🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️ #فضائل_و_زندگانی_حضرت_فاطمه_زهرا علیها السلام ▪️◼️ #بخش_یازدهم #رد_پيشنهاد_ابوسفيان ▪️▪️◼️ ابوسيفيان به درِ خانه ي پيامبر (ص) آمده بود، علي (ع) و عباس (عموي آنحضرت) به او نگاه مي‌كردند ببينند كه چه مي‌گويد، ابوسفيان اين اشعار را خواند: بَنِي هاشِمٍ لا تَطْمَعُوا النّاسَ فِيكُمُ وَ لا سِيّماتَيْمِ بْنِ مُرَّةٍ اَوْ عَدِيّ فَمَا الْاَمْرُ الّا فِيكُمُ وَ اِلَيْكُمُ وَ لَيْسَ لَها اِلّا اَبُوحَسَنٍ عَلِيّ اَبا حَسَنٍ فَاشْدُدْ بِها كَفَّ حازِمٍ فَاِنَّكَ بِالْاَمْرِ الَّذِي تُرْتَجي مَلِيّ : «اي دودمان بني هاشم، ديگران را در مورد خلافت خودتان، به طمع نيندازيد، بخصوص طايفه تَيْم بن مرّه (ابوبكر) و طايفه عَدّي (عمر) را، امر خلافت از آن شما بني هاشم است و به شما بازمي گردد، و آن مخصوص ابوالحسن علي (ع) مي‌باشد، اي ابوالحسن! بوسيله ي خلافت، پنجه و پپشتكار خود را محكم و استوار كن، زيرا تو به امر خلافت كه اميد داري، شايسته و سزاوار مي‌باشي». سپس فرياد زد: اي بني هاشم! اي فرزندان عبدمناف! آيا شما راضي مي‌شويد كه ابوفصيل پست پسر پست حاكم شما گردد، سوگند به خدا اگر بخواهيد، لشكر بسيار از سواره و پياده آماده سازم كه آنها را در تنگنا قرار دهند!!. امير مؤمنان (ع) (كه از ماهيّت ناپاك ابوسفيان اطلاع داشت) به ابوسفيان فرمود: برگرد! كه سوگند به خدا آنچه را مي‌گوئي براي خدا نيست، تو هميشه در حال فريب و خدعه به اسلام و مسلمين هستي، و ما به تجهيز جنازه ي رسول اكرم (ص) بوديم، و هر كسي به جزاي عمل خود مي‌رسد، خداوند ولّي و ياور رنج ديدگان است. ابوسفيان (كه قصد سوئي داشت و مي‌خواست فرصت طلبي كند) مأيوس شد و از حضور علي (ع) به سوي مسجد رفت، ديد بني اميّه در مسجد اجتماع كرده اند، آنها را براي به دست گرفتن زمام خلافت تحريك كرد، ولي آنها از او پيروي نكردند، به اين ترتيب فتنه اي پديد آمده بود كه همه به آن مبتلا شده بودند، و دستاويزهاي بدي بود كه واقع شده بود، شيطان سلطه يافته بود و ستم پيشگان دست به دست هم داده بودند، ولي مؤمنان در اين راستا، پريشان و خوار شده بودند، اين است معني باطني سخن خدا كه مي‌فرمايد: وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خاصَّةً. : «و از فتنه بپرهيزيد كه تنها به ستمكاران شما نمي رسد» (بلكه همه را فراخواهد گرفت) (سوره انفال آيه ۲۵). ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~