و بعد از زیارت آن حضرت، خوانده شود.» (بحارالأنوار، ج102، ص43) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🙏⚡️من پروردگار جفاکار و نامهربانی نیستم قَالَ النَّبِيُّ صلّی الله علیه و آله:‏ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ يَتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِي. وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ يُصَلِّ رَكْعَتَيْنِ‏ فَقَدْ جَفَانِي. وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ وَ دَعَانِي وَ لَمْ أُجِبْهُ فِيمَا سَأَلَنِي مِنْ أَمْرِ دِينِهِ وَ دُنْيَاهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَافٍ. (إرشاد القلوب، ج‏1، ص60/وسائل‌الشیعة، ج1، ص382) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: خداوند می فرماید: هر كس حَدَثى از او سر زند (حَدَث، یعنی عوامل باطل شدن وضو) و وضو نگیرد، به من بی مهری کرده است. هر كس حَدَثى از او سر زند، و تجديد وضو كند و دو ركعت نماز به جا نياورد، به من بی مهری کرده است. هر كس حدثى از او سر زند و تجديد وضو كند و دو ركعت نماز به جا آورد و مرا بخواند ( و از من چیزی بخواهد) و من درخواست دینی و دنیوی او را پاسخ ندهم، من به او بی مهری کرده ام، حال آن که من پروردگار جفاکار و نامهربانی نیستم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
💕  به نیابت از امام زمان علیه السلام به مشهد برو. اگر خالص و مخلص و روی علاقه، همین‌طور که من می ‌گویم رفتی و برگشتی و هیچ چیز بر تو مفهوم نشد، به صورت من تف بیانداز مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد جامع زاهدان، در ماه رمضان سال1390قمری می فرمود: یکی از رفقای تهران من، از تجار تهران است، پای یکی از منابر من در تهران بود، 10 شب من در مورد امام زمان صحبت می‌ کردم، شب آخر پشتش گذاشتم و گاز زیاد دادیم مطلب را ریختم، خودم هم حال پیدا کردم، مجلس هم منقلب شد و او هم منقلب شد. گذشت، فردا به من تلفن کرد که حاج آقا! می‌خواهم به مشهد مشرّف شوم به نیابت امام زمان علیه السلام، دیشب این سفارش را کردید، حال اگر دستوراتی دارد به من بگویید. گفتم: من دستوری ندارم، دستور زیر خرقه درویشی نداریم، مطلب همان بود که بالای منبر گفتم، سرّ مگویی نداریم که به تو بگوییم، یک مقدار پاک و پاکیزه و با ادب حرکت کن، یک غسلی بکن که با طهارت رفته باشی. گذشت. بعد از 20 روز به من تلفن کرد و گفت: سلام علیکم، من فلانی هستم، حاج آقا الساعه بیایید کار واجبی با شما دارم. گفتم: چه زمانی آمدی؟ گفت: همین الان آمدم، 10 دقیقه بیشتر نیست که وارد خانه شدم و پشت تلفن شروع به گریه کرد. گفتم: چرا گریه می ‌کنی؟ مصیبتی حادثه‌ای شده است ؟ او فهمید که من اشتباه کرده ‌ام، گفت: قربان صاحب الزّمان علیه السلام بروم، جانم فدای صاحب الزمان بشود، خدا پدر تو را بیامرزد، بیایید که من یک مطلبی دارم. فهمیدم که یک چیزی شده است، چون من از این رفیق‌ها زیاد داشتم، رفقا چیزها به من گفتند. فهمیدم که یک نظر لطفی به او شده است، یک چیزی به او فهمانده ‌اند. گفتم الان می ‌آیم. رفتم در خانه ‌اش و خانه او نزدیک به خانه من بود. وقتی زنگ زدم، خودش با پای برهنه آمد و در را باز کرد، دست به گردن من انداخت و صورت من و دست من و شانه من را می ‌بوسد و گریه می‌کند و می‌گوید جانم فدای صاحب‌الزمان بشود! خدا پدر تو را بیامرزد که عجب راهی را به من نشان دادی! گفت: من چندین سفر به زیارت امام رضا علیه السلام رفتم، به خدا این سفر هیچ طرف مقایسه با آن سفرها نبود، اسم برد و چیزهایی گفت، در کدام مکان امام زمان علیه السلام کمک کرد، در کدام مکان امام زمان علیه السلام آقایی کرد، در کدام مکان امام زمان علیه السلام پذیرایی کرد، در کدام مکان چه شد و چه شد. می‌گفت و گریه می ‌کرد. گفت: تو راست می ‌گفتی که امام زمان علیه السلام جوان مرد است، آقا است، هریک قدمی که تو برای او برداری، او 10 قدم به تو پاداش می‌ دهد، من باور می ‌کردم، ولی این‌طور که عیاناً مشاهده کرده باشم، نبود. به خدا هرکس برای امام زمان علیه السلام یک قدم بردارد، امام زمان علیه السلام برای او 10 قدم برمی‌دارد. یک بلیط ماشین بگیر و به مشهد برو به نیابت امام زمان علیه السلام. اگر خالص و مخلص و روی علاقه، همین‌طور که من می ‌گویم رفتی و برگشتی و هیچ چیز بر تو مفهوم نشد، تف به صورت من بیانداز. من اگر مرده باشم بیا لگد به قبر من بزن. بیخود که نمی ‌گویم. رو بخار معده این‌طور پر جوش حرف نمی ‌زنم، تا 100 تا نظیر آن را ندیده باشم، این‌طور به عرض شما نمی ‌رسانم. (سخنرانی های مسجد جامع زاهدان، شب عید فطر1390قمری) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
4_5839297863305138439.pdf
284K
دعای حضرت ادریس علیه السلام برای سحرهای ماه مبارک رمضان از آثار این دعا، آمرزش همه گناهان و برآورده شدن تمام حوائج دنیوی و اخروی است. ✅توجه: این دعای بسیار شریف را به منظور فرج مولایمان، حضرت صاحب الزّمان علیه السلام بخوانیم. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
📿🌺🍃 🌺 ❇️ برای فرزند دار شدن 💠 زراره می‌گوید: ✍ همراه امام باقر علیه السلام برای کاری نزد هشام بن عبدالملک رفتیم. 👈 نگهبانان در اجازهٔ ورود به امام، کُندی و معطل می‌کردند و من از این قضیه ناراحت شدم. هشام دربانی داشت بسیار ثروتمند ولی فرزندی نداشت. 💚 امام باقر علیه السلام به او فرمود: ✍ مرا نزد هشام می‌رسانی؟ تا به تو دعایی یاد دهم که فرزند دار شوی! دربان قبول کرد و حضرت نزد هشام برد، آن جناب کار خود را انجام داد و بیرون آمد. 🔹 حاجب گفت: ✍ یابن رسول الله! فدایت شوم! آن دعایی که فرمودید چه بود !؟ 💚 حضرت فرمودند: ✔️ هر روز صبح و شام هفتاد مرتبه بگو (سبحان الله) ✔️ بعد از آن، بلا فاصله ده مرتبه استغفار کن (استغفر الله ربی و اتوب الیه) ✔️ پس از آن ۹ مرتبه بگو (سبحان الله) و در مرتبه دهم بگو: سبحان الله استغفرالله انه کان غفارا یرسل السماء علیکم مدرارا و یمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم انهارا ⚠️ دقت کنید هم تعداد را دقیق بگویید و هم صحیح گفته شود. 👌 دربان هشام حاکمِ ظالم ، این ذکر را گفت و خداوند فرزندان زیادی به او داد و از آن پس همیشه به امام باقر و صادق علیهما‌السلام محبت می‌کرد و به آنها صِله و هدیه می‌داد. 💠 راوی حدیث می‌گوید: ✍ با دختر عمویم ازدواج کرده بودم و فرزند دار شدنم به طول انجامید، 👈 این ذکر را گفتم و به همسرم نیز یاد دادم و خداوند فرزندی نصیبم کرد. 👌 معتقدم هر زن و مردی می‌تواند با این ذکر فرزند دار شود و به افراد زیادی که همین مشکل را داشتند، دادم و آنها نیز بچه‌دار شدند. 📚 تبسم خوشبختی، ص ۷۰ 🌺 📿🌺🍃
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 🗓 یکشنبه 🔺 ۲۷ اسفند / حوت ۱۴۰۲ 🔺 ۶ رمضان ۱۴۴۵ 🔺 ۱۷ مارس ۲۰۲۴ 🌎🔭👀 💠 مناسبت‌های دینی 💰ضرب سکه به نام امام رضا علیه السلام (۲۰۱ هجری) 💫 نزول تورات موسی علیه السلام 🌎🔭👀 🌓 امروز قمر در برج جوزا است. ✔️ برای امور زیر نیک است: خواستگاری، عقد و ازدواج خرید وسیله سواری صلح و آشتی دادن افراد درختکاری امور زراعی دیدار با حاکمان و مسئولین قرض و وام دادن و گرفتن خرید کردن آغاز نوشتن مقاله و کتاب و پایان نامه شروع به آموزش و یادگیری ارسال کالا امور کتابت حرز و بستن و نماز حرز 🌎🔭👀 👼 زایمان مناسب و نوزاد مبارک و خوش قدم و روزی‌دار است. ان‌شاءالله 🚘 مسافرت خوب و سلامتی و خیر دارد. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت باعث بلای ناگهانی می‌شود. 🩸حجامت،خون‌دادن،فصد و زالو انداختن باعث رعشه اعضا می‌شود. 💅 ناخن گرفتن مناسب نیست. ممکن است موجب بی‌برکتی در زندگی گردد. 👕 بریدن پارچه مناسب نیست. موجب غم و اندوه شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌ (این حکم شامل خرید لباس نیست) 🌎🔭👀 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب یکشنبه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۶ سوره مبارکه "انعام" است. ﴿﷽ الم یروا کم اهلکنا من قبلهم﴾ خواب بیننده اندک آزردگی ببیند، صدقه بدهد تا رفع شود. ان شاءالله چیزی همانند آن قیاس گردد. 📿 وقت استخاره در روز یکشنبه از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ از ساعت ۱۶ عصر تا مغرب 📿 ذکر روز یکشنبه «یا ذالجلال والاکرام»  ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه «یا فتاح» که موجب فتح و نصرت یافتن می‌گردد. 🌎🔭👀 💠 ️روز یکشنبه متعلق است به 💞 علیه‌السلام 💞 سلام‌الله‌علیها سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌺 💫🌺🍃
🩸آسمان را ز «عطش»، دود فقط می‌بیند / رَمَقی نیست به چشم تَر شیدای حسین ... در روایت آمده است: 🥀 حضرت آدم علیه‌السلام، نام‏هاى مبارك رسول خدا و امامان معصوم "سلام اللّه علیهم اجمعین" را در عرش ديد؛ جبرئيل به آن حضرت تعليم داد تا فرمود: «يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ‏ وَ مِنْكَ الْإِحْسَانُ» 🥀 هنگامى كه نام مبارک حسين "سلام‌اللّه‌علیه" را ذكر نمود، اشك‌هايش جارى شد و قلبش شكست. آنگاه به جبرئيل گفت: چرا وقتى نام پنجمین ايشان را ذكر مي‌كنم قلبم مي‌شكند و اشكم جارى مى‏شود!؟ جبرئيل گفت: 📋 وَلَدُكَ هَذَا يُصَابُ بِمُصِيبَةٍ تَصْغُرُ عِنْدَهَا الْمَصَائِبُ ▪️ اين فرزند تو دچار يك مصيبتى خواهد شد كه مصائب ديگر در مقابل آن كوچك خواهند بود. 🥀 حضرت آدم‏ فرمود: چه مصيبتى؟ جبرئيل گفت: 📋 يُقْتَلُ عَطْشَاناً غَرِيباً وَحِيداً فَرِيداً لَيْسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لَا مُعِينٌ ▪️حسين "سلام‌اللّه‌علیه" در حالى شهيد مى‏شود كه عطشان، غريب، تنها و بى‏ياور خواهد بود. 📋 وَ لَوْ تَرَاهُ يَا آدَمُ‏ وَ هُوَ يَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ نَاصِرَاهْ حَتَّى يَحُولَ الْعَطَشُ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ السَّمَاءِ كَالدُّخَانِ ▪️اى آدم! اگر تو او را مي‌ديدى و مي‌شنيدى كه می‌گفت: آه از عطش! آه از بى‏ياورى! كار تشنگى آن حضرت به جائى می‌رسد كه بین زمین و آسمان را، دود خواهد دید. 📋 فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ وَ شُرْبِ الْحُتُوفِ فَيُذْبَحُ ذَبْحَ الشَّاةِ مِنْ قَفَاهُ ▪️كسى جوابش را نمی‌گوید مگر با شمشير، تا اينكه جرعه شهادت را بياشامد. آن حضرت را نظير گوسفند اما از قفا سر مى‏بُرند. 📋 وَ يَنْهَبُ رَحْلَهُ أَعْدَاؤُهُ وَ تُشْهَرُ رُءُوسُهُمْ هُوَ وَ أَنْصَارُهُ فِي الْبُلْدَانِ وَ مَعَهُمُ النِّسْوَانُ ▪️ خيمه‏هايش را به يغما ميبرند، سر مبارك وى و يارانش را در شهرها ميگردانند، زن و بچه‏هايش را به اسيرى خواهند برد. 📋 كَذَلِكَ سَبَقَ فِي عِلْمِ الْوَاحِدِ الْمَنَّانِ فَبَكَى آدَمُ وَ جَبْرَئِيلُ بُكَاءَ الثَّكْلَى. ▪️در علم خدای واحد منّان اين گونه مقدر شده است. سپس حضرت آدم و جبرئيل نظير زن جوان مُرده گریه کردند. 📚 بحارالانوار ج۴۴ ص۲۴۵ ✍ غم به غیر از غمِ او این دلِ بی‌تاب نخورد چهرهٔ شامِ غمش رنگ ز مهتاب نخورد بیش ازین ننگ ، به پیشانیِ اعراب نخورد ذبح شد تشنه و آب از روی آداب نخورد مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟ دشمن از پیر و جوان سیر شد از آب ولی مرکبِ لشگریان سیر شد از آب ولی خولی و شمر و سنان سیر شد از آب ولی قطره‌ای کودک شش‌ماهۀ بی‌خواب نخورد مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟ تار می‌دید همه کرببلا را ز عطش دود می‌دید تمامیِّ فضا را ز عطش خوب تشخیص نمی داد صدا را ز عطش بود عطشان و از آن گوهرِ نایاب نخورد مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد؟