🌴 بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽
✔️یکی از #معجزات مولانا ابوالحسن الهادی علیه السلام
🔻امام هادی علیه السلام و پیشگویی مرگ متوکل ملعون...
#متوکل تصمیم گرفت روزی که سران کشورش برای تقدیم سلام میآیند دستور بدهد
#امام_هادی علیه السلام با پای پیاده نزد او بیاید.
وزیر متوکل به او گفت:«این کار به ضرر تو تمام می شود و حرفهای بدی پشت سرت خواهند زد.
این کار را نکن. و اگر حتما میخواهی تصمیمت را عملی کنی دستور بده همه فرماندهان و اشراف نیز پیاده بیایند که مردم گمان نکنند منظور تو تحقیر امام هادی است.» متوکل پذیرفت و نقشه اجرا شد.
فصل تابستان بود و امام علیه السلام وقتی به دالان ورودی قصر متوکل رسید عرق کرده بود.
یکی از نگهبانان متوکل میگوید:«امام را در دهلیز قصر نشاندم و صورت مبارکش را با حوله پاک کردم، و در ضمن به امام گفتم:«درباره پسر عمویتان، متوکل، فکر بد نکنید. منظورش فقط پیاده آمدن شما نبود، بلکه دیگران را هم مامور به انجام این کار بودند.»
امام هادی علیه السلام آیه 56 از سوره هود را خواند:
«تمتعوا فی دارکم ثلاثه ایام ذالک و عد غیر مکذوب.»
(خداوند از قول #صالح_پیامبر به قومش میفرماید:
سه روز در خانههایتان میمانید و پس از آن عذاب الهی میآید، و این وعدهای راست است.)
به خانهام که برگشتم یکی از دوستانم که شیعه بود، نزد من آمد. به او گفتم:«ای رافضی بیا سخنی را که امروز از امامت شنیدم برایت بازگو کنم.» و ماجرا را گفتم.
به من گفت:«نصیحت مرا بپذیر. اگر امام هادی علیه السلام این را فرموده است،
اموال و داراییهایت را جمع کن که متوکل بعد از سه روز یا میمیرد یا کشته میشود.»
من خشمناک شدم و او را ناسزا گفتم و از خود دور کردم، ولی وقتی تنها شدم فکر کردم دوراندیشی ضرر ندارد.
اگر راست باشد ضرر نکردهام. به دنبال این فکر به قصر متوکل رفتم و هر چه داشتم جمع کردم و به دست خویشان مورد اطمینانم به امانت سپردم، و تنها در خانهام یک تکه حصیر باقی گذاشتم.
شب چهارم متوکل کشته شد و خودم و اموال و داراییام سالم ماند. به دنبال این موضوع، نزد امام هادی علیه السلام رفتم و از او خواستم برایم دعا کند.
📚 #بحارالانوار، ج 50، ص 147، شماره 32
🍃🍂 اللهم العن الجبت و الطاغوت🍃🍂
🌴یا فارِسَ الْحِجازِ اَدْرِکنی
یا اَبا صالِحُ الْمَهْدی اَدْرِکْنی🌴
🌿الهی بِحَقِالسّیدةزِینَب ْسَلٰام ُاَللّهْ عَلَیْها َّعَجّللِوَلیکَِ الغریبَ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🌿
‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
#باید_بدانیم
✅ #معجزات شب و روز میلاد رسول رحمت صلی الله علیه و آله
----------🌌🔅------------------
#ابليس - كه لعنت خدا بر او باد - در آسمانهاى هفتگانه رفت و آمد مى كرد. چون #عيسى عليه السلام به دنيا آمد از سه آسمان منع گرديد و فقط در چهار آسمان گردش مى كرد. زمانى كه #رسول_خدا صلى الله عليه و آله ولادت يافت از تمام آسمانها منع شد و شياطين به وسيله (شهابها) سنگباران شدند. قريش گفتند:
اين همان قيامتى است كه از زبان اهل كتاب مى شنيديم . عمرو بن اميه - كه يكى از بزرگترين پيشگويان جاهليت بود - گفت : اين ستارگان را كه به وسيله آنها راهنمائى مى شوند و زمستان و تابستان را بدانها مى شناسند بنگريد ؛ اگر آنها پرتاب شدند دليل بر نابودى همه چيز خواهد بود ، و اگر ديگر ستارگان پرتاب گرديدند و آنها ثابت ماندند دليل بر وقوع امرى است .
👈در روزى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دنيا آمد تمام #بتها بر زمين افتادند. #ايوان_كسرى در آن شب به لرزه در آمد و #چهارده_كنگره آن فرو ريخت ، #درياچه_ساوه خشك و در #بيابان_سماوه (محلى بين كوفه و شام) سيل جارى شد. #آتشكده_فارس - كه هزار سال بود خاموش نشده بود - به خاموشى گراييد. #موبد_موبدان در آن شب در خواب شتران سركشى را ديد كه اسبان عربى عالى نژادى را به دنبال داشتند.
آنها از دجله گذشته و به سرزمين فارس وارد شدند. #طاق_كسرى از ميان شكاف پيدا كرد و آب رودخانه #دجله در آن كاخ نفوذ نمود. در همان شب #نورى از #حجاز تابيد و تا مشرق ادامه پيدا كرد. #تختهاى_پادشاهان جهان سرنگون شد. آن روز همه آنها خاموش بودند. علم پيشگويان از آنان اخذ و جادوى جادوگران باطل گرديد. هيچ پيشگويى در عرب نماند مگر اينكه از يار و صاحبش بريده شد.
قريشيان نزد اعراب عظمت يافته و به نام خاندان خداوند - آل الله - خوانده شدند.
امام صادق عليه السلام فرمودند:
چون در بيت الله الحرام بسر مى بردند ، خاندان خداوند (آل الله) ناميده شدند.
#آمنه مى گويد: به خدا سوگند كه فرزندم در حالى كه با دست خويش از زمين خوردن خود جلوگيرى مى كرد ، به دنيا آمد. پس سر خود را به سوى آسمان بلند كرد و به آن نگريست .
آنگاه نورى از من خارج شد كه همه چيز را براى او روشن كرد.
در آن روشنايى سخن كسى را شنيدم كه مى گفت :
تو سرور آدميان را به دنيا آوردى ؛ او را (( #محمد )) بنام .
#عبدالمطلب كه سخنان آمنه به او رسيده بود - براى ديدن نوزاد آمد.
او را در بر گرفت و در دامان خود قرار داد و گفت :
شكر و سپاس خداوندى را كه اين كودك معطر و خوشبو آستين را - كه در گاهواره سرور كودكان و نوجوانان گرديد - به من ارزانى داشت .
👈آنگاه او را به اركان كعبه ماليد و در حق او اشعارى سرود.
💠(حضرت صادق عليه السلام اضافه فرمودند:)
ابليس - كه لعنت خدا بر او باد - جميع شياطين را فرا خواند. گفتند:
اى پيشواى ما ، چه چيز تو را ترسانيده است ؟
گفت: واى بر شما! بدانيد كه از امشب زمين و آسمان دگرگون شده و حادثه و رويداد عظيمى بر روى زمين اتفاق افتاده كه نظير آن از زمانى كه عيسى بن مريم به آسمان برده شد روى نداده است . برويد و ببينيد كه اين اتفاق چيست ؟
شياطين متفرق شدند و سپس بازگشته گفتند: چيزى نيافتيم !
ابليس - كه لعنت خدا بر او باد - گفت : خود شخصا اين كار را خواهم كرد. در جهان گردشى نمود تا به حرم رسيد. آنجا را مملو از فرشتگان مشاهده كرد. خواست وارد شود ؛ فرشتگان بر او بانگ زدند. بازگشت و خود را به گنجشكى مانند كرد (مرغى است زرد رنگ كوچك مثل گنجشك) و از جانب كوه حرا وارد شد.
جبرئيل عليه السلام به او گفت : لعنت خدا بر تو باد! برگرد!
گفت :
اى جبرئيل ، پرسشى دارم ؛ اين اتفاق چيست كه در اين شب بر روى زمين روى داده است ؟
جبرئيل گفت : حضرت محمد صلى الله عليه و آله به دنيا آمده است .
گفت : آيا مرا در او بهره اى است ؟ گفت : خير. گفت : در امت او چه ؟
گفت : آرى . گفت : راضى گرديدم .
📚الأمالي الشيخ الصدوق 360/1
http://lib.eshia.ir/15033/1/360
متن عربی و مصادر مخالفین
#عصمت #افضلیت
➖➖➖➖➖➖