💚هستی و جوانی ام نذر علی اکبرش 💚
چند قدم در پیش چشمان پدر
ره برو آهسته ای جان پدر
تا ببینم قد و بالای تو را
ای دوای درد و درمان پدر
#علےاکبر_علے_اصغر_شد
#روز_هشتم
#حضرت_علی_اکبر
هدایت شده از حرم
💚هستی و جوانی ام نذر علی اکبرش 💚
چند قدم در پیش چشمان پدر
ره برو آهسته ای جان پدر
تا ببینم قد و بالای تو را
ای دوای درد و درمان پدر
#علےاکبر_علے_اصغر_شد
#روز_هشتم
#حضرت_علی_اکبر
❁ #یا_اڪبر_لیلای_حسیـن ❁
هیچ بابایی نبیند آنچه را من دیده ام
من جوانم را غریق موج آهن دیده ام
مثل باران می چکید از دست هایم پیکرش
هستی ام را روی دستم اربن اربن دیده ام
یک تنه میرفت بر جنگ علی نشناس ها
وقت برگشتن تنش را چند صد تن دیده ام
لشکری دستش به خون لاله ام رنگین شده
قاتلش را یک نفر نه جمع دشمن دیده ام
بی دفاع از کوچه های سنگ و آهن می گذشت
مادرم را در وجودش خوب روشن دیده ام
هر چه با غم ناز رویش را کشیدم برنگشت
خون مانده در گلویش را کشیدم برنگشت
#روز_ـہشتم #حضرت_علے_اکبر_ع
💚هستی و جوانی ام نذر علی اکبرش 💚
چند قدم در پیش چشمان پدر
ره برو آهسته ای جان پدر
تا ببینم قد و بالای تو را
ای دوای درد و درمان پدر
#علےاکبر_علے_اصغر_شد
#روز_هشتم
#حضرت_علی_اکبر
هدایت شده از حرم
💚هستی و جوانی ام نذر علی اکبرش 💚
چند قدم در پیش چشمان پدر
ره برو آهسته ای جان پدر
تا ببینم قد و بالای تو را
ای دوای درد و درمان پدر
#علےاکبر_علے_اصغر_شد
#روز_هشتم
#حضرت_علی_اکبر