مقبل کاشانی شاعری بوده که خیلی آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام رو داشته اما از نظر مالی در مضیقه بوده . هر وقت سایر افراد کربلا میرفتن اشک حسرت میریخته وآرزوی زیارت ارباب بی کفنش رو داشته .
یک روز یکی از دوستان خرج سفرش رو تقبل میکنه و از کاشان راه میفتن به سمت کربلا .
در راه و نزدیکی های گلپایگان دزدان قافله رو تاراج میکنن .یک عده از افراد بر میگردن کاشان .
یک عده هم میرن سمت گلپایگان و از اونجا با توجه به اعتباری که داشتند و یا از فامیلاشون پول قرض میکنن و سفر رو ادامه میدن .
اما مقبل در گلپایگان نه آشنایی داشت و نه اعتباری . از یک طرف هم دوست نداشت دیگه راهی رو که اومده برگرده . دلش هوای امام حسین علیه السلام رو داشت.
با خودش می گفت یک قدم نزدیکتر به امام حسین علیه السلام هم یک قدمه .
همینجا میمونم کار میکنم تا خرج ادامه سفرم جور بشه.
چند وقتی تو گلپایگان موند تا محرم از راه رسید .
مثل همه شیعیان در مجالس عزاداری شب و روز محرم شرکت میکرد تا اینکه شب عاشورا شد ، اشعاری رو که سروده بود در شب عاشورا خوند و غوغا کرد ….
همون شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید مشرف شده به کربلا و وارد صحن شد . خواست بره طرف ضریح که از ورودش جلوگیری کردن .
مقبل میگه :با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند .
یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت .
پرسیدم توکیستی ؟ گفت : من از فرشتگان حافّین هستم ، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کنم . در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود . از وی راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم . گفت : پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (ع)آمده اند
مقبل میگه : حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به محتشم بگویید بیاید
ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد
حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت
حضرت میفرمود برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود .
حضرت فرمود ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان
و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش: کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا
گر چشم روزگار بر او زار میگریست
خون میگذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
- اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد … حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود :ای پدران من ای عزیزان ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان .
محتشم ادامه داد:
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
- در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید. محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده .
محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله:
این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
- با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند .و ملکی این شعر محتشم را میخواند:
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد
خاموش محتشم که از این حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
- محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد . پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت
مقبل میگوید : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود .
مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند . مقبل گوید رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمود برو بالاتر فهمیدم . مقام محتشم از من خیلی بالاتر است . شروع کردم به خواندن اشعارم:
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت
هوا چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب واژه گون
گردید
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد
تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها
غش کرد . مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود .
ناگهان امام حسین علیه السلام را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد :
ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد . مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم . فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند
اگه دلتون شکست و اشکتون جاری شد فقط و فقط برا سلامتی و فرج مولای غریبمون دعا کنین.
اللهم عجل لولیک الفرج
@haram110
حرم
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع) 📜 💓 بعد از مراسم عزادا
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
#فرازی_از_تاریخ⏳
#وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع) 📜
#دفن_شهدا😭
🌺۱۱ محرم یا ۱۳ محرم را زمان دفن شهدای کربلابیان کردهاند. بنابر برخی اقوال، پس از بازگشت عمر بن سعد و یارانش، جماعتی از بنیاسد که در نزدیکی کربلامنزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و در موقعی از شب که ایمن از دشمن بودند، بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گزاردند و آنان را دفن کردند.
🥀بنابر نقلی بدن امام حسین(ع) با حضور امام سجاد(ع) به خاک سپرده شد.
#ادامه_دارد.....
📗ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت: دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.
📕ابناعثم، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت: دارالأضواء، ۱۴۱۱ق/ ۱۹۹۱م.
📒ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، ج۳و۵، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۲.
و.....
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
حرم
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊 #معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜 #یار_سی_و_هفتم🌹 💛 #شوذب_بن_عبدالله💛 🌱 او از رجال شیع
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
#معرفی_یاران_امام_حسین(ع)📜
#یار_سی_و_هشتم🌹
💗 #مقسط_بن_زهیر💗
✨او و دو برادرش از اصحاب امیرالمؤمنین علیه السلام و از مجاهدان پیشتاز آن حضرت در جنگهاى جمل و صفین و نهروان بودند. چون امام حسین علیه السلام به كربلا آمد، شبانه به خدمت آن حضرت رسیده و به فیض شهادت نائل شد.
#ادامه_دارد....
📕 ابصار العین، 114.
🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊●●🕊
حرم
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃
هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇
#عبیدالله_بن_زیاد_و_ابن_مرجانه لعنت الله علیه
ابوحفص عبیدالله بن زیاد، در سال 33 یا 39 هجری به دنیا آمد. پدرش، زیاد بن اَبیه بود که داستان تغییر یافتن نسب او و الحاقش به ابوسفیان توسط معاویه، مشهور است. مادر عبیدالله نیز زن مجوسی به نام مرجانه، فرزند یکی از پادشاهان فارس بود که از زیاد، جدا شد و با مردی کافر به نام شیرویه ازدواج کرد و عبیدالله در خانه او پرورش یافت.
جنایاتش:
در حادثه كربلا، همه جنايتها، به دستور مستقيم عبيدالله تحقق يافت، چنان كه پس از يزيد، بيشترين نقش را در اين فاجعه دردناک داشت. او پس از واقعه كربلا نيز در كمال سفاكی، اعتراضهای عراقيان را سركوب نمود؛ اما سرانجام و پس از مرگ یزید، در حالی که بر حسب نقل، چهار هزار و پانصد نفر از شیعیان با وضعی فجیع در زندان او بودند، در برابر نافرمانی و شورش بصریان، تاب نیاورد و ذلیلانه فرار کرد.
ابونعیم فضل بن دکین گفته:
گفتهاند که عبیدالله بن زیاد، وقتی امام حسین علیه السلام را کشت، 28 ساله بود، بنابراین، او در سال 33 هجری، به دنیا آمده است.
سرنوشت او:
زید ابن ارقم گوید: وقتی سر امام حسین علیه السلام را در دست داشت، دستش لرزید سر مبارک امام حسین علیه السلام بر زانوی او افتاد. یک قطره خون تازه از آن چکید. آن قطره رانش را سوراخ کرد و هرگز بهبود نیافت و همواره محل آن عفونی و بد بو بود. از همین رو عبیداله به همراه خود عطر داشت تا کسی بوی گند تعفن بوی زخم پایش پی نبرد.
ابراهیم فرمانده دلیر و شجاع سپاه مختار وی را به همراه بسیاری از سپاه اش اسیر کرد و خود دستور داد پاهای ابن زیاد را با آتش بسوزاند. سپس خنجر خود را برداشت و از گوشت های ابن زیاد می برید و بصورت نیمه پخته بخورد ابن زیاد می داد و هرگاه امتناع از خوردن می کرد خنجر بر بدنش فرو می برد. در پایان سر او را گوش تا گوش برید و جسدش را آتش زد و سر او را نزد مختار فرستاد. مختار سر ابن زیاد و دیگر قاتلان را به مدینه نزد محمد ابن حنفیه و امام سجاد علیه السلام فرستاد.
بر #مالک_بن_یسر تا قیامت لعنت
بر #حصین_بن_تمیم تا قیامت لعنت
بر #ابحر_ابن_کعب تا قیامت لعنت
بر #سنان_بن_انس_نخعی تا قیامت لعنت
بر #اسحاق_بن_حوبه_حضری تا قیامت لعنت
بر #حکیم_بن_طفیل_طایی_سنبسی تا قیامت لعنت
بر #عبیدالله_بن_زیاد ملعونِ ملعون تا قیامت لعنت
📚نفسالمهموم
📚ترجمه کامل ابن اثیر
📚تاریخ طبری
📚منتهیالامال
📚ابصار العین
📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر
✨یا علی✨
حرم
🌸🍃✨✨🕯✨✨🍃🌸🍃✨✨🕯✨🍃🌸 #خلاصه_زندگینامه_حضرت_رقیه(س)📜 #قسمت_اول 🌺رقیه دختر خردسال امام حسین(ع) که در و
🌸🍃✨✨🕯✨✨🍃🌸🍃✨✨🕯✨
#خلاصه_زندگینامه_حضرت_رقیه(س)📜
#قسمت_دوم
🌺در منابع گزارشهایی از چگونگی وفات دختری منسوب به امام حسین(ع) در شام وجود دارد، این گزارشها چندان هماهنگ نیستند.
نخستین منبعی که ماجرای شهادت دختر خردسالی از امام حسین(ع) را در شام مطرح کرده است. کامل بهایی نوشته عمادالدین طبری(۷۰۰ق) است. او نام دختر را ذکر نکرده است. سن او را چهار سال و وفات او را چند روز پس از دیدن سر پدر در خانه یزید گزارش کرده است.ملا حسین کاشفی (متوفی ۹۱۰ق) محل حادثه را کوشْک (کاخ) یزید و زمان آن را روز دیدن سر بریده ذکر کرده است.فخرالدین طُریحی (م ۱۰۸۵ ق)؛ نخستین کسی است که کودک را سه ساله و سخنانی از او خطاب به پدر گزارش کرده است.
محمدحسین ارجستانی در اواخر قرن سیزدهم، نام کودک را زُبیده، سن او را سه سال، محلّ حادثه را خرابه شام گزارش کرده است.
ارجستانی پیش از ذکر این حادثه، به حضور دختری از امام حسین(ع) به نام رقیه در شام یاد کرده است.محمدجواد یزدی در اوایل قرن چهاردهم محل حادثه را خرابه شام دانسته است و گفته نام او زُبَیده یا رُقَیه یا زینب یا سَکینه و یا فاطمه بوده است.سید محمدعلی شاهعبدالعظیمی (م ۱۳۳۴ق)، برای نخستین بار، نام کودک را رقیه و سنّ او را سه سال آورده است.
#ادامه_دارد.....
📗طبری، کامل بهائی، ۱۳۸۳ش، ص۵۲۳.
📘واعظ کاشفی، روضة الشهدا، ۱۳۸۲ش، ص۴۸۴.
و.....
37.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#کربلایی_وحیدشکری
🔸جان نثاران امام زمان(عج🔸
#شور_بسیارزیبا
📝صاحب علم قمر....
#شب_شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺چگونه برگه تردد سفر به عراق را سریعتر دریافت کنیم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍓در این عصر زیبای
🍒پايئزی آرزومندم
🍓دلتون آرام ، تنتون سالم
🍒و ساز دنیا کوک
🍓خواستہهای قلبیتون باشہ
🍒عصرتون پر از آرامش🍹
Panahian-Clip-SafareEshghYaAghl.mp3
1.25M
🎙آیا سفر #اربعین برای بچهها مناسب است؟
🔴 #استاد_پناهیان
حرم
#سلسله_احادیث_اهل_بیت_علیهم_السلام_در_باب_روابط_زناشوئی ❣️رابطه ی #جنسی یکی از زیباترین بخش های ازد
#سلسله_احادیث_اهل_بیت_علیهم_السلام_در_باب_روابط_زناشوئی
❣️رابطه ی #جنسی یکی از زیباترین بخش های ازدواج است که در دین مبین اسلام و در احادیث و روایات بسیاری بر چگونگی رابطه ی صحیح جنسی تاکید شده است.
در این سری از مطالب ،مجموعه احادیث گرد آوری شده از ائمه اطهار و پیامبر اسلام ( ص) در مورد #آمیزش_جنسی_صحیح را برای شما گردآوری کرده ایم .امیدواریم راهگشای شما باشد .
1️⃣اگر فرزند کم عقل ودیوانه و جذامی نمیخواهید؛ در اول، وسط و آخر ماه(قمری) با همسر خود آمیزش نکنید، چه بسا ممکن است آن چه نمیخواهید صورت پذیرد.
📕(پیامبر اکرم(ص)، همان ص۹۱)
2️⃣در شب عید فطر، عید قربان و نیمه شعبان نیز از آمیزش به قصد فرزنددار شدن دوری گزینید، چرا که ممکن است فرزند شما شرور، معلول، بد یمن و زشت رو گردد.
📕(پیامبر اکرم(ص)، وسایل الشیعه ج۱۴، ص۱۸۷)
3️⃣اگر گاهی چشمانت بی اختیار یا با اختیار به زنی افتاد و مسحور او شد و دلت لرزید، پیش از این که پایت بلغزد، چشم فرو بند و در اولین فرصت با همسرت همبستر شو، چرا که زنان همگی مانند همند.
📕(امام علی(ع)، همان ص۷۳)
°•کپی با ذکر #صلوات آزاد است•°
🍃🌸🍃
🍃 @haram110
بسم الله الرحمن الرحیم
🔴 اضطراب و استرس 👇
• منشأ اولیه اضطراب و استرس؛ غلبه صفراء میباشد و درمان آن مالیدن روغن بنفشه هر شب به ملاج و ماساژ دادن آن و در هر مجرای بینی دو قطره چکانده شود.
اگر استرس و اضطراب طولانی مدت باشد منجر به سوداء میشود که در این صورت درمان آن مالیدن شبی چهار تا شش قطره روغن بادام شیرین به ملاج سر قبل از خواب میباشد به مدت یکماه تا چهل روز.
حرم
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 #فضائل امیر المؤمنین #علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام از کتب #شیعه_و_سنی 💠
#پيرامون_فرزندان_حضرت (ع): 🌸🌸🌸
#بخش_دوم
(۴) حذيفة بن يمان «۴»- مى گويد: پيامبر (ص) را ديدم كه دست حسين بن على (ع) را گرفته است و مى فرمايد: اى مردم! اين حسين بن على است، پس او را بشناسيد و مقدّمش بداريد. به خدا سوگند به سبب جدّش نزد خداوند تعالى از جدّ يوسف بن يعقوب (ع) گرامى تر است. اين حسين بن على است كه جدّش و جدّه اش و مادرش و پدرش و عمويش و عمّه اش و دايى اش و خاله اش و برادرش و خودش و دوستدارانش و دوستداران دوستدارانش همگى بهشتى هستند.
_________ _
(۱) 📚مناقب ابن مغازلى/ ۶۶، ح ۹۵، با قدرى اختلاف.
(۲) 📚همان ۷۱، ح ۱۰۲.
(۳)📚 تاريخ بغداد ۱/ ۱۳۹ و احقاق الحق ۱۱/ ۱۶- ۱۳.
(۴) در مناقب ابن مغازلى بدان دست نيافتيم ولى در 📚احقاق الحق ۱۱/ ۲۸۲ به نقل از مناقب عبد اللَّه شافعى به نقل از مناقب ابن مغازلى آورده شده است.
ترجمه كشف اليقين، ص: ۳۰۶
(۱) ابو هريره «۱»- مى گويد: پيامبر (ص) را ديدم كه آب دهان حسن و حسين را چنان مى مكد كه شخص، شير را.
(۲) اسامة بن زيد «۲»- مى گويد: شبى براى نيازى در خانه پيامبر (ص) را كوبيدم. پيامبر (ص) به سوى من آمد در حالى كه چيزى با خود داشت كه نمى دانستم چيست. چون از نيازم فارغ شدم گفتم: اين چيست كه با خود دارى؟ ناگاه ديدم كه حسن و حسين هستند كه بر دو ران حضرت (ص) چسبيده اند. پيامبر (ص) فرمود: اين دو پسران من و دو پسر دختر من هستند. خدايا! تو مى دانى كه من آن دو را دوست دارم، پس دوستشان بدار- پيامبر، اين سخن را سه بار تكرار كرد.
(۳) جابر «۳»- مى گويد: بر پيامبر (ص) وارد شدم در حالى كه حسن و حسين را بر پشت داشت و مى گفت: شتر شما چه نيكوست و شما چه بار نيكويى هستيد.
(۴) ابو سعيد خدرى «۴»- مى گويد: نزد پيامبر (ص) به سخن گفتن مشغول بوديم كه نيم روز نزديك شد و پيامبر (ص) را ديديم كه گاهى به راست نظر مى كند و گاهى به چپ.
هنگامى كه او را چنين ديديم آهنگ رفتن كرديم، همين كه به در رسيديم فاطمه (س) دخت پيامبر را ديديم. على (ع) به او گفت: اى فاطمه! چه چيز تو را هراسان در اين ساعت از خانه بيرون كشانده است؟ فاطمه (س) گفت: از صبح دو پسرت حسن و حسين را گم كردهام و گمان مى كردم نزد پيامبر (ص) هستند. على (ع) گفت: نزد پيامبر نيستند، باز گرد و او را آزار مده كه اينك ساعت ملاقات نيست.
پيامبر (ص) سخن على و فاطمه را شنيد و در حالى كه تنها لباس زير داشت به سوى آنها آمد و گفت: چه چيز تو را پريشان در اين ساعت از خانه بيرون كشانده است؟...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
4_721038705925555364.mp3
2.46M
#فایل_صوتی🎙
#حجاب✨🍃
❓اگه حجاب داشتن رو آزاد میگذاشتیم ماهم مثل کشورهای غربی نگران چشمهای آلوده و ناپاک نبودیم❗️
بی حجابی برای همه عادی میشد❗️
#حاج_آقا_ماندگاری🌹
#بسیار_زیبا_و_تاثیرگذار👌
🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدم هایی سوی ظهور مولایمان حجه ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف
⚠️اگه اربعین زائرین، حتماً حتماً ببینید
🔸ان شاءالله با ارسال برای دوستان،
شما هم در فرارسیدن ظهور باشکوه مولایمان سهیم باشید
@haram110
حرم
#هیچ_کس_به_من_نگفت ... شماره ۴ هیچ کس به من نگفت: که گناه، خانه قلب را تیره میسازد و شما که نورا
❤️✨✨❤️
#هیچ_کس_به_من_نگفت ...
شماره 5
💯هیچ کس به من نگفت:
✔️که شما مهربان ترین فرد عالم هستید؛ هزار بار مهربانتر از مادر و قتل و کشتار از روش شما به دور است.
مگر نه این است که قرار شده بر سیره و روش جد بزرگوارتان رسول مهر و رحمت عمل کنید که در فتح مکه، با اینکه قدرت داشت، از همه گذشت از همان کسانی که او و یارانش را آزرده بودند.
✅مگر نه این است که شما خود را رحمت گسترده الهی معرفی کرده اید و در دعای ندبه، همگی ما آن رافت و مهربانی و دعای خیر را از شما طلب میکنیم.🌸
🌹من نمیدانستم که شما پدری مهربان، همدم و مونسی دلسوز و رفیقی خیرخواه هستید و چقدر دیر فهمیدم که شما یار بی کسان، طبیب دردمندان، راهنمای گمشدگان و انیس غریبانی.😢
💫و من چقدر دیر دانستم که شما نمایانگر صفات خدایی؛ و مهربانی تنها یکی از صفات اوست، که در شما نور افشانی میکند.
💕من تازه شنیده ام که شما با غم ما غمناک و با شادی ما، شاد میشوی و نسبت به ما از خودمان، مهربان تر و دلسوزتری و صلاح مرا بهتر از خودم میدانی و به سعادت و کمالم مشتاق تر از خودم هستی.
کاش این مهربانی را از نوجوانی درک میکردم تا حال،
قلبم انیس و مونسِ این غربت و تنهایی شما میشد.😢
📗برگرفته از کتاب هیچکس بمن نگفت
✍نویسنده: #حسن_محمودی
4_6039560042150101439.mp3
6.5M
#نماز_مهمتره_یا_امام_زمان؟ ۳
اصل دین رها شده...
ادامه دارد....
@haram110
تعجیل در ظهور حضرت مهدے عج #صلوات
#حسین_جان❤️
🍂من پاسپورٺ وڪاغذ ویزا ندارم
😔اصلا دگر ڪارے بہ این دنیاندارم
🍂حرفم فقط باتوسٺ آقاےعزیزم
😔من اربعین درڪربلایٺ جاندارم؟
#اربعین_ایران_بمانم💔
#بےگمان_دق_مےڪنم😭
🔍 زیارت اربعین شوآف نیست | #اربعین_۱۴۴۱
" لطفاً با دقت مطالعه کنید و نشر دهید"
بعضی از کسانی که به زیارت اربعین مشرف میشوند در مسیر پیاده روی و موکبها و حتی در عتبات شعارهای سیاسی و نحن ابناء زید و عمرو و... سر میدهند. ما به نیابت از آقای زید آمدیم و عکس مراجع را به سینه و کوله می چسبانند و سینه چاک مراد خود هستند. این افراد زیارت نروند بهتر است. زیارت اربعین یعنی تجمع شیعیان برایِ فرج امام عصر روحی فداه. اگر میخواهید به نیابت از کسی بروید به نیابت از پدر و مادر امام عصر روحی فداه مشرف شوید. قدم هایتان را به نیت از فرج امام عصر روحی فداه بردارید. تحت قبه سید الشهدا علیه السلام دعا مستجاب است اول برای تعجیل در فرج دعا کنید. باید در مدت سفر و پیاده روی گریان باشی و دعایِ فرج بخوانید. تمام فکر و ذکر شما باید تعجیل در فرج باشد. سیصد و پنجاه و پنج روز برای هر کس دوست داری سینه چاک باش. ده روز سینه چاک امام عصر روحی فداه باش. ده روز غیر امام عصر روحی فداه را فراموش کن. تمام فکرت و عملت را به آن حضرت اختصاص بده. وقتی به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف میشوید از گناه پاک میشوید. وقتی پاک و مطهر شدی، تحت قبه امام حسین علیه السلام هستی. وقت دعا برای فرج امام عصر روحی فداه است. کسی به غیر از امام زمان روحی فداه به درد شما نمیخورد. کسی به غیر آن حضرت غمخوار و نگران شما نیست. خیری اگر در زندگیها هست به برکت وجود امام طرید ماست. ده روز از زندگی خود را به امام عصر روحی فداه اختصاص بدهیم خیر و برکت آن را در زندگی می بینیم. بیایید امسال همه را کنار بگذاریم، همه باهم، با هر سلیقه و اعتقاد و گرایش سیاسی و اجتماعی، یک صدا، در بزرگترین تجمع بشری، در مکان مقدس کربلا که دعا مستجاب است، بزرگترین آرزویِ خود یعنی فرج امام عصر روحی و ارواحنا فداه را از درگاه خداوند متعال بخواهیم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نشر_دهید
.
🔹 نور راس بریده حسین علیه السلام حتی زنازادگان را نیز مجذوب میکرد:
🔺 درخشیدن صورت مبارک سیدالشهدا در عصر عاشورا و در مسیر کوفه و شام تا ورود به مجلس یزید:
هلال بن نافع گويد:
من ايستاده بودم كه بانگ بر آمد: بشارت ای عمر سعد،
که اينك شمر میخواهد حسين عليه السلام را به قتل برساند!
هلال میگوید:
من نزديك آمدم و ديدم كه هنوز رمقي در حسین عليه السلام باقی است و داشت جان میداد!
سوگند به خدا،
☑️ من در تمام عمرم هيچ كشته اي را نديدم كه تمام پيكرش بخون خود آلوده باشد، اما مثل حسين عليه السلام صورتش و جمالش با هیبت باشد، من میدیدم که صورت او میدرخشید و بر نور خورشید غلبه داشت❗️
به خدا سوگند،
☑️ لمعات و تشعشات نوری که از چهره حسین عليه السلام ساطع میشد، مرا از اینکه غرق در خون است و قصد بریدن سر او را دارند باز ميداشت❗️
☑️ چند نفر از اصحاب عمر ابن سعد برای جدا کردن سر حضرت وارد گودال شدند اما وقتی نور صورت حسین و هیبت او را میدیدند پشیمان شده و از گودال بیرون می آمدند!
او در چنان حالتی باز آبی طلبيد، اما آن سنگدلان از دادن آب مضايقت داشتند، تا جایی که شمر به حسین عليه السلام برای کشتن حضرت وارد گودال شد و گفت:
هرگز به تو آب نمیدهیم مگر اینکه از آب جهنم بنوشی!
📚مقتل مقرم 329.
بلاذری از اساطین عامه نقل میکند:
☑️ وقتی سر مبارک سیدالشهدا علیه السلام را نزد ابن زياد بردند، از نوری که چهره او ساطع بود تعجب کرد و گفت: کسي را همچون او به این زيبای نديده ام❗️
پس انس غلام پیمبر صلي الله عليه و آله گفت:
👈 مگر او شبيه ترين اهل بیت علیهم السلام به رسول خدا صلي الله عليه و آله نیست؟
☑️ و وقتی راس مبارک حضرت بر يزيد بن معاويه وارد شد یزید از جمال و هيبت و نور صورتش به حيرت افتاد، و گفت: من هرگز صورتي نورانی تر زيباتر از او نديده ام❗️
👈 اما باز آن ملعون بر لب و دندان آن سر بریده چوب خیزران میزد!
لذا «کعبي» ميگويد:
و مجرح ما غيرت منه القنا حسناً، و لا اخلقن منه جديدا، قد کان بدراً فاغتدي شمس الضحي، مذ ألبسته يد الدماء برودا.
ترجمه:
👈 آن مجروحي که نيزه ها زيباي و نور صورت او را دگرگون نساختند، و تازه گی او را کهنه ننمود!
☑️ او ماه تمامي بود که بر سر نیزه ها رفت، تا اینکه آن سر به خورشيدي در بلنداي روز تبديل شد❗️
📚 انساب الاشراف 5/3.
در نشر شعائر و معارف حسینی و تعجیل فرج کوشا باشیم.
نشر واجب و حداکثری.
.
@haram110
⇩⇩⇩ داسـتـــ📚ــــان⇩⇩⇩
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
نخواه گناه کنی! گناه نمیکنی❗️
یه جوان زیبایی بود به نام ابن سیرین شغل این جوان پارچه فروشی بود، مغازه هم نداشت
فقط یه سبد داشت که رو سرش میذاشت و تو این کوچهها را میفتاد و كاسبی میكرد
و گاهی هم برای رفع خستگی گوشهای مینشست و بساطش را كناری پهن میكرد
از قضا زن جوانی عاشقش شده بود و تصمیم گرفته بود او را به دام بیندازد
این بود که رفت پیش ابن سیرین و گفت:
من شوهرم مریضه، لباس میخوام براش بخرم اما میخوام به سلیقه خودش باشه
بساطتو جمع کن پاشو بریم پیش شوهرم
ابن سیرینم قبول کرد و با آن زن راهی خانهشان شد، زن وارد شد و ابن سیرین هم یا الله گويان پشت سرش وارد خانه شد
اتاق اول را گذراند
دومی را هم همین طور
رسید به اتاق سوم
دید مثل اینکه اینجا هیچ خبری نیست!
رو کرد به به زن و گفت: پس شوهرت کجاست؟
زن هم خیلی راحت گفت: من که شوهر ندارم
بعد به ابن سيرين گفت: ببین اینجا خانه من هست، تو هم الان در خانه من هستی
اگه آماده برای گناه نشوی و در اختیار من نباشی داد میزنم که مزاحمم شدهای
ابن سیرین يكباره متوجه شد در باتلاقی افتاده که هر چی بیشتر دست و پا بزند بیشتر فرو خواهد رفت!
این بود که رو کرد به سمت آسمان و گفت:
ای خدا تو که میدانی من اهل این کارها نیستم پس خودت نجاتم بده
در همين حال یک فکری به خاطرش رسید
گفت: باشه نياز نيست داد بزنی، من آماده میشوم برای گناه، فقط به من بگو دستشوئی خانه کجاست؟
آن زن هم با این خیال كه او راضی شده محل دستشویی را نشان داد
ابن سیرین رفت داخلش و تا توانست از نجاسات آنجا برداشت و به خودش مالید!؟
و آمد و یک گوشه نشست
زن تا وارد اتاق شد، دید چه بوی بدی میآید
رويش را برگرداند و ابن سیرین را در آن وضع دید!
گفت: چرا خودت رو اینجوری کردی!؟
ابن سیرین گفت: این تجسم عملیه که از من میخواستی انجام بدهم!
آن زن با عصبانيت و ناراحتی ابن سیرین را با همان وضع از خانه خود بیرون كرد
ابن سیرین با همان قیافه از خانه بیرون آمد،
اما انگار آن روز و آن ساعت همه مرده بودند؟!
هیچکس ابن سیرین را با آن قیافه ندید
از آن روز به بعد از او بوی خوشی استشمام میشد و خداوند علم تعبیر خواب را به ابن سیرین عنایت فرمود.
میدانید چرا!؟؟؟
چون حفظ حرمت کرده بود و به نفس خودش به یاری خدا غلبه كرده بود
دوستهای خوبم..!!
اگر ما هم نخواهیم گناه كنيم، میتوانیم
ترک گناه سخته ولی ممکنه!
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
✨﷽✨
❤️✨ #همسرداری
💠← پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) به خوشرویی در خانه اهمیت زیادی می دادند
و اصحاب را به مدارا با زنان ترغیب می نمود
و در اخرین لحظات عمر خود به آن سفارش می کرد
و سعی آن حضرت بر آن بود تا مردان رابا مقام و شخصیت والای زن آشنا کند و به آنان بفهماند که زنان به عنوان برترین مربی انسانها نقش بزرگی در سعادت و بدبختی جوامع بشری دراند.
💠← به این جهت در هر فرصتی که دست می داد از زن به عنوان مادر و به عنوان همسر مومنه تجلیل می کردند و می فرمودند:
«بعد از اسلام بهترین چیزی که مسلمانان از آن برخوردار می شود، همسر مومنه ای است که هرگاه به او نگاه کند مسرور شود و در موقع درخواست کاری از او اطاعت کند و در غیاب شوهر خود و مال شوهر را حفظ کند.»
💠← همچنین به زنان توصیه می کردند که مراعات همسران خود بکنند و تقاضای خرید چیزهایی که قادر بر آن نیستند را نکنند و فرمود: «هر زنی که با شوهر خود مدارا نکند و از او چیزی را بخواهد که انجام آن در قدرت او نباشد از چنین زنی هیچ کاری قبول نخواهد شد و روز قیامت خدا را ملاقات می کند در حالیکه خداوند بر او غضبناک است.»
💠← پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) مردان را به یاری زنان در امور خانه تشویق می کردند و روزی که در خانه خانم حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) دیدند حضرت امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) عدس پاک می کند و حضرتفاطمه (سلام الله علیها) در کنار دیگ نشسته اند فرمودند:
«هر مردی که در امور خانه به همسر خود کمک می کند و بر او منت نگذارد، خداوند نام او را در دفتر شهدا می نویسد.»
📚(طوائفالحکم_ ص۲۸۹)
🍃
🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید ( #دوربین_اجتماعی)
🔺با دقت تا آخرش نگاه کنید!
⁉ جوونای ما برای هر کاری که می کنند باید یک کلیپ اینجوری درست کنند؟!
⚠جماعت غربزده و مدعیان روشنفکری چیکار کردن با فکر این مردم که اینقدر خودباوری نداریم تو جامعه؟!!!
📲 ڪانال حرم
🆔 @haram110