حرم
* 💞﷽💞 #قسمتنهم #نمنمعشق یاسر سرموروی فرمون گذاشتم تاازالتهابم که ناشی از هیجان بود کم بشه.بر
* 💞﷽💞
#قسمتدهم
#نمنمعشق
یاسر
سوار ماشین شدم و پشت رول نشستم
چند لحظه بعد از من مهسوهم سوارشد.
توی سکوت به سمت آزمایشگاه به راه افتادم و همزمان از آینه ها حواسم به اطراف بود که سروکله ی اون ماشین مشکی پیدانشه.که ظاهرااثری هم نبود...
+شماتوماشینتونآهنگمپیدامیشه؟
_بلهولیبابمیلشمانیست
+چرابابا،منهمهچیگوشمیدم،حالایدونشوبزارید..
_بااینکهمیدونمباب میلتون نیست ولی چشم میذارم.
از توی داشبورد یه سی دی درآوردم و توی دستگاه گذاشتم:
باپیچیدن صدای حامد زمانی توی ماشینم انرژی گرفتم..
*مردان ماموریت سخت
مردان روز کارزاریم
تا خون غیرت در رگ ماست
این سرزمین را پاسداریم
ما وارث از خود گذشتن
از نسل عشق و اعتقادیم
ما وَأَعِدُّواْ مَّا اسْتَطَعْتُم
اینک مهیای جهادیم..
+اینننن آهنگه؟
_گفتم که باب میلتون نمیشه...من اهل موسیقی نیستم...
فقط آهنگ های ارزشی وحماسی ازهمین یک خواننده روگوش میدم بقیه اش فقط نوحه و مداحی.
پوزخندی زد و گفت:
+اونوقت این خشکه مقدس بازی نیست؟واقعا که امثال شماها املن.افسردگی نگرفتین؟
_خانم،اعتقادات دین من بادین شما تفاوت داره.من شیفته ی این دینم.لطفاعقایدکسی رو به سخره نگیرید.
همون لحظه به آزمایشگاه رسیدیم،ماشین رو پارک کردم و گفتم:
درضمن به مرورزمان متوجه میشین که من نه تنها افسردگی ندارم بلکه بسیار هم سرزنده ام حالاهم منتظرباشیدتاجواب رو بیارم.
و از ماشین پیاده شدم..
مهسو
من که نفهمیدم چی گفت دقیقا ولی واقعا باید اعتراف کنم به قدری قاطع حرف میزنه که جای مخالفتی نمیمونه.
معلومه خوب به حرف آدم گوش میده چون به تک تک سوالات وحرفهابه ترتیب جواب میده.چه تناقضایی داره این بشر،پولداره،خوش چهره و خوشتیپه،ولی بچه مذهبیه وحسابی مقیده اینجور که مشخصه،خیلی وظیفه شناس و زرنگ هم هست،یکمم بداخلاقه البته.
ولش کن بابا یه مدت تحملش میکنم دیگه..هرچی باشه ازاون همه تنهایی که یه عمرکشیدم که بهتره...
همون لحظه دیدم که از آزمایشگاه بیرون اومد و به سمت ماشین اومد..
بعد از اینکه سوارشد دستشو برد به سمت گوشیش..
+سلام الهام جونم،خوبی فداتشم؟
چشمام اندازه ی یه توپ تنیس گردشده بود...ازاین بعیده..نکنه زنشه...
چه بگوبخندم میکنن
+آره فداتشم جواب آزمایشوگرفتیم،یه سرمیایم خونه برااون جریان که گفتم...
اره...کاری امری؟قربونت یاعلی ع
_کی بود؟کجامیریم؟
لبخند ملیحی زد و گفت:
+مادرم بود...میریم خونه ی ما...
و بعد ماشین رو روشن کرد و به راه افتاد....
#گویاخداتوراهمهچیزآفریدهاست
#اینازنینترازهمهیآفریدهها
#محیاموسوی
ادامه دارد....
لایک❤فراموش نشه😉 _ *