حرم
* 💞﷽💞 #قسمتششم #نمنمعشق چای رو به بقیه تعارف کردم و نشستم...بابام گفته بود امشب به احترام عق
* 💞﷽💞
#قسمتهفتم
#نمنمعشق
مهسو
توشوک حرفاش بودم..
دختر مدیرعامل پرند؟؟ینی طناز؟همون پلانکتون خودمون؟؟؟
قتتتل؟بافکرش مو به تنم سیخ شد..
با درموندگی به ناجیم نگاه کردم که لبخند مطمئنی زد و گفت:
_من قول میدم همه چی خوب پیش میره.به شرطی که شماهم کمال همکاریو با ماداشته باشین...
سرمو انداختم پایین ولی با یادآوری چیزی سریع گفتم:
+حتمابایدمسلمون شم؟؟؟
_بله،وگرنه ازدواجمون صحیح نیست...منم برام سخته که با یه خانوم نامحرم...متوجهین که؟البته میفهمم که براتون سخته ولی خب...برای نجات جونتونه...
+باشه،میفهمم
لبخندی زد و گفت:
_برای امشب بسه.بریم پایین و جواب مثبتو اعلام کنیم.حرفای دیگه هم بعد عقد میگیم ان شاء الله
از جام بلند شدم و گفتم
+اوکی بریم و جلوتر رفتم
دم در تعارف زدم که گفت
_خانما مقدم ترن و دستشو به نشونه احترام دراز کرد
با لبخند محوی ازاتاق اومدم بیرون و اون هم کنارم راه میرفت..
پایین که رسیدیم پدرش گفت
_خب شیرینی رو بخوریم یا نه دخترم؟
سرموانداختم پایین ،برای اولین بار گرمای خجالتوحس میکردم..
باصدای آرومی گفتم:هرچی پدرم بگن
که پشت بند حرف من صدای دست افراد و کِل کشیدن یاسمن خواهر یاسربلندشد...
بعدازتعیین مهریه و شیربها قصدرفتن کردن که یاسر شماره منوگرفت و گفت فردامیادتابریم برای آزمایش...
بعدازرفتن مهمونا داشتم از پله ها بالا میرفتم که با صدای بغض دار مهیار برگشتم:
_آی جوجه رنگی؟داری عروس میشی بازم داداشیو دوس نداری؟
نمیدونم چرا با این حرفش کل نفرتم ازش دودشد رفت هوا...
شاید چون ازین به بعد قراربود منم دینم بااون یکی بشه..هرچند بدون عقیده..بااجبار...
خودمو توبغلش انداختم واجازه دادم اشکام جاری بشن
+دلم برات تنگ شده بود زشتو
_منم همینطور پرنسسم
بعداز یکمی دردودل با آقاداداش رفتم توی اتاقم و بعدازتعویض لباس و مسواک زدن رفتم تو رختخواب که صدای پیامک گوشیم اومد که از یه شماره ناشناس بود
نوشته بود:
«سلام
صبح ساعت هفت آماده وحاضر دم درباشیدلطفا..
ازبدقولی متنفرم
سیدیاسر»
واه واه چه مغرور...چه تاکیدیم روی سیدبودنش داره..لوووس
زنگ بیدارباش رو تنظیم کردم و خوابیدم...
#بسیجیهستموبایدخطابتمنکنمخواهر...
#تورادیدنبهچشمخواهریسختاستمیفهمی؟
#محیاموسوی
ادامه دارد
لایک❤فراموش نشه😉 _ *
حرم
🥀بسم رب الحیدر کرار علیه السلام🥀 #قصه #قسمتششم ✍اکنون که ابوبکر لعنة الله علیه فتنه را خاموش کر
🥀بسم رب الحیدر کرار علیه السلام🥀
#قصه
#قسمتهفتم
✍ آیا درست است که با رفتن پیامبر صلی الله علیه و آله از میان ما ، بار دیگر به رسم و رسوم آن روزگاران توجّه کنیم ؟
ناگهان ابوبکر لعنة الله علیه رو به جمعیّت میکند و میگوید: «ای مردم ! بیایید با عُمَر لعنة الله علیه بیعت کنید»
مردم به یکدیگر نگاه میکنند ، همه فریاد میزنند: «نه ، ما با او بیعت نمیکنیم»
عُمَر لعنة الله علیه رو به آنها میکند و میگوید: «به چه دلیلی با من بیعت نمیکنید ؟»
مردم میگویند: «ما از خودخواهی تو میترسیم»
عُمَر لعنة الله علیه قدری فکر میکند و در جواب میگوید: «پس بیایید با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت کنیم» ، امّا ابوبکر لعنة الله علیه بار دیگر پیشنهاد بیعت با عُمَر لعنة الله علیه را میدهد
همه نگاهها به سوی آن دو خیره میشود،
ناگهان عُمَر لعنة الله علیه از جا برمیخیزد و میگوید: «ای ابوبکر ، من هرگز بر تو سبقت نمیگیرم ، تو بهترین ما هستی ، دستت را بده تا با تو بیعت کنم» .
نگاه کن ! عُمَر لعنة الله علیه دست ابوبکر لعنة الله علیه را میگیرد و میگوید: «ای مردم ! با ابوبکر بیعت کنید»
حتما بشیر را به خاطر داری ، همان که لحظاتی قبل به تأیید سخنان ابوبکر لعنة الله علیه برای مردم سخن گفت ، او بلند میشود و به سوی ابوبکر لعنة الله علیه میرود و با او بیعت میکند .
آری ، اوّلین کسی که با خلیفه بیعت میکند بشیر است ، او برای اینکه به سعد حسادت میورزد و میترسد سعد خلیفه شود با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت میکند
یکی از بزرگان مدینه ، رو به بشیر میکند و میگوید: «ای بشیر ، به خدا قسم ، حسدی که به سعد داشتی تو را وادار کرد تا با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت کنی ، تو میترسیدی که سعد خلیفه شود»
بعد از آن عُمَر لعنة الله علیه با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت میکند
خوب دقّت کن ، همانگونه که برایت گفتم مدینه از دو قبیله بزرگ (اوس و خزرج) تشکیل شده است و این دو قبیله سالیان سال با هم جنگ و خونریزی داشتهاند .
اکنون ، بزرگان قبیله اوس با خود فکر میکنند ، اگر سعد (رئیس قبیله خزرج) ، خلیفه شود این افتخاری برای قبیله خزرج خواهد بود .
آن مرد را نگاه کن ! رئیس قبیله اوس را میگویم . او با صدای بلند فریاد میزند: «به خدا قسم اگر با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت نکنید قبیله خزرج برای همیشه بر شما حکومت خواهند کرد»
حسدورزی بزرگان قبیله اوس ، آنها را به بیعت با ابوبکر لعنة الله علیه تشویق میکند . بزرگان قبیله اوس را نگاه کن که چگونه به سوی ابوبکر لعنة الله علیه میروند و با او بیعت میکنند .
وقتی که بزرگان قبیله اوس بیعت کردند همه افرادِ آن قبیله هم برمیخیزند و با خلیفه بیعت میکنند .
ببین ، چگونه مردم برای بیعت با ابوبکر لعنة الله علیه ، سر از پا نمیشناسند ، چگونه تعصّب و روحیه قبیله گری ، مردم را از راه راست ، دور کرد .
همه افراد قبیله اوس با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت میکنند
به این سادگی ، اهلِ سقیفه با ابوبکر لعنة الله علیه بیعت میکنند . تا این لحظه ، هیچکس سخن از رأیگیری و شورا به میان نیاورده است ، اینجا سخن از رأیگیری نیست .
اگر کسی بگوید اینجا ، در سقیفه ، رأیگیری شده است ، دروغ گفته است . برای اینکه در اینجا ، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام ، مقداد ، سلمان ، ابوذر ، عمّار و جمعی دیگر از یاران گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر نیستند ، یک نفر از بنی هاشم هم در اینجا نیست ، آیا آنها جزء مسلمانان نیستند ؟ آیا آنها حقّ رأی نداشتند ؟
( ادامه دارد ان شاء الله...)
#گزارشتحلیلیهجوم به بیت وحی🥀
🌟ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است 🌟
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ید الله فـــــوق ایدیهم
#علـــــی یــــــد الله است..
بمیرد دشمن حیــــــدر
#علــــــی ولــــــی الله است..