🥀بسم رب الحیدر کرار علیه السلام🥀
#قصه
#قسمتبیستویکم
✍ عدّهای جلو میآیند و به عُمَر لعنة الله علیه میگویند:
ــ در این خانه فاطمه، حسن و حسین هستند .
ــ باشد ، هر که میخواهد باشد ، من این خانه را آتش میزنم .
هیچ کس جرأت نمیکند مانع کارهای عُمَر لعنة الله علیه شود ، آخر او قاضی بزرگ حکومت است ، او فتوا داده که برای حفظ اسلام ، سوزاندن این خانه واجب است .
عُمَر لعنة الله علیه میآید ، شعله آتش را به هیزم میگذارد ، آتش شعله میکشد .
درِ خانه نیم سوخته میشود . عُمَر لعنة الله علیه جلو میآید و لگد محکمی به در میزند .
خدای من ، فاطمه پشت در ایستاده است . . .
حضرت فاطمه سلام الله علیها بین در و دیوار قرار میگیرد ، صدای نالهاش بلند میشود . عُمَر لعنة الله علیه در را فشار میدهد ، صدای ناله حضرت فاطمه سلام الله علیها بلندتر میشود . میخِ در که از آتش داغ شده است در سینه حضرت فاطمه سلام الله علیها فرو میرود 😭😭
ای قلم ، خاموش شو ! کدام دل طاقت دارد؟ چه کسی تاب دارد که تو شرح سیلی خوردن ناموس خدا را بدهی .. .؟
گوشواره از گوش حضرت فاطمه سلام الله علیها جدا میشود و او با صورت بر روی زمین میافتد.😭😭
فریادی در فضای مدینه میپیچد: «بابا ! یا رسول اللّه ! ببین با دخترت چه میکنند »😭😭
حضرت فاطمه سلام الله علیها به کنار دیوار پناه میبرد . عُمَر لعنة الله علیه و یارانش وارد خانه میشوند ، خالد لعنة الله علیه همان که او را «شمشیر اسلام» لقب دادهاند شمشیرش را از غلاف بیرون میکشد و میخواهد حضرت فاطمه سلام الله علیها را به قتل برساند 😭😭
وای بر من ! او میخواهد حضرت فاطمه سلام الله علیها را به قتل برساند ، او چرا میخواهد چنین کند؟ پدرِ خالد لعنة الله علیه از کافرانی است که در جنگ بدر به دست حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام کشته شده است ، اکنون او میخواهد انتقام خون پدرِ کافر خود را بگیرد
ناگهان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام با شمشیرش جلو میآید . درست است پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام را مأمور کرده تا در بلاها صبر کند ، امّا اینجا دیگر جای صبر نیست . خالد لعنة الله علیه تا برقِ شمشیر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام را میبیند شمشیرش را رها میکند. سپس او به سوی عُمَر لعنة الله علیه میرود، گریبان او را میگیرد، عُمَر لعنة الله علیه میخواهد فرار کند، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام او را محکم به زمین میزند، مشتی به بینی و گردنِ او میکوبد. هیچ کس جرأت ندارد برای نجات عُمَر لعنة الله علیه جلو بیاید، همه ترسیدهاند، بعضی ها فکر میکنند که حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام دیگر عُمَر لعنة الله علیه را رها نخواهد کرد و خون او را خواهد ریخت، امّا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام، عُمَر لعنة الله علیه را رها میکند و میگوید: «ای عُمَر! پیامبر از من پیمان گرفت که در مثل چنین روزی، صبر کنم. اگر وصیّت پیامبر نبود، تو هرگز جرأت نمیکردی وارد این خانه شوی»
( ادامه دارد ان شاء الله...)
#گزارشتحلیلیهجوم به بیت وحی🥀
الهی بِحَقِ السّیدة زِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّل لِوَلیکَ الغَریبِ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج