eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
631 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 صداقت فقط یک انتخاب اخلاقی نیست. صداقت یک انتخاب سالم برای سلامت روانی است. دروغ نگفتن به مدت ۱۰ هفته باعث افزایش اعتماد و حس پیوند در روابط و در نتیجه افزایش سلامت روانی میشه. مهم ترین ستون یک رابطه اعتماد هست. دروغ ، باعث شکستن و فروریختن این ستون میشه. ‌ ❤️🕊 کانال حرم ◕‿◕ 🌸@haram110 🦢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌎🌺🍃 🌺 ❇️ تقویم نجومی 💠 پنجشنبه 🔸 ۲۴ آبان/‌ عقرب ۱۴۰۳ 🔸 ۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ 🔸 ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴ 🌎🔭👀 🌓 امروز قمر در «ثور» است. 💠 روز مناسبی است برای: مقدمات ازدواج امور تجاری امور مشارکتی امور عمرانی افتتاح مغازه امور زراعی جابجایی درختکاری مهمانی ارسال کالا فروش جواهرات نامه‌نگاری پرهیز از جدال امور مربوط به حرز 🚘 مسافرت خوب است. 👶 زایمان نوزاد آسان تربیت و عمرش دراز باشد. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه 🔹 امشب (شب پنجشنبه) فرزند عالم یا حاکم گردد. 🔹 امروز پنجشنبه (هنگام زوال) فرزند سیاستمدار و درستکار باشد و شیطان نزدیک او نشود. 🌎🔭👀 💇‍♀💇‍♂ اصلاح سر و صورت باعث هیبت و شکوه می‌شود. 🩸حجامت،فصد،زالوانداختن،خون‌دادن باعث سلامتی می‌شود. 💅 ناخن گرفتن روز خیلی خوبیست. موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕 بریدن پارچه روز خوبیست. شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. 😴 تعبیر خواب رویایی که امشب (شب پنجشنبه) دیده شود، تعبیرش طبق آیه ۱۲ سوره مبارکه یوسف علیه‌السلام است. ﴿﷽ أرسله معنا غداً یرتع...﴾ عزیزی از خواب بیننده دور افتد و عاقبت آن دور افتاده، خیر و نیک باشد. مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌎🔭👀 📿 وقت استخاره از طلوع فجر تا طلوع آفتاب از ساعت ۱۲ تا عشاء آخر (وقت خوابیدن) 📿 ذکر روز پنجشنبه «لا اله الا الله الملک الحق المبین» 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه «یا رزاق» موجب رزق فراوان می‌گردد. ☀️ ️روز پنجشنبه متعلق است به: 💞 امام‌حسن‌عسکری علیه‌السلام اعمال نیک و خیر خود را به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌎🔭👀 ⏳ مدت زمان اعتبار این تقویم از اذان مغرب آغاز و اذان مغرب روز پنجشنبه پایان می‌یابد. 💞 سلامتی و تعجیل در فرج علیه‌السلام صلوات «اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَ‌عَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ» 🌺 🌎🌺🍃
4_5873062830307023250.mp3
4.11M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} •مناجات با امام زمان علیه السلام: برای دیدن رویت دلم مهیّا نیست...😭 🎤استاد شیخ حسین یوسفی؛
28.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} دلیلی بر لزوم معاد و قیامت/ 🎤استاد معاونیان؛
4_5976310863395557769.mp3
1.86M
{اَللّٰهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج} فاطمیّه، یعنی بصیرت و افشاگری ظلم دشمنان خدا/ فاطمیّه می‌خواهد بیان کند چه کسانی وحدت مسلمین را شکستند و اختلاف و تفرقه را بنیان نهادند... 🎤استاد بندانی نیشابوری؛ «بحث بسیار مهمّ اعتقادی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جزای نیکی/ خداوند متعال در آیه‌ٔ ۶۰ سوره‌ٔ مبارکه‌ٔ الرّحمن می‌فرماید: هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟ یقین بدانیم که امام‌ عصر ارواحنا فداه، پاسخ نیکی را با نیکی می‌دهند... 🎤استاد معاونیان؛
حرم
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 #حرمت_عشق 💞 قسمت ۸ بعد از صرف ش
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 💞 قسمت ۹ _برنامه ت چیه؟! میخای چکار کنی؟! میبینی که یاشار راهش رو انتخاب کرد.میره سر خونه زندگیش!! از نظر من هیچ مشکلی نیس. اگه تصمیمت قطعیه، مهسا مورد خوبیه.! صاف و بااقتدار نشست و گفت: _سریعتر خبرش رو بهم بده، برا هر دوتاتون میخام یه جشن بگیرم! اما خیلی مفصل. یاشار که نهایتا تا عید صبر کنه. تو هم زنگ بزن ب اقای سخایی، قرارعقد رو برا قبل عید، بذار. سکوت کرده بود.تا کلام پدرش به رسد. _بابا شما دیگه چرا!! ؟؟شما که منو میشناسین! من از... پدرش کلامش را قطع کرد و باعتاب گفت: _تو چی هااان؟! از مهسا هم خوشت نمیاد؟؟ کم کم صدای پدرش بالا میرفت.. _فکر کردی کی هسی؟؟همین که من میگم..!یا تا ٧ فروردین مراسم برپا میشه یا کلا از ارث محرومی!!! حتی یه پاپاسی هم گیرت نمیاد!! اینو تو کلت فرو کن..!!مطمئن باش.! کوروش خان پشت سرهم این جملات را ردیف کرد.و عصبی راه اتاق را در پیش گرفت... یوسف مات از حرفهای پدرش، ازتصمیماتش، نمیدانست جواب را چه بدهد..!!!که حرف دل خودش باشد..ناچار فقط کرد! حداقل نمیکرد! اکبرآقا باناراحتی نگاهش میکرد. سهیلا سری با تاسف برایش تکان میداد. مادر وخاله شهین هم دلخور از وضعیت نیم نگاهی به او انداختند و باز گرم حرفهای خودشان شدند. حس اضافی بودن را داشت. از خودداری خودش هم خسته شده بود. حالا یاشار و سمیرا هم از حیاط به جمع آنها اضاف شده بودند.یاشار بدون توجه به جو ایجاد شده، روبه اکبرآقا کرد و گفت: _اکبرآقا اگه اجازه بدید،ما امشب بشیم. ٧ فروردین هم عقد و عروسی باهم بگیریم. توی این یکماه و خورده ای، همه کارها رو انجام میدم. یاشار نگاهی به خاله شهین کرد تا تایید حرفش را بگیرد. خاله شهین_خیلی هم خوبه، من که موافقم، شما چی میگین اکبرآقا! ؟ اکبر اقا با خنده گفت: _چی بگم،..!خب... داماد که ماشالا راضی، عروس هم راضی، گور 'بابای عروس' ناراضی همه خندیدند.حتی یوسف. جلو رفت صمیمانه دست برادرش را فشرد. _خیلی خوشحالم برات داداش، خوشبخت بشین یاشار _ممنون. تو هم یه فکری کن زودتر تا سرت ب باد نرفته. و قهقهه ای زد.یوسف هم خنده اش گرفته بود.به درخواست یاشار، محرمیتشان را یوسف خواند.همه دست میزدند. همه خوشحال بودند.فخری خانم بلند شد شیرینی را گرداند تا همه دهانشان را از این وصلت شیرین کنند. همه مشغول حرف زدن بودند.فخری خانم بالا رفت برا دلجویی از همسرش. با پایین امدن پدرش از پله ها،اکبرآقا گفت: _کوروش خان ما تصمیمات اصلی رو گذاشتیم شما بیاین بعد. کوروش خان، با شکوه و اقتدار دستانش را درجیبش کرد، و آرام از پله ها پایین می آمد.بسمت اکبرآقا رفت. _همه بیاین اینجا همه روی مبلهایی نزدیک به هم نشستند... سمیرا، به محض محرم شدنشان،روسری و مانتو اش را درآورد... دیگر جایی برای یوسف نبود. جمع خداحافظی کرد.به آشپزخانه رفت وضو گرفت.و به اتاقش پناه برد. اینجور انتخاب کردن... برایش مفهومی نداشت. همیشه عقیده داشت، حرمت ، حرمت، و حتی هم برایش قائل بود. وارد اتاقش شد.. فکر اینکه چرا اینهمه میان خود وخانواده اش تفاوت هست،یک لحظه او را رها نمیکرد. آدم درد دل کردن و بازگو کردن دردهایش نبود.اما چراهای زندگیش، زیاد بود. سوالهای ذهنش چند برابر شده بود..! فکرش بسمت آقابزرگ رفت.پدر پدرش. با او راحت تر بود.حتی راحت تر از پدرش. شب از نیمه گذشته بود.. سجاده را پهن کرد، خواست دو رکعت نماز اقامه کند، برای تا دستهایش را بالا برد.... تمام تصویرهای میهمانی مانند فیلمی مقابلش صف بست.نمیدانست چه کند،.. با دستهایش روی صورتش را پوشاند، چند صلواتی فرستاد،ذهنش را متمرکز کرد و دوباره برای تکبیر دستهایش را بالا برد. باز هم نشد،... تصمیمش را گرفته بود،آنهمه عشوه های دختران و زنان کارخودش را کرده بود!!! معصوم که نبود!! خیلی نگاهش را میکرد، بود!اما خب بهرحال بود، بود، زیبا بود، و مورد توجه همه.! خودش را در بیابانی میدید.. . و نیروهایی که به او هجوم می آوردند. دستهایش را پایین انداخت.. عادت داشت چفیه روی دوشش می انداخت بهنگام نماز... ادامه دارد... ✨✨💚💚💚✨✨ ✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار 💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 💞 قسمت ۱۰ عادت داشت چفیه روی دوشش می انداخت بهنگام نماز... همان چفیه ای را که در سفر راهیان نور سال قبل خریده بود، چفیه را روی سرش انداخت، انگار که خسته شده بود،آرام به سجده رفت، ، آرام آرام گریه کرد، درد دل کرد، برای معبودش، که را داشت،.. خدااا چرااا... چرا نمیشه.! چرا نمیتونم نماز بخونم.!من که !. هرز نره،! با ، با مراقبم، خدایا خسته شدم...خدایا بخودت قسم..خسته شدم فقط تو میتونی کمکم کنی.فقط تو میتونی، من رو غیر تو ندارم.مگه نگفتی نگاهت رو !؟ مگه نگفتی ؟!میخای چکار کنی؟! امتحانه؟عذابه؟هرچی هست کافیه!!خدای من دارم کم میارم.. اگه نگاهم رفت!!اگه کردم!!.. اییییی واااای مننننن... نکنه کم بیارم، نکنه کاری بشه که نباید!!..دعوا نمیکنم،تهدید نمیکنم، خدایا بریدم چکار کنم از دست بنده هات!؟.. راهی، حرکتی، نشانه ای!!میدونم حواست هست،..البته که هست،اما میترسم... میترسم.. نتونم دووم بیارم!! خدا را قسم میداد... خدایا...بحق اهلبیتت. بحق زخم سکوت ٢۵ ساله مولا علی.ع. بحق چادر سوخته حضرت مادر.س. بحق لبهای تشنه امام حسین.ع. بحق دستهای بریده باب الحوائج.ع. خداااااکمکم کن میگفت. زار میزد و میگفت.ناله میکرد و میگفت. انگار که دردهایش تمامی نداشت. گفت و گفت...با صدای اذان صبح سر از سجده بلند کرد، چشمانش از شدت گریه متورم شده بود، سبک شده بود،.. سبک مثل ابر،خوشحال بود، بلند شد تا نمازصبحش را اقامه کند. نماز را که تمام کرد،.. ناخودآگاه به فکر آقابزرگ افتاد،میدانست که الان بیدار است، مگر میشد آقابزرگ نمازش اول وقت نباشد.! گوشی اش را برداشت، شماره را گرفت، صدای آشنای آقابزرگ در گوشش طنین انداز شد... _سلام آقابزرگ، خوبین، قبول باشه _سلام باباجان، الحمدلله،قبول حق، تو چطوری؟ صدایش با غم همراه بود. _الحمدلله.میگذره!! _چیه باباجان خیلی پکری!؟ طوری شده؟ همه خوبن؟ صدایش را صاف کرد، نمیخواست از غم و غصه اش چیزی بفهمد. _نه اقاجون چیز خاصی نیست، برای امروز هسین، یه سر بیام پیشتون!؟ _آره باباجان، حتما، ان شاالله که خیره، صبحونه منتظرتم _به شرطی که مهمون من باشین _زحمتت میشه باباجان _اختیاردارید، پس میبینمتون، یاعلی _علی یارت باباجان یادداشتی را روی آینه کنار در ورودی چسباند؛ ✍من رفتم پیش اقابزرگ ظهر منتظرم نباشین. یوسف سریع ماشین را از خانه خارج کرد... با ماشین تا سرکوچه راهی نبود.از سر کوچه شان حلیم با نون تازه خرید. ده دقیقه بعد به خانه اقابزرگ رسید.در دستش حلیم و در دیگری نان تازه بود. زنگ در را زد. صدای گرم خانم بزرگ در ایفون پیچید. _یوسف مادر تویی.؟ _سلام خانم بزرگ دیر که نکردم در با صدایی باز شد. _نه مادر خیلی هم بموقع هس.بیاتو یوسف درب را باز کرد... و وارد راهرو ورودی شد انتهای راهرو پرده ای آقابزرگ نصب کرده بود.پرده را با آرنجش کنار زد... _بیا مادر این چای رو بخور گرم بشی. صبحونه که نخوردی...چیشده مادر، خب حرف بزن... باسکوت که چیزی حل نمیشه! مهر سکوتش بازشدنی نبود... ادامه دارد... ✨✨💚💚💚✨✨ ✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار 💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚
ای ولی عصــــــــر و امام زمان ای سبــــب خلقت کون و مکان حجّت حــق حامیِ دین العجل شیعه گـــــــــرفتارُ ببین العجل ای بـــــــــه ولای تـــو تولّای ما مهـــــــر تـــــــو آیینهٔ دلهای ما تا تـــــو ز ما روی نهان کرده‌ای غم بـه دل پیر و جوان کرده‌ای ما که نداریم به غیر از تو کس ای شه خوبان تو به فریاد رس جهت سلامتی و تعجیل در فرج موفور السّرور ولیّ امر مسلمین جهان، یگانه وارث غدیر، آقا صاحب العصر و الزّمان، حضرت بقیّة اللّه الاعظم، مهدی موعود، عجّل اللّه تعالیٰ فرجه الشّریف، صلوات بر محمّد و آل محمّد🌷
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است... 🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ... 🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ... 🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ... 🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند 🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸 🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁 ✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨ السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟 🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام) اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
هدایت شده از حرم
👌دوستان و سروران گرامی! شب جمعه است. با ثبت نام در دو آدرس زیر، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را در این شب جمعه به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم. زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام: http://www.imamhussain.org/arabic/enaba/ زیارت حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام: http://alkafeel.net/zyara/ توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃 🌺 ❇️ تعویذ روز پنجشنبه 💠 چون کسی خواهد روز پنجشنبه امورات بر وفق مراد او باشد و گره‌ها و گرفتاری‌ها از او رفع گردد، تعویذ امروز را بخواند ان شاءالله امور بر او اسان و گشایش در کار او پدید آید: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أُعِیذُ نَفْسِی بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ مارِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ وَ عَدُوٍّ وَ حَاسِدٍ وَ مُعَانِدٍ وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ وَ لِیَرْبِطَ عَلی قُلُوبِکُمْ وَ یُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدامَ ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُوراً لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً وَ نُسْقِیَهُ مِمّا خَلَقْنا أَنْعاماً وَ أَناسِیَّ کَثِیراً الآْنَ خَفَّفَ اللّهُ عَنْکُمْ ذلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ یُرِیدُ اللّهُ أَنْ یُخَفِّفَ عَنْکُمْ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَا غَالِبَ إِلَّا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً 📚صحیفه امام جواد علیه السلام 🌺 💫🌺🍃
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃 🌺 ❇️ دعای روز پنجشنبه بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ، وَ كَسَانِى ضِياءَهُ وَ أَنَا فِى نِعْمَتِهِ اللّٰهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِى لَهُ فَأَبْقِنِى لِأَمْثالِهِ، وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيالِى وَ الْأَيَّامِ بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ، وَاكْتِسَابِ الْمَآثِمِ، وَ ارْزُقْنِى خَيْرَهُ، وَ خَيْرَ مَا فِيهِ، وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ، وَ اصْرِفْ عَنِّى شَرَّهُ، وَشَرَّ مَا فِيهِ، وَشَرَّ مَا بَعْدَهُ، اللّٰهُمَّ إِنِّى بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ، وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ، وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ؛ فَاعْرِفِ اللّٰهُمَّ ذِمَّتِىَ الَّتِى رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، اللّٰهُمَّ اقْضِ لِى‌فِى الْخَمِيسِ خَمْساً لَايَتَّسِعُ لَها إِلّا كَرَمُكَ، وَ لَا يُطِيقُها إِلّا نِعَمُكَ: سَلَامَةً أَقْوىٰ بِهَا عَلَىٰ طَاعَتِكَ، وَ عِبادَةً أَسْتَحِقُّ بِها جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ، وَ سَعَةً فِى الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلَالِ، وَ أَن تُؤْمِنَنِى فِى مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ، وَتَجْعَلَنِى مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فِى حِصْنِكَ، وَ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَ اجْعَلْ تَوَسُّلِى بِهِ شَافِعاً، يَوْمَ الْقِيامَةِ نَافِعاً، إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است، سپاس خدای را که شب تاریک را باقدرت خود برد و روز روشن را به رحمتش آورد و لباس پرفروغ آن را درحالی‌که قرین نعمتش بودم بر تن من کرد، خدایا! همچنان که مرا برای این روز نگاه داشتی برای امثال آن نیز پابرجا بدار و بر پیامبر اسلام محمّد و خاندان او درود فرست و مرا در این روز و شب‌ها و روزهای دیگر به فاجعهٔ انجام گناهان مبتلا مساز، خیر این روز و خیر آنچه در آن است و خیر بعد از این روز را روزی‌ام گردان و شرّ این روز و شرّ آنچه در آن است و شرّ پس از آن را از من بازدار. خدایا! من با گردن نهادن به دین اسلام به‌سوی تو متوسل می‌شوم و با حرمت نهادن به قرآن بر تو اعتماد می‌کنم و به دوستی محمّد، بنده برگزیده‌ات که (درود خدا بر او و خاندانش باد) نزد تو به شفاعت می‌طلبم؛ پس خدایا پیمانی که روا شدن حاجتم را به آن امید بسته‌ام بپذیر، ای مهربان‌ترین مهربانان! خدایا در روز پنجشنبه پنج حاجت مرا برآور که آن‌ها را جز کرم تو گنجایش و جز نعمت‌های تو طاقت ندارد: سلامتی که با آن برای انجام طاعتت نیرو گیرم عبادتی که با آن سزاوار پاداش فراوان تو گردم گشایشی در حال من با روزی حلال به من با امان خویش در هنگامه‌های ترس امنیت دهی از هر غم و اندوه کوبنده در دژ استوار خویش پناهم دهی بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و چاره‌جویی‌ام را به‌وسیلهٔ او شفیع سودمندی برایم در روز قیامت قرار ده، به‌یقین تو مهربان‌ترین مهربانانی. 🌺 💫🌺🍃
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃 🌺 ❇️ زیارت امام حسن عسکری علیه‌السلام 💠 در روز پنجشنبه ﷽ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَنَا مَوْلًى لَكَ وَ لِآلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. سلام بر تو اى ولىّ خدا، سلام بر تو اى حجّت حق و بنده پاك خدا، سلام بر تو اى پيشواى مؤمنان، و وارث پيامبران، و برهان محكم پروردگار جهانيان، درود خدا بر تو و اهل بيت پاكيزه و پاكت باد، اى سرور من يا ابا محمّد حسن بن على، من دل بسته تو و اهل بيت توام، اين روز، روز پنجشنبه و روز توست و من در آن ميهمان و پناهنده به توام، پس به نيكى پذيرايم باش و پناهم ده، به حق خاندان پاكيزه و پاكت. ْ 🌺 💫🌺🍃
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃 🌺 ❇️ نماز روز پنجشنبه 💠 حاجت روایی ✍ هركه در روز پنجشنبه، ده ركعت نماز بجاى آورد، (پنج تا دو رکعتی) 👈 و در هر ركعت سوره حمد و توحید را ده مرتبه بخواند، 🔹 فرشتگان‏ به او مى‏‌گويند: ✍ هر حاجتى دارى بخواه، كه برآورده خواهد شد. 📚 مفاتیح الجنان 🌺 💫🌺🍃
هدایت شده از حرم
💫🌺🍃 🌺 ❇️ دعای حضرت زهرا سلام الله علیها 💠 در روز پنجشنبه اَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ الْهُدَی وَ التُّقی وَ الْعفافَ وَ الْغِنَی، وَ الْعَمَلَ بِما تُحِبُّ وَ تَرْضی اَللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ مِنْ قُوَّتِکَ لِضَعْفِنا، وَ مِنْ غِناکَ لِفَقْرِنا وَ فَاقَتِنا، وَ مِنْ حِلْمِکَ وَ عِلْمِکَ لِجَهْلِنا اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أعِنّا عَلی شُکْرِکَ وَ ذِکْرِکَ، وَ طاعَتِکَ وَ عِبادَتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الّراحِمینَ» پروردگارا از تو خواستارم که مرا به صراط مستقیم رهنمون سازی و پرهیزکاری و پاکدامنی و روزی حلال را به من عنایت فرمایی و مرا در عمل به آنچه دوست داری و می‌پسندی، موفق گردانی، خداوندا از تو درخواست می‌کنم که ناتوانی ما را به توانایی، و تنگدستی و بینوایی ما را به بی‌نیازی، و جهالت ما را به بصیرت و بینش صحیح، مبدل گردان. پروردگارا بر محمد و خاندان او درود فرست، و ما را بر سپاسگزاری از خود و ذکر نام خویش و اطاعت از فرامین خود و پرستش ذات احدیتت، یاری بفرما. 📚 بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۳۳۸ 🌺 💫🌺🍃
پناه مظلوم_۲۰۲۳_۱۰_۲۵_۰۰_۵۱_۰۸_۴۰۵.mp3
4.06M
🕯🥀🍂 🥀 💠 نوآهنگ| برگرد 💫 برگرد 🌴 ما دیگه طاقت نداریم که 🥀 زمین‌خوردن یه زنو ببینیم 🎙 امین قدیم 🤲 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَجَ 🤲 ⚡️بحق فاطمه سلام الله علیها⚡️ علیه‌السلام 🥀 🕯🥀🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبهای جمعه نیمه شبها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می آید زنی قامت خمیده لب میگذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد -- روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسه ی مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش -- گوید بنیّ یا بنیّ یا بنیّ برخیز آمد مادرت زهرا بنیّ دیدم خودم در عصر عاشورا بنی افتاده بودی زیر دست و پا بنیّ من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم -- از تشنگی لبهای عطشانت به هم خورد ترکیب ابروها و چشمانت به هم خورد از شدت ضربه دو دندانت به هم خورد آیه به آیه نذر قرآنت به هم خورد راه تو را در گودی گودال بستند بر پیکر تو نیزه ها را می شکستند قاسم نعمتی
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی بال و پر علی چقدر زود می روی بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه هم سنگر علی چقدر زود می روی ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب ای لشکر علی چقدر زود می روی شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات ای یاور علی چقدر زود می روی دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش غم پرور علی چقدر زود می روی نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر ای همسر علی چقدر زود می روی بد جور زندگی علی را به هم زدند ای دلبر علی چقدر زود می روی خیری که نیست بعد تو در زندگی من ای کوثر علی چقدر زود می روی وحید محمدی
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه لطفا با حال مناسب گوش کنید التماس دعا...