eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
659 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع)✋❤️ ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم فکری بکن برای من و آتش دلم دست ادب به سینهء بیتاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلم ☀️🌹 @haram110
کلام حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام الحکمة ۸۷ عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَ مَعَهُ الاِسْتِغْفَارُ. در شگفتم از کسى که از رحمت خداوند نومید مى شود و حال آنکه، توان آمرزش خواستنش هست. saying 87 Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said the following: I wonder about the man who loses hope despite the possibility of seeking forgiveness @haram110
💢به حق او عارف باشد 💟عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام قَالَ: يَا سَعْدُ! عِنْدَكُمْ لَنَا قَبْرٌ. قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى علیهماالسلام؟ قَالَ: نَعَمْ، مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ. 📚بحار الأنوار، ج‏102، ص266📚 حضرت امام رضا علیه السلام به سعد فرمودند: ما نزد شما قبری داریم. سعد گفت: فدایت شوم، قبر فاطمه دخت موسی علیهما السلام را می فرمایید؟ حضرت فرمودند: بله، هر کس در حالی که به حقّ او عارف است، وی را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود. @haram110
⚡️فضیلتی از فضائل زیارت حضرت امام رضا علیه السلام ▪️قال الرضا عليه السلام: «مَنْ شَدَّ رَحْلَهُ إِلَي زِيَارَتِي اسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذونَبُه مَنْ زَارَنِي فِي تِلْكَ الْبُقْعَةِ كَانَ كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَ كَتَبَ اللَّهُ [تَعَالَي] لَهُ ثَوَابَ أَلْفِ حِجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ كُنْتُ أَنَا وَ آبَائِي شُفَعَاءَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة و هذه البقعة رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ و مختلف الملائكة، َلَا يَزَالُ فَوْجٌ يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ فَوْجٌ يَصْعَدُ إِلَي أَنْ يُنْفَخَ فِي الصُّورِ ▪️امام رضا عليه السلام فرمودند: «كسي كه بار سفر به سوي من بربندد دعايش مستجاب و گناهانش آمرزيده مي‌شود، پس كسي كه مرا در آن مكان زيارت كند، مانند كسي است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله را زيارت كرده باشد، خداوند براي او پاداش هزار حج و عمره ي پذيرفته شده مي‌نويسد و من و پدرانم شفيعان او روز قيامت خواهيم بود؛ اين بقعه بوستاني از بوستان‌هاي بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است؛ آن گونه كه گروهي از آسمان فرو مي‌آيند و گروهي بالا مي‌روند، تا اين كه در صور دميده شود. 📚بحارالانوار، ج۴۴/ ص۱۰۲. @haram110
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به خاطر علی بن موسی الرضا علیه السلام بخشیدمش. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج» @haram110
🟡امام صادق علیه‌السلام: اَرْوَحُ الرَّوْحِ اَلْيَأسُ مِنَ النّاسِ بهترين آرامش و آسودگی، بی‌توقعی از مردم است. 📚الكافی ج۸ ص۲۴۳ «اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ»🤲 🆔 @haram110
🔴 سوء مزاج کبد ♻️ در علم طب سنتی سوءمزاجهای مختلفی برای کبد تعریف میشود که هرکدام نشانه ها و تدابیر ویژه خود را داراست. در ادامه طی پست های جداگانه به بررسی هر یک از آنها خواهیم پرداخت.. 1⃣ سوء مزاج 🔸 نشانه ها: تشنگی شدید، تلخی دهان، خشکی زبان، اشتهای کم، خشکی شکم، نبض سریع، سرخی ادرار و گرمای (قابل لمس) محسوس کبد و تب کردن جگر بدون وجود درد. 🔹 درمان: اگر این سوء مزاج ساده باشد، خنک کردن به تنهایی کفایت میکند، اما اگر ماده و خلطی از عوامل این سوء مزاج باشد ضروریست براساس نوع ماده اقدام به پاکسازی شود. و این مهم بر عهده حکیم ماهر و با درایت میباشد. 🔸 چنانچه در غلبه دم توصیه به حجامت شده و با مصرف هلیله پخته و دمنوش و امثال آن (خیسانده تمر هندی، آلو، ترنجبین+شکرسرخ) به پاکسازی گوارش نیز بپردازند. 🔹 در سوء مزاج با ماده صفراوی نیز تدابیر به همین صورت است. و در خنک کردن کبد از و سکنجبین و هرچه خنک کننده و رطوبت بخش جگر است مانند خرفه، کدو، خیار، جو... استفاده میشود. 🔸 ازمصرف گوشت چون موجب یبوست است پرهیز شود. عضویت در کانال👇 📡 @haram110
✅دفع سنگ کلیه با مصرف خربزه ✍مصرف خربزه کمک زیادی ب از بین رفتن سنگ کلیه می کند. خربزه را به همراه دانه و پوستش در مخلوط کن بریزید و میکس کنید و به صورت مخلوط دو وعده در روز استفاده کنید. @haram110
حرم
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_نهم 💠 گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشمان این رزم
✍️ 💠 یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 💠 می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 💠 عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 💠 دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 💠 زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هر چه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» 💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. 💠 می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. 💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💠 حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... نویسنده: @haram110
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹 ✨ ۱۷ شوّال المکرّم ✨ سالروز فتح خندق؛ به دستان مبارک حضرت مَظهَرَالعَجائِب اسدُاللهِ الغالِب غالِبَ کلِّ غالِب، مولا اميرالمؤمنين؛ علی ابن ابیطالب صلوات الله علیه @haram110
🌴 بســم ربــ الحیــدر 🌴 💢 خنده از بودن عمر ملعون 💫 قالَ الأَمِيرُ الْمُؤْمِنِين صلوات اللّه علیه: وَ لَقَدْ نَادَى ابْنُ عَبْدِ وُدٍّ يَوْمَ الْخَنْدَقِ بِاسْمِهِ فَحَادَ عَنْهُ وَ لَاذَ بِأَصْحَابِهِ حَتَّى‏ تَبَسَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِمَّا رَأَى بِهِ مِنَ الرُّعْبِ وَ قَالَ ص أَيْنَ حَبِيبِي عَلِيٌّ تَقَدَّمْ يَا حَبِيبِي يَا عَلِيُّ ✨حضرت آقا امیرالمومنین صلوات الله علیه: عمرو بن عبدود در روز جنگ خندق عمر را با نامش صدا زد. او روی برگردانید و به اصحابش پناه برد، بطوری که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله از واهمه ای که بر او عارض شده بود تبسّم کرد و فرمود: حبیبم علی کجاست؟ ای حبیبم ای علی، تو به مقابله با او برو. 📚كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 700 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏30، ص: 324 @haram110
🔴 💠 انتقادى كه نسبت به رفتارهاى خانواده‌ی همسرتان انجام مي‌دهيد تخريب كننده است. 💠 شريك زندگيتان نمي‌تواند پدر يا مادر، خواهر يا برادر خود را تغيير دهد. حتی اگر آدمهاى هم باشند، آنها خانواده‌اش به حساب مى‌آيند و بايد به آنها احترام بگذاريد! 💠 همچنان‌ که اگر او به بستگان شما بی‌احترامی کند خوبی به شما دست نخواهد داد! 💠 پس طوری با خانواده همسرتان برخورد کنید که دوست دارید همسرتان با شما برخورد کند. 💞 @haram110