eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
726 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم
* 💞﷽💞 ‍ #قسمت‌دهم #نم‌نم‌عشق یاسر سوار ماشین شدم و پشت رول نشستم چند لحظه بعد از من مهسوهم سوار
* 💞﷽💞 ‍ ‍ یاسر به سمت خونه به راه افتادم،رسیدیم به قسمت سخت ماجرا،آموزش احکام اولیه ی اسلام😁 حالا اگه طرف پسربود یه چیزی،دخخخختره...یاسرفاتحه ات خونده است.مجبورم از مامان و یاسمن بخوام انجامش بدن،مسلمااونابهتربلدن... _خب،مهسوخانم جواب آزمایشمون خوب بوده الان میریم پیش مادرم و یاسمن یه سری چیزها رو براتون توضیح میدن که لازمه برای مسلمون شدن رعایتشون کنین.ممنون میشم اگر دقت کنید به حرفاشون که سریعتر بریم پیش یه بنده ی خدایی برای اسلام آوردن... +بله،ممنون،چشم. به در خونمون رسیدم ریموت روزدم تا دربازبشه، به سمت پارکینگ روندم.. بعداز پارک کردن ماشین پیاده شدم و.. _اینم از کلبه ی درویشیه ما،بفرمایید.خوش آمدید ولبخندی هم چاشنیش کردم.. «اولین ضربه،اسلام دین مهربانیه» آروم پیاده شد و پشت سرم اومد مامان اینارو میدیدم که از در سالن خارج شدن و بالای پله ها منتظرمونده بودن.. مادرمو توی بغل گرفتم و دستشو بوسیدم... عادت هرروزه ام بود... «دومین ضربه،وبِالوالِدَینِ اِحسٰاناً» _الهی قربون قدوبالات برم الهااام جونم.بترکه چشم حسودت.بگوایشالا «سومین ضربه،مامذهبیاافسرده نیستیم» بادست ب عقب هلم داد و گفت:بروعقب ببینم هرکول،لهم کردی...مردگنده فک کرده هنوزم دوسالشه ...بارآخرتم هست به من میگی الهام جون. _یوهاهاها.حرص نخور قندعسلم😋😍 _بح سلام یاسمن خانم گل گلاب.میگم بوی ترشی فضاروبرداشته بودا...نگو ... باضربه ای که توی بازوم زد آخم رفت هوا... _چه ضرب دستی داری تو ...اه اه مهسو داشتم به صمیمیت و شوخیای یاسرو خانوادش نگاه میکردم که با شنیدن اسمم اززبون یاسمن به خودم اومدم. +بحححح عروس بعدازاین...خوش اومدی گل من...ببخشید بس که این بشرحرف زدنذاشت اصل کاری روتحویل بگیریم.. بعد هم با خنده بغلم کرد و گونه ام رو بوسید. لبخندی زدم و سلام دادم به سمت مادرش رفتم وبغلش کردم و اونم بهم خوش آمد گفت. دوس داشتنی بنظرمیرسیدن.و برخلاف تصوراتم شوخ و شنگ و سرزنده بودن...پس چراتوی خونه ی ما ازین خبرانبود😞 بعداز تعارفات معمول واردخونه شدیم و روی مبل ها یه گوشه نشستم. یاسر گفت:ببخشید،میرسم خدمتتون.. و ازپله ها بالارفت... 😌 ادامه دارد... لایک❤فراموش نشه😉 _ *