eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
7.8هزار ویدیو
726 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ✅ حکمت عدم اجبار در دین ←سوال مهم مأمون حرامزاده از تفسیر یکی از آیات قرآن و پاسخ بسیار کاربردی حضرت سلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا علیه‌السلام 🔸حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ تَمِيمٍ اَلْقُرَشِيُّ ره قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ اَلْأَنْصَارِيِّ عَنْ أَبِي اَلصَّلْتِ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِيِّ قَالَ: سَأَلَ المَأمونُ یوما عَلِی بنَ موسَی الرِّضا علیه السلام فَقالَ لَهُ: یا بنَ رَسولِ اللّهِ، ما مَعنی قَولِ اللّهِ عز و جل:«وَ لَوْ شَاءَ رَبُّک لَأَمَنَ مَن فِی الْأَرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکونُواْ مُؤْمِنِینَ»؟ فَقالَ الرِّضا علیه السلام: حَدَّثَنی أبی موسَی بنُ جَعفَرٍ، عَن أبیهِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ، عَن أبیهِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِی، عَن أبیهِ عَلِی بنِ الحُسَینِ، عَن أبیهِ الحُسَینِ بنِ عَلِی، عَن أبیهِ عَلِی بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام : أنَّ المُسلِمینَ قالوا لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه واله : لَو أکرَهتَ ـ یا رَسولَ اللّهِ ـ مَن قَدَرتَ عَلَیهِ مِنَ النّاسِ عَلَی الإِسلامِ کثُرَ عَدَدُنا وقَوینا عَلی عَدُوِّنا! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه واله : ما کنتُ لِأَلقَی اللّهَ عز و جل بِبِدعَةٍ لَم یحدِث إلَی فیها شَیئا، وما أنَا مِنَ المُتَکلِّفینَ. فَأَنزَلَ اللّهُ تَبارَک وتَعالی: یا مُحَمَّدُ«وَ لَوْ شَاءَ رَبُّک لَأَمَنَ مَن فِی الْأَرْضِ کلُّهُمْ جَمِیعًا»عَلی سَبیلِ الإِلجاءِ وَالاِضطِرارِ فِی الدُّنیا کما یؤمِنونَ عِندَ المُعاینَةِ ورُؤیةِ البَأسِ فِی الآخِرَةِ، ولَو فَعَلتُ ذلِک بِهِم لَم یستَحِقّوا مِنّی ثَوابا ولا مَدحا، لکنّی اُریدُ مِنهُم أن یؤمِنوا مُختارینَ غَیرَ مُضطَرّینَ؛ لِیستَحِقّوا مِنِّی الزُّلفی وَالکرامَةَ ودَوامَ الخُلودِ فی جَنَّةِ الخُلدِ. 📚 کتاب التوحيد صفحه ۳۳۳ : به نقل از ابو صَلت، عبد السلام بن صالح هروی : روزی مأمون از امام رئوف حضرت علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام) پرسید: ای فرزند پیامبر خدا! معنای این آیه شریف: «و اگر پروردگار تو می‌خواست، قطعا همه آنان که در زمین اند، ایمان می‌آوردند. پس آیا تو مردم را ناگزیر می‌کنی که بگروند؟» چیست؟ فرمودند: «پدرم موسی بن جعفر، به نقل از پدرش جعفر بن محمّد، به نقل از پدرش محمّد بن علی، به نقل از پدرش علی بن الحسین، به نقل از پدرش حسین بن علی، به نقل از پدرش علی بن ابی طالب(علیهم‌السلام) برایم روایت کرد که مسلمانان به پیامبر خدا گفتند: ای پیامبر خدا! اگر هر تعداد از مردم را که می‌توانستی به اسلام وادار کنی، وادار می‌کردی، شمارِ ما فراوان می‌شد و بر دشمنانمان قوّت می‌یافتیم. ←پیامبر خدا فرمودند : من خداوند عز و جل را با بدعتی که برایم بنیان نگذاشته، ملاقات نخواهم کرد و من از کسانی نیستم که از پیش خود، چیزی می‌سازند. در پی آن، خداوند متعال، این آیه را فرو فرستاد: ای محمّد! «و اگر پروردگار تو می‌خواست، همه آنان که در زمین‌اند، ایمان می‌آوردند»، امّا به شیوه وادار ساختن و از روی ناچاری در دنیا، همان گونه که در آخرت با مشاهده عذاب، ایمان می‌آورند؛ ولی اگر با آنان چنین کنم، استحقاق پاداش یا ستایش ندارند؛ امّا من خواسته‌ام تا آنان از روی اختیار، بدون ناچاری، ایمان بیاورند تا از سوی من، استحقاق قربت، کرامت و جاودانگی در بهشت جاوید را پیدا کنند. ✍ پی‌نوشت: این روایت، بر اساس اصل اصیل قرآنی، ملاک ارزش عمل و استحقاق پاداش در قیامت را انتخاب از روی اختیار می‌داند و اصولا هدف خلقت انسان نیل به درجات قرب الهی از روی «انتخاب» است و به همین جهت اولیای دین، هرگز مردم را در پذیرش نبوت و امامت خود الزام نمی‌کردند تا نظام تشریع نیز همسو با هدف خلقت، جریان یابد "انلزمکموها و انتم لها کرهون" 🟢ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟢 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ‍ ⚠️ هشدار مهم و کلیدی🔑رئیس مذهب حضرت امام جعفر الصادق علیه‌السلام: «تظاهر غالیان به تشیّع» 🔸عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: «ثَلَاثَةٌ لَا يُصَلَّى خَلْفَهُمُ الْمَجْهُولُ وَ الْغَالِي وَ إِنْ كَانَ يَقُولُ‏ بِقَوْلِكَ وَ الْمُجَاهِرُ بِالْفِسْقِ وَ إِنْ كَانَ مُقْتَصِداً. : حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام فرمودند: پشت سه نفر نمی‌توان خواند: شخص مجهول [از جهت مذهب یا عدالت] و غالی –اگر چه سخنش مانند تو باشد [یعنی قائل به امامت و ولایت باشد]- و کسی که آشکارا فسق می کند؛ اگر چه [از جهت عقیده] میانه رو باشد.» 📚الخصال ؛ جامعه مدرسین ؛ ج‏1 ؛ ص154 و من لا يحضره الفقيه ؛ جامعه مدرسین ؛ ج‏1 ؛ ص 379 و تهذيب الأحكام ؛ دار الکتب الاسلامیة ؛ ج‏3 ؛ صص31 و 282 🔚از این روایت بر می‌آید که غالیان در لباس تشیّع ظاهر می‌شوند و سخنشان در باب امامت و ولایت در ظاهر مانند شیعیان است؛ اما در پس این ظاهر فریبا، عقاید باطل خود را پنهان کرده اند. اما با وجود این ظاهر شیعگی، اهل بیت علیهم‌السلام آن ها را بدتر از یهود و نصاری و کفار دانسته‌اند. 🔖 مجلسی اوّل در شرح حدیث فوق، موارد زیر را مصداق غلوّ دانسته است: 🔚«كسى كه غلو كند در نبى و ائمه صلوات اللَّه عليهم كه نبى يا ائمه را خدا داند يا ائمه را رسول داند يا مثل نبى داند و نبى را افضل از ايشان نداند. مجملا زياده از رتبه ايشان اعتقاد به ايشان، يا به يكى از ايشان داشته باشد؛ هر چند بر حسب ظاهر اظهار تشيّع كند و امامى مذهب باشد.» (لوامع صاحبقرانى ؛ مؤسسه اسماعیلیان ؛ ج‏4 ؛ ص396) 🔖 علامه مجلسی دوم نیز در شرح همین حدیث موارد زیر را مصداق غلوّ دانسته است: 1. اعتقاد به حلول و اتّحاد؛ 2. برتر دانستن ائمه علیهم السلام از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ 3. اعتقاد به این که ائمه علیهم‌السلام می‌توانند احکام خدا را از جانب خود تغییر دهند؛ (ملاذ الأخيار ؛ کتابخانه آیت الله مرعشی ؛ ج‏4 ؛ ص706) 4. نسبت دادن آفرینش عالم به اهل بیت علیهم‌السلام؛ (ملاذ الأخيار ؛ کتابخانه آیت الله مرعشی ؛ ج‏5 ؛ ص536 : ر.ک تصویر الحاقی) 5. اعتقاد به ربوبیت ائمه علیهم‌السلام؛ (بحار الأنوار؛ دار احیاء التراث العربی ؛ ج‏85 ؛ ص24) ❌ که متأسفانه اعتقاد به برخی از موارد فوق در روزگار ما رایج شده است. اهل بیت علیهم السلام همه بندگان مورد تکریم خداوند متعال هستند. خلق بندگان و روزی دادن به آنان در شأن خداوند متعال می‌باشد. تفویض یعنی زمام امری را به دیگری سپردن، اختیار دادن. خداوند خلق و رزق را تفویض نفرموده است یعنی خود او می‌آفریند و خود او تبارک و تعالی، روزی می‌دهد. حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه واله و اهل بیت علیهم‌السلام واسطۀ بین او و خلق هستند. خداوند بندگانش را خلق و روزی می‌دهد و به برکت حجج الهی علیهم‌السلام به آنان مرحمت می‌فرماید؛ خداوند متعال آسمانها و زمین را به یمن وجود حضرت رسول الله صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت عصمت علیهم السلام آفرید و‌ سبب خلقت زمین و آنچه در آنست وجود مقدس حجج الهی علیهم‌السلام هستند ؛ خلق روی زمین بدون حجت خدا از میان می روند. یعنی دنیا بدون حجت حق بی‌ارزش خواهد بود؛ پس ماندن مردم روی زمین عبث خواهد شد. لذا اگر در برخی روایات اشاره به خلق یا هلاک زمین توسط ائمه علیهم‌السلام شده است منظور اهل زمین و اشاره به این معناست. ✅🔚 نتیجه آنکه خالق و هستی بخش و روزی دهنده مطلقاً خداوند سبحان است و لا غیر و نسبت دادن خلق و رزق به بندگان خدا ولو حجج الهی شرک و کفر است. 🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • ششم ✔️ ‍ ✅ استکبار شیطان از سجده بر آدم علیه السلام 🔻 نمونه‌ای که در جریان خلقت حضرت آدم علیه السلام پیش آمد ، درس عبرتی است براي همه کسانیکه خیال میکننـد با میل و سلیقهٔ خود میتوان خدا را بندگی کرد. قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام؛ 💠 قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لِلْمَلَائِکَهًِْ (علیهم السلام) اسْجُدُوا لِآدَمَ (علیه السلام) فَسَجَدُوا لَهُ فَأَخْرَجَ إِبْلِیسُ مَا کَانَ فِی قَلْبِهِ مِنَ الْحَسَدِ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ ما مَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ فَقالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ فأَوَّلُ مَنْ قَاسَ إِبْلِیسُ وَ اسْتَکْبَرَ وَ الِاسْتِکْبَارُ هُوَ أَوَّلُ مَعْصِیَهًٍْ عُصِیَ اللَّهُ بِهَا قَالَ فَقَالَ إِبْلِیسُ یَا رَبِّ اعْفُنِی مِنَ السُّجُودِ لِآدَمَ (علیه السلام) وَ أَنَا أَعْبُدُکَ عِبَادَهًًْ لَمْ یَعْبُدْکَهَا مَلَکٌ مُقَرَّبٌ (علیه السلام) وَ لَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ (علیه السلام) قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَا حَاجَهًَْ لِی إِلَی عِبَادَتِکَ إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ فَأَبَی أَنْ یَسْجُدَ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ، وَ إِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلی یَوْمِ الدِّینِ  : 🔸خدای متعال به ملائکه فرمود: پیش روی آدم سـجده کنید. آنها هم سـجده کردند. آن گاه ابلیس حسادت قلبی خود را آشـکار کرد و از سـجده بر آدم امتنـاع ورزیـد. پس خـدای عّزوجل فرمود: «آنگاه که تو را امر به سـجده کردم، چه چیز تو را از این کار بازداشت؟!» گفت: «من از آدم بهتر هستم. زیرا مرا از آتش خلق کرده ای و او را از گِل.» بنابراین اول کسی که کرد ابلیس بود و استکبار ورزید و استکبار اولین معصیتی است که نسبت به خداوند انجام شده است. پس ابلیس گفت: پروردگار من، مرا از سـجده بر آدم معاف گردان. (در عوض) من تو را عبادتی خواهم کرد که هیـچ فرشـته ای، تو را آنگونه عبـادت نکرده باشـد. خـدا فرمود: من نیازی به عبادت تو نـدارم. من میخواهم فقط ازطریقی که خود می خواهم، عبـادت شوم، نه آن گونه که تو میخواهی. هم زیر بـار سـجده نرفت. پس خـدای متعـال فرمود: «از بهشت بیرون برو. تو رانده شده هستی. و لعنت من تا روز جزا بر تو باد.» (ر.ک: تصویر الحاقی) 🔚می‌بینیم که شـیطان به ظاهر منکر خـدایی خـدا و ربوبیت او نبوده است و آنگاه که خدا را می‌خواند می‌گوید : « یاربّ» اما چـون نمیخواست به فضایـل خلیفه خـدا حضـرت آدم علیه السـلام (و در رأس آنهـاخلافت ایشـان) اقرار و نمایـد، استکبار ورزید و مسیر دیگری را غیر از آنچه خداوند مقرر کرده بود برای بندگی خدا پیشـنهاد کرد(!) 👈 درحالیکه روح و حقیقت بندگی خدا این است که امر او اطاعت شود و تنها عملی عبادت است که به قصد امتثال امر او و انقیاد و نسبت به خواست او انجام شود. اگر چنین نباشد، هر قدر شیطان یا انسان یا مخلوق دیگري تلاش کنـد و زحمت بکشـد، تلاش و زحمتش عبادت خدا نیست بلکه سرکشـی و عصـیان نسـبت به خداوند متعال است. راه بندگی خدا تنها بوسیله خود خدا معین و مشخص میگردد و او نیز آنرا منحصـر در و منصب الهی برگزیدگان خویش کرده است. پ.ن : مطابق احادیث متعددی که از ائمه علیهم‌السلام منقول است امر خداونـد به سـجده بر آدم علیه‌السلام به جهت تعظیم و بزرگداشت آن حضـرت بوده و اینکه سـجده‌کنندگان به فضـیلت ایشان اقرار و اعتراف نمایند، تعبیر درباره وجه وجوب سجده بر آدم چنین است: «لکِن اعترافًا لأدَمِ بالفَضیلَةِ» (تفسیر کنزالدقایق ج۱ص۳۵۵ به نقل از احتجاج) 🔖البته فضـیلت حضـرت آدم علیه السـلام نیز به این جهت بوده که ایشان حامل انوار چهارده معصوم علیهم السـلام بوده است وشـیطان هم چون نمیخواست در برابر این انوار مقّدسه خضوع و تواضع کند، ازسجده بر آدم استنکاف ورزید و کافر شد. قسمتی از فرمایش حضرت امام حسن العسکری علیه‌السلام در این خصوص چنین است: 🔸امر الله الملائکة بالسجود لآدم تعظيما له و أنه قد فضله بأن جعله وعاء أنفك الاشباح التي غم أنوارها الآفاق فسجدوا إلا إبلیس أبى أن یتواضع لجلال عظمة الله و أن يتواضع لأنوارنا أهل البيت و قد تواضعت الملائكة كلها فاستكبر و ترفع و كان بإبايه ذلك و تكبره من الكافرين (تفسـیرکنز الدقائق ج1 ص358 به نقل ازشـرح الآیات الباهره) 🔚از این حدیث و امثال آن میتوان فهمید که سـبب کفر شـیطان عدم او به فضایل و مقامات خلفاي الهی-حضـرت آدم و انوار مقدسه چهارده معصوم علیهم السلام- بوده است.
حرم
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️#ضرورت_معرفت امام معصوم علیه السلام قسمت • ششم ✔️ ‍ ✅ استکبار شیطان از سجده بر
‍ ‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • هفتم ✔️ ✅ ایمان قلبی نداشتن شیطان لعین به خداوند متعال اگر ایمان شـخص درحّد اقرار به زبان نباشد، بلکه قلبًا به خداي بزرگ ایمان آورده باشد، لازمه آن، کامل نسبت به امر پروردگار متعال است. حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام میفرمایند: 💠 إنَّ الايمانَ قَديَكونُ عَلى وَجهَينِ: ايمانٌ بِالقَلبِ وَ ايمانٌ باللسانِ كَما كانَ ايمانُ المُنافِقينَ عَلى عَهدِ رَسولِ اللهِ لَمّا قَهَرَهُم بِالسَّيفِ وَ شَمَلَهُم الخَوْفُِ، فإنّهُم آمَنوا بِٱلسِنَتِهِم وَ لَم تُؤمِن قُلوبُهُم، فاَلْإِيمَانُ بِالْقَلْبِ هُوَ اَلتَّسْلِيمُ لِلرَّبِّ وَ مَنْ سَلَّمَ اَلْأُمُورَ لِمَالِكِهَا لَمْ يَسْتَكْبِرْ عَنْ أَمْرِهِ كَمَا اِسْتَكْبَرَ إِبْلِيسُ عَنِ اَلسُّجُودِ لِآدَمَ وَ اِسْتَكْبَرَ أَكْثَرُ اَلْأُمَمِ عَنْ طَاعَةِ أَنْبِيَائِهِمْ فَلَمْ يَنْفَعْهُمُ اَلتَّوْحِيدُ كَمَا لَمْ يَنْفَعْ إِبْلِيسَ ذَلِكَ اَلسُّجُودُ اَلطَّوِيلُ فَإِنَّهُ سَجَدَ سَجْدَةً وَاحِدَةً أَرْبَعَةَ آلاَفِ عَامٍ لَمْ يُرِدْ بِهَا غَيْرَ زُخْرُفِ اَلدُّنْيَا وَ اَلتَّمْكِينِ مِنَ اَلنَّظِرَةِ : ایمان به دوصورت است: ایمان قلبی و ایمان زبانی. (شکل دوم) مانند ایمان منافقین است در زمان حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله؛ اما وقتی با شمشیر بر ایشان غلبه کرد و ترس آنها را فراگرفت. آنان با زبان ایمان آوردند ولی دلهایشان مؤمن نبود؛ ایمـان قلبی عبـارت است از تسـلیم در پیشـگاه پروردگـار. و کسـی که کارها را به صاحب اختیارش واگـذار کنـد، از فرمان او سرپیچی نمیکنـد؛ آنچنـانکه ازسـجده بر آدم سـرپیچی کرد و آنچنـانکه بیشتر امتهـا از اطاعت پیامبران خود سـرپیچی کردند و به همین جهت اعتقاد به توحید فایده‌اي براي ایشان نداشت؛ همانطورکه سـجده طولانی ابلیس براي او فایده نکرد. اما هدف او جز کسب زینت دنیا و اینکه (خداوند) به او مهلت بدهد، نبود.(ر.ک: تصویر الحاقی) ّ 🔖شیطان یک سجده کرد که چهار هزارسال طول کشید، اما میدانیم که شـیطان پس از رانـده شدن از درگاه خدا، تقاضای زنده ماندن تا روز قیامت را کرد. در اینجا حضـرت میفرماید که آن سـجده چهـار هزار سـاله به خـاطر همین بود که اگر روزي از خـدا مهلت بخواهـد، تقاضـایش برآورده شود و این چیزي جز زینت دنیوي نیست . آن سـجده براي شـیطان فایـده اي نکرد و آنجاکه بایـد او را از لغزش حفظ میکرد، به کارش نیامد؛ به خاطر اینکه روح بندگی درعمل وي نبود تا او را بنده محض خدا سازد. و همینطور بود وضـعیت اکثر امتهاي پیشین که با وجود قبول توحیـد، چون تسـلیم پیامبران‌ خود نشدنـد، همان نیز برایشان فایده نکرد و آنها را از وادي ضـلالت به مسیر هدایت نیاورد 🔚🔚 پس تنها راه نجات همانا تسلیم شدن به پیامبران وحجج الهیه علیهم السلام است که برگزیدگان پروردگار هستند. 📚 1 -بحارالانوار ج27ص175ح20 ،از احتجاج طبرسی. 🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
‍ ‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • نهم ✔️ ✅ موضوعیت و طریقیت داشتن شناخت حجت‌های الهی 🔻نباید تصورکرد که تسلیم به خلفا و رسولان الهی فقط جنبه « طریقیت» کشف احکام خدا دارد؛ و خودِ پذیرفتن نبوت یا امامتِ ایشان فی نفسه اهمیتی ندارد! خیر، چنین نیست؛ بلکه آنچه خـدا خواسـته در درجه اول پذیرفتن شأن الهی برگزیدگانش و سپس اخذ دستورات الهی ازطریق ایشان است. 🔚 یعنی قبول آنها به اصطلاح هم «موضوعیت» دارد و هم «طریقیت» اقرار به نبـوت یـا امـامت ایشـان در رأس همه واجبـات، پس از پـذیرفتن معرفت خـدا، قرار دارد و در صـدر رضـاي الهی واقع است؛ و پس از آن نیز کشف رضا و سـخط الهی در کلیه امور فقط از طریق مراجعه به ایشان امکانپذیر است. و لذا شخص مؤمن و خدا باور، هر دو وظیفه را نسبت به این برگزیدگان الهی دارد ؛ هم پـذیرفتن خود آنهـا و تسـلیم به مقـام و منصب الهی ایشـان و هم پـذیرفتن آنچه ازطریق ایشـان اظهـار میشود. حضرت امـام جعفر الصادق علیه‌السلام میفرمایند: 💠 «مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحَلِّلُ الْحَلَالَ وَ یُحَرِّمُ الْحَرَامَ بِغَیْرِ مَعْرِفَهًِْ النَّبِیِّ لَمْ یُحَلِّلْ لِلَّهِ حَلَالًا وَ لَمْ یُحَرِّمْ لَهُ حَرَاماً وَ أَنَّهُ مَنْ صَلَّی وَ زَکَّی وَ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ وَ فَعَلَ ذَلِکَ کُلَّهُ بِغَیْرِ مَعْرِفَهًِْ مَنِ افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ طَاعَتَهُ لَمْ یَقْبَلْ مِنْهُ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ وَ لَمْ یُصَلِّ وَ لَمْ یَصُمْ وَ لَمْ یُزَکِّ وَ لَمْ یَحُجَّ وَ لَمْ یَعْتَمِرْ وَ لَمْ یَغْتَسِلْ مِنَ الْجَنَابَهًِْ وَ لَمْ یَتَطَهَّرْ وَ لَمْ یُحَرِّمْ لِلَّهِ حَرَاماً وَ لَمْ یُحَلِّلْ لِلَّهِ حَلَالًا وَ لَیْسَ لَهُ صَلَاهًٌْ وَ إِنْ رَکَعَ وَ سَجَدَ وَ لَا لَهُ زَکَاهًٌْ وَ إِنْ أَخْرَجَ لِکُلِّ أَرْبَعِینَ دِرْهَماً دِرْهَماً وَ مَنْ عَرَفَهُ وَ أَخَذَ عَنْهُ أَطَاعَ اللَّه. : کسـی که گمـان کنـد بـدون معرفت نسـبت به حضرت پیـامبر خدا صـلی الله علیه و آله، حلال را حلال وحرام را حرام دانسـته، در حقیقت هیچ حلال خدا را حلال و هیچ حرام خدا را حرام ندانسته است. و کسی که عمل و زکات و و عمره را انجام دهد و همه اینها را بدون معرفت نسـبت به کسیکه خداوند اطاعت از او را واجب کرده، به جا آورَد ، در حقیقت هیچ یک از این اعمال را انجام نداده است؛ نه خوانـده، نه گرفته، نه زکات داده و نه و عمره به جا آورده و نه غسل جنابت کرده و نه کسب طهارت نموده است و حرام خـدا را حرام و حلال او را حلال ندانسـته است. چنین کسـی نماز نـدارد، هر چنـد که رکوع وسـجود کنـد؛ زکات نمی پردازد و حج هم انجام نمیدهد. همه اینها نیست مگر به واسـطه و همراه با معرفت کسـی که خدای عزوجل بر مردم به خاطر اطاعت از او، مّنت نهاده و دسـتور پیروي از او را داده است. بنابراین کسیکه معرفت او را داشته باشد و آنچه او میگوید بپذیرد، در واقعا طاعت خدا را کرده است.» 🔚✅🔚 بنـابراین هر دو شـرط براي سـعادت لازم است؛ هم«معرفت» و هم«اخـذ». نمیتوان به صرف عمل کردن به دسـتورات ایشان اکتفا کرد و کاری به خودشان نداشت. 🟥 یعنی پیامبران و اوصـیاي آنها تنها وسیله و بلندگو‌ی رسیدن احکام الهی به بشر نیستند، بلکه غیر از این شأن، شـناخت خود آنها - به شخص و به اوصاف - شرط بندگی خداست. 🟥 و لذاست که حقیقی به آنها، در حقیقت هر دو ویژگی را با هم در برمیگیرد و کوتاهی در این زمینه به هیچ وجه مورد عفو و غفران الهی قرار نمیگیرد. 📚 بحارالانوارج27ص176ح21 ،از علل الشرایع. 🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
‍ ‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • نهم ✔️ ✅ موضوعیت و طریقیت داشتن شناخت حجت‌های الهی 🔻نباید تصورکرد که تسلیم به خلفا و رسولان الهی فقط جنبه « طریقیت» کشف احکام خدا دارد؛ و خودِ پذیرفتن نبوت یا امامتِ ایشان فی نفسه اهمیتی ندارد! خیر، چنین نیست؛ بلکه آنچه خـدا خواسـته در درجه اول پذیرفتن شأن الهی برگزیدگانش و سپس اخذ دستورات الهی ازطریق ایشان است. 🔚 یعنی قبول آنها به اصطلاح هم «موضوعیت» دارد و هم «طریقیت» اقرار به نبـوت یـا امـامت ایشـان در رأس همه واجبـات، پس از پـذیرفتن معرفت خـدا، قرار دارد و در صـدر رضـاي الهی واقع است؛ و پس از آن نیز کشف رضا و سـخط الهی در کلیه امور فقط از طریق مراجعه به ایشان امکانپذیر است. و لذا شخص مؤمن و خدا باور، هر دو وظیفه را نسبت به این برگزیدگان الهی دارد ؛ هم پـذیرفتن خود آنهـا و تسـلیم به مقـام و منصب الهی ایشـان و هم پـذیرفتن آنچه ازطریق ایشـان اظهـار میشود. حضرت امـام جعفر الصادق علیه‌السلام میفرمایند: 💠 «مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحَلِّلُ الْحَلَالَ وَ یُحَرِّمُ الْحَرَامَ بِغَیْرِ مَعْرِفَهًِْ النَّبِیِّ لَمْ یُحَلِّلْ لِلَّهِ حَلَالًا وَ لَمْ یُحَرِّمْ لَهُ حَرَاماً وَ أَنَّهُ مَنْ صَلَّی وَ زَکَّی وَ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ وَ فَعَلَ ذَلِکَ کُلَّهُ بِغَیْرِ مَعْرِفَهًِْ مَنِ افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ طَاعَتَهُ لَمْ یَقْبَلْ مِنْهُ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ وَ لَمْ یُصَلِّ وَ لَمْ یَصُمْ وَ لَمْ یُزَکِّ وَ لَمْ یَحُجَّ وَ لَمْ یَعْتَمِرْ وَ لَمْ یَغْتَسِلْ مِنَ الْجَنَابَهًِْ وَ لَمْ یَتَطَهَّرْ وَ لَمْ یُحَرِّمْ لِلَّهِ حَرَاماً وَ لَمْ یُحَلِّلْ لِلَّهِ حَلَالًا وَ لَیْسَ لَهُ صَلَاهًٌْ وَ إِنْ رَکَعَ وَ سَجَدَ وَ لَا لَهُ زَکَاهًٌْ وَ إِنْ أَخْرَجَ لِکُلِّ أَرْبَعِینَ دِرْهَماً دِرْهَماً وَ مَنْ عَرَفَهُ وَ أَخَذَ عَنْهُ أَطَاعَ اللَّه. : کسـی که گمـان کنـد بـدون معرفت نسـبت به حضرت پیـامبر خدا صـلی الله علیه و آله، حلال را حلال وحرام را حرام دانسـته، در حقیقت هیچ حلال خدا را حلال و هیچ حرام خدا را حرام ندانسته است. و کسی که عمل و زکات و و عمره را انجام دهد و همه اینها را بدون معرفت نسـبت به کسیکه خداوند اطاعت از او را واجب کرده، به جا آورَد ، در حقیقت هیچ یک از این اعمال را انجام نداده است؛ نه خوانـده، نه گرفته، نه زکات داده و نه و عمره به جا آورده و نه غسل جنابت کرده و نه کسب طهارت نموده است و حرام خـدا را حرام و حلال او را حلال ندانسـته است. چنین کسـی نماز نـدارد، هر چنـد که رکوع وسـجود کنـد؛ زکات نمی پردازد و حج هم انجام نمیدهد. همه اینها نیست مگر به واسـطه و همراه با معرفت کسـی که خدای عزوجل بر مردم به خاطر اطاعت از او، مّنت نهاده و دسـتور پیروي از او را داده است. بنابراین کسیکه معرفت او را داشته باشد و آنچه او میگوید بپذیرد، در واقعا طاعت خدا را کرده است.» 🔚✅🔚 بنـابراین هر دو شـرط براي سـعادت لازم است؛ هم«معرفت» و هم«اخـذ». نمیتوان به صرف عمل کردن به دسـتورات ایشان اکتفا کرد و کاری به خودشان نداشت. 🟥 یعنی پیامبران و اوصـیاي آنها تنها وسیله و بلندگو‌ی رسیدن احکام الهی به بشر نیستند، بلکه غیر از این شأن، شـناخت خود آنها - به شخص و به اوصاف - شرط بندگی خداست. 🟥 و لذاست که حقیقی به آنها، در حقیقت هر دو ویژگی را با هم در برمیگیرد و کوتاهی در این زمینه به هیچ وجه مورد عفو و غفران الهی قرار نمیگیرد. 📚 بحارالانوارج27ص176ح21 ،از علل الشرایع. 🟤ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🟤 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
‍ ‍ ┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • دهم ✔️ ✅ شک نسبت به مقام خلیفه خدا 🔻اهمیت به مقام حجج الهی علیهم‌السلام به انـدازه ای است که اگر کسـی نسـبت به مقام خدادادی خلفای الهی علیهم السلام حتّی شک هم داشـته باشد، از جانب پروردگار مورد هیچ عنایت و توجهی قرار نمیگیرد. در روایت آمده است: 🔖در بنی اسـرائیل خانواده اي بودنـد که اگر هرکـدام از آنها چهل شب به درگاه خـدا دعا میکرد و حاجتی را طلب مینمود، هر گز دست خالی بر نمیگشت؛ تا آنکه یکی از ایشان براي خواسته خود، چهل شب تهجد کرد و دعا نمود ولی حاجتش روا نشد ، خدمت حضرت عیسی علیه السلام رسید و نزد ایشان از حال خود گلایه کرد و از او درخواست دعا نمود. حضرت عیسی علیه السلام هم کسب طهارت فرمود و به نماز ایستاد، آنگاه به درگاه خداوند دعا کرد. خدا در پاسخ پیامبرش چنین فرمود: 🔸 یَا عِیسَی إنَّ عَبْدِی أَتَانِی مِنْ غَیْرِ الْبَابِ الَّذِی أُوتَی مِنْهُ، إِنَّهُ دَعَانِی وَفِی قَلْبِهِ شَکٌّ مِنْکَ، فَلَوْ دَعَانِی حَتَّی یَنْقَطِعَ عُنُقُهُ، وَ تَنْتَثِرَ أَنَامِلُهُ؛ مَا اسْتَجَبْتُ لَهُ. : اي عیسی، بنده من از غیر آن دري که میتوان نزد من آمد، آمده است. او در حالی مرا خوانده است که در قلبش نسبت به تو شک دارد. بنابراین اگر آنقدر مرا بخواند تا اینکه گردنش قطع شود و انگشتانش بیفتد، من جواب او را نخواهم داد. 🔸فَالْتَفَتَ عِیسَى فَقَالَ تَدْعُو رَبَّکَ وَ فِی قَلْبِکَ شَکٌّ مِنْ نَبِیِّهِ قَالَ یَا رُوحَ اللَّهِ وَ کَلِمَتَهُ قَدْ کَانَ وَ اللَّهِ مَا قُلْتَ فَاسْأَلِ اللَّهَ أَنْ یَذْهَبَ بِهِ عَنِّی فَدَعَا لَهُ عِیسَى ع فَتَقَبَّلَ اللَّهُ مِنْهُ وَ صَارَ فِی حَدِّ أَهْلِ بَیْتِهِ : عیسی رو به آن شخص کرد و فرمود: پروردگارت را میخوانی در حالیکه درباره پیامبر او شک داري؟ گفت: اي روح خدا و ای کلمه او، قسم به خـدا همانطور بود که گفتی. پس خدا را بخوان تا شک مرا از بین ببرد. عیسـی علیه‌السلام برایش دعا کرد و خدا او را بخشید و از او پذیرفت و (او هم) در رتبه (سایر افراد)خانواده اش قرار گرفت.(۱) 🔚 ملاحظه میشود که همین مقـدار کوتاهی کردن در تسـلیم نسـبت به پیامبر و حّجت خدا، باعث رانده شدن از درگاه الهی می‌گردد. 🟥 حالت «شک» به خاطر تردید و دودلی در وظیفه تسـلیم، در انسان به وجود می آید. آن فرد از بنی اسرائیل اینکه خود را بی‌تقصیر نمی‌دید اما از پیامبر زمان خود تقاضا کرد که ازخدا درخواست نماید تا شک او را از بین ببرد، و خدا هم شک او را از بین برد. ▫️نباید تصور کرد که شک یک حالت روانی غیر اختیاری است و انسان شاک در واقع مقصر نیست؛ زیرا درست است که حالت شک و تردید می‌تواند غیر اختیاری باشد اما وقتی سبب پیدایش آن اختیاری باشد ، آن وقت خود شک هم اختیاری میشود و تحت تکلیف و متعلَق امر و نهی الهی قرار می‌گیرد. 🔚 آنچه به اختیار انسان است این است که اگر حقیقتی برایش روشن شد ، نسبت به آن تسلیم گردد و در وجوب تسلیم و پذیرش آن تردید به خود راه ندهد. همین تردید نکردن در وجوب تسلیم، فعل اختیاری انسان عاقل است که اگر چنین کند حالت آرامش و طمانینه که اثر ایمان است برایش حاصل می‌گردد ولی اگر در پذیرش آن با اطمینان خاطر عمل نکند و به اصطلاح دست دست بکند حالت شک برایش به وجود می‌آید. به آن تردید کردن که فعل اختیاری انسان است تعبیر «ریب» اطلاق میشود و اثر آن در نفْس «شک» است. پس پیـدایش شـک در انسـان، در عین اینکه خود «شک» امر اختیاري نیست، به اختیار خود انسان مربوط میشود. بایـد انسان مراقب باشـدکه لحظه اي کوتـاهی کردن و بی‌توجهی و غفلت از وظیفه، ممکن است بـاعث لغزش همیشـگی انسان در ورطه هلاکت گردد. و پس از آن معلوم نیست که لطف خـدا دسـتگیر انسان گردد و اهل نجات شود، بلکه چه بسا هیـچگاه از آن حال خارج نگردد. لذا تقصیر در تسلیم شدن به برگزیدگان الهی، یک لحظه هم جایز نیست. 📚 1- اصول کافی ج2ص400 - کتاب الایمان و الکفر، باب الشک ح۹ 🔵ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔵 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • یازدهم ✔️ ✅ برگزیده‌های برگزیدگان خدا 🔻در میان همه برگزیدگان الهی، پیامبر اسـلام صلی‌الله علیه و آله و اهل بیت معصومین علیهم السلام دارای ویژگیهایی هستند که آنهـا را از دیگران ممتـاز کرده است، و لـذا میتـوان ایشـان را برگزیـده آن برگزیـده هـا دانست. در روایـات آمـده است که حضرت شیث علیه‌السلام ، وصی حضرت آدم علیه‌السلام، نوشـته‌ای 📜 را از پـدرش به ارث برده بـود که حـاوي مطـالبی در خصـوص مقامـات انبیـا و اوصـیای الهی و برتری چهـارده معصـوم علیهم السلام بر سـایرین بود. مـا به بعضـی عبـارات آنکه سوالات حضرت آدم علیه‌السلام و جوابهای خداونـد متعال به ایشان است، در اینجا اشاره میکنیم. 📌صـحیفه مـذکور با این عبارات آغاز میشود: 💠 بِسمِ اللهِ الرّحمنِ الرَحیمِ لا اِلهَ الا انا الحَیُّ القَیُّومُ ...خَلَقتُ عِبادی لِعِبادَتی و اَلزَمتُهُم حُجَّتی، اَلا إنّی باعِثٌ فیهِم رُسُلی وَ مُنَزِّلٌ عَلَیهِم کُتُبی اُبرِمُ ذلکَ مِن لَدُن اَوَّلِ مَذکورٍ مِن بَشَرٍ اِلی اَحمَدَ نَبیّی وَ خاتَمِ رُسُلی... : «به نام خداوند بخشـنده مهربان. معبودي نیست جز من که حّجت خود را بر آنـان تمـام سـاختم. آگـاه بـاش که من فرسـتادگانم را در میان آنها مبعوث خواهم کرد و کتابهای خود را بر ایشـان فرو فرسـتادم و این کـار را از زمان نخستین فرد بشـر تا «احمـد» که پیامبر من و آخرین فرسـتاده ام هست، اسـتحکام می‌بخشم... » پس از آن چنین آمده است: 🔹و قالَ الآدَمُ : مَن هؤلاءِ الرُّسُلُ؟ وَ مَن اَحمَدُ هذا الَّذی رَفَعتَ و شَرَّفتَ؟ قال الله تعالی : کُلٌ مِن ذُرِیَّتِکَ وَ احمَدُ عاقِبُهُم و وارِثُهُم : «حضرت آدم علیه السلام پرسید: این فرستادگان چه کسانی هستند؟ و احمد که او را بلندمرتبه و شریف کرده‌ای کیست؟خدا فرمود: همه اینها از فرزندان تو هستند. و احمد آخرین آنها و وارث ایشان است.» 🔹قالَ : یا رَبِّ بِما أنتَ باعِثُهُم و مُرسِلُهُم؟ قالَ : بِتَوحیدی ثُمَّ اُقَفّی ذلکَ بِثَلاثِمائةِ وَ ثَلاثینَ شَریعَةً اَنظَمُها وَ اَکمَلُها لِاَحمَدَ جَمیعاً : آدم علیه‌السلام پرسید : ای پروردگار من، ایشان را به چه کاری مبعوث میکنی و (نزد مردم) میفرستی؟ فرمود: برای آنکه به توحیـد من دعوت کننـد و به دنبـال آن سـیصد و سـی شـریعت قرار میدهم که منظم ترین و کاملترین آنها برای احمد می‌باشد. ّ 🔻سپس خدای متعال صورتهای انبیا و رسل را همراه با اوصـیای ایشان به شـکل اشـباحی از نور، به حضرت آدم علیه السلام معرفی می‌نماید و در واقع آنها را به ایشان معرفی می‌نماید و در این معرفی حضرت آدم علیه‌السلام برخی را نسبت به دیگران برتر و منورتر می‌بیند که وقتی از پروردگار عّلت آن را سؤال میکند، چنین پاسخ داده میشود: 🔹إنّی أنا اللّه  لاالهَ اِلا أنا  الرَّحمنُ الرَّحیمُ العَزیزُ الحَکیمُ عالِمُ الغیوبِ مُضمَراتِ القُلوبِ. أعل‍َمُ ما لَم یَکُن مِمّا یَکونُ کَیفَ یَکونُ وَ ما لایَکونُ لَو کانَ کَیفَ یَکونُ. : «منم الله که معبودي جز من نیست، بخشنده مهربان با عّزت وحکیم، آگاه از پنهانیها و عالم به آنچه در درون دلهاست. آنچه را وجود نـدارد ولی موجود میشود، میدانم که چگونه خواهد بود. و آنچه را هم که موجود نیست، میدانم که اگر موجود میشد،چگونه بود» 🔹وَ إنّی اطَّلَعتُ یا عَبدی فی عِلمی عَلی قُلوبِ عِبادی ، فَلَم اَرَ فیهم اَطوَعَ لی و لاأنصَحَ لِخَلقی مِن أنبیائی وَ رُسُلی. فجَعَلتُ لذلکَ فیهم روحی وَ کَلِمَتی وَ ألزَمتُهُم عِبءَ حُجَّتی وَ اصطَفَیتُهُم عَلَی البَرایا بِرِسالَتی وَ وَحیی.... : «اي بنـده من، من در علم خود، بر دلهاي بندگانم اطلاع پیدا کردم، پس در میان آنها کسانیکه نسـبت به من مطیعتر و نسـبت به مخلوقات من خیرخواه تر از پیامبران و فرسـتادگانم نباشند، ندیدم. پس به همین جهت روح وکلمه خود را در ایشان قرار دادم و بـار حّجت خود را بر دوش آنهـا گذاشـتم و آنها را برگزیـده خود برخلایق قرار دادم تا رسالت و وحی مرا به ایشان برسانند...» 🔵ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔵 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️ امام معصوم علیه السلام قسمت • دوازدهم ✔️ ✅ برگزیده‌های برگزیدگان خدا ‍ 🔻🔻تـا اینجـا فضایـل همـه برگزیـدگان الهی بیـان گردیـد. در ادامـهٔ حـدیث برتري چهـارده معصـوم علیهم السلام مورد تاکید قرار میگیرد: 🔹ثُمَّ اطَّلَعتُ عَلی قُلوبِ المُصطَفَینَ مِن رُسُلی ، فَلَم أجِد فیهِم أطوَعَ ولا أنصَحَ لِخَلقی مِن مُحَمَّدٍ خِیَرَتی وخالِصَتی ، فَاختَرتُهُ عَلی عِلمٍ ، ورَفَعتُ ذِکرَهُ إلی ذِکری ، ثُمَّ وَجَدتُ قُلوبَ حامَّتِهِ اللّاتی مِن بَعدِهِ عَلی صِبغَهِ قَلبِهِ ، فَأَلحَقتُهُم بِهِ ، وجَعَلتُهُم وَرَثَهَ کِتابی ووَحیی ، وأَوکارَ حِکمَتی ونوری ، وآلَیتُ بی ألّا اُعَذِّبَ بِناری مَن لَقِیَنی مُعتَصِما بِتَوحیدی ، وحَبلِ مَوَدَّتِهِم أبَدا» .  : «سپس بر دلهاي برگزیدگان خود از رسولانم آگاهی یافتم و در میان آنها کسـی را تر نسبت به من و تر نسبت به مخلوقاتم از که برگزیـده وخالص شـده من است نیافتم. پس با علم خود او را برگزیدم و نام و یاد او را همراه یاد و نام خود بلنـد مرتبه قرار دادم. سـپس دلهاي اهلبیت و نزدیکان او را پس از او، همچون قلب او (مطیعتر و خیرخواه تر از دیگران) یـافتم، پس آنهـا را هم به او ملحق سـاختم و آنهـا را وارث کتـاب و وحی خود و ارکـان حکمت و نورخویش قرار دادم. و به خودم قسم یاد کردم که هر کس را که به من و ریسـمان آنها چنگ زند و با این حال مرا ملاقات کند، هیچگاه به آتش خود عذاب نکنم.» 📚 بحارالانوار ج۲۶ ص۳۱۰ ✅🔚✅ بنابراین میتوانیم به صـراحت، حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و اهلبیت عصمت علیهم السلام را برگزیده هاي برگزیدگان الهی بـدانیم. ✅🔚✅ و حکمتی که درحدیث فوق به آن اشاره شده این است که خداوند با علم ذاتی خود میدانست که اگر اینها در شرایط مساوی با دیگر مخلوقات خلق میشدند، باز هم مطیعترین افراد نسبت به خدا و خیرخواه ترین آنها برای مردم بودند و به همین جهت امتیازاتی به آنها بخشید که به دیگران نداده است. 🔖 اینجـا مقـایسه ای بود میـان چهـارده معصوم علیهم السلام و انبیا و رسل الهی علیهم السلام که فضـیلت و برتري آنها بر سایرین مشـخص گردید. 🔵ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🔵 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است.. |
⛔️ نهی شدیدِ اهل بیت علیهم السلام از طَرد کردن مؤمنین؛ منع از پذیرشِ برادران مؤمن؛ راه ندادنِ مؤمنین‌؛ در منزل بودن و وانمود کردن به نبودن؛ و این‌گونه امور.... ✧✿﷽✿✧┅✧⊹┅┄┄ به این روایت توجه کنید: 🔻عدّة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد بن خالد، عن عثمان بن عیسی، عن سماعة قال: سمعت أباعبداللّه علیه السلام یقول: أیّما مؤمن مشی فی حاجة أخیه فلم یناصحه فقد خان اللّه و رسوله. : امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس برای حاجت برادرِ مؤمنش گام بردارد، ولی قصدش برآورده کردن حاجت او نباشد و یا جِدیت بخرج ندهد، به خداوند متعال و رسولِ او خیانت کرده است. 📚 الکافی، جلد ۲، کتاب الايمان و الکفر، باب مَن لم یناصح اخاه المؤمن، حدیث ۲ (تصویر الحاقی) ✍ پی‌نوشت : یکی از مواردی که اهل بیت علیهم السلام بسیار بر آن تأکید کرده‌اند، ارتباطِ مادی و معنوی با برادران مؤمن است که روایات فراوانی در این‌باره وارد شده‌ست؛ اما متأسفانه این مهم تا حدی چشم‌گیر به فراموشی سپرده شده و به آن اهمیت داده نمی‌شود؛ یعنی نه تنها بر خلاف امر روایت فوق با جدیت در پی رفع گرفتاری مومنین اقدام نمی‌شود بلکه ←پذیرش مؤمنین در برخی مکان‌ها بسختی شکل می‌گیرد و یا آن‌طور که باید پذیرش نمی‌شوند! برخی از کسانی که زعیمند یا مسئولند یا رئیسند و یا محل مراجعه مؤمنین، وقتی برادرانِ مؤمنِشان به آنها مراجعه می‌کنند، یا آنان را پذیرش نمی‌کنند؛ یا حضور دارند اما می‌گویند : نیستیم یا جلسه داریم و نمی‌توانیم کسی را بپذیریم❗️ یا اگر پذیرش کنند با اکراه و تلخی و تُرش‌رویی برخورد می‌کنند و این باعث می‌شود که مؤمن یا حاجتش را نگوید که احساس خواری نکند؛ یا ابراز حاجت می‌کند اما با احساس شرمندگی!! این موارد بسیار مورد نهیِ اهل بیت علیهم السلام واقع شده و براحتی از کنار آن نمی‌شود گذشت. ✅ فراموش نکنیم که طبقِ روایات، هرچقدر با خلوص و گشاده‌رویی با مؤمنین برخورد کنیم، خداوند متعال نیز همان‌طور با ما برخورد می‌کند؛ و برعکس. خداوند و اهل بیت علیهم‌السلام روی این مسئله بسیار حساسیت به خرج داده و از کسی که کوتاهی می‌کند به راحتی نمی‌گذرند. 🔻کسانی که طالبِ متونِ روایاتِ مرتبط با این بحث هستند را به این آدرس ارجاع می‌دهیم: 📚 الکافی، جلد ۲، کتاب الايمان و الکفر، باب مَن حَجَبَ أخاه المؤمن. یا (الکافی، ط_الاسلامیه، ٢/٣٦٤)
: اگر خداوند بخواهد به کسی توفیق دهد و ایمانش را ثابت و مستقر گرداند، اسـبابی برایش فراهم می‌کند تا دین خود را از کتاب خدا و سـنت پیامبرش با علم و یقین و بصـیرت اخذ کند. چنین کسـی در دینش از کوههای اسـتوار ثابت قدم و محکمتر است. و خداوند اگر بخواهد کسـی را به حال خودش واگذارد و دینش عاریه‌ای و ودیعه‌ای باشـد، راه پیروي از سـلیقه های شخصـی و تقلید بی‌دلیل و تأویلات بی‌پایه بدون علم و بصـیرت را برایش باز میگذارد. ✅➖توفیق وخذلان از ناحیه خداوند است. اگر توفیق الهی- مطابق فرمایش کلینی- شامل حال کسی گردد، اسبابی برای او فراهم می‌شود ←تا در دین خود بر غیر عقل سلیم و قرآن و سنت پیامبر صلی‌الله علیه و آله وسلم و عترت پاك ایشان اعتماد نکند،←هر رأی وسـلیقه ای را تحت عنوان حکم عقـل بهـا ندهـد، حق اظهـار نظر و اِعمال دیـدگاه هاي شخصـی را در دین برای خود یا دیگری قائل نشود، کورکورانه از شخصـیت ها تقلیـد نکنـد، به هیـچ کس اجازه تأویل غیرمأثور ادلّه و عدول از نصوص دینی ندهد و ... . و اگر در هر یک از این زمینه ها بلغزد، مبتلا به خذلان الهی شده است. پس یـک عامـل در ثبـات دین انسـان، اسـتحکام پـایه هـای اعتقـادی آن است که تنها ازطریق التزام جدي و عمیق به قرآن و حدیث به دست می‌آید. ۱- مقدمه کافی ص۱۴ ۲- مقدمه کافی ص۱۵ ➖➖➖➖ ⚠️ هشدار: سلب ایمان در یک روز حساسـیت آگاهی نسبت به ایمان مستقر و مستودع در حـدی است که چه بسا کسـی یک روزه تغییر مسـیر دهـد و از ایمان به کفر یا ازکفر به ایمان بیفتـد! امام صادق علیه السلام فرمودند: 🔸«همانـا بنـده صـبح مؤمن است و عصـر کـافر می‌گردد، و صـبح کافر است و عصـر مؤمن می‌شود وگروهی که به ایشان ایمان عاریه داده شده، سپس از آنها گرفته می‌شود و اینها عاریت داده شدگان نامیده می‌شوند.» (کافی ج۲ ص۲۳۳ کتاب الایمان و الکفر باب المعارین) ✍🏻 پی‌نوشت: کسانی که گوهر ولایت و اکسـیر امامت را در اختیار دارند، باید بسـیار مراقب باشـند که مبادا با ارتکاب گناهان، خود را مسـتحق سلب این نعمت بی‌نظیر الهی گردانند. تحّقق این عقوبت، احتیاج به مدت زمان زیادي ندارد و در یک روز و یک ساعت ممکن است اتفاق افتاد!
✅ایمان مستقر و مستودع ‍ امام صادق علیه السلام فرمودند: 🔸قَالَ: إِنَّ اللَّهَ جَبَلَ النَّبِيِّينَ عَلَى نُبُوَّتِهِمْ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ الْأَوْصِيَاءَ عَلَى وَصَايَاهُمْ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ جَبَلَ بَعْضَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْإِيمَانِ فَلَا يَرْتَدُّونَ أَبَداً وَ مِنْهُمْ مَنْ أُعِيرَ الْإِيمَانَ عَارِيَّةً فَإِذَا هُوَ دَعَا وَ أَلَحَّ فِي الدُّعَاءِ مَاتَ عَلَى الْإِيمَانِ‌. : «خداوند پیامبران را بر سـرشت نبوت‌شان آفرید، پس هرگز (از سرشت خویش) برنمی‌گردند. و اوصیا (ي ایشان) را بر سرنوشت وصایای‌شان (آنچه به آنها سـفارش شده) آفرید، پس هرگز (از سـرنوشت خود) برنمی‌گردند. و بعضی از مؤمنان را بر سرشت ایمان آفریـد، پس آنها هم (از ایمان خود) برنمی‌گردنـد. و به گروه دیگري از مؤمنان ایمان به صورت عاریه داده شده است. پس اینها اگر دعا کنند و در دعا اصرار بورزند، با ایمان از دنیا می‌روند.» 🔻پیـامبران و اوصـیاي ایشـان چون حّجت‌هـاي خـدا بر مردم هسـتند و خداونـد ازطریق آنها با مردم سـخن گفته است، از لغزش و انحراف مصون داشته شده اند و خداوند هم ایمان آنها و هم نبوت و وصایت ایشان را تضمین فرموده است. پس احتمال اینکه در انجام رسالت یا اجراي وصیت الهی لغزش پیدا کنند، وجود ندارد. حساب این دو گروه روشن است ؛ ←نسبت به سایر مؤمنان، خداوند ایمان عّده‌ای از ایشان را هم تضمین فرموده است، اما نسبت به دیگران چنین ضمانتی وجود ندارد. ✅🔚 پس مردم عادي (غیر از پیامبران و اوصیاي آنها) دو گروه می‌شوند؛ مستقر و مستودع. اینها اگر می‌خواهند جزء کسانی باشند که ایمان‌شـان تا لحظه مرگ باقی بمانـد، پیش از هر چیز بایـد دین و اعتقادات خود را منحصـراً از کتاب و سـنت اخـذ کننـد و در کسب دین سراغ استحسانات به ظاهر عقلی و امور تقلیدي و تأویلات بی‌پایه نروند. ۱- ۹۸/انعام ّ۲- بحار ج۶۹ ص۲۲۲ ح۸ ّ۳- همان ح۷ و همان ص۲۲۳ ح۱۳ ۴- همان ح۱۰ ۵ـ اصول کافی ج۲ص۴۱۹،کتاب الایمان و الکفر، باب المعارین،ح۵ 🔸دعایى براى ثابت نگه داشتن ایمان     ➖محمد بن سلیمان دیلمى گوید پرسیدم از حضرت صادق علیه السلام و عرض کردم : فدایت شوم شیعیان شما گویند ایمان بر دو قسم است مستقر و مستودع . مرا چیزى بیاموز که چون بگویم ایمانم کامل و غیر قابل زوال گردد. فرمودند: بعد از هر نماز واجب این طور بگو: «رَضیتُ بِاللّهِ رَبّا وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وآلِهِ نَبِیّا وَبِالاِسْلامِ دینا وَبِالْقُرآنِ کِتابا وَبِالْکَعْبَةِ قِبْلَةً وَبِعَلِی وَلِیّا وَاِماما وَبِالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ وَعَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَمُوسى بْنِ جَعْفَرٍ وَعَلِىِّ بْنِ مُوسى وَمُحَمَّدِ بْنِ عَلِی وَعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَالْحَسَنِ بْنِ عَلِی وَالْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِمْ اَئِمَّةً اَللّهُمَّ اِنّى رَضیتُ بِهِمْ اَئِمَّةً فَارْضَنى لَهُمْ اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ .»       📖 کلیات مفاتیح الجنان ص۸۶ + ایمان مستقر و مستودع چیست؟ پاسخ↓ ✅ توفیق الهی در کسب ایمان مستقر ═✧❁﷽❁✧═ محّدث بزرگ شـیعه و صاحب اثر بی‌نظیر «کافی» در مقدمه کتاب شـریف خود حدیثی از امام علیه‌السلام در همین خصوص نقلخ کرده که بخشی از آن چنین است: 🔸و قَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ- صَلَوَات اللَّهِ عَلَيْه وَ آلِهِ- زَالَتِ الْجِبَالُ قَبْلَ أَنْ يَزُولَ، وَ مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ، رَدَّتْهُ الرِّجَالُ : «هرکس دین خود را از کتاب خدا و سـنت پیامبرش برگیرد، اگر کوهها جابجا شوند او تکان نمی‌خورد. و کسی که دینش را از دهان‌های این و آن بگیرد، همان(گونه) افراد او را از دین برمی‌گردانند.» 🔻گرفتن از دهانهـای افراد یعنی پیروی و تقلیـد بی دلیل از شخصـیت هایی که عقایـدی سـست و بی‌پایه دارنـد ، هرچنـد ممکن است دم از عقل و عقلانیت همه بزننـد؛ کسـی که دین خود را به این صورت کسب کند، به همین صورت هم آن را از دسـت می‌دهد. ➖مرحوم علامه کلینی در توضیح این حدیث شریف فرموده اند: 🔸مَنْ أَرَادَ اللهُ تَوْفِيقَهُ وَأَنْ يَكُونَ إِيمَانُهُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً ، سَبَّبَ لَهُ الْأَسْبَابَ الَّتِي تُؤَدِّيهِ إِلى أَنْ يَأَخُذَ دِينَهُ مِنْ كِتَابِ اللهِ وَسُنَّةِ نَبِيِّهِ ـ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيهِ وَآلِهِ ـ بِعِلْمٍ وَيَقِينٍ وَبَصِيرَةٍ فَذَاكَ أَثْبَتُ فِي دِينِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِي. وَمَنْ أَرَادَ اللهُ خِذْلَانَهُ وَأَنْ يَكُونَ دِينُهُ مُعَاراً مُسْتَوْدَعاً ـ نَعُوذُ بِاللهِ مِنْهُ ـ سَبَّبَ لَهُ أَسْبَابَ الاسْتِحْسَانِ وَالتَّقْلِيدِ وَالتَّأْوِيلِ مِنْ غَيْرِ عِلْمٍ وَبَصِيرَةٍ ،