✖️سخنان یک معلم در مورد تاثیر #بی_حجاب ها بر روی دانش آموزان پسر☝️
#حجاب_شخصی_نیست
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
7.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙ماجرای شنیدنی از فردی که به امام زمان (عج) متوسل شدند در خارج کشور و در جواب به محضر آیت الله بهجت(ره) رسیدند.
وقتی ڪه حال خوبی نداری
جسارت کن و حالت رو خوب کن!
وقتی ڪه شرایط بدی داری
جرأت کن و شرایطت رو تغییر بده
هر کسی میتونه در شرایط خوب،
خوب باشه!!
هر کسی میتونه وقتی همه چیز روبراهه
بگه و بخنده و شاد باشه...
جسارت یعنی در جایی ڪه شرایط خوب نیست، بتونی شرایط رو به نفع خودت تغییر بدی
تو اینجا نیستی ڪه برده شرایط باشی
تو اینجا نیستی ڪه مرگِ
رؤیاهای خودت رو نظاره کنی
تو اینجا نیستی ڪه تموم شدن
فرصتهای زندگیت رو ببینی
تو اینجا نیستی ڪه با حسرت زندگی کنی
◽️تو اینجایی برای پر کشیدن برای اوج گرفتن
◽️تو اینجایی برای خلق زندگی رؤیایی خود
◽️تو اینجایی برای قهرمان بودن برای معرکه بودن
از همین لحظه تصمیمت رو بگیر
و با عشق به سمت اهدافت هجوم ببر
☑️ تـو لایـق زنــدگی ایـدهآل هستـی
#بهتــریـن بــاش
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
🔴 #اخلاق_همسرداری
💠 آقایون سعی کنند در منزل، کارهای شخصیشان را خود انجام داده و حتیالامکان به همسر #دستور ندهند.
💠 با این کار اقتدار و #ابهت شما بیشتر شده و باعث محبوبیت بیشتر شما میگردد.
💠 اقتدار و #ابهت خود را در جای خود و بزنگاههای زندگی خرج کنید تا همسرتان بخاطر #محبت و علاقهای که کسب کردهاید همراهتان شود.
💠 و البته اگر شوهر و پدر خانه، به فرزند یا همسر خود دستور بدهد باید حتیالامکان اقتدار و ابهت او را با #اطاعت و همراهی، حفظ نمود.
#همسرانه
📢 در نطفهٔ انسانِ بد زبان و فَحّاش، شیطان شریک است.❌
✍🏻 حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که رسول خدا فرمودند: وقتی شخصی را دیدید که از آنچه میگوید و از آنچه درباره اش میگویند باکی ندارد، بدانید که او یا فرزندِ نامشروع است یا شیطان در نطفهٔ او شریک شده.
📚الکافی، جلد ۲، کتاب الایمان و الکفر، باب البذاء، حدیث ۲
✅ علامه مجلسی (ره) مینویسد:
طبق روایات، یکی از عواملِ شراکتِ شیطان در نطفه انسان، جِماع بدون نامِ خداست. روایاتی که دلالت بر شراکتِ شیطان در نطفهٔ انسان دارد، تقویت میکند نظر متکلمین را که میگویند شیاطین اجسامی شفافند که قادرند درون موجودات دیگر نفوذ کنند و به هرشکلی که میخواهند خود را نشان دهند؛ و طبق همان روایات، نظر فلاسفه تضعیف میشود که گفته اند: شیاطین نفوس زمینی تدبیر کننده عناصرند، یا نفوس ناطقه شروری اند که از بدنهایشان جدا شدهاند و برای آنها نوعی تعلق و پیوند با نفوس شرور متعلق به بدنها حاصل شده است که آنها (نفوس متعلق به بدن) را بر شر و فساد یاری میکنند.
📚مرآة العقول، ١٠/٢٧١
#داستانک
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بار عاشق پسر شد.
پسر قد بلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود
دختر خجالتی نبود اما نمیخواست احساسات خود را به پسر ابراز کند
از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه میداشت و دورادور اورا میدید احساس خوشبختی میکرد
در آن روزها حتی یک سلام به یکدیگر دل دختر را گرم میکرد
دختر که ساختن ستارههای کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر مینوشت و کاغذ را به شکل ستارهای زیبا تا میکرد و داخل یک بطری بزرگ میانداخت
دختر با دیدن پیکر برازنده پسر با خود میگفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.
دختر موهای بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند میزد چشمانش به باریکی یک خط میشد
در ۱۹سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت
یک شب هنگامی که همهٔ دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه مینوشتند یا تلفنی با آنها حرف میزدند دختر در سکوت به شمارهای که مدتها پیش حفظ کرده بود نگاه میکرد.
آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد
روزها میگذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر میگذاشت.
به یاد نداشت چند بار دستهای دوستی را که به سویش دراز میشد رد کرده بود
در این چهارسال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس میخواند پذیرفته شود
دختر۲۲ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد.
زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطریهای روی قفسهاش به شش تا رسیده بود.
دختر در ۲۵سالگی از دانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر کاری پیدا کرد
در تماس با دوستانش شنید که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است.
چند ماه بعد دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد در مراسم عروسی دختر به چهره شاد و خوشبخت عروس و داماد چشم دوخته بود
دختر دیگر جوان نبود در ۲۷سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد
شب قبل از مراسم ازدواجش مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت فردا ازدواج میکنم اما قلبم از آن توست و کاغذ را به شکل ستارهای زیبا تا کرد
۱۰سال بعد روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است
همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار میدهند
دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.
شبی در باشگاهی پسر را مست پیدا کرد، دختر حرف زیادی نزد تنها کارت بانکی خود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت
پسر دست دختر را محکم گرفت اما دختر با لبخند رد کرد و گفت مست هستید مواظب خودتان باشید.
زن ۵۵ ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی میکرد.
در این سالها پسر با پولهای دختر تجارت خود را نجات داد
روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و ۲۰ درصد از سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت دوست هستیم مگر نه؟
پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد.
چند ماه بعد پسر دوباره ازدواج کرد. دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسیش نرفت.
مدتی بعد دختر به شدت مریض شد در آخرین روزهای زندگیاش هر روز در بیمارستان یک ستاره زیبا میساخت.
در آخرین لحظه در میان دوستان و اعضای خانوادهاش پسر را باز شناخت و گفت در قفسه خانهام ۳۶ بطری دارم میتوانید آن را برای من نگهدارید؟ پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد
مرد ۷۷ ساله در حیاط خانهاش در حال استراحت بود که ناگهان نوهاش یک ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید پدر بزرگ نوشتههای روی این ستاره چیست؟
مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش مبهوت پرسید این را از کجا پیدا کردی!؟
کودک جواب داد از بطری روی کتابخانه پیدایش کردم
پدر بزرگ رویش چه نوشته است؟
پدر بزرگ چرا گریه میکنید؟
کاغذ به زمین افتاد و رویش نوشته بود:
معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بیاعتنا به نتیجه دوستت دارد💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋 خدایا
قسم به لحظه ای که دلم را می شکنند و جز تو مرهمی نیست
قسم به لحظه ای که مرا می فروشند و جز تو خریداری نیست
قسم به لحظه ای که تنهایم می گذارند و جز تو همراهی نیست
قسم به لحظه ای که دوستم ندارند و عاشقی جز تو نیست
*من دوستت دارم*
🕋 بار الها
مرهمم باش، خریدارم باش، یارم باش، عاشقم باش که کسی جز تو دلسوزم نیست
💞شب همه عزیزان بخیر وشادکامی💞