شاهنامه از حجاب خواهران جمشید میگوید!
🔸جمشید پیشدادی شاه بزرگ ایران باستان، دو خواهر داشت به نامهای «شهرناز» و «اَرنَواز» که به دست ضحاک اسیر میشوند،←اما جالب اینکه حکیم #فردوسی در شاهنامه این دو زن را با صفت «پوشیده رویان» خطاب میکند، نشانگر اینکه ایشان ، پوشش و حجابی کامل داشتند. چنانکه حتی صورت و روی خود را از نامحرمان میپوشاندند.
#حجاب
🔻حجاب بانوان در ایران باستان
«...جز دو دست ، بازگذاشتن هر کدام از قسمتهای بدن را خلاف ادب میشمردند، سر تا به پای ایشان با سربند و کلاه یا پاپوش پوشیده بود و...»
📔تاریخ تمدن ویل دورانت، صفحه292 نسخه دیجیتال، ترجمه احمد آرام و دیگران.
پ.ن: بر پايه متون تاريخي، در تمدنها و اديان پيشين جهان، به ويژه در سلسلههای مختلف
ايران باستان، در دوره ماد، هخامنشی، اشكانی و ساسـانی، حجـاب درميـان زنـان معمول بوده است؛ و←اين حقيقت روشن است كه با ورود اسلام به ايران حجاب وارد ايران نشده است؛
بلكه←بانوان ايراني از دوران باستان حجاب داشتهاند و حجاب آنان با توجه به شرايط اقليمي، اجتماعي، كـار و پيشـه، سـبك و اسـلوب خاصـي داشت؛ آنچه بر صحت اين ادعا گواهی دارد←نوع پوشش آنها است كه ميتـوان آن را در دوران باستان از روی كتيبههای بهجامانده در مكانهای باستانی (نقش رسـتم، تخت جمشيد، نقش رجب و ...)، ظروف، تنديسها و مجسمههای محافظـت شـده در موزهها، و در دوران بعد از اسلام از طريق منـابع وكتـب معتبـر ماننـد شـاهنامه #فردوسی ـ كه آینهٔ تمامنمای فرهنگ ايران زمين است ـ مشاهده كرد.
#حجاب
#حجاب
#فردوسی
✅ پوشش بانوان در دوران باستان
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#باید_بدانیم :
مورخان هميشه درباره جنگهـا، كشورگشـايیهـا، روش زمامـداری و جهانگشايی حاكمان مینوشتند. در واقع نوعي تاريخنگاری نظـامی در دوره باسـتان وجـود داشت، و به ندرت به مسائل اجتماعی توجه ميشد و اگر كسي بخواهد مسـئله حجـاب يـا بیحجابی را در ايران باستان تحليـل و بررسـي كنـد، چنـدان بـه نتيجـه مطلـوب و قابـل اطميناني نخواهد رسيد.
←در اين ميان، آيينه هويت ايرانی يعنی شـاهنامه اطلاعـاتی در خـور توجه در اختيار قرار ميدهد. با وجود آنكه شاهنامه هم بيشتر به تـاريخ پادشـاهان و شـرح جهانداریها و جهانگشايیهای آنان توجه ميكند، گوشههايی از تـاريخ اجتمـاعي ايـران را نيز نشان ميدهد و در اين ميان،←بارها به «پوشيدهرويان» در مورد زنان ايرانی اشاره ميكنـد. و چندين بار نيز به حجاب «چادر» اشاراتی دارد و نشان ميدهد كه زنان مـا از زمـانهـای باستان دارای پوششی به نام چادر بودهاند.
🔻از شاهنامه چنين برمیآيد كه از ابتداي تاريخ، يعني دوران جمشيد و فريدون، زنان ايران «پوشيدهروی» بودهاند. چنانكه در گرفتار شدن دو خواهر جمشيد به دست ضحاك ميگويد:
دو پـــاكيزه از خانـــه جمشـــيد
برون آوريدنـد لـرزان چـو بيـد
كه جمشيد را هر دو خواهر بدند
سـر بـانوان را چـو افسـر بدنـد
ز پوشـيدهرويـان يكـي شـهرناز
دگـر مـاهرويي بـه نـام ار نـواز
بــه ايــوان ضــحاك بردنــدشــان
بــدان اژدهــاوش ســپردندشــان
(مدرک)
🔻در داستان هفت خوان اسفنديار آمده است:
ز پوشيدهرويـان ارجاسـپ پـنج
برفتنــد بــا مويــه و درد و رنــج
دو خواهر دو دختر يكي مادرش
ابا مويـه مـادر بـهغـم دختـرش
(مدرک : ر.ک : تصویر الحاقی)
🔻فردوسي در موارد متعدد، پوشيده رويان را به معني «مادر»، «همسر»، «خـواهر» و «دختـر» خانواده به كار برده است، چنانكه در داستان مرگ اسفنديار:
بشـــدهش ز پوشـــيده رويـــان او
پــر از خــون دل جعــد مويــان او
(شاهنامه فردوسي ؛ پرویز اتابکی ۱۳۰۰/۲)
🔻يا هنگاميكه كيكاووس فرزندش را به شبستان خويش هدايت ميكند:
پس پرده مـن تـرا خـواهر اسـت
چه سودابه خود مهربان مادر است
پــس پــرده پوشــيدگان را ببــين
زمــانی بمــان تــا كننــد آفــرين
🔻رفتن بهرام گور پادشاه ساساني را فردوسي اينگونه روايت ميكند:
همي راند حيران و پيمان به راه
به خواب و به آب آرزومند شاه
چنين تا بـه آبـاد جـائي رسـيد
ز هامون سوي در سرائي رسيد
زني ديد بر كتف او بـر سـبوي
ز بهـرام خسـرو بپوشـيد روي
🔻و همسر خسرو پرويز پوشيدگی موی را يكي از نشانههای پارسايی بـه شـمار آورده و فردوسي از زبان وي چنين ميگويد:
سوم آنكه بـالا و رويـش بـود
به پوشيدگي نيـز مـويش بـود
(مدرک)
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
✅ نمی از اقیانوس علم حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام و خبر غیبی آن حضرت درباره تحریف دین مجوس
🟨 واژه مغ، مگه، مگوش و... در ایران باستان (از جمله عصر هخامنشی) برای عالمان و خادمان دینی به کار برده می شد. کلمه «موبد» هم از این ریشه گرفته شده است. اصطلاح «مجوس» هم در واقع به پیروان همین آیین مغان اطلاق می شود. (دوستخواه، ج۲ ، صص ۱۰۵۴ و ۱۰۵۵ و۱۰۵۶)
💠 در نصوص اسلامی : این آیین دارای ریشه الهی است ولی دچار #تحریف شده است. روایتی از امیرالمؤمنین ع نقل شده که با شواهد مختلف تاریخی بررسی خواهیم کرد :
💠در توحید صدوق (ر.ک: تصویر) چنین آمده که حضرت امیر ع خود را وارث علم رسول الله معرفی کرده و از مردم خواستند که پرسش های خود را برای ایشان مطرح کنند پیش از آنکه دیگر ایشان را در بین خود نیابند...
🔻یکی از سوالات این بود که : چرا از مجوس ، جزیه میگیرید؟ (چرا مانند اهل کتاب با آنان رفتار می شود در حالی که کتاب و نبی ندارند)
✅←پاسخ حضرت این بود که : مجوس دارای رسول و کتاب الهی بودند. تا اینکه یکی از شاهان ایشان در اثر غلبه مستی ، با دختر خود زنا کرد و این واقعه بر او گران آمد. اما (برای حفظ جان و جایگاه خود) ازدواج با محارم را مشروع جلوه داد و مردم را فریفت! از این پس خدا علم و کتاب آسمانی را از آنان گرفت.
✍⁉️✍اما این مشخصات بر کدام شخصیت قابل تطبیق است؟
با دقت در اسناد میبینیم که این خصوصیات به←اردشیر دوم هخامنشی (یکی از واپسین شاهان هخامنشی) اشاره دارند.
چنانکه در ادامه از جنبه های مختلف بررسی میکنیم :
🔶 در تاریخ اردشیر دوم میخوانیم که او با دختر خود ازدواج کرد در حالی که ابتدا نسبت به این کار مردد بود. (و به نقلی در نهان با او مراوده داشت.) ولی مادرش او را چنین وسوسه کرد که : (تو فوق قوانین هستی و خوب و بد را تو تعیین میکنی!)
درباره هوا پرستی او امور شگفتی گزارش شده که همین زمینه سقوط حکومت هخامنشی شد... به علاوه جنگ قدرت درون دربار شدت گرفت به گونه ای که ابتدا برادر و نهایتاً برخی فرزندانش قربانی آن شدند. مدت کوتاهی پس از مرگ او دولت هخامنشی فروپاشید (از جمله بنگرید به تاریخ ایران باستان،ج۲، صص ۹۰۷ و ۹۰۸ و ۹۵۰ و ۹۵۱ و ۹۵۲ و ۹۵۳ و ۹۵۴ و ۹۵۵ /// تاریخ مردم ایران ،ج۱، صص ۱۸۹ و ۱۹۰ و ۱۹۱)
🔶در فصل نهایی کتاب گزنفون (مورخ و سردار یونانی معاصر با اردشیر دوم) توضیحاتی پیرامون آن عصر میخوانیم. از جمله اینکه میگساری اردشیر سبب رواج تنبلی شده و ستمگری و رشوه هم بین مردمش شایع شد (ص۲۷۴)
به یاد داریم که در آن روایت هم به میگساری شاه مجوس اشاره شده بود تا حدی که منشا مشکلات بزرگتری شد
🔶اما سیاست های دینی : در دوران اردشیر دوم ، پرستش مجسمه های ایزدان (از جمله تندیس آناهیتا) به شکل جدی وارد دین ایرانیان شد. اما پیش از او ایرانیان و هخامنشیان در مجموع ، دین پاکیزه تری داشتند : الف و ب و ج و د
💠کریستین سن معتقد بود که «آبان یشت» (یکی از فصول اوستا با موضوع ستایش ایزد آناهیتا) در عصر اردشیر دوم سروده شده است! (آیین مزدا پرستی در ایران قدیم، صص۷۹ و ۸۰) در آبان یشت ، نگاه جسم انگارانه درباره خدا را شاهد هستیم و اینکه ایزد آناهیتا شریک در خالقیت و ربوبیت اهورا مزدا است؛
💠آقای پرویز رجبی هم احتمال داده است «مهر یشت» (در ستایش ایزد مهر) در دوران همین شاه جان گرفته یا سروده شده (ج۱، ص ۳۳۷)
💠 آقای هاشم رضی بیان میکند که به سبب رویکرد اردشیر ، دین در اواخر عصر هخامنشی رو به انحطاط نهاد(ص۲۷۶)
💠 پس از فروپاشی امپراتوری هخامنشی (در پی حمله اسکندر مقدونی) مدت ها یونانی گرایی در آسیای غربی و شمال آفریقا گسترش یافته و راه برای تحریفات گسترده تر گشوده شد. پس از آن هم که در دولت ساسانی، کتاب اوستا تدوین یافت. ابعاد مختلف بدعت آلود باقی ماندند بلکه از جهاتی شدت گرفتند
🟧 نتیجه آنکه: توصیف حضرت امیر علیهالسلام علیهالسلام بر اردشیر دوم هخامنشی تطبیق دارد. از زنای این شاه با دخترش و مشروعیت دادن به ازدواج با محارم تا میگساری و هوس رانی و تحریف دین به گونه ای که متون و مناسک دینی جدیدی رواج یافته و شکل اصیل به محاق رفت و قدرت ملتش را به سقوط سپرد
📖این آگاهی ها درباره اردشیر دوم تا حدی حاصل تحقیقات معاصر است. بخش دیگر هم به زبان ها و خطوط مختلف باستانی بودند که تا قرن ها بعد به عربی ترجمه نشده بودند! برای همین : آگاهی مورخین قرون اول اسلامی از هخامنشیان بسیار اندک بود.
به گونه ای که مانند شاهنامه #فردوسی، تاریخ ایران را از شاهان اساطیری پیشدادی و کیانی آغاز کرده و سپس به حمله اسکندر می پرداختند! مثلا ابن خلدون در قرن هشتم هجری ، به ترجمه عربی تاریخ یوسفوس دست یافته و در کنار نقل مطالبی درباره کوروش و سقوط بابل بیان میکند که هیچکدام از بزرگان مورخین مسلمان (از جمله طبری و ...) به اینها دسترسی نداشتهاند.
#تبعیض_نژادی
✅ دشمنی با فرهنگ و مردم ایران زمین
🔖 پست ویژه کانال به مناسبت روز ۲۵/اردیبهشت ، روز بزرگداشت #فردوسی و پاسداشت زبان فارسی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : آنهايی که نام خود را خليفه مسلمين ناميدند و بعد از پيامبر با مقام خلافت و جانشینی رسول رحمت صلی الله علیه و آله بازی کردند ، بر عکس دستورات و آموزههای آن حضرت عمل نمودند ، یکی از این تخلفهای این جماعت سفله بازگشت به دوران جاهليت بود؛ از جمله آنکه←تعصبات جاهلی را برافروختند و يک سيستم طبقاتی بر مبنای قوم و نژاد در جامعه ايجاد کردند!!
و در این میان ظالمانهترین رفتارها با ایرانیان بود.
خلیفهٔ دوم که به ظاهر با ایرانیان خصومت شخصی داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب میشد. خصمانهترین راهها را در برابر اینان پیش میگرفت؛
✖️او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده میدانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت، تنها دیه - حتی اگر مسلمان شده بود - به وارثان تعلق میگرفت و←قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره میبرد!
(مصنف عبدالرزاق ۱۲۶/۶ و..)
✖️عمر بن الخطاب ، عرب را بر عجم در تمامی امور برتری بخشید.
(تاریخ طبری ۵۱۳/۳)
✖️و اعاجم را شهروند درجه دو لحاظ نمود.
(الغدیر۳۷۵/۱۱)
✖️و در دادن بیت المال بر خلاف سنت صریح نبوی تبعیض قائل شد.
(کامل ابن اثیر۵۰۲/۳؛ تاریخ یعقوبی۰۶/۲؛ ۴۷۱/۳)
✖️عمر بن خطاب حتی شستن دست را کاری ناشایست و از سنتهای تجملاتی ایرانیان و عجمها میدانست (طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳) و خود دست چرب خویش را با کف پا( طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳ - الجامع فی السنن قیروانی ص۲۲۲) ، کف کفش (طبقات ابن سعد ۳۱۸/۳) و یا ماتحت(کنزالعمال ۶۳۲/۱۲ ح۳۵۹۴۹) خود پاک میکرد و یا اعلام میکرد که اصلا لازم نیست دست خود را تمیز نمایند و به دیگران سفارش میکرد که چنین کنند!
✖️منع ازدواج زن عرب با عجمان (محاضرات الادباء)
✖️عمر بن خطاب در مورد تبعیض بین عرب و عجم چنان افراط میکرد که گویی غیر عرب از انسانیت هیچ بهرهای نبرده است. برای مثال در زمان ابوبکر که او را در رأس امور فقهی قرار داده بود ، زنی از عمر دربارهٔ آزاد کردن بندهاش و سپس ازدواج با این بندهٔ آزاد شده میپرسد؛ این سوال در نظر عمر بن خطاب، تساوی بندگان غیر عرب با اعراب را تداعی میکند، نتیجه آنکه زن پرسشگر آن چنان تأدیب میشود که در زیر تازیانهٔ خلیفهٔ دوم خود را نجس میکند و خلیفه بر سرش فریاد میکشد که قوم عرب تا زمانی که مانع زنان بشود در خیر و صلاح است!!
(مصنف عبدالرزاق ج۷ ص ۲۱۰ ح۱۲۸۱۹ - ر.ک:تصویر الحاقی)
✖️دستور داد اگر یک عجم از عربی بلند تر بود گردن عجم را بزن! یک قطعه ریسمان یا چوب فرستاده بود؛ و نوشته بود اگر یک عجم از این شاخص بلند تر بود گردنش را بزن؛
✖️در چند جا به حضرت امیر علیهالسلام اعتراض داشت که طرفدار اعاجم هستند؛
(اتحاف الخیرة - البحر الزخار - درج الدرر - اانهایة في غريب الحديث - بحار ۴۶/۱۵)
✖️عمر دستور داده بود که حق یادگیری زبان غیر عرب را ندارید! و فرزندش عبدالله بن عمر صریحا میگفت از زبان فارسی بدم میآید!!
(مصنف عبدالرزاق[عبدالرزاق استاد بخاری است.])
✖️دشمنی عمر با غیر عرب به گونهای بود که فردی مانند مغیرة که از هم پیمانان او بود صریحا میگوید: مایلترین فرد به موالی(اسرای جنگهای خلفا و خاصتا ایرانیها) علی بن ابیطالب بود و دشمن ترین با آنان عمر بن الخطاب!!
(مصنف عبدالرزاق)
✖️ هم زمان ، عمَر فشار زیادی بر ایرانیان برای پرداخت مالیات میآورد. این فشار مضاعف و بیتوجهی به وضع عجمها عاملی شد که خلیفه جان خویش را بر سر آن نهاد. تبعیض در رفتار با تازه مسلمانان تأثیری شگرف بر بسیاری از حوادث آینده داشت،
از آن جا که عمر بن خطاب پول باد آوردهٔ فتوحات دربار ایران و سرزمین های منطقه شامات را به اسم بیتالمال در اختیار داشت، میتوانست جیب اشراف قریش را پر کند و در عین حال عربهایی که اینک اسم جهادگر در راه خدا بر آنان گذاشته شده بود را نیز راضی نگه دارد.
همین منشأ اختلاف را برای آیندگان به ارمغان آورد. برای مثال در زمان خلافت امیرمؤمنان (بین سالهای ۳۶تا۴۰ هجری) حتی اصحاب ایشان - و نه قریش یا امثال طلحه و زبیر - اصرار داشتند که باید به جای پرداخت مساوی ، بیتالمال به اشراف عرب و قریش داده شود و موالی و عجم محروم شوند تا خلافت امیرمؤمنان علیهالسلام طولانی تر باشد.
(الغارات ص۷۵)
«1⃣↓ادامه↓»