❤️شب جمعه است ،شب زیارتی آقا امام حسین علیه السلام تا درگه تـو قبله ی رازست حسین ما را بـه درت روی نیازست حسین گردد در کعبه باز سالی یکبار این کعبه درش همیشه بازست حسین

#شب_جمعه_شب زیارتی ارباب آنجا ڪه #وداع_خواهرے دیدن داشتــ یڪ لحظہ درنگ هم پرستیدن داشتــ آنجا ڪه #گلو_حسینـݩ و #لب_زینب بود حقّـا ڪه #رگ_بریده بوسیـدن داشتـــ #یا_ابا_عبداللّـــہ

#ویدئو | یک قطعه بیادماندنی 🎤 #محمدحسین_پویانفر 🎼 عشــق يـعــنى به تو رسيــدن... ♥️ شب جمعه و شب زیارتی امام حسین به یاد بزرگواران از دست رفته

#حدیث_تکان_دهنده #فقط_ادعای_زبانی_کافی_نیست #صفات_شیعه #کلام_امام_باقر_علیه_السلام #ترجمه_فارسی_حدیث ◀️ از جابر نقل شده : امام باقر علیه السلام به من فرمود : اى جابر! آيا كسى كه ادعاء تشيع ميكند، او را بس است كه (فقط) از محبت ما خانواده دم زند ؟ (ولی مخالف دستورات ما عمل کند ؟! ) به خدا شيعه ما نيست،مگر کسی که از خدا پروا كند و او را اطاعت نمايد، و ايشان شناخته نمیشوند، جز با فروتنى و خشوع و امانتداری ، و کثرت ياد خدا و روزه و نماز و نيكى به والدین و مراعات همسايگانِ فقير و مستمند و قرضمندان و يتيمان ، و راستگویی و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از مردم، جز به نيكى ، و آنان همواره امانتداران اشیاء فاميل خويش هستند. جابر می گويد عرض كردم: يا ابن رسول اللَّه! ما امروز كسى را با اين صفات نميشناسيم ! (حضرت) فرمود: اى جابر! مذاهب و راههای مختلف تو را نبرند ، آيا براى شخص همین كافى است كه (فقط لساناً) بگويد، من على علیه السلام را دوست دارم و از او پيروى ميكنم، و با وجود اين ادعا ، (در راه خیر و کسب صفات نیکو و پیروی عملی از دستورات اهل بیت) فعالیتی نكند؟! پس این شخص حتی اگر بگويد: من رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله را دوست دارم- رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كه بهتر از على عليه السّلام است- سپس از سیره (و رفتار) او پيروى نكند و به سنت (و دستورات) او عمل ننمايد، محبتش به پيغمبر هیچ سودی به او نمیرساند ، پس تقوای الهی پیشه کنید و براى آنچه نزد خداست ، عمل كنيد، (زیرا) بین خدا با هيچكس قرابت (و خویشاوندی) وجود ندارد ، و محبوب ترین و گرامی ترین بندگان نزد خدا ، با تقوا ترین آنها و مطيع ترين آنها نسبت به طاعت الهیست . اى جابر! به خدا سوگند ، با هیچ چیز نمیتوان به خداوند تبارك و تعالى تقرُّب جست ، مگر بوسیله ی اطاعت (از دستورات و شریعشتش) . و (به خدا سوگند) همراه ما ، برات آزادى از دوزخ نيست ، و هيچ كس ، هیچ حجتی بر خدا ندارد، هر كه مطيع خدا باشد ، دوست و ولیِّ ماست ، و هر كه نافرمانى خدا كند ، دشمن ماست، و ولايت ما ، جز با عمل كردن و ورع بدست نمی آید (و با صرف ادعای زبانی ، بدون تلاش و عمل به دستورات ، نخواهید رسید). 📒 منابع : 🔹الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 74 ، بَابُ الطَّاعَةِ وَ التَّقْوَى‏ 🔹الأمالي (شیخ طوسی)، النص، ص: 735 🔹الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 625 🔹صفات الشيعة، ص: 11 ، الحدیث الثانی و العشرون 🔹و...... 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

#تلنگــــــر #چقدرزوددیرمی‌شود🍃🍂 قبلنا تو مهمونی‌ها همه به شکل (O) می‌نشستند و با هم حرف می‌زدند... یکم که گذشت تلویزیون اومد تو خونه‌ها همه تو مهمونی‌ها به شکل (ن) می‌نشیتند تلویزیون جلو و بقیه روبروش! اما الان همه تو مهمونی‌ها اینجوری می‌نشینند (: : : : : : : . .) هر کسی با گوشی خودش! اگه گفتی اون دو نقطه تنها آخر چه کسانی هستند...؟؟! پدربزرگ و مادربزرگ هستند که گوشی ندارند، اگه هم دارند اینترنت و تلگرام و اینستاگرام ندارند!!! همونها که قبلا برای جمع های مهمونی خاطره تعریف می‌کردند و الان متعجبانه به دیگران نگاه می‌کنند!! همونها که کم کم از بین ما میرند و ما یادمون میره یه زمانی پیش ما بودند به احترام بزرگترها در مجالس و مهمونی‌ها گوشی‌هامون رو از جیب‌هامون درنیاریم و بعد تأسف نخوریم که چقدر زود دیر شد!

✨ #جنازه ای که فریاد می زد که مرا به قبرستان نبرید اما کسی نمی شنید ✍️مرحوم حضرت آیت الله العظمی میرزا جواد انصاری همدانی(ره) نقل می فرمودند: 🔸من در یکی از خیابان های همدان عبور می کردم،دیدم جنازه ای را به دوش گرفته و به سمت قبرستان می برند و جمعی او را تشییع مینمودند، ولی از #جنبه_ملکوتی او را به سمت یک تاریکی مبهم و عمیقی می برند و روح مثالی این مرد متوفی در بالای جنازه می رفت و پیوسته می خواست فریاد کند:ای خدا،مرا نجات بده،مرا اینجا نبرند. 🔸ولی زبانش به نام خدا جاری نمی شد.آن وقت رو می کرد به مردم و می گفت:ای مردم مرا نجات دهید،نگذارید مرا ببرند ولی صدایش به گوش کسی نمی رسید. من صاحب جنازه را می شناختم،اهل همدان بود و او حاکم ستمگری بود. 📚منبع:کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد۱ ص ۱۴۹

#شنیدنی 🎙 #حجت_الاسلام_عالی 💠تاثیری که #محبت_امام_حسین (علیه السلام) بر دل ها دارد ▫️امام صادق(عليه السّلام): 🔸من اَرادَ الله بهِ الخَیرَ قَذَفَ فی قَلبَهِ حُبَّ الحُسَین وَ حُبَّ زیارتِهِ؛ 🔸کسی که خدا خیر خواه او باشد، محبّت حسین و شوق زیارتش را در دل او می اندازد. ✍️بحارالانوار ج ۹۸ ص ۷۶

#یا_اباعبدالله_الحسین_مددی دل من لک زده تا کنج #حرم بنویسند مرغکے ناله کنان میل پریدن دارد رخ #یوسف اگرم هر چه که زیباست ولے چهره نه، نام #حسین دست بریدن دارد #اللهم_ارزقنا_حرم😭

يا كربلا... * حضرت رسول الله صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: يا على، كسى كه من را در حال حيات يا پس از آن زيارت كند، يا به زيارت تو و دو فرزندت حسن و حسين عليهما السلام در حال حيات و پس از آن آيد ، من ضامنم كه در روز قيامت او را از وحشت‌ ها و سختى هاى آن روز رهانيده تا جايى كه از نظر درجه و مقام با من باشد. ( كتاب مقدس كامل الزيارات باب ١ ح٣) السَــــلامُ عَلَیـــــکَ یـــــا ابـــاعَـــبْــــدِالـــــلّـــــــه وَ عَلی اَرواح الّتـــــی حَــــلَــــت بِـــفـــنـــــائــــک عَــــلَـــیکَ مّنـــــی ســـــــّلامُ الـــــلّـــــه ابــــــــداً مــــا بَــــقــــیــــتُ وَ بَــــقـــیَ اَلَــــیـــــلِ وَ الــــنــَـهــار وَ لاجَـــــعَــــلَه الـــــلّـــــهُ آخِــــرَ اَلـعَـهـــدِ مني لـــزیـــارَتکُم اَلســـــلامُ عَلی الـــــحُــسـَــــیـــن وَعَلی عـَلـی بـن الـــــحُـــسـَــــیــــن وَعَلی اُولاد الـــحُـــسـَــــیــــن وعَلی اَصــــحاب الـــحُـــسـَــــیــــن... ( اللهم ارزقنا كربلا بحق موسي بن جعفر الكاظم عليهما السلام )

°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀° اولین پزشک ایرانی دکتر ابوالقاسم بختیار اولین پزشک ایرانی است که تا سن ٣٩سالگی تحصیلات ابتدایی داشت و خدمتکار یکی از خوانین بزرگ بختیاری بود او هر روز فرزندان خان را به مدرسه می‌برد و همانجا می‌ماند تا مدرسه تعطیل می‌شد و دوباره آنها را به منزل می‌برد دبیرستانی که فرزندان خان در آن تحصیل می‌کردند یک کالج آمریکایی (دبیرستان البرز) بود که مدیریت آن بر عهده دکتر جردن بود. دکتر جردن از پنجره دفتر کارش می‌دید که هر روز جوانی قوی هیکل چند دانش آموز را به مدرسه می‌آورد یک روز که این جوان در شکستن و انبار کردن چوب به خدمتگذار مدرسه کمک کرد دکتر جردن از کار او خوشش آمد و او را به دفتر فرا خواند و از او پرسید که چرا ادامه تحصیل نمی‌دهد!؟ جوان (دکتر ابولقاسم بختیار) گفت که به علت سن بالا و نداشتن هزینه تحصیل و همچنین با داشتن سه فرزند قادر به این کار نیست دکتر جردن پذیرفت که خود شخصاً آموزش او را در زمانی که باید منتظر بچه‌های خان باشد بر عهده بگیرد او به علت استعداد بالا ظرف چند سال مؤفق به اخذ دیپلم شد و با کمک دکتر جردن برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و سرانجام در سن ۵۵ سالگی مدرک دکترای پزشکی خود را از دانشگاه نیویورک گرفت دکتر بختیار چهار فرزند داشت که همگی آنها پزشک بودند دکتر ساموئل مارتین جردن معلم و مبلغ آمریکایی از سال ١٨٩٩ تا١٩۴٠ ریاست کالج آمریکایی در تهران بر عهده داشت و به پاس خدماتش خیابانی در تهران بنامش نامگذاری شد. اینم دلیل نامگذاری خیابان جردن گاهی یک خدمت ما می‌تواند سرنوشت فرد و حتی اجتماعی را تغییر دهد خوبی خوبیست با هر مذهب و یا هر ملیتی !!! ‌〰️❁🍃❁🌸❁🍃❁〰️

*داستانی جالب؛خواندنی و زیبا* *مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد.* *و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.* *اول از نگهبان شروع کرد* *پس گفت: انتخاب کنید?* *نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را می‌گیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.* *بعداً از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد، سوال کرد.* *گفت اختیار کن?* *کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا مال را انتخاب می‌کنم.* *بعد از آن سوال از آشپز بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید.* *پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.* *و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا این‌که غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.* *پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا این‌که مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم* *چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است* *قرآن را گرفت و بعد از این‌که قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث می‌شود* *پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.* *❓پس گمان شما نسبت به پروردگار جهانیان چگونه است؟؟* @haram110

خـ♡ـدایـا در آخـرین شـب مـردادمـاه کمک کن آخـرین غـم‌ها را پشـت سر بگذاریم آخـرین کینه‌ها و آخـرین حسـرتها را فـرامـوش کنیـم و آخـرین ناامیدی‌ها را از ذهنمـان پـاک کنیـم در آخرین شـب مـرداد مـاه زیبـاترین سرنوشت را بـرای دوستانم و عزیـزی که این نوشتـه را می‌خـواند مقـدر بفـرما 🌙شبتـون در پنـاه خـداونـد مهـربـان🌟